آیت‌الله مجتبی تهرانی می‌گفت: در باب تربیت نفس اولین گام و به تعبیری سخت‎ترین گام، ضبط خیال است که البته سختی آن ابتدایی است. این اوهامی که می‎آید برخلاف رضای خدا و عقل است و همسو با خواسته‌های شیطان است، جلوی این اوهام را در درون خودت بگیر. ما از اين به سنگری بسیار مهم تعبیر می‎کنیم، خط اوّل است، به تعبیری باید گفت خط‌شکن باش.

گفتاری از آیت‌الله مصباح یزدی در جست وجوی روح نماز

آنچه از مجموع معارف اسلامی استفاده می‌شود این است که مهم‌ترین و بهترین کارها نزد خدای متعال و برای نیل به مراتب قرب الهی نماز است. در قرآن و روایات اسلامی ویژگی‌ها و آثاری برای نماز بیان شده که آن را در مرتبه‌ عالی‌ترین کارها قرار می‌دهد و خیرالعمل بودن نماز چیزی است که در شریعت مقدس بدان تصریح شده است. از جمله ویژگی‌ها و آثاری که برای نماز ذکر شده، این است که: «اَلصَّلَوهُ مِعراجُ المُؤمِن» نماز معراج مؤمن است.(1) همچنین آثار و ویژگی‌های دیگری که همه می‌دانیم.
با این همه، متأسفانه ما از نمازهای خود چندان بهره نمی‌بریم. بسیاری از ما نه از نمازهای خود لذت می‌بریم و نه آثار و نتایج آن را در وجود خود احساس می‌کنیم. به عکس، نماز غالباً برای ما سنگین است و با کراهت به سراغ آن می‌رویم. وقتی هم نمازمان تمام می‌شود، نفسی راحت می‌کشیم و مانند مرغی که در قفس گرفتار بوده و اینک آزاد شده، بلافاصله پس از سلام نماز بلند شده و فوری به دنبال کارمان می‌رویم! اتفاقاً قرآن کریم نیز به این مسئله اشاره کرده است: «وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعينَ» و به راستی که نماز، گران است مگر بر خاشعان.(2) البته همین نمازهای ما هرقدر هم کم‌رنگ و کم‌خاصیت باشد نسبت به بی‌نمازی بسیار بسیار ارزشمندتر است. همین که انسان برای انجام وظیفه، دقایقی در پیشگاه الهی بایستد و سر به خاک بساید، بسیار قیمت دارد. اما بحث این است که قدر و ارزش نماز و بهره‌ای که ما می‌توانیم از آن ببریم بسیار فراتر از اینهاست.
ما با آن افق اعلای نماز بسیار فاصله داریم و متأسفانه از آثار فوق‌العاده‌ آن محروم هستیم. سرّ این محرومیت نیز، این است که ما نمازمان را در همین ظواهر الفاظ و اذکار و حرکات و سکناتش خلاصه کرده‌ایم و از روح و حقیقت آن غافلیم. از نمازی که حاصلش لقلقه‌ زبان و خم و راست‌شدنی بیش نیست، نمی‌توان انتظار داشت که انسان را به معراج ببرد! 
لازم نیست نماز حتماً طولانی باشد؛ نماز اگر کوتاه و مختصر هم باشد، اما روح داشته باشد، می‌تواند معجزه بیافریند و انسان را از پست‌ترین مراحل به اوج شرف و عظمت برساند. باید تلاش کنیم و از خدای متعال نیز بخواهیم تا نمازهای‌مان روح پیدا کند. آن‌گاه است که آثار آن را به عیان خواهیم دید. 
قرآن کریم می‌فرماید اگر نماز روح داشته باشد، اثرش این است: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» به راستی که نماز از کار زشت و ناپسند بازمی‌دارد.(3) با این حال ما بسیاری از نمازخوان‌ها را دیده‌ایم که به محض خارج شدن از مسجد به دنبال گناه می‌روند و نماز تأثیری در بازداشتن آنها از گناه نداشته است. حتی گاهی به خارج شدن از مسجد هم نمی‌کشد و در همان مسجد شروع به گناه می‌کنند! به ‌راستی اینها چگونه نمازهایی است؟ پس چرا این نمازها ما را از گناه‌ باز نمی‌دارد؟!
در روایتی، امیرمؤمنان علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) این‌گونه نقل می‌کنند که آن حضرت می‌فرمایند، کسی که پنج نوبت نماز می‌خواند، مثل کسی است که نهری جلوی خانه‌اش باشد و روزی پنج بار بدنش را در آن بشوید؛ آیا چرک و کثافتی در بدنش باقی می‌ماند؟!(4) با این همه ما پنج نوبت نماز می‌خوانیم، اما هنوز هم آلوده به چرک و کثافت انواع گناهان هستیم! همه‌ اینها به سبب آن است که نمازهای ما نماز نیست؛ بلکه شبیه نماز و ادای نماز را درآوردن است. اکنون سؤال این است که اگر ما بخواهیم نمازمان واقعی و برخوردار از روح باشد چه باید کرد؟

