سیدپرویز فتاح، رئیس کمیته امداد در جریان امضای تفاهم‌نامه با استاندار استان مرکزی به منظور تأمین مسکن برخی از مددجویان، اعلام کرد: طبق این تفاهم‌نامه با همکاری استانداری استان مرکزی ظرف دو سال آینده، هزار واحد مسکونی برای مددجویان کمیته امداد این استان ساخته خواهد شد. امسال افزون بر اختصاص ۵۰ هزار واحد مسکن مهر بدون متقاضی به مددجویان کمیته امداد، ده هزار واحد مسکونی نیز با همکاری سپاه برای مددجویان روستایی ساخته می‌شود.

نگاهی به نقش مردم نسبت به یکدیگر در آشفته‌بازار اقتصاد امروز


   شهناز سلطانی/ گرانی‌های چند ماه اخیر در کشور  را از چند زاویه می‌توان بررسی کرد. یکی از ابعاد مهم آن اقتصادی است که باید در جای خود به آن پرداخت، اما زاویه مهم دیگری هم وجود دارد که آن  را باید از منظر اجتماعی مورد کنکاش قرار داد. اینکه خود ما مردم در ایجاد این آشفته‌بازار گرانی چطور نقش‌آفرینی کردیم و حالا باید چطور آن را به درستی مدیریت کنیم، بحث مهمی است که نباید از آن غفلت کرد. آن‌قدر مهم‌ که هم می‌توانیم وضعیت معیشت یکدیگر را در تنگنای بیشتری قرار دهیم، یا برعکس هم می‌توانیم کمی آرامش به وضعیت موجود بیفزاییم.

خودمان را
 مستأجر فرض کنیم 
مسکن و اجاره بهای آن یکی از حیاتی‌ترین کالاهایی بود که در ماه‌های گذشته افسارگسیخته تاخت. مسکن عنوان گران‌ترین کالا را دارد. همین جمله به تنهایی کافی است تا بدانیم تأمین آن تا چه حد سخت و هزینه‌بر است، آن هم در شهرها به ویژه در کلان‌شهر‌ها که اصولاً هزینه‌های زندگی بالاست. بر اساس آخرین آمارهایی که بانک مرکزی همین امسال اعلام کرده یک‌چهارم ایرانی‌ها اجاره‌نشین هستند. این رقم قابل توجهی است، به خصوص وقتی که درصد بسیاری از مستأجرها هر سال باید جابه‌جا شوند.  نوسانات اقتصادی در نیمه اول امسال به شدت تأثیر خود را روی اجاره بهای مسکن نشان داد. کالایی که اگر بگوییم مهم‌ترین دغدغه مستأجرهاست بیراه نگفته‌ایم و تا وقتی که تأمین نشود، خواب راحت را از آنها می‌گیرد. اما اگر مایی که بر مسند مالک تکیه زده‌ایم طور دیگر به این موضوع نگاه کنیم، موضوع اجاره‌نشینی از آن پیچیدگی کمی خلاصی می‌یابد. 
به نظر می‌رسد کسانی که خانه‌های خود را اجاره می‌دهند، به نسبت از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردارند. بسیاری از آنها روی مسکن خود به عنوان سرمایه‌گذاری حساب باز کرده‌اند. بنابراین مبلغ اجاره بهایی را که دریافت می‌کنند کم یا زیاد آن، قاعدتاً زندگی آنها را چندان دچار تحول نمی‌کند. بنابراین کمی مدارا کردن در این وضعیت نابسامان اقتصادی به قول معروف راه دوری نمی‌رود؛ بلکه اندوخته مهم‌تری می‌شود برای آینده؛ پس‌اندازی مهم‌تر از پس‌انداز پولی. خودمان را کمی هم بگذاریم جای آن مستأجری که باید بارها و بارها چرتکه بیندازد و حساب کتاب دقیق بکند تا بلکه بتواند گلیمش را به هزار زحمت از آب بیرون بکشد. او فقط کرایه خانه نمی‌دهد، کرایه خانه یکی از ده‌ها قلم هزینه‌ای است که باید بپردازد. چه اشکالی دارد کمی از بار سنگین فکر و جیب او کم کنیم. گاهی چه خوب است خودمان را بگذاریم جای طرف مقابل و ماجرا را از دیده او نگاه کنیم. 

