آیت‌الله سیدمهدی میرباقری می‌گوید: عظمت حضرت معصومه(س) فوق تصور ماست، اما همين روايت حضرت رضا(ع) کافي است که فرمودند: «با شفاعت ايشان همه شيعيان من وارد بهشت مي‌شوند.» اين شأن، شأن حضرت زهراست و تعبير بسيار عجيبي است!... وقتي گفته مي‌شود حضرت معصومه(س) مقام شفاعت دارند؛ يعني جوري شفاعت ايشان را کرده‌اند که خودش مي‌شود «شفيع جنت»؛ يعني انسان را از صفات رذيله پاک مي‌کند و نفسش، نفس بهشتي است.

عثمان‌بن‌حنیف‌ـ 10

بخش زیادی از نامه حضرت امیر به عثمان‌بن‌حنیف خطاب به دنیا و مذمت دنیاگرایی است. حب دنیا و دل بستن به مال و زخارف دنیوی ریشه بسیاری از لغزش‌ها و انحرافات است و این خطر برای مسئولان و کارگزاران یک نظام دینی بیشتر است. مسئول دنیاطلب میل به اشرافی‌گری و رفاه‌طلبی خواهد داشت و خوی اشرافیت، انسان را به نفاق و ذلت خواهد کشاند و به تبع آن جامعه را به انحطاط می‌برد. 
لذا حضرت علی(ع) با تعابیری علیه دنیا چنین می‌گوید که؛ «اى دنيا از من دور شو، افسارت را به پشتت افكندم. من خود را از چنگال‌هايت رها كردم و از دام‌هايت بيرون افكندم و از آن پرتگاه‌ها كه بر سر راه من کنده‌ای، اجتناب کرده‌ام.» 
باید دقت شود که ریشه و منشأ این تعابیر حضرت، عملکرد عثمان‌بن‌حنیف به دلیل شرکت در یک جلسه مجلل است که فقرا در آن شرکت نداشتند. شاید یکی از پیام‌های این متن این باشد که ورود دنیاطلبی به قلب تدریجی بوده و از همین جلسات به ظاهر ناچیز شروع می‌شود. مسئول جامعه اسلامی باید راه تمام این رخنه‌ها به سمت دنیا را ببندد و حتی‌المقدور زهد پیشه کند. یکی از راه‌هایی که این مهم را در دل ثابت می‌کند یاد قیامت و عبرت از گذشتگان است؛ لذا حضرت (ع) در ادامه نامه تأکید می‌کنند: «آن گردن‌فرازانى كه با دليري‌هايت فريفتى، اكنون كجايند؟ آن مردمى، كه به زرق و برق‌هايت مفتون ساختى، چه شدند؟ آرى همه در گور خفته‌اند.» 
حضرت علی(ع) به دنیا و زیبایی‌های آن به گونه‌ای می‌نگرد که گویا اگر دنیا یک فرد بود، یک فرد مجرم گناهکار پلید بود که همگان از او متنفرند و از او دوری می‌کنند. 
اکنون این سؤال مطرح است که اگر حاکمان جامعه اسلامی این‌گونه از دنیا بریده شوند، آیا فساد و اختلاس و ارتشا و ظلمی صورت می‌گیرد؟ 
لذا اگر قرار است جامعه دینی اصلاح شود، باید ریشه کار را درست تشخیص داد و آن را درمان کرد. همین است که مولا موجبات شکست و پیروزی فرد را نوع مواجهه او با دنیا می‌داند و می‌گوید: «هر كس بر لغزشگاه تو پاى نهاد، سرنگون شد و هركس كشتى بر گرداب تو راند، غرقه گشت و هر كه از چنبر تو سر بيرون كشيد، پيروز شد.» 
مسئول زاهد و دنیاگریز از تشر دشمن و تحریم و تهدیدها هراسی ندارد و در برابر فشارهای ارباب زر و زور کمر خم نمی‌کند. اگر قرار است مسئولان به فکر محرومان و مستضعفان جامعه باشند، راهکار اول این است که خود شیفته دنیا نباشند و با فقر و نداری خو گرفته باشند.
این امور به تمرین و تلاش نیاز دارد و حضرت(ع) در ادامه به این نکته می‌پردازند که نفوس آدمی برای اینکه ساخته شود به ریاضت و ممارست نیاز دارد و تنها اعتقاد و شعار دادن کافی نیست: 
«آنكه از تو در امان مانده، باكى از آن ندارد كه روزگار بر او تنگ گيرد؛ زيرا دنيا در نظر او روزى است بر آستان غروب. از نزد من دور شو، در برابر تو سر فرود نمی‌آورم كه بر من سرورى جويى و زمام كارم را به دست تو نسپارم كه هر جا كه خواهى مرا بكشى. به خدا سوگند‌ـ تا مشيت خداوند چه باشد‌ـ كه نفس خويش را چنان پرورش دهم كه چون قرص نانى يابد شادمان شود و به جاى هر نانخورش به نمك قناعت ورزد و چشمانم را چنان به گريه وادارم كه سرچشمه اشكش بخشكد و سرشكش به پايان رسد.»