گام اول 
برای نزدیک شدن به روح نماز و بهره‌مند شدن از حقیقت آن، اولین گام این است که در حین نماز به نماز توجه داشته باشیم. شاید بسیاری از اوقات اتفاق می‌افتد که انسان سوره‌ حمد را تمام می‌کند و مشغول خواندن سوره‌ توحید می‌شود؛ در حالی که اصلاً یادش نمی‌آید که سوره‌ حمد را چگونه خوانده و تمام کرده است. این نشان‌دهنده‌ آن است که هیچ توجه آگاهانه‌ای به نماز و آنچه انجام می‌داده، نداشته است. البته در انجام فعل اختیاری و ارادی، حتماً نوعی توجه وجود دارد و محال است بدون توجه، فعل اختیاری از انسان صادر شود؛ اما برای حصول این شرط، وجود مرتبه‌ای ضعیف از توجه نیز کافی است. در مورد نماز هم منظور این است که گاه توجه آنچنان ضعیف است که اگر انسان، مثلاً در رکعت سوم بازگردد و بخواهد به یاد بیاورد که تشهدش را چگونه خوانده، به خاطر نمی‌آورد! این همان نمازی است که روح ندارد و برای انسان تعالی ایجاد نمی‌کند. 
بنابراین، اولین گام برای نایل شدن به روح و حقیقت نماز این است که؛ «توجه داشته باشیم که چه می‌کنیم.» از همان ابتدا که برای تکبیره‌الاحرام می‌ایستیم، باید توجه کنیم که برای چه اینجا ایستاده‌ایم و می‌خواهیم چه بکنیم. حتی جلوتر از آن، از همان اولین کلمه و جمله‌ای که شروع به اذان و اقامه می‌کنیم، توجه داشته باشیم که این جملات برای چیست. لااقل در این حد باشد که گویی متنی را حفظ کرده و می‌خواهیم برای کسی بخوانیم؛ در این حال مراقبیم که حروف و کلمات را درست ادا کنیم و جمله‌ها و عبارت‌ها را پس و پیش نخوانیم. 

گام دوم
گام دوم برای خواندن نمازی که بتوانیم از آن بهره ببریم، این است که هر جمله و ذکری را که می‌گوییم به معنا و مفاد آن توجه داشته باشیم. این همان امر مهمی است که حتماً باید بر آن اصرار بورزیم. اگر در یک نماز، موفق به این کار نشدیم، در نماز بعدی حتماً سعی کنیم که این کار را انجام دهیم. 
برای این کار می‌توانیم به این صورت عمل کنیم که قبل از ادای هر جمله‌ای، ابتدا معنای آن را در ذهن حاضر کنیم و سپس آن جمله را ادا کنیم. اگر به این صورت تمرین کنیم، تا حدی قدرت پیدا می‌کنیم که به معانی و مفاهیم الفاظ و عباراتی که بر زبان می‌آوریم، توجه داشته باشیم. 
اما با این دو گام هنوز نماز ما «عبادت» نشده است. برای نیل به حقیقت نماز، دست‌کم یک گام دیگر لازم است. 

