نماینده ولی‌فقیه در سپاه


 حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی گفت: زمان آن فرا رسیده که روحانیت با غیرت دینی و روحیه جهادی همیشگی به میدان بیاید و از اسلام دفاع کند؛ پاسداران و بسیجیان ما نیز محکم ایستاده‌اند و باور و اعتقاد قلبی آنان این است که «سر می‌دهیم، اما دین و انقلاب نمی‌دهیم.»
به گزارش خبرنگار صبح صادق حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عبدالله حاجی‌صادقی در دومین روز از برگزاری نخستین اجلاس اساتید و نخبگان بسیجی حوزه‌های علمیه، از روحانیون به پرچمداران بصیرت و فرماندهان جبهه‌های جدید مقابله با استکبار یاد کرد و گفت: «یکی از برجسته‌ترین امتیازات روحانیون شیعه درک صحیح، دقیق و جامع از خطرات، تهدیدها و آسیب‌های متوجه اسلام و دفاع جانانه از آن بوده است و این مأموریتی است که روحانیون در طی ادوار مختلف بر دوش داشته‌اند.»
وی از انقلاب اسلامی ایران به عنوان احیاگر اسلام ناب یاد کرد و گفت: «این انقلاب با ماهیت دینی شکل گرفت، اما اسلام ناب را حیات دوباره بخشید و استکبار جهانی که با این شرایط جدید، حیات و هیمنه استکباری خود را با خطر و تهدید مواجه می‌دید، با تمام توان و ظرفیت به میدان آمد تا با انقلاب اسلامی مقابله کند.»
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی موجودیت انقلاب اسلامی را زنده، پویا و در حال حرکت، پیشروی و اثرگذاری توصیف کرد و افزود: «به همین دلیل است که این انقلاب دشمن دارد؛ در صورتی که آثار حیات انقلاب از بین رفته یا کارکردهای خود را از دست دهد، دیگر این انقلاب دشمن نخواهد داشت.»
وی تقابل جبهه استکبار با انقلاب اسلامی را پایان‌ناپذیر دانست و خاطرنشان کرد: «دعوای ما با استکبار بر سر سرزمین نیست؛ بلکه این تقابل، در موجودیت و مبتنی بر مبانی فکری و اعتقادی است.»
نماینده ولی‌فقیه در سپاه در ادامه با بیان اینکه از جبهه استکبار نباید انتظاری جز دشمنی داشت، گفت: «دشمنان انقلاب اسلامی به تعبیر رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) امروز جبهه نامتجانسی را متشکل از آمریکا به عنوان سردمدار نظام سلطه، صهیونیست‌ها، برخی حکام کشورهای عربی، منافقین، متحجران داخلی و... علیه انقلاب اسلامی تشکیل داده‌اند.»
وی افزود: «جبهه استکبار با وجود ناکامی و شکست در تمامی عملیات‌ها و حملات علیه انقلاب، به دنبال استحاله و نابودی حقیقت انقلاب اسلامی از درون است و این جبهه نامتجانس برای ضربه زدن به انقلاب ما به دنبال آن است که ارکان و عناصر ماندگاری انقلاب را با کارگردانی و پشتیبانی فکری و عملی برخی انقلابیون و به دست آنان بشکند.»
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی در ادامه با اشاره به ارکان و عناصر ماندگاری انقلاب گفت: «موتور محرکه انقلاب، اسلام است، راهبر این حرکت رهبری و ولایت بوده، حضور و مشارکت مردمی به عنوان عاملی اقتداربخش، تضمین‌کننده حرکت انقلاب می‌باشد و روحیه و فرهنگ مبارزه با استکبار و ظلم‌ستیزی بعد سلبی انقلاب اسلامی را تشکیل می‌دهد.»
وی در ادامه تصریح کرد: «جریان سلطه و استکبار برای استحاله و آسیب رساندن به ارکان انقلاب از درون، دو راهبرد انحراف فکری و اعتقادی و تحول ارزش‌ها را در پیش گرفته و برای هر یک از آنها طرح‌های عملیاتی پیش‌بینی کرده‌اند.»
 نماینده ولی‌فقیه در سپاه با بیان اینکه جبهه استکبار در ایجاد فتنه و انحراف فکری و عملی از انواع اقدامات سخت و نرم فروگذار نکرده است، گفت: «تغییر جهت‌گیری مطالبات، گرایش‌ها و خواسته مردم و تبدیل آن از خواسته‌های ارزشی به مطالبات مادی، تغییر ذائقه سیاسی نخبگان و مسئولان از گفتمان مقاومت به گفتمان سازش، تغییر تقابل اعتقادی و مبنایی به تقابل استراتژیک و راهبردی، تلاش برای تضعیف محوریت ولایت و تضعیف اقتدار و عزت ملی در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی، امنیتی و علمی از جمله اقدامات راهبردی و عملیات‌های جبهه استکبار در مقابله با انقلاب الهام‌بخش اسلامی است.»
وی با بیان اینکه، دشمن در صدد انقلابی‌زدایی از مفهوم انقلاب است، گفت: «دشمن این راهبرد را با تغییر در مفاهیم و اصطلاحات مانند مفهوم انقلاب، آزادی، اعتدال، منافع ملی و نیز تغییر در شخصیت‌ها، نهادهای برآمده از انقلاب و انقلابی‌زدایی از مدیران و کارگزاران با جدیت دنبال می‌کند.»
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی دوقطبی‌سازی و القای تقابل‌های دروغین از جمله استقلال یا توسعه، آرمان‌گرایی یا منافع ملی و... را اقدام دیگر دشمن علیه انقلاب اسلامی توصیف کرد و گفت: «حمایت از جریان‌ها و گروه‌های غربگرا و در مقابل منزوی کردن جریان‌های انقلابی و مقبولیت‌زدایی از نهادهای انقلابی را می‌توان از دیگر اقدامات دشمن علیه انقلاب اسلامی دانست.»
 نماینده ولی‌فقیه در سپاه در بخش دیگری از سخنانش با برشماری نقش و جایگاه روحانیون در صحنه تقابل با دشمن، تصریح کرد: «خودباوری و اعتمادبه‌نفس با بهره‌گیری از ظرفیت‌های مادی و معنوی، مجاهدت علمی در پاسخگویی و دفع و رفع شبهات، بصیرت‌افزایی نسبت به اهداف و نقشه‌های دشمن، تلاش علمی و عملی برای تقویت ارکان و عناصر ماندگاری انقلاب، صراحت، شجاعت و قاطعیت در برابر دشمن، مطالبه‌گری، تقویت روحیه جهادی و انقلابی، تبیین پیامدهای شوم تکیه بر دشمن، تقویت ولایت‌محوری و انسجام و وحدت، به نمایش گذاشتن عظمت و قدرت نظام اسلامی و گسترش فرهنگ و گفتمان بسیجی از جمله انتظارات مهمی است که روحانیون حوزه و دانشگاه در قامت پرچمداران بصیرت باید با نقش‌پذیری آگاهانه و عالمانه رسالت خود را در این باره به انجام برسانند.»
وی در ادامه تصریح کرد: «باور اینکه جبهه استکبار با اصل انقلاب اسلامی و ملت ایران دشمنی داشته و آمریکا همچنان شیطان بزرگ است و نباید به او اعتماد کرد و خوش‌بین بود، از دیگر اقدامات مهمی است که روحانیون در تبیین آن باید کوشا باشند.»
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی در پایان با تأکید بر اینکه امروز ایران اسلامی از توانمندی، ظرفیت و اقتدار بسیار مطلوبی برخوردار است و دشمن نیز به خوبی از قدرت ما اطلاع دارد، گفت: «زمان آن فرا رسیده که روحانیون با غیرت دینی و روحیه جهادی همیشگی به میدان آمده و از اسلام دفاع کنند؛ پاسداران و بسیجیان ما نیز به عنوان حافظان انقلاب اسلامی، با اتکال به خداوند متعال و گوش به فرمان رهبری، محکم ایستاده‌اند.»



دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
دونالد ترامپ وقتی پا به کاخ سفید گذاشت، چنین پنداشت که عملکردش در قبال جمهوری اسلامی و ملت ایران، متفاوت خواهد بود و کاری را که رؤسای پیشین موفق به انجامش نبودند، او به نتیجه خواهد رساند. بر اساس همین نوع خود برترپنداری، ترامپ طرح براندازی یا به تسلیم کشاندن جمهوری اسلامی را طراحی و با خارج شدن از برجام آن را وارد مرحله اجرا کرد. ادبیات ترامپ و تیم تندرو وی در کاخ سفید، به گونه‌ای شکل گرفت که آنان، پیروزی خود بر اساس طرح مذکور را قطعی تلقی کردند و هیچ تردیدی نسبت به نتیجه طرح براندازی یا به تسلیم کشاندن جمهوری اسلامی ایران در برابر خود نداشتند. اما نکته قابل توجه در این میان، اظهارنظرات رهبر معظم انقلاب نسبت به گنده‌گویی‌های ترامپ و آمال و آرزوهای کودکانه وی در قبال انقلاب اسلامی و ملت ایران بود. رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی از زمان ورود ترامپ به کاخ سفید و آغاز خط‌ونشان کشیدن‌هایش علیه ملت ایران، سرنوشت وی را همانند رؤسای‌جمهور پیشین آمریکا پیش‌بینی کرد. معظم‌له در دیدار سران قوا و جمعی از مسئولان و کارگزاران نظام در ماه مبارک رمضان سال جاری، با اشاره به تکرار تعبیر «براندازی» در سخنان مقامات آمریکایی فرمودند: «این تعبیر، جدید نیست و مقامات آمریکایی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، آن را به کار می‌بردند. حتی همان رئیس‌جمهوری که می‌گفت به دنبال براندازی نیستم، به دنبال براندازی بود و نیت و اهداف او نیز مشخص شد.» رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از تشریح سیاست تمامی رؤسای‌جمهوری آمریکا مبنی بر براندازی جمهوری اسلامی و ناکامی آنان، با تأکید بر اینکه بر اساس سنت الهی، در شکست دشمن هیچ تردیدی وجود ندارد، خاطرنشان کردند: «سرنوشت رئيس‌جمهور کنونی آمریکا، بهتر از سرنوشت اسلاف خود همچون بوش و ریگان نخواهد بود و همانند آنها در تاریخ گم خواهد شد.»
بررسی‌ها نشان می‌دهد، طرح ترامپ خیلی زودهنگام با شکست مواجه شد و هم‌اکنون نشانه‌های این شکست آشکار شده است. در طرح چهار مرحله‌ای آقای ترامپ، این‌ چنین تصور شده بود که در ۱۳ آبان سال جاری، صادرات نفت ایران به صفر خواهد رسید و به نوعی جمهوری اسلامی ایران در محاصره کامل قرار خواهد گرفت. بر اساس این طرح، آمریکایی‌ها با سه نوع فشار اقتصادی، روانی و عملی، به دنبال آن بودند که چهلمین سال انقلاب اسلامی را به گمان خود، به سال پایانی عمر جمهوری اسلامی ایران تبدیل کنند. بر اساس این طرح که مرحله اول آن با خروج از برجام کلید خورد، آمریکایی‌ها برای به محاصره درآوردن ایران و به صفر رساندن صادرات نفت کشورمان، دوره‌گردی برای متقاعدسازی دیگران برای  فشار به جمهوری اسلامی را گام یا مرحله دوم تعریف کردند.
دیدارهای فشرده مقامات آمریکایی‌ با سران دیگر کشورها و از جمله دیدار ترامپ با پوتین، با همین هدف طی هفته‌های گذشته انجام گرفت. اما نکته مهم در تمامی این دیدارها، پاسخ‌هایی بود که مقامات دیگر کشورها در قبال درخواست‌های آمریکایی‌ها مبنی بر فشار بر ایران مطرح کرده بودند که تمامی این پاسخ‌ها، حکایت از شکست طرح آمریکا دارد.
نمونه‌هایی از مواضع کشورهای مؤثر برای تحریم ایران عبارت است از:
۱ـ مواضع روس‌ها پس از دیدار ترامپ با پوتین؛ ولادیمیر پوتین در دیدار با ترامپ ضمن ابراز ناخرسندی از خروج آمریکا از برجام، بر تداوم همکاری با ایران تصریح کرد. در پی این دیدار تمامی رسانه‌های روسی و غیر روسی، از ناکامی ترامپ برای متقاعدسازی روسیه جهت  فشار بر ایران خبر دادند. شفاف‌ترین موضع روسیه را در قبال خواسته‌های آمریکایی‌ مبنی بر فشار بر ایران، «لوان جاگاریان» سفیر روسیه در تهران اتخاذ کرد. وی در مصاحبه‌ای با یک رسانه روسی گفت: «ایران کشوری نیست که شما بتوانید روی آن فشار اعمال کنید.                                                      ایران کشوری بزرگ است که یک سیاست خارجی مستقل را دنبال می‌کند. کار کردن با ایرانی‌ها تنها از طریق متقاعدسازی امکان‌پذیر است. فشار روی ایران نتیجه معکوس می‌دهد.» سفیر روسیه در زمینه تداوم روابط تجاری با ایران هم در این مصاحبه می‌گوید: «روابط تجاری و اقتصادی ما به صورت فعالانه در حال گسترش است، ما چندین پروژه عظیم داریم.»
۲ـ چینی‌ها با صراحت اعلام کردند، از سیاست تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه جمهوری اسلامی حمایت نخواهند کرد و به همکاری‌های خود با ایران ادامه خواهند داد. سخنگوی وزارت خارجه چین در پی فشارها و درخواست‌های آمریکا مبنی بر فشار علیه ایران اعلام کرد: «پکن مخالف تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران به ویژه در بحث فروش نفت ایران است و با این تحریم‌ها همراهی نمی‌کند.»
۳ـ چندی پیش یک هیئت آمریکایی‌ متشکل از مقامات وزارت خارجه و خزانه‌داری آمریکا، در دیدار با مقامات ترکیه تلاش کردند آنها را به رعایت تحریم‌ها علیه ایران ترغیب کنند، اما پس از  این دیدار، وزارت خارجه ترکیه با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد: «ایران همسایه و شریک مهم منطقه‌ای ما است.» مقامات ترکیه بارها تأکید کرده‌اند که از تحریم‌های آمریکا علیه ایران پیروی نخواهند کرد و روابط تجاری خود با تهران را به خاطر واشنگتن بر هم نمی‌زنند.
مواضع مذکور و دیگر مواضع مشابه اتخاذی از سوی دیگر کشورها، نشان می‌دهد طرح محاصره اقتصادی ایران، طرحی از پیش شکست خورده است. ایران کشوری است که به لحاظ موقعیت ژئوپلیتیکی و توانمندی‌های بالایش، محاصره‌ناپذیر است.
ترامپ و تیم متوهم همراهش به زودی این واقعیت را درک خواهند کرد. آنان به زودی خواهند فهمید که جمهوری اسلامی ایران، قدرتی ماندگار است؛ آن هم نه در سطح منطقه، بلکه قدرتی تعیین‌کننده در مقیاس جهانی خواهد بود.


