سعدالله زارعی
تحلیلگر ارشد بین‌الملل
اجلاس سه‌جانبه روز جمعه تهران اگرچه در ادامه دو اجلاس پیشین سران ایران، روسیه و ترکیه است، اما در عین حال از ویژگی‌های خاصی برخوردار است. اجلاس تهران از آنجا که در آستانه آغاز عملیات سنگین نظامی ارتش سوریه و مدافعان منطقه‌ای آن و مرتبط با آن برگزار شد، اهمیت خاصی پیدا کرد و به همین نسبت هم دارای تأثیرات مهمی خواهد بود. در اینجا ذکر چند مورد اهمیت این اجلاس را توضیح می‌دهد:
1ـ «ادلب» آخرین منطقه اشغالی به دست تروریست‌های تکفیری تحت‌الحمایه است که با آزادی قریب‌الوقوع آن پرونده «در اختیار داشتن سرزمین» تروریست‌ها بسته می‌شود و از آن پس روند فعالیت آنان ـ اگرچه کاملاً متوقف نمی‌شودـ به شدت کاهش می‌یابد و حاکمیت دولت و ارتش سوریه بر سرزمین خود کامل می‌شود.
ادلب چهارمین منطقه‌ای است که در مذاکرات «آستانه» به عنوان منطقه «کمتر درگیر» یا «کاهش تنش» مشخص شد و خود همین مطلب عملیات نظامی ارتش سوریه را با ابهام مواجه کرد. در این میان ترکیه با این استدلال که از یک سو با عملیات ارتش، سیل پناه‌جویان ادلب به سمت همسایه شمالی سوریه سرازیر می‌شود و از سوی دیگر تروریست‌ها را به سمت ترکیه گسیل خواهد کرد، با عملیات نظامی ارتش سوریه مخالفت کرده و بر راه‌حل سیاسی تأکید می‌کرد؛ اما در عین حال راه‌حل سیاسی نیز با بن‌بست مواجه بود؛ چرا که بخش وسیعی از تروریست‌ها شامل‌النصره، داعش، احرارالشام و ده‌ها گروه دیگر مرتبط با آنان پذیرای راه‌حل سیاسی نبودند و در مقابل هر پیشنهاد که مستلزم ترک منطقه از سوی آنان و ترک سلاح بود، می‌ایستادند. دولت ترکیه اگر چه برابر ده‌ها اسناد با این گروه‌ها در ارتباط مستمر بود، اما در عمل نتوانست آنان را پای «راه‌حل سیاسی» بیاورد. در عین حال، دلایلی وجود دارد که نشان می‌دهد دولت ترکیه به طور واقعی با تسلیم ادلب به ارتش سوریه موافق نبود؛ چراکه موافقت با آن ادامه حضور نظامیان خود ترکیه در مناطق شمالی سوریه را نیز ناممکن می‌کرد. در نهایت ترکیه بر اثر اصرار ایران و روسیه ناگزیر به پذیرش عملیات پاک‌سازی به دست ارتش سوریه شد و رجب‌طیب اردوغان در اجلاس تهران پای عملیات نظامی برای آزادسازی ادلب را امضا کرد و در واقع موانع منطقه‌ای عملیات ارتش سوریه برطرف شد.
2ـ اجلاس تهران و توافق ایران، روسیه و ترکیه بر سر «عملیات نهایی» آزادسازی سوریه نشان داد که بحران امنیتی سوریه اولاً، در یک فرایند داخلی و با محوریت جبهه مقاومت در ابعاد امنیتی و ثانیاً، در یک فرایند منطقه‌ای رو به پایان است و این در حالی است که غربی‌ها چنین تبلیغ می‌کردند که امنیت سوریه جز در یک فرایند بین‌المللی و مبتنی بر قطعنامه سازمان ملل قابل حل‌وفصل نیست. حتی در روزهای اخیر «لودریان» وزیر خارجه فرانسه اگرچه به پیروزی بشار اسد در جنگ اعتراف کرد؛ اما اعلام کرد که او برنده صلح نیست! واقعیت این است که علی‌رغم تلاش گسترده آمریکا، انگلیس و فرانسه یک بار دیگر از روند تحولات جا مانده‌اند و اینک بزرگ‌ترین بحران منطقه‌ای بدون حضور و نظر آنان در حال پایان
یافتن است.
ادامه در صفحه۲
 این می‌تواند همان‌گونه که در سخنان حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(دامت برکاته) در دیدار با رئیس جمهور روسیه مطرح شد، به یک الگوی کارآمد در حل‌‌وفصل بحران‌های منطقه‌ای تبدیل شود.
3ـ اجلاس تهران و رسیدن به فرمول «آزادسازی نظامی ادلب»، یادآور نقش برجسته و محوری ایران در حل قدرتمند بحران امنیتی سوریه است. واقعیت این است که سوریه با نظریه مقاومتی انقلاب اسلامی آخرین گام‌ها به سوی آزادی را برمی‌دارد. اگر روسیه در اجلاس تهران حضور یافته است، حضور او برخلاف ایران به سه سال اخیر برمی‌گردد، حال آنکه ایران از آغازین روزهای بحران، در کنار سوریه بوده و نیز برخلاف روسیه که حضوری منفرد و عمدتاً جنگ‌افزاری در حل بحران داشته است، ایران حضوری جبهه‌ای و توام با مشارکت دولت عراق، حزب‌الله لبنان و گروه‌های پرقدرت مقاومت عراقی، پاکستانی و افغانی داشته و نیروی انسانی قابل ملاحظه‌ای به ساختار دفاعی سوریه وارد کرده است. اجلاس سوم سران سه کشور در تهران در واقع نقش محوری ایران را در حل بحران امنیتی سوریه که بزرگ‌ترین بحران امنیتی منطقه طی 30، 40 سال اخیر بوده است، نشان ‌داد.
