همتی رئیس جدید بانک مرکزی گفت: اجرای بسته ارزی جدید بانک مرکزی همزمان با آغاز تحریم‌های آمریکا نشان‌دهنده عزم جدی مسئولان و مردم برای مقابله با حربه‌های شکست‌خورده دشمن است و ان‌شاءالله بازار ارز و سکه را با حمایت مسئولان و کمک مردم به ثبات خواهیم رساند. مهار رشد نقدینگی باید به جد مورد اهتمام قرار گیرد و اصلاح نظام بانکی مهم‌ترین رسالتی است که انجام آن را بر خود فرض می‌دانیم.


صبح صادق نقاط قوت و ضعف سیاست‌های جدید بانک مرکزی را بررسی می‌کند


 علی قاسمی/ عبدالناصر همتی، رئیس کل جدید بانک مرکزی، با حضور در گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما در اولین گفت‌وگوی رسمی خود پس از رفتن به بانک مرکزی،‌ توضیحاتی درباره بسته جدید سیاست‌های ارزی دولت به مردم ارائه داد. ‌رئیس کل بانک مرکزی اجرای بسته جدید ارزی را نویدبخش ثبات در بازار ارز دانست و گفت: «ما یک بازار خواهیم داشت؛ دغدغه مهم مقام[معظم] رهبری و رئیس‌جمهور این است که کالاهای اساسی و دارو با قیمت ثابت و بدون افزایش نرخ به دست مردم برسد.» همتی در پاسخ به این پرسش که چه تضمینی وجود دارد که تخلفی در این زمینه صورت نخواهد گرفت؟ تصریح کرد: «این اتمام حجت رئیس‌جمهور با مسئولان مربوط است و آنها قول داده‌اند که نظارت داشته باشند تا تخلفی در زمینه تخصیص ارز دولتی به کالاهای اساسی مردم رخ ندهد.» در جلسه عصر روز یکشنبه هیئت وزیران که به ریاست رئیس‌جمهوری برگزار شد، اعضای دولت ضمن بررسی پیشنهادهای بانک مرکزی به منظور ساماندهی بازار ارز و مسائل مربوط تصمیماتی را در این زمینه اتخاذ کردند که پرداخت سود ارزی از سوی بانک مرکزی به سپرده‌گذاران، معافیت از عوارض و مالیات برای واردکنندگان طلا، پایان قاچاق بودن خرید و فروش ارز، تخصیص ارز دولتی صرفاً برای کالاهای اساسی از جمله مهم‌ترین بخش‌های این بسته است. وزارت صنعت، معدن و تجارت هم موظف شد فهرست کالاهای مذکور را بازنگری و به‌روز رسانی کند و نظارت لازم را به منظور حصول اطمینان از توزیع کالاهای اساسی و دارو بر مبنای نرخ رسمی از زمان ورود کالا تا عرضه آن در شبکه خرده‌فروشی (از تأمین، پخش، توزیع و رسیدن به دست مصرف‌کننده) به عمل آورد.
از آنجا که این بسته ارزی در این برهه زمانی از حساسیت ویژه و بسیار بالایی برخوردار است، ‌ابعاد و زوایای گوناگون آن را واکاوی می‌کنیم.

