گاهی خدا با دستِ تو
دستِ دیگر بندگانش را می‌گیرد
با زبان تو،
گره کار بنده‌ای را باز می‌کند
با انفاق تو،
گرسنه‌ای را سیر می‌کند و 
عریانی را می‌پوشاند
با قدم تو،
مشکلی را حل می‌کند
وقتی دستی را به یاری می‌گیری،
بدان که در آن زمان دستِ دیگر تو،
در دست خداست...
پس دستانت را ببوس


حضرت امام جعفر صادق(ع) می‌فرماید: محبوب‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین 
عمل در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی
خوشحال کردن مؤمن است؛
به اینکه یا او را اطعام کند و از گرسنگی برهاند، 
یا او را از گرفتاری نجات دهد،
یا قرض و دینش را ادا کند. 
اصول کافی، ج 3، ص 276

تحلیل صبح صادق از جریان تطهیر نمادهای طاغوت

 مهدی امیدی/ طی سال‌های اخیر، جریانی در پی بزرگداشت نمادهای فیلمفارسی بوده است. این جریان، در سال‌های دورتر به شکل خزنده عمل می‌کرد؛ اما مدتی است که فعالیت‌هایش با هدف تطهیر و احیای سینمای طاغوت، شکلی آشکار و صریح به خود گرفته است، طوری که به بهانه درگذشت «ناصر ملک‌مطیعی» این جریان رسماً اعلام حضور کرد! اما کار فقط به تجلیل از این بازیگر قدیمی محدود نماند، شرایطی پیش آمد که حتی عده‌ای به رئیس‌جمهور نامه نوشتند و خواستار بازگشت فوری «بهروز وثوقی» به کشور شدند! شگفت این است که در این دوران که انواع بحران‌ها سینمای ایران را در بر گرفته، برخی از فعالان این عرصه به جای مطالبه از دولت و مسئولان برای رفع این بحران‌ها، تنها در پی حل مشکل چند فرد خاص هستند؛ یک روز برای رفع ممنوع‌الخروجی جعفر پناهی نامه‌نگاری می‌کنند و روزی دیگر برای رفع ممنوع‌الورودی بهروز وثوقی! این در حالی است که این بازیگر تارک وطن را کسی از کشور اخراج نکرده، بلکه خودش در آستانه پیروزی انقلاب تصمیم گرفت ایران را ترک کند. اما امروز به گونه‌ای رفتار می‌کند که گویی وی را تبعید کرده‌اند. این هم طنز روزگار است که یک بازیگر که در همه 40 سال گذشته وطن خود را رها کرده و به زندگی و خوشگذرانی و سیر و سیاحت در غرب پرداخته، طوری ژست می‌گیرد که گویی دلسوز مردم و کشورش است. آن هم در حالی که همین چند سال پیش در یک فیلم ضد ایرانی و تجزیه‌طلبانه‌ بازی کرده بود.
در روزگاری نه چندان دور، نسبت دادن اصطلاح فیلمفارسی به یک اثر یا فرد، نوعی توهین محسوب می‌شد. در این میان، جریان به اصطلاح روشنفکری همواره ژست مخالفت با این نوع سینما را می‌گرفت. حتی واژه فیلمفارسی نیز از سوی همین جریان برای تحقیر سینما یا سینماگرانی چون ناصر ملک مطیعی و بهروز وثوقی به کار می‌رفت. هوشنگ کاووسی، منتقدی که بسیاری از شبه‌روشنفکران به سرش قسم می‌خورند، برای اولین بار اصطلاح فیلمفارسی را علیه سینمای غالب در دوران پهلوی به کار برد؛ سینمایی که به زعم وی نه «فیلم» به معنای واقعی کلمه بود و نه «فارسی»، بلکه تلفیقی ناهمگون و غیر هنرمندانه از این دو بود و به همین دلیل هم وی اصرار داشت که این واژه سرهم نوشته شود.
اما چرا همان جریانی که روزگاری از واژه «فیلمفارسی» به منزله یک توهین استفاده می‌کرد، امروز خودش از نمادهای آن نوع سینما ستایش می‌کند و حتی در پی احیای آن است؟ شاید بهتر باشد این مسئله را با شناخت بهتر شخصیتی که سوژه نامه‌نگاری گروهی از سینماگران به اصطلاح روشنفکر به رئیس‌جمهور شده تحلیل کرد. بهترین راه برای شناخت بهروز وثوقی، مراجعه به حرف‌های او و همپالگی‌هایش است. محمدعلی فردین، از دیگر چهره‌های مطرح فیلمفارسی، در مصاحبه‌ای درباره وی گفته بود: «(وثوقی) سینمایی هم که در قلهک داشت با تبانی اشرف (پهلوی) به وزارت فرهنگ و هنر فروخت... چهار ماه قبل از انقلاب ... همه ما تعجب می‌کردیم با وجود اینکه کار او در سینما در حال اوج گرفتن بود، زندگی‌اش را فروخت و رفت... مدت زیادی بهروز با اشرف بود و با دربار ارتباط پیدا کرد... اسم بهروز را از این به بعد سر زبان‌ها انداختند. همین طور در فستیوال‌هایی که بهروز جایزه می‌گرفت، بدون ارتباط با این ماجرا نبود... یک روز صبح ساعت چهار و نیم، پنج صبح از جلسه فیلمبرداری برمی‌گشتم، اتومبیلی جلوم بود که بهروز در آن نشسته بود و سرش را از پنجره بیرون آورده بود. پس از یک شب زنده‌داری (در دربار) با سر و وضعی آشفته رهایش کرده بودند تا به خانه‌اش برود(!) یک شب دیگر در یک میهمانی (درباری) او را در وضعی آشفته‌تر دیدم...» خود بهروز وثوقی حتی این ارتباط را ادامه‌دار توصیف کرده است: «... در این مدتی که در آمریکا بودم، رئیس دفتر والاحضرت اشرف از نیویورک زنگ می‌زد و مرتب مرا دعوت می‌کردند. می‌رفتم نیویورک و سه چهار روزی می‌ماندم و برمی‌گشتم. مثل سابق به من لطف داشتند...» 
با این اوصاف، چرا باید افرادی که خود را منادی آزادی و هنر مستقل می‌دانند، این گونه برای بازگشت بهروز وثوقی دست از پا نشناسند. آن هم در شرایطی که اساساً دولت ایران در خروج این بازیگر از کشورمان نقشی نداشته که حالا بخواهد پا درمیانی کند تا او برگردد! 
واقعیت این است که طی سال‌های اخیر، تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری‌های بسیاری برای تطهیر رژیم پهلوی و پنهان کردن ویرانی‌ها و خیانت‌های آن رژیم در حال انجام است. بی‌عدالتی‌هایش را رفاه، استبدادش را آزادی و فسادش را زیبایی جلوه می‌دهند. صدها شبکه ماهواره‌ای و فیلم سینمایی و کتاب و مطالب فضای مجازی و... در این زمینه به کار رفته است. یکی از مظاهر فساد و تباهی حکومت شاه در ایران، سینمای آن دوران بود. همان سینمایی که حضرت امام خمینی(ره) آن را «مرکز فحشا» نامیدند. به طور طبیعی وقتی بنا دارند تاریخ را وارونه نمایش دهند و حقایق درباره یک دوران ذبح شود، نمی‌توان سینما و قدرت جادویی آن را نادیده گرفت. عده‌ای بازی ناصواب احیای پهلوی را شروع کردند و برخی از سینماگران هم در داخل‌ـ احتمالاً ناخواسته‌ـ در این بازی نقش آفریده‌اند. شاید پندارشان این است که در حال خدمت هستند و می‌خواهند حق یکی از همکاران خود را بستانند! اما این راهی که این عده معدود در پیش گرفته‌اند، مقصدی جز تضعیف بیش از پیش سینمای کشور، دور شدن عموم مردم از سینماگران و شکست بیشتر خود آنها ندارد. گویا فراموش کرد‌ه‌اند که فیلمفارسی، با همه ابتذال و سقوط اخلاقی‌اش، حتی در گیشه نیز ناکام ماند و سینمای آن دوران در سال‌های 56 و 57 عملاً ورشکست شد. همچنان که در سال‌های اخیر تقلید از فیلمفارسی، بلای جان سینمای ما شد. 
سینمایی که پس از انقلاب راه نفوذ بین مردم را می‌پیمود و حتی در دورانی به محبوبیت بالایی نزد توده‌ها دست یافت، در دو دهه گذشته با بازگشت فیلمفارسی از مسیر حقیقی‌اش منحرف شد. هنر هفتم در کشورمان نیازمند تزریق اخلاق، هنر، معنویت، اندیشه، نوآوری و شکوفایی استعدادهای نهفته است، نه بازگشت به گذشته‌ای سیاه.



