امام خامنه‌ای‌ فرمودند: نهضت عدالت‌خواهی‌ای که صد سال پیش در مشروطه‌ ایران پیش آمد، یک حرکت مردمی و دینی بود. آن روز جریان سیاسی مسلط عالم‌ـ یعنی انگلیسی‌ها‌ـ این حرکت عدالت‌خواهانه‌ مبتنی بر اصول اسلامی را در هاضمه‌ سیاسی و فرهنگی خود ریختند؛ آن را استحاله کردند و از بین بردند و به یک حرکت مشروطه از نوع انگلیسی آن تبدیل نمودند. نتیجه‌ آن هم این شد که جنبش مشروطه‌ـ که یک جنبش ضد استبدادی بود‌ـ آخر کار به دیکتاتوری رضاخانی منتهی شد که از استبدادهای قاجار، بدتر و شقاوت‌آمیزتر و قساوت‌آمیزتر بود.

از خام‌فروشي تا فرآوري


 اکبر ادراکی/ صنعت شيميایی از جمله صنايع مطرح در چند دهه اخير است. توجه خاص كشورها به اين صنعت موجب رونق و فراگيري آن در جهان شده است و در حال حاضر صنايع شيميایی بعد از صنايع غذایی و خودروسازي سومين صنعت بزرگ جهان به شمار می‌آید. ايران نيز در جایگاه چهارمين توليدکننده نفت جهان و دومين دارنده ذخاير بزرگ گاز دنيا، ۸۰ درصد درآمدهاي صادراتي خود را از طریق نفت و گاز تأمين مي‌کند و اميدوار است به زودي تا ۱۴ درصد از بازار جهاني پتروشيمي را در دست بگيرد و ظرفيت توليد محصولات پتروشيمي خود را به ۲۳ ميليون تن در سال افزايش دهد.
ايجاد صنعت پتروشيمي در ايران قدمتي بيش از 6۰ سال دارد و به دهه ۱۳۳۰ شمسي بر مي‏گردد. در اواخر اين دهه، وزارت اقتصاد وقت به منظور گسترش صنعت پتروشيمي در كشور، بنگاه شيميایی كشور را تأسيس کرد و شركت مزبور در سال ۱۳۳۷ طرح احداث كارخانه كود شيميایی مرودشت فارس را به اجرا گذاشت. اما از آنجا كه رشد اين صنعت نيازمند فعاليت‌هاي تخصصي گسترده‌تر و هماهنگ با صنعت نفت و گاز بود، به زودي ضرورت ايجاد سازماني براي توسعه و هدايت صنعت پتروشيمي احساس شد و به این ترتیب در سال ۱۳۴۲ شركت ملي صنايع پتروشيمي با مالكيت دولت و تحت پوشش شركت ملي نفت ايران تأسيس شد و تمامی فعاليت‌هاي مرتبط با ايجاد و توسعه صنايع پتروشيمي در اين شركت تمرکز یافت. روند توسعه و تحول صنعت پتروشيمي در ايران پنج مرحله مشخص را در بر مي‌گيرد:
۱‌ـ مرحله پيدايش: اين مرحله با تأسيس شرکت ملي صنايع پتروشيمي ايران در سال ۱۳۴۲ و با احداث واحد توليد کود شيميايي شيراز در سال ۱۳۴۳ آغاز شد.
۲‌ـ مرحله گسترش اوليه: با ايجاد مجتمع‌هاي پتروشيمي رازي، آبادان، پازارگاد، كربن اهواز (ايران)، خارك، فارابي، بندرامام و طرح‌هاي توسعه پتروشيمي شيراز آغاز شد.
۳‌ـ مرحله ركود: به علت مسائل ناشي از جنگ تحميلي، توليد به حداقل رسيد و عمليات تکميل احداث پتروشيمي بندر امام نيز متوقف شد، ولي تکميل طرح‌هاي نيمه‌تمام از جمله طرح گسترش شيراز ادامه داشت.
۴‌ـ مرحله تجديد حيات و بازسازي: اجراي طرح‌هاي برنامه پنج ساله اول و دوم توسعه (پتروشيمي اصفهان، اراک و تکميل مجتمع‌هاي بندرامام و...) سبب شد که توليد در سال پاياني برنامه دوم به ۱۲ ميليون تن برسد.
