محمدباقر قالیباف، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ما به دنبال دشمن‌تراشی برای خود نیستیم؛ بلکه به دنبال صراط مستقیم قرآن و اسلام هستیم و این ذات انقلاب اسلامی است؛ وقتی چنین نگاهی داشته باشیم، حتماً تهدید و تحریم هست تا ما را از صراط مستقیم دور کنند. هر چالشی که امروز در کشور داریم، در حوزه کارکردهاست و به آرمان‌های انقلاب ربطی ندارد. مشکلات کشور راه‌حل‌های روشن دارد و با همه فشارها و تحریم‌ها قادریم یک ثبات ایجاد کنیم.


   قاسم حبیب‌زاده/ دشمنی‌های آمریکا علیه ملت ایران فزونی یافته است که می‌تواند نشان از ارتقای قدرت ایران در حوزه‌های گوناگون، از جمله قدرت منطقه‌ای و گسترش نفوذ ایران باشد؛ زیرا اگر ایران از نظر قدرت داخلی و منطقه‌ای دچار ضعف بود، آمریکا ضرورتی برای تشدید فشار بر ایران احساس نمی‌کرد؛ اما تلاقی و همزمانی این فشارها و ناکارآمدی بخش‌هایی از دولت، قوه قضائیه و مجلس مشکلات جامعه و عامه مردم را افزایش داده است و مسئولان برخی دستگاه‌ها در مدیریت اوضاع اقتصادی ناموفق بوده و تلاطم‌های بازار ارز، طلا و خودرو و به تبع آنها مشکلات معیشتی مردم همچنان جامعه را آزار می‌دهد.
در مواجهه با این وضعیت نکاتی را باید مد نظر قرار داد:
1ـ  باید در این وضعیت ضمن تمایز بین مسائل اصلی و مسائل فرعی، از پرداختن به مسائل فرعی و حاشیه‌ها اجتناب کرد. مسائل اصلی کشور مباحث مدیریتی و اقتصادی است که مردم انتظار رسیدگی جدی مسئولان به آنها را دارند؛ فرقی هم ندارد و همه قوا، ‌از جمله مجریه،‌ مقننه و قضائیه باید به این مهم اهتمام کنند.
2ـ  تخریب و تضعیف دولت به طور قطعی به ضرر کشور و به نفع دشمنان ملت است و سبب تشدید ناامیدی در جامعه می‌شود. راهبرد مناسب در وضعیت موجود حمایت نقادانه و مطالبه‌گرایانه از دولت است. صاحبان تریبون و قلم باید مرز بین نقد و تخریب دولت را به خوبی بشناسند و مراقب افتادن در دام تخریب دولت باشند. آنان می‌توانند با شناساندن راه‌های صحیح مطالبه‌گری از مسئولان امید به حل مسائل کشور را در مخاطبان زنده نگه دارند. البته مطالبه‌گری از مسئولان نباید به قوه مجریه محدود شود؛ بلکه دو قوه دیگر و دیگر نهادها نیز باید قدرالسهم خود را برای برون‌رفت از وضعیت 
موجود ادا کنند.
3ـ  گفت‌وگو با مردم و شنیدن درددل‌های آنان از سوی مسئولان کمترین توقعی است که از مسئولان می‌رود، البته هستند مسئولانی که این حداقل را به انجام می‌رسانند؛ برای نمونه می‌توان به حضور وزیر بهداشت در بین مردم و مراجعه‌کنندگان به مراکز درمانی و شنیدن مشکلات و درد دل‌های آنان و همچنین نشست مردمی وزیر نیرو اشاره کرد که در یکی از مساجد تهران برگزار شد. پاسخگویی و گفت‌وگو با مردم از سوی مسئولان رده‌های گوناگون یکی از راه‌های امیدبخشی به مردم و وادارسازی مسئولان به تحرک بیشتر برای حل مشکلات جامعه است. بسیج این ظرفیت را دارد که با ارتباط‌گیری با مسئولان گوناگون، به ویژه در مواقعی که جمعی از مردم معترض مقابل سازمان یا اداره‌ای جمع شدند، از مسئولان آن دستگاه بخواهد در جمع مردم حاضر شده و با آنان سخن بگویند و حرف‌های مردم را بشنوند. این امر در وضعیت فعلی از چنان اهمیتی برخوردار است که به هر قیمتی شده، باید مسئول مربوطه را برای پاسخگویی به مردم مجاب کرد. البته باید شرایط را به گونه‌ای مدیریت کرد که موجب سوءاستفاده نیروهای معاند و فرصت‌طلب نشود.
