حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجعفر منتظری گفت: مقصر بدحجابی آموزش و پرورش، روحانیت، آموزش عالی، دانشگاه‌ها و همه ما هستیم. هم‌اکنون ستاد امر به معروف، سپاه پاسداران و نیروی انتظامی اقداماتی را انجام می‌دهند که بدحجابی را سروسامان دهند، اما باید بدانیم برخورد خشن با بدحجابی قطعاً جواب نمی‌دهد.

نگاهی آسیب‌شناسانه به موضوع اسراف و مصرف‌گرایی

   شهناز سلطانی / مصرف به شکل جدید آن در جوامع که حالا دیگر کاملاً به سمت اسراف سوق پیدا کرده از اواخر قرن 19 شروع شد که اکنون نه تنها گریبان جوامع صنعتی و توسعه‌یافته را گرفته که همه جوامع را درگیر خود کرده است. تا آنجا که «تددیو» هنرمند کانادایی در سال 1992 پیشنهاد داد، یک روز را در هر سال روز «چیزی نخریدن» نامگذاری کنند و اکنون سال‌هاست که بسیاری از کشورها در تقویم خود یک روز را به همین نام دارند و همین یک روز کافی است که نشان دهد دغدغه مصرف فراتر از نیاز همه جا محسوس است و مختص جامعه ما و جوامع امثال ما نیست. 

تبدیل به ارزش
در جامعه‌شناسی که انگشت اشاره آن روی هنجارها و ارزش‌های جامعه است، موضوع مصرف را متأثر از فرهنگ عمومی جامعه و همین ارزش‌ها و هنجارهای حاکم بر آن می‌داند. به این معنا که ما چه چیزهایی را ارزش قلمداد می‌کنیم که همین باعث می‌شود ما به آن سوق پیدا کنیم. متأسفانه مصرف در حالت افراط آن که باید نام دیگر آن را اسراف گذاشت به یک ارزش تبدیل شده است؛ یعنی ناآگاهانه مورد پسند قرار گرفته است.  

موتور محرکه اقتصاد
مصرف در حد و اندازه معتدل و منطقی آن نه تنها رد نمی‌شود که مورد تأیید هم قرار می‌گیرد؛ چرا که برای رفع نیازهای افراد جامعه لازم و ضروری است، تا جایی که اقتصاددانان از آن به «موتور محرکه» نام می‌برند که اگر به درستی انجام شود، اقتصاد را رو به جلو می‌برد. اما همین موتور محرکه اگر زیاده‌روی کند و از مسیر عقلانی خود منحرف شود، اقتصاد جامعه را دچار مشکل می‌کند. مثال ساده‌ای این موضوع را به خوبی روشن می‌کند. اگر افراد یک جامعه پس‌اندازهای پولی خود را به درستی سرمایه‌گذاری کنند، به توسعه اقتصادی آن جامعه کمک کرده‌اند، اما اگر آن را در جایی غیر از این انباشته کنند، سبب عقب‌ماندگی آن جامعه می‌شود. 
مسئله مشترک
مصرف افراطی و اسراف نه تنها مسئله جامعه ما که به مسئله تقریباً مشترک همه جوامع تبدیل شده است. نامگذاری یک روز بدون خرید در بسیاری از کشورها به روشنی می‌گوید که این مسئله جهانی است و فقط مختص ما نیست. مصرف‌گرایی به این معنا که مصرف در شکل غیر منطقی و غیر ضروری آن هدف قرار می‌گیرد و مصرف در زمان نیاز رنگ باخته است.

بیماری خرید 
زیاده‌روی در مصرف مواد غذایی، در خرید پوشاک و لوازم خانه و وسایل لوکس به اندازه‌ای گسترش یافته که دیگر برای تقریباً همه ما امری بدیهی شده و غیر آن تصورناپذیر است. بیهوده مصرف کردن در جوامع نه تنها مسائل اجتماعی و فرهنگی که مسائل روانی را هم سبب می‌شود. برای نمونه روان‌شناسان از بیماری خرید نام می‌برند که در آن حداکثر تا 6 درصد افراد جامعه را مبتلا به آن می‌بینند؛ بیماری‌ای که در آن فرد نه نیازی به خرید دارد و نه وقتی خرید می‌کند از آن بهره‌ای می‌برد. او تا وقتی خرید می‌کند که دچار مشکلات مالی می‌شود و در تنگنا قرار می‌گیرد. 