4ـ توافق تهران انرژی زیادی به نیروهای عمل‌کننده در عملیات ادلب می‌دهد، کما اینکه رعب بسیاری به تروریست‌هایی که به شکاف بین ترکیه و دو کشور دیگر امید بسته بودند، وارد می‌کند. عملیات روزهای آینده ادلب هم اینک از یک پشتوانه قوی منطقه‌ای بهره‌مند است و این موضوع خود مانع فعال شدن مؤثر مخالفان غربی عملیات آزادسازی ادلب می‌شود. عملیات ارتش در ادلب یک شانس بزرگ دیگر نیز دارد. ارتش پس از پاک‌سازی جنوب، غوطه شرقی دمشق  و شمال استان حمص می‌تواند نیروهای خود را برای آزادسازی ادلب متمرکز کند و این در حالی است که مثلاً در جریان عملیات نصر 2 که به آزادی شهر استراتژیک حلب منجر شد، ارتش ناگزیر بود با یک‌چهارم نیرو و توانایی خود وارد عملیات شود.

مهدی سعیدی
روزنامه نگار
بار ديگر شمارش ايام به محرم‌الحرام رسيده و کشور آماده مي‌شود تا سياه‌پوش عزاي حسيني شود و مجالس وعظ و سوگواري به پا شوند! در اين ميان، آنچه اهميت دارد جهت‌گيري کلي هيئات مذهبي و مطالبي است که در اين جلسات در قالب سخنراني و مداحي ارائه می‌شود و انتظار آن است که محتواي اين جلسات در راستاي اقامه امر سيدالشهداء(ع) و مبتني بر اهداف و آرمان‌هاي نهضت حسيني باشد.
در سال‌هاي اخير، جريان‌هايي انحرافي تلاش کرده‌اند هيئات مذهبي را از روح و جوهره خود جدا کنند. اين جريان که رهبر حکيم و فرزانه انقلاب اسلامي آن را به جريان «تشيع انگليسي» تعبیر کرده‌اند، الگويي از هيئت‌داري را ارائه مي‌کند که مي‌توان آن را «هيئت سکولار» ناميد. در هيئت سکولار، قرائتي از نهضت امام حسين(ع) ارائه می‌شود که در آن نسبتي بين اسلام و سياست وجود ندارد و اين در حالي است که رکن اساسي نهضت حسيني مبارزه با قدرت فاسد و حاکميت ناخلفي است که به زور بر جايگاه صالحان و انبيا و اوليای الهي تکيه زده بود؛ از این رو چگونه مي‌توان در رثای مظلوميت خاندان اهل بيت(ع) گريست و بني‌اميه را لعنت کرد و از ديگر سو از لعن و نفرين يزيديان زمان که همانا استکبار جهاني و صهيونيسم بين‌الملل است، پرهيز کرد؟! 
هيئت تراز اسلام ناب محمدي(ص) محفلي است که در جهت تقويت جبهه حق عمل مي‌کند؛ بنابراین بايد در جهت تقويت نهضت اسلامي ملت ايران و نظام اسلامي برآمده از آن‌ـ که تحققش آرزوي انبيا و اوليای الهي و حضرت اباعبدالله‌الحسين(ع) بوده است‌ـ باشد. هيئتي که از درون آن انسان‌هاي مؤمن در خدمت انقلاب و ارادتمند و پا به کار ولي خدا در زمان غيبت معصوم(ع) بيرون نيايد، با هيئت مطلوب اهل بيت(ع) فرسنگ‌ها فاصله دارد و از چنين مجالسي بوي خاندان عصمت و طهارت به مشام نمي‌رسد.
برخي جريان‌هاي سياسي داخلي تلاش دارند الگويي از هيئت سکولار ارائه دهند که با منافع جناحي‌شان سازگار باشد! اين جريان می‌شد هيئات انقلابي و حزب‌اللهي را تخريب و بدنام کرده و با انگ زدن و متهم کردن به جناحي بودن، مردم را از رجوع به چنين جلساتي منع کنند و اتفاقاً هيئت‌هاي سکولار را نماد هيئت تراز نهضت حسيني معرفي کنند! توصيه آسيب‌شناسانه مرجع عالي‌قدر شيعه که فرموده‌اند: «نبايد به نام مداحي كارهاي سياسي و جناحي كرد، خطباي محترم نيز بايد مراقبت‌هاي لازم را داشته باشند» نيز دست‌مايه بهره‌برداري سياسي ايشان شده و با مصادره به مطلوب و تحريف معنوي اين اظهارات نسبت به سياسي شدن هيئت‌هاي انقلابي موضع‌گيري کرده و آنان را به پرهيز از ورود به سياست دعوت مي‌کنند.
جالب آنجا است که خود به اين توصيه‌ها پايبند نيستند! و برخلاف ادعاي‌شان در طول سال‌هاي اخير هيئت‌هاي محدودي که اصلاح‌طلبان توانسته‌اند آماده‌ کنند، رويکردي کاملاً سياسي داشته و چهره‌هاي کاملاً سياسي سخنراني و منبر آن را برعهده داشته‌اند. برای نمونه، در روز ششم محرم سال 1395، حجت‌الاسلام سروش محلاتي در دانشگاه علامه طباطبايي تهران سخنانی را با عنوان «امکان يا امتناع مذاکره در سياست‌هاي انقلابي» بیان و تلاش کرد تا از قيام حسيني بستري براي توجيه مذاکرات ديپلماتيک دولت اعتدال فراهم آورد. اظهاراتي که با واکنش‌هاي صاحب‌نظران تاريخ اسلام همراه بود! به واقع اصلاح‌طلبان قبول دارند نهضت امام حسين(ع) خرج توجه به مذاکره و برجام و... شود؛ اما اگر در تحليل قيام حسيني بر ضرورت دفاع از انقلاب اسلامي و تبعيت از رهبري نظام اسلامي و هوشياري و بصيرت در برابر دشمن و استکبار جهاني تأکيد شود، جلسه به سياسي بودن متهم خواهد شد! 
