بر اساس افشاگری‌های مقامات عراقی، یک یگان از نیرو‌های آمریکایی مجهز به سلاح‌های سنگین و خودرو‌های زرهی در کوه سنجار در شمال غرب موصل در استان نینوا مستقر شده‌ است و احتمالاً در پی ساخت پایگاهی دائم در این منطقه است. آمریکا از مدتی پیش برای استقرار در این منطقه آماده می‌شد؛ چرا که تمایل دارد پایگاه نظامی در کوه سنجار احداث کند.

 رضا اشرفی/ پس از فروپاشی شوروی، روسیه در جایگاه میراث‌دار آن طی 10 سال در دو سطح داخلی و خارجی با مشکل رویکردی مواجه بود. این مسئله در عرصه بین‌المللی بیشتر نمایان شد؛ زیرا نمی‌دانست باید به سیاست‌های پیشین خود که با فرهنگ روسی آمیخته بود، ادامه دهد یا اینکه با شکست شوروی رویه‌ای دیگر برگزیند و به سمت غرب گرایش پیدا کند.
روسیه 10 سال با این مشکل دست‌ و پنجه نرم کرد و در داخل نیز با این تضاد روبه‌رو بود؛ زیرا طیفی که حتی قدرت را در دهه 90 میلادی به دست گرفتند، تأکید داشتند در ادامه حیات سیاسی باید با غرب هماهنگ بود و در مسیر آن گام گذاشت؛ اما طیف دیگری اعتقاد داشت، حتی با شکست نظام دو قطبی روسیه باید راه خود را بر همان اساس و هویت سیاسی شکل گرفته در طول تاریخ پیش ببرند. این تضاد فکری و عملی تا سال 2000 به طول انجامید؛ اما با ورود ولادیمیر پوتین از حالت شک و شبهه خارج شد و مسکو راه شرقی را که مستقل از غرب بود و در ادامه مسیر تاریخی روسیه قرار داشت، در پیش گرفت. 
اگر چه روسیه با پوتین در آغاز قدرت لازم را نداشت و آمریکا با حضور نئوکان‌ها در کاخ سفید، به بهانه 11 سپتامبر و حمله به برج‌های دوقلو به لشکرکشی بین‌المللی دست زد و در حمله به افغانستان و عراق و همچنین تهدید مستمر دیگر کشورها، به دنبال گسترش قدرت خود بود، تا هر قدرت دیگری را در آینده مغلوب خود کند؛ اما روس‌های خونسرد اولین گام‌های بازگشت به قدرت بین‌المللی را بسیار کوچک و آهسته برداشتند. این گام‌ها طی سال‌های بعدی با قدرت بیشتری ادامه پیدا کرد. 
می‌توان گفت، اولین اقدام جدی که روسیه در برابر زیاده‌خواهی غرب در بحث گسترش ناتو به شرق برداشت که با راهبرد محدود کردن قدرت روس‌ها همراه بود، جنگ اوت 2008 بود. جنگی که در ادامه انقلاب‌های رنگی در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، قلب قدرت مسکو را در خارج نزدیک آن هدف گرفته بود و با همه حمایت‌های آمریکا به جداسازی آبخازیا و اوستیای جنوبی از گرجستان منجر شد. 
در ادامه تنش‌ها، غرب به سرکردگی آمریکا بر روی اوکراین دست گذاشت و با آشوب‌سازی علیه رئیس‌جمهور روس‌گرای آن، قدرت را در اختیار عوامل خود در کی اف قرار داد؛ اما وضعیت روسیه نسبت به ده سال گذشته بسیار متفاوت بود؛ بنابراین به حمایت از روس‌گرایان در شرق اوکراین و الحاق کریمه به خاک روسیه که طی سده‌های گذشته از آن مسکو بود و در دوران خروشچف در اختیار اوکراین قرار گرفته بود، قدرت را باز پس گرفت تا نشان دهد در تقابل با آمریکا بسیار جدی است. رفتار روسیه در قبال اوکراین نوعی خط و نشان برای آمریکا و ناتو بود که به دنبال توسعه نظامی‌گری در مرزهای روسیه بوده‌اند و حتی ناتو سعی داشت نیروهای واکنش سریع را در لهستان و در مرحله بعدی در کل اروپای شرقی مستقر کند؛ رویکردی که روسیه آن را تهدید امنیت ملی خود دانسته و پوتین حتی بر پاسخگویی هسته‌ای به این‌گونه تهدیدات تأکید کرد. 