ارزیابی نقاط مثبت
 بسته ارزی
ثابت ماندن قیمت کالاهای اساسی و دارو حداقل تا فروردین 98‌
کالاهای اساسی به کالاهایی گفته می‌شود که برای زندگی مردم ضروری و حیاتی است. بخش بسیاری از آنها کشاورزی هستند و بخش دیگر مانند بنزین و دارو است که هرگونه کمبود، اخلال یا افزایش قیمت، واکنش‌های مردمی را در پی خواهد داشت. این گروه از کالاها مانند بیماران بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌ها هستند که دقت، مراقبت و نظارتی جدی را می‌طلبند. لذا دستور صریح رئیس‌جمهور این است که گروه کالاهای حساس با ارز 4200 تومانی تأمین و بااصلاح سازوکارهای نظارتی و تقویت آن تداوم این سیاست تضمین شود. گفتنی است، بخش فراوانی از کالاهای اساسی در داخل کشور به اندازه کافی و حتی مازاد تولید شده و باید به اطلاع مردم برسانیم در این بخش هیچ مشکلی ایجاد نخواهد شد و از سوی دیگر گزارش چهار ماهه واردات کالاهای اساسی به کشور از سامانه گمرکات نشان می‌دهد، مهم‌ترین اقلام وارداتی همچون؛ ذرت دامی، برنج، لوبیای سویا، جو، کنجاله و دیگر قطعات بی‌استخوان منجمد گاو در مدت مذکور رشد چشمگیری داشته است. برای نمونه ذرت دامی ۳ میلیون و ۱۰۴ هزار تن، برنج ۶۶۳ هزار تن به ارزش ۶۷۵ میلیون دلار، لوبیای سویا ۹۹۹ هزار تن به ارزش ۴۹۲ میلیون دلار، جو با میزان ۷۷۲ هزار تن به ارزش ۱۶۶ میلیون دلار و کنجاله ۳۲۳ هزار تن به ارزش ۱۳۷ میلیون دلار از جمله آنهاست که نسبت به سال گذشته در همین مدت رشد فزاینده‌ای داشته است.

عمق‌بخشی
 به بازار ثانویه
در این بسته پیشنهادی بازار دوم عمق زیادی خواهد داشت و مانند دوره قبل نیست که تنها 20 درصد ارز صادراتی‌ها به این بازار اختصاص داشت که آن هم در عمل محقق نشد. در بسته جدید عرضه ارز پتروشیمی‌ها،‌ فولاد،‌ فلزات رنگی،‌ گاز،‌ فرآورده‌های نفتی در بازار ثانویه خواهد بود که براساس عرضه و تقاضا رخ خواهد داد. همتی در پاسخ به تضمین این ایده که صادرکنندگان ارز خود را وارد بازار کنند، تصریح کرد: «دوره اول صادرکننده‌ها این کار را نکردند و اشتباه هم کردند. در این دوره مابه‌التفاوت را از آنها می‌گیریم و حتماً باید به خزانه برگردانند. رئیس‌جمهوری تمهیداتی را اتخاذ کرده و صادراتی‌ها در این بازار حضور جدی خواهند داشت.

فعالیت صرافی‌ها 
در بسته جدید ارزی
یکی از اقدامات مقطعی در دوره قبلی تعطیلی صرافی‌ها و قاچاق اعلام کردن خرید و فروش ارز بود که در بسته جدید این محدودیت برداشته شد. تعطیلی صرافی‌ها برای مسافران و کسانی که در پی تهیه دارو بودند به نوعی مشکلات جدی به وجود آورده بود. تصمیم رئیس‌جمهور بر لغو این دستور است. خرید و فروش ارز از صرافی‌ها از این به بعد آزاد است و دیگر قاچاق محسوب نمی‌شود. فضاسازی باید به نحوی باشد که صرافی‌ها واقعاً به نظام بانکی و بانک مرکزی برگردند و به دولت و مردم کمک کنند که بازار شفاف شود و نیازهای مردم را با نرخ ارز بازار ثانویه و با درصدی از سود تأمین کنند. صرافی‌ها در خرید مشکلی ندارند، ولی در فروش باید کمی کنترل شد‌ه‌تر عمل کنند که برای نیازهای واقعی مردم باشد، چون نیاز مردم را با حداقل 40 میلیارد دلار صادرات غیر نفتی خوب می‌شود مدیریت کرد. از آنجا که خرید و فروش ارز، به صورت قاچاق صورت می‌گرفت، فشار روی سکه خیلی زیاد بود، با این بسته و به نوعی آزاد شدن فعالیت صرافی‌ها و بازار ثانویه قطعاً قیمت سکه هم کاهش می‌یابد و حبا‌ب‌های این بخش نیز از بین خواهد رفت. در کنار عوامل مذکور دو اقدام دیگر ورود ارز به کشور از طریق صرافی‌ها و واردات طلا معاف از تعرفه و ارزش افزوده می‌تواند در کاهش التهابات بازار نقش بسزایی داشته باشد.