اولویت در خرید 
به گفته جامعه‌شناسان درصد بالایی از افراد جامعه ما نمی‌دانند اولویت در خرید یعنی چه. یعنی ما وقتی به خرید می‌رویم باید فهرستی از مایحتاج‌مان تهیه کنیم و در آن اولویت‌ها را مشخص تا مبادا بیهوده و بی‌حد و مرز خرید کنیم تا اقتصاد خانواده دچار مشکل شود. اما واقعیت‌ها خیلی ساده و روشن این موضوع را نشان می‌دهند که ما بیش از نیازمان فریب تبلیغات رسانه‌ها و چشم و هم‌چشمی‌ها را می‌خوریم.
تبلیغات وسیع در رسانه‌های جوامع یک از مهم‌ترین ابزارهای سرمایه‌داران و تولیدکنندگان است تا نیاز را در ما تولید و بعد برای آن پاسخی تعریف کنند؛ پاسخی که همان مصرف زیاده از حد را رقم می‌زند. خودمان را به زحمت می‌اندازیم تا از قافله مصرف عقب نمانیم. هر فرد در هر جایگاهی که به لحاظ اقتصادی قرار گرفته، سعی می‌کند خوب و زیاد دست به جیب شود تا تحسین شود.

صورت مسئله‌های پاک شده 
وقتی مصرف‌گرایی به اشکال مختلف به نمایش درمی‌آید برای مخاطبانش جذاب تعبیر می‌شود. نمونه کوچکی از آن به نمایش گذاشتن جهیزیه است که طی چند سال اخیر در جامعه ما به مد تبدیل شده است و برای چگونه به نمایش گذاشتن آن متخصصی کاربلد! باید از راه برسد و چیدمانی چشمگیر و چشم‌نواز ترتیب بدهد تا نگاه‌های تحسین‌برانگیز را به سمت خود ترغیب کند. همان جهیزیه‌ای که روزگاری قرار بود برای شروع زندگی مشترک دو جوان رفع نیاز کند، حالا برای خودش چه داستان‌های خیره‌کننده و طول و درازی که ندارد. این نمایش ابعاد دیگری هم دارد. کسی که به قول معروف دستش به دهانش نمی‌رسد هم ‌به هر قیمت و زحمتی شده می‌خواهد خود را به پای کسی برساند که دستش به دهانش می‌رسد، حالا چطور، این دیگر ظاهراً در این معرکه گم می‌شود. در این میان کم نیستند کسانی که وقتی این نمایش‌ها را خارج از عهده خود می‌بینند، صورت مسئله را پاک می‌کنند و چه پیامدهای اجتماعی‌ای که با پاک شدن صورت مسئله‌هایی از قبیل ازدواج زایش می‌کنند. 

