امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) گفتند: شما ملاحظه کردید ما در بازی فوتبال امسال در مقابل اسپانیا گل خوردیم، اما همه، تیم ما را تأیید کردند... گفتم: «کارتان عالی بود». مردم هم آمدند در خیابان‌ها، در حالی که گل خورده بودیم. چرا؟ چون خوب بازی کردند، چون همه دیدند که اینها در میدان تلاش کردند، عرق ریختند، ابتکار به خرج دادند، شجاعت به خرج دادند. دروازه‌بان با هوشمندی و فداکاری و سرعت عمل یک کاری کرد که کارستان بود. همین قدر که بدانند وارد میدان هستید و دارید تلاش می‌کنید، روز و شب نمی‌شناسید، به مردم پیام اقتدار را می‌دهد.

نگاهی به بازتاب‌های سخنان فرمانده نیروی قدس سپاه در پاسخ به تهدیدات ترامپ


  امین پناهی/ پنج‌شنبه گذشته و در یادواره شهدای عملیات رمضان در همدان سردار سرلشکر حاج‌قاسم سلیمانی نسبت به تهدیدات اخیر دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور ایالات متحده آمریکا واکنش نشان داد. او ابتدا با اشاره به موضع‌گیری انقلابی رئیس‌جمهور کشورمان در مقابل تهدیدات ترامپ، گفت: «ترامپ در مقابل سخنان رئیس‌جمهور ما، مطالب سخیفی را در توئيت خود بیان کرد که پاسخ دادن به آن در شأن رئیس‌جمهور کشور ما نبود. من به عنوان سرباز ملت جواب ایشان را می‌دهم و می‌گویم آقای ترامپ تو به چه جرئتی ما را تهدید می‌کنی؟»
فرمانده نیروی قدس سپاه با اشاره به پیشینه رویارویی‌های مستقیم و غیر مستقیم جمهوری اسلامی ایران و آمریکا گفت: «تو که سابقه نداری و فکرت مشغول چیزهای دیگر است، لااقل از سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا درباره سابقه ایران و اینکه کسی تا به حال نتوانسته علیه ایران کاری کند، سؤال کن.»
او همچنین افزود: «آقای ترامپ، بپرسید از فرمانده وقت خودتان که چه کسی را فرستاد به ایران پیش من به عنوان یک سرباز، نه رئیس‌جمهور این کشور، که آیا می‌شود به ما مهلت بدهید و از نفوذتان استفاده کنید سربازان ما این چند ماه مورد حمله مجاهدین عراق قرار نگیرند تا ما از عراق خارج شویم.»
حاج‌قاسم سلیمانی در ادامه گفت: «یادتان رفته در درون تانک‌ها برای سربازان‌تان پوشک بزرگسالان مهیا می‌کردید؟ آن وقت امروز کشور بزرگ ایران را تهدید می‌کنید؟ با چه پیشینه‌ای تهدید می‌کنید؟»
این سخنان حاج‌قاسم در فضای مجازی و حقیقی داخل و بیرون از کشور واکنش‌های متعددی را به همراه داشت. 

بازتاب‌های رسانه‌ای 
خبرگزاری «رویترز» در گزارشی با تیتر «فرمانده سپاه قدس ایران به ترامپ گفت: من را تهدید کن نه روحانی را»، نوشت: «قاسم سلیمانی روز پنج‌شنبه اعلام کرد که «به عنوان یک سرباز موظفم پاسخ تهدیدهای ترامپ را بدهم. اگر او می‌خواهد از زبان تهدید استفاده کند، باید با من صحبت کند نه حسن روحانی، رئیس‌‌جمهور.»
این پایگاه خبری در ادامه نوشت: «ایران هشدارهای ترامپ در توئیتر را که مدعی شده بود تهران در صورت ادامه تهدید آمریکا، با تبعات بدی مواجه خواهد بود، نادیده گرفته است.»
پایگاه خبری «آی۲۴ اسرائیل» هم ضمن پوشش اظهارات سردار سلیمانی، نوشت: «فرمانده سپاه قدس ایران به ترامپ گفته باید او را تهدید کند نه روحانی را و گفته که ما منتظر شما هستیم.»

ایران ترامپ را تهدید کرد 
پایگاه خبری «جروزالم‌پست» به بخش‌های دیگری از این سخنرانی توجه کرد و نوشت: «قاسم سلیمانی گفته که دریای سرخ که تا الآن امن بوده و دیگر با حضور آمریکایی‌ها امن نیست. ترامپ باید بداند که ما یک ملت شهادت‌طلبیم و منتظر او هستیم.»
پایگاه خبری «میرور» بریتانیا هم در خبری فوری اظهارات فرمانده سپاه قدس را مورد توجه قرار داد و نوشت: «ایران ترامپ را تهدید کرد؛ فرمانده سپاه قدس ایران به ترامپ هشدار داد که ما کشور شهداییم و منتظر شما هستیم.»