حاصل اين نگرش آن است که نهضت حسيني در سال 61 ه.ق محبوس و ابتر مانده و از تبديل شدن به مانيفستي براي تبيين مرزهاي جبهه حق و باطل در جهان امروز و ايستادگي و مقاومت در برابر جبهه استکبار جهاني باز ماند!
نوشتار را با رهنمود رهبر حکيم انقلاب اسلامي به پايان مي‌بريم که الگويي پويا و متناسب به زمانه ما ارائه مي‌دهد. معظم‌له مي‌فرمايند: «هيئت‌ها نمي‌توانند سکولار باشند؛ هيئتِ امام حسينِ سکولار ما نداريم! هرکس علاقه‌‌مند به امام حسين(ع) است، يعني علاقه‌‌مند به اسلام سياسي است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معناي اعتقاد به امام حسين(ع) اين است. اينکه آدم در يک مجلس روضه يا هيئت عزاداري مراقب باشد که نبادا وارد مباحث اسلام سياسي بشود، اين غلط است.»(20/8/1392)


معاون هماهنگ‌کننده نماینده ولی‌فقیه در سپاه


 سردار قریشی گفت: ما وقتی تاریخ را مطالعه می‌کنیم، می‌بینیم که باید از هشدارها درس بگیریم؛ زیرا در طول زمان و اتفاقات تاریخی بی‌تقوایی، بی‌بصیرتی و ناآگاهی موجب بروز اشکالات اساسی شده است.
به گزارش صبح صادق، سردار سرتیپ دوم پاسدار سید قاسم قریشی در مراسم تودیع و معارفه معاون هماهنگ‌کننده نماینده ولی‌فقیه در نیروی زمینی سپاه که در ستاد فرماندهی این نیرو برگزار شد، اظهار داشت: «برادر خلیل‌آبادی که با حکم حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی به عنوان معاون هماهنگ‌کننده نماینده ولی‌فقیه در نیروی زمینی سپاه انتخاب شدند، فردی تلاشگر و جهادی هستند که هم در ستاد و هم در صف منشأ خدمات بسیاری بوده‌اند.»
وی افزود: «ما از برادر خلیل‌آبادی انتظار داریم با کمک به مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی زمینی سپاه منشأ کمک‌ها و خدمات روزافزون در نیرو باشند.»
معاون هماهنگ‌کننده نماینده ولی‌فقیه در سپاه تأکید کرد: «ما از موفقیت‌های نیروی زمینی سپاه احساس خوشحالی می‌کنیم و این امید را داریم که معاون هماهنگ‌کننده در نمایندگی ولی‌فقیه با اعمال مدیریت خوب و کاربردی منشأ پیشرفت‌های فراوان شود.»
سردار قریشی با بیان اینکه معاون هماهنگ‌کننده نمایندگی نیرو باید هم‌افزایی بسیار خوبی با دیگر نیروها داشته باشد، تأکید کرد: «معاون هماهنگ‌کننده باید دوشادوش مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در نیرو حرکت کرده و از مجموعه سپاه صیانت کند.»
معاون هماهنگ‌کننده نماینده ولی‌فقیه در سپاه با اشاره به خدمات سردار عباسی در طول دوران خدمت خود، تأکید کرد: «سردار عباسی از چهره‌های مخلص، پرتلاش و جهادی است که از ابتدای انقلاب اسلامی برگ‌های زرینی از مجاهدت ایشان به جای مانده است.»
گفتنی است، در این مراسم از زحمات سردار سرتیپ دوم پاسدار عباسی، معاون سابق هماهنگ‌کننده نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی زمینی سپاه تجلیل شد و سرهنگ پاسدار خلیل‌آبادی به عنوان معاون هماهنگ‌کننده نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی زمینی سپاه معرفی شد.

حرف‌های نخ‌نمای افراد آفت‌زده!
«مصطفی تاج‌زاده»، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه سال 88 به تازگی در گفت‌وگویی که نشریه امید جوان آن را منتشر کرده است، اظهار داشت: «جمهوری اسلامی آفت‌زده است. با کسانی که تیشه به ریشه‌اش می‌زنند حرفی نداریم؛ زیرا معتقدند جمهوری اسلامی باید برود. ولی می‌توانیم با آفت‌های نظام مبارزه کنیم تا جمهوری اسلامی بماند.» او همچنین با تشبیه ضمنی نظام اسلامی به حکومت شوروی و رژیم شاه! تصریح می‌کند: «آنچه موجب فروپاشی شوروی شد، نه طرح‌های آمریکایی‌ها، بلکه پوسیدگی سیستم بود و گورباچف دیر دست به اصلاحات زد. 
شاه فروپاشید، نه به این دلیل که از مردم عذرخواهی کرد؛ بلکه پیام مردم را دیر شنید. برای جمهوری اسلامی هنوز دیر نشده، ولی دراین مورد تضمینی نداریم، چون ممکن است به قول قیصر امین‌پور؛ خیلی زود دیر شود.» حسین مرعشی، محمدرضا تاجیک و سعید حجاریان نیز سه اصلاح‌طلب دیگری بوده‌اند که از سال 88 تاکنون بر آفت‌زدگی نظام جمهوری اسلامی اصرار دارند. این افراد که عده‌ای از آنها از دستگیرشدگان فتنه سال 88 هستند، اکنون که در روزهای پایانی عمر سیاسی‌شان قرار دارند تنها راهی که آن را می‌پیمایند این است که؛ همچنان بر همان حرف‌های نخ‌نمای گذشته اصرار دارند. جالب آنکه اظهارات تاج‌زاده درباره حرفی نداشتن با براندازان! در حالی است که پیش از او محمدرضا تاجیک، از نظریه‌پردازان اصلاح‌طلب نحوه حرف داشتن اصلاح‌طلبان با براندازان را تشریح کرده و گفته بود: اگر فضای جامعه (علیه جمهوری اسلامی) رادیکال شد، جریان اصلاح‌طلبی تلاش خواهد کرد جریان رادیکال را به روش و منش خود درآورد. اصلاح‌طلبان ستادی، در کنار طرح انگاره سقوط و فروپاشی نظام اسلامی، تاکنون چندین بار درباره «فردای براندازی» و حکومت بعد هم 
صحبت کرده‌اند!