4ـ بخش‌های بسیاری در قوای کشورند که در حال تلاش برای حل مشکلات جامعه هستند، باید با ارتباط‌گیری با آنها ثمره تلاش آنها را برای مردم گفت و از این طریق در جامعه امید پمپاژ کرد، صرف نقادی و بیان کاستی‌ها کمکی به برون‌رفت از این وضعیت نمی‌کند.
5ـ اقشار تخصصی بسیج که بیان و کلام آنها در میان مردم نفوذ و اعتباری دارد، در این وضعیت باید با احساس وظیفه مضاعف در پایگاه‌ها و مساجد حاضر شوند و با مردم گفت‌وگو کنند و سنگ صبور آنها شوند و به ‌رسالت انقلابی خود در این برهه حساس برای یاری انقلاب و نظام اسلامی عمل کنند.


  حسین عبداللهی‌فر/ چرا اصولگرایان هم مسئول وضع موجود هستند؟ این پرسشی است که این روزها اصلاح‌طلبان آن را به جای پاسخگویی به پرسش اصولگراها در زمینه لزوم پذیرش مسئولیت اصلاح‌طلبان در قبال وضعیت فعلی مطرح می‌کنند؛ از این رو برای فرار از پاسخگویی سعی می‌کنند نقش اصولگراها در وضعیت فعلی را به انحای گوناگون اثبات کنند. 
دلایلی که این عده ذکر می‌کنند، عبارتند از:  ۱ـ اثبات وابستگی سیاسی روحانی به اصولگرایان؛ ۲ـ حضور نداشتن اصلاح‌طلبان در دولت و پست‌های کلیدی؛ ۳ـ نداشتن فراکسیون اکثریت در مجلس و هیئت‌رئیسه مجلس؛ ۴ـ حاشیه‌نشینی شخصیت‌های برجسته اصلاحات، مانند بهزاد نبوی و معلولیت نظریه‌پردازانی، همچون حجاریان.
آنها در بیان استدلال‌های خود به اندازه‌ای تندروی می‌کنند که حتی اصلاح‌طلب بودن فراکسیون امید را تکذیب کرده و مدعی می‌شوند اگر امثال صفایی‌فراهانی و رمضان‌زاده در تیم اقتصادی دولت بودند، به حتم وضعیت فعلی پیش نمی‌آمد.ادعاهای فوق در حالی صورت می‌گیرد که:
۱ـ همین رسانه‌های اصلاح‌طلب در انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری خود را پیروز قطعی انتخابات معرفی کرده و برای اثبات پیروزی خود به دلایل فراوانی استناد می‌کردند.
۲ـ همین اصلاح‌طلبانی که مدعی هستند اگر دو نفر از آنها در دولت بودند مشکلات فعلی پیش نمی‌آمد، در هشت سال حضور در قدرت با اعتقاد به اینکه مشکلات اقتصادی راه‌حل سیاسی داشته و توسعه سیاسی را مقدم بر توسعه اقتصادی می‌دانستند، به جای حل مشکلات کشور بیشتر به دنبال غائله‌آفرینی بودند.
۳ـ در حال حاضر، اصلاح‌طلبان در جاهایی مانند شورای شهر اکثریت قاطع را دارند؛ اما مشکلات مردم در حوزه مدیریت شهری کاملاً جدی بوده و عملاً توان حل مسائل جامعه را ندارند. 
بزرگ‌ترین شانس اصلاح‌طلبان برخورداری از رقیبی فربه، ساکت و بی‌دفاع است که می‌توانند همه ناتوانی خود را به آن نسبت داده و خود را نزد افکار عمومی تبرئه کنند. مشکل آنها در حال حاضر این است که در شکست برجام و سهیم بودن در روی کار آمدن دولت فعلی چنین امکانی را ندارند که بتوانند آنها را مقصر جلوه داده و از پاسخگویی فرار کنند. 
البته این تنها مشکل اصلاحات نیست و خطاهای آنها در وضعیت فعلی بسیار راهبردی و خطیر است. برخی از این اشتباهات بزرگ اصلاح‌طلبان عبارتند از:
الف‌ـ هیچ کس قادر نیست نقش اصلاح‌طلبان در پیروزی روحانی را انکار کرده و سهم آنها در دولت و مجلس را کتمان کند. اقدام اصلاح‌طلبان در تکذیب نقش خود در دولت بسیار دیرهنگام بوده و تشخیص علت برای توده‌های اجتماعی دشوار نیست. فاصله با دولت دوازدهم در شرایطی دشوار نه تنها به نفع یک جریان سیاسی نبوده؛ بلکه این حرکت ناجوانمردانه در حافظه ملت 
خواهد ماند. 