مهدي سعيدي
روزنامه نگار
به دلايلی متعدد این روزها بازسازي تشکيلاتي اصلاح‌طلبان به اولويت اول اين جريان تبدیل شده و بسياري از فعالان اين اردوگاه به آن پرداخته‌اند:
1ـ پس از فتنه 88 اين جريان هنوز نتوانسته سامان تشکيلاتي مشخصي به خود بگيرد. در طول اين ايام نيز فعاليت‌هاي سياسي بيشتر از آنکه محصول تشکيلات باشد، برآمده از عزم و اراده و ريش‌سفيدي افراد بوده است.
2ـ از تشکيلاتي چون «شوراي‌عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان»، «شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات» و... نيز مدتي است اعتبارزدايي شده و آنقدر حرف و حديث درباره آنها بسیار است که جايگاه مؤثر خود را از دست داده‌اند.
3ـ نسل‌ جدید ساختارها و سلسله‌ مراتب کهنه و پوسيده اين جريان را به چالش کشيده است. آنان خواهان سهم خود در مديريت و بازنشستگي تصمیم‌گیران پیر هستند.
4ـ جریان نو اصلاح‌طلبی عامل دیگر است که گاه حالت انتقادي به گذشته دارد و گاه فارغ از گذشته، افقي پيش روي اصلاح‌طلبي ترسيم مي‌کند که به مذاق ريش‌سفيدان و پيشکسوتان خوش نمي‌آيد!
5ـ ناکامي‌هاي دولت مورد حمايت اصلاح‌طلبان در حل مشکلات کشور نيز موجب اعتبارزدايي از اين اردوگاه شده است! به واقع بخشي از وضع نامطلوب موجود از نگاه هواداران، در ناکارآمدي مجموعه اصلاح‌طلبان ريشه دارد.
6ـ تلاش براي مرزبندي با جريان اعتدال و حضور با هويت مستقل در انتخابات مجلس يازدهم و رياست‌جمهوري دوازدهم، نيز عامل ديگري است که بازسازي تشکيلاتي اين جريان را ضرورت بخشيده است؛ چراکه وضعيت نابسامان تشکيلاتي کنوني جوابگوي رقابت حساس سال ۸۹۳۱ و ۰۰۴۱ نخواهد بود.
موارد فوق کافي است تا اصلاح‌طلبان را به تحرک جدي وا دارد که هر چه زودتر سامان درون‌گروهي را کليد بزنند. اما معضل اصلي در اين ميان آن است که وحدت نظري مشخص براي عبور از وضع موجود وجود نداشته و طيف‌هاي مختلف اين اردوگاه هر يک به الگويي متفاوت معتقدند که اين اختلاف خود مانعي براي حرکت به جلو محسوب می‌شود. امروز حداقل چهار ايده در فضاي گفتماني اصلاح‌طلبي براي ساماندهي به اين تشکيلات شکل گرفته که جمع ميان آنها ممکن نخواهد بود. 
طيفي از اين جريان و به طور خاص مصطفي کواکبيان و حزب مردم‌سالاري، مدت‌هاست که ايده «پارلمان اصلاحات» را مطرح کرده و دنبال می‌کنند و به بهانه‌هاي مختلف از آن سخن مي‌گويند! حزب کارگزاران سازندگي نيز متفاوت از ديگران طرحي براي اردوگاه اصلاح‌طلبان در دست تدوين دارد که محمد عطريانفر آن را «مجمع ملي اصلاح‌طلبان» ناميده است؛ طرحي که طراحانش آن را فراتر، جامع‌تر و عميق‌تر از پارلمان اصلاحات مي‌دانند. شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان نيز که قرار بود صرفاً براي انتخابات مجلس دهم نقش‌آفرينی کند، همچنان در ميان اصلاح‌طلبان هوادار دارد.
در اين ميان آخرين ايده نو ايده تشکيل «هسته سخت» است که سعيد حجاريان مطرح کرده است. او معتقد است: «جبهه اصلاحات بايد هسته سختي‌ـ نه به شکل فردي، يعني ممکن است خاتمي در آن باشد يا نباشدـ شامل عده‌اي سالم، پاک و قدرتمند باشد، البته مي‌شود انواع هاله‌ها يا حلقه‌هايي را دور آن کشيد، حتي برسد به اعتدالگرايان و راست‌ها(اشاره به اصولگرايان) ما مي‌خواهيم کار جبهه‌اي بکنيم؛ اگر هسته کار جبهه‌اي سخت نباشد، جبهه «وا» مي‌رود.» 
ايده متناقض آن را بلافاصله محمدرضا تاجيک ارائه داد که در گفت‌وگويي انتقادي از تشکيل «هسته نرم» به جاي «هسته سخت» چنین سخن گفت: «منظورم از هسته نرم اين است که بايد از پوسته مرکزي ژنرال‌هاي اصلاح‌طلبي عبور و براي ورود يک نسيم، فکر جديد، نخبگان جديد فضايي باز کنيم؛ اجازه دهيم در آن هسته چرخش نخبگان صورت بگيرد.»

در اولین اجلاس بسیج اساتید و نخبگان حوزه‌های علمیه کشور مطرح شد


 حسن ابراهیمی/ رئیس دفتر عقیدتی‌ـ سیاسی فرماندهی کل قوا گفت: «دشمن امروز درصدد استحاله نظام اسلامی ایران با استفاده از ابزار جنگ نرم است که روحانیون به منزله افسران این عرصه می‌توانند ایفاگر نقش‌های تعیین‌کننده‌ای باشند.» به گزارش خبرنگار صبح صادق، حجت‌الاسلام والمسلمین علی سعیدی در آیین اختتامیه این اجلاس روحانیت و حوزه‌های علمیه را ایفاکننده نقشی بی‌بدیل درمقاطع گوناگون تاریخ انقلاب اسلامی توصیف و تصریح کرد: «نظام اسلامی ما در عصر حاضر طرحی نو از مدل مردم‌سالاری دینی را در جهان ارائه کرده و این مدل الهام‌بخش و بر پایه مبانی اسلام ناب، به کابوس نظام سلطه و استکبار تبدیل شده است.»
حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی استادان و نخبگان حوزه‌های علمیه را دارای رسالتی خطیر در هدایت‌گری جامعه دانست و اظهار داشت: «این نقش‌پذیری در خصوص ارتقای آگاهی و بصیرت جامعه در مقطع کنونی به مراتب سنگین‌تر شده است.»
رئیس دفتر عقیدتی‌ـ سیاسی فرماندهی کل قوا با تأکید بر اینکه دشمنان هیچ گاه از توطئه و خباثت علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران دست برنمی‌دارند، گفت: «دشمن امروز درصدد استحاله نظام اسلامی ایران با استفاده از ابزار جنگ نرم است که روحانیون به منزله افسران این عرصه می‌توانند ایفاگر نقش‌های تعیین‌کننده‌ای باشند.»

دشمن از رویارویی
 با ایران هراس دارد
رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: «اقتدار نظامی کشور سبب هراس دشمن شده و جرئت حمله را از دشمنان سلب کرده است.»
آیت‌الله محمد یزدی هم در اختتامیه این اجلاس اظهار داشت: «نظام مقدس جمهوری اسلامی از ابتدا تاکنون به دستاوردهای بسیاری رسیده که موفقیت در رشته‌هایی چون پزشکی، سلول‌های بنیادی، هوا فضا و... از جمله آنها است.»
وی با بیان اینکه اقتدار نظامی کشور امروز به خوبی برای دشمنان مسجل شده است، گفت: «اگر استکبار در محاسباتش احتمال پیروزی در جنگ با ایران را می‌داد، لحظه‌ای درنگ نمی‌کرد.»
رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: «امروز دشمن شاهد پیشرفت‌های چشمگیر کشورمان در زمینه‌های گوناگون در مقایسه با ابتدای انقلاب است و به همین علت جرئت حمله به ایران را ندارد.»
وی با تأکید بر ضرورت جوان‌گرایی در شورای نگهبان هم گفت: «امروز در کشور وضعیت بسیار خوبی حاکم شده و متون لازم همگی در پژوهشگاهی که به این منظور تشکیل شده، تدوین و منتشر شده و شورای نگهبان می‌تواند خیلی قوی‌تر از گذشته به وظایف قانونی خود عمل کند.»
آیت‌الله یزدی در بخش دیگری از سخنان خود مسیر و خط کلی نظام را رسیدن به تمدن نوین اسلامی خواند و بر نقش استادان و نخبگان بسیجی حوزه‌های علمیه در تحقق این امر مهم تأکید کرد.