۵‌ـ مرحله جهش و تثبيت: در اين دوره (برنامه‌هاي سوم، چهارم و پنجم توسعه) پتروشيمي به سمت استقرار در کلاس جهاني حرکت کرد. ويژگي‌هاي متمايز اين دوره صرف‌نظر از جهش و فزوني توليد و ارزش توليدات، ارتقای جايگاه صنعت پتروشيمي در صادرات کالاهاي غير نفتي و در سهم اقتصاد ملي، ارتقای نسبي جايگاه پتروشيمي ايران در منطقه و جهان و... است.
صنعت پتروشيمي يکي از بخش‌هاي اصلي صنعت نفت از جمله صنايع مهم و ارزش‌آفرين کشور است. اين صنعت با تأکيد بر اولويت تأمين نياز داخل به مثابه يکي از گزينه‌هاي مهم صادرات غيرنفتي در شکوفايي اقتصادي کشور، توسعه پايدار، بومي کردن فناوري و گسترش صنايع جانبي اعم از صنايع تکميلي يا صنايع تأمين‌کننده نيازهاي فني، مهندسي و تحقيقاتي در کشور نقش اساسي دارد. در اين راستا صنعت پتروشيمي ايران در جایگاه فراهم‌آورنده فرصت براي ايجاد ارزش افزوده و تبديل مواد خام (نفت و گاز) به محصولات با ارزش در بين کشورهاي خاورميانه جايگاهی ويژه يافته است.
شركت ملي صنايع پتروشيمي در طي مدت برنامه‌هاي توسعه‌اي، تمامي تلاش و همت خود را به كار بسته تا با دستيابي به موقعيت برتر و حداكثر استفاده از مزيت‌هاي نسبي كشور حضوري مؤثرتر در منطقه و جهان به دست آورد. نماد چنين حضوري، تغييرات شاخص‌ها و متغيرهاي اقتصادي بنگاه چون؛ توليد، صادرات، سرمايه‌گذاري، ارزش افزوده و سهم در توليد ملي، مشاركت‌هاي منطقه‌اي و گستردگي بازارهاي هدف صادراتي است، به طوري که ميزان ظرفيت اسمي و توليد در پايان سال ۱۳۹۲ به ترتيب به ۶۰ و ۴۱ ميليون تن بالغ شد و سهم پتروشيمي در صادرات غير نفتي به ۵/۳۱ درصد و صادرات محصولات صنعتي به ۴/۳۹ درصد رسيد؛ رقمی که نشان‌دهنده جايگاه مهم اين صنعت در اقتصاد کشور است.
از سال 1392 تاکنون تعداد واحدهاي پتروشيمي (بدون احتساب دو مجتمع سرويس‌هاي جانبي متمرکز) از 43 به 53 واحد و ظرفيت نصب شده نيز از ۸/۵۹ ميليون تن به ۹/۶۴ ميليون تن رسيده است. مجتمع‌هاي توليدي پتروشيمي کشور نيز توليد محصولات خود را از ۳/۴۱ ميليون تن در سال 1392 به بيش از 44 ميليون تن در دي ماه 1396 رسانده‌اند. پيش‌بيني مي‌شود در سال پایانی برنامه ششم توسعه، ظرفيت نصب شده اين صنعت در کشور به ۱/۱۷۲ ميليون تن، توليد انواع محصولات پتروشیمی به ۸/۱۵۲ ميليون تن و مقدار فروش کل ۷/۹۸ ميليون تن به ارزش 54 ميليارد دلار انواع محصولات پتروشیمی برسد.
ايران ظرفيت توليد 63 ميليون تني محصولات پتروشيمي را دارد که با تکميل و راه‌اندازي طرح‌هاي نيمه‌تمام، ظرفيت توليد به 120 ميليون تن افزايش می‌یابد. با کلنگ‌زني واحدهايي که طراحي آنها پايان يافته است، ظرفيت توليد پتروشيمي ايران به 180 ميليون تن در سال مي‌رسد. گفتنی است ساليانه بيش از 13 ميليارد دلار ارز از طريق صادرات محصولات پتروشيمي به اقتصاد کشور تزريق مي‌شود.
اگرچه رشد صنعت پتروشيمي ايران نسبت به رقباي منطقه‌اي خود، يعني قطر و عربستان بسيار ديرتر شكل گرفته، اما توسعه ميدان گازي پارس جنوبي و استفاده از گازهاي میدان‌های نفتي، موجب افزايش چشمگير مواد خام اوليه مورد نياز اين صنعت در ايران شده است.