فعالیت‌های وزیر استیضاح شده
علی ربیعی وزیر استیضاح شده وزارت تعاون و رفاه اجتماعی درباره فعالیت‌هایش پس از وزارت گفته است: در بحث توسعه اجتماعی به دنبال ثبت یک مرکز مردم‌نهاد در تهران هستیم، اما در سیستان‌وبلوچستان با ان‌جی‌اُهای موجود مذاکراتی کرده‌ایم و اقدامات عملی را هم با استفاده از ظرفیت صندوق کارآفرینی امید دنبال کرده‌ایم. الآن یک‌سری ان‌جی‌اُها هستند که در روستاها کار می‌کنند که به دنبال تعامل با آنها نیز هستیم. من هفته دیگر به محروم‌ترین منطقه خراسان شمالی سفر
 خواهم کرد. 
خوشبختانه حدود 80 ان‌جی‌اُی فعال در روستاها داریم که من آنها را جمع کرده و جلساتی با هدف ایجاد اشتغال در روستاها برگزار کردم. قرار است برای پیوستن به جمعی از ان‌جی‌اُهای فعال در حوزه ایجاد اشتغال روستایی به فاروج سفر کنم و هفته بعد از آن هم به همین منظور راهی نهبندان خواهم شد. در سفر به فاروج، روستای محروم دالنجان را محور قرار داده‌ایم و برای ساماندهی نهادهای مدنی و بهره‌برداری از کمک‌های دولت در آن مناطق تلاش و برنامه‌ریزی خواهیم کرد. 
بیشتر کار، هدف و تمرکز ما بر توسعه محلی معطوف خواهد بود. برای نمونه در سفر به سیستان‌وبلوچستان ایجاد صندوق‌های محلی را مطرح و دنبال کردیم که پس از ایجاد این صندوق‌ها، کمک‌هایی به مشارکت‌کنندگان در آن خواهد شد و حتی از محل همین صندوق‌ها به افرادی که در آن عضویت دارند، وام داده خواهد شد. همچنین در روستای خوش آب و هوای تمین میرجاوه حضور پیدا کردم که در آنجا این الگو اجرا شده است. با جهت‌گیری در روستاها و بدنه پایین جامعه می‌توانیم به ایجاد سه تا چهار میلیون شغل 
امیدوار باشیم.

حجت‌‌الاسلام والمسلمین احمد عابدی


اگر قیام امام حسین(علیه‌السلام) و فداکاری‌ها نبود و اگر خون‌هایی که برای تنومند شدن درخت اسلام ریخته شد نبود، خدا می‌داند که بنی‌امیه با این دین چه می‌کردند. بنی‌امیه فقط با اسلام مخالف نبودند؛ بلکه با ارزش‌های اخلاقی و کمالات روحی مخالف بودند، اگر قیام امام حسین(علیه‌السلام) نبود، دیگر احترام به پدر و مادر، درس خواندن، راستی و درستی، عدالت و قسط اینها هم از بین می‌رفت.
این جمله یکی از جملات مبارک زیارت عاشورا است که اگر کسی بخواهد زیارت عاشورا را کامل بخواند، باید صد بار این قسمت را تکرار کند، ولی یک بار خواندن نیز فی‌نفسه ارزش و ثواب دارد. کسی که این جملات را می‌خواند، می‌خواهد خودش را در افق فکری امام حسین(ع) قرار دهد، کسی که این زیارت‌ها را می‌خواند، کسی که عزاداری می‌کند، کسی که در ایام محرم سیاه می‌پوشد، می‌خواهد یک ارتباط و پیوند روحی بین خودش و امام حسین(ع) و خاندان پیامبر(ص) ایجاد کند.
زهد، یکی از ارزش‌های دین ماست. زهد یعنی انسان از خیلی خوبی‌ها که می‌تواند استفاده کند دست بکشد؛ یعنی ممکن است کسی پول حلال داشته باشد و غذایی را بتواند از راه حلال تهیه کند و بخورد؛ اما وقتی یک عده گرسنه در جامعه وجود دارد، دین می‌گوید شما این کار را نکنید، امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) وقتی که می‌خواست غذایی را بخرد و به منزل ببرد، غذا را زیر لباس می‌گرفت، برای اینکه ممکن بود یک عده گرسنه چشم‌شان به غذا بیفتد که شاید نتوانند آن غذا را تهیه کنند.
دین می‌گوید غذایی را که فقرایی که نمی‌توانند بخورند، دیده‌اند و آه کشیده‌اند، اگر شما بخورید، اثر بد روی شما می‌گذارد، پس معنای زهد این است که انسانی که می‌تواند، مرفه زندگی کند، به فقرا نشان دهد که من هم مثل شما زندگی می‌کنم اثر روانی برای فقرا دارد، که اگر من فلان چیز را نمی‌توانم بخورم، فلان کس هم نمی‌خورد، اگر من فلان لباس را ندارم، فلان کس هم نمی‌پوشد؛ یعنی هماهنگی روحی بین انسان و دیگران، این معنای زهد است.