گام سوم
مرحله‌ سوم در این مسیر آن است که سعی کنیم حال و باور قلبی ما نیز متناسب با همان کلماتی باشد که به زبان می‌آوریم. اگر در نماز می‌گوییم: «الله اکبر»، باید باور قلب‌مان نیز این باشد که پروردگار را «بزرگ‌ترین» بدانیم.
بسیاری از ما اگر در وضع و حال خودمان دقت کنیم، خواهیم دید که‌ـ نعوذبالله‌ـ ما حتی به اندازه‌ کودکی نیز برای خدای متعال حساب باز نمی‌کنیم. بسیاری از کارها را حتی در حضور کودکی نیز شرم داریم که انجام دهیم، اما با گستاخی هر چه تمام، کارهایی به مراتب بدتر از آن را در حضور پروردگار مرتکب می‌شویم! یعنی در التزام عملی و نمود رفتاری، خدا را نه «بزرگ‌ترین» که نعوذبالله گاهی «کوچک‌تر» از همه به حساب می‌آوریم!
در هر حال، اینکه انسان در حین نماز، حالش نیز با آنچه بر زبان می‌آورد متناسب باشد، مراتب مختلفی دارد. پس اگر بخواهیم از کیمیای پر ارج نماز بهره‌مند شویم، باید سعی کنیم «نماز» بخوانیم، نه آنکه فقط ادای نمازخوان‌ها را دربیاوریم. اگر مراحلی را که ذکر شد دنبال کنیم، به‌ تدریج می‌توانیم به مراتبی از روح و واقعیت نماز دست یابیم.
پی‌نوشت‌ها:
1ـ بحارالانوار، ج 82، باب 2، روایت 1.
2ـ بقره/ 45.
3ـ عنکبوت/ 45.
4ـ بحارالانوار، ج82، باب 1، روايت 41.