این رویکرد مستقلانه در بحران غرب آسیا و انقلابات و آشوب‌سازی‌های مدیریت شده بیشتر خود را نشان داد. روسیه با حضور مستقیم در سوریه نه تنها به همراه متحدان خود هژمونی آمریکا را به چالش کشید؛ بلکه اعلام کرد برای بازگشت به قدرت تصمیم‌گیر بین‌المللی پا را از خارج نزدیک خود دورتر گذاشته و به دنبال فتح مرزهای ارتباطی پیشین است. روسیه در وضعیتی وارد غرب آسیا شد که در کنار خطر تروریسم که تهدید امنیت ملی آن بود، مقابله با تحرکات آمریکا در منطقه را اساس برنامه‌های خود داشت و تلاش می‌کرد با حفظ سوریه ساختار یکجانبه‌گرایانه آمریکا را به چالش کشیده و موقعیت خود در منطقه را تثبیت کند.
در چنین شرایطی، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور کاسب‌کار آمریکا در کاخ سفید حضور پیدا کرد که یکی از مهم‌ترین روش‌های او جنگ تجاری و اقتصادی با دیگر قدرت‌ها، از جمله «روسیه» و «چین» است. ترامپ حتی علاقه دارد این روش را روی متحد سنتی خود، یعنی اروپا به آزمایش بگذارد. 
به همین نسبت روسیه نیز در اقدام و گام بعدی تصمیم گرفته است در این عرصه نیز همچون حوزه‌های دفاعی، نظامی، امنیتی و... وارد عمل شود. مسکو در تازه‌ترین اقدام با تلاش برای حفظ جایگاه خود در عرصه سیاسی سوریه و منطقه، درصدد آن است که نگاهی به آفریقا داشته باشد، البته نگاه اقتصادی را نیز چاشنی رویکردهای قبلی کرده است. 
 پايگاه اطلاع‌رساني «فرانس کولتور» در این باره نوشت: «روسيه در ماه‌هاي اخير راهبرد گسترش روابط نظامي و اقتصادي با آفريقا را در دستور کار خود قرار داده است. روسيه رسماً همکاري نظامي با جمهوري دموکراتيک کنگو را آغاز کرده است. پس از جمهوري آفريقاي مرکزي و بورکينافاسو، نزديک شدن روسيه به کنگو يکي ديگر از دلايل اثبات تسريع روند بازگشت مسکو به آفريقاست، تلاش‌هاي روسيه براي حضور مجدد در آفريقا در ماه‌هاي اخير تشديد شده است. روسیه که زمانی با دخالت نکردن در اقدام نظامی غرب در لیبی، پایگاه مهم خود در آفریقا را از دست داده بود اکنون به دنبال بازگشت به آفریقا و حوزه رقابتی با غرب است که مبارزه با تروریسم و تقویت نظامی کشورها از محورهای این رویکرد است.»
از این منظر می‌توان انتظار داشت، با گسترش روابط روسیه در آفریقا و افزایش حوزه نفوذ مسکو، غرب و به ویژه آمریکا بار دیگر تاکتیک‌های تنشی خود را با آن افزایش دهند. 
روسیه همچنین نگاه به آمریکای لاتین را نیز کماکان در دستور کار دارد؛ چنانکه پس از تغییرات سیاسی در کوبا و کناره‌گیری رائول کاسترو از قدرت، روس‌ها جزء اولین کشورهایی بودند که با رئیس‌جمهور جدید کوبا تماس گرفته و بر ادامه روابط صمیمانه با این کشور تأکید کردند. 
اما مهم‌ترین پیام روسیه این است که برای ارتقای جایگاه خود و کاهش قدرت آمریکا در برابر هرگونه فشار آمریکا و غرب می‌ایستد و به راه خود ادامه می‌دهد. روسیه در این کار می‌داند که می‌تواند بر متحدانی تکیه کند که در خاورمیانه اثبات کردند شریک استراتژیک خوبی برایش هستند و در حال حاضر نیز در آفریقا و در بین مردم این سرزمین جایگاه دارند. 