تمرکز امروز دشمنان بر تزلزل مقدسات مردم از راه اقتصادی است
امام جمعه موقت تهران گفت: «امروز عده‌ای بنا دارند با هجمه‌های اقتصادی مقدسات مردم را متزلزل کنند.»
حجت‌الاسلام والسلمین کاظم صدیقی، در این اجلاس با بیان اینکه پشتوانه انقلاب و ولایت حضور حضرت ثامن‌الحجج، علی‌بن موسی‌الرضا(ع) در این کشور است، گفت: «اینجا حریم قدس رضوی باب نجات و نور، قدرت و عزت و معنویت
 ابدی است.»
وی با بیان اینکه شما استادان و نخبگان بسیجی طرفدار و تأثیر نفس دارید، بیان کرد: «کلام یکایک شما نافذ است و در حوزه‌های علمیه می‌توانید نقش ایفا کنید؛ در دوران هشت سال جنگ تحمیلی جبهه‌های حق علیه باطل را این مردم اداره کردند و در نهایت، همه شما برابر ابرقدرت‌های شرق و غرب با وحدت پیروز شدید.»
حجت‌الاسلام والمسلمین صدیقی با بیان اینکه در دوران جنگ تحمیلی ملت غیور ایران و بسیج، سپاه، ارتش و نیروهایی که دل به خداوند متعال داده بودند، هشت سال استقامت کردند، اظهار داشت: «دشمنان هر لحظه از هر جا مترصد ضرب زدن هستند و اگر دیروز در دانشگاه‌ها به دنبال ضربه بودند، امروز این خطر جدی حوزه‌های علمیه را نیز تهدید می‌کند.»
امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه تقویت مبانی اعتقادی و ایمانی به عمل است، ابراز کرد: «اطاعت و در زیر پرچم خداوند متعال بودن همان تقویت مبانی اعتقادی بوده و بسیجی بودن معنای دیگری از سیر الی‌الله و سلوک به مقتدای هستی است، لذا در این مسیر اگر مبانی اعتقادی را در سیر علمی و عملی شفاف و ریشه‌دار کنید، خداوند نیز راه را برای شما تثبیت می‌کند.»
حجت‌الاسلام والمسلمین صدیقی با بیان اینکه بسیاری انقلابی و اهل جهاد بودند، اما امروز اعتقادات خود را از دست داده‌اند، خاطر نشان کرد: «باید پرچم ولایت را در شکل و لباس بسیج نگاه دارید و اصل برای‌تان پرچم و پرچمدار باشد.»

تدوین افق 1414 
برای حوزه‌های علمیه
آیت‌الله علیرضا اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه کشور در این اجلاس با اشاره به برخی شبهات نسبت به حوزه‌های علمیه و ضرورت پاسخ‌گویی به آنها، گفت: «ما اشکالات زیادی داریم و در تکاپو هستیم در تداوم مدیران قبلی حوزه و با کمک مراجع، اساتید و نخبگان در یک چشم‌انداز بلندمدت تا افق 1414 آنچه از یک حوزه علمیه انقلابی مورد انتظار است، محقق کنیم.»
وی با اشاره به تدوین برنامه پنج ساله حوزه در راستای افق 1414، گفت: «اصلاح متون آموزشی و بازبینی آنها، تهیه درختواره‌های آموزشی رشته‌ها، تأسیس مرکز آموزش‌های کاربردی روحانیت، رتبه‌بندی مدارس علمیه و توجه ویژه به فقه معاصر از جمله نکاتی است که ما در افق نزدیک در حال پیگیری
 آنها هستیم.»

نگاهی به پیشنهادهای رسانه‌های اصلاح‌طلب به دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران


 سید فخرالدین موسوی/ نوشتن از آنچه در مذاکرات هسته‌ای و در روزهای پسا توافق و سرانجام چگونگی خروج ایالات متحده و گفتن از امتیازهایی که طرف ایرانی به صورت نقد پرداخت کرد و بدعهدی و سست‌پیمانی طرف مقابل دیگر امروز  خسته‌کننده، تکراری و کسالت‌بار است! مرور تیترهای درشت رسانه‌های اصلاح‌طلب در روزهای منتهی به توافق جامع هسته‌ای و صبح اولین روز پس از اعلام رسمی توافق میان طرفین هم حرف تازه‌ای ندارد! اما با این همه شگفت‌انگیز است که شاهد تکرار همان سیر و همان سناریو در رسانه‌های اصلاح‌طلب هستیم و همچنان پس از داستان پر ماجرای برجام دوباره همان نسخه‌ها و پیشنهادها تکرار می‌شود! برای درک دقیق‌تر کافی است به بخشی از نوشتارها و مقالاتی که در این زمینه به نگارش درآمده و به چاپ رسیده‌اند، نگاهی بیندازیم:
روزنامه «بهار» به نقل از علی بیگدلی، کارشناس سیاست خارجی می‌نویسد: «ما اروپا را از دست داده‌ایم. الآن یک ماه است که اروپایی‌ها، دیگر درباره ما صحبت نمی‌کنند و جلسه اخیر ایران با 1+4 هم هیچ دستاوردی نداشت؛ زیرا در آنجا سه مسئله حقوق بشر، آزمایش موشکی و حضور در سوریه و یمن مطرح شد و آقای ظریف هیچ پاسخی برای آن نداشت و اعلام کرد، با مقامات عالی‌رتبه باید صحبت کند و به ایران بازگشت؛ اما هنوز هیچ خروجی ما ندیدیم...نباید فراموش کرد که در این مسیر ما باید امتیازاتی هم به غربی‌ها بدهیم. آنها سه شرط مشخص دارند و ما اگر انتظار داریم روابط‌مان بهبود پیدا کند، باید یک سری امتیاز بدهیم تا بتوانیم یک سری امتیاز دریافت کنیم. 
نمی‌توان صرفاً انتظار داشت که آنها به ما امتیاز بدهند و هیچ خواسته‌ای نداشته باشند، در حوزه سیاست خارجی باید اقدامات عملی را در دستور کار قرار دهیم. ابتدا به ساکن باید پای تهران از پرونده یمن خارج شود. در مرحله بعد هم وضعیت سوریه باید به یک تعادل برسد و نیروهای خود را کاهش دهیم.
 در این راستا، ما اکنون نزدیک به یک سال است که آزمایش موشکی انجام نداده‌ایم که این اقدام مثبتی است و تا به اندازه‌ای حساسیت‌ها را کاهش می‌دهد.» روزنامه «قانون» نیز از زبان همین فرد با طرح این پرسش که «آیا ترامپ به برجام بازمی‌گردد و مذاکره ایران و آمریکا از نظر شما ضروری است؟» می‌نویسد: «اکنون شرایطی در ایران حاکم است که روز به روز سخت‌تر می‌شود. ۱۳ مرداد مهلت ۹۳ روزه توقف تحریم‌های مرحله اول به پایان می‌رسد.
 درمرحله دوم، نفت و تجارت دریایی و... تحریم می‌شود. اگر به آن مرحله برسیم، راهی برای ما باقی نمی‌ماند و باید مقاومت کنیم. حتی ممکن است وارد جنگ شویم که بحث جداگانه‌ای است. در مصاحبه‌های قبلی گفته بودم که راهی جز مذاکره وجود ندارد. اگر قرار باشد نظام را حفظ کنیم و خود را درگیر جنگ ناخواسته نکنیم، به نظر من نزدیک‌ترین و صحیح‌ترین راه مذاکره است و در مذاکره می‌توانیم سهم خود را بگیریم.»
روزنامه «شرق» نیز در سرمقاله‌ای به قلم «علی خرم» می‌آورد: «اگر جمهوری اسلامی کماکان قصد دارد از روش‌های مسالمت‌آمیز برای مقابله با تحریم‌های آمریکا استفاده کند و گزینه درگیری اعم از بستن تنگه هرمز یا هر نام دیگری را کنار می‌گذارد و اگر بناست نظر اکثریت قریب به اتفاق مردم برای پرهیز از جنگ و تشنج محترم شمرده شود، باید با چشمان باز و با شجاعت و به‌دور از شعار پذیرفت که گزینه همکاری با اروپا بهترین و تنها گزینه مسالمت‌آمیز موجود است. باید توقعات و انتظارات از اتحادیه اروپا با سیاست‌های رفتاری ایران تطبیق داده شود. هر اندازه توقعات ما بالاتر رود، باید ملاحظات اروپا را در سیاست رفتاری خود بیشتر لحاظ کنیم. 
ملاحظات اروپا موضوع عجیب ‌و غریبی نیست، بارها از زبان رؤسا و وزرای خارجه آن کشورها بیان شده و مواردی است که ایران از عهده رفع آنها برمی‌آید. باید نشان داده شود ایران یک بازیگر تقویت‌کننده صلح و آرامش در منطقه و جهان است و داشتن موشک یا حمایت از حزب‌الله و حماس دارای سطح تحلیلی است که می‌توان با منطق قوی با اروپا درباره آن صحبت کرد. جهان عرصه ارائه نظرات، رقابت و تعامل با یکدیگر است، هیچ نظر و سیاستی به‌ طور مطلق، پذیرفتنی و صحیح نیست مگر اینکه نظرات اکثریت را هم در جهان بتواند جلب و جذب کند.»
 این روزنامه همچنین به نقل از «سیدمحمد صدر» مشاور وزیر امور خارجه می‌نویسد: «فضای لازم برای مذاکره با عربستان آماده است. همین برجام می‌تواند الگوی مذاکرات ما با عربستان و سایر کشورهای عربی باشد. ما که توانسته‌ایم با آمریکا و اروپا گفت‌وگو کنیم و به نتیجه هم برسیم. به نظر من برجام یک الگوی بین‌المللی بسیار مهمی بود که نه ‌تنها منافع ایران را تأمین کرد، بلکه یک آرامش و امنیت بین‌المللی به وجود آورد، چراکه طرف‌های مذاکره درخواست‌هایی داشتند و بر سر میز مذاکره نشستند و به نتیجه رسیدند. 
یک ‌طرف بیان می‌کرد که ما از اینکه ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، احساس خطر می‌کنیم و ایران هم بیان می‌کرد که تحریم‌های بین‌المللی کشور ما را متضرر می‌کند، بنابراین به گفت‌وگو پرداختند و به توافق رسیدند. می‌خواهم بگویم برجام می‌تواند الگوی تمام مذاکرات آینده، نه‌ تنها در ارتباط با ایران، بلکه در ارتباط با کل مسائل و مناقشات بین‌المللی قرار بگیرد.»  پیشتر نیز تاجزاده به روزنامه اعتماد از لزوم معامله با ترامپ گفته بود؛ جملاتی که افزودن هر توضیحی بر آنها اضافه است!