عثمان‌بن‌حنیف‌ـ 7

حضرت امیر(ع) در نامه مشهور خود به عثمان‌بن‌حنیف، پس از سرزنش و عتاب اولیه خطاب به این صحابه، درباره ویژگی‌های سبک زندگی خود مطالبی را بیان می‌دارد. 
این بیانات نشان می‌دهد، کارگزاران در حکومت علوی باید به طور عملی و کاربردی ایشان را سرمشق و الگوی خود قرار دهند نه آنکه فقط در زبان ادعای همیاری و همراهی حکومت عدل علی(ع) را داشته باشند. 
این خصال را شاید بتوان مانیفست حکومت علوی دانست. عصاره سخنان امیرالمؤمنان علی(ع) در این فقرات این است که حاکم اسلامی باید در سطح ضعفای مردم زندگی کند و این امر نه یک نمایش، بلکه ناشی از درد مردم و توجه به محرومان است. در این نگاه، حاکم و کارگزار جامعه علوی باید از حلال نیز چشم‌پوشی کند و این توجیه که شخصی سرمایه‌دار با زندگی و منش اشرافی هر چند با درآمد حلال بر مسند امور بنشیند، قابل پذیرش
 نیست.
ایشان می‌فرماید: «به خدا سوگند، از دنیای شما پاره زری نیندوخته‌ام و از همه غنایم آن مالی ذخیره نکرده‌ام و به جای این جامه، که اکنون کهنه شده است، جامه‌ای دیگر آماده نساخته‌ام. آری، در دست ما از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده است، «فدکی» بود که قومی بر آن بخل ورزیدند و قومی دیگر از سر آن گذشتند و بهترین داور خداوند است. فدک و جز فدک را چه می‌خواهم که فردا میعاد آدمی گور است. در تاریکی آن آثارش محو می‌شود و آوازه‌اش خاموش می‌گردد. حفره‌ای که هر چه فراخش سازند یا گور کن بر وسعتش افزاید، سنگ و کلوخ تن آدمی را خواهد فشرد و روزنه‌هایش را توده‌های خاک فرو خواهد بست و من امروز نفس خود را به تقوا می‌پرورم تا فردا، در آن روز وحشت بزرگ، ایمن باشد و بر لبه آن پرتگاه لغزنده استوار ماند.»
آنچه در کلام ایشان روشن است، اینکه ریشه پرورش چنین مدیری در جامعه اسلامی توجه به معاد و قیامت است. مدیری به معاد معتقد است که ساده‌زیستی و زهد را در پیش می‌گیرد و هیچ گاه به اموال مردم و بیت‌المال دست‌درازی نمی‌کند. 
اگر مدیری به روز حساب اعتقاد داشته باشد، حساب و کتاب این دنیای خود را پاک نگه خواهد داشت و برای چند روز بیشتر بر مقام ماندن یا انباشت ثروت، منابع و منافع یک ملت را به باد نخواهد داد. چنین انسانی درک خواهد کرد حتی برای مال حلال باید در قیامت حساب پس دهد و همین امر او را از عقاب دوزخ و هر آنچه موجبات آن است، بر حذر می‌دارد. 
عامل دومی که حضرت امیر(ع) در کلام خود روی آن دست می‌گذارد، تقواست. عاملی که اعتقاد به قیامت را تکمیل می‌کند و موجب می‌شود انسان در عمل به اعتقادش ملتزم شود، تقوا و بازداری نفس از زیاده‌خواهی
 است.
جمع این دو در قلب یک مدیر، او را در جایگاهی قرار می‌دهد که همواره در مواجهه هر امری، پیش از اقدام خدا را در نظر گرفته و به فردای خویش اندیشه کند، آنگاه ملکه تقوا به کمک می‌آید و دست و زبان او را از خطا و لغزش حفظ می‎کند. چنین فردی نه آنکه دزدی نمی‌کند و به سمت خیانت به بیت‌المال نمی‌رود؛ بلکه حتی در پذیرش حقوق حلال خود احتیاط می‌کند و با ترس و خوف به سمت حلال می‌رود! حکومت علوی در وضع آرمانی خود چنین مدیری دارد!


 محمد گنجی‌لیسار/ ماه مبارک رمضان به اتمام رسید، وقتي به زمانِ رفته نگاه مي‌کنيم، انگار همين ديروز بود که با خودمان شرط مي‌کرديم این ماه مبارک‌ را چگونه بگذرانيم. انگار همين ديروز بود که حرف از خطبه‌ معروف پيامبر اکرم(ص) در استقبال از ماه رمضان بود که؛ «أَيهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيکُمْ شَهْرُ اللهِ بِالْبَرَکَه وَ الرَّحْمَهِ وَ الْمَغْفِرهَ»؛
اي مردم! همانا ماه خدا، همراه با برکت و رحمت و آمرزش، به شما روي آورده است.1
اما با تمام این اوصاف اين ماه تمام شده و ما مانده‌ايم و توشه‌اي که از اين ماه برداشته‌ايم. حال سؤال این است در این وانفسا چگونه دستاوردهاي ماه مبارک را حفظ کنیم و از نورانيت آن‌ در طول سال بهره‌مند شويم؟
پيامبر اکرم(ص) در بخشی از اين خطبه مي‌فرمايند: اي مردم! در اين ماه شيطان‌ها در بندند. پس، از پروردگارتان بخواهيد که آنها را بر شما مسلّط نکند. 
اما چگونه مي‌شود که بند از دست شيطان باز شده و بر ما مسلط می‌شود؟  شیخ صدوق در حديثي از رسول خدا(ص) آورده است: «شيطان همواره از آدميزاد مي‌ترسد و از وي دلگير است، در صورتي که نمازهاي پنجگانه‌اش را در وقت خودش بخواند. وقتي آنها را ضايع کرد، بر وي جري مي‌گردد و او را در گناهان بزرگ وارد مي‌کند.»2
با نگاه به اين حديث ابعاد مسئله بهتر روشن می‌شود. ماجرا از این قرار است که اين خود ما هستيم که به شيطان ميدان عمل مي‌دهيم تا هر طور که مي‌خواهد در برابر ما عمل کند. پس اينکه رسول خدا(ص) فرمودند از خدا بخواهيد تا شياطين را بر شما مسلط نکند، يک سر اين رشته در دست خود ماست، چون شيطان فقط قدرت وسوسه کردن انسان را دارد و اين هواي نفس است که قدرت اجرايي دارد.
پی‌نوشت‌ها:
ـ وسائل‏الشيعه، ج 10، ص 314
2ـ امالي شیخ صدوق، ح 778

