اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور در پاسخ به پرسشی درباره تغییرات احتمالی در کابینه گفته است: تغییر کابینه با رئیس‌جمهور است. هیچ‌کس به جز شخص رئیس‌جمهور تصمیم‌گیر نیست و رئیس‌جمهور نیز این موضوع را به هیچ‌کس تفویض نمی‌کند. اما فکر می‌کنم تغییر می‌تواند یک پتانسیل و روحیه جدید به سیستم دولت بدهد، این به معنای این نیست فردی که قبلاً کار می‌کرد ضعیف بوده و باید تغییر می‌کرده. گاهی به علت تغییر سیاست‌ها و شرایط باید در هیئت دولت نیز یک جابجایی و تغییر اتفاق بیفتد.



  حسن مرادخانی/ در دیداری که دانشجویان دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان در تاریخ شانزدهم آبان ماه سال 58، یعنی چند روز پس از اشغال سفارتخانه آمریکا در ایران یا همان لانه جاسوسی با امام راحل(ره) داشتند، ایشان در سخنانی به ناتوانی آمریکا از حمله نظامی به ایران اشاره کردند و فرمودند: «آمریکا هم هیچ غلطى نمىتواند بکند و جوان‌ها هم مطمئن باشند که آمریکا هیچ غلطى نمىتواند بکند... مگر آمریکا مى‏تواند دخالت نظامى در این مملکت بکند؟ امکان برایش ندارد. تمام دنیا توجه‌شان الآن به اینجاست. مگر آمریکا مى‏تواند مقابل همه دنیا بایستد و دخالت نظامى بکند؟ غلط مى‏کند دخالت نظامى بکند.
نترسید، نترسانید. همین تعبیرى که جوان‌هاى ما از روى احساسات جوانى کردند که اگر چنانچه آمریکا بخواهد دخالت نظامى بکند ما چه خواهیم کرد، اصلاً این «اگر»ش را هم نباید بگویند. آمریکا عاجز از این است که دخالت نظامى در اینجاها بکند.(صحیفه امام، ج 10، ص 517ـ 516).
رهبر حکیم انقلاب نیز در 30 فروردین 94 و به مناسبت روز ارتش در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان ارتش فرمودند: «طرف مقابل با وقاحت تمام ما را تهدید نظامی میکند؛ با وقاحت، مرتّب تهدید نظامی میکند؛ چند وقتی بود ساکت بودند، باز چند روز قبل از این یکی از آنها دهن باز کرد و راجع به گزینه‌های روی میز و گزینه نظامی بنا کرد حرف زدن. خب این لاف را می‌زنند، این غلط زیادی را می‌کنند، آنوقت می‌گویند جمهوری اسلامی قدرت دفاع را از خود سلب کند؛ این حرفی که آنها می‌زنند ابلهانه نیست؟»
امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) با نکته‌بینی و ژرف‌نگری در مسائل سیاسی و رخدادهای بین‌المللی، به بخشی از موضوعات سیاسی می‌پردازند که برای عموم جامعه و حتی تمام جهان قابل بیان باشد. بنابراین طرح بحثی تحت عنوان «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»، در قالب سیاستگذاریهای داخلی و سیاست‌های بین‌المللی روندهای متفاوتی میتواند داشته باشد که در دو وجه سلبی و ایجابی به آن پرداخته می‌شود.