«راشا تودی» نیز سخنان سردار سلیمانی را در پایگاه اینترنتی خود بازتاب داد و نوشت: «فرمانده نیروی قدس هشدار داد اگر ترامپ جرئت کند علیه ایران جنگ به راه بیندازد، همه چیز را از دست خواهد داد.» بر اساس این گزارش، سردار سلیمانی (خطاب به ترامپ) اظهار داشت: «اگر جنگی اتفاق بیفتد، نابودی همه امکانات شما خواهد بود.»

شما فقط شروع می‌کنید
«یواس‌ای‌تودی» نیز با اشاره به بخش دیگری از سخنان حاج‌قاسم سلیمانی در واکنش به تهدیدات اخیر ترامپ، نوشت: «ژنرال ارشد ایران روز پنج‌شنبه به ترامپ هشدار داد در صورت عملی کردن تهدیدهای خود علیه تهران، نیروهایش آماده مقابله با آمریکا هستند. این گزارش می‌افزاید سردار سلیمانی خطاب به ترامپ گفت شما جنگ را شروع می‌کنید؛ ولی ما آن را به پایان می‌رسانیم.»
شبکه خبری «پولیتیکال وایر» آمریکا نیز نوشت: «تهدید ایران علیه آمریکا پس از تهدید توئیتری ترامپ علیه رئیس‌جمهوری ایران جدی شده است.»
اما وزارت خارجه آمریکا برای فرار از تکرار تهدیدهای گذشته و مواجه شدن با ادعایی جدی‌تر از سوی ایران واکنشی نشان نداد؛ به گونه‌ای که بی‌بی‌سی نوشت: «وزارت خارجه آمریکا در پاسخی روتین که قبلاً هم در چنین مواردی داده، با عبارت «ما درباره همه اظهارنظرهای مقام‌های ایرانی نظر نمی‌دهیم» در واقع از ابراز واکنش به اظهارات امروز سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، خودداری کرده است.»
در واقع در یک جمع‌بندی کلی از واکنش رسانه‌های گوناگون جهان به ویژه رسانه‌های روسی، صهیونیستی، اروپایی و آمریکایی می‌بینیم همه این رسانه‌ها با انتشار بخش‌هایی از صحبت‌های سردار سلیمانی خطاب به ترامپ به این موضع‌گیری واکنش نشان داده‌اند. با یک نگاه دقیق‌تر متوجه می‌شویم بیشتر این بازتاب‌ها معطوف به برخی از کلیدواژه‌های مورد استفاده حاج‌قاسم سلیمانی، اعم از ناامن شدن دریای سرخ پس از حضور آمریکایی‌ها، ما کشور شهداییم و منتظر شما هستیم، از بین رفتن تمام امکانات آمریکا در جنگ با ایران، نزدیک بودن به آمریکا بیش از آنچه تصورش را می‌کنند، استفاده از پوشک بزرگسالان از سوی نیروهای آمریکایی و اینکه حریف شما سپاه قدس و شخص سردار سلیمانی است، بوده است.

بازتاب‌ها در فضای مجازی
در فضای مجازی هم، کاربران ایرانی واکنش‌های فراوانی به سخنان سردار حاج قاسم سلیمانی داشتند. واکنش‌هایی که بیشتر آنها از این صحبت‌های سردار به وجد آمده و سعی کردند قسمت‌هایی از آن را که بیشتر مایه مباهات و غرور ایرانی‌شان شده است، در فضای توئیتر و دیگر شبکه‌های مجازی منتشر کنند. 
برخی سعی کردند با انتشار صحبت‌های کوبنده حاج‌قاسم خطاب به ترامپ و ایجاد هشتگ حاج‌قاسم در فضای مجازی اعلام کنند پشت سردار سپاه‌شان هستند و حاضرند برای هر آنچه حاج‌قاسم گفت، بجنگند.
بعضی هم با تشبیه وضعیت این روزهای نظام اسلامی به روزهای پیش از جنگ صفین و قرار دادن حاج‌قاسم در جایگاه مالک‌اشتر، پیش‌بینی خود را از آینده اسلام و نظام اسلامی منتشر کردند: «این بار مالک از خیمه‌های معاویه برنمی‌گردد، این بار مالک به جای علی شمشیر که می‌زند هیچ، رجز هم می‌خواند.»
یکی دیگر از کاربران در صفحه خود نوشت: «ترامپ باید بداند سردار دل‌ها حاج‌قاسم و رزمندگان غیور ایرانی از آنچه تصور می‌کنند به او نزدیک‌تر است.»

روی ما حساب نکن!
