آنهايي كه در اين چند سال مبارزه و جنگ به هر دليلي از اداي اين تكليف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندان‌شان و ديگران را از آتش حادثه دور كرده‌اند مطمئن باشند كه از معامله با خدا طفره رفته‌اند و خسارت و زيان و ضرر بزرگي كرده‌اند كه حسرت آن را در روز واپسين و در محاسبه حق خواهند كشيد كه من مجدداً به همه مردم و مسئولان عرض مي‌كنم كه حساب اينگونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند و نگذارند اين مدعيان بي‌هنر امروز و قاعدين كوته‌نظر ديروز به صحنه‌ها برگردند. (امام خميني، 29/4/1367)


مروري بر روند توسعه فناوري نانو در جمهوري اسلامي ایران
 اکبر ادراکی/ تلاش براي دستيابي به فناوري‌هاي برتر و نوين و به کارگیری آن در صنايع مختلف يکي از مهم‌ترين شاخصه‌هاي توسعه‌يافتگي است که می‌تواند به رفاه و آسايش جامعه و استفاده بهينه از سرمايه‌ها و بهبود برخورداري از منابع طبيعي بينجامد.
فناوري نانو، نانو فناوري يا نانو تکنولوژي رشته‌اي از دانش کاربردي و فناوري است که جستارهاي گسترده‌اي را پوشش مي‌دهد. موضوع اصلي آن نيز مهار ماده يا دستگاه‌هاي در ابعاد کمتر از يک ميکرومتر، معمولاً حدود ۱ تا ۱۰۰ نانومتر است. وجه منحصر‌به‌فرد فناوري نانو داشتنن عناصري به نام نانومواد و نانوساختار است. 
فناوري نانو به مثابه موج چهارم انقلاب صنعتي، پديده‌اي عظيم است که به تمامي گرايش‌هاي علمي راه يافته و از فناوري‌هاي نويني است که با سرعت هرچه تمام‌تر در حال توسعه مي‌باشد. از ابتداي دهه ۱۹۸۰ ميلادي در طراحي و ساخت ساختمان‌ها هر روز شاهد نوآوري‌ در زمينه مصالح کارآمدتر و پربازده‌تر در مقاومت، شکل‌پذيري و دوام آنها هستیم که توانايي بيشتري نسبت به مصالح سنتي دارند. 
بسياري از محققان، «ريچارد فاينمن» فيزيکدان و برنده جايزه نوبل فيزيک در سال 1965 را پدر فناوري نانو دانسته‌اند. وي در سال 1959 در همايش جامعه فيزيک آمريکا طي يک سخنراني، پيش‌بيني‌هاي جالب و انقلابي خود را بيان کرد. عنوان سخنراني وي «فضاي زيادي در سطوح پايين وجود دارد»، بود. محور سخنان او اين بود که چرا نتوان تمام 24 جلد دايره‌المعارف بريتانيکا را بر روي يک سنجاق نگارش کرد؟ وي در آن سخنراني اين نکته را مطرح کرد که اصول علم فيزيک چيزي جز امکان ساختن اتم به اتم اشيا را بيان نمي‌کند. 
اما جرقه‌هاي اوليه فناوري نانو در ايران در سال ۱۳۸۰ زده شد و با دستور رئیس‌جمهور وقت ايران، مطالعات راهبردي فناوري ‌نانو آغاز شد. دو سال بعد از شروع اين مطالعات، در سال ۱۳۸۲ ستاد ويژه توسعه فناوري نانو (INIC) تأسیس شد، اين ستاد سند راهبردي فناوري‌نانو را در مدت دو سال تهيه و به هیئت وزيران تسليم کرد. اين سند در سال ۱۳۸۴ به تصویب هیئت وزيران رسید. در سال ۱۳۸۵ نيز سياست‌ها و راهبردهاي ارتقا و توسعه فناوري نانو تصويب شد.