از منظر سیاست‌های بین‌المللی و تعاملات جهانی، تفسیر چنین مطلبی وجه سلبی داشته و به نفی قدرت آمریکا به عنوان سردمدار استکبار جهانی در بین ملت‌های مختلف می‌پردازد. از این رو، زمانی که در بستر روابط بین‌الملل و در مواجهه با ملت‌ها و کشورهای جهان، به کنش ارتباطی می‌پردازیم، بیان این مطلب که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، باید در راستای نفس  استکباری بودن آمریکا و چالش قدرت آن با توجه به مفهوم مقاومت پرداخت. از منظر سیاست داخلی جمهوری اسلامی ایران، تأمل در باب اینکه آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، نمایانگر وجه ایجابی و تقویت سیاستگذاری داخلی در روند برنامه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی است. از این رو، مطرح کردن این باور نشان از مصون بودن مرزهای جغرافیایی کشور از تهاجم و دخالت خارجی دارد که به نوعی بر استقلال سرزمینی کشور مهر تأیید زده و به هیچ روی آن را قابل خدشه نمی‌داند؛ چرا که از پشتوانه مردمی و ارزشی آن اطمینان کامل دارد. با توجه به این مسئله، فراغت از استقلال سرزمینی از چنان اهمیتی برخوردار است که بدون آن، حوزه‌های دیگر نیز استقلال خود را از دست می‌دهند و تمرکز بر روی مسائل داخلی را پررنگتر جلوه می‌دهد. جمله آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، همچنان که عدم نفوذ فیزیکی از مرزهای کشور را بیان می‌دارد، خطر نفوذ داخلی را گوشزد کرده و به فاجعه‌بار بودن پیامدهای آن، در صورت بی‌توجهی اشاره می‌کند. 
در نتیجه، تفسیر بیانات امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب در حوزه سیاست داخلی و خارجی بسیار مهم بوده و تحلیل‌های سیاسی را از غنای بیشتری برخوردار می‌کند. بیان کلمات بدون توجه به معنا و مفهوم آنها و ناآگاهی از بستر بیان مطلب، هیچگونه تأثیر محتوایی نداشته و تنها به شعاری می‌ماند که خالی از ارزش معنایی است. از این رو، توجه به معنا و مفهوم عمیق سخنان امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای، می‌تواند راهگشای بسیاری از سیاست‌ها بوده و در اوضاع کنونی شکست سیاست‌های آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران را در پی داشته باشد. 


  حسین عبداللهی‌فر/ روحانی در پاسخ به کسانی که از او می‌خواستند استعفا دهد، اعلام کرد استعفا نمی‌دهد و دولتش ماندنی است. 
اینکه چرا رئیس‌جمهور استعفا نمی‌دهد جای سؤال نیست؛ چرا که «استعفای دولت» علت می‌خواهد، نه استعفا ندادن و همه دولت‌ها می‌خواهند که دوره خود را به شکل طبیعی تمام کنند؛ اما چرایی طرح استعفای رئیس‌جمهور در وضعیت کنونی مورد پرسش جدی است. پرسشی که پاسخ آن را باید از طراحان آن جویا شد.
دو طیف را می‌توان از جمله طراحان اصلی استعفای رئیس‌جمهور دانست. یکی از جانب منتقدان و مخالفانش و دیگری از سوی دوستان و همراهان انتخاباتی‌اش. درخواست منتقدان برای کناه‌گیری تا حدودی روشن است؛ زیرا آنها دولت را مانع حل مشکلات مردم می‌دانند و معتقدند دولت فعلی فرصت‌های لازم را به دلیل برجام از دست داده است. راهکار این جمع کناره‌گیری دولت فعلی و روی کارآمدن دولتی با رویکرد داخلی و اقتصاد مقاومتی است.
حامیان جناحی رئیس‌جمهور هم با رویکردی سیاسی، نگران موقعیت خود در انتخابات آینده بوده و می‌دانند که اگر دولت نتواند مسائل کنونی کشور را حل کند، اقبال عمومی به جریان حامی آن را کاهش می‌دهد. از نظر آنها، چنانچه دولت استعفا دهد، علت این رویداد افکار عمومی را به سمت مخالفان دولت برده و آنها را عامل وضعیت نابسامان کنونی معرفی خواهد کرد. 