سپرده‌گذاری ارزی
یکی دیگر از تصمیمات بسته ارزی ایجاد سپرده ارزی و ضمانت بانک مرکزی از این نوع سپرده است. اگرچه این اتفاق در دوره قبل افتاد و مردم در بانک‌ها سپرده ارزی افتتاح کردند، اما بانک‌ها در سررسید سود ریالی دادند که اثر خیلی بدی داشت و به نوعی بی‌اعتمادی ایجاد شد و از آن پس این ایده کمتر با استقبال مردم مواجه شد، اما در بسته جدید بانک مرکزی سپرده ارزی را تضمین می‌کند تا سود ارزی بدهند. در همین راستا قرار است آیین‌نامه‌ آن به زودی ابلاغ شود. برخی از کارشناسان معتقدند در فرایند چند ماهه نزدیک به 20 میلیارد دلار ارز در خانه‌های مردم نگهداری می‌شود که با سپرده‌گذاری و سود ارزی بخش فراوانی از منابع سرگردان به بانک‌ها برمی‌گردند، یا از خروج ارز به خارج جلوگیری می‌شود.

قرابت
 بین بازارهای مالی
یکی دیگر از ایده‌های رئیس کل بانک مرکزی هم‌افزایی و نزدیکی‌ بین بازارهای مالی فعلی است. دکتر همتی در این موضوع معتقد است که بازارهای مالی باید به هم نزدیک شوند. بانک مرکزی به عنوان متولی ارز و بورس متولی سرمایه و بیمه مرکزی به عنوان متولی بیمه باید با هم هماهنگ باشند. متأسفانه الآن بازار غالب بازار پول است؛ یعنی بالای 80 درصد. وی تأکید دارد: «باید کمک کنیم بازار پول در خدمت کوتاه‌مدت باشد و بازار بورس و حتی بیمه به سمت تأمین‌های مالی‌ بلندمدت بروند. الآن فرصت خوبی است و من برای آن ایده و علاقه دارم. فعالان بازار سرمایه مطمئن باشند کنارشان هستم و کمک می‌کنیم این دو بازار به هم نزدیک شوند. به بیمه هم تعلقی مثل عرصه رسانه دارم؛ یعنی تعلق نوستالژیک.»

انضباط مالی
یکی دیگر از مشکلات بنیادی اقتصاد کشور وضعیت نامتعادل بانک و مؤسسات پولی مالی است که باید یک چاره جدی برای آن اندیشیده شود. همتی عمده مشکلات اقتصادی کشور را نقدینگی می‌داند و تأکید دارد: «اگر قرار باشد بانک‌ها اضافه برداشت داشته باشند و هر کاری دوست داشته باشند انجام دهند، حتماً با آنها برخورد می‌شود؛ قطعاً با خلق پول، اضافه برداشت و غیره برخورد خواهیم کرد.» رئیس شورای پول و اعتبار ادامه داد: «بعد از ساماندهی بازار ارز، به بنگاه‌داری بانک‌ها و مطالبات معوق و بدهی دولت به بانک‌ها رسیدگی خواهد شد.» ناگفته نماند اصلاح ساختار بانکی کشور به ‌سادگی هم امکان‌پذیر نیست، شبکه بانکی کشور درگیر مشکلات بسیاری از قبیل حجم بالای نقدینگی و دارایی‌های منجمد بانک‌ها، اضافه برداشت‌های مکرر از بانک مرکزی، زیان‌ده بودن بانک‌ها، افزایش بدهی دولت به بانک‌ها و نرخ سود بالا است که برای هریک راه‌های گوناگون و بعضاً متناقض وجود دارد که رئیس جدید بانک مرکزی برای این بخش باید راهبردهای خاص خودش را دنبال کند.

ضعف‌های بسته ارزی
 و ملاحظات آن
در کنار رویکرد مثبت به بسته ارزی و حمایت همه‌جانبه از آن یک‌سری ملاحظات را هم باید مد نظر قرار داد؛ چرا که بدون در نظر گرفتن این ملاحظات ضعف بسته خودش را بیشتر نشان می‌دهد.