شبه‌بازی دومینو
مصرف‌گرایی و گرایش به اسراف در یک جامعه به مثابه بازی دومینو است که وقتی شروع می‌شود با خود همه را می‌برد. فقیر و غنی، دارا و ندار، شهری و روستایی و کوچک و بزرگ  نمی‌شناسد. جامعه پیشرفته یا عقب‌افتاده هم ندارد. در هر جامعه و در هر خانواده‌ای هرکسی به فراخور حال اقتصاد و جیب خود مصرف می‌کند. 
حالا دیگر اسراف به گفته رهبر معظم انقلاب یکی از مشکلات و موانع ماست که نباید ساده از کنار آن رد شویم. معظم‌له ابتدای همین امسال در حرم رضوی با تأمل فرمودند: «یکی از موانع مهم، عیوب اساسی در سبک زندگی ما است؛ این دیگر مربوط به مسئولان نیست، مربوط به خود ما و شما آحاد مردم است. ما در سبک زندگی مشکلاتی داریم. یکی از مشکلات ما، مصرف‌گرایی است؛ یکی از مشکلات ما اسراف و زیاده‌روی و زیاد خرج کردن است؛ یکی از مشکلات ما رفاه‌طلبیِ افراطی است؛ یکی از مشکلات ما اشرافی‌گری است. اشرافی‌گری متأسّفانه از طبقات بالا سرریز می‌شود به طبقات پایین؛ آدم متوسّط‌ـ [یعنی] از قشرهای متوسّط‌ـ هم وقتی می‌خواهد میهمانی بگیرد، وقتی می‌خواهد عروسی بگیرد، مثل اشراف عروسی می‌گیرد. این عیب است، این خطا است، این ضربه‌ به کشور می‌زند. زیاد مصرف کردن، زیادی خواستن، زیادی خوردن، زیادی خرج کردن، جزو عیوب مهمّ ما است در سبک زندگی‌مان.»

حل مسئله کنیم  
اما آیا حالا که در مصرف غرق شده‌ایم نباید دنبال راه چاره باشیم؟ چطور خرید کردن و چطور مصرف کردن نه تنها یک هنر که مهارت هم هست. همان‌طور که یک تولیدکننده و سرمایه‌دار و گردانندگان چرخه تبلیغات مصرف در کار خود موفق عمل می‌کنند ما هم در رسانه، در نهاد آموزش و در نهاد خانواده می‌توانیم به بچه‌ها بیاموزیم که از درآمد و ماحصل دسترنج‌شان در آینده چطور نهایت بهره‌برداری را داشته باشند و مقهور تبلیغات وسیع مصرف‌گرایی و انبوه مراکز و فروشگاه‌های زنجیره‌ای و همیشه در دسترس نشوند، البته پیش‌شرط و لازمه آن، این است که ما خودمان ابتدا یاد بگیریم تا بتوانیم یاد بدهیم. مصرف و خرید و مبتلابه اسراف نشدن برای خود اصولی دارد که آموختنی و تمرین‌کردنی است. راهکارهای پیچیده و دشوار  و دست‌نیافتنی هم ندارد. نمونه ساده آن در خرید این است که پیش از خرید در فروشگاه‌های بزرگ و کوچک فهرست خرید تهیه کنیم تا مبادا در انبوه اجناس ضروری و غیر ضروری خودمان را ببازیم و فریب بخوریم. 