ب‌ـ خطای بزرگ‌تر اصلاح‌طلبان این است که ریشه مشکلات فعلی را از بیرون و آمریکا به داخل ارتباط داده و برای کمرنگ کردن نقش آمریکا تلاش می‌کنند رقیب سیاسی خود را مقصر نشان دهند. این در حالی است که آنها می‌توانند برای جبران اشتباهات گذشته خود در خوش‌بینی بیش از حد به آمریکا و غرب، به وحدت و انسجام داخلی کمک کنند. تأثیر این‌گونه برخوردها و انداختن تقصیرها به دوش یکدیگر ایجاد شکاف و اختلافات داخلی است. 
ج‌ـ بزرگ‌ترین اشتباه اصلاح‌طلبان این است که به جای کمک به دولت مورد حمایت خود در حل مشکلات کشور، تلاش می‌کنند از او فاصله گرفته و به اصطلاح حساب سیاسی خود را از آن جدا کنند. این در حالی است که انتظار مردم از همه جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی کمک برای مقابله با جنگ اقتصادی است.

   حسن خدادی/در وضعیت فعلی، چالش اصلی و بزرگ کشور مسئله بانکداری است و بزرگ‌ترین چالش بانکداری و اقتصاد کشور مسئله رشد و حجم نقدینگی و نداشتن برنامه برای هدایت آن به سمت تولید است. بنابراین مهم‌ترین اقدامی که باید انجام شود، اصلاح بانکداری و به تبع آن مدیریت نقدینگی و سروسامان دادن به وضعیت نظام بانکی و نحوه فعالیت بانک‌ها است. در همین راستا، امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در دیدار اخیر خود با هیئت ‌دولت به مناسبت هفته دولت بیانات مهمی ایراد فرمودند: «یک مسئله‌ مهمّ دیگر در زمینه‌ اقتصاد که موضوع چهارمی است که دارم عرض می‌کنم، مسئله‌ مدیریّت نقدینگی کشور [است] که حالا آقای رئیس‌جمهور اشاره کردند به نقدینگی. اوّلاً اینکه ما اجازه دادیم نقدینگی افزایش پیدا کند، از اوّل خطا بوده؛ نباید می‌گذاشتیم؛ از اوّل باید ما جلوی افزایش نقدینگی را می‌گرفتیم؛ حالا هم اینکه نقدینگی رها بماند که به هر طرفی حمله کند ویرانی به وجود بیاورد، این هم باز یک خطای دیگر است؛ نقدینگی باید مدیریّت بشود. اینکه ما این‌جوری فرض کنیم که «نه، کاری‌اش نمی‌شود کرد نقدینگی را»، نه، این‌جوری نیست؛ نقدینگی را می‌شود کنترل کرد، می شود مدیریّت کرد.»(7/6/1397)
در راستای بیانات معظم‌له، می‌توان نتیجه گرفت تهدیدات پیش روی اقتصاد ایران دو موضوع است؛ اول تحریم و سپس حجم بالای نقدینگی. تحریم از دو جنبه بر اقتصاد ایران فشار خواهد آورد. یکی «اثرگذاری انتظارات» پس از اعلام و پیش از اعلام تحریم‌ها و دیگری، «اثرگذاری خود تحریم‌ها». توضیح آنکه در حوزه انتظارات، فعالان اقتصادی با خود تجزیه و تحلیل می‌کنند که اگر تحریم‌ها اعمال شود، چه اتفاقاتی خواهد افتاد. آنچه در ذهن فعالان اقتصادی شکل گرفته، شبیه‌سازی تحریم و ترکش‌های آن بر درآمدهای ارزی پیش از اعمال تحریم‌ها بوده که به افزایش تقاضا برای ارز و ایجاد التهاب در بازار ارز و به تبع آن التهاب در بازار سکه و طلا تبدیل شده است. بدیهی است، فعال شدن این تقاضا و خرید ارز و سکه نیازمند پول است و اینجاست که پای نقدینگی به میان کشیده می‌شود. به عبارتی، نقدینگی غیرفعال که به دلیل کاهش سرعت گردش پول غیر فعال شده بود، فعال می‌شود.