اين ستاد براي توسعه فناوري نانو کارگروه‌هاي مختلفي را داير کرد، از جمله: کارگروه صنعت و بازار، کارگروه توسعه فناوري، کارگروه توسعه منابع انساني، کارگروه زيرساخت‌هاي فناوري، کارگروه ترويج و فرهنگ‌سازي، کارگروه روابط بين‌الملل و کارگروه سياست‌گذاري و ارزيابي.
سند ده ساله دوم توسعه فناوري‌نانو (۱۴۰۴ـ ۱۳۹۴) با توجه به ارزيابي‌هاي راهبردي، گزارش‌هاي عملکرد سالیانه و بازخوردهاي حاصل از اجراي آن، در سال ۱۳۹۴ تدوين شد. در اين سند تلاش شده تا اهداف و نحوه دستيابي به آنها به‌ گونه‌اي به ‌روزرساني شود که حرکت پيشگامانه کشور در عرصه اين فناوري نوظهور، به صورت شتابان تداوم داشته باشد. 
بهبود جايگاه جهاني ايران در علوم و فناوري نانو از اهداف کلان سند دوم توسعه فناوري نانو در ايران و دليلي بر اهميت و لزوم رصد و پايش شاخص‌هاي عمده علم و فناوري نانو در کشورهاي برتر است. اين جايگاه به وسيله سه شاخص از سطح شاخص‌هاي کلان ارزيابي مي‌شود که به ترتيب به «کميت»، «کيفيت مقالات» و «تعداد اختراعات فناوري نانو» مي‌پردازند.
در سال ۲۰۱۶ ميلادي، با تلاش محققان ايراني 8 هزار و 306 مقاله مرتبط با فناوري نانو در «وب آو ساينس» نمايه شد که معادل 5/5 درصد از کل مقالات نانو منتشر شده در سال ۲۰۱۶ است. ايران با اين سهم از انتشارات نانو با يک رتبه رشد نسبت به سال ۲۰۱۵ در رتبه ششم جهان قرار گرفت. اين جايگاه در حالي به دست آمده که در سال ۲۰۰۱ و قبل از تأسیس ستاد فناوري نانو که عده معدودي از محققان و دانشمندان ايراني با اين فناوري نوظهور آشنا بودند، با انتشار ۱۰ مقاله نانو در رده پنجاه‌وهفتم جهان و ششم منطقه خاورميانه قرار داشتند.
در سال‌هاي بعد ايران همواره يک روند صعودي را در انتشار علوم نانو طي کرد، به طوري ‌که از انتشار سالیانه ۱۰ مقاله نانو به روزانه ۲۲ مقاله رسيد. متوسط درصد رشد سالیانه مقالات نانو ايران در اين ۱۶ سال حدود ۶۰ درصد بوده است. اين تعداد از مقالات نانو بيش از يک‌پنجم کل مقالات علمي ايران در  WOS را شامل مي‌شوند، در حالي‌که سهم مقالات نانو از کل مقالات جهان در سال ۲۰۱۶ ميلادي ۹ درصد بوده است. اين امر نشان‌دهنده اولويت‌دهي ويژه جمهوري اسلامي ايران به علوم نانو است.
در مجموع، ايران ۱۷۲ اختراع مرتبط با فناوري نانو در دفاتر ثبت پتنت آمريکا و اروپا منتشر کرده است. در سال ۲۰۱۶ تعداد ۱۰ پتنت‌ محققان نانو ايران در USPTO به ثبت رسيده است. افزون بر اين در همين سال ۲۷ اختراع نانويي ديگر در حال ثبت در اين دفتر هستند که در مجموع ۳۷ پرونده ثبت اختراع مي‌شوند. بر اساس اين در پتنت‌هاي ثبت شده در USPTO در سال ۲۰۱۶ ایران رتبه بيست‌وچهارم را دریافت کرد.