 آقای عراقچی گفته است: «اگر احساس کنیم که اروپایی‌ها دنبال اتلاف وقتند، طبیعتاً به مذاکرات ادامه نخواهیم داد»، البته ایشان توضیح ندادند که چه کارهایی از نظرشان «وقت تلف کردن» حساب می‌شود.
در ادامه، چند نوع وقت تلف کردن را با هم مرور می‌کنیم:
اگر دیدید یکی از اعضای جلسه با گوشی خود سرگرم است، مطمئن باشید یا در حال بازی کردن است یا دارد در شبکه‌های مجازی می‌چرخد و پست‌ها را لایک می‌کند. برای اینکه مچ او را بگیرید، یهو وسط صحبت خود از او بخواهید نظرش را درباره صحبت‌های‌تان بگوید، تا سنگ روی یخ بشود.
اگر کسی در حال نوشتن بود، حتماً به او شک کنید. حالا مگر در صحبت‌های شما چه نکته به ‌درد بخوری هست که از الف آغاز تا نون پایانش را می‌نویسد؟ به بهانه دیدن دست خطش از او بخواهید نوشته‌هایش را نشان‌تان دهد. خواهید دید که در حال نوشتن نامه‌ عاشقانه به همسر آینده خود است یا کاریکاتور قیافه‌ سخنران را می‌کشد.
اگر در جلسه فردی عینک به چشم داشته باشد و خیلی دقیق به صحبت‌های شما گوش دهد، شگفت‌زده نشوید. سعی کنید از زوایای دیگر عینکش را بررسی کنید. احتمال دارد عینک واقعی نباشد و او خوابیده باشد و از این برچسب‌های چشم باز روی عینک زده باشد. از این موارد سر کلاس‌های خواب‌آور درس زیاد دیده می‌شود.
کسانی که روبه‌روی شما نشسته‌اند، احتمال بیشتری دارد که به حرف‌های شما گوش دهند؛ اما ممکن است همین افراد هم‌ فکرشان جای دیگری مشغول باشد و فقط جسم‌شان در جلسه حاضر باشد.
در اینجا باید با هوش و ذکاوت خودتان مطمئن شوید طرف مقابل در فکر چه چیزی است. معمولاً این افراد برای اینکه کم نیاورند، هر چند دقیقه یک‌بار سرشان را به نشانه تأیید حرف‌های شما تکان می‌دهند، شما می‌توانید همان موقع از آنها بخواهید علت تأیید کردن‌شان را بگویند؛ آنگاه خواهید دید جواب خاصی ندارند.
با توجه به نکات گفته شده اگر باز هم برای مذاکره‌کننده‌های گرامی محرز نشد که اروپایی‌ها در حال اتلاف وقتند یا دارند چه غلطی می‌کنند، می‌توانند به صورت ایمیلی، پیامکی یا تلفنی از آنها بپرسند.
 فاطمه جواهری