 محمد گنجی‌لیسار/ از بزرگان دین ما، از حضرات معصوم(ع) تا علمای تراز اول شیعه، نامه‌ها، وصایا، مکتوبات، بیانات و... ارزشمندی به ‌دست ما رسیده است. این بزرگان و اولیای الهی همگی سعی کرده‌اند در این آثار، تجربیات ارزشمند خود را برای دوستان و طالبان راه و باقی‌ماندگان‌شان به یادگار بگذارند. یکی از نمونه‌های عالی این آثار، نامه‌ اخلاقی‌ـ عرفانی حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی قاضی طباطبايی(ره) است.
«ایشان در ورود ماه ذي‌القعده يک مکتوبي، نامه‌اي دارند به دوستان‌شان، به مريدان‌شان و شاگردان‌شان... يک قصيده‌ خيلي شيوايي ايشان انشا مي‌کند که اول آن اين است: «تنبه فقد وافتکم الاشهر الحرم» [بیدار باش که ماه‌های حرام فرا رسیده است.]؛ اين قصيده را ايشان مفصل [گفته‌اند] و توصيه‌هايى دارند نسبت به شاگردان‌شان. فرصتى است براى ما، براى مردم که ان‌شاءالله از برکات اين ماه‌ـ که آغاز سه ماه متوالى حرام است‌ـ بهره ببريم.»(بیانات در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، 13/6/1393)
اما توصیه‌های آیت‌الله قاضی عبارتند از: 1ـ بجا آوردن فرایض و نوافل روزانه، به ویژه نماز شب که چاره‌ای از آن نیست؛ 2ـ توبه‌ مخصوص در آغاز ماه و دوری جستن از گناهان صغیره و کبیره؛ 3ـ بجا آوردن نماز توبه‌ یک‌شنبه‌ ماه ذی‌قعده؛ 4ـ پرهیز از هتک حرمت‌ها؛ 5ـ تلاوت قرآن کریم با صدای نیکو و حزن‌انگيز به هنگام شب، حداقل يک جزء؛ 6ـ انجام وردهای معمول و سجده‌ روزانه؛  7ـ زیارت هر روزه‌ مشاهد مشرّفه یا رفتن به مساجد؛ 8ـ دعای فرج حضرت حجت(عج)؛ 9ـ خواندن تسبیحات حضرت فاطمه زهرا(س) پس از نمازهای واجب؛ 10ـ خواندن زیارت جامعه‌ کبیره در هر روز جمعه؛ 11ـ ملاقات زیاد دوستان مؤمن و نیکوکار؛12ـ زیارت اهل قبور یک روز در میان.