  محمد رضا مرادی/ عربستان همواره حامی بزرگ گروه‌های تروریستی در منطقه بوده و اندیشه وهابیت حاکم بر این کشور به مثابه مهم‌ترین منبع پرورش تروریست در خاورمیانه مطرح بوده است و کشورهای غربی بارها به این موضوع نیز اعتراف کرده‌اند. در جریان بحران سوریه گروه‌های مختلف تروریستی مورد حمایت عربستان بوده و ریاض حمایت‌های تسلیحاتی، مالی و رسانه‌ای فراوانی از این گروه‌ها به عمل آورد. اما شکست داعش در سوریه سبب شد تا استفاده ابزاری عربستان از این گروه‌های تروریستی با تهدید مواجه شود و تلاش عربستان در ماه‌های گذشته بر این امر استوار شده که به دنبال انتقال داعش به افغانستان باشد. در واقع، آمریکا و عربستان به عنوان حامیان اصلی داعش سعی دارند مقدمات انتقال اعضای داعش به افغانستان را فراهم کنند. در این راستا عربستان در ماه‌های اخیر اقدام به دعوت از برخی مقامات افغانی کرده و سعی دارد مقدمات نفوذ خود در افغانستان را با کمک به تقویت داعش فراهم کند.
در همین زمینه به تازگی «فضل هادی مسلمیار» رئیس سنای افغانستان به ریاض سفر کرده و با «عبدالله‌بن‌محمد آل‌شیخ» رئیس مجلس شورای عربستان سعودی، افغان‌های مقیم در این کشور و دیگر مقامات سعودی دیدار و گفت‌وگو کرد. پیش از این نیز به ترتیب «گلبدین حکمتیار» رهبر حزب اسلامی، «عبدالرب رسول سیاف» و «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی افغانستان به دعوت رسمی مقامات سعودی از ریاض دیدن کرده بودند. موضوعی که سبب اهمیت یافتن این دیدارها شده این است که مقامات افغان این سفرها را به نوعی مخفی نگه داشته و به مردم و رسانه‌ها اطلاع نداده‌اند. فضل هادی مسلمیار رئیس سنای افغانستان پیش از این در برخی امور به حمایت از گروه تروریستی داعش در افغانستان متهم شده بود. برخی معتقدند عربستان با افزایش ارتباط با رهبران جهادی و تعدادی از مقامات افغان در تلاش است به نوعی زمینه تقویت و فعالیت جریان‌های افراطی در افغانستان را فراهم کند. سفرهای اخیر مقامات افغان در برخی از محافل و افکار عمومی افغانستان تاحدودی با نگرانی مواجه شده است؛ چرا که مردم دید مثبتی از نفوذ عربستان در این کشور ندارند. گمانه‌زنی‌ها درباره اینکه عربستان تلاش می‌کند از طریق دیدار و گفت‌وگو با مقامات و رهبران سیاسی افغانستان جایگاه خود را در معادلات آینده این کشور تضمین کند، افزایش یافته است.
نشریه مشهور دیپلمات به تازگی در گزارشی نقش عربستان سعودی در افغانستان را بررسی کرد و بر این باور است که ریاض به دنبال اثرگذاری بر تحولات سیاسی و نقش‌آفرینی در روند صلح افغانستان است. برخی نیز معتقدند عربستان با افزایش ارتباط با رهبران جهادی و تعدادی از مقامات افغان در تلاش است تا به نوعی زمینه تقویت و فعالیت جریان‌های افراطی در افغانستان را فراهم کند.