به بهانه حضور قوی تر و پرشورتر مردم در راهپیمایی روز قدس

اکثریت قاطع علمای شیعه در دوران غیبت کبری افزون بر اعتقاد به موضوع نیابت عام امام زمان(عج)، مسئله همراهی دیانت با سیاست را بیان کرده‌ و در این میان جمله شاخص «سیاست ما عین دیانت ماست» را از شهید آیت‌الله مدرس نقل کرده‌اند؛ اما شاید شهید مدرس هم نمی‌دانست روزی می‌رسد که عبادت و صیام مؤمنان شیعه در آخرین روز ماه مبارک رمضان روح سیاسی به خود می‌گیرد و مؤمنان روزه‌دار برای ادای تکلیف سیاسی و عبادی خود در راه‌پیمایی روز قدس شرکت کرده و نماز عبادی و سیاسی جمعه را با روحی سیاسی‌تر از همیشه تاریخ و با جنبه استکبارستیزی و مقابله با بزرگ‌ترین دشمنان جهان اسلام اقامه می‌کنند که اگر این امر نباشد و کسی بدون عذر در این حرکت شرکت نکند، شاید صیامش معنای واقعی صیام ندهد؛ چرا که در مقابل طاغوت زمان سکوت کرده و مسئله اصلی دین برپایی قسط است و قیام علیه ظلم.
روز قدس امسال با شکوه‌تر از هر سال دیگر همان‌طور که زعیم امت اسلام فرمودند، برگزار شد و ان‌شاء‌الله همان‌طور که بسیاری از راه‌پیمایان روزه‌دار در کلام و پیام‌های‌شان بود، برپایی نماز جماعت امت اسلام در قدس نزدیک است.

 حاشیه‌های افطاری هنرمندان با روحانی
مراسم افطاری حسن روحانی که امسال با تحریم برخی از هنرمندان مواجه شده بود، برگزار شد؛ اما نکته مهم‌تر از حواشی این مراسم، صحبت‌های مطرح‌شده در چنین محفلی بود.
 در این مراسم هیچ‌یک از سخنرانان مسائل اصلی و اولویت‌های فرهنگی کشور را مطرح نکردند. نمایندگان خانه سینما نیز برخلاف مسئولیت این نهاد مبنی بر پیگیری مسائل صنفی و مشکلات شغلی و معیشتی سینماگران، به طرح موضوع مبتذل و سیاست‌زده لزوم بازگشت بهروز وثوقی پرداختند! همچنین تحریم حضور در این مراسم از سوی برخی از هنرمندان با واکنش تند رسانه‌های اصلاح‌طلب مواجه شد و نوشتند که این افراد درک و شعور سیاسی ندارند!

لذتبخش‌ترین سلفی کامبیز دیرباز
بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار پستی در فضای مجازی به شهدای دوران دفاع مقدس ادای دین کرد.
کامبیز دیرباز با انتشار یک عکس سلفی در کنار پیکرهای پاک شش شهید گمنام در صفحه اینستاگرام خود، نوشت:
«لذتبخش‌ترین سلفی، با شیش تا رفیق، شیش تا مرد، شیش تا قهرمان، که بعد از 30 سال از گمنامی دراومدن و قراره تو آغوش مادرهاشون آروم‌ بگیرن...، سربلند ایران، پاینده ایران، ماندگار باد نام سربازان وطنم!»
کامبیز دیرباز برای بازی در فیلم‌های دفاع مقدسی مثل «دوئل» و «اخراجی‌ها» شهرت پیدا کرد.

مستند «دوبرادر»
 رونمایی شد
مستند «دو برادر» که به سرنوشت شگفت‌انگیز یکی از شهدای عملیات تروریستی سال گذشته داعش در مجلس می‌پردازد، منتشر شد.
همزمان با اولین سالگرد عملیات تروریستی داعش در تهران که به شهادت چند نفر از هموطنان‌مان منجر شد، مستندی درباره یکی از این شهدا رونمایی شد. شهید جواد تیموری، یکی از نیروهای حفاظت از مجلس شورای اسلامی بود که 17 خرداد سال 96 در تقابل با داعشی‌ها به شهادت رسید. برادر وی، شهید محمدرضا تیموری نیز در آخرین روزهای دفاع مقدس به شهادت رسیده بود. مستند «برادران» به کارگردانی محمدسعید غدیریان، زندگی این دو برادر شهید را روایت
می‌کند.

بازسازی 
عملیات تروریستی مجلس
مستند داستانی «داعش در تهران» به بازسازی وقایع 17 خرداد سال 96 در مجلس شورای اسلامی می‌پردازد.
مستند «داعش در تهران» به کارگردانی سعید چاری به تازگی تصویربرداری خود را پشت سرگذاشته و در مرحله تدوین قرار دارد. این مستند در قالب روایتی داستانی به بازسازی حمله سال گذشته تروریست‌های داعشی به ساختمان مجلس شورای اسلامی در تهران می‌پردازد.
این مستند براساس خاطرات نمایندگان مجلس، نیروهای امنیتی و برخی از کارکنان اداری مجلس و مردمی که شاهد حادثه بودند، ساخته شده است. مستند داستانی «داعش در تهران» در جشنواره فیلم مقاومت رونمایی
 خواهد شد.