در برنامه ۱۰ ساله دوم پيشرفت فناوري نانو دستيابي به سهم دو درصدي از بازار جهاني فناوري نانو توسط محصولات نانو ساخت ايران در سال ۱۴۰۴ هدفگذاري شده است. با توجه به اينکه آمار و اطلاعات معتبر، شفاف و يکپارچه‌اي از بازار نانو در سطح بين‌المللي وجود ندارد؛ در سه ساله اول اين برنامه تا سال ۱۳۹۸ اندازه‌گيري حجم بازار محصولات ساخت ايران و روند رشد آن در سال‌هاي مختلف در دستور کار قرار گرفته است و دستيابي به حجم بازار ۳۰ هزار ميليارد ريال تا سال ۱۳۹۸ هدف‌گذاري شده است.
در پايان سال 1394 در مجموع ۱۹۴ شرکت در زمينه توليد محصولات، تجهيزات و خدمات حوزه فناوري نانو فعال بودند که از داده‌هاي جمع‌آوري شده آنها، رقم کلي فروش معادل ۳۰۸۶ ميليارد ريال به دست آمده است. از اين بازار ۱۰۸۰ ميليارد ريال، (حدود ۳۵ درصد)، صادرات محصولات نانوي ايران به کشورهاي ديگر است. محاسبه اين بازار در سال 1395 نيز در دست اقدام است.
در سال 1395 بیش از 150 شرکت ایرانی تعداد ۳۲۵ محصول نانويي شامل کالا و ابزار داراي تأیید نانومقياس را توليد و وارد بازار کردند که نسبت به سال پیش از آن بيش از ۳۰ درصد رشد داشت. حدود نيمي از اين محصولات را تجهيزات مختلف از قبيل ساخت و توليد، شناسايي و آناليز در برمی‌گرفت. پس از تجهيزات، دارو و سلامت و صنعت نساجي بيشترين تعداد محصولات موجود در بازار را دارند. کمترين تعداد محصولات هم در زمينه محيط زيست است.
نکته قابل ذکر در فروش شرکت‌هاي داخلي نانويي در سال ۱۳۹۴، افزايش ميزان صادرات آنها نسبت به سال‌هاي گذشته است؛ هر چند عدد دقيقي از ميزان صادرات سال ۱۳۹۳ شرکت‌ها جمع‌آوري نشده است، اما با نگاه به حجم بالاي صادرات حدود ۱۰۰۰ ميليارد ريال، اين موضوع قابل برداشت است که برخي از شرکت‌ها، حرکت به سمت ورود به بازارهاي جهاني را شروع کرده‌اند، هر چند تعداد اين شرکت‌ها درصد کمي از کل شرکت‌ها است. بازارهاي هدف صادراتي ايران، کشورهای تاجيکستان، افغانستان، ازبکستان، ايتاليا، عراق، انگلستان، روسيه، آذربايجان، امارات، ترکيه، آلمان، اسپانيا، عمان، بحرين و استراليا است.




 مهدي دنگچي/ يکي از ستاره‌هاي درخشان تاريخ انقلاب اسلامي که بی‌شک از رويش‌هاي نهضت اسلامي ايران اسلامي است، شهيد سرافراز جبهه اسلام محسن وزوايي است. محسن در پنجم مرداد ماه سال 1339 در محله نظام‌آباد تهران، در دامان خانواده‌اي اصيل و مذهبي ديده به جهان گشود. وي دوره‌های دبستان و متوسطه را با نمرات عالي سپري کرد و دوره دبيرستان را در مدرسه دکتر هشترودي تهران گذراند.
محسن وزوايي، در سال‌هاي نوجواني با راهنمايي‌هاي مؤثر پدرش، مرحوم حاج‌حسين وزوايي که از همرزمان مرحوم آيت‌الله کاشاني بود، قدم به وادي مبارزات ضد استبدادي گذاشت. در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه يافت و در رشته شيمي دانشگاه صنعتي‌شريف مشغول به تحصيل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جريان مکتبي انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان اين دانشگاه پيوست و همزمان با شرکت در فعاليت‌هاي سياسي و جلسات عقيدتي، از سال 1356 مسئوليت هدايت و جهت‌دهي به مبارزات دانشجويي ضد ديکتاتوري را در سطح دانشگاه شريف برعهده‌ گرفت.