با توجه به نقش صنعت پتروشيمي در بازار سرمايه كشور از يك سو و چشم‌انداز ارتقای جايگاه صنعت پتروشيمي در اقتصاد كشور در سال‌هاي آینده به تبع بهره‌برداري از منابع بيكران گازي پارس جنوبي، مجموعه تأمين سرمايه نوين به عنوان مشاور پذيرش شركت صنايع پتروشيمي خليج‌فارس (بزرگ‌ترين هلدينگ صنايع پتروشيمي) درصدد معرفي وضعيت صنعت پتروشيمي و قابليت‌‌هاي بالقوه آن به جامعه سرمايه‌گذار است.
توسعه صنعت پتروشيمي ايران که در سال‌هاي گذشته مسير پرشتابي را طي کرده است، با توليدي شدن پتروشيمي‌هاي غرب کشور وارد مرحله‌اي جديد خواهد شد. اکنون پتروشيمي همدان آخرين مراحل ساخت را طي مي‌کند و مجتمع‌ پتروشيمي کردستان نيز اوايل سال 1396 به بهره‌برداري رسيد و مرحله اول پتروشيمي ايلام نيز که سال 1396 وارد مدار توليد شده، سال 1397 با دريافت خوراک بيشتر مي‌تواند با تمام ظرفيت توليد کند. بی‌ترديد غرب ايران با توسعه صنعت پتروشيمي و نيز برنامه‌ريزي براي ساخت صنايع تکميلي مي‌تواند در آينده‌اي نزديک به يک قطب مطمئن صنعتي تبديل شود و محصولات توليدي را افزون بر تأمين نياز داخل، به خارج کشور صادر کند. به گفته مديران  شرکت ملي صنايع پتروشيمي ايران افزون بر صنعت پتروشيمي ايلام که راه‌اندازي اوليه شده است، عمليات ساخت سه مجتمع پتروشيمي ديگر در غرب کشور با شتاب ادامه دارد.
خط لوله اتيلن غرب بزرگ‌ترين سرمايه‌گذاري آگاهانه صنعت نفت ايران براي توسعه مناطق غربي ايران به شمار مي‌آيد، اگر صنايع پايين‌دستي اين مجتمع‌ها راه‌اندازي شود، با توجه به ارتباطات با ترکيه و عراق و نبود صنعت پتروشيمي در شرق ترکيه و شمال عراق، مي‌توان محصولات نهايي را به اين دو کشور صادر کرد.



 مهدي دنگچي/ در مرداد سال 1336 ه.ش در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان تبریز متولد شد. پس از اخذ دیپلم به سربازی رفت و همزمان با اوج‌گیری حرکت انقلاب اسلامی در سایه رهنمودهای حضرت امام(ره) با روحانیون معظم در تبعید، همچون شهید آیت‌الله مدنی و شهید آیت‌الله دستغیب در تماس بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی حسن شفیع‌زاده به همراه دیگر برادران، اولین هسته‌‌های مسلح سپاه را پی‌ریزی کرد و در سمت مسئول عملیات سپاه تبریز در سرکوبی خوانین و اشرار آذربایجان و حزب منحرف خلق مسلمان نقش فعالی داشت. هنگامی که به همراه شهید باکری در سپاه ارومیه انجام وظیفه می‌کرد، در سمت مسئول عملیات برای ایجاد امنیت آن منطقه، در درگیری‌های متعدد برای سرکوبی گروه‌های فاسد تلاش شبانه‌روزی کرد و توانست در تشکیلات حزب منحله دموکرات نفوذ کرده و سبب متلاشی شدن آن و دستگیری و اعدام تعداد زیادی از کادرهای آنان شود. بهترین و پرثمرترین لحظات حضور در سپاه تبریز، روزهایی بود که در بیت شهید آیت‌الله مدنی(ره) در مقام مسئول تیم حفاظت ایشان انجام وظیفه می‌کرد. در جوار آن عالم عارف بود که غنچه‌های خلوص، صداقت، ایثار و زهد شهید شفیع‌زاده گل کرد و بعدها در جبهه‌های نبرد نور علیه ظلمت میوه داد.