بنابراین اقتصاد ایران سال‌های سال با رشد بالای نقدینگی درگیر بوده و از این منظر با فاصله زیادی بالاتر از متوسط جهانی قرار دارد. اثر نقدینگی در نهایت تورم است و در اقتصاد ایران نیز به طور معمول نقدینگی با فاصله زمانی کوتاهی به تورم تبدیل شده است. زمانی مسئولان دولت یازدهم به دلیل وجود ۴۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در زمان دولت پیش از دولت دهم انتقاد می‌کردند، این در حالی است که اکنون نقدینگی به یک هزار و 600 تریلیون تومان رسیده است و به عبارتی نقدینگی در دست افرادی است که در تولید نقشی ندارند؛ به همین دلیل این پول‌ها به سمت بازار‌های گوناگونی از جمله سکه، دلار، خودرو و سفته‌بازی می‌رود و در نهایت موجب آشفته شدن اوضاع اقتصادی ایران شده است.
در این میان، هر چند درباره راهکارهای اصلاح نظام بانکی به کرات بحث شده است، به نظر می‌رسد یکی از موضوعاتی که کمتر مورد بحث قرار گرفته، مسئله تخریب نقدینگی است. در حالی‌ که نرخ سود ۲۰ درصد گواهی‌های سپرده به صورت روزانه قاعدتاً سرعت افزایش نقدینگی را در کشور خواهد فزود، ضروری است سیاست‌گذار راهکارهای تخریب این حجم عظیم نقدینگی را نیز مورد توجه قرار دهد.
بر اساس این، پیشنهاد می‌شود اگر بانک مرکزی یا نهادهای سیاست‌گذار توان اعمال اصلاحات اساسی در شبکه بانکی کشور را ندارند یا شرایط هدایت نقدینگی موجود به سمت سرمایه‌گذاری و تولید نیز وجود ندارد، لااقل تدابیر لازم برای تخریب بخشی از نقدینگی موجود مورد توجه قرار گیرد.

حرف‌های نخ‌نمای افراد آفت‌زده!
«مصطفی تاج‌زاده»، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه سال 88 به تازگی در گفت‌وگویی که نشریه امید جوان آن را منتشر کرده است، اظهار داشت: «جمهوری اسلامی آفت‌زده است. با کسانی که تیشه به ریشه‌اش می‌زنند حرفی نداریم؛ زیرا معتقدند جمهوری اسلامی باید برود. ولی می‌توانیم با آفت‌های نظام مبارزه کنیم تا جمهوری اسلامی بماند.» او همچنین با تشبیه ضمنی نظام اسلامی به حکومت شوروی و رژیم شاه! تصریح می‌کند: «آنچه موجب فروپاشی شوروی شد، نه طرح‌های آمریکایی‌ها، بلکه پوسیدگی سیستم بود و گورباچف دیر دست به اصلاحات زد. 
شاه فروپاشید، نه به این دلیل که از مردم عذرخواهی کرد؛ بلکه پیام مردم را دیر شنید. برای جمهوری اسلامی هنوز دیر نشده، ولی دراین مورد تضمینی نداریم، چون ممکن است به قول قیصر امین‌پور؛ خیلی زود دیر شود.» حسین مرعشی، محمدرضا تاجیک و سعید حجاریان نیز سه اصلاح‌طلب دیگری بوده‌اند که از سال 88 تاکنون بر آفت‌زدگی نظام جمهوری اسلامی اصرار دارند. این افراد که عده‌ای از آنها از دستگیرشدگان فتنه سال 88 هستند، اکنون که در روزهای پایانی عمر سیاسی‌شان قرار دارند تنها راهی که آن را می‌پیمایند این است که؛ همچنان بر همان حرف‌های نخ‌نمای گذشته اصرار دارند. جالب آنکه اظهارات تاج‌زاده درباره حرفی نداشتن با براندازان! در حالی است که پیش از او محمدرضا تاجیک، از نظریه‌پردازان اصلاح‌طلب نحوه حرف داشتن اصلاح‌طلبان با براندازان را تشریح کرده و گفته بود: اگر فضای جامعه (علیه جمهوری اسلامی) رادیکال شد، جریان اصلاح‌طلبی تلاش خواهد کرد جریان رادیکال را به روش و منش خود درآورد. اصلاح‌طلبان ستادی، در کنار طرح انگاره سقوط و فروپاشی نظام اسلامی، تاکنون چندین بار درباره «فردای براندازی» و حکومت بعد هم 
صحبت کرده‌اند!