این در حالی است که اولاً، رفتن دولت از نگاه فراجناحی هیچ کمکی به حل مشکلات اقتصادی کشور نکرده و سطح منازعه را از بحران ملی به سطحی جناحی تنزل خواهد داد. در این حالت، طراحان استعفای رئیس‌جمهور که با دغدغه‌ای ملی این پیشنهاد را طرح کرده‌اند، به سوء‌استفاده از مشکلات مردم و تلاش برای دستیابی به قدرت متهم خواهند شد.
ثانیاً، چنانچه مدعای مخالفان دولت مبنی بر قصور جریان حاکم صحیح باشد، همین دولت هم باید پاسخگوی وضعیت پیش آمده بوده و درصدد جبران کاستی‌ها برآید. 
ثالثاً، مطابق با یک سنت غلط دولت‌ها در سال‌های اخیر، ریشه مشکلات خود را به دولت قبل ربط داده و این رویه غلط در دولت فعلی حتی پس از چهار سال نیز عنوان می‌شود. در چنین وضعیتی پیش‌بینی می‌شود دولت جایگزین ضمن آنکه باید با مشکلات دست و پنجه نرم کند، به خود اجازه خواهد داد برخی از ناکامی‌های خود را ناشی از کم‌‌کاری‌های دولت قبلی بداند. 
رابعاً، طرح ایده استعفای دولت سبب واکنش دولت و حامیان آن شده و چنین وانمود می‌کند که یک جریان سیاسی برای ناکام گذاشتن دولت تلاش کرده و عامل اصلی مشکلات مردم است. ضمن آنکه مردم نیز معتقدند اگر جریانی توانایی حل مشکلات کشور را دارد، چرا باید به دلیل اختلافات سیاسی از کمک به دولت برای حل مشکلات مردم خودداری کند؟!
خامساً، تقاضای برکناری دولت از سوی هر گروه و هر کسی با این مفروض صورت می‌گیرد که جریان یا گروهی توانایی اداره کشور به شکل بهتری را دارد. صرف نظر از اینکه این ادعا تا چه حد با واقعیات همخوانی داشته و دارد، این شائبه را پیش می‌آورد که اگر نیات این افراد قدرت‌طلبانه نبوده و دغدغه مردم را دارند، چرا در خدمت به مردم با دولت همکاری نمی‌کنند!
دست آخر و مهم‌تر اینکه کشور در حال جنگی نیمه‌سخت است که راه مقابله با آن انسجام و وحدت داخلی است. طرح این‌گونه مباحث بیان‌کننده نبود فهم بین‌الاذهانی نسبت به جنگ مذکور است. در وضعیتی که دشمنان انقلاب اسلامی به صراحت اعلام می‌دارند برای حل مسائل خود با ایران از تغییر رفتار و حتی ساختار جمهوری اسلامی عبور کرده و با هدف تجزیه ایران اقدام به برنامه‌ریزی می‌کنند، طرح استعفای رئیس‌جمهور موضوعی کاملاً حاشیه‌ای و اقدامی در راستای افزایش تنش‌های داخلی است که باید به جد از آن اجتناب ورزید و ضمن حفظ روحیه مطالبه‌گری از مسئولان، در حد توان هم به دولت برای عبور از این وضعیت کمک کرد.


