امین پناهی/ قوه قضائیه پرچمدار عدالت در جامعه و پاسدار حقوق محرومان و مستضعفان، نهادی برآمده از دل انقلاب اسلامی است و مانند دیگر نهادهای انقلابی باید بر اساس الگوی حرکت جهادی خدمات ارائه دهد.
از سوی دیگر قوه قضائیه یک نهاد حاکمیتی است که باید بخشی از وظایف حاکمیت را در جامعه اجرایی کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان حاکم جامعه اسلامی خطمشیهای این قوه را در قالبهای مختلف مشخص میکنند که تمام اجزای این قوه باید برای حرکت در مسیر مشخص شده همت بگمارند. تعیین خطمشیها گاهی با ابلاغ سیاستهای کلی مربوط به این قوه از سوی معظمله صورت میگیرد و گاهی هم در جلسات خصوصی و عمومی مربوط به این قوه تذکر داده میشود.
هفته گذشته به مناسبت سالروز شهادت شهید آیتالله بهشتی؛ معمار دستگاه قضایی کشور، رئیس، مدیران و مسئولان این قوه با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.
این دیدار دارای نکات مهم و تذکراتی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی بود که به برخی از آنها در این نوشتار اشاره میکنیم.
خاطرجمعی از اجرای عدالت
اولین نکتهای که معظمله در این دیدار به آن اشاره میکنند این است که قوه قضائیه باید مظهر ایجاد عدالت باشد و میفرمایند: «قوّه قضائیّه با این مسئولیّت سنگین باید مظهر عدالت باشد، یعنی باید همه احساس کنند که اینجا عدالت هست. من یک وقتی در یکی از دیدارهای قبلی که در خدمت دوستان بودیم، گفتم قوّه قضائیّه باید به اینجا برسد که هرکسی در هر نقطهای از کشور دچار یک مظلمهای شد، یک شکایتی پیدا کرد از کسی یا دستگاهی، خودش را نوید بدهد به اینکه میروم به قوّه قضائیّه مراجعه میکنم. یعنی خاطرجمع باشد که به مجرّد اینکه به قوّه قضائیّه مراجعه کرد، مشکل حل خواهد شد؛ ما باید به اینجا برسیم؛ یعنی آنچه هدف است، این است.»
در این بخش یک نکته بسیار مهم است و آن اینکه، هر چند چنین افقی باید در مقابل قوه قضائیه باشد و به آن برسد تا چنین خاطرجمعی در میان مردم در رابطه با سپردن شکایاتشان به این نهاد پیدا بشود اما، حرکتهای بلندمدت و مبنایی باید همراه با اقدامات جهادی و انقلابی در برخورد با جرم و احقاق حقوق ملت باشد.
احیای حقوق عامه
«احیای حقوق عامّه» هم یک نکته کوتاه و البته مهمی بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند؛ یعنی اینکه قرار نیست قوه قضائیه در جایگاه یک نهاد عدالتگستر در گوشهای از جامعه تنها به رتق و فتق دعاوی و شکایات مردم از یکدیگر بپردازد، هر چند که پرداختن به دعاوی بین افراد وظیفه خطیری است که بر دوش قوه قضائیه قرار داده شده است، اما نباید غافل شد که مطالبه رهبری و مردم از این قوه آن است که پرچمدار عدالت اجتماعی باشد. همانطور که در دیدار سال گذشته نیز فرمودند: «قوه قضائیه باید پرچمدار حقوق عمومی در جامعه شود و در هر زمینهای که لازم بود، از حقوق مردم با قدرت دفاع و با متخلفان و قانونشکنان مقابله کند.» اینکه این متخلفان و قانونشکنان که باید قوه قضائیه به بهانه تضییع حقوق عامه مردم با آنها برخورد کند چه کسانی هستند هم در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب مشهود است: «امروز خب مسئله اقتصاد، یک مسئله اساسی در کشور است. مخاطبِ اصلی در مدیریّت اقتصاد کشور البتّه قوّه مجریه است و در بخشی قوّه مقنّنه؛ در این تردیدی نیست؛ ولی قوّه قضائیّه هم میتواند نقش ایفا کند در جاهای مختلفی در مسئله اقتصاد. یکی از جاهایی که قوّه قضائیّه میتواند برای اصلاح اقتصاد کشور نقش ایفا کند، ایجاد امنیّت فضای اقتصادی است؛ این کارِ قوّه قضائیّه است. قوّه قضائیّه باید بتواند نوعی برخورد کند با مختلکننده امنیّت، که فضای کسبوکار مردم، فضای زندگی و معیشت مردم، یک فضای امنی باشد؛ این یکی از زمینههای کار قوّه قضائیّه برای اقتصاد کشور [است].»
برخورد با دانهدرشتها
قوه قضائیه به واسطه جایگاهی که در نظام اسلامی دارد میتواند با کسانی که امنیت اقتصادی کشور را به هم میزنند، برخورد کند. نکته بسیار مهمی که در این گزارش میتوان به آن پرداخت این است که در روزهای اخیر شاهد برخی اعتراضها و تحریکها به تعطیلی و اعتصاب در بازار تهران بودیم. در این میان افرادی بودند که باعث ایجاد بینظمی و اخلال در بخشی از بازار شده بودند، قطعاً وظیفه قوه قضائیه است که با کسانی که با خطگیری از دشمن به دنبال ایجاد آشوب بودند، برخورد کند؛ اما اصل حرف رهبر حکیم انقلاب شاید بیش از آنکه متوجه برخورد با چنین افرادی باشد، متوجه برخورد با دانهدرشتهایی است که به واسطه استفاده از رانت اقتصاد کشور را با ناامنی مواجه کردهاند؛ یعنی در بحث مدیریت کلان اقتصاد کشور که بخش اعظم آن بر عهده قوای مقننه و مجریه است، بخشی هم مربوط به دستگاه قضایی کشور است که عبارت است از برخورد با متخلفانی که سبب شکست خوردن برنامههای صحیح اقتصادی در کشور میشوند.
