دادگاه عالی نیجریه در حکمی از تبرئه هشتاد هوادار رهبر جنبش اسلامی نیجریه و رفع اتهام‌های وارده بابت ناآرامی‌های سال 2015 خبر داد. پیشتر مقامات قضایی نیجریه مدعی شده بودند هواداران شیخ زکزاکی قصد حمله به کاروان نظامی حامل «توکور بوراتی» فرمانده نیروهای مسلح این کشور را داشتند. وکیل مدافع این پرونده در این زمینه گفت: این واقعه پیروزی بزرگی محسوب می‌شود و می‌تواند در پرونده شیخ زکزاکی نیز تأثیر مثبتی بگذارد. در حالی که دادگاه دستور آزادی شیخ زکزاکی را صادر کرده، از سال 2015 به این سو همچنان در بازداشت است.

مروری بر نتایج انتخابات اخیر در پاکستان


 رضا اشرفی/  عمران خان،‌ کاپیتان سال‌های دور تیم کریکت پاکستان پس از 22 سال تلاش سیاسی موفق شد با کسب نزدیک به 17 میلیون رأی، پیروز انتخابات شود تا برای «پاکستان جدید» گام بردارد. این کشور به دلایل متعدد نیازمند رویه‌ای جدید و تغییرات بنیادی است تا بار دیگر به منزله یکی از کشورهای تأثیرگذار منطقه شبه‌قاره به حیات سیاسی خود ادامه دهد. 
طی سال‌های گذشته، عمده سیاست‌ها و تأثیرات پاکستان به روابط و حتی تقابل‌های دوجانبه محدود می‌شد که بیش از همه بین همسایگان خود، یعنی هند و افغانستان بود. هر دوی آنها نگاهی تقابلی به اسلام‌آباد داشتند و همین مسئله پاکستان را وارد بازی‌های امنیتی کرده بود. اگر چه برخی مقامات این کشور طی سال‌های گذشته تلاش داشتند با ورود به گروه‌ها و نهادهای منطقه‌ای، از جمله سازمان همکاری شانگهای وارد عرصه‌های جدید شوند؛ اما هنوز این امکان به طور رسمی برایش میسر نشده است. 
از سویی عربستان سعودی به این واسطه که پاکستان در دوران نظام دوقطبی در ردیف کشورهای غربگرا و متحد آمریکا قرار داشت و به همین منظور می‌توانست از تأثیرگذاری نسبی برخوردار باشد، سعی داشته است با جذب اسلام‌آباد آن را وارد ائتلاف خود کرده تا هم‌ نیازهای روانی پاکستان را در سطوح سیاسی و اجتماعی برای بازیگری منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای فراهم کند و هم اینکه از آن به منزله متحدی تأثیرگذار در مرزهای دورتر از خاورمیانه بهره برده و عمق و گستره ائتلاف اسمی خود را افزایش دهد. با توجه به اینکه پاکستان همچون ترکیه از نظر دارا بودن نفوذ و قدرت نظامی ارتش پرسابقه است،‌ این موضوع می‌تواند نیازهای نظامی عربستان را تأمین کند. به ویژه آنکه سعودی‌ها طی سال‌های اخیر عمده توان خود را به سمت نظامی‌گری و جنگ با همسایگان پیش برده‌اند، تجربه پاکستان می‌تواند برای‌شان در مواقعی گره‌گشا باشد. 
این مسئله را نباید فراموش کرد که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، پاکستان از چشم آمریکا افتاد و پس از آن در کمتر مواقعی بوده که مورد نیاز استراتژیک آمریکا واقع شود. از سویی، آمریکا سعی داشته به سمت هند که رقیب سرسخت و جدی پاکستان است و همواره جنگی سرد بین این دو برقرار است،‌ گرایش داشته باشد تا از این طریق همسایه شرقی آن، یعنی چین را از بخش شبه‌قاره مهار کند. اهمیت هند برای آمریکا به اندازه‌ای است که باراک اوباما،‌ رئیس‌جمهور پیشین آمریکا با سفر به این کشور از آنها دعوت کرد وارد شورای امنیت سازمان ملل شوند. اگر چه سازوکار این مسئله در اختیار آمریکا نیست؛ اما چنین پیشنهادی به معنای اهمیت راهبردی هند برای آمریکا است. در حالی که حمایت آمریکا از پاکستان کاملاً رنگ باخته بود و حتی طی سال‌های متمادی با اعلام مبارزه با طالبان،‌ القاعده و... به مناطق مرزی این کشور حملات متعدد هوایی داشته است. در چنین وضعیتی، روسیه سعی داشته است با استفاده از این رویکرد آمریکا،‌ مقامات پاکستان را به سمت خود بکشاند و از طریق آن سیاست‌های روسی را در منطقه دنبال کند. بنابراین دیده می‌شود پاکستان از مناظر گوناگون اهمیت یافته و با توجه به اینکه همسایه مرزی ایران است و تحولات داخلی آن در سیاست‌های ایران نیز تأثیر می‌گذارد، برای تهران پر اهمیت است. عاملی که سبب شده است عربستان نسبت به این مسئله حساسیت بیشتری نشان دهد. 