همین معنا در بحث عزاداری هم وجود دارد؛ یعنی کسی که سیاه می‌پوشد می‌خواهد بگوید من هم عزادارم، من هم مصیبت‌زده هستم، مشکلی که بنی‌امیه برای خاندان امام حسین(ع) پیش آورد، مشکل من است، من هم عزیز خودم را از دست داده‌ام، یعنی هم‌افق فکری شدن با اهل بیت(علیهم‌السلام) و انسان خودش را از نظر روحی و معنوی شبیه خاندان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) قرار دهد. یکی از مسائلی که در عزاداری بسیار مهم است، دفاع از محرومان است.
خاندان بنی‌امیه بسیار به اهل بیت(علیهم‌السلام) ظلم کردند، بنی‌امیه مجرم و ظالم و ستمگرند؛ اما فقط در همان مقدار که ظلم کرده‌اند، در جنگ صفین امیرالمؤمنین علی(ع) دید لشکر معاویه دارند به لشکر امیرالمؤمنین(ع) فحش می‌دهند و لشکر امیرالمؤمنین(ع) هم دارند فحش می‌دهند، امیرالمؤمنین(ع) به لشکریانش فرمود: اگر آنها پا را از حق فراتر گذاشته‌اند و دارند ظلم می‌کنند و ناسزا می‌گویند شما این کار را نکنید، به عبارت دیگر، مقابله به مثل در همه جایز نیست و فقط جاهای خاصی وجود دارد اگر کسی فحش داد و اگر کسی غیبت کرد، اگر کسی دروغ گفت، ما حق نداریم بگوییم چون او دروغ گفته، من هم به او دروغ می‌گویم، ما حق نداریم بگوییم و مقابله به مثل کنیم و بگوییم اگر او آبروی من را برد، من هم آبروی او را می‌برم، این کارها جایز نیست و حرام است و مقابله به مثل جاهای خاصی دارد، اگر لشکر بنی‌امیه بی‌ادبند و توهین می‌کنند و جسارت می‌کنند و پا را از حق فراتر می‌گذارند و زبان‌شان زبان بی‌ادبانه است، لشکر امام حسین(ع) همیشه خیرخواهانه و به خوبی حرف می‌زدند، آنها فحش می‌دادند و اینها دعا می‌کردند و همیشه دم از خوبی و سعادت می‌زدند، یکی از مسائلی که در عزاداری وجود دارد این است که ما از خاندان امام حسین(ع) این را یاد بگیریم که متهم یک حقوقی دارد و یک مجرم در عین اینکه مجرم است یک حقوقی دارد، یک انسان خلافکار درست است که خلاف کرده است، اما به مقدار خلافش مجرم است و در جاهایی دیگر انسان است و انسان احترام دارد.
ما باید از عاشورا این را فرا بگیریم که مجرم شاید جرمی مرتکب شده و باید هم مجازات بشود، اما در جاهای دیگر یک انسان است و احترام و آبرویش و جایگاهش محفوظ است، هیچ وقت حق نداریم به کسی توهین کنیم، حتی اگر مجرم باشد، مجرم را قاضی می‌تواند مجازات بکند، نه ما، مجرم خلاف کرده است، اما خلافش در جهت جرمش است و در جاهای دیگر این شخص خلافکار نیست. امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) فرمودند: «بین عمل یک انسان و خود یک انسان تفاوت بگذارید، ممکن است عمل، عمل زشت باشد، اما خود او انسان است و احترام دارد.»
بنی‌امیه این مسائل را نمی‌دانستند؛ بلکه شخصیت افراد را پایمال می‌کردند، اینکه می‌بینیم، بنی‌امیه شخصیت افراد را پایمال می‌کردند، اینکه می‌بینیم بدن سیدالشهداء(علیه‌السلام) را زیر سم اسب له می‌کنند، معنایش این است که به هیچ ارزش و قانونی پایبند نبودند، اما سیدالشهداء(علیه‌السلام) و امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) اینگونه‌اند که مثلاً اینگونه فرمود، اگر من با این ضربت ابن‌ملجم از دنیا رفتم شما فقط یک ضربه به او بزنید، چون او یک شمشیر به من زد، نه دوتا؛ یعنی کسی را که می‌خواهید بکشید حق ندارید دو شمشیر به او بزنید.
این ویژگی‌ها فقط در خاندان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) یافت می‌شود، آنها برای انسان احترام قائلند، ممکن است در جنگ یک کسی را بخواهید بکشید، می‌توانید آن را بکشید، اما نمی‌توانید شخصیتش را از بین ببرید و نباید به او توهین کنید و فحش دهید، ولو اینکه می‌توانید او را بکشید. پس عزاداری به معنای هم‌افق فکری شدن با اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است؛ آنها که راهبان شب و شیران روز بودند، در شب اهل راز و نیاز و استغفار و نماز و عبادت بودند و در روز نیز مرد جنگ، شجاعت، فداکاری و ایثار و شهامت و این معنای هم‌افق فکری بودن با اهل بیت(ع) است.
شخصی می‌گوید رفتم خدمت امام صادق(ع) و ایشان به من فرمود هروقت حاجتی داری سه بار بگو خدایا تو را به خون مظلوم قسم می‌دهم، عرض کردم، شما همه مظلوم بوده‌اید و اهل بیت(علیهم‌السلام) همه مظلومند، خون مظلوم یعنی چه که من خدا را سه بار به خون مظلوم قسم بدهم، امام صادق(ع) فرمود این مظلوم علی‌اصغر امام حسین(ع) است و خدا را سه بار به این مظلوم قسم بدهید تا حاجت شما برآورده شود.