پایان تصویربرداری
 «بانوی سردار»
تصویربرداری سریال «بانوی سردار» به کارگردانی پرویز شیخ‌طادی به پایان خود نزدیک شد.
این سریال یکی از سریال‌های تاریخی و پرلوکیشن و پربازیگر تلویزیون است که به زندگی نخستین بانوی سردار ایرانی و مبارزات او با استکبار انگلیس و حکومت مرکزی رضا شاه می‌پردازد. 
پانته‌آ سیروس، حبیب دهقان‌نسب، حمیدرضا نعیمی، فرخ نعمتی، مهدی میامی، سیاوش درخشی، بهشاد چنگیزی، فرزین محدث و سهیلا رضوی از بازیگران این سریال تلویزیونی هستند. 
سریال 10 قسمتی «بانوی سردار» به کارگردانی پرویز شیخ‌طادی و تهیه‌کنندگی سعید مرادی در حال 
تولید است. 
شب شعر «بیروت تهران»
 برگزار شد
شب‌ شعر مقاومت با عنوان «بیروت تهران» با حضور شاعرانی از ایران و جهان اسلام در مؤسسه شهرستان ادب برگزار شد.
میلاد عرفان‌پور، ایمان طرفه، علی‌محمد مؤدب، سمانه خلف‌زاده، محسن رضوانی عبدالرحیم سعیدی‌راد و ناصر فیض، شاعران ایرانی بودند که در این برنامه شعرخوانی و سخنرانی کردند.
احمدحسن الخجیری از کشور بحرین و عادل یونس از دیگر شاعران مطرح جهان عرب نیز اشعاری را خواندند.
سخنران اصلی این مراسم دکتر میثم مطیعی بود که در دو بخش فارسی و عربی سخنانی ایراد کرد.
در این مراسم همچنین مجموعه شعر «چاپ بیروت»، سروده‌های علی داودی رونمایی شد.

اینجا سرزمین درد و داغ است
سرزمین اشک و آه
سرزمین زخم و باروت
سرزمین کودکانی معصوم و بی‌دفاع
اینجا نه حریم نتانیاهو پروران
که سرزمین مادری فلسطینیان است
سرزمین انسان‌های بی‌محابا...
انتفاضه سنگ است اینجا
انتفاضه غیرت...
انتفاضه در انتفاضه است اینجا
اینجا پاسخ قداست‌های شکسته را با قلوه‌های سنگ می‌دهند
اینجا نماد مبارزه، سنگ است
و نماد ظلم و ستم، قلب‌های سنگی
حکایت، حکایت شیشه و سنگ است
سنگ‌های پنهان در مشت‌های اراده و شیشه عمر صهیونیسم...
آقا جان! اینها شرح مظلومیت سالیانی دراز است
از سرزمینی مقدس
مولا جان! دعا کن آسمان قدس یک بار دیگر
سایه سر مالکان حقیقی‌اش شود

 مصطفی محدثی‌خراسانی*/  دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب در میانه ماه مبارک رمضان هر سال، یکی از مهم‌ترین اتفاقات فرهنگی در کشور محسوب می‌شود؛ چرا که این جلسات به رونق شعر پس از انقلاب منجر شده است. این دیدار سالیانه نقش چشمگیری در ایجاد شوق و انگیزه میان جامعه ادبی شاعران انقلاب به ‌ویژه شاعران جوان داشته است، به طوری که می‌توان این جلسات را موتور محرک شعر در ایران 
دانست.
اما درباره دیدار شاعران با رهبر فرزانه انقلاب در رمضان سال 97 نکات تأمل‌برانگیزی وجود داشت؛ اولین موضوعی که در این جلسه توجه بنده را جلب کرد، شور و نشاط بیشتری بود که معظم‌له نسبت به سال‌های گذشته، هم در چهره و هم در صحبت‌های خود داشتند.
 با اینکه این دیدار یکی از طولانی‌ترین جلسات شعر ایشان بود و حدود سه ساعت به طول انجامید، اما تا پایان با حوصله به اشعار توجه نشان ‌دادند. نکته جالب دیگر این بود که معظم‌له درباره تمام اشعار خوانده شده در این جلسه نظر دادند. اغلب شعرها را تأیید کردند و درباره برخی شعرها نیز نکاتی را گوشزد کردند، یا نقاط مثبت آنها را برشمردند. حضور ذهن و سرعت انتقال در بیان مطالب نیز از نکات بسیار تأمل‌برانگیز بود. امسال همچنین تعداد شعرهای خوبی که خوانده شد نسبت به سال‌های قبل بیشتر بود، به ویژه چند شاعر جوان شعرهای بسیار خوبی خواندند که امیدبخش است.
نکته جدیدی که در بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسه شعرخوانی اخیر شنیدیم این بود که ایشان تأکید کردند که شعر از همه هنرهای دیگر اثرگذارتر است. سال‌های پیش نیز بیان می‌کردند که شعر، ثروت و هنر ملی ماست، اما این بار تصریح کردند که اثرگذاری شعر بر انسان از همه هنرها بالاتر است. همچنان که بیان کردند شعر فارسی نجیب و عفیف است و باید تلاش کرد نجابت و عفت را در شعر حفظ کرد.
به نظر من شعر فارسی راه خودش را ادامه می‌دهد، همچنان که در این چهار دهه نیز مسیر رو به رشد خود را طی کرده است. اما با وجود تأکیدات و حمایت‌های رهبر فرزانه انقلاب، مدیریت فرهنگی ما درباره شعر همچنان بی‌مسئولیت است و هیچ کار درخور و بایسته‌ای انجام نمی‌شود، به طوری که گویی شعر اصلاً در کشور ما متولی ندارد. به همین منظور نیاز است که یک نهاد یا فضای خاص، کارهای کلانی در حوزه شعر طرح و اجرا کند و حمایت‌ها و برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام دهد.
*شاعر و منتقد ادبی

