صبح صادق با تبیین رهنمودهای مهم رهبر معظم انقلاب در مرقد مطهر امام(ره)، راهبرد آینده جمهوری اسلامی را بررسی میکند
هادی محمدی/ رهبر معظم انقلاب همواره در طول سی سال گذشته و در فراز و نشیبها و دشواریها و پیروزیها و پیشرفتها، برای راهبری کشتی انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی، بزرگمنشانه، هم برای آحاد جامعه و هم برای مسئولان، کلام و رهنمود نورانی و مشفقانه داشتهاند و هیچگاه کاستی و ضعف و گاه جفای برخی افراد، جریانها و حکومتیان را همچون تنگنظران قبیلهای به کار نگرفته، ولی برای دلالت و هدایت و اتمام حجت و تکامل اندیشه جامعه و کشور و در سایه تعلیمات نورانی و الهی، به مسیریابی درست و استراتژیهای مؤثر تبدیل کردهاند. امروز مسئله کلان کشور، پاسخ روشن به چالشها و نمایان کردن راه عقلانی در قبال دشمنی غرب و لایههای مورد اتکای آن در محیط داخلی، منطقهای و جهانی است. سخنان رهبری معظم انقلاب در روزهای اخیر و به ویژه در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، یک مجموعه فشرده و گرانبها از تفکر اصولی و عقلانی و بهرهمندی از تجربه و شاخصهای مدیریت کلان و استراتژی در قبال دشمن و استکبار جهانی است. در این نوشتار و با تکیه بر بیانات معظمله، با ماهیتشناسی از مسئله خود با دشمن، به آنالیز و تجزیه و تحلیل از برنامه آمریکا و غرب پرداخته و با بیان تجربیات عملی و درسهای آن، به شاخصهای استراتژی خودی در محیط داخلی و خارجی و مؤلفههای آن میپردازیم:
الفـ ماهیتشناسی
از مسئله ما و دشمن
یک امتداد هویتی و اصیل، نظام اسلامی و رهبری آن را به امام خمینی(ره) و امیرمؤمنان علی(ع) متصل میکند و بنابر شرح و توصیف رهبر معظم انقلاب، ویژگیهای شخصیتی و شاکله فکری و رفتاری و خصوصیتهای اصلی حضرت علی(ع) و حضرت امام خمینی(ره) با یکدیگر مطابقت دارند. «صلابت، ایستادگی و شدت به موازات لطافت و صفا و رقّت در شخصیت حضرت علی(ع) و امام خمینی(ره) همگون است. در مقابل دشمن، تهدیدات و انحرافات و چالشها با اقتدار و در مقابل مظلومان و خودیها و مستضعفان با تواضع و رحمت و لطافت است. بر اساس همین معیار فکری و رفتاری است که حضرت امام خمینی(ره) «در مقابل رژیم طاغوتی و فاسد پهلوی و در مقابل آمریکا و در برابر تهدیدات و متجاوزان و فتنهها، پایدار و مستحکم است و حتی در قبال انحراف شاگرد و صحابی قدیمی خود با صلابت است، ولی برای مظلومین و مردم ضعیف، چشمگریان و لطافت دارد.» همانگونه که امیرمؤمنان علی(ع) با سه ویژگی شاخص «اقتدار، مظلومیت و پیروزمندی» شناخته میشود، حضرت امام خمینی(ره) نیز آنگونه است. اینها معیارهای طراحی رفتاری برای امروز است. دشمن نیز در ادبیات و درک با تعلیمات الهی «ملت واحده» است و دارای سه لایه روشن در اندیشه امیرالمؤمنین است که به «قاسطین، مارقین و ناکثین» دستهبندی میشوند. دشمن اصلی که قاسطین میباشند، از ظرفیتهای «دنیاپرستان سست کمربند» ناکثین و نادانانی همچون مارقین بهره میگیرند تا به هدف دشمنی خود دست یابند. امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب نیز با همین سه لایه در دشمنشناسی روبهرو هستند. ارکان رفتاری دشمن نیز یکسان است که به اجزای آن در مباحث بعدی خواهیم پرداخت. همانگونه که دشمنی قاسطین برای براندازی ولایت و حکومت علی(ع) بود تا پادشاهی فاسد را جایگزین کند، دشمنی استکبار نیز، ریشهای و برای براندازی نظام اسلامی و بازگرداندن هیمنه و سلطه خود بر کشور و ملت است. اگر تا به حال با صراحت بیان نمیکردند، امروز سیاستهای آمریکا و ترامپ، برای ذلت و تحقیر ملت و تسلیم کردن مردم و نظام در مقابل خواستههای استکباری است و جالب است که تئوریهای مناسبات در روابط بینالملل، برای تبدیل دشمن به همکار یا دوست، تنها به عنوان روشی فرسایشی و قرار گرفتن در دام مرگبار دشمن کاربرد دارد و شیفتگان غرب و ستون پنجم دشمن که همان ناکثین هستند، فقط برای دنیای قبیلهای و مادی و سیاسی خود در جمع دشمن، بر ضرورت باقیماندن برجام برای پیروزی در انتخابات سخن میگویند و گفتمان نافرجام دارند، خواستههای 12گانه و اعلام شده پمپئو و تأکیدات ترامپ که منتظر است تا با ابزار فشارهای گسترده «تحریمی، روانی و عملی» ملت و نظام ایران را به میز تسلیم و مذاکره بکشاند، هرگونه تردید در ماهیت مسئله و دشمنی استکبار جهانی را برای هر ایرانی وطنپرست مرتفع میکند.