اما عده کمی هم بودند که با خط‌دهی برخی از مزدوران آمریکایی و صهیونیستی سعی کردند با طوفان توئیتری جوانان ایرانی که در حمایت از هشدارهای سردار سلیمانی ایجاد شده بود، مقابله کنند. عده اندکی که با استعمال کلیدواژه ساختگی و دیکته شده از سوی اربابان‌شان اعلام کردند: «روی ما حساب نکن سردار!»
ایجاد این هشتگ از سوی ضد انقلاب و خودباخته‌های وطنی خارج‌نشین که از آمریکا و عربستان ارتزاق می‌کنند دلیلی شد تا دیگر کاربران به این توئیت‌ها هم واکنش نشان دهند و بگویند که روی ما حساب کن. یکی از کاربران نوشت: «اینایی که هشتگ می‌زنن روی ما حساب نکن سردار؛ یکی نیست بهشون بگه حساب سردار روی امثال حججی‌هاست که شما اگر هنر کنید، بتونید اسمش رو بدون غلط املایی بنویسید.»
البته واقعیت هم آن است که سردار روی کمک هیچ یک از اینها حساب نکرده است. او خودش هم در سخنرانی‌اش گفت شخص خودش و نیروی قدس سپاه طرف حساب آمریکا و ترامپ هستند و ساختن هشتگ از سوی کسانی که حتی از ترس‌شان جرئت نکرده‌اند که صحبت‌های کامل حاج‌قاسم را مطالعه کنند، یا به آن گوش دهند نشان از بزدل بودن آنهاست و نه چیز دیگری.

زمین بازی به هم خورد
هر چند آمریکایی‌ها سعی کردند با ایجاد بازی رسانه‌ای به جای آنکه خود در مقابل سردار مقتدر جمهوری اسلامی ایران بایستند، کاری کنند تا از درون کشور با صحبت‌های او مقابله شود، اما نتیجه طور دیگری رقم خورد و این، آن چیزی نبود که مطلوب آمریکا و مزدورانش در داخل و خارج از 
کشور باشد.
دلیل آنکه آمریکایی‌ها به طور مستقیم به این صحبت‌ها واکنش نشان ندادند می‌تواند یک موضوع باشد. در واقع رئيس‌جمهور آمریکا به دنبال یک بازی رسانه‌ای بود که تلاش می‌کرد تا یک بگومگوی توئیتری با رئیس‌جمهور کشورمان راه بیندازد و در آن هر روز بیشتر از آنچه خودش و کشورش توانایی دارد برای ایران شاخ و شانه بکشد. در این صورت پاسخ دادن‌های رئیس‌جمهور ایران به اظهارات پوچ و بی‌پایه ترامپ نشان از آن می‌داشت که اولاً، ترامپ توانسته زمین بازی را طراحی کرده و روحانی را مجبور به بازی در این زمین کند و ثانیاً، نشان دهد که سیاستمداران ایرانی از سر وصداهای او ترسیده‌اند.
اما در این میان فردی که آمریکایی‌ها به زعم خودشان او را الهه انتقام می‌دانند و معتقدند که این فرد بوش و اوباما را تحقیر کرده برمی‌خیزد و آمریکا را تهدید می‌کند. آن هم نه از طرف تمام ملت ایران و نه حتی از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، بلکه تنها از سوی خود و نیروهای تحت امر خود در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. او ترامپ را تهدید می‌کند و زمین بازی را به نفع جمهوری اسلامی تغییر می‌دهد.
در واقع، سردار قاسم سلیمانی کسی است که آمریکایی‌ها او را انتقام‌گیرنده می‌نامند و می‌دانند که او تنها کسی است که اگر حرفی بزند پای آن می‌ایستد و بر سر آن با احدی شوخی ندارد.

دکتر محمدرضا مهدیاراسماعیلی
استاد دانشگاه
ماه‌ها بود که کشور در بخش ریاست کل بانک مرکزی منتظر تغییری مسرت‌بار و مثبت بود. آقای دکتر سیف با تمام بضاعتی که داشت یا نداشت، مدت‌ها بود که کاریزمای مورد نیاز یک رئیس کل را در منصب خود از دست داده بود و این بزرگ‌ترین خطر برای نهاد مهم بانک مرکزی در هر کشور است. از گلایه‌های رئیس‌جمهور از بانک مرکزی گرفته تا نقل قول تکذیب نشده «نمی‌دانم چکار کنم» آقای سیف در حوزه ارزی دلالت‌هایی بودند که نشان می‌دادند چند ماهی است این آگاهی در دولت رخ داده بود. اما بالاتر از اینها از دید من اعلام نرخ رسمی دلار در کشور از زبان «معاون اول رئيس‌جمهور» بود که از حیث فنی و اجتماعی از فجیع‌ترین سطح بی‌اعتبار برای شخص رئیس کل بانک مرکزی در جایگاه مسئول رسمی کشور برای قیمت‌گذاری بر ارزهای خارجی حکایت می‌کرد. اما اکنون انتصاب عبدالناصر همتی در این مسند امیدهای فراوانی را می‌تواند زنده کند. همتی با سه قید می‌تواند در مقطع فعلی و حتی در بلندمدت مسیر اقتصاد کشور را از سیر خطرناک و قهقرایی فعلی عوض کند، اگر اولاً، «خودش باشد»، ثانیاً، «اقدامات نادرست سیف را تکرار نکند» و ثالثاً، «وظایفی را که سیف بر زمین نهاد، به انجام برساند» و من در این یادداشت بنا دارم هر یک از این سه قید را تبیین کنم.