با شروع جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپاره‌انداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره می‌شد، به جبهه‌های جنوب شتافت. شفیع‌زاده پس از عملیات طریق‌القدس در کسوت رئیس ستاد تیپ کربلا‌ـ که تازه تشکیل شده بود‌ـ انجام وظیفه می‌کرد و در شکل‌گیری، انسجام و فرماندهی آن نقش اساسی داشت.
وی با همفکری چند نفر از فرماندهان، ضمن پی‌ریزی و سازماندهی اولین آتشبارهای توپخانه، مسئولیت هماهنگی پشتیبانی آتش در قرارگاه فتح در عملیات الی‌بیت‌المقدس را به عهده گرفت و به خوبی از عهده این وظیفه بزرگ برآمد. بعدها با تلاش بی‌وقفه و شبانه‌روزی خود قبضه‌های غنیمتی را در قالب توپخانه‌های لشکری و گردان‌های مستقل توپخانه به سرعت سازماندهی کرد و در عملیات رمضان، بیشتر توپ‌ها را علیه دشمن بعثی به کار برد و در ادامه، با به دست آوردن توپ‌های غنیمتی بیشتر، گروه‌های توپخانه را به استعداد چندین گردان شکل داد. این گروه‌ها بازوهایی قوی برای فرماندهی قوای رزمی و پشتیبانی محکم برای رزمندگان بودند.
در نبردهای خیبر، والفجر 8، کربلای 1، کربلای 4، کربلای 5 که سپاه پاسداران از نظر عملیاتی مسئولیت مستقلی داشت، پشتیبانی آتش کل منطقه عملیات، با رهبری و هدایت ایشان انجام گرفت. اوج هنرنمایی و شکوفایی خلاقیت ایشان در عملیات والفجر 8 تجلی یافت. آتش پر حجم و متمرکزی که با برتری کامل، علیه دشمن اجرا کرد، به اعتراف فرماندهان اسیر عراقی، در طول جنگ کسی به خود ندیده بود؛ زیرا قسمت اعظم یگان‌های دشمن، پیش از رسیدن به خط مقدم و درگیری با رزمندگان اسلام، منهدم می‌شد.
وی ضمن شرکت در کلیه صحنه‌های عملیاتی، مسئولیت فرماندهی توپخانه و طرح‌ریزی و هدایت آتش پشتیبانی را در قرارگاه‌های متعدد به عهده داشت و آخرین مسئولیت ایشان فرماندهی توپخانه نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) بود.
شفیع‌زاده در تاریخ 8/2/66 در منطقه عملیاتی کربلای 10 در شمال‌ غرب (منطقه عمومی ماووت) در حالی که عازم خط مقدم جبهه بود، خودرواش مورد اصابت ترکش گلوله توپ دشمن قرار گرفت و به آرزوی دیرینه خود نایل شد و به دیدار معشوق شتافت.


کشاورزي در طول چهار دهه اخير، پس از پيروزي انقلاب اسلامي از رشد قابل ملاحظه‌اي برخوردار بوده است. در ارزيابي اين رشد مثبت هم بايد به ظرفيت‌ها و توانايي‌هاي خدادادي کشور توجه داشت و هم تلاش‌هاي صورت گرفته از سوی دولت، کشاورزان و باغداران را بررسي کرد. در سال 1392 ميزان توليد محصولات کشاورزي 97 ميليون تن بود که اين رقم در سال 1395 به 118 ميليون تن افزايش‌ يافته و معادل 22 درصد رشد داشته است.
در اين ميان، کشور ما در شمار ده کشور برتر جهان در توليد محصولات باغي و از صادرکنندگان مهم ميوه در جهان است و به جز چهار ميوه گرمسيري، در دیگر ميوه‌ها به هیچ‌وجه به واردات ميوه نيازي نداريم و بايد با افزايش کيفيت بسته‌بندي، ميزان صادرات را افزايش دهيم و ارزآوري بيشتري براي کشورمان داشته باشيم. 