دستاوردهاي چالش‌برانگيز ستاد ملي زن و خانواده

 کبري فرشچي/ انحراف ستاد ملي زن و خانواده به سمت برابري جنسيتي، آن هم در پوشش عدالت جنسيتي براي نخستين بار در دولت يازدهم و در زمان حضور شهيندخت مولاوردي در جايگاه معاون زنان و خانواده رئيس‌جمهور کليد خورد. هر چند اين ستاد در دولت یازدهم هيچ جلسه‌اي تشکيل نداد، اما ماده 26 لايحه برنامه ششم توسعه مقدمه‌اي براي ورود مباحث عدالت جنسيتي با شاخص‌هاي بين‌المللي به اين ستاد بود. در دولت دوازدهم اگرچه بخت جلسه ستاد ملي زن و خانواده باز شد و رئيس‌جمهور به اين جلسه آمد، اما خروجي اين جلسه هيچ ربطي به وظايفي که قانون براي آن پيش‌بینی کرده نداشت و بيشتر بر تدوين شاخص‌هاي عدالت جنسيتي، آن هم تدوين شاخص‌ها بر اساس شاخص‌هاي بين‌المللي نه شاخص‌هاي ايراني و اسلامي متمرکز شد.
 آيين‌نامه تشكيل ستاد ملي زن و خانواده، ‌بهمن ماه 89 با شش ماده در شوراي معين شوراي عالي انقلاب فرهنگي به تصويب رسيد و مصوبه اين آيين‌نامه نيز در 26 شهريور ‌ماه سال 90 تصويب شد. هدف از تشكيل اين ستاد هم تقويت و تحكيم نهاد مقدس خانواده و پاسداري از قداست آن و استوار ساختن روابط خانوادگي بر پايه حقوق و اخلاق اسلامي و حفظ و ارتقاي جايگاه زنان در تراز جمهوري اسلامي عنوان شد. به بيان ديگر، اين ستاد تشكيل شد تا زمينه‌هاي اجرايي شدن منشور حقوق و مسئوليت‌هاي زن تراز جمهوري اسلامي ايران كه در سال 83 به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده بود، ضمانت اجرايي پيدا كند.