1ـ مهار غول نقدینگی؛ با وجودی که بسته ارزی نقاط مثبت فراوانی دارد و از یک جامعیت برخوردار است، اما کمتر به راهکارهای هدایت و مهار نقدینگی توجه شده است، به گونه‌ای که احساس می‌شود بانک مرکزی با بی‌تفاوتی از کنار غول نقدینگی گذشته است. حال آنکه در تحلیل اقتصادی بخش مهمی از مسئله ارزی، نه به تهدید رئیس‌جمهور آمریکا و تحریم‌ها، بلکه به انبار باروت نقدینگی داخلی بازمی‌گشت که برای هدایت آن باید چاره اندیشید تا جلوی نوسانات بعدی گرفته شود. در همه جای جهان وجود نقدینگی بالا در اقتصاد کشورها یک مؤلفه مثبت محسوب می‌شود که می‌تواند به سمت تولید روانه شود؛ اما با پیاده کردن سیاست‌های نادرست، این نقدینگی به سمت بازار سوداگرانه هدایت می‌شود و تولید بی‌نصیب می‌ماند. پس آنچه بیش از همه مهم است و متأسفانه در تصمیمات به آن توجهی نمی‌شود، رونق تولید و هدایت نقدینگی سرگردان به سمت تولید است. پیشران مسکن ظرفیت خوبی برای جذب نقدینگی است که می‌تواند رونق را در بسیاری صنایع همزمان ایجاد کند. جهت دادن مردم برای سرمایه‌گذاری در بخش انرژی، آب‌شیرین‌کن‌ها، نیروگا‌ه‌های کوچک، پروژه‌های نیمه‌تمام و دانش‌بنیان می‌تواند اقدامات بعدی دولت برای هدایت نقدینگی باشد.
2ـ نگرانی از بازگشت مجدد رکود؛ زمانی که کشور نرخ ارز را بالا ببرد، خودبه‌خود بر بهای تمام‌شده همه محصولاتی که مواد اولیه آن وارد می‌شود، تأثیر می‌گذارد. این موضوع سبب می‌شود کشور دچار تورم شود؛ تورمی که قدرت خرید مردم را کاهش می‌دهد. زمانی که قدرت خرید مردم کاهش پیدا کند، بالتبع فروش شرکت‌ها نیز به دلیل پایین بودن سطح تقاضا کاهش می‌یابد. در واقع، وقتی فروش کم شود، رشد اقتصادی کشور هم کاهش پیدا می‌کند و این نگاه سبب می‌شود کشور دوباره با رکود اقتصادی مواجه شود.

3ـ شکستن تقاضای کاذب؛ تقاضای کاذب در بازار یکی دیگر از مهم‌ترین عوامل و دلایل اصلی عدم نابسامانی در بازار ارز است. متأسفانه به واسطه فضای روانی‌ای که ایجاد شده، بعضی‌ها به ارز خارجی رو می‌آورند و این، عملاً باعث شده افزایش را در این بخش فارغ از تقاضای واقعی در اقتصاد شاهد باشیم و احساس می‌شود تقاضای کاذب، آثار و پیامدهای زیادی برای این وضعیت به وجود آورده است که متولیان امر برای شکست تقاضای کاذب به شیوه‌های گوناگون باید برنامه داشته باشند.