1ـ همتی در تمام دوران مدیریتش در بیمه مرکزی نشان دادن که علاقه چندانی به بلندگو دست گرفتن و سخنرانی کردن برای مردم ندارد. بیهوده حرف نزدن از ضرورت‌های بنیادین یک رئیس کل بانک مرکزی است. وای از روزی که رئيس کلی مانند آقای سیف هر چند روز یک ‌بار برای رسانه‌ها حرفی بزند و در سخنش پیش‌بینی یا وعده‌ای باشد که غلط از آب در بیاید. مثلاً چهار سال مداوم بگوید تا هشت ماه دیگر ارز تک نرخی می‌شود! یا بگوید دلار ارزان می‌شود و فردایش گران شود! اینها برای کسی که امضایش اعتباردهنده به «تک‌تک اسکناس‌های مردم» است، نابخشودنی و دارای پیامد است.
2ـ امروز اعتبار رئیس کل پیشین آنچنان به کف و صفر رسیده که هر رئیسی اگر اندکی متفاوت باشد می‌تواند با بهره جستن از امید ناخودآگاه مردم در ثمرات ناشی از تغییر حداکثر بهره را به نفع کشور ایجاد کند. همتی اگر کاری هم نکند، در کوتاه‌مدت واکنش مثبت بازار را به نفع خود و کشور خواهد دید؛ چرا که سطح خطاهای رئیس گذشته به سقف قابل تصور رسیده بود، صِرف تغییر در کوتاه‌مدت به بازار، این سیگنال را می‌دهد که ما متوجه خطا شدیم! پس مدیری خواهیم نشاند که حتماً خطای آن کمتر از مدیر قبلی است! این مزیت مجانی که اکنون در اختیار همتی قرار گرفته، اگر با مشی متداول او که کم‌حرفی است جمع شود، اتفاقات امیدبخشی رخ خواهد داد.
3ـ در قید آخر نیز لازم است تصریح کنم که سیف کارهای مهمی را بر زمین گذاشت که توجه به آنها بسیار ضروری و اثربخش است. غول نقدینگی در دوره رئيس پیشین طی پنج سال به سه برابر خود رسید و بانک مرکزی تحت تأثیر سیاست‌های تحمیلی دولت نتوانست تلاش درخوری برای کاهش یا مهار رشد آن صورت دهد. جنگ با غول نقدینگی اولین خان آقای همتی است. خان دوم ایشان، متقاعد کردن دولت برای قیمت‌گذاری صحیح ارز است که تا پیش از بحران اخیر مبتنی بر میل و خواسته دولت تعیین می‌شد و منابع عظیمی را هدر می‌داد. خان بزرگ و بسیار مهم دیگر آقای همتی طراحی نقشه ارزی جدید برای تسویه ارزی کشور است. نقشه چهل ساله ارزی ایران در سال 95 و سه ماه مانده به انتخابات دولت دوازدهم، به مدد تبانی مهم سه کشور ایالات متحده، عربستان و امارات کاملاً فروپاشیده شد و مدیران ما حتی پس از آسوده شدن از رقابت انتخاباتی نیز چاره‌ای برای آن نجستند و نتیجه آن التهابات شدیدی شد که از زمستان 96 برای قیمت دلار در ایران رقم خورد. به عقیده من آقای همتی از فردای انتصابش باید برای طراحی نقشه جدید تسویه ارزی کشور، سفرهای زنجیره‌ای خود را به کشورهای همسایه آغاز کند! خان بعدی آقای همتی اعمال اصلاحات فوری در ترکیب دارایی‌های خارجی بانک مرکزی تا پیش از فرا رسیدن 13 آبان 97 است. با اجرایی شدن دور جدید تحریم‌های آمریکا در تاریخ مذکور به احتمال بسیار زیاد بخش‌های مهمی از دارایی‌های خارجی بانک مرکزی ایران دوباره دچار انزوا خواهند شد، بنابراین نیاز به تدبیر سریع و مؤثر برای جابه‌جایی این دارایی‌ها تا پیش از سقوط آنها در چاه انزوا به شدت حس می‌شود.