خودمان را
 عیالوار تصور کنیم 
هزینه‌های بالای کودک را فقط کسانی می‌توانند درک کنند که در خانواده خود یک کودک داشته باشند و به واسطه این هزینه‌ها همیشه دست به جیب باشند؛ هزینه‌هایی که هیچ وقت تمامی ندارند و روز به روز به آنها اضافه می‌شود. 
شیر خشک، پوشک، لباس‌هایی که در چشم برهم‌زدنی کوچک می‌شوند، انواع و اقسام ویتامین‌ها و قطره‌های آهنی که مدت‌ها باید مصرف شوند، مراجعات مکرر به پزشک کودکان برای ویزیت‌های دوره‌ای فقط چند قلم از هزینه‌های یک نوزاد و کودک سالم و معمولی است، حالا اگر در این بین یک کودک بیمار هم باشد، هزینه‌های او سر به فلک می‌کشد. اما در بازار آشفته این روزها قیمت تنها یک قلم از این لیست پر اقلام از دوبرابر هم فراتر رفته است. پوشک حالا دیگر جای خودش را در بین مهم‌ترین موضوعات روز باز کرده است، آن هم به واسطه یک عده سودجوی بیرحم که تنها منافع اقتصادی‌شان را می‌بینند و بس. 
این محصول پر مصرف که با بهداشت و سلامت کودکان جامعه سر و کار دارد این روزها اگر نگوییم نایاب، که کمیاب شده است. عده‌ای سودجو حتی سلامت کودکان را هم نشانه رفته‌اند. از ماه‌ها پیش دست به احتکار پوشک زده‌اند. محصولی که با قیمت‌های پایین خریداری شده اکنون در بازار اگر پیدا شود با قیمت‌های فضایی به فروش می‌رسد. فقط به این دلیل که عده‌ای به هر قیمتی که شده مترصد نشسته‌اند تا در کوتاه‌ترین زمان جیب‌شان را فربه و فربه‌تر کنند. حالا اگر هر یک از ما که دستی در این بازار پوشک داریم انصاف به خرج بدهیم باری از انبوه بارهای سنگین هزینه‌های یک خانواده عیالوار را کم کرده‌ایم. اگر مغازه‌دار هستیم به اندازه وسع خودمان منصف باشیم و اگر تولیدکننده و واردکننده هستیم هم به اندازه وسع خودمان. 
به سلامت کارگرمان
 بیندیشیم
سال پیش بود که «زهرا عبداللهي» مديركل دفتر بهبود تغذيه وزارت بهداشت از كاهش 37 درصدي مصرف لبنيات طي هفت سال گذشته خبر داد، آن هم به علت قطع يارانه توليد و افزايش قيمت تمام شده تولید. حالا به این قصه مصرف پر غصه، افزایش امسال قیمت لبنیات را هم بیفزایید. کاهش قدرت خرید مردم حتی روی میزان خرید اساسی‌ترین و ضروری‌ترین کالاها هم اثر گذاشته است. مگر چه مقدار و چه بخشی از تولیدات لبنی از خارج وارد می‌شود که به محض برهم خوردن معادلات اقتصادی قیمت لبنیات این چنین افزایش پیدا کرده است و متأسفانه زمزمه افزایش‌ها بیش از این هم به گوش می‌رسد. تولیدکنندگان لبنیات حتماً به اهمیت تولیدات و کار خود واقفند و می‌دانند تا چه حد در سلامت جامعه و کاهش هزینه‌های درمان نقش دارند. اما اگر خودشان را به جای مصرف‌کننده فرض کنند آن وقت می‌فهمند که گاهی به واسطه تحمیل هزینه‌های دیگر چطور خرید لبنیات به دلیل نداشتن قدرت خرید از گردونه خارج می‌شود. 