4ـ ضعف نظارتی؛ یکی از درخواست‌های مهم مردم در بازار متلاطم ارز، نظارت جدی و برخورد بدون اغماض با متخلفان به ویژه کسانی است که از امتیازات ارزی استفاده کرده و آن را به نوعی یا در بازار آزاد فروخته یا کالای مورد نظر را وارد نکرده بودند. هر چند به صورت شفاهی دکتر همتی چنین بیان کرد که متولیان امر دولتی قول داده‌اند که نظارت را بیشتر کنند، اما از آنجا که سیستم‌های نظارتی سنتی، کند، پیچیده و دست و پاگیر بوده و از سیستم‌های جدید نظارتی مبتنی بر فناوری اطلاعات که امکان نظارت مستمر و لحظه‌ای را فراهم می‌کند، بهره گرفته نمی‌شود؛ لذا اکثر آنها دچار قانون‌گریزی می‌شوند. از سوی دیگر سیستم خودنظارتی و تعهد شخصی به قانون نیز در بین بسیاری از افراد ضعیف است، در این شرایط فرد با مراجعه به وجدان بیدار خود بدون نیاز به یک ناظر، به قانون عمل می‌کند؛ اما ضعف در سیستم خودنظارتی و خودکنترلی افراد جامعه ما، سبب شده که شاخص قانون‌گریزی در جامعه ما در همه عرصه‌ها بیشتر باشد که نمونه‌های عینی آن را در وضعیت اقتصادی کنونی بسیار دیده‌ا‌یم. به نظر می‌رسد افزون بر قول شفاهی برخی از وزرا برای عملیاتی‌سازی نظارت یکپارچه و مستمر، باید از ابزارها و نهادهای نظارتی برای هم‌افزایی بیشتر استفاده شود، وگرنه پرداخت ارز بدون نظارت سوءاستفاده‌کنندگان و رانت‌خواران را یک بار دیگر به چرخه دریافت‌کنندگان ارز بر می‌گرداند.

5ـ ترمیم کابینه؛ در بخش پايانی باید بگویم در این شرایط حساس همه باید برای برون‌رفت از این وضعیت ناپایدار اقتصادی به دولت کمک کنیم و نقشی مؤثر داشته باشیم و به ‌جاي طرح موضوع برگزاري انتخابات زودهنگام یا انتقام‌گیری‌های سیاسی، دولت را تشویق کنیم در جهت ترميم و تغيير هدفمند در كابينه گام بردارد و وزرایی متناسب با اوضاع جنگ اقتصادی انتخاب کند تا بخشی از بی‌اعتمادی ایجاد شده به نظام اقتصادی اصلاح و ترمیم شود، همانگونه که با تغییر رئیس بانك مركزي شاهد بارقه امید در جامعه بودیم.