پشيمانان سياسي و مواضعِ در چرخش!

 مهدی حسن‌زاده/  در روزهاي پاياني سال 1396 بود که حسين دهباشي روزنامه‌نگار و مستندساز، سري جديد برنامه‌هاي گفت‌وگو محور خود با عنوان «خشت خام» را با گفت‌وگويي با عباس اميرانتظام کليد زد. اين امر موجب شد برخي موافقان و مخالفان سياسي اميرانتظام بار ديگر به بازخواني تاريخ دست زده و ماجراي جاسوسي اميرانتظام بر سر زبان‌ها بيفتد. در اين ميان، برخي تغيير مواضع سياسي کساني که روزگاري جزء منتقدان و مخالفان جدي اميرانتظام بوده و حتي خود به مثابه عاملي در دستگيري وي مؤثر بودند، تأمل‌برانگیز بود. برای نمونه، محسن ميردامادي از اعضای مؤثر در تسخير لانه جاسوسي در گفت‌وگويي اعلام داشت: «موضوع آقاي اميرانتظام و مشکلاتي که براي ايشان پيش آمد، دغدغه ذهني من و احتمالاً امثال من بوده است. به همين دليل من اسناد سفارت آمريکا در رابطه با اميرانتظام را که پس از اشغال سفارت منتشر شد، بار ديگر مطالعه کردم. در شرايط فعلي که آن هيجان‌زدگي فضاي عمومي دوران انقلاب و به‌ خصوص ماه‌هاي پس از اشغال سفارت ديگر وجود ندارد، طبعاً منصفانه‌تر مي‌توان در اين‌گونه موارد قضاوت کرد. من در اين اسناد هيچ مطلبي که بر جاسوس‌ بودن اميرانتظام دلالت کند نديدم.»
مصطفي تاج‌زاده از ديگر فعالان سياسي اصلاح‌طلب نيز چندي پيش در مصاحبه با اعتمادآنلاين اذعان کرده بود: «ما در حق اميرانتظام ظلم کرديم، فکر مي‌کرديم جاسوس آمريکا است و بايد رسوا شود، ولي نبود. يک عمر برايش زندان بريدند؛ خب ما ظلم کرديم؛‌ تعارف نداريم که...»
اصلاح‌طلباني چون مصطفي تاج‌زاده، محمد كيانوش‌راد، محمدرضا جلايي‌پور و عليزاده طباطبايي در مراسم تشييع اميرانتظام حاضر شدند و شعار «اميرانتظام مظلوم» سر دادند تا به نحوي نزديکي و قرابت فکري خود را آشکارا اعلام کنند.
ابراهيم اصغرزاده نيز که از افراد مؤثر در تسخير لانه جاسوسي و افشاگران اسناد جاسوسي اميرانتظام بوده، به تازگی در مصاحبه‌اي با اعتمادآنلاين اعلام داشت: «من هم رفتاري را که با آقاي اميرانتظام شده است، جفا در حق ايشان مي‌دانم. به همين دليل هم اخيراً به ديدار ايشان رفتم و تقاضا هم داشتم محاکمه ايشان تجديد شود تا با فراهم‌شدن شرايط بررسي مجدد، از ايشان اعاده حيثيت صورت گيرد.»
اين اظهارات در حالي صورت مي‌گيرد که همفکران ديروز و امروز آقاي ميردامادي که جزء جريان‌هاي اصلاح‌طلب تعريف مي‌شوند، مواضع آشکاري از خود در تاريخ به جاي گذاشته‌اند. انتشار اخبار دستگيري اميرانتظام به جرم جاسوسي در آذر ماه 1358 مدت‌ها در ميان رسانه‌ها و فعالان سياسي آن روزهاي کشور بازتاب فراواني داشت و تا مدت‌ها بحث پيرامون آن در رسانه‌ها منتشر می‌شد. به واقع، برخي از اين چهره‌ها که آن روز در نقد عملکرد اميرانتظام موضع گرفته و قلم‌فرسايي کرده بودند، امروز در موقعيت سياسي ديگري قرار دارند که به ظاهر جزء حاميان ايشان به حساب مي‌آيند! لذا بازخواني برخي مواضع ديروز ايشان براي نسل جوان امروز مي‌تواند جالب و خواندني باشد.
يکي از افرادي که اين روز‌ها براي مرگ اميرانتظام پيام تسليت صادر کرده، سيدمحمد خاتمي است. وي سال‌ها پیش در ۱۸ مهر ۱۳۶۰ در روزنامه «کيهان» در يادداشتي درباره اميرانتظام خطاب به بازرگان چنين نوشت: «مراد از آمريکايي بودن نحوه‌اي از ديد و بينش است که به سادگي بازار دست سياست‌هاي توسعه‌طلبانه آمريکا مي‌شود و به خاطر برخورداري از همين ديد و بينش، جرياني که شما در رأس آن قرار داريد، همواره از مواضع ضد آمريکايي جمهوري اسلامي اظهار نارضايتي و حتي مخالفت قولي و عملي کرده است. چه نقصي در کار شما است که فردي، چون اميرانتظام جاسوس و مزدور آمريکا تا سطح معاونت نخست‌وزيري و سخنگويي دولت موقت بالا مي‌آيد.»
حجت‌الاسلام معادي‌خواه که آن زمان نماينده مجلس بود، امروز مواضعش به اصلاح‌طلبان نزديک‌تر است و البته کمتر در سياست امروز نقش‌آفرين است. وي نيز در يکي از جلسات دادگاه اميرانتظام به عنوان شاهد حاضر شده، چنين مي‌گويد: «اميرانتظام يکي از عوامل نفوذ خط آمريکا در انقلاب اسلامي ايران است... من از همين جا مسئولين روزنامه ميزان را به يک بحث آزاد دعوت مي‌کنم. از روي تناقض‌هاي «ميزان» مي‌توانم ثابت کنم که اين آقايان هر جا که دادگاه به ضرر آنها باشد، آن را قبول ندارند. آقاي بازرگان نمي‌تواند امام را درک کند.»
مهدي کروبي نيز که اکنون يکي از رهبران جريان اصلاحات شناخته مي‌شود، مهر ماه 1361 رياست بنياد شهيد را بر عهده داشت. وی در يکي از سخنراني‌هاي پيش از خطبه‌هاي نماز جمعه در مهر ماه همان سال درباره اميرانتظام و جريان حامي‌اش، يعني نهضت آزادي مي‌گويد: «عدالت اسلامي ايجاب مي‌کند که يا اميرانتظام از زندان آزاد شود و يا اگر او مجرم است‌ـ و به حق هم مجرم است‌ـ پس اينها (بازرگان و نهضت آزادي‌ها ) هم محاکمه شوند... شوراي عالي قضایی و دادستان کل انقلاب و دادستان انقلاب مرکز! که از زحمات‌تان تقدير مي‌شود؛ باز هم شما نشسته‌ايد که اينها حرف‌هايي بزنند و بچه‌هاي بيگناه مردم را تحريک کنند وآنها را وادار به کارهايي نمايند... بايد از ريشه حساب را تسويه کنيد.»
ميرحسين ‌موسوي، نخست‌وزير دهه شصت نيز که اکنون از چهره‌هاي محبوب جريان دوم خرداد به شمار مي‌رود، در بهمن ماه سال 60، طي مصاحبه‌اي که به مناسبت سومين سالگرد انقلاب اسلامي با روزنامه «کيهان» داشت، درباره ماجراي اميرانتظام مي‌گويد: «در رابطه با ليبرال‌ها من فقط خاطره آن شبي را نقل مي‌کنم که اسناد لانه جاسوسي در رابطه با امير انتظام افشا شد. واقعاً احساس مي‌کردم کوه سنگيني از روي دوش من برداشته شد... افشا شدن اين چهره به نظر من مقدمه ويراني عظيمي بود... من هيچ وقت خوشحالي آن شب را فراموش نمي‌کنم... سنجاقي که اميرانتظام روي کراوات خود مي‌زد، هميشه مانند سوزني در چشمان من فرو مي‌رفت... اينکه شروع شد به افشاگري اين جريان، اين اميد را به ما بخشيد، با معجزاتي که در انقلاب ديديم، اين انقلاب بتواند تا آخر پيش برود و اين جريان را(ليبرال‌ها) را جارو کند و چنين هم کرد.»