نگاهی به نقش مردم نسبت به یکدیگر در آشفته‌بازار اقتصاد امروز


   شهناز سلطانی/ گرانی‌های چند ماه اخیر در کشور  را از چند زاویه می‌توان بررسی کرد. یکی از ابعاد مهم آن اقتصادی است که باید در جای خود به آن پرداخت، اما زاویه مهم دیگری هم وجود دارد که آن  را باید از منظر اجتماعی مورد کنکاش قرار داد. اینکه خود ما مردم در ایجاد این آشفته‌بازار گرانی چطور نقش‌آفرینی کردیم و حالا باید چطور آن را به درستی مدیریت کنیم، بحث مهمی است که نباید از آن غفلت کرد. آن‌قدر مهم‌ که هم می‌توانیم وضعیت معیشت یکدیگر را در تنگنای بیشتری قرار دهیم، یا برعکس هم می‌توانیم کمی آرامش به وضعیت موجود بیفزاییم.

خودمان را
 مستأجر فرض کنیم 
مسکن و اجاره بهای آن یکی از حیاتی‌ترین کالاهایی بود که در ماه‌های گذشته افسارگسیخته تاخت. مسکن عنوان گران‌ترین کالا را دارد. همین جمله به تنهایی کافی است تا بدانیم تأمین آن تا چه حد سخت و هزینه‌بر است، آن هم در شهرها به ویژه در کلان‌شهر‌ها که اصولاً هزینه‌های زندگی بالاست. بر اساس آخرین آمارهایی که بانک مرکزی همین امسال اعلام کرده یک‌چهارم ایرانی‌ها اجاره‌نشین هستند. این رقم قابل توجهی است، به خصوص وقتی که درصد بسیاری از مستأجرها هر سال باید جابه‌جا شوند.  نوسانات اقتصادی در نیمه اول امسال به شدت تأثیر خود را روی اجاره بهای مسکن نشان داد. کالایی که اگر بگوییم مهم‌ترین دغدغه مستأجرهاست بیراه نگفته‌ایم و تا وقتی که تأمین نشود، خواب راحت را از آنها می‌گیرد. اما اگر مایی که بر مسند مالک تکیه زده‌ایم طور دیگر به این موضوع نگاه کنیم، موضوع اجاره‌نشینی از آن پیچیدگی کمی خلاصی می‌یابد. 
به نظر می‌رسد کسانی که خانه‌های خود را اجاره می‌دهند، به نسبت از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردارند. بسیاری از آنها روی مسکن خود به عنوان سرمایه‌گذاری حساب باز کرده‌اند. بنابراین مبلغ اجاره بهایی را که دریافت می‌کنند کم یا زیاد آن، قاعدتاً زندگی آنها را چندان دچار تحول نمی‌کند. بنابراین کمی مدارا کردن در این وضعیت نابسامان اقتصادی به قول معروف راه دوری نمی‌رود؛ بلکه اندوخته مهم‌تری می‌شود برای آینده؛ پس‌اندازی مهم‌تر از پس‌انداز پولی. خودمان را کمی هم بگذاریم جای آن مستأجری که باید بارها و بارها چرتکه بیندازد و حساب کتاب دقیق بکند تا بلکه بتواند گلیمش را به هزار زحمت از آب بیرون بکشد. او فقط کرایه خانه نمی‌دهد، کرایه خانه یکی از ده‌ها قلم هزینه‌ای است که باید بپردازد. چه اشکالی دارد کمی از بار سنگین فکر و جیب او کم کنیم. گاهی چه خوب است خودمان را بگذاریم جای طرف مقابل و ماجرا را از دیده او نگاه کنیم. 

خودمان را
 عیالوار تصور کنیم 
هزینه‌های بالای کودک را فقط کسانی می‌توانند درک کنند که در خانواده خود یک کودک داشته باشند و به واسطه این هزینه‌ها همیشه دست به جیب باشند؛ هزینه‌هایی که هیچ وقت تمامی ندارند و روز به روز به آنها اضافه می‌شود. 
شیر خشک، پوشک، لباس‌هایی که در چشم برهم‌زدنی کوچک می‌شوند، انواع و اقسام ویتامین‌ها و قطره‌های آهنی که مدت‌ها باید مصرف شوند، مراجعات مکرر به پزشک کودکان برای ویزیت‌های دوره‌ای فقط چند قلم از هزینه‌های یک نوزاد و کودک سالم و معمولی است، حالا اگر در این بین یک کودک بیمار هم باشد، هزینه‌های او سر به فلک می‌کشد. اما در بازار آشفته این روزها قیمت تنها یک قلم از این لیست پر اقلام از دوبرابر هم فراتر رفته است. پوشک حالا دیگر جای خودش را در بین مهم‌ترین موضوعات روز باز کرده است، آن هم به واسطه یک عده سودجوی بیرحم که تنها منافع اقتصادی‌شان را می‌بینند و بس. 
این محصول پر مصرف که با بهداشت و سلامت کودکان جامعه سر و کار دارد این روزها اگر نگوییم نایاب، که کمیاب شده است. عده‌ای سودجو حتی سلامت کودکان را هم نشانه رفته‌اند. از ماه‌ها پیش دست به احتکار پوشک زده‌اند. محصولی که با قیمت‌های پایین خریداری شده اکنون در بازار اگر پیدا شود با قیمت‌های فضایی به فروش می‌رسد. فقط به این دلیل که عده‌ای به هر قیمتی که شده مترصد نشسته‌اند تا در کوتاه‌ترین زمان جیب‌شان را فربه و فربه‌تر کنند. حالا اگر هر یک از ما که دستی در این بازار پوشک داریم انصاف به خرج بدهیم باری از انبوه بارهای سنگین هزینه‌های یک خانواده عیالوار را کم کرده‌ایم. اگر مغازه‌دار هستیم به اندازه وسع خودمان منصف باشیم و اگر تولیدکننده و واردکننده هستیم هم به اندازه وسع خودمان. 