مديرکل دفتر امور ميوه‌هاي سردسيري و خشک وزارت جهاد کشاورزي معتقد است با صنعتي کردن کشاورزي مي‌توان بر اين توان اقتصادي افزود؛ چرا که استفاده بهينه از ماشين‌آلات و ادوات مخصوص باغي در باغات ميوه کشور، افزون بر کاهش ميزان قيمت تمام شده ميوه و افزايش درآمد باغداران، سبب افزايش قدرت رقابت در بازارهاي جهاني ميوه و در نتيجه افزايش ارزآوري و صادرات و اشتغال‌زايي در کشور مي‌شود. از نگاه ايشان، متأسفانه در حال حاضر درصد مکانيزاسيون در باغات کشور کمتر از پنج درصد است که با تخصيص اعتبارات لازم، از رشد قابل توجهي برخوردار خواهد شد. خريد تضميني محصولات باغداران از سوی دولت نيز عامل ديگري است که مي‌تواند در اين رشد مثبت اثرگذار باشد. آقاي حاجي‌وند مي‌گويد: «به دليل مزيت نسبي بالا، محصولات باغي عمدتاً داراي بازار مبادلاتي آزاد هستند، اما در برخي مواقع دولت به منظور تنظيم بازار و جلوگيري از زيان باغداران در بازار محصولات تحت حمايت قانون تضمين خريد دخالت و بر مبناي قيمت تضميني تعيين شده خريد مي‌کند.»
بر اساس آمارهاي موجود، حدود 30 درصد محصولات کشاورزي ايران به دلايل گوناگون از محل توليد تا مکان مصرف از بين مي‌رود و به ضايعات تبديل مي‌شود.


 حميدرضا ميري/ آزادی خرمشهر را می‌توان سرآغاز فصلی نو در روند جنگ ایران و عراق دانست. پس از آزادي خرمشهر، در محافل بين‌المللي اين مسئله مطرح شد که پيروزي ايران در جنگ به نفع آمريکا و متحدانش، از جمله عربستان سعودي نخواهد بود. آزاد‌سازي خرمشهر جايگاه و اعتبار بين‌المللي ايران را ارتقا داده بود و وضعیت را براي عراق دشوارتر کرده بود. با فتح خرمشهر، روحيه ملي در ايران بالا رفت و مردم و رزمندگان به پيروزي در جنگ اميدوار شده بودند. فروش نفت ايران افزايش يافت و درآمدهاي ايران بهبود پيدا کرد. احتمال پيروزي صدام در جنگ تحميلي منتفي شده بود و ايران در موضع قدرت قرار داشت.
قدرت‌‌هاي حامي رژيم صدام گمان مي‌کردند ادامه جنگ مي‌تواند اولاً اکثريت مردم عراق را به قدرت برساند که شيعيان و کردها هستند و ارتباط فرهنگي گسترده‌اي با ايران دارند. ثانياً ايران را بر خليج‌فارس مسلط کند و امکان کنترل خطوط انتقال انرژي را براي جمهوري اسلامي ايران فراهم آورد. ثالثاً شرايطي را پديد آورد که ايران ميلياردها دلار خسارت و غرامت خود را از کشورهاي عربي تأمين‌کننده هزينه‌‌هاي صدام بگيرد.
تا پيش از آزاد‌سازي خرمشهر نگاه ديگر کشورها به ايران به‌ گونه‌اي بود که گويا ايران قدرت چنداني در برابر عراق ندارد و راهي جز پذيرش شرايط دشمن پيش رويش نيست.
اما پس از آزادي خرمشهر صحنه سياسي جهان تغيير کرده بود. بسياري از کشورها به اين نتيجه رسيده بودند که ايران مي‌تواند متجاوز را شکست بدهد و پيروز ميدان جنگ باشد. از اين به بعد همه به سخنان و خواسته‌‌‌هاي ايران توجه مي‌کردند.

جنايات پس از امضای «سوفا»

 مهدي حسن‌زاده/ از سال 1905 تا پايان جنگ جهاني دوم، شبه‌جزيره کره در تصرّف ژاپن بود. با شکست ژاپن در جنگ جهاني دوم، نيروهاي آمريکايي وارد بخش جنوبي شبه‌جزيره کره و نيروهاي شوروي وارد بخش شمالي آن شدند و خط معروف به مدار 38 درجه به منزله مرز دو طرف تعيين شد. تلاش‌ها براي برگزاري يک انتخابات آزاد در سراسر شبه‌جزيره کره بي‌نتيجه ماند و اين موضوع، تنش‌هاي بين دو طرف را افزايش داد. يک حکومت دست راستي متحد آمريکا در بخش جنوبي و يک حکومت کمونيستي متحد شوروي در بخش شمالي به قدرت رسيد که هر دو مدّعي حکومت بر کلّ شبه‌جزيره کره بودند و طرف مقابل را هيچ‌گاه به رسميت نشناختند.