خروجي‌هاي ستاد ملي زن و خانواده در دولت‌هاي گذشته
در دولت دهم ستاد ملي زن و خانواده شش جلسه با حضور معاون اول رئيس‌جمهور و بدون شركت رئيس‌جمهور تشكيل داد. نتيجه برگزاري اين شش جلسه در مجموع، تصويب 13 مصوبه بود كه دولت و دستگاه‌هاي اجرايي ملزم به اجراي آنها بودند.
تصويب كليات برنامه جامع «تشكيل، تحكيم و تعالي نهاد خانواده»، تصويب كليات برنامه‌ها و اقدامات دستگاهي مربوط به سياست‌هاي جمعيتي مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي، ‌بررسي دستورالعمل برنامه ملي افزايش نرخ جمعيت و باروري و پيگيري لايحه قانون سياست‌هاي جمعيتي و لغو قانون تنظيم خانواده از مجلس شورا، دستورالعمل برنامه ملي افزايش جمعيت و ارتقاي نرخ باروري و تشكيل جلسه كارگروه تخصصي طرح ملي آموزش زوج‌هاي جوان از جمله مصوبات اين جلسات بود.
ششمين و آخرين جلسه ستاد ملي زن و خانواده در ارديبهشت ماه سال 92 برگزار شد. در اين جلسه قرار شد كميته تخصصي توانمندسازي، كارآفريني و اشتغال‌زايي زنان و خانواده ذيل شوراي عالي اشتغال تصويب شود. همچنين تصويب كليات طرح بيمه زنان خانه‌دار و تشكيل جلسه كارگروه تخصصي به منظور بررسي نحوه اجرايي‌شدن طرح بيمه زنان خانه‌دار و افزايش مدت مرخصي زايمان براي مادران از ۶ ماه به 9 ماه و در نظر گرفتن دو هفته مرخصي براي همسران‌شان و تصويب برنامه اجرايي طرح ملي آموزش زوج‌هاي جوان از ديگر نتايج اين جلسه بود.
ششمين جلسه ستاد ملي زن و خانواده در ارديبهشت ماه سال 92 برگزار شد. در اين جلسه قرار شد كميته تخصصي توانمندسازي، كارآفريني و اشتغال‌زايي زنان و خانواده ذيل شوراي عالي اشتغال تصويب شود. همچنين تصويب كليات طرح بيمه زنان خانه‌دار و تشكيل جلسه كارگروه تخصصي به منظور بررسي نحوه اجرايي ‌شدن طرح بيمه زنان خانه‌دار و افزايش مدت مرخصي زايمان براي مادران از ۶ ماه به 9 ماه و در نظر گرفتن دو هفته مرخصي براي همسران‌شان و تصويب برنامه اجرايي طرح ملي آموزش زوج‌هاي جوان از ديگر نتايج اين جلسه بود. بعد از آن، اين جلسه براي مدت پنج سال تعطيل شد. 

تدوين شاخص‌هاي عدالت جنسيتي غربي 
 ماده 26 لايحه برنامه ششم توسعه مي‌گويد: «به منظور تحقق اهداف مندرج در اصول دهم، بيستم و بيست‌و‌يكم قانون اساسي، اهداف سند چشم‌انداز و سياست‌هاي كلي برنامه ششم مبني بر «تقويت نهاد خانواده و جايگاه زن در آن و استيفاي حقوق شرعي و قانوني زنان در همه عرصه‌ها و توجه ويژه به نقش سازنده آنان» و نيز به منظور بهره‌مندي جامعه از سرمايه انساني زنان در فرآيند توسعه پايدار و متوازن، كليه دستگاه‌هاي اجرايي موظفند با سازماندهي و تقويت جايگاه سازماني امور زنان و خانواده در دستگاه، نسبت به اعمال رويكرد عدالت جنسيتي در سياست‌ها، برنامه‌ها و طرح‌هاي خود و ارزيابي آثار تصميمات خود در آن چارچوب، بر اساس شاخص‌هاي ابلاغي ستاد ملي زن و خانواده اقدام نمايند. معاونت امور زنان و خانواده رياست‌جمهوري موظف است ضمن ارزيابي و تطبيق سياست‌ها و طرح‌هاي دستگاه‌ها و رصد مستمر ارتقاي شاخص‌هاي وضعيت زنان و خانواده، گزارش آن را به طور سالیانه به هيئت وزيران ارائه كند.» شهيندخت مولاوردي در دولت يازدهم وقتي از سوي رسانه‌ها براي تشکيل نشدن جلسه ستاد ملي زن و خانواده مورد انتقاد قرار گرفت با اشاره به ماده 26 برنامه ششم توسعه توضيح داد: «ما تعمداً به ستاد ملي زن و خانواده اشاره كرديم كه در قانون پنج ساله كشور جايگاهي را براي آن ببينيم، چون به نظر مي‌رسد مصوبات اين ستاد ضمانت اجرايي لازم را از طرف دستگاه‌ها ندارد و بسياري از مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي را مي‌بينيم كه روي كاغذ مانده است.»
هفتمين جلسه ستاد ملي زن و خانواده پس از پنج سال تعطيلي، عدالت جنسيتي را محور خود قرار داد، آن هم در حالی که تعريف مشخصي از عدالت جنسيتي ارائه نداده است.
اگرچه ماده 101 قانون برنامه ششم توسعه، مبنای برنامه‌ریزی برای شاخص‌های عدالت جنسیتی را اصول اسلامی تعیین کرده است. «... به اعمال رویکرد عدالت جنسیتی بر مبنای اصول اسلامی در سیاست‌ها، برنامه‌ها و طرح‌های خود و ارزیابی آثار و تصمیمات براساس شاخص‌های ابلاغی ستاد ملی زن و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی اقدام نمایند.» اما آن‌گونه که زهرا آيت‌اللهی رئيس شوراي فرهنگي اجتماعي زنان می‌گوید، وقتي در جلسه از شاخص‌هاي عدالت جنسيتي صحبت شد، رئيس‌جمهور خواست شاخص‌هاي عدالت جنسيتي بر اساس شاخص‌هاي جهاني تنظيم شود. در حال حاضر نيز ظاهراً جريان‌هايي در کارند تا اين شاخص‌ها را بر مبناي اسناد هزاره مانند سند 2030 تنظيم 
کنند.
عدالت جنسيتي بر مبناي شاخص‌هاي غربي همان تساوي جنسيتي و سرآغاز شكاف ميان زن و مرد در جامعه است؛ شكافي كه در جهان غرب نه تنها دستاوردي براي زنان نداشت؛ بلكه ساختار خانواده را هم تحت تأثير خود قرار داد. انديشمندان غربي و جهان غرب در حال بازگشت از مسير اشتباهي است كه در پيش گرفته‌اند و بي‌ترديد اين مسير براي ما هزينه‌هاي زيادي ايجاد خواهد كرد.