میوه را از سبد نوبرانه
 بیرون بیاوریم 
این روزها میوه به کالای لوکس تبدیل شده است. قیمت‌ها هنوز قیمت نوبرانه‌هاست‌. چیزی به پایان تابستان و رخت بر بستن میوه‌های تابستانی باقی نمانده‌، اما همچنان خرما بر نخیل و دست بسیاری از ما از آن کوتاه. با مصرف میوه بخشی از ویتامین‌های مورد نیاز بدن ما تأمین می‌شود، این به این معناست که مصرف آن از دسته ضروری‌هاست و ما باید آن را در سبد مصرف روزانه خود قرار دهیم، اما متأسفانه  امسال قیمت بالای میوه، آن را از سبد بسیاری از خانواده‌ها حذف کرده است‌؛ میوه‌هایی که پس از رسیدن، اقتصاد دچار نوسان شد و دور از منطق و انصاف است این همه افزایش قیمت. میوه‌هایی که در کشور و به دست باغدار ایرانی به ثمر نشسته دیگر چه دخلی به واردات و افزایش قیمت دلار دارد! 
همه ما در یک گستره جغرافیایی زندگی می‌کنیم و نسبت به این جغرافیا و مرزهایش تعهد و تعصب داریم. اما چطور می‌شود که گاهی نسبت به آنهایی که در همین مرزها و جغرافیا نفس می‌کشند، بی‌تفاوت می‌شویم، سلامتی و معیشت و گذران زندگی روزمره‌شان ما را نگران نمی‌کند. به نظر می‌رسد اگر از تدبیر غلط و سوء مدیریت در کشور بگذریم باید بگوییم آنهایی که برای برهم زدن وضعیت اقتصادی ما طرح و برنامه ریختند تا حدودی موفق عمل کردند؛ چرا که ما بیش از به هم خوردن تعادل در بازار اقتصاد به دست خودمان تیشه به ریشه رحم و انصاف زدیم. هر یک از ما به اندازه وسع‌مان در به هم زدن آرامش هم‌وطن‌مان یا برقراری آرامش او نقش داریم. آیا بهتر نیست نسبت به هم مهربان باشیم و دستی بگیریم و تا این اندازه به فکر جیب و منفعت و سودمان نباشیم. یقین داشته باشیم که دستگیری از دیگران سبب می‌شود به وقتش کسی هم  دست ما را بگیرد، آن هم مهربانا‌نه‌تر.