صبح صادق با تبیین رهنمودهای مهم رهبر معظم انقلاب در مرقد مطهر امام(ره)، راهبرد آینده جمهوری اسلامی را بررسی می‌کند

 هادی محمدی/ رهبر معظم انقلاب همواره در طول سی سال گذشته و در فراز و نشیب‌ها و دشواری‌ها و پیروزی‌ها و پیشرفت‌ها، برای راهبری کشتی انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی،‌ بزرگ‌منشانه،‌ هم برای آحاد جامعه و هم برای مسئولان،‌ کلام و رهنمود نورانی و مشفقانه داشته‌اند و هیچ‌گاه کاستی و ضعف و گاه جفای برخی افراد، جریان‌ها و حکومتیان را همچون تنگ‌نظران قبیله‌ای به کار نگرفته، ولی برای دلالت و هدایت و اتمام حجت و تکامل اندیشه جامعه و کشور و در سایه تعلیمات نورانی و الهی،‌ به مسیریابی درست و استراتژی‌های مؤثر تبدیل کرده‌اند. امروز مسئله کلان کشور،‌ پاسخ روشن به چالش‌ها و نمایان کردن راه عقلانی در قبال دشمنی غرب و لایه‌های مورد اتکای آن در محیط داخلی، منطقه‌ای و جهانی است. سخنان رهبری معظم انقلاب در روزهای اخیر و به ویژه در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، یک مجموعه فشرده و گرانبها از تفکر اصولی و عقلانی و بهره‌مندی از تجربه و شاخص‌های مدیریت کلان و استراتژی در قبال دشمن و استکبار جهانی است. در این نوشتار و با تکیه بر بیانات معظم‌له، با ماهیت‌شناسی از مسئله خود با دشمن،‌ به آنالیز و تجزیه و تحلیل از برنامه آمریکا و غرب پرداخته و با بیان تجربیات عملی و درس‌های آن، به شاخص‌های استراتژی خودی در محیط داخلی و خارجی و مؤلفه‌های آن می‌پردازیم:

الف‌‌ـ ماهیت‌شناسی
 از مسئله ما و دشمن
یک امتداد هویتی و اصیل، نظام اسلامی و رهبری آن را به امام خمینی(ره) و امیرمؤمنان علی(ع) متصل می‌کند و بنابر شرح و توصیف رهبر معظم انقلاب، ویژگی‌های شخصیتی و شاکله فکری و رفتاری و خصوصیت‌های اصلی حضرت علی(ع) و حضرت امام خمینی(ره) با یکدیگر مطابقت دارند. «صلابت، ایستادگی و شدت به موازات لطافت و صفا و رقّت در شخصیت حضرت علی(ع) و امام خمینی(ره) همگون است. در مقابل دشمن،‌ تهدیدات و انحرافات و چالش‌ها با اقتدار و در مقابل مظلومان و خودی‌ها و مستضعفان با تواضع و رحمت و لطافت است. بر اساس همین معیار فکری و رفتاری است که حضرت امام خمینی(ره) «در مقابل رژیم طاغوتی و فاسد پهلوی و در مقابل آمریکا و در برابر تهدیدات و متجاوزان و فتنه‌ها،‌ پایدار و مستحکم است و حتی در قبال انحراف شاگرد و صحابی قدیمی خود با صلابت است، ولی برای مظلومین و مردم ضعیف، چشم‌گریان و لطافت دارد.» همانگونه که امیرمؤمنان علی(ع) با سه ویژگی شاخص‌ «اقتدار،‌ مظلومیت و پیروزمندی» شناخته می‌شود،‌ حضرت امام خمینی(ره) نیز آنگونه است. اینها معیارهای طراحی رفتاری برای امروز است. دشمن نیز در ادبیات و درک با تعلیمات الهی «ملت واحده» است و دارای سه لایه روشن در اندیشه امیرالمؤمنین است که به «قاسطین، مارقین و ناکثین» دسته‌بندی می‌شوند. دشمن اصلی که قاسطین می‌باشند،‌ از ظرفیت‌های «دنیاپرستان سست کمربند» ناکثین و نادانانی همچون مارقین بهره‌ می‌گیرند تا به هدف دشمنی خود دست یابند. امام خمینی(ره) ‌و رهبر معظم انقلاب نیز با همین سه لایه در دشمن‌شناسی روبه‌رو هستند. ارکان رفتاری دشمن نیز یکسان است که به اجزای آن در مباحث بعدی خواهیم پرداخت. همانگونه که دشمنی قاسطین برای براندازی ولایت و حکومت علی(ع) بود تا پادشاهی فاسد را جایگزین کند،‌ دشمنی استکبار نیز،‌ ریشه‌ای و برای براندازی نظام اسلامی و بازگرداندن هیمنه و سلطه خود بر کشور و ملت است. اگر تا به حال با صراحت بیان نمی‌کردند،‌ امروز سیاست‌های آمریکا و ترامپ، برای ذلت و تحقیر ملت و تسلیم کردن مردم و نظام در مقابل خواسته‌های استکباری است و جالب است که تئوری‌های مناسبات در روابط بین‌الملل، برای تبدیل دشمن به همکار یا دوست، ‌تنها به عنوان روشی فرسایشی و قرار گرفتن در دام مرگبار دشمن کاربرد دارد و شیفتگان غرب و ستون پنجم دشمن که همان ناکثین هستند، فقط برای دنیای قبیله‌ای و مادی و سیاسی خود در جمع دشمن، ‌بر ضرورت باقی‌ماندن برجام برای پیروزی در انتخابات سخن می‌گویند و گفتمان نافرجام دارند، خواسته‌های 12گانه و اعلام شده پمپئو و تأکیدات ترامپ که منتظر است تا با ابزار فشارهای گسترده «تحریمی، روانی و عملی» ملت و نظام ایران را به میز تسلیم و مذاکره بکشاند،‌ هرگونه تردید در ماهیت مسئله و دشمنی استکبار جهانی را برای هر ایرانی وطن‌پرست مرتفع می‌کند.