4ـ پس از عبور از خان‌های مذکور، تعیین تکلیف مؤسسات مالی و اعتباری غیر مجاز، اقدام قاطع در مقابل بانک‌های ورشکسته، کنترل نرخ سود واقعی بانکی به نحوی که اقتصاد را از منجلاب سفته‌بازی فعلی به سمت تولید سوق دهد و خارج کردن بانک‌های تجاری از بحران وام‌های معوقه از دیگر خان‌هایی است که اکنون پیش ‌روی رئیس کل بانک مرکزی قرار دارد که اگر همتی، همتی کند! می‌تواند تصویری روشن و امیدآفرین از دومینوی تغییرات دولت دوازدهم ایجاد کند.

 فقط در خوشی‌ها شریک نباشیم
محمد عطريانفر، فعال سياسي اصلاح‌طلب و عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران بر ضرورت ادامه حمايت از دولت اصرار دارد و معتقد است پس از عبور از بحران كنوني، اعتماد عمومي به اصلاح‌طلبان افزايش يافته و مسئله ريزش رأی خود به خود حل خواهد شد. وی افزود: «جريان اصلاحات هميشه در حال گريز و در حالت «خائفا يترقب» به معنای جنگ و گريز مسائل را مديريت و ساماندهي كرده است.» عطریانفر گفت: «موضع شخصي بنده نقد جدي كساني است كه از عبور از اصلاحات سخن مي‌گويند بدون اينكه طرح جايگزيني داشته باشند. عبور كردن كه هنر نيست. هر كسي مي‌تواند در هر شرايطي با گذشته خود خداحافظي كند و بگويد اين گذشته به من مربوط نيست. نبايد فقط در خوشي‌هاي دولت سهيم باشيم؛ بلكه بايد در مصائب و مشكلات نيز با دولت همراه بود.»
 مقابله به مثل اقتصادی
احمد توکلی، نماینده سابق مجلس در پاسخ به این پرسش که «کشورهایی که بعد از ۱۵ مرداد ماه، تحت تأثیر تحریم‌های جدید آمریکا از ما نفت نخرند، ما باید چه واکنشی در مقابل آنها انجام دهیم» گفت: «ما نباید بازار گسترده داخل را به‌ این راحتی به خارجی‌ها بدهیم. برای نمونه در صورتی که کره جنوبی نفت ما را نخرد، چرا باید اجازه داد بازار لوازم خانگی‌مان با این گستردگی در اختیار دو برند معروف کره‌ای قرار بگیرد؟! » وی افزود: «دولت باید اعلام کند کشورهایی که به تبعیت آمریکا از ما نفت خریداری نمی‌کنند، ما هم از این کشورها هیچ کالایی خریداری نخواهیم کرد.»
دخل و خرج شستا
علی صوفی، سیاستمدار اصلاح‌طلب و اولین وزیر تعاون درباره یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های دولتی می‌گوید: «شنیده‌ها حاکی از این است که شستا خیلی هم سودده نیست؛ یعنی سرمایه‌ای در حدود 60 هزار میلیارد، سالیانه چهار هزار میلیارد تومان سوددهی دارد! اگر به سخنان مسئولان تأمین اجتماعی هم توجه کنید آنها بارها اعلام کرده‌اند که شستا زیان‌ده است و هزینه‌های سازمان را از این هلدینگ تأمین نمی‌کنند، بلکه از راه بیمه هزینه‌های سازمان تأمین اجتماعی پرداخت می‌شود. نوربخش، رئیس سازمان تأمین اجتماعی گفته است هزینه ماهیانه ما 6 هزار میلیارد تومان است؛ اما شستا در سال 4 هزار میلیارد درآمد دارد! بنابراین درآمد و هزینه با هم نمی‌خواند و ترازش منفی است.» 
دولت پذیرفت
تغییر رئیس ‌کل بانک مرکزی از سوی رئیس‌جمهور که احتمالاً آغاز‌کننده تغییرات دیگری در دولت است، بسیار مهم و قابل توجه بود. مطالبه تغییر در تیم اقتصادی دولت عمومی است. روحانی فعلاً از تغییر رئیس بانک مرکزی شروع کرده است تا نشان دهد مسئولیت وضع کنونی اقتصاد را پذیرفته است. به ‌هر حال، رئیس بانک مرکزی که جایگاه فوق‌العاده مهمی در کابینه دارد و بدون  رأی اعتماد مجلس، انتخاب رئیس دولت محسوب می‌شود. بسیاری از منتقدان سیاسی و اقتصادی دولت معتقد بودند بی‌تدبیری بانک مرکزی دلیل نابسامانی‌های اقتصادی ایران است و تغییر رئیس آن مؤید این انتقادها است.  