صبح صادق اهداف و مختصات دشمنی‌های جدید آمریکا و راه‌های مقابله با آن را بررسی می‌کند


 فتح‌الله پریشان/ 12 روز تا زمان اعلام دور اول تحریم‌های جدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران باقی مانده است. رأی‌زنی‌ها و ارتباطات آمریکایی‌ها به ویژه مسئولان وزارت خزانه‌داری آمریکا که مسئولیت مستقیم طراحی تحریم‌ها تا اعمال آنها را به عنوان اتاق فکر جنگی که خودشان آن را جنگ تمام‌عیار اقتصادی علیه ایران می‌نامند، فشرده‌تر وجدی‌تر ‌می‌شود. 
در سوی دیگر ماجرا، ‌کشورهای 1+4 مانده در برجام و جمهوری اسلامی است که مشکلات اقتصادی متعدد، زمینه‌های نارضایتی مردم و مطالبه جدی آنها از طرق مختلف به مسئولان اجرایی و سایر مدیریت‌های کشور برای ساماندهی امور، ولو از طریق تغییر و ترمیم تیم اقتصادی دولت را در کنار وعده‌های خالی از عمل اروپایی‌ها داریم که هنوز از بسته‌ـ بخوانید بیانیه‌ـ ده‌بندی آنها چیزی جز یک سری کلیات تکراری و توصیه‌های تخدیری و تسکینی برداشت دیگری نشده است. وجه سوم این فضا، فعالیت رسانه‌ای جبهه مقابل انقلاب اسلامی با هدف‌گذاری بمباران تبلیغاتی و فشار روانی دشمنان است که با هدف‌گذاری‌های حرفه‌ای مانند تمهید فضای ناامیدی از نظام اسلامی برای رتق و فتق امور، القای ضعف باور و توان دولتی‌ها برای حل مشکلات، سرگردانی و بلاتکلیفی دیگر بخش‌ها و قوای حاکمیتی تلاش می‌کنند در حوزه ذهن و ادراک مخاطبان ایرانی همه چیز را «از دست رفته» ترسیم کنند. 
تحقیقاً تحلیلگران سیاسی و رسانه‌ای معتقدند بیشترین سرمایه‌گذاری دشمنان انقلاب بر توسعه و تعمیق فشار روانی از اضلاع مثلث فشارهای اقتصادی،‌ روانی و عملی که رهبری در دیدارهای اخیرشان به آن توجه داشتند، معطوف شده‌ است؛ چرا که آنها اعتقاد دارند فراگیری این نحو عملیات علیه جمهوری اسلامی ایران بیشتر بوده و با هزینه کمتر،‌ تلفات آن نیز به مراتب بیشتر از دیگر فشارهاست و در ثانی، فشار روانی،‌ زمینه‌ساز فشارهای اقتصادی و عملی و بی‌ثبات‌سازانه است. اما هدف سطور بالا دمیدن بر این فضا یا ایجاد احساس ناامنی روانی و هراس نیست؛ بلکه ترسیم وضعیتی نسبی است که متأسفانه به مدد کم‌کاری مسئولان،‌ رسانه‌های داخلی و نگرانی مردم از آینده کشور رقم خورده تا به این سؤال در ذهن‌ها مجال جولان بدهد که به راستی، برای برون‌رفت از این وضعیت از امکانی برخورداریم؟ و عملاً چه باید کرد؟