ب‌ـ بیان و تجزیه 
و تحلیل برنامه دشمن
آنچه از زبان و رفتار نتانیاهو و رژیم صهیونیستی،‌ ترامپ و آمریکا و غرب و برخی دیگر از شرکای منطقه‌ای آنها قابل درک و دسته‌بندی است، ‌اینکه برنامه دشمن دارای سه بخش «تحریم، ‌عملیات روانی و اقدامات اجرایی و عملی» ‌است و هدف از این سه بخش، سیطره و سلطه بر ایران است و همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند:‌
ـ ‌فشار و تحریم اقتصادی برای به ستوه آوردن ملت است تا تسلیم شوند.
ـ‌ فشار روانی بر روی نقاط قوت نظام جمهوری اسلامی متمرکز است تا آن را به چالش تبدیل کرده و ملت را دلسرد کنند (و محاسبات کلان کشور را تغییر دهند یا مسئله‌سازی فرعی و حاشیه‌سازی کنند و ظرفیت‌های ناکثین و مارقین را به کار گیرند)
پیشرفت، قدرت و حرکت علمی و فناوری دانشمندان ما را که آنان را عصبی کرده، شبهه‌ناک و تهدید و توان نظامی و موشکی ایران را که برای کشور امنیت تولید کرده و بر محاسبات و کینه‌ورزی آنها تأثیر گذاشته، عامل برهم‌زننده توازن، مسابقه تسلیحاتی، نگران‌کننده شرکای متجاوز و دیکتاتور خود در منطقه معرفی می‌کنند. عدالت‌خواهی بین‌المللی ایران را که نقطه قوت و تولیدکننده حضور و نفوذ و آبروست را مداخله‌گری نشان می‌دهند، حال آنکه حمایت از مظلومان فلسطین، یمن، بحرین و... و نابودی داعش و تروریسم وهابی در عراق، سوریه و... که نقطه قوت و قدرت ایران است را چالش نشان می‌دهند. با اینکه حمایت از مظلومان و مبارزه با تروریسم داعش، النصره و القاعده و توان نظامی و موشکی و هسته‌ای و علمی یک وجهه امنیت‌سازی نیز برای ایران دارد، اما از سوی ناکثین و دنیاپرست‌ها و شیفتگان غرب، هزینه‌ساز، غیرضروری و... و در یک همصدایی با دشمن مطرح می‌شود و این کمک‌کنندگان به جنگ روانی دشمن، بنا به توصیف و تعبیر رهبر معظم انقلاب، موجودات بد و حقیری هستند که موجب سرافکندگی آنهاست.
اگر درک صحیح و دلسوزانه از ماهیت خلع سلاح برجام و شیوه رفتاری آمریکا و غرب در سال‌های قبل با تفسیر جناحی تخطئه می‌شد، اکنون روشن است که برجام و برنامه تکمیلی برای بدعهدی و سپس افزون‌خواهی و برجام‌های جدید موشکی و منطقه‌ای و...، یک جاده یکطرفه برای براندازی است و نقشه راهی برای تسلیم‌پذیر کردن مردم و نظام در ایران است و اصرار بر گفتمان و روش‌های تعامل با آمریکا و غرب، یا مقدمه‌سازی برای برجام‌های جدید، فراتر از کج‌فهمی یا نادانی است و حاصل آن همانند رفتار خیانت‌بار حجاج‌بن‌یوسف و طلحه و زبیر خواهد بود.
آن‌گونه که رهبر حکیم انقلاب فرمودند، عده‌ای از دولت‌های خارجی به دنبال تحمیل شکل معیوبی از برجام هستند و ناکثین در داخل نیز چنین تبلیغ می‌کنند که «اگر آن را نپذیریم، باید منتظر جنگ باشیم» موضوعی که در واقع همان عملیات روانی دشمن برای تأثیر‌ سایه جنگ است. حال آنکه هدف دشمن از این پازل، «حذف قدرت ملی ایران است تا راحت‌تر و کم‌هزینه‌تر بر کشور و ملت و سرنوشت آن حاکم شوند.»
ـ فشار عملی، شامل مجموعه وسیعی از اقدامات است که تلاش‌های خرابکارانه، سایبری، ترور و ناامن‌سازی، آشوب‌سازی در داخل کشور است که از طریق نفوذی‌های خود، اعتراضات و مطالبات عادی در کشور را به یک پدیده ضد امنیتی تبدیل کنند، یا با طرح موضوعات فرعی و رسانه‌های داعش در داخل، جریان‌ دوقطبی‌سازی یا بن‌بست‌نمایی در داخل کشور را دامن برنند. این به معنای به چالش کشیدن انسجام ملی در مقابل دشمن است که یکی از مؤلفه‌های قدرت ملی محسوب می‌شود.
ترکیب سه بخش از اقدامات تحریمی، عملیات روانی و اجرایی، با بسیج تمام توان دیپلماتیک، اطلاعاتی، رسانه‌ای و مالی و تمامی شرکای آنان برای ایجاد یک نتیجه مؤثر و علیه ایران و از طریق یک «اتاق جنگ در وزارت خزانه‌داری آمریکا» و تمامی توان رژیم و لابی صهیونیستی در جهان دنبال می‌شود.
راهبردهای دشمن در حالی است که ترامپ دو سال بعد وارد کارزار انتخاباتی در آمریکا می‌شود و از یک سال بعد با موج جدیدی از بحران اقتصادی و رکود روبه‌روست و سیاست خارجی یکطرفه و اجبارساز آمریکا و ترامپ با به چالش کشیدن قواعد رفتاری در نظام بین‌الملل، کشورها و قدرت‌های جهانی را به واکنش واداشته و تا چند ماه بعد با انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره روبه‌روست و احتمال بر هم خوردن موازنه قدرت دوحزبی در ساختارهای قدرت آمریکا مطرح است و این در حالی است که در کنار مؤلفه‌های فوق، تمامی پارامترهای منطقه‌ای، برخلاف برنامه و پیش‌بینی یا تلاش‌های آنها در فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و یمن به پیش می‌رود.