سؤال از رئیس‌جمهور
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی بیان کرد: «سؤال از رئیس‌جمهور در راستای اجرای وظایف ایشان که حل مشکلات مردم است، منافاتی با حمایت از دولت که از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده، ندارد.» وی افزود: «پنج سؤال محوری در خصوص قاچاق، بیکاری، رکود، بقای تحریم‌ها و نوسان و پرش قیمت ارز را از رئیس‌جمهور داریم که اینها از جمله مسائلی است که روی زندگی مردم اثر گذاشته و نمایندگان نیز در این موضوعات به دنبال سؤال از رئیس‌جمهور هستند.»


دکتر شعیب بهمن در گفت‌وگو با صبح صادق

کارشناس مسائل اوراسیا گفت: «روسیه از نظر سیاست داخلی در رابطه با روابط راهبردی با جمهوری اسلامی مشکلی ندارد و همین امر می‌تواند کمک خوبی برای کشور ما در دور زدن تحریم‌ها محسوب شود.»
دکتر شعیب بهمن در گفت‌وگو با صبح صادق درباره فضای داخلی روسیه نسبت به ایجاد رابطه راهبردی با ایران اظهار داشت: «چهار حزب در روسیه حضور مؤثر دارند، که شناخت این احزاب می‌تواند کمک شایانی برای تحلیل بهتر روابط راهبردی بین ایران و روسیه باشد. یک حزب، حزب چپ‌گرا است که دیدگاه کاملاً منفی نسبت به آمریکا دارد و از این رو خواستار تقویت رابطه با جمهوری اسلامی ایران است.» بهمن افزود: «حزب واسطه‌گرها حزب دیگر روسیه است که راهبرد اصلی این حزب اوراسیا‌گری یا همان نگاه به شرق بوده و رئیس‌جمهور فعلی روسیه از دل این حزب بیرون آمده است. حزب واسطه‌گرها معتقدند به واسطه شرق است که روسیه موفق خواهد شد.»
دکتر بهمن حزب ملی‌گراها را سومین حزب روسیه معرفی کرد و افزود: «مبنای ایدئولوژی اینها بر اساس منافع ملی است؛ از این رو معتقدند در سیاست خارجی باید براساس منافع ملی تصمیم‌ گرفت و منافع ملی در زمان حال ایجاب می‌کند که روسیه با جمهوری اسلامی ایران رابطه راهبردی داشته باشد.»
وی حزب آتلانتیک‌گراها را غرب‌گرایان روسیه دانست و افزود: «اینها درصددند سیاست روسیه به سمت غرب هدایت شود و از آنجایی که در حال حاضر این حزب در اقلیت است، به نظر می‌رسد تأثیر چندانی در راهبرد روابط ایران و روسیه نداشته باشد.»
دکتر بهمن با بیان اینکه رأی 70 درصدی مردم روسیه به حزب واسطه‌گراها که گرایش اوراسیایی دارد، نشان می‌دهد مردم روسیه هم به سمت شرق تمایل دارند، گفت: «به نظر می‌رسد در حوزه احزاب و نیروهای مؤثر سیاسی روسیه در زمینه روابط راهبردی ایران با این کشور مشکلی وجود ندارد.»
موضوع دیگر مورد اشاره شعیب بهمن جایگاه ایران در سیاست خارجی روسیه بود که وی در این باره گفت: «این برای اولین بار است که در سند استراتژیک روسیه به همکاری با ایران اشاره شده است، قبلاً چنین چیزی نبوده است، بنابراین در وضعیت فعلی روسیه از دو جهت می‌تواند به ایران کمک کند.»
وی ادامه داد: «موضوع اول کمک روسیه به ایران در حوزه بین‌المللی است که به واسطه عضویت در شورای امنیت سازمان ملل و قدرت خود می‌تواند فشار سیاسی را از روی کشورمان کم کند. موضوع دوم هم در بحث تحریم نفتی آمریکا است که روسیه می‌تواند به منزله واسطه نفت کشورمان را به مشتریان نفتی ایران، از جمله چین و هند صادر کند، از این رو ارز کشور از این طریق تأمین خواهد شد.»

 حمایت از دولت به روایت اسناد!
«غلامرضا ظریفیان» از فعالان اصلاح‌طلب به تازگی در بخشی از مصاحبه با روزنامه «اعتماد» درباره   «جدایی از روحانی» یا «همراهی با روحانی» توضیحاتی را ارائه داده و البته جمله عجیبی را نیز بیان کرده است. او می‌گوید: «اصلاح‌طلبان از ابتدا نقش حامی منتقد را برای دولت روحانی ایفا کردند و هرگز نقش حامی مطلق را برای دولت نداشته‌اند.»