 صحرا محمدی/ اگر دقت کرده باشید عبارت «وقت ندارم» را زیاد می‌گوییم و می‌شنویم؛ جمله‌ای که خیلی از کارهای ضروری و نکرده‌مان را به گردن آن می‌اندازیم. این جمله تکراری جواب خواسته‌ها و توصیه‌ها و پیشنهادهای زیادی هم هست، مثل وقتی که می‌گویند کتاب بخوانید، خواب و استراحت‌تان را بیشتر کنید، به پدر و مادر بیشتر سر بزنید، با بچه‌ها بازی کنید و بیشتر وقت صرف خانواده کنید. اغلب در جواب این جملات کمبود وقت را علم می‌کنیم. اگر مروری سطحی و گذرا به برنامه زندگی‌مان از صبح که بیدار می‌شویم تا شب که می‌خوابیم، داشته باشیم، در می‌یابیم که وقت داریم، اما برنامه‌ای برای وقت‌مان نداریم.
چارچوب زندگی مهارت‌های مختلفی دارد که بی‌شک تفاوت بین داشتن یا نداشتن این مهارت کیفیت زندگی ما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. در شرایط یکسان آدم‌ها از نظر استعداد، امکانات، فرصت‌ها و... عامل مهمی که وجه تمایز آنهاست و موفقیت‌ها را رقم می‌زند، ‌داشتن مهارت‌های لازم برای ساماندهی به یک زندگی است. هر یک از ما نقش‌های متعددی داریم که باید از عهده آنها بر بیاییم، در غیر این صورت زندگی ما دچار خلل می‌شود. نقش‌هایی همچون نقش پدری، مادری، فرزندی، کارمندی و... که خواسته یا ناخواسته به ما محول شده و ما باید ایفاگر آنها باشیم‌. یکی از مهم‌ترین این مهارت‌ها، مهارت مدیریت زمان است که اگر نسبت به آن آگاه باشیم از بخش زیادی از تنش‌ها و اضطراب‌های ما کاسته خواهد شد.
مدیریت زمان به ما این فرصت را می‌دهد که کارهای بیشتر و باکیفیت‌تری انجام دهیم. شاه‌کلید مدیریت زمان، برنامه‌ریزی است. برای هر روز و هفته و ماه و سال زندگی‌مان برنامه بچینیم. برنامه هر روز را هم باید از روز قبل در نظر گرفت. در برنامه‌ریزی هم اول از همه باید یک مزاحم ذهنی را از سر راه برداشت. همان که «صفر یا صد» نام دارد. یا کاری انجام نمی‌دهیم، یا به بهترین و بی‌نقص‌ترین شکل ممکن انجام می‌دهیم. این نگاه ما را از برنامه‌ریزی دور و ناامید می‌کند.
ریز به ریز برنامه روزانه‌تان را نه در ذهن، بلکه روی کاغذ بنویسید. به ترتیب اولویت هم بنویسید؛ یعنی اولویت با کارهایی باشد که انجام دادن‌شان ضروری‌تر است. برای هر برنامه یک زمان حدودی تعیین کنید که اگر انجام آنها با تأخیر و نقص انجام شد، نگران انجام نشدن برنامه‌های دیگر
 نباشید.
نوشتن برنامه این حسن را دارد که ذهن‌مان را از انباشت کارهای کرده و نکرده خالی می‌کنیم و فضا را باز می‌کنیم برای انجام بهتر کارهایی که فهرست کرده‌ایم.
وقتی برنامه‌ها را می‌نویسید، قطعاً وقت‌ اضافی به دست می‌آورید. این وقت‌های اضافی می‌تواند صرف همان کارهایی شود که انجام دادن‌شان برای ما خوشایند بوده، ولی کمبود وقت ما را از لذت آن محروم می‌کرده، مثل سر زدن به والدین، یا بازی کردن با بچه‌ها.
در اجرای برنامه‌ها مانند یک معلم سخت‌گیر و نفوذناپذیر عمل نکنید. کمی انعطاف ضروری است. اگر برنامه‌ای با تأخیر شروع شد و در زمان تقریبی که برای آن منظور کرده‌ایم، انجام نگرفت، اشکالی ندارد. مهم این است که انجام شود. مهم این است که ما می‌دانیم پیش و پس از آن بی‌برنامه نبوده و وقت‌مان بیهوده تلف نشده است. هر کاری هم که انجام می‌شود کنار آن روی فهرست برنامه تیک می‌زنیم. این تیک کوچک را دست کم نگیرید. نگاه کرن به آن در فهرست حس موفقیت و مفید بودن و انگیزه در خود نهفته دارد و ما را به انجام کارها و بهتر انجام دادن آنها ترغیب می‌کند.