با این اوصاف، دیده می‌شود که تیم‌ها و حزب‌های سنتی و شناخته شده پاکستان در انتخابات از سوی مردم با استقبال کمتری مواجه شده و نیرویی جدید به رگ‌های سیاست پاکستان وارد شده است. نیرویی که موجب نگرانی کشورهای محافظه‌کار عرب و نزدیک به رژیم صهیونیستی شده که بارزترین آن عربستان سعودی است. در عرصه منطقه‌ای و در نگاه خاورمیانه‌ای، بزرگ‌ترین بازنده انتخابات پاکستان،‌ سعودی‌ها هستند؛ زیرا با نخست‌وزیری عمران خان، رویه سیاسی اسلام‌آباد نسبت به گذشته با تغییر کامل مواجه می‌شود. این در حالی است که همزمان عربستان سعودی با تأکید محمدبن‌سلمان که به طور کامل مورد حمایت واشنگتن است، سعی دارد در ائتلاف با رژیم صهیونیستی و اتکا به آمریکا از طریق ایجاد ناتوی عربی،‌ مرحله جدیدی از نظامی‌گری و عملکرد امنیتی را به نمایش بگذارد. 
طی سال‌های گذشته، عربستان با هزینه‌های فراوان، جدای از تزریق دلارهای نفتی به لایه‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی پاکستان که همین مسئله موجب فساد مالی مقامات سنتی اسلام‌آباد از جمله حزب مسلم لیگ شده، توانسته است مناسبات اقتصادی خود را با این کشور افزایش داده و به بیش از پنج میلیارد دلار در سال برساند. این مسئله پس از این و با ورود عمران خان به جایگاه اول سیاسی پاکستان تغییر خواهد کرد. بنابراین یکی از سیاست‌های عربستان سعودی در پاکستان چگونگی نفوذ در گروه جدید سیاسی است که در صورت موفق نشدن که احتمال آن بسیار زیاد و حتی می‌توان گفت حتمی است،‌ فشار اقتصادی به اسلام‌آباد وارد می‌شود؛ به ویژه آنکه در این مسیر آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز با آن همراه هستند؛ زیرا برای این ائتلاف مهم نیست که در دیگر کشورها چه کسانی از طریق انتخابات و دموکراسی به قدرت می‌رسند، بلکه مهم این است که تیم وارد شده در عرصه سیاسی، چقدر با آنها در تعامل است. اگر چنین تعاملی شکل نگیرد، مقامات سیاسی کشور هدف و همچنین مردم آن در عرصه اجتماعی جزء دشمنان شناخته شده و می‌توانند تحت تحریم قرار بگیرند. از این منظر می‌توان منتظر ماند که جبهه‌ای جدید در شبه‌قاره و علیه دولت عمران خان طی سال‌های آینده شکل بگیرد. همین مسئله می‌تواند برای تیم سیاسی کنونی که خواهان پاکستان جدید است،‌ موقعیتی را فراهم کند تا با استقلال فکری و سیاسی، آینده پاکستان را به گونه‌ای دیگر رقم بزند. در این میان، کشورهایی مانند روسیه و چین با توجه به نگاه ضد آمریکایی، می‌توانند عمران خان را در این مسیر یاری کنند و این به معنای آن است که انتخابات پاکستان،‌ جهان را یگ گام دیگر به سمت روشن شدن نظم جدید جهانی و دنیای با آمریکای ضعیف‌تر پیش 
برده است.