در واقع، عربستان سعی دارد در راستای تشدید رقابت با ایران در محیط پیرامونی ایران بیشتر رخنه کند. در هفته‌های اخیر عربستان با تاجیکستان نیز روابط خود را گسترش داده است. ریاض سعی دارد در پاکستان، افغانستان، تاجیکستان و عراق نفوذ خود را با هدف مقابله با ایران گسترش دهد و ابزار عربستان در شبه قاره نیز گسترش تروریسم و افراطی‌گری است. افغانستان از دهه 90 میلادی به عرصه‌ای برای کنشگری نیروهای افراطی عربستان تبدیل شده و نیروهای موسوم به عرب‌های افغان از عربستان به افغانستان اعزام شدند. این در حالی است که کار ساخت سومین دانشگاه بزرگ اسلامی با هزینه ۵۰۰ میلیون دلاری از سوی عربستان در ۱۵ کیلومتری حاشیه شهر جلال‌آباد در افغانستان در جریان است. ننگرهار محل ساخت این دانشگاه در واقع خاستگاه افراد وابسته به داعش محسوب می‌شود، به همین دلیل گفته می‌شود که وجود افراد وابسته به داعش در ننگرهار عامل توجه عربستان سعودی به این ولایت شده است؛ زیرا در گذشته عربستان تقریباً در هیچ یک از ولایات افغانستان و حتی تمام افغانستان پروژ‌ه‌ای به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار انجام نداده بود. به همین دلیل است که برخی از علمای افغان و نمایندگان پارلمان از تلاش‌های عربستان برای ترویج وهابیت در این کشور ابراز نگرانی کرده‌اند.


  قاسم غفوری/ چهار کشور عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر بر اساس اختلافات شکل گرفته، پنجم ژوئن 2017 (15 خرداد 1396) قطر را با تحریم‌های متعددی مواجه کردند. از آنجا که عربستان سعودی به واسطه مسائل مالی بر روی برخی از کشورهای منطقه تأثیرگذار است، تعداد کشورهای دیگری به این چهار کشور اضافه شدند که از جمله آن می‌توان به لیبی، مالدیو، سنگال، موریتانی، چاد، کومور، نیجر و گابن اشاره کرد.
اضافه شدن این کشورها نشان می‌دهد، سعودی‌ها در این جنگ تحریمی تنها به دنبال بیشتر کردن عدد بوده‌اند؛ زیرا کشورهای نام برده شده نه اهمیت خاصی دارند و نه اینکه می‌توانند تأثیر بگذارند. در این میان، از نظر روابط دیپلماتیک اردن برای قطر اهمیت داشت؛ از این رو به قطع روابط رأی نداد؛ بلکه کاهش سطح مناسبات را مطرح کرد که دلیل اصلی آن هم فشارهای ریاض بود.
پس از این چالش منطقه‌ای که به آشکار شدن شکاف سیاسی بین اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس منجر شد، همه راه‌های زمینی، هوایی و دریایی با قطر قطع و مسدود شد. دلیل آنچه در ابتدا مطرح شد و هنوز هم بر آن تأکید می‌شود، این است که قطر به سمت ایران گرایش پیدا کرده و حتی پادشاه آن، یعنی تمیم بن‌حمد بن‌خلیفه آل‌ثانی، ایران را قدرتی بزرگ نامیده که ضامن ثبات منطقه است. از سوی دیگر، با حمایت از متحدان ایران از جمله حماس، آن را نماینده فلسطین دانسته است. بر همین مبنا، ریاض اعلام کرد دوحه در منطقه از تروریسم حمایت می‌کند و در این میان منظور آن از تروریسم، داعش یا جبهه النصره نبود؛ بلکه به حماس، حزب‌الله و دیگر گروه‌ها و کشورهایی اشاره می‌کرد که از موجودیت فلسطین و حیثیت اسلام دفاع می‌کنند.
طی سال‌های گذشته، اگر چه آمریکا در مصر با کودتای سفید علیه محمد مرسی و همچنین دیگر کشورها، نشان داد که مخالف اخوان‌المسلمین است و یکی از زمینه‌های اختلاف شکل گرفته بین آمریکا با ترکیه نیز همین مسئله است؛ اما به هر حال واشنگتن نتوانست از متحد سرمایه‌دار و جایگاه‌دار خود در منطقه گذشته و تنها به خواسته‌های ریاض تکیه کند.
در این میان، مسئله اساسی این است که عربستان سعودی با کپی از سیاست‌های آمریکا در عرصه بین‌المللی به دنبال تحت فشار قرار دادن مخالفان از طریق تحریم‌ها و همچنین ائتلاف‌سازی برای حمله مستقیم نظامی به کشورهایی است که از آن پیروی نمی‌کنند. در مورد اول می‌توان به قطر اشاره کرد و در مورد دوم نیز یمن مصداق پیدا می‌کند. با وجود اینکه عربستان سعودی در حال کپی‌سازی رفتاری آمریکا است، واشنگتن نمی‌تواند از برخی سیاست‌های آن برای نمونه در قبال قطر حمایت کند؛ زیرا سعودی در منطقه در حال شخصی‌سازی رفتار سیاسی خود و تحمیل آن بر دیگر کشورها بر مبنای تفکرات تکفیری است و همواره تأکید می‌کند دیگر کشورها باید از سیاست‌های ریاض پیروی کنند.