ازدواج يکي از مسيرهايي است که به رشد و تعالي انسان در زندگي کمک مي‌کند و به همين دلیل هر پسر و دختری که به سن رشد و بلوغ می‌رسد، دوست دارد ازدواج کند و با تشکیل خانواده و زندگی مشترک زناشویی، استقلال و آزادی بیشتری به دست آورد و یار و مونس مهربان و محرم رازی‌ داشته باشد.
دختران و پسران آغاز زندگی سعادتمندانه خویش را از زمان ازدواج حساب ‌می‌کنند و برایش جشن می‌گیرند.
 زن برای مرد آفریده شده و مرد برای زن و مانند مغناطیسی یکدیگر را جذب می‌کنند. زناشویی و داشتن زندگی‌ مشترک خانوادگی خواسته‌ای طبیعی است که غرایز آن در وجود انسان‌ها نهاده شده و این خود یکی از نعمت‌های بزرگ الهی است. راستی به جز کانون گرم خانواده کجا را سراغ دارید که برای جوانان پناهگاه ‌مطمئنی باشد؟ علاقه به خانواده است که جوانان را از افکار پراکنده و اضطراب‌های درونی نجات می‌دهد. در آنجاست که می‌توانند یار و مونس ‌باوفا و مهربانی پیدا کنند که در شداید و گرفتاری‌ها یار و غمگسارشان ‌باشد. پیمان مقدس زناشویی رشته‌ای آسمانی است که دل‌ها را به هم پیوند می‌زند، دل‌های پریشان را آرامش می‌دهد و افکار پراکنده را به یک هدف متوجه می‌سازد. خانه، جایگاه عشق و محبت، کانون انس و مودت و بهترین آسایشگاه است.
کتاب «آیین همسرداری» (اخلاق خانواده) در دو بخش تدوین شده است. آيت‌الله ابراهيم اميني، نويسنده اين کتاب در بخش نخست آن وظايف زنان را در زندگي زناشويي واکاوي کرده و به آنها توصيه‌هايي دارد و در بخش دوم مردان را خطاب قرار می‌دهد. در این کتاب مشکلات ‌زناشویی بررسی شده و با استفاده از قرآن شریف و احادیث‌ پیغمبر و ائمه(علیهم‌السلام) و گاهی با استفاده از آمار عمومی و تجربه‌های شخصی، تذکراتی داده شده و راهنمایی‌های لازم به عمل آمده است.
کتاب آیین همسرداری (اخلاق خانواده) را نشر اسلامي در سال 94 به بازار نشر عرضه کرده است.