حسین عبداللهی‌فر 
کارشناس سیاسی
«تعلیق در تعلیق» تعبیری است که سعید حجاریان در بیان وضعیت فعلی دولت به کار می‌برد. وی در پاسخ به این پرسش که «وضعیت قوه ‌مجریه در ایران را با چه مفهوم یا مفاهیمی می‌توان تبیین کرد؟» می‌گوید: «گمان دارم که می‌توان از تعابیر دیگری هم کمک گرفت؛ از این‌ جهت ترجیح می‌دهم از واژه «تعلیق» استفاده کنم و بگویم وضعیت دولت روحانی «تعلیق در تعلیق» است.»
این تعبیر تند درباره دولت نشان‌دهنده ناخرسندی و تغییر نگاه اصلاح‌طلبان به دولت است. مطابق با تحلیل نظریه‌پردازان اصلاحات، دولت روحانی باید از پیشنهاد ترامپ برای مذاکره استقبال می‌کرد و نه آنکه از بستن تنگه سخن می‌گفت؛ لذا حجاریان در بیان علل به کارگیری تعبیر فوق می‌گوید: «دولت کرخت و گیج است و در زمین اصلاحات بازی نمی‌کند. باید به دولت نهیب بزنند. باید تذکر امام[ره] به رجایی را یادآور بشوند. امام در واکنش به نامه رجایی به میتران گفت: «این نامه پاسخ یک رئیس‌جمهور به رئیس‌جمهور دیگر نیست و شما شأن ریاست‌جمهوری را رعایت نکرده‌اید.» باید برای روحانی این وضعیت را تشریح کرد و گفت اگر همه موضع رادیکال گرفتند، رئیس‌جمهور باید عرف بین‌الملل را مراعات کند و رادیکال نشود.»
آنچه اصلاح‌طلبان را به عبارات تند علیه دولت وادار کرده، ناممکن بودن ادامه حمایت از دولت است؛ چرا که تابه حال سردرگمی در نحوه حمایت از دولت به دلیل عدم موفقیت دولت بود، اما اکنون مانع دیگری ایجاد شده است که به سیاست و رویکرد دولت مرتبط است؛ رویکردی که از دیدگاه نظریه‌پردازان اصلاحات قابل دفاع نیست. از این رو، حجاریان در پاسخ به این پرسش که «اکنون دو راه‌ اصلی پیش‌روی اصلاح‌طلبان است؛ نقادی هدفمند یا حاشيه‌نشيني. آیا راه بدیلی متصور است؟» می‌گوید: «من پیشتر گفته‌ام، باید به اقتضای شرایط قدم برداشت. اگر هر فردی بخواهد، بر کنش بی‌حاصلی اصرار بورزد، باید او را نقد کنیم تا اصلاحات از مسیر خارج نشود؛ زیرا اگر اصلاحات مردم را از دست بدهد، دیگر میدانی برای اصلاح‌گری نخواهد دید. آیا ما باید بنشینیم و افول اصلاحات را نظاره کنیم. اصلاح‌طلبان باید شفاف موضع بگیرند.»  
بنابراین می‌توان گفت تعبیر تعلیق در تعلیق حدیث نفس اصلاح‌طلبان است و شرایط این جریان را به شکل روشن‌تری تبیین می‌کند؛ زیرا اصلاح‌طلبان در اوضاع فعلی از دو جهت نظری و عملی در بن‌بست استراتژیک قرار دارند: یکی بن‌بست نظری و تئوریک که از زمان پاره شدن برجام و بی‌نتیجه بودن مذاکرات شروع شد. اما اصلاح‌طلبان که سال‌ها بر طبل تعامل با جهان کوفته و از کنار آمدن با کدخدا سخن گفته بودند، دچار بن‌بست تئوریک شدند. خاصه آنکه تلاش نظریه‌پردازان این جریان برای معرفی ترامپ به عنوان عامل همه مشکلات پیش آمده، نه مخاطبان نخبه آنها را قانع می‌کرد و نه مشکلی را از هواداران آنها حل کرد؛ چراکه نگاه به غرب و گذاشتن همه تخم‌مرغ‌های این جریان در سبد مذاکره و برجام در حالی صورت می‌گرفت که تجربه مصدق و ملی‌گرایان فرا روی آنها قرار داشت و آنها آزموده را دوباره آزمودند و نتیجه نگرفتند.  
دوم بن‌بست عملیاتی که به از دست دادن پایگاه اجتماعی آنها باز می‌گردد. این جریان با تحلیل اینکه دولت روحانی می‌تواند زمینه بازگشت آنها به قدرت را فراهم آورد، به حمایت از آن پرداخته، اما اینک که باید در شکست و عدم موفقیت دولت سهیم ‌باشند، پایگاه اجتماعی خود را به شدت رو به کاهش می‌یابند؛ چراکه وضعیت اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم نه تنها بهتر نشده، بلکه به مراتب بدتر نیز شده است و علت اصلی آن در نگاه به بیرون این جریان قرار داشته است؛ نگاهی که مختص اصلاح‌طلبان بوده و در این رویکرد دولت نقش بسیاری داشته‌ است. 