   حسن خدادی/ با برشمردن وظایف نخبگان نسبت به کشور خویش، به طور قطع باید حقوقی برای نخبگان قائل شد. این مهم از آنجایی نقش مهم خود را نمایان‌تر می‌کند که دشمنان پیشرفت کشور در تمام لحظه‌ها مشغول رصد و جذب این نخبگان به سمت خود هستند. امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در دیدار اخیر خود در جمع تعدادی از استادان و نخبگان دانشگاهی در این زمینه فرمودند: «ما یک‌ وقتی وزیر نیرویی داشتیم، برادر بسیار خوبی که خودش تحصیل ‌کرده‌ دانشگاه امیرکبیر بود. سرِ یک قضیّه‌ای با من صحبت می‌کرد که این قضیّه را ما مشکل داریم؛ گفتم برادر! شما از هیئت دولت یک قدم برو همین دانشگاهی که خودت در آن تحصیل کرده‌ای، این قضیّه را آنجا مطرح کن، برایت حل می‌کنند. مطمئنّاً هم حل می‌کردند؛ من تردید ندارم. یعنی اگر واقعاً این درگیر شدن دانشگاه و مسائل کشور از طرف مدیران جدّی گرفته بشود ـ که اصل هم همین است ـ این به نظرم پیش خواهد رفت. یعنی مدیر باید برود درِ خانه‌ دانشمند؛ اصل اساسی این است. دانشمند نباید پشت اتاق مدیر معطّل بماند؛ مدیر باید برود درِ خانه‌ دانشمند و از او درخواست کمک کند.»(20/3/۱۳۹۷)
 وظایف مسئولان ذی‌صلاح در کلام رهبری به شرح زیر است:
۱ـ ضرورت تکریم و احترام مدیران به نخبگان/ با بیان این مقدمات ضرورت توجه به نخبگان بیشتر به چشم خواهد آمد. سابقه تمدنی کشور نشان‌دهنده این است که ایرانیان همواره توانسته‌اند در مسیر علم و فرهنگ به جلو پیش بروند؛ به گونه‌ای که تجلیل و تکریم از دانشمندان سابقه تمدنی ایران به شمار می‌آید. در حقیقت، پیشرفت همه‌جانبه هر کشور در گرو توجه به نخبگان و توسعه دانش و فناوری است. 
۲ـ فراهم کردن بسترهای پژوهشی برای نخبگان/ اولین مشکلی که نخبگان برای کار کردن در کشور در آن متفق‌القول هستند، نبود سازوکارهای لازم برای پژوهش است؛ از این رو رهبر معظم انقلاب فرمودند: «حمایت از نخبه، در درجه اول باید به معنای ایجاد فرصت پژوهش و تحصیل و پیشرفت باشد.»(12/۷/۱۳۹۱)
۳ـ نقش مهم بنیاد نخبگان در جذب و به‌کارگیری نخبگان/ معظم‌له در دیدار نخبگان همواره در بیان چند توصیه مدیریتی و کاری به مسئولان و همچنین جوانان نخبه، بر لزوم جدی گرفته شدن بنیاد نخبگان تأکید می‌کنند. ایشان بنیاد نخبگان را به برنامه‌ریزی دقیق به منظور زمینه‌سازی برای ظهور و بروز عملی توانایی استعدادهای برتر جوان توصیه می‌کنند؛ چرا که باید برای جوان نخبه زمینه کار و احساس مفید بودن به وجود آید و به ماندن در کشور تشویق شود. معظم‌له می‌فرمایند «بنیاد ملّی نخبگان باید با جدیّت كار كند، محیط نشاط علمی فراهم بشود؛ اگر این شد، متخصّص ایرانیِ ساكن خارج هم شوق پیدا می‌كند بیاید؛ جوانِ با استعداد ایرانی هم شوق پیدا می‌كند كه در خانه و كاشانه‌ خود بماند و برای خدمت به كشورش كار بكند.»(17/۷/۱۳۹۲)