به سلامت کارگرمان
 بیندیشیم
سال پیش بود که «زهرا عبداللهي» مديركل دفتر بهبود تغذيه وزارت بهداشت از كاهش 37 درصدي مصرف لبنيات طي هفت سال گذشته خبر داد، آن هم به علت قطع يارانه توليد و افزايش قيمت تمام شده تولید. حالا به این قصه مصرف پر غصه، افزایش امسال قیمت لبنیات را هم بیفزایید. کاهش قدرت خرید مردم حتی روی میزان خرید اساسی‌ترین و ضروری‌ترین کالاها هم اثر گذاشته است. مگر چه مقدار و چه بخشی از تولیدات لبنی از خارج وارد می‌شود که به محض برهم خوردن معادلات اقتصادی قیمت لبنیات این چنین افزایش پیدا کرده است و متأسفانه زمزمه افزایش‌ها بیش از این هم به گوش می‌رسد. تولیدکنندگان لبنیات حتماً به اهمیت تولیدات و کار خود واقفند و می‌دانند تا چه حد در سلامت جامعه و کاهش هزینه‌های درمان نقش دارند. اما اگر خودشان را به جای مصرف‌کننده فرض کنند آن وقت می‌فهمند که گاهی به واسطه تحمیل هزینه‌های دیگر چطور خرید لبنیات به دلیل نداشتن قدرت خرید از گردونه خارج می‌شود. 

میوه را از سبد نوبرانه
 بیرون بیاوریم 
این روزها میوه به کالای لوکس تبدیل شده است. قیمت‌ها هنوز قیمت نوبرانه‌هاست‌. چیزی به پایان تابستان و رخت بر بستن میوه‌های تابستانی باقی نمانده‌، اما همچنان خرما بر نخیل و دست بسیاری از ما از آن کوتاه. با مصرف میوه بخشی از ویتامین‌های مورد نیاز بدن ما تأمین می‌شود، این به این معناست که مصرف آن از دسته ضروری‌هاست و ما باید آن را در سبد مصرف روزانه خود قرار دهیم، اما متأسفانه  امسال قیمت بالای میوه، آن را از سبد بسیاری از خانواده‌ها حذف کرده است‌؛ میوه‌هایی که پس از رسیدن، اقتصاد دچار نوسان شد و دور از منطق و انصاف است این همه افزایش قیمت. میوه‌هایی که در کشور و به دست باغدار ایرانی به ثمر نشسته دیگر چه دخلی به واردات و افزایش قیمت دلار دارد! 
همه ما در یک گستره جغرافیایی زندگی می‌کنیم و نسبت به این جغرافیا و مرزهایش تعهد و تعصب داریم. اما چطور می‌شود که گاهی نسبت به آنهایی که در همین مرزها و جغرافیا نفس می‌کشند، بی‌تفاوت می‌شویم، سلامتی و معیشت و گذران زندگی روزمره‌شان ما را نگران نمی‌کند. به نظر می‌رسد اگر از تدبیر غلط و سوء مدیریت در کشور بگذریم باید بگوییم آنهایی که برای برهم زدن وضعیت اقتصادی ما طرح و برنامه ریختند تا حدودی موفق عمل کردند؛ چرا که ما بیش از به هم خوردن تعادل در بازار اقتصاد به دست خودمان تیشه به ریشه رحم و انصاف زدیم. هر یک از ما به اندازه وسع‌مان در به هم زدن آرامش هم‌وطن‌مان یا برقراری آرامش او نقش داریم. آیا بهتر نیست نسبت به هم مهربان باشیم و دستی بگیریم و تا این اندازه به فکر جیب و منفعت و سودمان نباشیم. یقین داشته باشیم که دستگیری از دیگران سبب می‌شود به وقتش کسی هم  دست ما را بگیرد، آن هم مهربانا‌نه‌تر.

حجت‌الاسلام گواهی در گفت‌وگو با صبح صادق در آستانه فصل تبلیغ


 نازنین‌زهرا یعقوبی /   رئیس سازمان بسیج اساتید، طلاب و روحانیون کشور گفت: «اگر مردم یک کشور موفق نشوند و بصیرت نداشته باشند، ‌به طور قطعی در پیچ و خم روزمره‌گی از بین خواهند رفت و علت دوام و قوام انقلاب همین بصیرت است.»
حجت‌الاسلام عبدالعلی گواهی در گفت‌وگو با صبح صادق درباره برنامه‌های بسیج طلاب در ایام محرم اظهار داشت: «محرم فرصت خوبی برای تبلیغ دین و ارزش‌های والای دینی و تقویت بنیه‌های انقلابی است و بر اساس این تأکید روی درس استقامت و سرنگون کردن پرچم کفر یکی از کارهایی است که در محرم سال 97 در امر تبلیغ سرلوحه کارمان قرار دادیم.»
وی با اشاره به استفاده از ظرفیت تبلیغ و منبر برای ارتباط مستقیم با مردم و کاربردی بودن این ارتباط در ارائه مفاهیم و ایجاد صبر و خویشتن‌داری مردم در مقابل مشکلات، گفت: «مردم به امام حسین(ع) علاقه‌مندند و باید بدانند که صبر و استقامت سبب پیروزی ایشان شده و این شیوه باید در زندگی مردم برای پیروزی در مقابل دشمن تسری پیدا کند.»
حجت‌الاسلام گواهی استفاده نکردن از کالاهای غیر ضروری و توجه دادن بازاریان و اصناف به وظایف‌شان را از دیگر محتواهایی بیان کرد که مبلغان بیان خواهند کرد و افزود: «مبلغان باید این وظایف خطیر را برای اقشار جامعه بازگو کنند و به پرسش‌هایی که در ذهن بسیاری از مردم وجود دارد، پاسخ دهند که برای این منظور این پرسش‌ها احصا شد و پاسخ‌های آنها در قالب جزوات تکثیر و در بین مبلغان توزیع شده است تا آنها بتوانند به صورت متقن پاسخگوی پرسش‌های مردم باشند.»