 صحرا محمدی/ یک حساب سرانگشتی کفایت می‌کند برای اینکه دست‌مان بیاید از صبح که از خانه بیرون می‌زنیم تا شب که به خانه بر‌می‌گردیم، با چند نفر روبه‌رو می‌شویم. اگر به خوردن صبحانه آن هم با نان تازه عادت داشته باشید، سر صبح گذرتان به نانوایی می‌افتد. بعد اگر با خودروی شخصی به محل کار نروید، با راننده تاکسی و اتوبوس و شاید هم مترو رو در رو شوید. به محل کار که برسید، از همکار نگهبان بگیر تا همکار کنار دستی را می‌بینید. اگر با ارباب رجوع هم سروکار داشته باشید، با جماعتی روبه‌رو می‌شوید. خلاصه اگر فهرست کنید، خواهید دید تعداد آنهایی که هر روز با آنها از صبح تا شب رو در رو می‌شوید، کم نیستند. هر روز رو به رو شدن با این آدم‌ها ممکن است حال ما را به فراخور خوش یا ناخوش کند، البته به همان اندازه ما هم در خوش یا ناخوش شدن حال آنها سهم داریم. تا به حال فکر کرده‌اید سهم من در خوب کردن حال بقیه چقدر است؟ 
از همان نانوای سر کوچه تا راننده آخرین تاکسی‌ که موقع برگشتن به خانه از آن پیاده می‌شویم؛ آدم‌هایی بسیاری هستند که هر روز با آنها برخورد می‌کنیم. چه حس خوشایندی است هر روز صبح با انرژی مثبت یک سلام بلند و گرم به این آدم‌ها بدهیم و از همین سر صبحی، روز خودمان و دیگران را پر نشاط آغاز کنیم. حال نانوای هم‌محله‌ای‌مان را بپرسیم. برای بقال محله روز با برکت آرزو کنیم. به راننده تاکسی همراه کرایه کمی روی خوش نشان بدهیم. به نگهبان اداره خدا قوت بگوییم، شاید او شیفت شب هم در اداره بوده باشد. همکار کنار دستی‌مان اگر قبول کرد برای او هم یک لیوان چای بریزیم. جواب سلام ارباب رجوع را بدهیم و امیدوارش کنیم که زودتر کارش راه می‌افتد. 
نشان دادن روی خوش به دیگرانی که هر روز با آنها روبه‌رو می‌شویم نه تنها چیزی از ما کم نمی‌کند که حتماً چیزی هم به ما اضافه می‌کند و آن هم انرژی‌های مثبتی است که در مقابل داده‌های‌مان به ما برمی‌گردد. شاید یک سلام و احوال‌پرسی گرم ما ذهن طرف مقابل‌مان را برای لحظاتی هم که شده از دغدغه‌هایش دور کند و ما روزن امیدی برای او باشیم. 
آیا لازم است این قدر عبوس و جدی و غریبانه با دیگران تا کنیم؟ این همه جدیت کدام گره کور ما را باز می‌کند و کدام مانع را از سر راه ما برمی‌دارد؟ بقال و نانوای سر کوچه و همکار اداره به یک اندازه می‌توانند حال ما را خوب‌تر کنند که ما می‌توانیم حال آنها را. آنقدرها هم که ما فکر می‌کنیم آنها غریبه نیستند. آنها با ما در یک شهر و زیر یک آسمان زندگی می‌کنند. حرف‌های مشترک و دردهای مشترک بسیاری با هم داریم، پس حال هم را خوب می‌فهمیم. با هم قرابت زیادی داریم، پس این همه غریبی
 لازم نیست. 
یک مثال ساده می‌زنم. تصور کنید از همین امروز صبح تصمیم گرفته‌اید با هر که رو‌به‌رو شدید، خوش‌خلقی کنید و با مهربانی و لبخند سلام نثارش کنید؛ اما از بد حادثه همین صبح موقع رفتن به محل کار ماشین شما با ماشین دیگری تصادف کند. مهم نیست مقصر شما هستید یا طرف مقابل، مهم این لحن شما و روی خوش یا ناخوش شماست یا طرف مقابل پس از این حادثه. اگر هر دو سر صبح به قول معروف از دنده چپ بلند شده باشید، چه بسا یک تصادف جزئی حال و روز شما را به مراتب بدتر از این خسارت ماشین‌ها کند، اما حتی اگر روی حداقل یکی از شما هم خوش باشد، قضیه از این رو به آن رو می‌شود. روی خوش ما یک بازی دو سر برد است. اجازه بدهیم هم ما ببریم و هم طرف روبه‌رو. بردها همیشه حال خوب آدم را خوب‌تر می‌کنند. حال خوب و خوب‌تر را از هم دریغ نکنیم، به همین سادگی.