  قاسم غفوری/ هر چند آمریکا مدعی است محور سیاست‌هایش بر اساس اصل اقتصاد است؛ اما رفتارهای عملی آن نشان داده است که نظامی‌گری از اهداف اصلی آمریکا در صحنه جهانی بوده که از محورهای آن را نیز غرب آسیا تشکیل می‌دهد.
 در این چارچوب اخبار قابل توجهی در این عرصه منتشر می‌شود، از جمله اینکه منابع آمریکایی با اشاره به اینکه دولت دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در تلاش برای تشکیل یک ائتلاف امنیتی و سیاسی جدید با هدف مقابله با نفوذ ایران در منطقه است، اعلام کرد سران سعودی در آستانه سفر سال گذشته ترامپ به عربستان پیشنهاد تشکیل این ائتلاف عربی را مطرح کرده‌اند.
در این میان کاخ سفید به دنبال تقویت همکاری با کشورهای عربی خلیج‌فارس به اضافه مصر و اردن است و به طور خاص بر همکاری موشکی، آموزش نظامی، مبارزه با تروریسم و اقدامات دیگر از جمله حمایت از روابط اقتصادی و دیپلماتیک متمرکز شده است. گفته شده است نقشه‌ای که به گفته مسئولان کاخ سفید و نیز برخی مسئولان خاورمیانه یک نسخه عربی از سازمان آتلانتیک شمالی «ناتو» است، شامل ائتلاف کشورهای عربی سنی مذهب است. ترامپ امیدوار است بتواند در جریان نشست سران که قرار است در اکتبر آینده در واشنگتن برگزار شود این موضوع را که اکنون آن را «ائتلاف راهبردی خاورمیانه» می‌نامد، مورد بررسی قرار دهد.
حال این سؤال مطرح است که چنین طرحی تا چه میزان توان عملیاتی شدن دارد و اهداف ترامپ از چنین رویکردی چیست؟ پیش از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که واژه ناتو عربی امری جدید نبوده و از زمان به قدرت رسیدن خاندان سلمان در عربستان، یعنی از سال ۲۰۱۵ تاکنون به کرات مطرح شده است. در همین چارچوب نیز سعودی ارتش واحد کشورهای اسلامی با حضور 4۳ کشور و نیز ائتلاف کشورهای عربی را تشکیل داد که نتیجه آن را نیز در جنگ یمن می‌توان مشاهده کرد. 
به عبارتی، جنگ یمن نشان می‌دهد که رسماً این ائتلاف شکل گرفته و نمی‌توان آن را پروژه جدیدی دانست. نکته دیگر آنکه از یک‌سو اختلافات گسترده‌ای میان کشورهای عربی وجود دارد که نمود آن اختلافات قطر با دیگر اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس و اقدامات مصر برای یک سیاست مستقل است، از سوی دیگر کارنامه جنگ یمن از شکست ائتلاف عربی حکایت دارد. 
بر این اساس عملاً شکل‌گیری ناتوی عربی امری امکان‌ناپذیر است. حال این سؤال مطرح می‌شود که با این شرایط هدف آمریکا از شکل‌دهی چنین ناتویی چیست؟ بخشی از این طراحی برگرفته از سیاست آمریکا برای استفاده از کشورهای دیگر برای هزینه‌ دادن در قبال اهدافش است، به گونه‌ای که هزینه تقابل با ایران را به کشورهای عربی تحمیل کند، در حالی که با نام ناتوی عربی سنی به دنبال ادامه سیاست تفرقه‌افکنی در جهان اسلام با نام شیعه و سنی است. نکته مهم آنکه؛ آمریکا با ادعای ناتوی عربی به دنبال توجیه فروش تسلیحات به کشورهای عربی و سرکیسه کردن آنهاست. آمریکا که به عناوین مختلف صدها میلیارد دلار از کشورهای عربی گرفته اکنون بهانه دیگری را برای تکرار این روند در پیش دارد، حال آنکه در ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای و جهانی آمریکا دستاوردی نداشته که ناکامی ائتلاف به اصطلاح ضد داعش و البته حرکت رو به تزلزل پیمان ناتو نمودی از آن است. 