در سال‌هاي ورودش به دانشگاه، نقش فعالي در تشکيلات اسلامي دانشگاه داشت. در روزهاي پرتلاطم انقلاب در درگيري‌هاي مسلحانه و سرنوشت‌ساز 19 بهمن تا 22 بهمن 1357، حضوري پرثمر داشت. محسن وزوايي در تصرف دو پادگان مهم جمشيديه و عشرت‌آباد نيز شهامت بالايي از خود نشان داد. 
وي از نخستين دانشجويان پيرو خط امام(ره) بود که امام خمینی(ره)، از آن با تعبير بديع «انقلابي بزرگ‌تر از انقلاب اول» ياد کردند. محسن وزوايي در سال 1358 بلافاصله با تشکيل سپاه پاسداران، به اين نهاد نظامي پيوست و در دوره‌اي فشرده، آموزش‌هاي چريکي را در سپاه آموخت. او مدتي در سپاه در سمت فرمانده مخابرات انجام وظيفه کرد، سپس سرپرستي واحد اطلاعات‌ـ عمليات را بر عهده گرفت.
محسن وزوايي به دنبال تجاوز عراق به ايران، داوطلبانه به جبهه غرب عزيمت کرد. او نقش فعالي در طراحي عمليات فتح بلندي‌هاي «بازي‌دراز» ايفا کرد و در همين نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال يافت. او در طول جنگ تحميلي، در عمليات‌هاي متعدد با مسئوليت‌هاي گوناگون حضور داشت. در آذر ماه 1360 در عمليات مطلع الفجر فرمانده بود. در اسفند سال 1360 فرمانده گردان حبيب‌بن‌مظاهر از تيپ تازه تأسيس محمد رسول‌الله(ص) شد که در عمليات فتح‌المبين، اين گردان نوک عمليات بود. با تأسيس تيپ 10 سيدالشهداء، فرمانده اين تيپ شد. همين تيپ، در 23 فروردين ماه 1361 وارد عمليات الی‌بيت‌المقدس شد و براي اجراي بهتر عمليات، با تيپ حضرت رسول(صلي‌الله عليه و آله) ادغام شد و محسن وزوايي نيز فرماندهي محور اصلي را برعهده گرفت.
محسن وزوايي، اين عاشق وارسته و آگاه، پس از ماه‌ها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه‌آفريني در عمليات‌هاي متعدد و به ويژه عملیات الی‌بيت‌المقدس، سرانجام در دهم ارديبهشت ماه سال 1361، در 22 سالگي هنگام هدايت نيروهاي تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسيد.


دستاوردهاي علمي و پيشرفت در عرصه پزشکي يکي از موفقيت‌هايي است که از درون گفتمان خودباوري و شعار «ما مي‌توانيم» حاصل آمده است. از جمله اين اقدامات موفقيت در انجام جراحي‌هاي بزرگ است که در حوزه‌هاي گوناگون دانش پزشکي شاهد آن بوده‌ايم و نمونه‌هايي از آن را برمي‌شماريم:
پزشکان ايراني براي نخستين بار در جهان به آنژيوگرافي عروق کرونري قلب گوسفند به روش «Seldinger» در مرکز قلب و عروق شهيد رجايي موفق شدند. اين کار با هدف دسترسي به روش‌هاي درمان سکته‌هاي قلبي با استفاده از سلول‌هاي بنيادي و بدون نياز به جراحي باز قلبي انجام شده است.
همچنين نخستين عمل جراحي مايوتومي مري به روش لاپاروسکوپيک در کودکان در بيمارستان ميلاد تهران با موفقيت انجام شد. اين عمل جراحي از جديدترين روش‌هاي درماني است.