نقبی به گذشته دشمنی
 با انقلاب 
تخاصم آمریکا با انقلاب اسلامی قدمتی به درازای عمر آن دارد و در مقاطع و برهه‌های تاریخی مختلف شاهد ظهور و بروز اشکال گوناگونی از دشمنی‌ها، مانع‌سازی‌ها، ‌هزینه‌‌تراشی‌ها و چالش‌سازی‌های نرم، نیمه‌سخت و سخت علیه جمهوری اسلامی ایران بوده‌ایم و به درستی سیاهه آمریکا در این زمینه علیه جمهوری اسلامی ایران خود می‌تواند موضوع کتاب‌های متعددی باشد. 
آمریکایی‌ها با وجود تشکیل و تکوین جبهه گسترده علیه جمهوری اسلامی با هدف نابودسازی گفتمان انقلاب اسلامی، امروز ایران را در چهل سالگی انقلاب اسلامی در قله استقلال، ‌عزت و قدرت داخلی و نفوذ منطقه‌ای و تعیین‌کنندگی مناسبات جهانی می‌بینند، از پیشرفت‌های محیرالعقول آن در علوم و فنون جدید، آماده‌سازی زیرساخت‌های مناسب در حوزه‌های گوناگون برای جهش علمی و اقتصادی، دستیابی بومی به مؤلفه‌های اصلی قدرت و اقتدار دفاعی و نظامی و توسعه نفوذ واقعی و الهام‌بخش و راهبردی در منطقه خطیر غرب آسیا متعجب و عصبانی می‌شوند و این سؤال مهم را به چالش اصلی مراکز مطالعاتی و تینک‌تانک‌های خود می‌گذارند که چرا در منازعه ایدئولوژیک، ‌استراتژیک و حتی ژئوپلیتیک با جمهوری اسلامی ایران موفق نیستند و اینکه برای عبور از جمهوری اسلامی چه باید کرد؟ به اینکه خروجی اتاق‌های فکر و جنگ آمریکایی‌ها بر در هم شکستن روح مقاومت و ایستادگی ملت ایران بنا می‌شود و آنچه در این منشور هزار رنگ دشمنی‌ها در ابعاد و زوایای مختلف ملاحظه می‌شود و به نوعی پای آمریکایی‌ها در میان است، ‌برای نائل شدن به همین راهبرد «مقاومت‌شکنی‌» ملت ایران است، کاری نداریم؛ آنچه برای نگارنده این سطور مهم است این است که همین موازنه و وزنی که ابرقدرتی مانند آمریکا برای ایران اسلامی قائل شده و تمام این طراحی‌ها و برنامه‌های دشمنی را برای دشمنی با انقلاب و نظام اسلامی در نظر داشته است آیا نشان از بزرگی و برتری قدرت و اقتدار ایران عزیز در منطقه نیست؟!
وجه دیگر این سخن این است که ما امروز قدرتمندیم و توانسته‌ایم برای آنها چالش ایجاد کنیم. پس می‌توانیم با تکیه بر داشته‌ها،‌ باورها و آنچه ما را به اینجا رسانده، از این مرحله نیز عبور کنیم، به شرط آنکه به الزاماتی که مسئولان به ویژه رهبر دلسوز و حکیم انقلاب اسلامی می‌فرمایند، عمل کنیم. 

مختصات جنگ اقتصادی
 و اهداف آمریکا 
اگرچه در وضعیت فعلی کشور زمان گلایه نیست، اما از باب تذکر و تجربه مفید است اگر بگوییم، چنانچه به توصیه‌های راهبردی رهبر معظم انقلاب در سال‌های گذشته توجه می‌شد، امروز وضعیت اقتصادی جامعه ما نباید این‌گونه می‌بود و نباید به پاشنه آشیل کشور از منظر تحلیل‌های راهبردی دشمن تبدیل می‌شد. رهبر معظم انقلاب چند سال پیش با فراست دریافت که آمریکایی‌ها بر ضعف‌های اقتصادی کشور متمرکز شده و میدان بازی آینده خود را بعد از ناکامی در عرصه‌های سخت نظامی و نرم فرهنگی به عرصه اقتصاد کشانده‌اند. حتی فردی مانند ترامپ با همین نگاه از برجام خارج می‌شود تا ملت ایران نه تنها به زعم آنها بهره‌ای از تعلیق و لغو تحریم‌های اقتصادی نبرد؛ بلکه به مدد مهیا بودن زمینه‌های اجتماعی در داخل مانند آمار نگران‌کننده بیکاری، مشکلات موجود در عرصه تولید ملی، فرهنگ غلط مصرف،‌ رفاه‌زدگی گاهاً‌ مفرط در فرهنگ عمومی و فاصله پرنشدنی انتظارات و توقعات با امکانات محدود موجود،‌ به فعال‌سازی ظرفیت‌ها و استعدادهای خاموش اعتراض، نافرمانی مدنی و اغتشاش بپردازد. بنابراین به فرموده حضرت امیر(علیه‌السلام) به کمیل‌بن‌زیاد در نهج‌البلاغه؛ «یا کمیل! ما مِن حرکتهٍ الا و انت فیها تحتاج الی المعرفه» اول باید از اهداف آمریکا در این جنگ ناجوانمردانه اقتصادی شناخت پیدا کنیم تا بعد بتوانیم به الزامات و شرایط دفع و مقابله با آن بپردازیم. 
بررسی اهداف و انگیزه‌‌های اصلی آمریکا از کلید زدن جنگ و فشار اقتصادی و سیاسی در پروژه‌ ترامپیسم علیه جمهوری اسلامی ایران که از سیاست‌ها، راهبردها، مقالات علمی که در کتب و ژورنال‌های علمی و پژوهشی مثل کتاب «هنر تحریم‌ها» ریچارد نفیو، مجلات فارین پالیسی و فارن افرز و اظهارنظرات مقامات آمریکایی قابل استنباط است، در مؤلفه‌های زیر خلاصه می‌شود:‌
1ـ افزایش موج نارضایتی‌های مردمی از دولت و نظام اسلامی و راه‌اندازی نافرمانی مدنی برای تغییر وضعیت؛
2ـ ایجاد فشار روانی سنگین بر مسئولان از طریق ایجاد گسست و فاصله پرنشدنی بین انتظارات‌ـ امکانات اقتصادی مبتنی بر رهیافت تد رابرت‌گر؛
3ـ به فرسایش بردن منابع قدرت سیاسی ایران در منطقه؛
4ـ زدودن سرمایه اجتماعی اعتماد به نظام و بی‌اعتبار کردن پاسخ‌های دولت و سایر قوای حاکمیتی به مشکلات؛
5ـ دامن زدن به جدایی مردم از حاکمیت و ایجاد رویارویی بین مردم‌ـ مسئولان با جا انداختن این تلقی و انگاره غلط که مسئولان به فکر مردم نیستند و تنها مشغول منافع فردی و جناحی خود هستند؛
6ـ وادارسازی نظام به تمکین در مقابل آمریکا و تن دادن به اصلاح برجام هسته‌ای و قرار گرفتن در ریل پذیرش سلسله برجام‌های موشکی، منطقه‌ای، حقوق بشری و... این فهرست شامل مؤلفه‌های دیگری نیز هست که با هدف اجتناب از اطناب به همین مقدار بسنده می‌شود. سرخط و خلاصه اهداف آمریکایی‌ها و از منظری اروپایی‌ها، ‌شکستن خط مقاومت از منشأ آن، ‌یعنی در داخل جمهوری اسلامی ایران تا شاخ و برگ‌های منطقه‌ای آن و گروه‌های جهادی در منطقه غرب آسیا و دیگر مناطق جهان در مقابل امپریالیسم است. 