فیشینگ و حمله به امنیت‌ـ 1


 مهدی فرهادی/ چندی پیش همزمان با ایام فطر پلیس فتا یک پیام هشدارآمیز اعلام کرد مبنی بر اینکه، با توجه به نزدیک شدن به عید سعید فطر، کلاهبرداران با سوء‌استفاده از نیّات پاک خیرین و نیکوکاران با راه‌اندازی صفحات جعلی موسوم به فیشینگ (Phishing) اقدام به سرقت اطلاعات مالی کاربران می‌کنند. یکی از ابعاد جنگ سایبری در فضای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی که می‌تواند امنیت ملی کشورها و امنیت سرمایه‌گذاری اقتصادی و حتی سیاسی را تهدید کند، حمله‌هایی است که در فضای سایبری به فیشینگ  معروف است. فیشینگ نوعی از حملات مهندسی ‌اجتماعی بر پایه فریب افراد، با هدف کلاهبرداری اقتصادی، ناامن‌سازی و براندازی است. در ماه‌های اخیر حملات سایبری در چند فرودگاه کشورمان حساسیت بررسی این موضوع را بیشتر کرده است. در یک نمونه از این حملات در حدود ساعت 20 روز چهارشنبه، 16 خرداد 1397، در اقدامی خرابکارانه شبکه ارتباطی شرکت فرودگاه‌ها و ناوبری هوایی ایران مورد حمله سایبری قرار گرفت که متأسفانه به بروز اختلالاتی در ارائه سرویس تعدادی از نمایشگرهای سامانه اعلان پرواز (FIDS) در فرودگاه تبریز منجر شد که با بررسی سریع جوانب این حمله و ایجاد تمهیدات امنیتی ویژه از سوی متخصصان و کارشناسان اداره کل مخابرات و فناوری اطلاعات هوانوردی، خوشبختانه از انتشار حمله به سایر بخش‌های شبکه جلوگیری و امنیت شبکه حفظ شد. 
زمانی که بحث امنیت IT مطرح می‌شود، کارمندان اولین خط دفاعی شما هستند و خواهند بود. این یک مسئله تغییرناپذیر است. تقریباً ۸۰ درصد از حملات سایبری به خطاهای انسانی مربوط می‌شود. بنابراین، آموزش امنیت IT، بخشی از فرایند آموزش کارکنان جدید خواهد بود که باید به طور مرتب انجام پذیرد. دانستن نکات ساده‌ای مانند نحوه استفاده ایمن از دستگاه‌های ذخیره‌سازی خارجی و سرویس‌های ابری، می‌تواند تفاوت‌های بزرگی ایجاد کند. عاملان حملات فیشینگ برای دسترسی به اطلاعات مالی، شخصی و حساب‌های کاربری قربانیان، همواره روش‌های جدیدی را ابداع می‌کنند. آگاهی از آخرین تکنیک‌های فیشینگ و تمایلات عاملان تهدیدها می‌تواند به موقعیت افراد کمک کند تا یک گام جلوتر از آنها قرار بگیرند و از سازمان‌های‌شان محافظت کنند.
در حالی که در سال ۲۰۱۷، فیشینگ رتبه سوم خطرناک‌ترین خطر محسوب می‌شد، این موضوع برای سال ۲۰۱۸ تغییر کرد. تقریباً نیمی (۴۸ درصد) از پاسخ‌دهندگان حملات فیشینگ را تهدید دانسته و ۴۵ درصد گفته‌اند که کسب‌وکارشان حساس به حملات DNS است.
به طور کلی، نوع جدیدی از نرم‌افزارهای مخرب به رتبه شش رسیده و  فیشینگ رتبه اول است، پس از آن انکار سرویس توزیع شده (DDoS) و حملات تلفن همراه کاهش یافت. باج‌افزار از جایگاه پنجم در سال ۲۰۱۷ تا سوم در سال ۲۰۱۸ رشد کرد؛ با این حال، این موضوع در حوزه‌های جغرافیایی متفاوت است.
عده فراوانی از تصمیم‌گیرندگان فناوری‌ اطلاعات، در انگلیس (۶۹درصد) گزارش دادند که کسب‌وکارشان تقریباً به طور کامل برای مدیریت امنیت‌ فناوری ‌اطلاعات و حفاظت از تهدیدات آماده است. در مطالبی که در این ستون در خدمت شما هستیم به عملیات‌های مهم سایبری و فیشینگ و راه‌های مقابله با آنها پرداخته خواهد شد. مجموعه اطلاعات مربوط به این بحث در فضای مجازی در اختیار همگان است، اما هفته‌نامه صبح صادق می‌کوشد با تحلیل و جمع‌بندی این موضوع، مخاطبان را از خطرات احتمالی که ممکن است نرم‌افزارها برای امنیت ملی و امنیت شخصی افراد ایجاد کنند، آگاه کند.