بـ بیان و تجزیه
و تحلیل برنامه دشمن
آنچه از زبان و رفتار نتانیاهو و رژیم صهیونیستی، ترامپ و آمریکا و غرب و برخی دیگر از شرکای منطقهای آنها قابل درک و دستهبندی است، اینکه برنامه دشمن دارای سه بخش «تحریم، عملیات روانی و اقدامات اجرایی و عملی» است و هدف از این سه بخش، سیطره و سلطه بر ایران است و همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند:
ـ فشار و تحریم اقتصادی برای به ستوه آوردن ملت است تا تسلیم شوند.
ـ فشار روانی بر روی نقاط قوت نظام جمهوری اسلامی متمرکز است تا آن را به چالش تبدیل کرده و ملت را دلسرد کنند (و محاسبات کلان کشور را تغییر دهند یا مسئلهسازی فرعی و حاشیهسازی کنند و ظرفیتهای ناکثین و مارقین را به کار گیرند)
پیشرفت، قدرت و حرکت علمی و فناوری دانشمندان ما را که آنان را عصبی کرده، شبههناک و تهدید و توان نظامی و موشکی ایران را که برای کشور امنیت تولید کرده و بر محاسبات و کینهورزی آنها تأثیر گذاشته، عامل برهمزننده توازن، مسابقه تسلیحاتی، نگرانکننده شرکای متجاوز و دیکتاتور خود در منطقه معرفی میکنند. عدالتخواهی بینالمللی ایران را که نقطه قوت و تولیدکننده حضور و نفوذ و آبروست را مداخلهگری نشان میدهند، حال آنکه حمایت از مظلومان فلسطین، یمن، بحرین و... و نابودی داعش و تروریسم وهابی در عراق، سوریه و... که نقطه قوت و قدرت ایران است را چالش نشان میدهند. با اینکه حمایت از مظلومان و مبارزه با تروریسم داعش، النصره و القاعده و توان نظامی و موشکی و هستهای و علمی یک وجهه امنیتسازی نیز برای ایران دارد، اما از سوی ناکثین و دنیاپرستها و شیفتگان غرب، هزینهساز، غیرضروری و... و در یک همصدایی با دشمن مطرح میشود و این کمککنندگان به جنگ روانی دشمن، بنا به توصیف و تعبیر رهبر معظم انقلاب، موجودات بد و حقیری هستند که موجب سرافکندگی آنهاست.
اگر درک صحیح و دلسوزانه از ماهیت خلع سلاح برجام و شیوه رفتاری آمریکا و غرب در سالهای قبل با تفسیر جناحی تخطئه میشد، اکنون روشن است که برجام و برنامه تکمیلی برای بدعهدی و سپس افزونخواهی و برجامهای جدید موشکی و منطقهای و...، یک جاده یکطرفه برای براندازی است و نقشه راهی برای تسلیمپذیر کردن مردم و نظام در ایران است و اصرار بر گفتمان و روشهای تعامل با آمریکا و غرب، یا مقدمهسازی برای برجامهای جدید، فراتر از کجفهمی یا نادانی است و حاصل آن همانند رفتار خیانتبار حجاجبنیوسف و طلحه و زبیر خواهد بود.