راه و رسم اصلاح عادات و رفتارهاي ناشايست همسران


 کبري فرشچي/مرد خسته است، اخم‌هايش را در هم کشيده و با چهره‌ای عبوس وارد خانه مي‌شود. خانم خانه هم شايد به همان اندازه خسته است. اگر آقا ساعت کاري دارد و صبح از خانه بيرون مي‌رود و غروب به خانه باز مي‌گردد، اما خانم خانه نه تنها در ساعاتي که آقا در خانه نيست مشغول کار است و امور خانه را رتق و فتق می‌کند، بلکه با حضور وی هم همچنان مشغول دست افزون بر این گاهی وقت‌ها هم به جاي لبخند و همراهي همسرش باید بدخلقي‌هاي او را هم تحمل کند. البته گاهي هم خانم بدخلق و نامهربان مي‌شود. خلاصه اینکه، هر یک از همسران ممکن است رفتارها يا عاداتي را بروز دهند که موجب نارضايتي طرف مقابل ‌شود که براي شيرين شدن زندگي لازم است اين عادات کنار گذاشته شوند. اما اين ماجرا آدابي دارد.
حکايت بد‌خلقي‌هاي برخی آقايان و چگونگي برخورد خانم‌ها با اين رفتار از جمله مواردي است که خيلي وقت‌ها خانم‌هاي خانه با آن مواجه هستند؛ اينکه چگونه بايد با همسر بدخلق خود کنار بيايند تا بداخلاقي‌ها و خستگي‌هایش عرصه را به کام خانواده تنگ نکند و فضاي خانواده را دچار تشنج نسازد؟ خيلي وقت‌ها خانم‌ها با خودشان فکر مي‌کنند که آیا در برابر بداخلاقی‌های شوهرشان، آنها هم بايد مقابله‌به‌مثل کنند و رفتاري تند داشته باشند؟ يا اگر بنا بر انتقاد باشد بايد اين انتقاد چگونه باشد تا به جاي حل اختلاف، دامنه آن را شعله‌ورتر نکنند. در نقطه مقابل نيز گاهي همين احساسات براي مرد پيش مي‌آيد. 

آغاز راه 
برخلاف تصور بسياري از زن و شوهرها ازدواج تازه آغاز راه است و بايد تلاش بی‌وقفه‌ای را براي ايجاد تفاهم و آرامش در محيط خانه آغاز کرد تا زندگي‌اي که با شیريني آغاز شده همچنان شيرين باقي بماند. به بيان ديگر، ازدواج آغاز مسئوليت‌هاي زوجين است و اختلاف‌سلیقه‌ها، ‌شخصيت‌هاي گوناگون دو طرف و مسائلي از اين قبیل تازه فرصت خودنمايي پيدا مي‌کنند. 
براي حل‌وفصل چنين چالش‌هايي تنها راهکارهاي موجود؛ توجه، هنرمندي، ‌شهامت، ‌اغماض و انتقاد صحيح و از روي صفا و صميميت است که مي‌تواند همچون خورشيدي روابط زن و شوهرها را گرم کند و ابرهاي تيره اختلاف سلیقه‌ها را از سیمای زندگي زناشويي بزدايد. 

نياز به تأیید و تحسين 
انسان‌ها همواره به تحسين و تأیید نياز دارند. اين موضوع درباره زن و شوهرها نيز صادق است. زن و مرد در زندگي مشترک هدفي دارند که تحسين و تأیید طرف مقابل مي‌تواند آنها را در دستيابي به اين اهداف دلگرم کند. حالا با چنين ديدگاهي وقتي زن و مرد در يکديگر عيب و ايرادي را مشاهده مي‌کنند که مي‌تواند آنها را ناراحت يا خشمگين کند، بايد پيش از هر چيز با خود فکر کنند که آيا رفتار طرف مقابل واقعاً اين قدر بد و ناراحت‌کننده بوده است، يا اين ناراحتي ناشي از حساسيت آنهاست. 
پاسخ به اين پرسش مي‌تواند بسيار مؤثر و کليدي باشد. اما اگر واقعاً رفتار طرف مقابل نادرست است و به تغيير نیاز دارد، آيا ما باز هم حق داريم عصباني شويم و پرخاشگري کنيم؟ به طور حتم پاسخ به اين پرسش مثبت نيست؛ چرا که حتي در صورت وجود عيب و ايراد در طرف مقابل در دوران بعد از ازدواج بايد زوجين به يکديگر کمک کنند تا اين مشکل برطرف شود، نه اينکه نسبت به يکديگر پرخاشگر و عصباني باشند و فاصله ميان خودشان را بيشتر کنند. با تمام اينها اما گاهي اوقات لازم است تا از يکدیگر به صراحت انتقاد کنيم. اما براي چنين انتقادي هم نبايد فراموش کرد؛ «وقتي احساسات شديد و عصبانيت زياد بر وجودتان حاکم شده است از تصميم گرفتن و هرگونه انتقاد بپرهيزيد.» اين توصيه دين مبين اسلام است که می‌تواند تضمين‌کننده سلامت در زندگي و به خصوص زندگي زناشويي باشد. اما دليل چنين توصيه‌اي چيست؟