البته این روشی است که آمریکا به متحدان کوچک خود آموزش داده تا بر مبنای رویکرد واشنگتن در برابر کشورهایی که دیدگاه متفاوت و مخالف دارند، با کنار گذاشتن مذاکره فقط از تحریم‌ها استفاده کرده تا از این طریق فشار لازم را برای تغییر رفتار کشور هدف ایجاد کنند. حال مسئله این است که دو متحد مهم آمریکا بر مبنای رویکرد خودش به جان هم افتاده‌اند.

نفوذ آل‌سعود در جهان اسلام‌ـ 16
  عبدالله عبادی/ رواندا کشور کوچکی است در آفریقای مرکزی که پایتخت آن کیگالی و زبان مردم آن فرانسه می‌باشد، رواندا کشوری سرسبز با آب و هوایی استوایی است، حدود چهار میلیون و 600 هزار نفر نیروی کار آن را تشکیل می‌دهند که فقط 90 درصد آنها در بخش کشاورزی مشغول هستند. وضعیت اقتصادی نابسامان رواندا سبب شده تا بیش از 60 درصد از جمعیت آن زیر خط فقر زندگی کنند.
همانطور که پیشتر گفته شد، عربستان از دهه 1960 در راستای تبلیغ آیین ضاله وهابیت وارد آفریقا شد، فقر اقتصادی و معنوی مردم این قاره از جمله دلایلی بود که زمینه‌ساز نفوذ وهابیت در این قاره شد. رواندا یکی از فقیرترین کشورهای آفریقاست، نبود منابع انرژی نظیر نفت و گاز و دیگر منابع زیرزمینی و روزمینی از یک سو و وجود کشتارهای قومی و قبیله‌ای بین دو قوم بزرگ توتسی و هوتو از سوی دیگر سبب شد تا بزرگ‌ترین نسل‌کشی تاریخ آفریقا در این کشور صورت بگیرد و بخش زیادی از منابع انسانی آن یا کشته و زخمی شوند، یا از کشور فرار کنند.
در دهه 1970 بروز بیماری‌های فراوان در این کشور سبب شد رژیم آل‌سعود از این فرصت استفاده کند و برای اولین بار در این کشور حضور یابد. آل‌سعود در اولین گام اقدام به احداث یک بیمارستان مدرن به نام بیمارستان ملک فیصل در کیگالی پایتخت این کشور کرد که پس از گذشت نزدیک به 40 سال هنوز یکی از مهم‌ترین بیمارستان‌های این کشور می‌باشد که عربستان نقش مهمی در مداوای بیماران این کشور دارد.
این بیمارستان با تجهیزات به روزی که دارد به یکی از منابع درآمدزا برای دولت این کشور تبدیل شده و سالیانه صدها نفر از سیاستمداران و تجار ثروتمند شرق و مرکز آفریقا برای مداوا به آن مراجعه می‌کنند و همین موضوع سبب گسترش صنعت توریسم در این کشور شده است. از سوی دیگر بیشتر پزشکان و متخصصان این بیمارستان یا عرب بوده یا در عربستان آموزش دیده‌اند که این موضوع نیز سبب تقویت نقش عربستان در این کشور شده است. 
  عربستان با تمرکز بر روی بخش پزشکی رواندا تلاش کرد کمبود بیمارستان و مراکز بهداشتی در این کشور را مرتفع کرده و خود را حامی دین اسلام معرفی کند؛ از این‌رو در سال 2006 نیز با بروز بیماری‌های چشمی در رواندا تیم بزرگی از چشم‌پزشکان عربستانی با تجهیزات کامل عازم این کشور شده و در مدت اقامت خود که حدود دو ماه طول کشید، عده زیادی از بیماران چشمی را مداوا کردند.