وی با بیان اینکه این برنامه تنها مختص ایام دهه اول محرم نیست، افزود: «برای کل ایام سال این برنامه را داریم؛ اما در دهه محرم و صفر که منبر متناوب برگزار می‌شود، بهترین فرصت برای این منظور است.»
گواهی با بیان اینکه روحانیت پر مراجعه‌ترین قشر مورد وثوق مردم هستند، گفت: «ما در بسیج اساتید و روحانیون و طلاب حوزه‌های علمیه در جایگاه نهادی که دغدغه‌های انقلاب را در حوزه‌های علمیه داریم، سعی می‌کنیم این ارتباط مردم با روحانیت را حفظ کرده و از طرفی خوراک فکری لازم متناسب با انقلاب از طریق روحانیت به مردم منتقل شود.»
وی افزود: «باید مسائل داخلی و خارجی برای مردم تحلیل شود، مردم باید بدانند که جنگ اقتصادی به چه معناست آنجا که لازم است به مسئولان نهیب بزنند و آنجا که لازم است از مسئولان دفاع کنند که این خط‌دهی درست به مردم وظیفه روحانیت است.»
گواهی ادامه داد: «ما برای این منظور محتواهای تولید شده خود را تکثیر کرده و در اختیار طلاب و مبلغان گرامی قرار می‌دهیم که از سوی سازمان‌ها و نهادهای مربوطه اعزام می‌شوند.»
وی درباره مناطق محروم و صعب‌العبور هم گفت: «دستگاه‌های تبلیغی مانند سازمان تبلیغات، سازمان اوقاف امور خیریه و دستگاه‌های دیگر، حتی بسیج و سپاه در برخی مناطق محروم و صعب‌العبور هم فعالیت دارند و در ایام تبلیغ روحانی به این مناطق اعزام می‌شود و یکی از کارهایی که روحانیون در این مناطق انجام می‌دهند، افزون بر کار تبلیغ کمک فکری و فرهنگی به مردم این مناطق است.»
گواهی با بیان اینکه خدمات جمهوری اسلامی و نظام پهلوی به هیچ وجه قابل قیاس نیست، گفت: «در رژیم گذشته با وجود اینکه از امروز نفت بیشتری فروخته می‌شد و تحریمی هم وجود نداشت و جمعیت کشور یک سوم امروز بود، همه روستاییان ما گواه هستند که هیچ خدماتی به روستاها ارائه نمی‌شد؛ اما امروز کارهای بزرگی در روستاها انجام شده است.»
وی در ادامه افزود: «در زمینه اعزام خوشبختانه بیشتر نقاط کشور پایگاه‌های بسیج دارند. ما بر اساس این اعزام‌ها را صورت می‌دهیم یا با نهادهای اعزام‌کننده هماهنگ می‌کنیم. قبلاً هم این عزیزان توجیه شده‌اند و با پرسش‌ها و نیازهای مردم آشنا شده‌اند و شاخص‌هایی که باید این عزیزان بیان ‌کننده، به آنها ارائه شده است.»
رئیس سازمان بسیج اساتید، طلاب و روحانیون با اشاره به اینکه دین از سیاست جدا نیست، افزود: «ما در محرم قرار می‌گیریم که در این ماه همه‌اش دیانت با سیاست عجین شده است. حضرت سیدالشهداء(ع) قیامش سیاسی با ماهیت دینی بود و در کنار ایشان برادری بود که به قول امام سجاد(ع) نافذالبصیره بود و در کنار اینها بی‌بصیرتی مردم کوفه را هم داشتیم که همه اینها می‌تواند مسائل سیاسی امروز ما هم باشد. پس از پنجاه سال از رحلت پیامبر(ص) کدام منطق سیاسی منجر به این شد که سر نوه ایشان و فرزندان و برادران و یاران‌شان به بالای نیزه برود و خانواده پیامبر را به اسیری ببرند؟»
گواهی با اشاره به اینکه بصیرت مهم‌ترین شاخصه برای حفظ و تداوم انقلاب است، افزود: «اگر مردم یک کشور موفق نشوند و بصیرت نداشته باشند، به طور قطعی در پیچ و خم روزمره‌گی از بین خواهند رفت و علت دوام و قوام انقلاب همین بصیرت است.»
وی با اشاره به تیزبینی و بصیرت رهبر معظم انقلاب، تأکید کرد: «با وجود توصیه مؤکد رهبر معظم انقلاب به مسلمانان در زمینه وحدت و یکپارچگی متأسفانه این امر محقق نمی‌شود که اگر بشود، مسلمانان می‌توانند مقابل بزرگ‌ترین قدرت‌ها بایستند.»
رئیس سازمان بسیج اساتید، طلاب و روحانیون ادامه داد: «وظیفه سنگین مبلغان این است که این مسائل را به مردم گوشزد کنند و این بصیرت و اهمیت آن را بیان کنند و مردم را پای کار انقلاب بیاورند که بصیرت امام جامعه و پیروان او همه نقشه‌های دشمن را نقش بر آب می‌کند.»
وی افزود: «اینکه چرا دولت در کار توفیقات ندارد؟ یا اینکه استفاده از کالای ایرانی چه اهمیتی دارد و اینکه وظیفه بازاریان و اصناف در این برهه که درگیر جنگ اقتصادی هستیم و حتی بیان چیستی جنگ اقتصادی به مردم و راهکارهایی که مردم می‌توانند در این جنگ برای کمک به کشور داشته باشند، همگی از موضوعاتی است که مبلغان ما به آنها خواهند پرداخت و مردم باید جنگ امروز و جبهه‌های امروز را هم در مراسم‌های محرم بشناسند.»