پژوهشگران مرکز تحقيقات چشم دانشگاه علوم پزشکي مشهد نيز براي نخستين بار در کشور موفق به ساخت چسب بافتي با نام «اتولوگوس» براي استفاده در عمل جراحي ناخنک چشم شدند. چسب بافتي اتولوگوس تاکنون از خارج کشور با صرف هزينه‌هاي بالا تأمين مي‌شد؛ اما با دستيابي دانشمندان جوان ايراني به فناوري ساخت و استفاده از آن در عمل‌هاي جراحي، توليد اين چسب در کشورمان بومي‌سازي شد.
به تازگي تيمي متشکل از پزشکان مجرب ايراني توانستند براي اولين بار در کشور عمل ويژه مغز در حين بيداري را بر روي يک بيمار در بيمارستان سينا انجام دهند. اين عمل به علت وجود پيچيدگي‌ها و نياز به حضور تيم‌هاي تخصصي گوناگون در مراکز درماني معدودي در سطح جهان قابل انجام است که همگي در اروپا، آمريکا، ژاپن و چند کشور پيشرفته قرار دارند.
همچنين براي اولين بار در کشور روش جديد عمل جراحي اصلاح پاپرانتزي (استئوتومي) با جديدترين روش دنیا در بيمارستان تأمين اجتماعي فياض‌بخش تهران با موفقيت انجام شد.

اصحاب انقلاب‌ـ ۸

 سید مهدی حسینی/ در همراهی و یاری رساندن به قیام و نهضت امام خمینی(ره) در 15 خرداد سال 42، به تلاش اصحاب انقلاب و در مبحث گذشته به زندانیان این واقعه اشاره شد. افزون بر این عده،‌ جماعتی قوی و پرنفوذ از سراسر کشور به یاری امام آمدند، آنها مراجع تقلید و علمای بزرگواری بودند که همه تلاش خود را برای یاری امام به کار گرفتند. که توضیح آن بحث مبسوطی را می‌طلبد، اما در این مختصر فهرست‌وار به این تلاش‌ها اشاره می‌شود. 
پس از انتشار خبر دستگیری امام(ره)، مراجع تقلید و علمای قم در منزل آیت‌الله سیداحمد زنجانی تجمع کردند تا در برابر این اتفاق موضع واحدی اتخاذ کنند که جملگی آنها به میدان آمدند و با صدور بیانیه‌های جداگانه با مردم همدردی کردند. 
مرحوم آیت‌الله‌‌العظمی گلپایگانی در اعلامیه‌ای ضمن محکوم کردن اقدامات رژیم اعلام کرد: «اقدام هیئت حاکمه به توقیف شخصیت بارزی مثل حضرت آیت‌الله خمینی و آیت‌الله قمی و سایر آیات و علما و مبلّغین محترم و قتل جمع کثیری از مردم مسلمان بی‌گناه، قلب مبارک حضرت ولی‌عصر(ارواحنا فداه) را جریحه‌دار و ملت شیعه را عزادار ساخت.» 
آیت‌الله نجفی‌مرعشی هم طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «مردم مسلمان غیور و با شهامت ایران و جهان! بدانید که یکی از آیات عظام و مجاهدین بزرگ عالم اسلامی را دستگاه جبار از تاریکی شب استفاده کرده و ایشان را از خانه خود غفلتاً بیرون و به جای نامعلومی برده است... ما بدین‌وسیله «هل من ناصر ینصرنا» گفته و تا آخرین لحظه استقامت خواهیم ورزید. خون ما رنگین‌تر از خون برادر عزیزمان حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی نیست و مادامی که ایشان را صحیح و سالم به دست ما ندهند، دست از اقدام برنمی‌داریم و تا آخرین قطره خون خود از حریم اسلام و قرآن دفاع خواهیم کرد.»
آیت‌الله‌العظمی حاج سیداحمد خوانساری از تهران در اطلاعیه‌ای این اقدام رژیم را موجب تأسف دانست و در پاسخ به ادعای رئیس ساواک وقت حسن پاکروان مبنی بر موافقت علما با اصلاحات شاه آن را نهایت گستاخی دانست. آیت‌الله‌العظمی بهبهانی نیز در تهران طی اطلاعیه‌ای «تعدی به ساحت علمای اعلام مخصوصاً حضرت آیت‌الله خمینی و سایر علما و کشتار بیرحمانه یک مشت مردم مسلمان بی‌دفاع را لکه ننگین سیاهی» اعلام کرد. 