آنگونه که رهبر حکیم انقلاب فرمودند، عدهای از دولتهای خارجی به دنبال تحمیل شکل معیوبی از برجام هستند و ناکثین در داخل نیز چنین تبلیغ میکنند که «اگر آن را نپذیریم، باید منتظر جنگ باشیم» موضوعی که در واقع همان عملیات روانی دشمن برای تأثیر سایه جنگ است. حال آنکه هدف دشمن از این پازل، «حذف قدرت ملی ایران است تا راحتتر و کمهزینهتر بر کشور و ملت و سرنوشت آن حاکم شوند.»
ـ فشار عملی، شامل مجموعه وسیعی از اقدامات است که تلاشهای خرابکارانه، سایبری، ترور و ناامنسازی، آشوبسازی در داخل کشور است که از طریق نفوذیهای خود، اعتراضات و مطالبات عادی در کشور را به یک پدیده ضد امنیتی تبدیل کنند، یا با طرح موضوعات فرعی و رسانههای داعش در داخل، جریان دوقطبیسازی یا بنبستنمایی در داخل کشور را دامن برنند. این به معنای به چالش کشیدن انسجام ملی در مقابل دشمن است که یکی از مؤلفههای قدرت ملی محسوب میشود.
ترکیب سه بخش از اقدامات تحریمی، عملیات روانی و اجرایی، با بسیج تمام توان دیپلماتیک، اطلاعاتی، رسانهای و مالی و تمامی شرکای آنان برای ایجاد یک نتیجه مؤثر و علیه ایران و از طریق یک «اتاق جنگ در وزارت خزانهداری آمریکا» و تمامی توان رژیم و لابی صهیونیستی در جهان دنبال میشود.
راهبردهای دشمن در حالی است که ترامپ دو سال بعد وارد کارزار انتخاباتی در آمریکا میشود و از یک سال بعد با موج جدیدی از بحران اقتصادی و رکود روبهروست و سیاست خارجی یکطرفه و اجبارساز آمریکا و ترامپ با به چالش کشیدن قواعد رفتاری در نظام بینالملل، کشورها و قدرتهای جهانی را به واکنش واداشته و تا چند ماه بعد با انتخابات میاندورهای کنگره روبهروست و احتمال بر هم خوردن موازنه قدرت دوحزبی در ساختارهای قدرت آمریکا مطرح است و این در حالی است که در کنار مؤلفههای فوق، تمامی پارامترهای منطقهای، برخلاف برنامه و پیشبینی یا تلاشهای آنها در فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و یمن به پیش میرود.
جـ تجربهها چه میگویند؟
دو روز پیش سخنگوی وزارت خارجه در پاسخ به ترامپ برای یک توافق جدید با ایران، اعلام کرد که وقتی آمریکا با زبان زور و تهدید و قلدری سخن میگوید، هیچگونه مذاکرهای شکل نمیگیرد! این انشای اخلاقی نکته آشکاری دارد که درک از دشمنی آمریکا با ایران را نه بر اساس تجربه طولانی و موضوعی، بلکه بر اساس نظریههای فاقد اتکای عملی و تجربی، ریشهای نميداند و آن را قابل تغییر نیز میداند. بدیهی است که مواضع سیاست خارجی نمیتواند فلسفی بوده و امری ناممکن را آرزو کند. به همین دلیل جا دارد که به جای آرزومندی در رفتار سیاست خارجی، به تجارب انکارناپذیر و واقعی تکیه کرد تا بازی در سناریوی دشمن، موجب سرگردانی در اداره کلان کشور و بلاتکلیفی اقتصادی و از دست رفتن زمان و فرصتهای گوناگون و فرسایش توان ملی نشود.
رهبر معظم انقلاب شش تجربه متکی به یک دوره حدود ۲۰ ساله با آمریکا را به عنوان نتیجه و سرفصلهای ضروری برای هرگونه برنامهریزی و اقدامات سیاست ملی و دیپلماتیک چنین مطرح کردند:
ـ با وجود بیاعتمادی ناشی از رفتار و ماهیت دشمنی آمریکا نسبت به ایران، به عدهای که توافق با آمریکا را فرصت اصلی و الزامی برای خروج از چالش و بحران میدانستند و به عنوان راه نجات و حلال مشکلات توصیف میکردند، تجربه برجام و بدعهدیهای مکرر و نقض نهایی آن، این نتیجه را حاصل کرد که نباید با آمریکا مذاکره شود و نمیتوان به چنین مذاکرهای دل بست یا سرنوشت کشور را موکول به آن کرد.