اکبر معصومی
کارشناس روابط بین‌الملل
اخلالگری در نظام پولی و ارزی کشور در وضعیت فعلی از سوی آمریکا و برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ناشی از تغییر تاکتیک آنها برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران است. در گذشته، راهبرد آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران از طرق نظامی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی و... دنبال می‌شد که نتیجه‌ای برای‌شان نداشت. مسلح کردن صدام و اغوای او برای حمله به ایران، حمله آمریکا به عراق و افغانستان در اوایل قرن بیست‌ویکم و ایجاد پایگاه‌های نظامی متعدد در اطراف کشور و مسلح کردن برخی کشورهای منطقه همگی حاکی از مقابله با جمهوری اسلامی ایران از طرق نظامی چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم بوده است؛ اما ناکامی‌های آمریکایی‌ها سبب شده است دشمن تاکتیک جدیدی برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی انتخاب کند. در همین راستا، «ریچارد نفیو» نویسنده کتاب «هنر تحریم‌ها» که به معمار تحریم‌ها علیه ایران مشهور شده، تاکتیک‌های جدید دشمن را علیه کشورمان سازمان داده است. وی معتقد است، باید کاری کنیم مسئولان ایرانی اغوا شوند که منابع ارزی‌شان را اتلاف کنند. بنابراین، نفوذ در نظام پولی کشور یکی از سناریوهای اصلی دشمن برای زمین‌گیر کردن اقتصاد کشور است؛ از این رو بی‌ثباتی بازار ارز در هفته‌ها و ماه‌های اخیر و نبود برنامه‌ریزی جدی دولت برای جلوگیری از بی‌ارزش شدن پول ملی، موجب امیدواری هر چه بیشتر دشمن شده است. بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند، عامل بی‌ثباتی اقتصاد ایران در این مدت داخلی بوده است، نه تحریم‌های آمریکا، چرا که اولاً تحریم فعلی آمریکا هیچ وقت در حد و اندازه تحریم‌های سال‌های 90 و 91 نبوده است و اجماع جهانی در زمینه تحریم جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد. ثانیاً موقعیت جغرافیایی و همسایگی ایران با 15 کشور سبب شده است تحریم‌ها علیه کشورمان همواره با شکست مواجه شود؛ واقعیتی که اوباما، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا و بسیاری از تحلیلگران آمریکایی به آن اذعان کرده‌اند. ثالثاً به نظر می‌رسد ایجاد بی‌ثباتی در اقتصاد و نوسان افسارگسیخته نرخ ارز رویدادی طبیعی نیست؛ بلکه اقدامی برای نابسامانی اقتصادی است تا از رهاورد آن برجام دیگری را این بار با دولت ترامپ بر کشور تحمیل کنند. گفتنی است، جریان‌سازی روزنامه‌های زنجیره‌ای در هفته‌های اخیر به این سمت بوده است. بنابراین ملت بزرگ ایران با تجربه چهار دهه ایستادگی و مقاومت در برابر توطئه‌های گوناگون دشمنان و بدخواهان این بار نیز پیروز میدان خواهد شد و انقلاب و نظام اسلامی را از این گذرگاه سخت عبور خواهد داد؛ تغییر فرهنگ مردم و ایجاد ناامیدی نسبت به آینده کشور هدف اصلی است که از طریق شبکه‌های اجتماعی به شدت دنبال می‌شود. نفیو، معمار تحریم‌های ایران می‌گوید: «استحاله فرهنگی جامعه، پیش‌زمینه و جاده صاف‌کن فشار اقتصادی است و آنان که به ایمان و فرهنگ عمیق جامعه می‌تازند، پیش‌قراولان چریک‌های اتاق جنگ آمریکا، یعنی وزارت خزانه‌داری این کشورند.»
در چنین وضعیتی، مردم باید موقعیت را با حساسیت بیشتری درک کنند؛ چرا که ناامید شدن و مرعوب شدن در برابر هیاهوی دشمن اتفاقی است که می‌تواند سبب ضربه زدن دشمن به منافع حیاتی کشور با کمترین هزینه ممکن باشد. در پایان باید گفت، اگر قرار به محاسبات تحمیلی دشمن باشد، ایران باید همان سال 59 تسلیم می‌شد. از این رو طی مسیر ۴۰ ساله و پیشرفت‌های قابل توجهی که وجود دارد و موقعیت غیر قابل مقایسه ایران اسلامی با اوایل انقلاب، واقعیتی است که دشمنان بهتر از ما به آن واقفند و شکست‌های پی‌در‌پی پیش چشم‌شان است و این بار نیز با هوشیاری مردم و مسئولان شکست دیگری را تجربه خواهند کرد.