فعالیت‌های وزیر استیضاح شده
علی ربیعی وزیر استیضاح شده وزارت تعاون و رفاه اجتماعی درباره فعالیت‌هایش پس از وزارت گفته است: در بحث توسعه اجتماعی به دنبال ثبت یک مرکز مردم‌نهاد در تهران هستیم، اما در سیستان‌وبلوچستان با ان‌جی‌اُهای موجود مذاکراتی کرده‌ایم و اقدامات عملی را هم با استفاده از ظرفیت صندوق کارآفرینی امید دنبال کرده‌ایم. الآن یک‌سری ان‌جی‌اُها هستند که در روستاها کار می‌کنند که به دنبال تعامل با آنها نیز هستیم. من هفته دیگر به محروم‌ترین منطقه خراسان شمالی سفر
 خواهم کرد. 
خوشبختانه حدود 80 ان‌جی‌اُی فعال در روستاها داریم که من آنها را جمع کرده و جلساتی با هدف ایجاد اشتغال در روستاها برگزار کردم. قرار است برای پیوستن به جمعی از ان‌جی‌اُهای فعال در حوزه ایجاد اشتغال روستایی به فاروج سفر کنم و هفته بعد از آن هم به همین منظور راهی نهبندان خواهم شد. در سفر به فاروج، روستای محروم دالنجان را محور قرار داده‌ایم و برای ساماندهی نهادهای مدنی و بهره‌برداری از کمک‌های دولت در آن مناطق تلاش و برنامه‌ریزی خواهیم کرد. 
بیشتر کار، هدف و تمرکز ما بر توسعه محلی معطوف خواهد بود. برای نمونه در سفر به سیستان‌وبلوچستان ایجاد صندوق‌های محلی را مطرح و دنبال کردیم که پس از ایجاد این صندوق‌ها، کمک‌هایی به مشارکت‌کنندگان در آن خواهد شد و حتی از محل همین صندوق‌ها به افرادی که در آن عضویت دارند، وام داده خواهد شد. همچنین در روستای خوش آب و هوای تمین میرجاوه حضور پیدا کردم که در آنجا این الگو اجرا شده است. با جهت‌گیری در روستاها و بدنه پایین جامعه می‌توانیم به ایجاد سه تا چهار میلیون شغل 
امیدوار باشیم.

مدیریت چوب خشک
سعید لیلاز، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب و تحلیلگر مسائل اقتصادی به «یورونیوز» گفت: «به نظر من آقای روحانی هیچ تصویر و برآورد روشنی در روز اول از موج تحریم‌هایی که به سمت اقتصاد ایران سرازیر می‌شد، نداشت. تصمیم‌هایی گرفت و تدبیرهایی اتخاذ کرد که به التهابات بازار دامن زد.» لیلاز در بخش دیگری از این گفت‌وگوی خود تصریح کرد: «اختیاراتی که آقای خامنه‌ای به روحانی و سران سه قوه داده! اگر به چوب داده بود تا الآن یک کاری کرده بودند.» وی در پایان خاطرنشان کرد: «من مسئولیت را اساساً متوجه آقای روحانی می‌دانم؛ چون ما از هشت یا نه ماه قبل مکرر به آقای روحانی هشدار دادیم که بحران در پیش است و دلار را بحران خواهد گرفت. این در حالی است که برخی مشکلات را ناشی از مشاوره‌های اشتباه می‌دانند.»
تئوری ضد انقلاب
اکبر گنجی که سال‌هاست در تشکیلات براندازانه ضد انقلاب در آمریکا فعالیت دارد، راه حلی برای تضعیف نهادهای نظامی همچون سپاه پیشنهاد داد. گنجی گفت: «برای خارج کردن پای نهادهای نظامی از اقتصاد باید نمایندگان مجلس فعال شوند و با لوایح و طرح‌هایی محدودیت‌های گسترده برای آنها ایجاد کنند.»
در همین حال پروانه سلحشوري، نماینده اصلاح‌طلبان در مجلس همان حرف را تکرار کرد و گفت: «نهادهای نظامی باید به پادگان‌ها برگردند و از اقتصاد کشور خارج شوند.»