۴ـ لزوم کار شبکه‌ای برای نخبگان/ یکی از مشکلاتی که امروز محیط‌های آموزشی ما دارد، آن است که سازوکار‌های بسیار سنتی، سخت و سنگین و تشریفات اداری دارند که این ساختارها نه تنها سبب دلگرمی نخبگان نمی‌شود؛ بلکه موجب تلف شدن این نیروهای نخبه خواهد شد. رهبر معظم انقلاب خطاب به مسئولان می‌فرمایند: «ما نخبه را شناسایی می‌کنیم، انتخاب می‌کنیم، کمک می‌کنیم و ثبات در حرکت نخبگی به او می‌دهیم؛ این کافی نیست. باید یک حرکت شبکه‌ایِ سازنده و یک چرخه به وجود بیاید، که از پرورش و ساخت نخبه آغاز می‌شود...، بعد در میان اینها گزینش و انتخاب لازم است؛ ... بعد از آن، نگهداری و ارتقا است؛...» (12/7/۱۳۹۱)

 جشن عاشقانه
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران درباره جشن شکرگزاری برای رهبر معظم انقلاب گفت: «شورای هماهنگی حتی یک ریال هم به این مراسم نداده است. مسجد ابوذر تهران محل ترور ناموفق  متولی مراسم بوده است.» حجت‌الاسلام محمودی گفت: «جشن تولد یک بحث است، تبیین جنایات منافقین و آمریکایی‌ها در راستای رهنمودهای خود آقاست. آنهایی که حقوق‌های نجومی می‌گیرند، بروند مسجد ابوذر ببینند چه هزینه‌ای می‌شود. آنجا یک مراسم ساده می‌گیرند و مراسم شکرگزاری برگزار می‌کنند و خداحافظ شما. چه هزینه‌ای دارد؟ عشق‌شان، ایمان‌شان، اعتقادشان این است. نیمه شب برای امام زمان(عج) در مسجد جشن می‌گیرند، یک چای و شربت هم ممکن است بدهند. اینها واقعاً اسراف است؟ اینها زندگی‌های اشرافی است؟» شایان ذکر است که رهبر معظم انقلاب اسلامی حتی به چنین مراسم ساده‌ای رضایت ندارند و در پیغامی شفاهی درباره چنین مراسم‌هایی، خطاب به برگزارکنندگان فرمودند: «بگویید مراسم شکرگزاری لازم نیست، مرا در دل‌تان دعا کنید.»
 نیازمند اقدام و عمل
دکتر قالیباف با اشاره به مواضع اخیر دولت، گفت: «دولت حرف‌های خوبی در حوزه اقتصادی داشت و البته این صحبت‌ها نیازمند عمل است و باید محقق شود، اما در مجموع موضع شفافی از سوی دولت در قبال آمریکا اعلام شد و از این بابت خوشحال هستیم.» وی افزود: «امیدوارم دولت شعارها و وعده‌ها و حرف‌‌هایی را که به تازگی در حوزه اقتصاد ایراد کرد، در عرصه عمل نیز محقق کند.» عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: «مواضع روحانی را دیدیم که مغایر با بحث برخی بود که بعضاً عنوان می‌کردند دولت در سایه اجازه کار به دولت را نمی‌دهد و حتی سخنان روحانی درباره حمایت رهبر معظم انقلاب از مصوبات دولت را نیز شنیدیم که حمایتی بی‌نظیری صورت گرفته است.
 وظیفه مهم روحانی
طیف ورشکسته به ویژه شاخه نفاق جدید، مانند همیشه می‌کوشند ضمن راهزنی و مصادره به مطلوب رأی مردم، خود را وکیل مدافع و مالک رأی مردم جا بزنند و روحانی و دولتش را تحت فشار قرار داده و به تقابل با گفتمان انقلاب و رویکرد نظام وادار کنند. هدف، تغییر سیرت و هویت جمهوری اسلامی بر مبنای مطالبه دشمن است. اگر روحانی به درستی می‌گوید مذاکره با دولت بدعهد آمریکا دیوانگی و ذلت‌پذیری است، باید با طیف توجیه‌کننده تسلیم در برابر آمریکا و غرب مرزبندی صریح داشته باشد. منطقاً او نمی‌تواند جمع نقیضین کند؛ همچنان که اعضای دولت جمهوری اسلامی ایران نمی‌توانند هم وفادار به نظام و انقلاب و قانون اساسی باشند و هم با اضداد و معارضان آن کنار بیایند.