از جمله شرکت‌های عربستانی که ضمن حضور در این کشور نقش مهمی در گسترش و نفوذ وهابیت در رواندا داشته و دارد، صندوق توسعه سعودی است. این صندوق از نظر جغرافیایی در آسیا و آفریقا متمرکز است و عملاً در بیش از 20 کشور جهان فعالیت دارد. طی سال مالی 2015 این صندوق با 15 کشور در حال توسعه قرارداد اعطای وام و تسهیلات امضا کرد.
در سال 2010 این صندوق با اعطای وامی به مبلغ 25 میلیون ریال (سعودی) به دولت رواندا موجب شد پلی بر روی رودخانه کوکو ساخته شده و ارتباط بین شرق و غرب این رود که نقش مهمی در توسعه کشاورزی منطقه دارد، برقرار شود. در سال 2011 نیز این صندوق پروژه دیگری را در این کشور برعهده گرفت و با اعطای مبلغ 140 میلیون ریالی زمینه ساخت یک جاده در منطقه «کیتای» را فراهم آورد. این جاده به طول 30 کیلومتر و عرض 7 متر نقش مهمی در بهبود حمل‌ونقل در شرق رواندا دارد. دیگر پروژه این صندوق ساخت جاده «نیافاتاری» به «بایومبا» در منطقه بلسی می‌باشد که با اعطای یک وام 56 میلیونی به دولت رواندا انجام پذیرفت.
نکته مهم اینکه، این اقدامات عربستان در رادیو و تلویزیون و دیگر رسانه‌های رواندا به کرات منعکس شده و حتی پرچم این کشور در جای جای این پروژه‌ها تا مدت‌ها به اهتزاز درآمده بود.
طی یک دهه گذشته بخشی از فعالیت‌های عربستان و سازمان‌های وهابی در آفریقا محدود کردن نفوذ جمهوری اسلامی ایران بوده است، بر این اساس رژیم سعودی سعی کرده است با بهره‌برداری از وضعیت اقتصادی اسفبار کشورهای آفریقایی آنان را در سیاست‌های ضد ایرانی خود همراه کند. در 25 ژانویه 2011 رژیم سعودی موافقت کرد برای انجام چند پروژه راه‌سازی و برق‌رسانی مبلغ 17 میلیون دلار به دولت رواندا وام اعطا کند، بر اساس توافق صورت گرفته مبلغ پنج میلیون دلار به ساخت یک جاده در منطقه «بوتارا» اختصاص یافت، همچنین مبلغ 12 میلیون دلار نیز به منظور برق‌رسانی برای 350 هزار نفر از جمعیت این کشور هزینه شد.
یکی از آخرین حربه‌های وهابیت در رواندا تشویق جوانان مسلمان به افراط‌گرایی است. در آذر ماه 1395 تایمز نیوز گزارش داد انجمن مسلمانان رواندا موسوم به «آمور» درباره رشد افراط‌گرایی در این کشور هشدار داده است. بر اساس این گزارش «شیخ موسی سیندایگا» سخنگوی این انجمن در جمع جوانان مسلمان این کشور گفته است: «تروریست‌های وابسته به عربستان سعی دارند جوانان ساده و بی‌غل و غش آفریقا و خاورمیانه را جذب خود کرده و سپس با استخدام آنها در شبکه‌های تروریستی، افراط‌گرایی را بیش از پیش گسترش دهند.»
 گفته می‌شود به تازگی توطئه ترویج‌کنندگان افراط‌گرایی در میان مسلمانان رواندا افشا شده و برخی اعضای گروه‌های مروّج تروریسم در همین راستا شناسایی و دستگیر شده‌اند.
به این ترتیب، شورای مسلمانان رواندا تصمیم گرفت که به شهرهای مختلف این کشور عزیمت کند و به جوانان هشدار دهد مراقب باشند در دام افراط‌گرایان گرفتار نشوند.
به گفته مقامات پلیس نیز در ماه‌های اخیر حداقل پنج عضو گروهک تروریستی داعش در این کشور شناسایی شده و به هلاکت رسیده‌اند. با این حال، با وجود تمامی تلاش عربستان برای نفوذ در این کشور تا به حال به موفقیت چندانی دست نیافته است.