اکنون سیاست اصلاح‌طلبان این است که مشکلات کشور را به گردن نهادهای نظامی و دخالت آنها در اقتصاد بیندازند و این گونه القا کنند که تا وقتی این نهادها در مسائل اقتصادی حضور دارند، مشکلات کشور رفع نخواهد شد.
عوض کردن اولویت‌ها
کانال‌ها و برخی شبکه‌ها فیلم‌هایی را در فضای مجازی منتشر می‌کنند و از حال وخیم برخی اصناف و کارگران در کشور کلیپ‌هایی چند دقیقه‌ای پخش می‌کنند. جالب اینجاست که بستر این کانال‌ها به برخی نهادهای دولتی وابسته است و از آنجا تغذیه می‌شوند.
کلیپ‌های این کانال‌ها نیز نظام و انقلاب را هدف قرار داده و این مشکلات را از چهل سال پیش می‌دانند. دریغ از این امر که مشکلات فعلی در همین چند سال اخیر و تفکرات دولت فعلی ریشه دارد.
مسئولیت همیشگی قالیباف
محمدباقر قالیباف در اجلاسیه 210 شهید محمدشهر کرج گفت: «چند وقت قبل در مراجعه به طرقبه مشهد، همشهریانم به من می‌گفتند شما الآن باید در لندن باشید، از من سؤال می‌کنند که کجا هستید و چکار می‌کنید؟ مگر بناست که در جمهوری اسلامی مسئولیت داشته باشیم و کار کنیم؟! اول انقلاب حتی یک پاسدار ساده هم نبودیم. من ممکن است مسئولیت رسمی و سازمانی نداشته باشم، اما این دلیل ندارد که در خانه بخوابم و کار نکنم.»
جنگ رسانه‌ای جدید
شبکه‌های معاند در حال پخش اخباری درباره کشتار مردم بصره با تیترهایی، همچون کشتار شیعیان در بصره و حمله حشدالشعبي به مردم هستند.
اکنون بر همه معلوم است که این رسانه‌ها حامی شیعیان نیستند و هدف خود را تحریک افکار عمومی قرار داده‌اند. این سناریو در راستای سفر عراقی‌ها به ایران و نزدیک بودن محرم و اربعین است.
کنایه تاجرنیا به روحانی
تاجرنیا از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب درباره عملکرد روحانی گفت: «تکلیف روحانی با خودش مشخص نیست، روحانی نمی‌داند منتخب بیش از ۵۰ درصد مردم ایران است و باید با اقتدار عمل کند و از ظرفیت‌هایی که دارد استفاده نمی‌کند، روحانی دایره خودش را به اطرافیان و نزدیکانش محدود کرده است.»

عباسعلی کدخدایی: متن روزهای اخیر منتسب به آقای کروبی یادآور بیانیه‌های ایشان در سال ۸۸ است. متن‌هایی که از آن ایشان نیست و ظاهراًً برای او می‌نویسند، همانند تصمیماتی است که برای او می‌گیرند. ای کاش، ایشان از حصر فکری اطرافیان درمی‌آمد، خودش فکر می‌کرد، خودش تصمیم می‌گرفت و خودش
 می‌نوشت!
 محسن رضایی: مردم به شما اعتماد کرده و شما را انتخاب کردند، شما هم به مردم اعتماد داشته باشید. مشکلات اقتصادی با بخشنامه حل نمی‌شود، مردم را وارد کارزار کنید تا جلوی رانت، سفارش و بی‌انضباطی مالی گرفته شود.
علی علیزاده: باید از دشمن هم آموخت: به رغم جنگ سهمگین دموکرات‌ها و جمهوریخواهان آمریکا، زمانی که کلیت نظام سیاسی در سال 2000 به خطر افتاد، دموکرات‌ها جرج بوش جمهوریخواه را که با تقلب انتخاب شده بود، پذیرفتند و هشت سال صبوری کردند تا به کاخ سفید برگردند و قیصریه را آتش نزدند. وقتی یک جناح سیاسی در ایران (اصلاح‌طلبان) مرتب با براندازان دل می‌دهد و قلوه می‌گیرد و به نام نمایندگی غیر خودی‌ها برای کلیت نظام سیاسی خط و نشان می‌کشد و تهدید می‌کند در صورت اعمال نکردن فوری این یا آن تغییر، فروپاشی و سقوط پیش خواهد آمد، مسلم است امیدی به گفت‌وگو و آشتی ملی و توسعه سیاسی درون‌زا نمی‌ماند و این دلیل بیست سال انسداد
 سیاسی ماست.