 جلسه راهکاریابی
نشست تخصصی راهکارهای مقابله با تحریم در دفتر سعید جلیلی، عضو شورای عالی امنیت ملی برگزار شد. جلیلی ضمن توصیف وضعیت فعلی، گفت: «تحریم‌های فلج‌کننده ادعایی دشمن وقتی می‌تواند آثار خود را نشان دهد که پیش از آن تحلیل‌های فلج‌کننده اثر خود را در جامعه گذاشته باشد.» در ادامه این نشست کارشناسان و مسئولان حاضر در جلسه راهکارهای عملیاتی خود برای مقابله با تحریم‌ها را ارائه دادند که اهم آنها عبارتند از: مدیریت کار اقتضا می‌کند خود رئیس‌جمهور ریاست ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی را برعهده گیرد، استفاده از ظرفیت دیگر پیام‌رسان‌های بین بانکی جهان به جای سوئیفت، استفاده از سازوکار‌هایی، مانند بورس نفت و عملیاتی کردن پیمان‌های پولی دو و چندجانبه با محوریت بانک مرکزی و... .

 برنامه ورشکسته‌ها
نامه‌نگاری ورشکسته‌ها برای مقابله با ایران همچنان ادامه دارد. چندی پیش اپوزیسیون جمهوری اسلامی، به سرکردگی علیرضا نوری‌زاده نشستی را در دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا برگزار کردند.
 پس از این جلسه ۱۸ فمینیست ضد ایرانی نامه‌ای به فیفا نوشتند و به بهانه حضور نیافتن زنان در استادیوم، خواستار محرومیت تیم ملی فوتبال ایران در صحنه جهانی شدند. امید دانا، از فعالان اپوزیسیون با اشاره به نامه عده‌ای از فمینیست‌های ایرانی به فیفا برای محروم کردن تیم ملی ایران به بهانه اجازه ندادن به زنان برای حضور در استادیوم، این اقدام را حرکتی برای سرکوب غرور ملی ایرانی‌ها دانست. امضا‌کنندگان نامه هر یک کوله‌باری از ایران‌ستیزی دارند، از «گوگوش» گرفته که یک مجاهد (منافق) محجبه را در آکادمی‌اش اول کرد تا «شیرین عبادی» که با تجزیه‌طلبان بارها فالوده خورده است؛ از «نینا انصاری» بهائی تا «شارون نظریان» صهیونیست، «نازنین بنیادی»، «شیلا وند»، «نگار زادگان»، «نسیم پدراد» که بازی در فیلم‌های ضد ایرانی را در کارنامه خود دارند. در همین حال عده‌ای از مدعیان فعالیت سیاسی با نوشتن نامه‌ای خطاب به مسئولان عالی‌رتبه نظام خواستار بازنگری در تصمیمات اساسی و مذاکره مستقیم با آمریکا
 شدند. 
در این بیانیه تأکید شده است که این مذاکرات «می‌تواند با قدرت و از موضع حفظ منافع ملی دنبال شود» و «در صورت هرگونه زیاده‌خواهی یا ارائه ندادن تضمین برای پابرجا ماندن تعهدات، راه بازگشت همیشه باز است». یکی از نکات جالب این نامه کنار هم قرار گرفتن نام‌هایی است که قرابت سیاسی کمی با یکدیگر دارند. از امضاکنندگان این نامه می‌توان به غلامحسین کرباسچی، احمد منتظری، ابوالفضل بازرگان و... اشاره کرد.

سیاه‌نمایان چه کسانی هستند؟
آقای روحانی رئيس‌جمهور، چند روز پیش در همایش سراسری قوه قضائیه طی سخنانی به مذمت مسئله «سیاه‌نمایی» و «ناامیدسازی» پرداخت. این در حالی است که بیشترین جملات ناامید‌کننده از طرف تیم حامی دولت بیان شده است.