فساد، عمومی نیست
نکته دیگری که رهبر معظم انقلاب همواره بر آن اصرار دارند این است که نباید به گونهای با مردم صحبت کرد که چنین پنداشته شود که فساد در نظام اسلامی عمومی شده است: «یک پایه [غلط] عبارت است از نوعی حرف زدن و مشی کردن که تلقّی عمومی این باشد که فساد، عمومی است، در حالی که فساد، عمومی نیست، فساد مالِ تعداد اندکی مفسد است؛ هم در دستگاههای دولتی، هم در دستگاههای مردمی، هم در محیط کسبوکار، آنهایی که مفسدند، افراد معدودی هستند، تعداد معدودی؛ [ولی] ما جوری در اظهاراتمان و در تعبیراتمان حرف میزنیم که تلقّی مردم این میشود که خب همه جا را فساد گرفته! این غلط است، واقعیّت این نیست.»
اگر چنین تلقیای در میان مردم و در بدنه اداری کشور ایجاد شود، به طور حتم عواقب شومی را به همراه خواهد داشت. اولین نتیجه آن، این است که مردم از نظام اسلامی که برای استقرار و ادامه حیات آن از جان و مال خود گذشتهاند، ناامید خواهند شد و بیشک اولین هدف دشمن در مسیر براندازی نظام اسلامی این است که بتواند مردم را نسبت به حاکمیت و نظام اسلامی بیاعتماد و ناامید کند و نتیجه اینکه چنین نگرشی سبب افزایش روزافزون فساد در کشور خواهد شد؛ چرا که اگر افراد بپندارند که فساد در همه جا وجود دارد و به نوعی رسمیت پیدا کرده خود را برای وارد شدن در آن توجیه خواهند کرد.
اما پرسش این است که برای آنکه نشان دهیم فساد، عمومی نشده و در واقع راه ورود به چنین جرگهای را سد کنیم چه باید کرد؟ پاسخ این پرسش نیز در بیانات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای چنین آمده است: «پایه غلط دوم اینکه با آن موردی که واقعاً فساد است، برخوردِ قاطع و روشن نمیکنیم؛ باید برخورد بشود؛ آنجایی که واقعاً مفسد اقتصادی است، باید صریح و روشن برخورد بشود.»
گاهی یک یا چند مفسد که البته فسادشان هم علنی شده و در جامعه افراد شناخته شدهای هم هستند با سروصدای زیاد رسانهها و فضای مجازی به حکم قوه قضائیه دستگیر میشوند و روند محاکمه آنها آغاز میشود. اما پس از مدتی که سروصداها خوابید دیگر خبری از آن مفسدان و محاکمهشان به گوش نمیرسد و باعث شکلگیری یک علامت سؤال بزرگ در ذهن مردم میشود. گاهی هم برخورد صورت میگیرد، اما نه آن برخوردی که مردم را در برابر بزرگی فسادی که انجام شده اقناع کند. در صورتی که برخورد با مفسد در مقابل چشمان مردم و به صورت اشد آن اتفاق بیفتد دیگر کسی جرئت فساد در جامعه را پیدا نخواهد کرد.
تبلیغات صحیح و اعتمادزا
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان به لزوم تبلیغات صحیح برای اعتمادسازی مردم با اشاره به غائله دراویش در خیابان پاسداران تهران و کشته شدن عدهای از حافظان امنیت به دست یکی از دراویش، فرمودند: «حالا یک قاتل بیرحمی میآید چند جوانِ حافظِ امنیّت را به قتل میرساند، بعد قوّه قضائیّه در یک فرآیند قانونی در ظرف چند ماه به جرم او رسیدگی میکند و او را محکوم میکند و حکم را اجرا میکند؛ یعنی یک کار کاملاً عادلانه و منصفانه و صحیح. تبلیغاتی که دشمن میکند، درست عکس آن چیزی است که باید اتّفاق بیفتد؛ یعنی این قاتل بیرحم را بهعنوان مظلوم معرّفی میکند، قوّه قضائیّه دلسوزِ علاقهمندِ احقاقِ حقکننده حقوق مظلومین را ظالم و مثلاً فرض کنید که متجاوز معرّفی میکند؛ یعنی تبلیغات الان اینجوری است.»
اینجاست که اگر قوه قضائیه توانست یک کار تبلیغاتی صحیح و کارشناسی شده را طراحی و اجرا کند، نه تنها سبب جذب اعتماد عموم مردم به قوه قضائیه میشود که این اعتماد را در سطح وسیعتر برای تمامیت نظام اسلامی به ارمغان میآورد.
هرچند مخاطب این توصیه رهبر فرزانه انقلاب در اینجا دستگاه قضایی کشور است، لیکن باید توجه کرد که این تذکری است به تمامی نهادهای انقلابی مورد تهاجم رسانهای و تبلیغاتی دشمن.
یعنی هیچ فردی یا نهادی حق ندارد شانه خود را زیر بار ظلم قرار دهد و باید با انواع تهاجم به همان شکل مقابله کند؛ این البته دستور مستقیم قرآن کریم نیز هست که میفرماید: «فَمَن اعتدَی عَلَیکم فَاعتَدُوا علیه بمثلِ ما اعتدی علیکم»؛ یعنی همانطور که باید در مقابل جنگ نظامی، مقابله نظامی کرد، در برابر جنگ تبلیغاتی و رسانهای نیز به همان شکل باید مقابله کرد.