بچه‌هاي جهادي در فضاي مجازي هميشه متفاوت ظاهر مي‌شن و نمايي از کارهاي جهادي‌شون رو مي‌ذارن، اسماعيل آذري هم اين عکس را به انتشار گذاشت و نوشت: 
نذر همیشه شکمی نیست، مادر حضرت مریم نذر کرد فرزندش در خدمت معبد باشد، امام علی(ع) چاه کشاورزی برای رونق اقتصادی حفر می‌کرد.
 فرزندم حسین یک خواسته‌ای از خدا داشت، نذر کرد گاهی همراهم به روستاها سفر کند و برای بچه‌ها قصه بخواند.
 #چراغی_در_تاریکی
 #نذر_فرهنگی
 #قصه_توپ_رنگ

 دکتر مجيد ابهري/اختلافات درون خانواده و ميان اعضاي آن امر چندان عجيبي نيست و ممکن است در هر خانواده‌اي پيش بيايد. اما سؤال اینجاست وقتي اختلافي بين اعضاي خانواده و زن و شوهرها پيش مي‌آيد، ساده‌ترين و در دسترس‌ترين راه‌ براي حل اختلافات و باز کردن مسير آشتي کدام است؟
یکی از رفتارهای فردی و اجتماعی که به تدریج به دست فراموشی سپرده می‌شود، فرهنگ عذرخواهی است. گاهی در خانواده، والدین بی‌توجه به این فرهنگ سازنده هر حرفی را می‌زنند و هر رفتاری را انجام می‌دهند بدون اینکه نسبت به آن اظهار پشیمانی یا عذرخواهی کنند.
به تحقیق می‌توان گفت؛ بسیاری از طلاق‌های عاطفی و حتی قانونی به دلیل خودپسندی و خودخواهی یکی از زن و شوهرها صورت می‌گیرد. برخی از زن و شوهرها نمی‌خواهند یا نمی‌توانند با عذرخواهی اشتباه خود را اصلاح و از تکرار آن جلوگیری کنند.
بنابراین فرزندان با این قالب فکری رشد کرده و وارد جامعه می‌شوند. روحیه طلبکارانه‌ای که در برخی نوجوانان و جوانان ملاحظه می‌شود به این رفتار نادرست برمی‌گردد، گاهی یک عذرخواهی ساده می‌تواند از درگیری لفظی و فیزیکی و حتی قتل جلوگیری کند یا یک عذرخواهی ساده و صادقانه در زندگی زناشویی می‌تواند شیرینی و نشاط را به کانون خانواده هدیه کند.
فراموشی این فرهنگ از رفتارهای کوچک آغاز می‌شود؛ از ناخواسته لگد کردن پای یک همشهری یا طعنه زدن به او یا برخوردهای غیرعمدی که می‌تواند با عذرخواهی رنگ دوستی بگیرد. مدرسه دومین کانون آموزش و تمرین این رفتار عالی انسانی است.
وقتی خداوند بزرگ در توبه را باز گذاشته و انسان را با این وسیله به سوی خود فرا می‌خواند، ما که بندگان ضعیف و ناتوانی هستیم با قبول عذرخواهی دیگران باید اجازه رشد رفتاری به آنها بدهیم.
گروه «زندگی» صبح صادق آماده است تا پلی بین شما خوانندگان با مشاوران خبره و امین ایجاد کند. سؤالات خود را از طریق سامانه پیامک 3000990033 برای ما ارسال کنید.