نگاهی به پیشنهادهای رسانه‌های اصلاح‌طلب به دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران


 سید فخرالدین موسوی/ نوشتن از آنچه در مذاکرات هسته‌ای و در روزهای پسا توافق و سرانجام چگونگی خروج ایالات متحده و گفتن از امتیازهایی که طرف ایرانی به صورت نقد پرداخت کرد و بدعهدی و سست‌پیمانی طرف مقابل دیگر امروز  خسته‌کننده، تکراری و کسالت‌بار است! مرور تیترهای درشت رسانه‌های اصلاح‌طلب در روزهای منتهی به توافق جامع هسته‌ای و صبح اولین روز پس از اعلام رسمی توافق میان طرفین هم حرف تازه‌ای ندارد! اما با این همه شگفت‌انگیز است که شاهد تکرار همان سیر و همان سناریو در رسانه‌های اصلاح‌طلب هستیم و همچنان پس از داستان پر ماجرای برجام دوباره همان نسخه‌ها و پیشنهادها تکرار می‌شود! برای درک دقیق‌تر کافی است به بخشی از نوشتارها و مقالاتی که در این زمینه به نگارش درآمده و به چاپ رسیده‌اند، نگاهی بیندازیم:
روزنامه «بهار» به نقل از علی بیگدلی، کارشناس سیاست خارجی می‌نویسد: «ما اروپا را از دست داده‌ایم. الآن یک ماه است که اروپایی‌ها، دیگر درباره ما صحبت نمی‌کنند و جلسه اخیر ایران با 1+4 هم هیچ دستاوردی نداشت؛ زیرا در آنجا سه مسئله حقوق بشر، آزمایش موشکی و حضور در سوریه و یمن مطرح شد و آقای ظریف هیچ پاسخی برای آن نداشت و اعلام کرد، با مقامات عالی‌رتبه باید صحبت کند و به ایران بازگشت؛ اما هنوز هیچ خروجی ما ندیدیم...نباید فراموش کرد که در این مسیر ما باید امتیازاتی هم به غربی‌ها بدهیم. آنها سه شرط مشخص دارند و ما اگر انتظار داریم روابط‌مان بهبود پیدا کند، باید یک سری امتیاز بدهیم تا بتوانیم یک سری امتیاز دریافت کنیم. 
نمی‌توان صرفاً انتظار داشت که آنها به ما امتیاز بدهند و هیچ خواسته‌ای نداشته باشند، در حوزه سیاست خارجی باید اقدامات عملی را در دستور کار قرار دهیم. ابتدا به ساکن باید پای تهران از پرونده یمن خارج شود. در مرحله بعد هم وضعیت سوریه باید به یک تعادل برسد و نیروهای خود را کاهش دهیم.
 در این راستا، ما اکنون نزدیک به یک سال است که آزمایش موشکی انجام نداده‌ایم که این اقدام مثبتی است و تا به اندازه‌ای حساسیت‌ها را کاهش می‌دهد.» روزنامه «قانون» نیز از زبان همین فرد با طرح این پرسش که «آیا ترامپ به برجام بازمی‌گردد و مذاکره ایران و آمریکا از نظر شما ضروری است؟» می‌نویسد: «اکنون شرایطی در ایران حاکم است که روز به روز سخت‌تر می‌شود. ۱۳ مرداد مهلت ۹۳ روزه توقف تحریم‌های مرحله اول به پایان می‌رسد.