ج‌ـ تجربه‌ها چه می‌گویند؟
دو روز پیش سخنگوی وزارت خارجه در پاسخ به ترامپ برای یک توافق جدید با ایران، اعلام کرد که وقتی آمریکا با زبان زور و تهدید و قلدری سخن می‌گوید، هیچ‌گونه مذاکره‌ای شکل نمی‌گیرد! این انشای اخلاقی نکته آشکاری دارد که درک از دشمنی آمریکا با ایران را نه بر اساس تجربه طولانی و موضوعی، بلکه بر اساس نظریه‌های فاقد اتکای عملی و تجربی، ریشه‌ای نمي‌داند و آن را قابل تغییر نیز می‌داند. بدیهی است که مواضع سیاست خارجی نمی‌تواند فلسفی بوده و امری ناممکن را آرزو کند. به همین دلیل جا دارد که به جای آرزومندی در رفتار سیاست خارجی، به تجارب انکارناپذیر و واقعی تکیه کرد تا بازی در سناریوی دشمن، موجب سرگردانی در اداره کلان کشور و بلاتکلیفی اقتصادی و از دست رفتن زمان و فرصت‌های گوناگون و فرسایش توان ملی نشود.
رهبر معظم انقلاب شش تجربه متکی به یک دوره حدود ۲۰ ساله با آمریکا را به عنوان نتیجه و سرفصل‌های ضروری برای هرگونه برنامه‌ریزی و اقدامات سیاست ملی و دیپلماتیک چنین مطرح کردند:
ـ با وجود بی‌اعتمادی ناشی از رفتار و ماهیت دشمنی آمریکا نسبت به ایران، به عده‌ای که توافق با آمریکا را فرصت اصلی و الزامی برای خروج از چالش و بحران می‌دانستند و به عنوان راه نجات و حلال مشکلات توصیف می‌کردند، تجربه برجام و بدعهدی‌های مکرر و نقض نهایی آن، این نتیجه را حاصل کرد که نباید با آمریکا مذاکره شود و نمی‌توان به چنین مذاکره‌ای دل بست یا سرنوشت کشور را موکول به آن کرد.
ـ تجربه دشمنی عمیق و ریشه‌ای آمریکا با ایران که عملاً و علناً در چهل سال گذشته به دنبال حذف مؤلفه‌های قدرت و براندازی در ایران بوده است.
ـ تجربه نتایج معکوس انعطاف در مقابل آمریکا که از اوایل دهه ۸۰ و قرار گرفتن در محور شرارت از سوی بوش پسر تا نادیده گرفتن بدعهدی‌ها و کارشکنی‌ها در اجرای برجام یا اجرای تعهدات هسته‌ای پیش از آغاز اجرای برجام از سوی آمریکا، نمونه‌های عملی و نتایج معکوس ثبت شده است. انعطاف در مقابل دشمن موجب گستاخی بیشتر او می‌شود.
ـ تجربه موفق ایستادگی در مقابل آمریکا که موجب عقب‌‌نشینی آمریکا می‌شود. ایستادگی در برابر شروط اولیه آمریکا برای مذاکره با ایران و نپذیرفتن هرگونه غنی‌سازی یا ایجاد بازدارندگی نظامی که طمع‌ورزی برای هرگونه ماجراجویی را متوقف کرده است. آنچه رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید داشته‌اند اینکه، حتی به رسمیت شناخته شدن غنی‌سازی هسته‌ای در ایران، حاصل مذاکره با آمریکا نبوده، بلکه در نتیجه مقاومت و ایستادگی در مقابل دشمن به دست آمده است.
ـ تجربه و آگاهی عملی از همراهی اروپا با آمریکا در سیاست‌های گوناگون جهانی در برابر ایران. اروپایی‌ها، هم به دلیل وابستگی‌های گوناگون مالی و اقتصادی و هم به دلیل سیطره آمریکا با اهرم‌های گوناگون بر اروپا، همواره در کنار آمریکا عمل کرده و لذا نمی‌توان اروپا را در پیکره مستقل یا ماهیت مستقل از آمریکا تصور کرد و به آن اعتماد کرد. رهبر معظم انقلاب، اعتنا به غرب را استثنائاً برای شرایط اضطرار یا همراه با تضمین‌های عملی و محکم امکان‌پذیر می‌دانند.
ـ تجربه گرانبهای گره نزدن مسائل کشور به مسائل و بازیگران خارجی و برجام، که امری تجربه شده و عقلانی است. امید به گشایش‌های اقتصادی، حداقل در دو سال و نیم پس از برجام و تکیه نکردن بر ظرفیت‌‌های بسیار بزرگ داخلی یا دیگر اولویت‌های سیاست خارجی و اقتصادی در جهان، نتایج معکوس و زیان‌باری داشته و در استدلال عقلایی نیز، نباید به امری که اختیار آن در دست ایران نیست، اتکا کرد.
این تجارب بزرگ و شش‌گانه باید شالوده و جوهره هر برنامه و اقدام ملی را شکل دهد. عدم توجه به آن، فرصت‌سوزی‌های ملی و به هدر دادن ظرفیت‌های گوناگون داخلی و خارجی تکرار خواهد شد.
آمریکا و شرکای صهیونیستی و سعودی آن معتقدند، افزایش و گسترش فشارهای تحریمی، هراس از سایه جنگ و آشوب‌سازی در داخل به موازات اقدامات عملی، در زمان کوتاهی ایران را به میز تسلیم مذاکره خواهد کشاند.
قرار گرفتن در سناریوهای دشمن و فقدان به‌کاربندی تجارب گذشته، یا تحرک مستقل ملی و فراملی، همان آرزویی است که دشمن برای ایران دارد تا با کمترین هزینه به آن برسد.