آیت‌الله شیخ‌احمد آشتیانی و حاج‌شیخ محمدتقی آملی با صدور اطلاعیه‌ای مشترک در ضمن محکوم کردن دستگیری حضرت امام، به بافته‌های حسن پاکروان رئیس ساواک وقتی نیز پاسخ دادند و وحدت علمای بلده طیبه قم و نجف‌اشرف و مشهد مقدس و مرکز و شهرستان‌ها را در مخالفت با اعمال خلاف شرع دولت اعلام کردند. آیت‌العظمی حکیم از نجف نیز طی تلگرافی به آیت‌الله آشتیانی از وی خواست؛ «تنفر و استنکار شدید ما را به مسئولان امور از این روش و رفتار با عموم مؤمنین و خصوص طبقه روحانیین ابلاغ نماید.»
همچنین آیت‌الله العظمی خوئی با صدور پیامی هرگونه همکاری با دولت فعلی ایران را حرام اعلام کرد و آن را دولت خائن نامید. 
آیت‌الله العظمی شاهرودی هم با ارسال نامه‌ای به شاه از حوادث اخیر و دستگیری علمای اعلام، اعلام انزجار کرد و رهایی آیت‌الله‌العظمی خمینی را خواستار شد. ایشان عین همین تلگراف را نیز به آیت‌الله حاج‌شیخ مجتبی قزوینی به مشهد مخابره کرد. 
آیت‌الله‌العظمی سیدعبدالله شبستری با صدور اعلامیه‌ای شدید‌اللحن انحراف حکومت ایران به صهیونیسم و پیروی از خواسته‌های بهائیان را محکوم کرد و خواستار آزادی حامیان دین از زندان‌های استعمارگران شد. 
به جز مراجع،‌ علمای شهرها نیز هر کدام تلگرافی زدند و اطلاعیه‌هایی در حمایت از امام خمینی(ره) و محکوم کردن دستگیری وی و کشتار مردم بی‌دفاع صادر کردند. همچنین شورای مرکزی روحانیت تهران وقت با صدور بیانیه‌ای خطاب به ملت مسلمان ایران، به مردم رنجدیده،‌ پدران و مادران داغدیده تسلیت گفت و با ذکر فداکاری مردم به تبیین مسائل جاری کشور پرداخت و با رد ادعای شاه مبنی بر آتش زدن کتابخانه به دست مردم در روز 15 خرداد، اعلام کرد: «کتابخانه را کسی آتش می‌زند که چترباز و سرباز به دانشگاه می‌فرستد و تا می‌تواند می‌کشد و خراب می‌کند و سرمایه‌های علمی را نابود می‌سازد و استادان و دانشجویان را به زندان می‌فرستد و شکنجه می‌دهد.» مطالب گسترده‌ای از این قبیل مواضع در کتب اسناد انقلاب اسلامی به خصوص جلد اول آن درج شده که برای اطلاعات بیشتر می‌توان به آن منبع مراجعه کرد.


 مهدی حسن‌زاده/ تاريخ غرب مملو از جناياتي است که حتي بازخواني آن براي مردمان اين سرزمين باورپذیر نیست. نمونه برجسته آن جناياتي است که در ماجراي جنگ جهاني دوم اتفاق افتاده و همه قدرت‌هاي اروپايي حاضر در جنگ فهرستي طولاني از غارت و تجاوز و جنايت در کارنامه خود ثبت کرده‌اند.
مارتا هيلرز (۲۰۰۱ ـ۱۹۱۱) روزنامه‌نگار آلماني و نويسنده کتاب «زني در برلين» است. وي در اين کتاب جزئيات تجربياتش را در زمینه تجاوز جنسي در دوران اشغال ارتش سرخ بيان کرده است. کتاب براي اولين بار با نام مستعار در سال ۱۹۵۴ منتشر شد.