 در ادامه به برخی از این جملات اشاره می‌شود:
 محمدرضا تاجیک: «این زمین (نظام جمهوری اسلامی) آفت زده است»، آذر منصوری: «مردم ناامید شده‌اند»، محمد درویش(از مدیران سازمان محیط زیست): «اغلب مردم ۱۱ استان زاگرسی ایران از فقر معیشتی رنج می‌برند»، مرتضی الویری: «انقلاب به همه اهداف خودش دست نیافته است»، جواد اطاعت: «ایران در شاخص‌های منفی از میانگین کشورهای همسایه نیز وضع بدتری دارد»، سعید لیلاز: «هر روز بر جمعیت افراد زیر خط فقر ایران افزوده می‌شود»، محسن رهامی: «تحریم‌ها اقتصاد ایران را فلج کرده است»، حمیدرضا جلایی‌پور: «در حال حاضر در ونزوئلا، توزیع نان به کمک ارتش انجام شده و تورم به ۷۰۰ درصد 
رسیده است. خوشبختانه برجام توانست جلو ونزوئلایی شدن ایران را بگیرد»، رضا صالحی‌امیری: «اگر مذاکرات ما به نتیجه نمی‌رسید، ما به سمت وضعیت نفت در برابر غذا و دارو می‌رفتیم»، علی خرّم: «آمریکا طرحی سه مرحله‌ای در ذهن دارد که مرحله اول آن اعمال تحریم‌هاست و سپس محدودیت برای ایران به‌ ترتیبی که شبیه پروژه نفت در برابر غذای دوران عراق، کشورمان را ضعیف‌تر و فرتوت‌تر سازد و مرحله سوم تسلیم و اگر نشددرگیری نظامی»،
 روحانی: «خزانه خالی است»، جهانگیری: «کشور در شرایط ته درّه قرار دارد»، که در واقع این جملات یک تکنیک رسانه‌ای برای کاهش مقاومت مردم و جلب افکار عمومی در اجرای برنامه‌های سیاسی طولانی
‌مدت بوده است.

ضرغامی: مهماندار هواپیما در شروع تذکرات ایمنی، به بنیانگذار جمهوری اسلامی هم ادای احترام می‌کند. فکر می‌کنم اگر حضرت امام (ره) امروز در میان ما بود، مانند رهبری با این اقدام مخالفت می‌کرد. به ویژه اگر مخاطب آن، مردم کلافه از تأخیر طولانی پرواز و ناراضی از خدمات حداقلی باشند. روش‌های کارمندی در تکریم و دفاع از امام و رهبری را کنار بگذارید.

 یامین‌پور: معتقدم زمان ما زمان «صبر» است. آنها که این دولت را انتخاب کرده‌اند مبتلای به آن هستند و آنها که آن را نخواسته‌اند باید صبور باشند. دشمن تمام امکاناتش را برای آشوب و هرج‌و‌مرج به میدان آورده؛ چند ماه آینده دوران سختی است که باید آن را با صبوری بگذرانیم. هر اقدامی که هیجان و بی‌نظمی را تشدید کند، میدان عمل دشمنان را وسیع‌تر خواهد کرد.

 امیر عبداللهیان: طراحي ترامپ و صهيونيست‌ها براي ايران؛ ايجاد فاصله بين مردم و نظام، تشويق به اغتشاش و اعتراض، كشته‌سازي، فعال‌سازي نیروهای تروريستي داعش و منافقين، تبديل کردن ايران به سوريه و ليبي ويران، تغيير جغرافياي ايران و در نهايت تجزيه ايران، تركيه، مصر، عراق، عربستان، پاكستان، افغانستان، يمن و...

 عبدالله گنجی: کسی مدعی آن نیست که طبقات محروم و ضعیف و‎ ‌‏کم‌درآمد و خصوصاً اقشار کارمند و اداری، در تنگنای مسائل اقتصادی نیستند؛ ولی آن‌‎ ‌‏چیزی که همۀ مردم ما فراتر از این به آن فکر می‌کنند مسئلۀ حفظ اسلام و اصول انقلاب‌‎ ‌‏است.