دـ چه باید کرد و کدام استراتژی باید دنبال شود؟
از نگاه رهبر معظم انقلاب و با تکیه به درک از ماهیت دشمن و تجارب گذشته و حال و اصول شناخت از تیپ‌بندی و لایه‌بندی دشمن که فصل مشترک تاریخی و جامعه‌شناختی از شرایط خود و دشمن است و مبتنی بر نگرش امامت و ولایت می‌باشد؛
1ـ نگاه و رفتار انقلابی‌، باید مبنای تفکر و عمل قرار گیرد.
2ـ انقلابی‌گری صرفاً در درون نظام و معیارهای آن، مصداق داشته و امکان‌پذیر است.
3ـ اشرافی‌گری، اعتماد به بیگانه و بی‌توجهی به طبقات ضعیف، آفت انقلاب و انقلابی‌گری است و اشرافی‌گری عین ارتجاع است.
4ـ اصل و اولویت در سیاست خارجی و اقتصادی، ‌ترجیح شرق به غرب، همسایه بد دور، کشورهایی که با ما وجه مشترک دارند نسبت به دیگران که وجه مشترکی نداریم است و باید رعایت شوند.
5ـ به‌کاربندی حاصل تجارب شش‌گانه که باید مبنای اصلی تمامی سیاست‌ها قرار گیرند.
6ـ در مقابل دشمن باید ایستادگی و مقابله کرد.
7ـ پرهیز از هیجان‌زدگی در مقابل حوادث و پرهیز از احساسات خالی از عقلانیت و تکیه بر تصمیمات شجاعانه و مبتنی بر محاسبات عقلانی.
8ـ تمرکز و رعایت اولویت‌های داخلی و خارجی، سیاسی، اقتصادی و... .
9ـ اعتماد به توانایی‌های مردم و خوش‌بینی ویژه به جوانان.
10ـ بی‌اعتمادی به دشمنان و پیشنهادهای آنان و بی‌‌اعتنایی به مواضع و رفتارهای نمایشی‌ آنها.
11ـ ایمان و اعتقاد راسخ به نصرت الهی، بر این اساس که مبنای عمل را احدی الحسنیین قرار داده که یا پیشرفت کرده و به نتیجه می‌رسیم یا حداقل به وظیفه خود عمل
‌ کرده‌ایم.
12ـ اهتمام به همبستگی و اتحاد ملت و مردود بودن هرچه که دوقطبی‌ساز و آشوب‌ساز است. این بدان معناست که راهبرد و مصالح انقلاب، کشور و مردم را با تکرار الگوهای‌ ذهنی و غربزده دچار خسارت‌های مکرر نکنیم و گفتمان شکست‌خورده و نافرجام ادامه نیابد. دو جبهه ناکثین و مارقین باید از فرصت‌دهی و ظرفیت‌سازی برای دشمن بر حذر داشته شده و مدیریت شوند.
13ـ حفظ ظرفیت و توانمندی‌های ملی، هسته‌ای، موشکی و دفاعی، منطقه‌ای و جلوگیری از ریسک‌پذیر کردن، معامله‌پذیر کردن یا فرسوده کردن آنها.
14ـ پاسخ قدرتمندانه به هر تهدید با تأکید رهبری بر؛ «یکی بزنند، ده تا خواهند خورد».
15ـ عدم پذیرش؛ «هم تحریم، هم محدودیت برجام» که خواب آشفته دشمن است و تعبیر نخواهد شد و استفاده از اهرم‌های مؤثر پاسخ و تأکید بر حق بازگرداندن فعالیت‌های تعطیل شده هسته‌ای، در صورتی که اروپا به شروط پنج‌گانه رهبری پایبند نباشد.
16ـ تشکیل ستاد مقابله با شرارت‌های دشمن در مرکز اقتصادی دولت و همراهی وزارت خارجه به موازات فعال شدن واقعی اقتصاد مقاومتی و بهره‌مندی از دیگر قطب‌های اقتصاد جهانی یا فرصت‌های دیگر و اجرای راهبرد «نگاه به درون و بهره‌مندی از فرصت‌های بیرون».
17ـ تأکید و استمرار سیاست عدالت‌‌خواهی بین‌المللی در عرصه‌های منطقه‌ای و دیگر عرصه‌ها که بهترین و اصلی‌ترین ابزار فرسایش دشمن و مقابله با تحریم‌های غیرقانونی و ضد بشری آمریکاست.
18ـ هم‌افزایی ملی با تکیه بر محور میراث امامت و ولایت و فعال کردن روح جهادی و انقلابی در مدیریت کلان کشور و به ‌ویژه دیپلماسی و سیاست خارجی و پرهیز از مدل آزمون و خطای نظریه‌های سیاسی فرسوده و آسیب‌ساز.
19ـ دستگاه‌های مسئول در نظام به موازات هوشیاری و شهامت مردم، ‌برای ناکام گذاشتن برنامه‌های آشوب‌سازی یا فتنه‌های جدید سیاسی ناکثین و مارقین، برنامه‌ریزی کرده و اقدام هوشمندانه و پیشدستانه به اجرا بگذارند تا طرح دشمن نقش بر آب شود.