ـ تجربه دشمنی عمیق و ریشهای آمریکا با ایران که عملاً و علناً در چهل سال گذشته به دنبال حذف مؤلفههای قدرت و براندازی در ایران بوده است.
ـ تجربه نتایج معکوس انعطاف در مقابل آمریکا که از اوایل دهه ۸۰ و قرار گرفتن در محور شرارت از سوی بوش پسر تا نادیده گرفتن بدعهدیها و کارشکنیها در اجرای برجام یا اجرای تعهدات هستهای پیش از آغاز اجرای برجام از سوی آمریکا، نمونههای عملی و نتایج معکوس ثبت شده است. انعطاف در مقابل دشمن موجب گستاخی بیشتر او میشود.
ـ تجربه موفق ایستادگی در مقابل آمریکا که موجب عقبنشینی آمریکا میشود. ایستادگی در برابر شروط اولیه آمریکا برای مذاکره با ایران و نپذیرفتن هرگونه غنیسازی یا ایجاد بازدارندگی نظامی که طمعورزی برای هرگونه ماجراجویی را متوقف کرده است. آنچه رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید داشتهاند اینکه، حتی به رسمیت شناخته شدن غنیسازی هستهای در ایران، حاصل مذاکره با آمریکا نبوده، بلکه در نتیجه مقاومت و ایستادگی در مقابل دشمن به دست آمده است.
ـ تجربه و آگاهی عملی از همراهی اروپا با آمریکا در سیاستهای گوناگون جهانی در برابر ایران. اروپاییها، هم به دلیل وابستگیهای گوناگون مالی و اقتصادی و هم به دلیل سیطره آمریکا با اهرمهای گوناگون بر اروپا، همواره در کنار آمریکا عمل کرده و لذا نمیتوان اروپا را در پیکره مستقل یا ماهیت مستقل از آمریکا تصور کرد و به آن اعتماد کرد. رهبر معظم انقلاب، اعتنا به غرب را استثنائاً برای شرایط اضطرار یا همراه با تضمینهای عملی و محکم امکانپذیر میدانند.
ـ تجربه گرانبهای گره نزدن مسائل کشور به مسائل و بازیگران خارجی و برجام، که امری تجربه شده و عقلانی است. امید به گشایشهای اقتصادی، حداقل در دو سال و نیم پس از برجام و تکیه نکردن بر ظرفیتهای بسیار بزرگ داخلی یا دیگر اولویتهای سیاست خارجی و اقتصادی در جهان، نتایج معکوس و زیانباری داشته و در استدلال عقلایی نیز، نباید به امری که اختیار آن در دست ایران نیست، اتکا کرد.
این تجارب بزرگ و ششگانه باید شالوده و جوهره هر برنامه و اقدام ملی را شکل دهد. عدم توجه به آن، فرصتسوزیهای ملی و به هدر دادن ظرفیتهای گوناگون داخلی و خارجی تکرار خواهد شد.
آمریکا و شرکای صهیونیستی و سعودی آن معتقدند، افزایش و گسترش فشارهای تحریمی، هراس از سایه جنگ و آشوبسازی در داخل به موازات اقدامات عملی، در زمان کوتاهی ایران را به میز تسلیم مذاکره خواهد کشاند.
قرار گرفتن در سناریوهای دشمن و فقدان بهکاربندی تجارب گذشته، یا تحرک مستقل ملی و فراملی، همان آرزویی است که دشمن برای ایران دارد تا با کمترین هزینه به آن برسد.
دـ چه باید کرد و کدام استراتژی باید دنبال شود؟
از نگاه رهبر معظم انقلاب و با تکیه به درک از ماهیت دشمن و تجارب گذشته و حال و اصول شناخت از تیپبندی و لایهبندی دشمن که فصل مشترک تاریخی و جامعهشناختی از شرایط خود و دشمن است و مبتنی بر نگرش امامت و ولایت میباشد؛
1ـ نگاه و رفتار انقلابی، باید مبنای تفکر و عمل قرار گیرد.