بر این اساس، اهداف آمریکا از این رویکردها نه تقویت کشورهای عربی، بلکه سوق دادن آنها به خرید‌های تسلیحاتی و رقابت‌های منطقه‌ای است، به گونه‌ای که در فضای بحرانی منطقه بتواند ادامه فعالیت‌های خود را محقق کند و به سرکیسه کردن کشورهای عربی ادامه دهد.



  محمد رضا مرادی/ به تازگی سخنگوی نیروهای مسلح ضمن هشدار به شرکت‌های خارجی درباره ماندن و سرمایه‌گذاری در امارات و عربستان، از آنها خواست فوری از این کشورها خارج شوند. تنها یک روز پس از این هشدار تهدیدهای انصارالله عملیاتی شد و فرودگاه ابوظبی و کشتی‌های جنگی عربستان در دریای سرخ هدف قرار گرفتند. به نظر می‌رسد این دو عملیات مهم انصارالله سبب تغییراتی در معادلات نبرد شود. 
در چند هفته اخیر، انصارالله یمن اقتصاد کشورهای متجاوز را نشانه گرفته است. در این ارتباط در ابتدا پهپاد صماد 2 یکی از پالایشگاه‌های نفتی شرکت آرامکوی عربستان در ریاض را هدف حمله قرار داد. این عملیات ضربه‌ای اساسی به طرح چشم‌انداز 2030 محمدبن‌سلمان بود؛ چرا که وی به دنبال آن است تا 5 درصد از سهام شرکت نفتی آرامکو را به بخش خصوصی واگذار کند و در صورت امنیت نداشتن پالایشگاه‌های نفتی عربستان این امر میسر نخواهد شد؛ اما عملیات مهم دیگر حمله انصارالله با پهپاد صماد 3 به فرودگاه ابوظبی است. در اوضاع کنونی، اقتصاد امارات با چالش‌های زیادی مواجه شده و گزارش‌های بسیاری از خروج سرمایه‌گذاران از پایتخت اقتصادی امارات، یعنی دبی منتشر شده است. در همین زمینه خبرگزاری «رویترز» در گزارشی اعلام کرد، شاخص‌های اقتصادی و مالی نشان می‌دهد دبی با بحران روزافزون خود در مسیر تبدیل شدن به شهر ارواح قرار دارد. حمله پهپادی انصارالله به ابوظبی، پایتخت سیاسی امارات در حالی صورت گرفته که پهپاد صماد 3 مسافت 1500 کیلومتری را طی کرده و پدافندهای هوایی ابوظبی توان رهگیری آن را نداشته‌اند. این مسئله به معنای آن است که نسل جدید این پهپادها توان حمله به دبی را خواهند داشت و این مسئله امنیت را برای سرمایه‌گذاران خارجی با مخاطره مواجه خواهد کرد. نتیجه این مسئله نیز تشدید وخامت اوضاع اقتصادی دبی خواهد بود که این مسئله می‌تواند ادامه همراهی امارات در حمله به یمن را با چالش‌های بسیاری مواجه کند.
اما مسئله مهم در این زمینه به حربه جدید ائتلاف سعودی برمی‌گردد. تقویت قدرت موشکی و پهپادی یمن در حالی است که ائتلاف سعودی پس از ناکامی در عرصه میدانی قصد دارد به روش‌های دیگری زمینه را برای شکست انصارالله فراهم کند. در نبرد الحدیده در ساحل غربی یمن، کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه در راستای اهداف عربستان و امارات وارد نبرد میدانی شده‌اند؛ اما این نبرد با شکست مواجه شده است. در وضعیت کنونی، عربستان سعی دارد کشورهای غربی را بیشتر در بحران یمن درگیر کند تا از این طریق بتواند مقدمات شکست انصارالله را فراهم آورد. جدیدترین حربه عربستان در این زمینه تمسک جستن به مسئله امنیت انرژی است. در این راستا، عربستان برای نخستین بار به هدف قرار گرفتن کشتی جنگی خود اعتراف کرد و مدعی شد انقلابیون یمن، نفت‌کش‌های سعودی را هدف قرار داده‌اند. این مسئله موجب شده است تا کارشناسان بگویند عربستان به عمد در حال نفت‌کش معرفی کردن کشتی جنگی خود بوده تا زمینه محکوم کردن انقلابیون یمن را فراهم کند. وزیر انرژی عربستان در گفت‌وگو با خبرگزاری رویترز مدعی شد، این کشور عبور همه نفت‌کش‌های سعودی از باب‌المندب را به طور موقت متوقف کرده است. این در حالی است که  ارتش یمن در بیانیه خود از هدف گرفتن کشتی نظامی وابسته به ائتلاف سعودی خبر داده است. در این مسیر متحدان سعودی نیز به میدان آمده و سعی دارند با نفت‌کش معرفی کردن ناوهای جنگی عربستان زمینه را برای بهره‌برداری سیاسی از این مسئله فراهم کنند. این در حالی است که مجتهد، شاهزاده افشاگر سعودی اعلام کرد، کشتی هدف قرار داده شده در نزدیکی باب‌المندب، یک ناو جنگی سعودی بود؛ اما بن سلمان ولی‌عهد عربستان نمی‌خواهد اعتراف کند که حوثی‌ها قدرت نابودی ناوهای جنگی‌اش را دارند؛ به همین دلیل ادعا می‌کند کشتی هدف گرفته شده یک نفت‌کش بوده است.