 درمرحله دوم، نفت و تجارت دریایی و... تحریم می‌شود. اگر به آن مرحله برسیم، راهی برای ما باقی نمی‌ماند و باید مقاومت کنیم. حتی ممکن است وارد جنگ شویم که بحث جداگانه‌ای است. در مصاحبه‌های قبلی گفته بودم که راهی جز مذاکره وجود ندارد. اگر قرار باشد نظام را حفظ کنیم و خود را درگیر جنگ ناخواسته نکنیم، به نظر من نزدیک‌ترین و صحیح‌ترین راه مذاکره است و در مذاکره می‌توانیم سهم خود را بگیریم.»
روزنامه «شرق» نیز در سرمقاله‌ای به قلم «علی خرم» می‌آورد: «اگر جمهوری اسلامی کماکان قصد دارد از روش‌های مسالمت‌آمیز برای مقابله با تحریم‌های آمریکا استفاده کند و گزینه درگیری اعم از بستن تنگه هرمز یا هر نام دیگری را کنار می‌گذارد و اگر بناست نظر اکثریت قریب به اتفاق مردم برای پرهیز از جنگ و تشنج محترم شمرده شود، باید با چشمان باز و با شجاعت و به‌دور از شعار پذیرفت که گزینه همکاری با اروپا بهترین و تنها گزینه مسالمت‌آمیز موجود است. باید توقعات و انتظارات از اتحادیه اروپا با سیاست‌های رفتاری ایران تطبیق داده شود. هر اندازه توقعات ما بالاتر رود، باید ملاحظات اروپا را در سیاست رفتاری خود بیشتر لحاظ کنیم. 
ملاحظات اروپا موضوع عجیب ‌و غریبی نیست، بارها از زبان رؤسا و وزرای خارجه آن کشورها بیان شده و مواردی است که ایران از عهده رفع آنها برمی‌آید. باید نشان داده شود ایران یک بازیگر تقویت‌کننده صلح و آرامش در منطقه و جهان است و داشتن موشک یا حمایت از حزب‌الله و حماس دارای سطح تحلیلی است که می‌توان با منطق قوی با اروپا درباره آن صحبت کرد. جهان عرصه ارائه نظرات، رقابت و تعامل با یکدیگر است، هیچ نظر و سیاستی به‌ طور مطلق، پذیرفتنی و صحیح نیست مگر اینکه نظرات اکثریت را هم در جهان بتواند جلب و جذب کند.»
 این روزنامه همچنین به نقل از «سیدمحمد صدر» مشاور وزیر امور خارجه می‌نویسد: «فضای لازم برای مذاکره با عربستان آماده است. همین برجام می‌تواند الگوی مذاکرات ما با عربستان و سایر کشورهای عربی باشد. ما که توانسته‌ایم با آمریکا و اروپا گفت‌وگو کنیم و به نتیجه هم برسیم. به نظر من برجام یک الگوی بین‌المللی بسیار مهمی بود که نه ‌تنها منافع ایران را تأمین کرد، بلکه یک آرامش و امنیت بین‌المللی به وجود آورد، چراکه طرف‌های مذاکره درخواست‌هایی داشتند و بر سر میز مذاکره نشستند و به نتیجه رسیدند. 
یک ‌طرف بیان می‌کرد که ما از اینکه ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، احساس خطر می‌کنیم و ایران هم بیان می‌کرد که تحریم‌های بین‌المللی کشور ما را متضرر می‌کند، بنابراین به گفت‌وگو پرداختند و به توافق رسیدند. می‌خواهم بگویم برجام می‌تواند الگوی تمام مذاکرات آینده، نه‌ تنها در ارتباط با ایران، بلکه در ارتباط با کل مسائل و مناقشات بین‌المللی قرار بگیرد.»  پیشتر نیز تاجزاده به روزنامه اعتماد از لزوم معامله با ترامپ گفته بود؛ جملاتی که افزودن هر توضیحی بر آنها اضافه است!