 تأمل‌برانگیز آن است که هیچ صدایی در اردوگاه اصلاحات و حتی در رسانه‌های این جریان خاص سیاسی بلند نمی‌شود که به احترام حقیقت، به این حرف ناصحیح آقای ظریفیان اعتراض داشته باشد... حقیقت این است که کار اصلاح‌طلبان در حمایت از رئیس‌جمهور روحانی از حامی مطلق نیز عبور کرده و به نوعی معاشقه و «فدایی بودن» رسیده بود. مردم هنوز صحبت‌های رسول منتجب‌نیا، حسین مرعشی و محمدرضا خاتمی را به خاطر دارند که می‌گفتند ما فدائیان روحانی هستیم، همه کارهای روحانی قانونی است و ما اصلاح‌طلبان تضمین روحانی هستیم. 
تبعیض میان کربلا و ترکیه
دو بانک تجارت و پارسیان که مسئولیت تأمین ارز مسافرتی برای زائران عتبات را داشتند، از پرداخت ارز به مسافران کربلا و نجف امتناع می‌کنند، ولی در مقابل برای سفرهای تفریحی به راحتی دلار و یورو می‌دهند. بانک مرکزی از ۲۱ فروردین ماه امسال تا 21 تیر ماه و در مدت سه ماهه، در مجموع معادل ۳۱۲ میلیون دلار ارز بابت سفرهای خارجی هموطنان پرداخت کرده است که، سهم سفرهای زیارتی از این یارانه پرداختی صفر بوده است. 
به نام مسئولان به کام یقه‌سفیدها
«ابراهیم حاجیانی» معاون مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری «ایلنا» گفته است: «در حال حاضر بخش عمده‌ای از مدیران ارشد و کارشناسان مهم کشور فکر می‌کنند باید برای دوره پس از بازنشستگی‌شان به فکر راه‌اندازی یک فعالیت تجاری و بنگاه اقتصادی باشند. 
این نگاه امروز نگاهی فراگیر در میان مدیران ماست و بیشتر مدیران ما به فعالیت اقتصادی پس از دوره کاری فکر می‌کنند و به طور طبیعی کسی که به این ذهنیت می‌رسد، از همان دوره اشتغالش کم‌کم زمینه‌ساز فعالیت اقتصادی خصوصی خودش می‌شود و رابطه ایجاد و سوراخ‌ها را پیدا می‌کند. این در حالی است که اگرچه معضلی به نام «فساد یقه‌سفیدها» یا همان رانت‌خواری برخی مدیران انکارناپذیر است؛ اما الحق و الانصاف شیوع ندارد و قاطبه مدیران کشور پاکدست، خدمتگزار و مخالف رانت‌خواری هستند.


دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
آیا ترامپ به دنبال جنگ با ایران است؟ به طور قطع می‌توان گفت، ترامپ در هیچ سطحی به دنبال جنگ مستقیم با ایران نیست؛ چرا که به خوبی از عواقب دردناک چنین جنگی برای ایالات متحده آمریکا آگاه است. او و تیم همراهش نسبت به ضعف‌ها و ناتوانی‌های ارتش آمریکا برای جنگ با کشوری، چون ایران آشنایی دارند. تصمیم‌گیران جنگ در آمریکا، پانزده سال پیش ایران را هدفی سخت ارزیابی کرده و بر همین مبنا، به اشغال عراق و افغانستان بسنده کردند. از آن زمان تاکنون، قدرت جمهوری اسلامی در منطقه افزایش یافته و آمریکا به شدت افت قدرت پیدا کرده است. اکنون از یک سو نقاط ضعف و آسیب‌پذیر آمریکایی‌ها برای یک جنگ احتمالی آشکار شده، از سوی دیگر ایران در موقعیتی قرار گرفته که سطح نبرد، دامنه و قلمرو آن را تعیین خواهد کرد. سرلشکر سلیمانی در همدان، بخشی از واقعیات کنونی را مورد توجه قرار داد و به ترامپ متذکر شد. سربازان آمریکایی که با پوشک بزرگسالان در خیابان‌های افغانستان و عراق تردد می‌کردند و تکاوران‌شان هنگام بازداشت در خلیج‌فارس همگی لباس‌های‌شان را کثیف کرده بودند، چگونه تاب مقاومت در برابر رزمندگان نیروی قدس سپاه و جریان مقاومت را دارند؟ رزمندگانی که نماد آن شهید حججی است که هنگام اسارت به دست دشمن، صلابت، شجاعت و شهامتش در قاب تصویر، جهانیان را شگفت‌زده کرد. آری، آمریکایی‌ها می‌دانند اقدام نظامی علیه ایران، یعنی رویارویی با یک نیروی عظیم و شکست‌ناپذیر در منطقه‌ای بزرگ از سواحل شرقی مدیترانه گرفته تا دریای سرخ، خلیج عدن، دریای عمان و خلیج‌فارس. آمریکایی‌ها می‌دانند با هر نوع خطای راهبردی و آغاز جنگ علیه ایران، این منطقه به گورستان بزرگ سربازان آمریکایی و همه سلاح‌ها و تجهیزات آنان تبدیل خواهد شد. این منطقه، همان منطقه‌ای است که ترامپ با صراحت اعلام کرد، آمریکا طی ۱۷ سال گذشته در منطقه غرب آسیا هفت هزار میلیارد دلار هزینه کرده، اما هیچ نتیجه‌ای به دست نیاورده است. آمریکایی‌ها می‌گویند در این سال‌ها، هزینه‌ها از آنان بوده، اما فوایدش در جیب ایرانی‌ها رفته و اکنون ایران به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل شده است. اکنون آمریکا‌یی‌ها بیش از هر شخص دیگری، معنای این جمله سرلشکر سلیمانی را می‌فهمند که گفت: «نیروی قدس سپاه برای شما کفایت می‌کند.»