بلاک‌چِین فرصت‌ها و تهدیدات‌ـ 2

 مهدی فرهادی/ در ادامه آشنایی با کاربردهای بلاک‌چین به موارد زیر اشاره می‌شود:
11‌ـ بلاک‌چین سازوکاری است که همه را به بالاترین سطح پاسخگویی می‌‌رساند. دیگر معاملات نادرست، خطاهای انسانی و ماشینی یا حتی یک مبادله که با رضایت دو طرف انجام نشده است، وجود نخواهد داشت. بالاتر از هر چیز دیگری، مهم‌ترین حوزه‌ای که بلاک‌چین به آن کمک می‌کند، ضمانت اعتبار یک معامله از طریق ثبت آن نه تنها در یک محل ثبت اصلی و متمرکز، بلکه در یک سیستم توزیع شده است که از طریق سازوکار اعتبارسنجی امن متصل هستند.
12ـ بلاک‌چین یک فناوری متن‌باز است و کسی صاحب آن نیست، این فناوری یک مجری مرکزی برای تأیید تراکنش‌های انجام‌شده ندارد و به‌صورت خودکار شبکه را تنظیم می‌کند. استیفنز می‌گوید: «نکته اصلی فناوری بلاک‌چین، قدرت بسیار بالای تنظیم خودکار آن است.»
13ـ این نوآوری کم‌نظیر سه اصل باز بودن، عدم تمرکز و هک‌ناپذیر بودن را به خوبی پوشش می‌دهد.
14ـ اگر کسب‌وکار شما مستلزم تراکنش‌های پرداخت میان کشورها است، بلاک‌چین‌ها می‌توانند بسیار سودمند باشند. یکی از بزرگ‌ترین وعده‌های بلاک‌چین این است که روزی جایگزین اسکناس خواهد شد. البته، چنین تغییر بنیادینی سال‌ها، شاید هم دهه‌ها، زمان نیاز داشته باشد تا اتفاق بیفتد. اما اکنون می‌توانیم برای انتقال پول به سراسر جهان در عرض چند دقیقه (به جای صرف چندین روز) از بلاک‌چین‌ها استفاده کنیم.
15ـ یکی از مزایای پول‌های غیر متمرکز این است که می‌توان به طور مستقیم آنها را بدون هیچ واسطه‌ای (نظیر بانک‌ها که سرعت فرآیند را کاهش می‌دهند) بین همتایان (دو طرف) انتقال داد. 
16ـ بلاک‌چین‌ها، نقش مهمی در غیر متمرکز کردن ذخیره‌سازی ابری ایفا می‌کنند؛ زیرا این امکان را فراهم می‌آورند که افراد غریبه بتوانند با یکدیگر (بدون داشتن هیچ شناختی) همکاری کنند. کاربران به جای ذخیره‌سازی فایل‌ها بر روی یک سرور متمرکز، فایل‌ها را بر روی هزاران دستگاه در سراسر جهان ذخیره می‌کنند.
17ـ با استفاده از فناوری بلاک‌چین می‌توان بسیاری از این قراردادها را به قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) تبدیل کرد. قراردادهای هوشمند برخلاف قراردادهای مرسوم و متعارف، از کدهای نرم‌افزاری تشکیل شده‌اند و شبکه بلاک‌چین آنها را اجرا می‌کند. خوبی قراردادهای هوشمند در این است که نمی‌توان آنها را پس از به اجرا درآمدن تغییر داد تا تضمینی باشد بر اینکه هیچ یک از طرفین معامله نمی‌توانند از انجام دادن تعهدات‌شان طفره بروند.
18ـ اما «فناوری بلاک‌چین چگونه کار می‌کند»، ایجاد identity یا هویت در فناوری بلاک‌چین از طریق استفاده از کلیدهای رمزنگاری انجام می‌شود. ترکیب کلیدهای عمومی و خصوصی سبب ایجاد یک هویت دیجیتالی قوی که مالکیت را تأیید می‌کند، می‌شود. یک کلید عمومی شما را در بین افراد مختلف شناسایی می‌کند (مانند یک نشانی ایمیل)، کلید خصوصی، چگونگی تمایل شما برای انجام تراکنش است. اصول رمزنگاری یک مهم در انقلاب بلاک‌چین است.