چه باید کرد؟
اگرچه ترسیم راهبردها و تاکتیک‌های دشمن از باب شناخت ضروری است، اما نباید خود سبب ناامیدی شود. شواهد و قرائن فراوان و تجارب موفقیت‌های ما در ایستادگی در مقابل آمریکا و دشمنان انقلاب اسلامی در طول این چهار دهه نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها دروغگویان قهاری در حوزه جنگ نرم و پروپاگاندای عملیات روانی هستند. نگاه اقتصادی نیز به این حوزه دارند و هزینه آن را به مراتب کمتر از درگیری نظامی، جنگ فرهنگی و جاسوسی امنیتی می‌دانند. اما آنچه وجه تمایز این زمان با زمان گذشته مانند ایام دفاع مقدس است و زمینه‌های نگرانی برخی از دلسوزان را فراهم کرده، نگاه دارای پیش‌فرضی است که به تغییرات در جامعه امروز نسبت به زمان دفاع مقدس و سایر توانمندی‌های داخلی در حوزه‌های مختلف دارند. در واقع، ‌نوعی تلقی منفی نسبت به تغییر سبک زندگی و تغییر نسل جوان امروز و مؤلفه‌های قدرت داخلی برای برون‌ر‌فت از این شرایط وجود دارد که به این سؤال که آیا جامعه الزامات مقاومت و مقابله با جنگ اقتصادی و فشار سیاسی آمریکا با شاخصه‌های جدید را دارد؟ پاسخ اطمینان‌بخش از وضعیت داخلی نمی‌دهد، در حالی که بررسی این مؤلفه‌های قدرت داخلی امیدوارکننده است.
1ـ تقویت باور و ایمان‌ها به نتیجه‌بخش بودن استقامت؛ آنچه مسلم است اینکه؛ بیشتر فشارها و خسارت‌ها در جنگ جدید اقتصادی آمریکا علیه ایران حتی اقتصادی نیز نیست؛ بلکه از جنس فشار روانی و رسانه‌ای است و باید متولیان این امور به اتخاذ سیاست‌ها و راهبردهای مقابله‌ای و دفاعی و حتی تهاجمی در این حوزه‌ها بیندیشند. در چنین مصافی گام اول، تقویت باورها و ایمان‌های ما است، اینکه تحت تأثیر این فشارها قرار نگیریم. به «ان تنصرواالله ینصرکم» و «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» ایمان بیاوریم تا نصرت و گسیل فرشتگان تأیید الهی را جلب کنیم. تقویت حصار و باروی ایمان‌مان باطل‌السحر فشار روانی است.
2ـ اتحاد و انسجام ملی؛ اینکه دشمن اعتراف می‌کند دنبال فروپاشی اجتماعی و سیاسی ایران است و وزیر امور خارجه کشورمان هدفگذاری دشمن را ایران می‌داند، ضرورت وحدت و انسجام ملی را بیشتر می‌کند. در واقع، فراتر از جنگ با انقلاب اسلامی یا نظام اسلامی آنها دنبال ضربه زدن به ملت ایران و تکرار وقایعی مانند کودتای 28 مرداد سال 1332 هستند که ضربه به دولت ملی و منافع ملت ایران در آن مقطع بود. لذا باید بدانیم شرایط فعلی تاب تحمل تنش‌ها و اختلافات طبیعی و کم‌ارزش سیاسی را ندارد و باید دعواهای جناحی و سیاسی درون‌گروهی متوقف شود. 
3ـ توجه به تولید و کالای داخلی؛ چشم‌انداز تحریم‌های آتی آمریکا از سختی آینده خبر می‌دهد و اینکه ممکن است در برخی محورها از حیث تأمین کالاهای ضروری و تأمین امنیت غذایی و کشاورزی دچار مشکلاتی شویم؛‌ لذا باید ضمن حفظ روحیه انقلابی و وحدت ملی، به راهکارهای خنثی‌سازی آنها از طریق تدوین بسته‌هایی در دولت و مجلس برای حوزه‌های مختلف و ایجاد هماهنگی‌ها در شرایط ویژه آمادگی‌هایی ایجاد شود. این ظرفیت‌ها و پتانسیل‌ها در کشور چهار فصل ایران وجود دارد و تنها به راهبرد مشترک تمام نهادها و دستگاه‌ها و همراهی مردم نیاز دارد.
4ـ تنظیم بسته‌ای برای مقابله و خنثی‌سازی تحریم‌ها؛ ‌این بسته‌ها می‌تواند تنوع و تعدد داشته و اولویت‌های نیازهای مختلف کشور را پوشش دهد. مجلس بسته حقوقی، دولت بسته اجرایی و نهادهای قضایی و دیگر نهادهای کشور بسته‌های ویژه مأموریت خود برای شرایط ویژه داشته باشند.
5ـ تحرک عملیاتی و تعامل با کشورهای مختلف به جز آمریکا؛ تقویت دیپلماسی با «شرق و غرب» در دیدار اخیر رهبری با دولتی‌ها مورد تأکید قرار گرفت: «به جز موارد معدودی همچون آمریکا، ‌روابط کشور با شرق و غرب باید هر چه بیشتر تقویت شود و تحرک عملیاتی و هدفمند دیپلماسی افزایش یابد.» آمریکا تنها بازیگر جهان نیست، ایران می‌تواند این تعامل‌های دوسویه و مثبت را با همسایگان،‌ کشورهای اروپایی و کشورهای شرقی تحکیم کند. امروز جهان از رفتارهای شالوده‌شکنانه ترامپ خسته است و به شدت در مقابل آنها واکنش نشان می‌دهد. وعده‌های چینی‌ها و روس‌ها برای خرید نفت ایران و تقویت و افزایش سطح تراز تجاری و بازرگانی با ایران بسترهای مناسبی است که باید تقویت شود. البته در عملیاتی‌سازی اقدامات راه‌گشا باید مراقب باشیم از چاله به چاه نیفتیم و با تأمل، سرعت، دقت و مطابق با منافع نظام اقدام کنیم. برای مثال حدود دو ماه از خروج آمریکا از برجام سپری شده و کشورهای اروپایی‌ باقی‌مانده در برجام تنها به گفتن و شنیدن اینکه اقداماتی باید انجام داد بسنده کرده‌اند. امروز باید زمینه‌های عملیاتی‌سازی این گفته‌ها و وعده‌ها از سوی اروپایی‌ها فراهم شود. انتظار اصلی دولت و ملت ایران از اروپایی‌ها در حوزه‌های تضمین روابط بانکی و تضمین ادامه فروش نفت ایران وفق معاهدات و کنوانسیون‌های بین‌المللی و برجام و قطعنامه 2231 حداقل و کف انتظارات بحق است که باید شاهد تحقق عملیاتی آن باشیم.
6ـ ارائه تصویری مقتدر و پاسخی معتبر از دولت؛ جامعه مخاطب این تصویر، هم مردم خودمان هستند و هم بدخواهان و دشمنان که گوش خوابانده‌اند تا ضعف و ناامیدی ایرانی‌ها را به تماشا بنشینند و البته این تصویر تنها به دولت نیز مربوط نیست، باید همه ارکان نظام به ویژه دولت به سازوکارهای جدید برای ارائه بسته‌های راه‌گشا در حوزه برخورد با فساد که دشمن اینطور وانمود می‌کند که سیستمی شده و نمی‌شود با آن برخورد کرد، مجهز شود. نباید منتظر باشیم مردم با اعتراض و اغتشاش آدرس کاستی‌ها و ضعف‌های سیستم را به ما بدهند؛ بلکه باید شناسایی و هر چه سریع‌تر اقدام کرد. مردم اگر احساس کنند مسئولان با تمام وجود تلاش می‌کنند به مشکلات آنها پاسخ معتبر و راه‌گشا بدهند همراهی و همکاری خواهند کرد. در فضایی که دشمن بحران‌نمایی و بحران‌سازی می‌کند و از حیث رسانه‌ای، عملیات روانی، بی‌توضیحی یا توضیح غیرشفاف و مبهم به فضای ایجاد شده دامن می‌زند. مسئولان باید در صف اول بایستند و با روشنگری و پاسخگویی و ارائه نسخه‌های عملی به جنگ «ابهام» و «ایهام» تصنعی دشمن بروند. در این راه اگر لازم است مجلس باید با طرح‌های 3 فوریتی برای جبران کاستی‌های حقوقی به وسط میدان بیاید و دست قوه قضائیه به لحاظ قانون در برخورد با برخی متخلفان دانه درشت یا تخلفات جدید که قانونی برای برخورد با آنها وجود ندارد باید از سوی مجلس پر شود.
در پایان لازم است به آفتی که این روزها کشور ما به آن مبتلا شده اشاره کنیم و آن، سندرم کلی‌گویی، ‌تئوری‌بافی بدون پشتوانه عملیاتی و اجرایی و احاله دادن مسئولیت‌ها به دیگری است. این در حالی است که عیار ملت‌های مقاوم و پیروز در طول تاریخ تمدن‌ها در زمان‌های بحرانی خود را نشان می‌دهد. البته وضعیت کشور ما بحرانی نیست، اما باید به نگرانی‌های مردم پاسخ معتبر داده شود. لذا مسئولان به جای گفتاردرمانی، به نسخه‌های عملی برای مشکلات مردم در حد و توان خود اقدام کنند. اگر همه این‌گونه باشند دشمن در تحمیل فشارهای جدیدش به ایران اسلامی ناکام خواهد شد.