هيلرز در سوربن پاريس درس خواند، سپس به کل اروپا سفر کرد. به جز زبان آلمانی به زبان‌های فرانسه و روس هم حرف مي‌زد. در سال ۱۹۴۵، در زمان حمله شوروي به برلين او يک روزنامه‌نگار حرفه‌اي بود که مدتي نيز براي نازي‌ها کار کرده بود. کتاب وي در واقع روايتي است از رنج ساکنان برلين به هنگام اشغال به دست نيروهاي ارتش شوروي و خاطراتي که بر اساس آن در آن زمان او بارها مورد تجاوز سربازان ارتش سرخ قرار گرفت!
هيلرز پس از ازدواج در دهه ۱۹۵۰ روزنامه‌نگاري را رها و به سوئيس نقل مکان کرد. پس از استقرار در ژنو فرانسه خاطرات خود را دوباره به آلماني تجديد چاپ کرد. در فضاي جنگ سرد کتاب وي گاهي با پروپاگاندای ضد کمونيستي اشتباه گرفته شد. به هر حال، در آن زمان نوشته‌های وي خوانندگان بسیاری را جلب نکرد؛ شايد به دلیل اينکه برخي گمان مي‌کردند اين نوشته‌ها سبب شرم زنان آلماني مي‌شد يا اينکه ديگر زنان آلماني تجربيات مشابهي داشتند و نمي‌خواستند بار ديگر با خواندن اين رمان خاطرات تلخ را مرور کنند. تنها پس از مرگ مارتا در سال ۲۰۰۳ بود که کتابش پرفروش شد. در سال ۲۰۰۹ نیز فيلمي آلماني با عنوان «زني از برلين» ساخته شد. 
به گفته بي‌بي‌سي، اين فيلم تأثيري همه‌گير در آلمان داشت و سبب شد بسياري از زنان قرباني تجاوز جرئت کنند پا پيش بگذارند و داستان خود را روايت کنند.
واقعيت آن است که سربازان استالين در مسير رسيدن به پايتخت آلمان، به زنان بي‌شماري تجاوز کردند. پرداختن به اين موضوع اگرچه پس از جنگ به ندرت در آلمان غربي و شرقي انجام مي‌شد، تا همين امروز هم در روسيه يک تابو است. رسانه‌هاي روسيه همواره مسئله تجاوزها را رد مي‌کنند و آن را يک افسانه غربي مي‌خوانند. 
يکي از منابع بسياري که داستان را روايت کرده‌اند، خاطراتي است که يک افسر جوان شوروی از آن زمان نگاشته است. ولاديمير گلفاند، ستوان جواني يهودي از اهالي مرکز اوکراين بود که با وجود آنکه ارتش شوروي به دلايل امنيتي خاطره‌نويسي را ممنوع کرده بود، با شجاعتي مثال‌زدني خاطراتش را از سال 1941 مي‌نوشت. ولاديمير گلفاند در فوريه 1945، در نزديکي سد رودخانه «اودر» مستقر شد تا براي حمله نهايي به برلين آماده شوند. او شرح مي‌دهد چگونه رفقايش يک گردان از زنان مبارز را محاصره و مجبور به تسليم کرده‌اند. يکي از بي‌پرده‌ترين نوشته‌ها در خاطرات گلفاند در تاريخ 25 آوريل، يعني زماني که به برلين رسيده بود، نوشته شده است. وی به گروهي از زنان آلماني چمدان و بقچه به دست برمی‌خورد و به آلماني دست و پا شکسته از آنها مي‌پرسد که کجا مي‌روند و چرا خانه‌هاي‌شان را ترک کرده‌اند؟ او نوشته است: «آنها با چهره‌‎هاي هراسان به من گفتند در اولين شب ورود ارتش سرخ به برلين چه بلايي بر سرشان آمده است!» دخترک آلماني گفت: «به من تجاوز کردند. بدن بعضي‌هاي‌شان پر از زگيل بود، همه‌شان به من تجاوز کردند، بيشتر از 20 نفر.» و سپس به گريه افتاد. مادر بيچاره‌اش گفت: «آنها به دخترم جلوي چشم‌هايم تجاوز کردند. آنها ممکن است دوباره برگردند و به او تجاوز کنند. اين فکر همه را مي‌ترساند.»