نفوذ آل‌سعود در جهان اسلام‌ـ ۲۴


  عبدالله عبادی/جمهوری غنا یکی دیگر از کشورهای مسلمان‌نشین غرب آفریقا است. جمعیت این کشور حدود 27 میلیون نفر است که حدود نیمی از آن را مسلمانان تشکیل می‌دهند، اما اهمیت غنا در میان کشورهای غرب آفریقا سبب شده تا استعمار همواره آمار مسلمانان را به نسبت مسیحیان کمتر اعلام کند و سعی در انزوای مسلمانان داشته باشد؛ از این‌رو در آمارهای جهانی جمعیت مسلمانان را 30 درصد اعلام می‌کنند.
اهمیت غنا در غرب آفریقا سبب شده از سال 1970 تا به امروز این کشور در سیاست‌های راهبردی عربستان در غرب آفریقا جایگاه خاصی داشته باشد. آنها همواره سعی دارند با نفوذ در این کشور زمینه نفوذ در کشورهای کوچک انگلیسی زبان این منطقه را فراهم آورند، در این میان سازمان رابطه العالم اسلامی و دیگر سازمان‌های دولتی و غیر دولتی رژیم آل‌سعود با صرف هزینه‌های هنگفت فعالیت‌های بسیاری در این کشور انجام داده‌اند. در 20 آوریل 2014 محسن الترکی رئیس سازمان رابطه العالم اسلامی با هیئت اعزامی غنا به رهبری اسحاق آتو دیدار کرد. در این دیدار اسحاق آتو ضمن قدردانی از کمک‌ها و اقدامات این سازمان عربستانی در کشورش از محسن الترکی درخواست کرد به حمایت‌هایش از سازمان‌ها و نهادهای اسلامی غنا ادامه دهد.
 حضور سازمان رابطه العالم اسلامی در غنا مانند دیگر کشورهای آفریقایی با ارائه خدمات در زمینه‌های مختلف همراه بوده است. در ادامه به بخشی از این اقدامات اشاره می‌شود.

1‌ـ توزیع بلیت رایگان حج: غنا کشوری قبیله‌ای است و اقوام آکان، داگباتی و افه از بزرگ‌ترین اقوام موجود در این کشور هستند، رژیم آل‌سعود برای مهیا کردن نفوذ در میان این اقوام بزرگ با توزیع بلیت رایگان حج بین رهبران و ریش‌سفیدان این قبایل سعی در نفوذ در این کشور دارد. مسئولان آل‌سعود با این اقدام سعی می‌کنند چهره‌ای مطلوب از حضور خود در این کشور ترسیم کنند و نظر بزرگان اقوام و قبایل این کشور را به وهابی‌گری و سلفی‌گری جلب کنند.

 2‌ـ ایجاد چاه آب: غنا و دیگر کشورهای غرب آفریقا در مجاورت اقیانوس اطلس هستند و به دلیل وجود آب و هوای قاره‌ای توانایی تبدیل شدن به قطب‌های اقتصادی را دارند، اما فقر اقتصادی و علمی در این کشور‌ها موجب شده تا آنها به کشورهایی فقیر و عقب‌مانده تبدیل شوند. فقر اقتصادی و علمی به حدی است که بسیاری از مردم در روستاهایی که در مجاورت اقیانوس اطلس واقع شده‌اند به دلیل ناتوانی در استفاده از منابع آبی زمینی و زیرزمینی نه تنها وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارند، بلکه حتی از تهیه آب آشامیدنی هم عاجز هستند از این‌رو عربستان با علم به این موضوع و با ایجاد چاه آب و نصب تلمبه‌های دستی تا حدودی مشکل آب آشامیدنی این روستاها را برطرف کرده و تا حدود اندکی نظر روستاییان را به خود جلب کرده است.
