مهدی حسنزاده/ بخش عمدهای از تاریخ کشورها را نبردها و جنگها تشکیل دادهاند که حاصل آن شکستها و پیروزیها بوده است که بر اثر کشتار هزاران انسان و نابودی انبوهی از سرمایههای مادی ملتها به دست آمده است! در این میان برخی از رشادتها و دلاوریها موجب شده تا در میانه آتش و دود و خون، صحنههاي جاودانهای تولد یابد که برای همیشه در تاریخ ملتها ثبت شده و به عاملی برای هویتبخشی بدل گردیده است. این مؤلفههای هویتبخش گاه در صورتی عینی و به مثابه نمادها و نشانههایی ساخته شده و یادآور گذشته رشادتآمیز یک ملت است.
در روسيه، نمادهايي براي يادآوري اتفاقات مهم ساخته و در جاهاي مختلف نصب ميشود. مجسمه عظيم و غولپيکر «مامايف گورکان» که سرزمين مادري نامیده ميشود، يکي از معماريهاي فوقالعاده در سرزمين شگفتانگيز روسيه است.
مام ميهن، در کنار مجسمه آزادي که فرانسويها تقديم ايالات متحده کردند، اکنون در فهرست غولپيکرترين و بزرگترين مجسمههاي سنگي جهان قرار دارد و اين مجسمه را بايد بزرگترين تنديس زن در جهان خطاب کرد.
اين تنديس، زني را به تصوير ميکشد که در يک دست، شمشير دارد و آماده دفاع از ميهن است و دست ديگرش، باز و آزاده، دشمنان را به انتظار ميکشد تا با آنان مبارزه کند. شايد براي شما اين سؤال پيش آمده است که چرا در استالينگراد، نماد نبرد خونين و حماسهساز روسها بر ارتش نازي، مجسمهاي با هويت يک زن، به تصوير کشيده شده و چرا نماد يک سرباز روس را شاهد نيستيم؟
ميتوان اينگونه برداشت کرد که انتخاب يک زن، آن هم با چهرهاي غير معروف و ناشناخته براي جامعه روسيه به اين معناست که در دفاع از ميهن، همه روسها با هم اتحاد دارند و همه اقشار، از زن و مرد و پير و جوان که نظامي نيستند، براي مقابله با بيگانگان آماده هستند. استفاده از يک زن غيرنظامي که نماد خشونت و جنگطلبي نيست، ميتواند علاوه بر برآورده کردن اين موضوعات، مصداق صلحطلبي هم به شمار آيد.
سالیانه حدود دو ميليون گردشگر در روسيه براي بازديد از اين بناي عظيم، به استالينگراد ميآيند تا هم از مجسمه ديدن کنند و هم نمايي زيبا از استالينگراد را تماشا کنند. اين مجسمه، حدود ۵۲ متر ارتفاع دارد و از کف تا نوک شمشير، ۸۲ متر است. طول شمشيري که اين خانم در دست دارد. ۳۰ متر بوده و در ساخت اين تنديس، از بتن و در ساخت شمشير، از فولاد ضد آب استفاده شده است. نزدیک به هشت هزار تن بتن در ساخت اين تنديس غولپيکر استفاده شده و به همين دلیل تنديس مام ميهن، از سنگين وزنترين مجسمههاي جهان به شمار ميرود که به تازگی ساخته شده و در معرض ديد عموم قرار گرفته است. براي مشاهده اين تنديس غولپيکر که يادآور نبرد خونين جنگ جهاني دوم روسها است، باید ۲۰۰ پله را طي کنيد تا به نزديک اين نماد عظيم برسيد.
اين تنديس، همچون نماد مسيح در ريو دوژانيروي برزيل، بر روي تپهاي سبز رنگ قرار گرفته که چشمانداز زيبايي را به تصوير ميکشد. ۲۵ سال پس از پايان جنگ استالينگراد، روسها که همچنان خاطره تلخ آن دوران در ذهنشان بود، تصميم گرفتند تا يادبود آن مقاومت تاريخي را با ساخت نمادي، گرامي بدارند و در اکتبر سال ۱۹۶۷ ميلادي، ساخت تنديس آغاز شد.
مامايف، يکي از نمادهاي نظامي و تاريخي مهم روسيه به شمار ميرود. افزون بر خود اين تنديس، در اطراف نيز، آثاري وجود دارد که توجه گردشگران را به خود جلب کرده است. اکنون، در اطراف اين تنديس، قبرستاني از پيکرهاي غيرنظاميان مشاهده ميشود که در نبرد ۷۰ سال پيش در برابر ارتش نازي، در راه دفاع از ميهن، جان خود را از دست دادند.
داستان ساخت اين تنديس، به اندازه مشاهده اين مجسمه غولپيکر، خواندني و شنيدني است. استالينگراد، يکي از شهرهاي جنوبي روسيه است که در گذشته، «ولگوگراد» ناميده ميشد. روسها در زمان يورش ارتش نازي به اين منطقه، تلفات بسياری متحمل شدند، اما سرماي کشنده روسيه در کنار مقاومت تاريخي روسها در برابر ارتش نازي سبب شد که در نهايت، ارتش پيروز جنگ جهاني دوم باشند.
استالينگراد که در تجاوز سربازان نازي، با خاک يکسان شد، اگرچه اکنون شهري آباد است، اما خاطره آن لحظات هولناک را همچنان ميتوان در گفتار و نوشتار هنرمندان و فعالان اجتماعي آن ديار مشاهده کرد.
يکي از دلايلي که سبب شد روسها در اين نبرد خونين، تلفات بسياري بدهند، اهداف راهبردی قوي آلمانها در اين نبرد اعلام شد؛ حملهاي که در ۱۲ سپتامبر سال ۱۹۴۲ ميلادي با حمله صدها هزار نفري ارتش نازي به سرزمين روسيه و با پشتيباني هوايي يگان آلمان آغاز شد و تا دوم فوريه سال ۱۹۴۲ ميلادي ادامه داشت. پدافند غير عامل، يعني همان سرماي وحشتناک روسيه سبب شد تا ارتش نازي، از سربازان تا ادوات نظامي، همه اسير برف و يخ شده و وزنه بازي که در هفتههاي اول، به طور شگفتانگيزي در اختيار روسها بود، در روزهاي سرد ژانويه تاريخي ۱۹۴۳ ميلادي، به سمت روسها تغيير کند.
روسها در برابر ارتش هيتلر که قصد داشت با شکست روسيه، حاکم کل اروپا شود، سد دفاعي بزرگي متشکل از سيم خاردار و مين در دامنه تپههاي اين منطقه ایجاد کردند، اما آلمانها توانستند با گذر از استحکامات دفاعي ارتش روسيه، وارد استالينگراد شوند و حتي راهآهن منطقه را نيز به تسخير خود درآورند.
در پايان روز دوم جنگ، بيش از ده هزار نفر از ارتش روسيه به خاک و خون کشيده شدند، ولي مقاومت موزاييکي روسها سبب شد تا در نهايت، نبرد پنج ماهه به سود ارتش روسيه و تلفات سنگين هر دو طرف، به اتمام برسد. طبق اسناد، استالينگراد چنان با خاک يکسان شده بود که گفته ميشود، در هر متر مربع، بين پانصد تا هزار تراشه و خرده فلز که آثار به جا مانده از ترکشهاي توپ و ادوات نظامي بود، پيدا ميشد. بيش از ۴۰ دهه طول کشيد تا استالينگراد، بازسازي شد و اکنون، به يکي از نقاط گردشگري تاريخي و نظامي روسيه تبديل شده است.