بنابراین آقای ترامپ، هرگز به جنگ با ایران فکر هم نمی‌کند. همچنین آقای ترامپ، به دنبال براندازی جمهوری اسلامی هم نیست؛ زیرا بر اساس شناختی که از قدرت ایران دارند می‌دانند این آرزوی او و اسلافش، دست‌نایافتنی است؛ اما در این میان نکته مهم و پرسش اساسی، آن است که آمریکایی‌ها و آقای ترامپ در حالی که از جنگ با ایران ناتوان بوده و براندازی جمهوری اسلامی را ناممکن می‌دانند، پس چرا مرتب رجز‌خوانی کرده و خط و نشان می‌کشند؟ در پاسخ باید گفت، آقای ترامپ تاجرپیشه، به دنبال یک معامله با جمهوری اسلامی از طریق مذاکره است. آری، آن هدف راهبردی که آقای ترامپ با آن همه هیاهو و جار و جنجال دنبال می‌کند، ایجاد شرایط و زمینه‌های لازم برای نشاندن مقامات جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره است. مهم‌ترین آرزوی ترامپ و اطرافیانش در قبال جمهوری اسلامی، آن است که بتوانند از طریق تهدید و عملیات روانی، مسئولان ایران را به نشستن پای میز مذاکره متقاعد کنند. آقای ترامپ سیاست تهدید به جنگ و براندازی را با هدف متقاعدسازی برای مذاکره دنبال می‌کند.
آیا ترامپ به این هدف راهبردی دست خواهد یافت؟ آیا ترامپ می‌تواند مسئولان جمهوری اسلامی را بر سر میز مذاکره نشانده و به زعم خود از طریق یک توافق جامع، برجام‌های دیگری را به ملت ایران تحمیل کند؟ نگارنده معتقد است آقای ترامپ، حسرت به دل از مذاکره با ایران، کاخ سفید را ترک خواهد کرد و با این آرزو به گور می‌رود. او به زودی درخواهد یافت، ترفندهای هنر معامله‌اش از طریق گنده‌گویی و مرعوب‌سازی، در برابر ملت بزرگ ایران ناکار‌آمد است.
اساساً آقای ترامپ برای رسیدن به این خواسته، از برجام خارج شد تا با فعال‌سازی سیاست و راهبرد فشارهای سه‌گانه اقتصادی، روانی و عملی، ایران را به آشوب کشانده و از این رهگذر، مسئولان جمهوری اسلامی را از ترس فروپاشی داخلی به مذاکره ترغیب کند؛ اما این خواب هرگز تعبیر نخواهد شد، زیرا:
۱ـ راهبرد فشار اقتصادی حداکثری از طریق به صفر رساندن صادرات نفت ایران، امکان تحقق ندارد. ایران کشوری محاصره‌ناپذیر است. امنیت صادرات ۵۰ درصد نفت جهان در دستان ایران است. بنابراین تهدید آمریکا‌یی‌ها مبنی بر به صفر رساندن صادرات نفت ایران غیر معتبر و تهدید ایران مبنی بر اینکه اگر نفت ایران صادر نشود، نفت دیگر کشورهای منطقه هم صادر نخواهد شد، یک تهدید معتبر و دارای قابلیت اجرا است.
۲ـ ملت ایران و نظام اسلامی از برجام هسته‌ای آموخت آمریکا دیگر تحت هیچ شرایطی صلاحیت مذاکره ندارد و قابل اعتماد نیست.
۳ـ تجربه برجام به ملت ایران آموخت، مشکلات کشور در حوزه اقتصادی از طریق مذاکره با آمریکا حل نخواهد شد.
۴ـ تجربه برجام به ملت ایران و مسئولان جمهوری اسلامی آموخت، مذاکره با آمریکا، یعنی فرصت‌سوزی و انباشت بیشتر مشکلات. بنابراین با توجه به موارد مذکور، هرگز مذاکره‌ای بین ایران و آمریکا انجام نخواهد شد و ملت ایران، تهدیدات کنونی آمریکا و تحریم‌های این کشور را، به فرصتی طلایی برای شکوفایی اقتصادی در پرتو وحدت و همدلی تبدیل خواهد کرد.