در هنگام عصبانيت انتقاد نکنيد
انتقاد در حالت عصبانيت از رفتار و گفتار طرف مقابل، جنبه حمله و تهاجم پيدا مي‌کند و در برابر اين حمله طبیعتاً طرف مقابله نيز واکنش‌هایی از قبيل طفره رفتن،‌ دفاع يا انتقام را نشان می‌دهد. همه اينها در نهايت موجب مي‌شود تا انتقاد شما نه تنها گرهي از کار باز نکند؛ بلکه خود مشکلي را بر مشکلات موجود بيفزايد و سرآغاز يک اختلاف تازه شود.
به خاطر داشته باشيد؛ انتقاد در سايه روابط صميمي زن و شوهر است که مي‌تواند معجزه کند. انتقاد سازنده هم انتقادي است که توام با حسن‌نيت باشد و به منظور اصلاح امور و نه در قالب تعرض و با نيش و کنايه بيان شود. اما چه موقع بايد از همسرمان انتقاد کنيم؟

هر سخن‌ جایی
 و هر نکته مکانی دارد
انتقاد حتي اگر سازنده باشد، موقع دارد. طبیعتاً وقتي همسر شما پس از يک روز سخت از سر کار برگشته و اخم‌هايش در هم است، موقع مناسبي براي انتقاد نيست. بايد صبور باشيد و هنگامي را برای انتقاد کردن انتخاب کنيد که طرف مقابل شما حال و روز خوبی داشته و سرحال باشد. لحن شما هم براي انتقاد بسيار مؤثر است. طبیعتاً بايد با لحني دلسوزانه انتقاد کنيد و حتي از خود همسرتان راه‌حل و نظر بخواهيد. خيلي وقت‌ها ممکن است همسر شما تصورش را هم نکند که يک رفتار يا عادتش براي شما ناراحت‌کننده است و نياز داشته باشد تا از منظر شما به اين موضوع نگاه کند، به همين دلیل هم هست که خيلي وقت‌ها خود فرد انتقادشونده از دل انتقاد به راه‌حل مناسب براي اصلاح وضعيت دست مي‌يابد. 
از آنجا که اغلب مسئوليت زندگي بر دوش مردان است، آنها خيلي وقت‌ها از نظر روحي و جسمي خسته‌اند و اين زن است که مي‌تواند روح و جسم شوهرش را تقويت کند و اگر نياز به انتقاد هست در چنين شرايطي انتقادش را مطرح کند. آقايان نياز دارند حس کنند قهرمان زندگي خانواده و همسر خود هستند، پس لازم است خانم خانه همسرش را تشويق کند و کارهاي برجسته‌اي را که وي در طول زندگي مشترک‌شان انجام داده يادآوري کند. همچنين هيچ‌گاه در حضور ديگران از همسر خودتان انتقاد نکنيد. انتقاد در حضور ديگران فرزندان يا خويشاوندان موجب ايجاد حس سرشکستگي در مرد مي‌شود و وي نسبت به همسرش احساس بي‌مهري و چه بسا لج‌بازی مي‌کند. 