3‌ـ ساخت مساجد: دولت غنا همواره مسیحی بوده و مسلمانان کمتر نقشی در اداره آن داشته‌اند، به همین سبب دولت آن تلاشی برای ایجاد مساجد و اماکن اسلامی در این کشور نداشته و ندارد؛ از این‌رو عربستان با استفاده از وضعیت خاص این کشور خود را به عنوان متولی ساخت مسجد و اماکن اسلامی معرفی و طی 20 سال گذشته ده‌ها مسجد را در نقاط مختلف این کشور ایجاد کرده است که عمده فعالیت‌های آنها تبلیغ آیین ضاله وهابیت است.
یکی دیگر از نهادهای وهابی حاضر در غنا مؤسسه ولیدبن‌طلال میلیاردر سعودی است، وی با صرف هزینه‌های فراوان چندین پروژه بهداشتی، توریستی و خدماتی را در کشور غنا به بهره‌برداری رسانده است، از این‌رو در سال 2013 شهردار آکرا (پایتخت غنا) ضمن دعوت از وی یکی از خیابان‌های این شهر را «بن‌طلال» نامگذاری کرد. بن‌طلال در سال 2011 با صرف هزینه 120 میلیون دلاری یک هتل بسیار زیبا و مدرن را در آکرا ایجاد کرد که نقش مهمی در جذب توریست و جهانگرد
 دارد. 
 پیش از این و در سال 2007 بن‌طلال 25 هزار دلار برای حمایت از آسیب‌دیدگان سیل در غنا اختصاص داده بود. همچنین در سال 2003 با صرف هزینه 100 دلار اولین کودکستان در غنا با تلاش بنیاد بن‌طلال ایجاد شد. این اولین کودکستان به سبک جدید در کل آفریقا بود که در روزنامه‌های غنا و کشورهای همسایه مورد توجه قرار گرفت. وی در همان سال با هزینه 300 هزار دلار یک مدرسه در یکی از مناطق فقیرنشین آکرا ساخته بود که بسیار مورد توجه مردم و رسانه‌های این کشور قرار گرفته بود.
بن‌طلال در سال 2005 با اختصاص 1 میلیون ریال سعودی 150 نفر از مردم غنا را با هزینه شخصی خود به سفر حج اعزام کرد، از این‌رو در سال 2010 به پاس خدمات وی شهردار آکرا پایتخت غنا کلید طلایی این شهر را به وی اعطا کرد.
 یکی دیگر از سازمان‌های وهابی حاضر در این کشور صندوق توسعه سعودی است. این صندوق که در زمینه عمرانی و شهرسازی فعالیت می‌کند، با صرف هزینه‌های فراوان نقش مهمی در توسعه نفوذ سعودی در این منطقه از آفریقا داشته است. غنا یکی از کشورهایی است که این صندوق سال‌هاست در آن فعالیت دارد. یکی از معروف‌ترین پروژه‌های صندوق توسعه سعودی در غنا ساخت جاده کومبا‌ـ بومهیون است که با هزینه 60 میلیون ریالی سعودی در سال 2008 به پایان رسید که نقش مهمی در نقل و انتقال کالا و مسافر بین این دو شهر مهم غنا دارد.
با وجود تمامی اقدامات به ظاهر مثبتی که سازمان‌های وهابی در غنا انجام داده‌اند، اما چون مسلمانان این کشور بیشتر دنباله‌رو طریقه صوفیه هستند و صوفیه ارتباط نزدیکی با تشیع دارد، وهابیت نتوانسته پایگاه مناسبی در این کشور ایجاد کند و ما همچنان شاهد نفوذ رهبران تصوف بر مسلمانان این کشور هستیم.