جنگ کره در 25 ژوئن 1950، با گذشتن نيروهاي تحت فرمان «کيم ايل سونگ» رهبر کره شمالي از مدار 38 درجه آغاز شد. دو روز بعد، شوراي امنيت سازمان ملل متحد به پيشنهاد آمريکا قطعنامه‌اي را براي کمک نظامي به کره جنوبي به تصويب رساند. شوروي که در شوراي امنيّت صاحب حق وتو بود، در آن هنگام جلسات شورا را در اعتراض به وضعيت کرسي چين در اين سازمان تحريم کرده بود (کرسي چين با وجود تصرّف همه خاک اصلي اين سرزمين به دست جمهوري خلق چين به رهبري مائو در سال 1949، همچنان در اختيار حکومت جمهوري چين بود) و در نتيجه اين قطعنامه بدون حضور شوروي به امضا رسيد. در مجموع، 341 هزار سرباز براي کمک به کره جنوبي به جنگ اعزام شدند که 88 درصد آنان آمريکايي و بقيه از 20 کشور ديگر بودند.
پس از فراز و نشيب‌هاي فراوان در سال 1951، طرفين با آغاز مذاکرات صلح موافقت کردند؛ امّا اين مذاکرات، دو سال به نتيجه نرسيد تا اينکه پس از شروع رياست‌جمهوري آيزنهاور، در ژوئيه 1953، قرارداد ترک مخاصمات به امضا رسيد و مدار 38 درجه، مرز بين دو کره تعيين شد. 
در اين جنگ شاهد جنايات متعددی از آمريکايي‌ها بوديم که بخشي از ابعاد آن در سال‌هاي بعد آشکار شد؛ برای نمونه ایالات متحده در سال 1952، حجم عظيمي از بمب ناپالم را به وسيله هفتاد هزار گالن در روز بر روي کره فرو ريخت. در سال 1980 نيز براي اولين بار فاش شد که در طول سال‌هاي 1967 تا 1969، آمريکا به منظور از بين بردن پوشش گياهي و جلوگيري از نفوذ نيروهاي کره شمالي، بخش عمده‌اي از مرز جنوبي در منطقه غير‌نظامي بين کره شمالي و جنوبي را با عامل نارنجي سمپاشي کرده است.
در نيمه اول سال 1952، در خلال جنگ کره، چيني‌ها ادّعا کردند آمريکا مقادير زيادي باکتري، حشرات، پر، بخش‌هاي گنديده حيوانات، ماهي‌ها و... را در کره و شمال شرقي چين ريخته است. دولت چين تصريح کرد مرگ‌ومير سريعي در اثر بيماري‌هاي، نظير طاعون و سياه‌زخم اتّفاق افتاده است. آنان اعترافات حدود 36 خلبان اسير آمريکا را که هواپيماهاي حامل محموله مرگ‌بار را هدايت مي‌کردند، ثبت و 25 عدد از اين گزارش‌ها را منتشر کرده‌اند که در آن، افسران خلبان فروريختن حشرات و ديگر موارد فوق را تأييد کرده‌اند.
پس از پايان جنگ، آمريکا براي حفظ جايگاه خود در خاک کره جنوبي، چند پايگاه نظامي ساخت و حضور خود در کره را براي دهه‌هاي متمادي تثبيت کرد. اين حضور با جنايات و فساد فراواني همراه بود. در سال ۱۹۶۷، درست پنج سال پس از تصويب قانون کاپيتولاسيون در مجلس سناي ايران، پيماني مشابه اين قانون به نام «پيمان سوفا»  بين کره و آمريکا منعقد شد. (موافقت‌نامه وضعیت نیروها یا سوفا (SOFA)، پیمانی است که میان یک کشور و نیروهای نظامی استقرار یافته خارجی در آن کشور بسته می‌شود.) در اين پيمان قرار شد کره جنوبي در قبال دريافت کمک‌هاي مالي و رها شدن از مشکلات اقتصادي، خاک کشورش را بي‌کم‌ و ‌کاست در اختيار نظاميان آمريکايي قرار دهد.  