 محمدرضا بلوردی/ روند تحولات سیاسی در صحنه پرتنش عراق به سمتی است که بار دیگر از سوی گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی این کشور مباحثی همچون تشکیل دولت نجات ملی یا دولت موقت مطرح شده است، تا اینکه از این طریق به بحران‌های متعددی که این کشور درگیر آنهاست، پایان داده شود. همچون موارد گذشته و در بحبوحه بحث و جدل‌های سیاسی که در زمان انتخابات عراق یا متشنج شدن اوضاع امنیتی این کشور رخ می‌داد، اکنون هم ایاد علاوی از جمله کسانی است که موضوع تشکیل دولت نجات ملی را مطرح کرده است تا از این طریق به دولت و دستگاه‌های حکومتی فشار وارد شود. 
اما این بار هم ظاهراً پیشنهاد موضوع تشکیل دولت نجات ملی که به اصطلاح برای خروج از بن‌بست سیاسی مطرح شده، نتیجه‌ای در پی نداشته است؛ چرا که با مخالفت سریع و قاطع شخصیت‌ها و نیروهای سیاسی مواجه شده است و افرادی چون نوری مالکی، رئیس ائتلاف دولت قانون و هادی عامری، رهبر ائتلاف فتح، پیشنهاد علاوی مبنی بر تشکیل دولت نجات ملی را رد کرده‌اند. پس از این مخالفت‌ها بود که علاوی به سمت مقتدی صدر رفت و پیشنهاد مشابهی به او داد که پاسخ صدر هم به چنین ایده‌ای منفی بود.
گفته می‌شود علاوی پیشنهاد خود را در سفارت کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا نیز مطرح کرده است که در آنجا از این پیشنهاد استقبال شده است و حتی در سفری که یک هیئت تجاری سعودی به اقلیم کردستان داشته است هم در این زمینه رایزنی‌هایی شده است و موضوعاتی چون؛ محدود کردن نقش جمهوری اسلامی ایران در عراق، برچیدن حشد الشعبی و مقابله با نیروهای سیاسی که با محور مقاومت در ارتباط هستند، به بحث و بررسی گذاشته شده است. 
در چنین وضعیتی طبیعی است که نگرانی‌هایی نسبت به موضوع تشکیل دولتی تحت عناوین «دولت وحدت ملی»، «دولت موقت» یا «دولت نجات ملی» وجود داشته باشد؛ برای اینکه اجرایی شدن چنین برنامه‌ای به معنای عبور از قانون اساسی و سازوکارهایی است که در 15 سال گذشته در عراق ایجاد شده و به نوعی بازگشت به زمانی است که «پل برمر» در جایگاه حاکم غیر نظامی اداره امور عراق را در دست داشت. 
اما آنچه در این اوضاع سیاسی و امنیتی نابسامان عراق سبب امیدواری شده است، موضع‌گیری مرجعیت نجف اشرف است که راه را بر طرح و اجرای چنین پروژه‌هایی بسته است، تا جایی که شیخ‌مهدی کربلایی نماینده آیت‌الله سیستانی در خطبه‌های نماز جمعه آشکارا اعلام کرد برای اصلاح روند موجود و مسیری که دولت عراق برای غلبه بر بحران‌ها باید بپیماید، چه باید کرد. 
پایان سخن اینکه، کشور عراق 15 سال است که با مشکلات و چالش‌های بسیاری دست و پنجه نرم می‌کند و به باور مرجعیت، این کشور از چارچوب قانون اساسی خارج نشده است. همچنین از نگاه مرجعیت عراق رعایت و پایبندی واقعی به قانون اساسی و دیگر قوانین موضوعه در عراق، سبب خروج از تنگنا می‌شود؛ موضوعی که تمام شخصیت‌ها و گروه‌های وفادار به عراق منادی آن هستند و بالطبع چنین موضوعی در دولت‌های موقت و نجات ملی جایگاهی ندارد و سبب می‌شود تا آینده نامشخصی برای عراق رقم بخورد که چنددستگی و هرج و مرج بخشی از آن است و نتیجه نهایی هم وابستگی کامل عراق به قدرت‌های بیگانه خواهد بود.