اروپا در فشار بر ایران با آمریکا همراه شود
خبرگزاری مهر: «لیندسی گراهام» سناتور جمهوریخواه آمریکایی با حمایت تمام‌قد از سیاست‌های دولت «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا، از کشورهای اروپایی خواست واشنگتن را در فشار آوردن به ایران همراهی کنند. گراهام گفت: «هیچ مسئله‌ای مانند رویکرد رئیس‌جمهور ترامپ در قبال ایران، مرا خرسند نکرده است. او دارد با عرب‌ها و اسرائیل کار می‌کند تا ایران را منزوی کند. اروپایی‌ها هم باید به ما کمک کنند.» وی با متهم کردن ایران به تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی و طرح این ادعا که مردم ایران از فشار خارجی به این کشور حمایت می‌کنند، گفت: «کشورهای اروپایی باید به جای تجارت کردن با ایران، با ایالات متحده همراه شوند و کمر ایران را بشکنند.»
ترامپ قابل اعتماد نیست
خبرگزاری فارس:  اندیشکده «شورای آتلانتیک» نوشت: با توجه به اقدامات خصمانه‌ای که دولت آمریکا طی ماه‌های گذشته در قبال ایران در پیش گرفته، حسن نیت «دونالد ترامپ» برای گفت‌وگو با ایرانی‌ها زیر سؤال رفته است.  «متیو کرونیگ» مدیر مرکز استراتژی و امنیت «اسکوکرافت» در شورای آتلانتیک در این باره گفته است، تمایل ترامپ برای دیدار با ایرانی‌ها، به‌کارگیری «استراتژی فشار و تعاملی است که آمریکا سال‌ها در مواجهه با کشورهای سرکش» دنبال کرده است.
شروط پمپئو برای آغاز مذاکره بدون پیش‌شرط!
خبرگزاری ایسنا: مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا مدعی شد، اگر ایران بتواند بپذیرد که وارد توافق هسته‌ای جدیدی شود، دونالد ترامپ آماده است با این کشور مذاکره کند. وزیر خارجه آمریکا با بیان اینکه از این ابراز تمایل ترامپ حمایت می‌کند، گفت: «در صورتی رئيس‌‌جمهور با ایرانی‌ها پای میز مذاکره خواهد نشست که ایرانی‌ها تعهد به اعمال تغییرات در نحوه رفتار با مردم این کشور را نشان دهند، از رفتار بد خود بکاهند و بتوانند وارد توافقی هسته‌ای شوند که در عمل مانع اشاعه [تسلیحاتی] شود.»
هدف ترامپ از گفت‌وگو با ایران مشخص نیست
خبرگزاری مهر: «جان گراماندی» نماینده دموکرات کنگره آمریکا در گفت‌وگویی با اشاره به پیشنهاد گفت‌وگوی رئیس‌جمهوری آمریکا با ایران اظهار داشت: «نمی‌دانیم ترامپ چه هدفی را دنبال می‌کند؟!»  وی افزود: «ترامپ فکر می‌کند فرد بسیار باهوش و ذکاوتی است که پیشنهاد گفت‌وگو بدون هیچ پیش‌شرطی از سوی ایران را مطرح می‌کند. اگر ترامپ فکر می‌کند که می‌تواند چنین گفت‌وگویی را محقق کند، پس او خیلی خوش‌شانس و موفق است.»
طعنه وندی‌شرمن به ترامپ
خبرگزاری تسنیم: حساب توئیتری منتسب به «وندی شرمن» سرپرست هیئت مذاکره‌‌کننده آمریکا در گفت‌وگوهای هسته‌ای با ایران به پیشنهاد «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا درباره گفت‌وگوی «بدون پیش‌شرط» با مقامات ایرانی واکنش نشان داد. حساب توئیتری منتسب به شرمن نوشته است: «آقای رئیس‌جمهور ایران ممکن است یک پیش‌شرط داشته باشد و آن هم پیوستن [آمریکا] به جمع کشورهای حامی برجام که ضمانت می‌کند ایران هیچ‌گاه نمی‌تواند به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند.»
ترامپ: برجام نمایش وحشت است
خبرگزاری فارس: دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در یک سخنرانی مدعی شد ایران به زودی با دولت او وارد گفت‌وگو خواهد شد. او که در جمع هوادارانش در شهر «تامپا» در ایالت «فلوریدا» سخنرانی می‌کرد، گفت: «من ایالات متحده را از توافق هسته‌ای وحشتناک و یکجانبه ایران خارج کردم.»