«سوفا» در اين کشور موجب شد نظاميان آمريکايي جسارت اهانت و آزار به مردم کره را بيابند. ارتش آمريکا، 28 هزار و پانصد نيروي نظامي و پايگاه‌هاي نظامي زيادي در خاک کره جنوبي دارد. واقعة تجاوز دو نظامي آمريکايي به دختر بچه کره‌‌‌‌‌اي در حافظه‌ تاريخي مردم کره ثبت شده است و انزجار از آمريکا را در اين کشور دامن مي‌زند. به همين دليل، مردم کرة جنوبي در مناسبت‌‌‌‌‌هاي گوناگون، به ‌ويژه پس از افشاي اقدامات خلاف اخلاق سربازان آمريکايي در اين کشور، خروج فوري آنها را از کشورشان خواستار شده‌اند. دولت آمريکا براي کنترل خشم عمومي در اين کشور، تاکنون در قبال اقدامات خلاف اخلاق نظاميان خود، فقط به يک عذرخواهي ساده اکتفا کرده و به بهانه‌هاي گوناگون مخالفت‌هاي مردمي را آرام کرده است؛ براي نمونه، مي‌‌‌‌‌توان به بيانية ژنرال جان مورگان، فرمانده وقت لشکر هشتم ارتش آمريکا در کره‌ جنوبي اشاره کرد که پس از تجاوز سرباز آمريکايي به يک زن کره‌‌‌‌‌اي، روي پايگاه اينترنتي ارتش آمريکا نوشت. او به ‌خاطر اين رويداد اسفناک که به صدمة شديد اين شهروند کره‌اي منجر شد، شخصاً عذرخواهي کرد.
در طول بيش از ۴۰ سال حضور و نفوذ آمريکايي‌ها در کره جنوبي، آنها مرتکب بيش از ۵۰ هزار جرم شده‌اند؛ البته اينها فقط آمار جرايمي است که پليس کره متوجّه آنها شده است؛ اين در حالي است که طبق آمار ديوان قضايي کره جنوبي، فقط به ۳۵۱ پرونده از اين جرايم رسيدگي شده است و فقط در تعدادي از اين پرونده‌ها سربازان آمريکايي مجرم شناخته شده‌اند که طبق قانون سوفا، محاکمه و اعمال مجازات اين افراد به آمريکا سپرده مي‌شود. در اين ميان، از تأسف‌بارترين جرايم موجود، تجاوز و آزار جنسي زنان و دختران کره‌اي به دست نظاميان آمريکايي بوده است که هر از چند گاهي اخباري از آن در رسانه‌هاي کره‌اي منتشر مي‌شد. تجاوز چهار سرباز آمريکايي به يک زن کره‌اي در سال ۱۹۴۶، تجاوز به يک دختر بچه ۱۴ ساله در سال ۱۹۵۶، تجاوز به يک مادر و دختر در سال ۱۹۶۷، تجاوز جمعي هشت سرباز به يک زن در سال ۱۹۷۱ و آزار و اذيّت يک دختر بچه ۶ ساله در سال ۱۹۹۷، تنها گوشه‌اي از آمار بي‌شمار جرايم سربازان آمريکايي در کره است.

اصحاب انقلاب‌ـ ۱۰

 سید مهدی حسینی/ یاران امام خمینی در ادامه روند قیام خونین 15 خرداد 42 بر مواضع خود در دفاع از حق و حقیقت ایستادند و با پافشاری‌هایی که علمای مهاجر داشتند، سرانجام دستگاه‌های امنیتی رژیم شاه سعی کردند با ترفندی به موضوع خاتمه دهند. مرحوم آیت‌الله پسندیده طی پیگیری‌ها و با توجه به نفوذی که داشت از تصمیمات ساواک مطلع شد و به امام خمینی این پیام را رساند که «پاکروان رئیس ساواک وقت تصمیم به ملاقات با شما گرفته، به قصد اینکه شما را به منزل آقای نجاتی ببرد که فرد خوشنامی نیست و صلاح نیست که شما به آنجا بروید، لذا موافقت نکنید.»