  حمیدرضا حیدری/ نوسانات اقتصادی اخیر سبب بروز مشکلاتی برای فعالان عرصه اقتصادی و برخی اقشار و اصناف شده که گلایه‌ها و اعتراضات آنها را در پی داشته است. در این میان، بازار در جایگاه نبض اقتصاد کشور دچار دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی بود که عده‌ای کوشیدند از این وضعیت برای رسیدن به اهداف خود در چارچوب برنامه دشمن استفاده کنند؛ اما جامعه بازاریان که در آشوب‌سازی‌های اخیر دشمنان خود را کنار کشیدند و آب به آسیاب دشمن نریختند، حالا مطالبات بحقی از دولت دارند تا بتوانند با عبور از رکود، معاملات خود را رونق بخشند و در نتیجه آن بتوانند لقمه نان حلالی برای خود و خانواده‌های‌شان فراهم کنند.
از سوی دیگر، دشمنان ملت ایران هنوز امیدوارند که با کشاندن مردم به کف خیابان و ایجاد ناآرامی به نظام اسلامی ضربه بزنند. در این راستا بر روی صنف‌ها و اقشاری که مشکلاتی دارند تمرکز می‌کنند تا مقدمات آشوب و اغتشاش را در کشور فراهم کنند.
قشرهای گوناگون موجود در کشور مشکلاتی دارند که کمترین حق‌شان آن است که حرف‌های‌شان شنیده شود. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار ویژه با هیئت دولت فرمودند: «بخش عمده‌ای از تصویرسازی درست از دولت وابسته به عملکرد مسئولان است، یعنی مسئولان باید به میان مردم، کارگران و صنایع بروند و از نزدیک با آنها ارتباط برقرار کنند.» این یعنی مردم حرف‌هایی دارند که می‌خواهند به گوش دولتمردان برسانند و از سویی وظیفه دولت نیز گوش دادن به درد دل‌های مردم و پیگیری مشکلات‌شان است. پس نباید اجازه داد کار به جایی برسد که مردم برای رساندن حرف‌شان به گوش دولتمردان ناگزیر از تجمع شوند که عده‌ای هم در آن میان پیدا شوند و آن را به آشوب تبدیل کنند.
این اتفاق جدیدی هم نیست. در روزهایی که شاهد اعتراضات فروشندگان تلفن همراه در تهران بودیم، دیدیم که وزیر ارتباطات در میان مردم حضور پیدا کرد و پای صحبت‌های‌شان نشست و همین نکته سبب آرامش بازار تلفن همراه شد. تجربه موفقی که دولت می‌تواند برای از بین بردن هر گونه سوءاستفاده دشمن از وضعیت اقتصادی کنونی از آن بهره جوید.
در این میان، نباید از نقش فضای مجازی در اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد، غافل شد. کانال‌های تلگرامی وابسته به آمریکا و عربستان سعی می‌کنند با ارائه سندهای جعلی و انتشار تصاویر قدیمی تاریخ مصرف گذشته و حتی بهره‌گیری از تجمعات و آشوب‌های کشورهای دیگر و تقطیع آنها جوری بنمایانند که انگار همه شهرهای کشور درگیر اعتراضات گسترده هستند. عده‌ای هم در داخل کشور هستند که گویا بدشان نمی‌آید چنین اتفاقی در کشور بیفتد که بتوانند آن را دستاویزی برای مقاصد سیاسی خودشان کنند. اینها همان کسانی هستند که سال‌های بسیاری در رأس نظام مدیریت کشور حضور داشتند و نتوانستند یا نخواستند کاری برای حل مشکلات اقتصادی مردم انجام دهند!
در اینجا نقش و مسئولیت سازمان‌های اطلاعاتی و دستگاه قضایی کشور مهم‌تر از گذشته می‌شود. این نهادها وظیفه دارند با کسانی که قصد دارند مردم را بازیچه فعالیت‌های سیاسی خود کنند، برخورد کنند. چه آنکه این افراد کسانی باشند که با دلارهای نفتی عربستان سعی می‌کنند اهداف اربابان آمریکایی خود را برآورده کنند و چه کسانی که جایگاه خود را از دست رفته می‌بینند و برای به دست آوردن آن حاضرند بر سر مصالح نظام و منافع ملت معامله کنند. 
جلوگیری از فعالیت این ‌گونه افراد مستلزم انجام مجموعه‌ای از کارهای دقیق اطلاعاتی است که باید به‌گونه‌ای انجام شود که سبب خاموش شدن صدای مردم برای مطالبه‌گری مطالبات‌شان از دولت و مسئولان نشود؛ چراکه اگر صدای مردم به گوش مسئولان و دولتمردان نرسد؛ شاید آنها نیز وظیفه خود را که خدمت به مردم و حل مشکلات آنهاست، فراموش کنند.