2ـ انقلابیگری صرفاً در درون نظام و معیارهای آن، مصداق داشته و امکانپذیر است.
3ـ اشرافیگری، اعتماد به بیگانه و بیتوجهی به طبقات ضعیف، آفت انقلاب و انقلابیگری است و اشرافیگری عین ارتجاع است.
4ـ اصل و اولویت در سیاست خارجی و اقتصادی، ترجیح شرق به غرب، همسایه بد دور، کشورهایی که با ما وجه مشترک دارند نسبت به دیگران که وجه مشترکی نداریم است و باید رعایت شوند.
5ـ بهکاربندی حاصل تجارب ششگانه که باید مبنای اصلی تمامی سیاستها قرار گیرند.
6ـ در مقابل دشمن باید ایستادگی و مقابله کرد.
7ـ پرهیز از هیجانزدگی در مقابل حوادث و پرهیز از احساسات خالی از عقلانیت و تکیه بر تصمیمات شجاعانه و مبتنی بر محاسبات عقلانی.
8ـ تمرکز و رعایت اولویتهای داخلی و خارجی، سیاسی، اقتصادی و... .
9ـ اعتماد به تواناییهای مردم و خوشبینی ویژه به جوانان.
10ـ بیاعتمادی به دشمنان و پیشنهادهای آنان و بیاعتنایی به مواضع و رفتارهای نمایشی آنها.
11ـ ایمان و اعتقاد راسخ به نصرت الهی، بر این اساس که مبنای عمل را احدی الحسنیین قرار داده که یا پیشرفت کرده و به نتیجه میرسیم یا حداقل به وظیفه خود عمل
کردهایم.
12ـ اهتمام به همبستگی و اتحاد ملت و مردود بودن هرچه که دوقطبیساز و آشوبساز است. این بدان معناست که راهبرد و مصالح انقلاب، کشور و مردم را با تکرار الگوهای ذهنی و غربزده دچار خسارتهای مکرر نکنیم و گفتمان شکستخورده و نافرجام ادامه نیابد. دو جبهه ناکثین و مارقین باید از فرصتدهی و ظرفیتسازی برای دشمن بر حذر داشته شده و مدیریت شوند.
13ـ حفظ ظرفیت و توانمندیهای ملی، هستهای، موشکی و دفاعی، منطقهای و جلوگیری از ریسکپذیر کردن، معاملهپذیر کردن یا فرسوده کردن آنها.
14ـ پاسخ قدرتمندانه به هر تهدید با تأکید رهبری بر؛ «یکی بزنند، ده تا خواهند خورد».
15ـ عدم پذیرش؛ «هم تحریم، هم محدودیت برجام» که خواب آشفته دشمن است و تعبیر نخواهد شد و استفاده از اهرمهای مؤثر پاسخ و تأکید بر حق بازگرداندن فعالیتهای تعطیل شده هستهای، در صورتی که اروپا به شروط پنجگانه رهبری پایبند نباشد.
16ـ تشکیل ستاد مقابله با شرارتهای دشمن در مرکز اقتصادی دولت و همراهی وزارت خارجه به موازات فعال شدن واقعی اقتصاد مقاومتی و بهرهمندی از دیگر قطبهای اقتصاد جهانی یا فرصتهای دیگر و اجرای راهبرد «نگاه به درون و بهرهمندی از فرصتهای بیرون».
17ـ تأکید و استمرار سیاست عدالتخواهی بینالمللی در عرصههای منطقهای و دیگر عرصهها که بهترین و اصلیترین ابزار فرسایش دشمن و مقابله با تحریمهای غیرقانونی و ضد بشری آمریکاست.
18ـ همافزایی ملی با تکیه بر محور میراث امامت و ولایت و فعال کردن روح جهادی و انقلابی در مدیریت کلان کشور و به ویژه دیپلماسی و سیاست خارجی و پرهیز از مدل آزمون و خطای نظریههای سیاسی فرسوده و آسیبساز.
19ـ دستگاههای مسئول در نظام به موازات هوشیاری و شهامت مردم، برای ناکام گذاشتن برنامههای آشوبسازی یا فتنههای جدید سیاسی ناکثین و مارقین، برنامهریزی کرده و اقدام هوشمندانه و پیشدستانه به اجرا بگذارند تا طرح دشمن نقش بر آب شود.