در همان روزها پاکروان به ملاقات امام رفت و از سیاست برای امام صحبت کرد‌ و گفت:‌ «سیاست عبارت است از پدرسوختگی و آن را شما برای ما بگذارید.» امام هم بلافاصله کوتاه پاسخ دادند: «ما از اول وارد این سیاست که شما می‌گویید نبوده‌ایم.» در نهایت عصر روز جمعه در تاریخ 11 مرداد 42 امام را از زندان عشرت‌آباد به خانه‌ای در داودیه منتقل کردند. 
این خبر به سرعت به گوش مردم رسید و از اقشار گوناگون شتابان راهی داودیه شدند. گزارش ساواک در این باره چنین است:‌ »اغلب از روحانیون و علمای تراز اول و دوم، همچنین معممین و بازاری‌ها و اصناف و سایر طبقات مردم در منزل آیت‌الله نجاتی واعظ به ملاقات [امام] خمینی رفتند که از جمله علمای ملاقات‌کننده؛ «آیت‌الله بهبهانی، شریعتمداری،‌ میلانی، نوری، مرعشی‌نجفی، خوانساری و خلاصه عموم آیات و حجج اسلام بوده‌اند، ‌مردم مشتاق گروه‌گروه خود را به داودیه می‌رساندند. مردم به حدی تحت تأثیر جذبه امام خمینی قرار گرفته بودند که عموماً‌ متأثر شده و گریه می‌کردند.» نویسنده کتاب «سه سال ستیز مرجعیت شیعه» می‌نویسد: ‌«مردم از تهران و شهرهای نزدیک رهسپار داودیه می‌شدند، ولی با ممانعت پلیس روبه‌رو می‌شدند. تجمع مردم در خیابان‌ها و کوچه‌های اطراف همراه با شعارهایی که دلالت بر عشق نسبت به امام می‌کرد، سخت امام خمینی را غمگین کرده بود. دوستان امام راهی را برای دیدار با مردم پیدا کردند و به امام پیشنهاد دادند. امام خمینی در بالکن طبقه دوم ظاهر شد و موجی از هیجان را در بین عاشقان دیدار به وجود آورد.» ‌ساواک و عواملش در روز بعد با جوسازی و خبرسازی سعی می‌کردند که به ملت تفهیم کنند که امام خمینی آزاد نشده، بلکه به منزل خصوصی منتقل شده‌اند و تحت نظر قرار دارند. اما مردم با بی‌اعتنایی به این جوسازی‌ها در سراسر ایران جشن و چراغانی به راه انداختند. در همین روز آیت‌الله خامنه‌ای از زندان قزل‌قلعه آزاد می‌شوند و در اولین فرصت بعد از آزادی به ملاقات امام خمینی می‌روند. امام خمینی با همه مشکلاتی که با آن روبه‌رو بودند، از امور اجتماعی و رسیدگی به حال فقرا غافل نبودند و این نهایت روحیه مردمی ایشان را می‌رساند. امام پس از اطلاع از گرفتاری مردم با نوشتن نامه‌ای به حاج آقا مصطفی از «وضع فقرای قم» اظهار ناراحتی کردند، علاوه بر این مسائل دیگری در شهرها رخ می‌داد که از آثار تبعی قیام 15 خرداد بود. در این ایام حضرت امام از مسائل سیاسی و سرنوشت کشور غافل نبودند و نسبت به انتخابات مجلس آن وقت موضع گرفتند. علمای مهاجر و دیگر علما نیز با صدور اعلامیه‌های متعدد به تأسی از حضرت امام خمینی(ره) انتخابات مجلس دوره بیست‌ویکم را تحریم کردند و جمیع علما و مراجع تقلید از مواضع امام دفاع کردند، به طوری که کانون مبارزه علیه رژیم شاه احیا شده بود، به خصوص در مشهد با محوریت آیت‌الله‌العظمی میلانی و با سخنرانی‌های پرشور و انقلابی شهید سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد اقدام به آگاه‌سازی مردم در این زمینه می‌کردند و همین این زمینه واقعه‌ای در مسجد فیل مشهد رخ داد که آیت‌الله خویی از نجف طی تلگرافی به آیت‌الله میلانی از حبس علمای اعلام و دانشمندان و متدینین محترم و آقای هاشمی‌نژاد در مشهد اظهار تأسف عمیق کرد. 
از روز بعد که امام در حصر قرار گرفت، رژیم شاه محاکمه دستگیرشدگان را در دستور کار خود قرار داد که در مباحث بعدی به اختصار به بحث گذاشته خواهد شد.