تصور تسلیم ایران کاملاً اشتباه است
خبرگزاری فارس: تحلیلگر پیشین سیا در مسائل غرب آسیا در یادداشتی خاطرنشان کرده است تصور برخی از مقامات دولت آمریکا برای تسلیم ایران به شدت اشتباه است و اعمال فشار روی ایران جواب نمی‌دهد. «پال پیلار»، تحلیلگر پیشین مسائل غرب آسیا در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در یادداشتی باور برخی از دولتمردان آمریکا را درباره اینکه ایران در اثر فشار تسلیم خواهد شد، تصوری «به شدت اشتباه» توصیف کرده است. تحلیلگر پیشین مسائل غرب آسیا مطالبات پمپئو از ایران را «متحجرانه» خواند و تأکید کرد، ایران به این مطالبات تن نخواهد داد. او می‌نویسد: «آنچه پمپئو پیشنهاد کرد فهرستی از ۱۲ مطالبه متحجرانه بود. این مطالبات برآورده نخواهند شد. برجام حاصل مذاکراتی پرمشقت و دقیق بود که طی دو سال انجام شد و هر یک از طرف‌ها تا آخرین حد ممکن از هر آنچه اهرم فشار که داشتند، استفاده کردند.»
اولویت باید تحریمِ ایران باشد
خبرگزاری تسنیم: سفیر سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ آمریکا در رژیم صهیونیستی با انتقاد تند از بی‌توجهی درباره ایجاد ائتلاف برای اعمال تحریم‌های فلج‌کننده علیه ایران، به جنگ تعرفه‌ای واشنگتن علیه اتحادیه اروپا تاخت. دن شاپیرو، سفیر سابق آمریکا در فلسطین اشغالی در بیان دلیل مخالفتش، بر تأثیر منفی این اقدام دولت ترامپ بر ایجاد ائتلاف به منظور اعمال تحریم‌های علیه ایران تأکید کرد. او نوشت: «اگر شما در تلاش برای جذب اعمال فشار بر اروپایی‌ها برای اعمال تحریم‌های فلج‌کننده روی ایران هستید، آیا تشدید جنگ تجاری تعرفه‌ها سبب قطع و از بین بردن این اولویت امنیتی بسیار مهم نمی‌شود؟ آیا ما باید انتظار داشته باشیم که اروپایی‌ها ملایم و با احتیاط این مسائل را قبول کنند؟ آنها هم اقتصادهایی دارند که باید به آن توجه کنند.»
اذعان شرمن به فرهنگ مقاومت ایران
خبرگزاری مهر: وندی شرمن، مذاکره‌کننده ارشد دولت سابق آمریکا در گفت‌وگوهای هسته‌ای با تهران، ضمن «غلط و اشتباه بزرگ» خواندن خروج واشنگتن از برجام، به فرهنگ مقاومت مردم ایران اذعان کرد. شرمن گفته است: «ایرانی که فرهنگ مقاومت دارد و به خودش می‌بالد، پس از خروج آمریکا از برجام، قرار نیست به میز مذاکره با دونالد ترامپ برگردد. به نظر من، آقای بولتون احتمالاً رئیس‌جمهور را تشویق می‌کند که تحریم‌ها را به ایران برگرداند و آنها را شدیدتر کند تا همگان را در جامعه بین‌المللی به همکاری دوباره (با آمریکا برای تحریم ایران) بکشاند؛ اما به نظر من آنچه آقای بولتون و شاید رئیس‌جمهور به آن امیدوارند، آن است که این تحریم‌ها چنان سخت و شدید باشند که مردم ایران برخاسته و حکومت را سرنگون کنند. به نظر من، تغییر رژیم استراتژی آقای بولتون است و فکر نمی‌کنم چنین چیزی قرار باشد اتفاق بیفتد.»
رایزنی آمریکا و فرانسه علیه ایران
خبرگزاری ایرنا: وزارت خارجه آمریکا در بیانیه‌ای از گفت‌وگوی وزرای خارجه فرانسه و آمریکا درباره آنچه «فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه» خوانده شده، خبر داد. «هیثر ناوئرت» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در بیانیه‌ای‌ خاطرنشان کرد: «وزرای خارجه دو کشور در این گفت‌وگوی تلفنی درباره گام‌های بعدی برای مقابله با آنچه «فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه» خوانده شده تأکید کرده‌اند.»