همزمان که ارتش سرخ به سوي آنچه رسانه‌هاي شوروي «لانه ديو فاشيست» مي‌خواندند، پيش مي‌رفت، پوسترهایی نظامي‌ منتشر مي‌شد که سربازان را تشويق مي‌کرد خشم‌شان را نشان دهند. «سرباز! تو الآن در خاک آلمان هستي، وقت انتقام فرارسيده است.»
گستره اين تجاوزها چقدر بود؟ رقمي که اغلب ذکر مي‌شود، رقم خيره‌کننده صد هزار زن در برلين و دو ميليون نفر در کل آلمان است. اين عدد که محل مناقشه است، از سوابق پزشکي به جامانده از آن زمان استخراج شده است.
سقط جنين بر مبناي ماده 218 قانون جزايي آن زمان آلمان ممنوع بود؛ اما به دلیل وضعیت خاصي که تجاوزهاي گسترده در سال 1945 ايجاد کرده بود، يک اغماض براي اين زنان قايل شده بودند. مبتنی بر برخی اسناد موجود در فاصله ژوئن 1945 تا 1946، در مجموع 995 درخواست سقط جنين، در همين يک منطقه از برلين تأييد شده بود. اين پرونده‌ها شامل 1000 برگ کاغذ به رنگ‌ها و اندازه‌های گوناگون است. يک دختر با دست‌خطي بچه‌گانه، شهادت داده که در اتاق پذيرايي در مقابل چشمان پدر و مادرش به وی تجاوز شده است.
احتمالاً گستره تجاوزها هرگز آشکار نخواهد شد. خبرنامه‌هاي نظامي شوروي و دیگر منابع همچنان طبقه‌بندي شده هستند. بر اساس قانونی که پارلمان روسيه تصويب کرده است، هر کس اسناد روسيه از جنگ جهاني دوم را برملا کند، ممکن است با جريمه يا پنج سال زندان مواجه شود. «ورا دوبينا» يک تاريخدان جوان در دانشگاه علوم انساني مسکو، مي‌گويد تا پیش از فرصت مطالعاتي‌اش در برلين، هيچ اطلاعی از قضيه تجاوزها نداشته است. او مي‌گويد: «رسانه‌هاي روسيه واکنشي عصبي داشتند. مردم فقط مي‌خواستند از پيروزي پرشکوه ما در جنگ ميهني بزرگ بشنوند و حالا هم انجام پژوهش مناسب سخت‌تر شده است.»



 حميدرضا ميري/ در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد.
در ساعت 12 قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که 24 ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت، فرار یا کشته شدن نداشتند. به این طریق، نیروهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند. عراقی‌ها در حالی که دست‌ها را بر سر نهاده بودند و برخی هم قرآن و عکس امام علی(ع) را در دست داشتند و الموت لصدام می‌گفتند فوج فوج خود را تسلیم مي‌کردند.
در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران بر فراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد. به این ترتیب این شهر مقاوم که طی 35 روز پایداری و مقاومت در چهارم آبان ماه 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) اسارت، بار دیگر به میهن اسلامی بازگشت و پیکره پاک آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر شد.
رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزادسازی شهر، نماز شکر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه کردند. خبر آزادسازی خرمشهر به سرعت در همه‌جا طنین افکند و ملت ایران اسلامی را که مدت‌ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت‌بخشی بودند، غرق در شادی و سرور کرد. مردم به خیابان‌ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند. در پایان آن روز امت شهیدپرور ایران با حضور در مساجد، نماز شکر بجا آورد و با فرارسیدن شب، به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت‌بام‌ها ندای الله‌اکبر سر دادند.