در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از خانواده، به‌ واحد بنیادین جامعه یاد شده و پاسداری از قداست آن برعهده حکومت اسلامی گذاشته شده است. قانون در این‌ باره می‌گوید: «از آنجا که خانواده واحد بنیادین جامعه اسلامی است، ‌همه قوانین و مقررات و برنامه‌ریزی‌های مربوط، باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.»
«کتاب موریانه در خانه: آسیب‌شناسی خانواده در جامعه معاصر ایران» نوشته ابراهیم شفیعی‌سروستانی، ضمن شناسایی آسیب‌‌های خانواده در ایران، راهکارهای رفع آن را بررسی می‌کند.
در بخشی از این اثر می‌خوانید:
یکی از نتایج توسعه اقتصادی، اختلال در امر خانواده و روابط خانوادگی است. طی قرن‌ها، نقش عمده خانواده، انتقال ارزش‌های جامعه از یک نسل به نسل دیگر بود. به وسیله خانواده، فضایل صریح و ضمنی جامعه به جوان‌ترها و کودکان منتقل می‌شد. در این کانون گرم و پرمحبت، کودکان و نوجوانان از عشق و عاطفه بهره‌مند می‌شدند و احساسات و امیال عاطفی آنان تربیت می‌شد. معلومات و دانستنی‌ها به وسیله خانواده، به جوانان انتقال می‌یافت و احترام به آرمان‌ها و فضایل انسانی در آنان ایجاد می‌گردید. بالأخره خانواده، مهد اولیه روابط اجتماعی و مکتب مبادلات و ارتباطات انسان‌ها با یکدیگر بود. هنوز هم عده‌ای از مردم برای خانواده، همین نقش را قائلند؛ ولی متأسفانه تعداد این افراد رو به کاهش است. شکاف‌های فراوانی در روابط خانوادگی به وجود آمده و اساس خانواده متزلزل شده است. هدف ما در اینجا، قضاوت درباره این امر نیست؛ بلکه منظور ما بررسی نتایج این شکاف‌هاست. آنچه از مجموع مطالعات به دست آمده و می‌توان به صراحت اظهار کرد، آن است که دو خطر عمده، خانواده را تهدید می‌کند. این دو خطر عبارتند از: «تنهایی» و «سکوت». 
ناگفته پیداست خانواده‌هایی که در مقابل خطراتی که آنها را تهدید می‌کند، مغلوب می‌شوند، جوانان‌شان بیش از پیش، به بزهکاری و خشونت رو می‌آورند.


برادر حاج‌احمد متوسليان مي‌گويد: مادر شهادت حاج‌احمد را رسماً قبول کردند و سال گذشته آب پاکی را روی دست ما ریختند و گفتند من هم حاج‌احمد را به خدا برگرداندم و هیچ‌گونه توقعی ندارم و با خدا معامله کردم.


 دکتر مجيد ابهري/ مساجد به مثابه اصلی‌ترین سنگر آموزش و ترویج باورهای دینی از صدر اسلام تاکنون نقش مؤثری در زمینه فرهنگ‌سازی و توسعه ارزش‌های معنوی داشته است. 
ایجاد پیوند بین خانواده، مدرسه و مسجد می‌تواند مثلث مقابله با تهاجم فرهنگی را ایجاد کرده و در شرایط دشوار حاضر که شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی همچون سونامی گسترده سبب انتقال ویروس‌های فرهنگی به جامعه می‌شوند با آنها مقابله کنند.
والدین در جایگاه اصلی‌ترین الگوهای تربیتی اگر فرزندان خود را از کودکی به همراه خود به مساجد ببرند، آنها نیز این حسنه را به مثابه یک روش تربیتی ادامه خواهند داد.
در این میان روحانیون در جایگاه پیشقراولان و آموزگاران روحی و معنوی جامعه همواره ارتباط مستقیمی با مردم داشته و به خاطر اعتماد اجتماعی به آنها همواره در جایگاه آموزگار، مشاور و روحانی نقش‌ خود را ایفا کرده‌اند.
متأسفانه بخشی از جامعه ما فقط در مراسم ختم یا ترحیم وارد مساجد می‌شوند و دیگر حضوری از آنها در این مکان مقدس دیده نمی‌شود، اين در حالي است که با توجه به نقش مهم مساجد در زمینه پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی می‌توان حساب ویژه‌ای روی آن باز کرد و در بحث پیشگیری از اعتیاد، مبارزه با معتادان و همچنین آموزش مهارت‌های زندگی و اجتماعی به نوجوانان و جوانان به ویژه در ایامی مانند محرم و ماه مبارک رمضان می‌توان به آن امید داشت.
 حضور روحانیون متخصص با توجه به تسلط آنها به علوم روز می‌تواند برای هر محله و منطقه‌ای سودمند باشد؛ یعنی هر مدرسه یک روز در هفته دانش‌آموزان خود را به مساجد ببرد یا از روحانیون دعوت کند که در مقام مشاور فرهنگی و دینی در مدارس حضور یابند و احکام و ارزش‌های معنوی را به فرزندان جامعه آموزش دهند.
گروه «زندگی» صبح صادق آماده است تا پلی بین شما خوانندگان با مشاوران خبره و امین ایجاد کند. سؤالات خود را از طریق سامانه پیامک 3000990033 برای ما ارسال کنید.