19ـ بلاک‌چین‌ها مانند نامه‌های مهر و موم شده قدیمی هستند که اگر آنها را باز کنید، همه خواهند فهمید. بلاک‌چین‌ها قابلیت زیادی برای حفاظت و نگهبانی از اطلاعات گزارش‌ها دارند.
20ـ با درآمیختن قراردادهای هوشمند در رأس بلاک‌چین، جوامع بدون وجود هیچ‌گونه سلسله مراتب اداره می‌شوند. احتمال بسیاری وجود دارد که کسب‌وکارها، از گرفتاری‌های حکومت اداری(بوروکراسی) خلاص می‌شود و تمامی تصمیمات مهمی که بر کلیت سازمان تأثیرگذارند، به واسطه فرآیند رأی‌گیری شفاف که در بستر بلاک‌چین انجام می‌شوند، گرفته می‌شوند.

نگاهی به راه حل اصلاح‌طلبان برای مقابله با مشکلات اقتصادی


 سید فخرالدین موسوی/  برای حل مشکل ابتدا باید دلیل وقوع و شکل‌گیری آن را یافت، اگر امروز در بازار دچار بی‌ثباتی هستیم و با کسری برخی اقلام مواجهیم، نباید برای حل این بی‌ثباتی‌ها و برگشت ثبات و تعادل در بازار تنها به تحریم، قیمت ارز و... فکر کنیم؛ اگرچه هر یک از اینها می‌توانند موانع بر سر راه پیشرفت اقتصادی کشور و عواملی برای ثبات‌زدایی از بازار باشند؛ اما مشکل اصلی جای دیگری است که آن نوع نگاه و تفکر حاکم بر تصمیم‌گیران یعنی همان مسئولان، رؤسا و نمایندگانی که بر کرسی‌ها تکیه زدند و تصمیم‌سازان یعنی رسانه‌ها و فضای مجازی است که این روزها سلبریتی‌ها و حلقه‌های خاص چه در داخل و چه در خارج از مرزها به نوعی میدان‌دار آن شده‌اند. برای درک درست‌تر این موضوع کافی است به رسانه‌های اصلاح‌طلب در هفته گذشته نگاهی بیندازیم و ببینیم چطور با جمله‌بندی‌های عجیب و غریب و ربط دادن مسائل بی‌ربط به یکدیگر نه تنها جامعه را از علل اصلی شکل‌دهنده وضعیت اقتصادی منحرف می‌کنند؛ بلکه این دیدگاه را رواج می‌دهند که برای داشتن زندگی عادی، باید از مؤلفه‌های قدرت عبور کنیم و در برابر دشمن کوتاه بیاییم؛ برای نمونه، روزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «موشک و پوشک» نوشت: «داشتن کشوری مجهز به موشک برای دفاع از کیان مرز و بوم بر کسی پوشیده نیست و هر فردی که از ابتدایی‌ترین سلامت عقلی برخوردار باشد، می‌داند که از جمله ادوات جنگی و دفاعی برای هر کشوری موشک است تا بتواند از اقتدار خود و کیان سرزمینش دفاع شود و اجازه هر گونه تعرض و اندیشه تعرض هم به دشمنان کوچک و بزرگ ندهد؛ اما برخورداری از ادوات جنگی و داشتن سرزمینی عاری از دشمن و امنیت کافی برای زندگی به پیش‌نیازهایی هم احتیاج دارد که در صورت غفلت و بی‌توجهی به هر یک، خود می‌تواند ضد موشک باشد و امنیت را از داخل مختل کند و دشمن را برای حمله و جنگ تحریک کند و آن نیازمندی‌های اساسی و روزمره اقتصادی مردم است که این روزها کسی یارای تکذیب آن را ندارد. پوشک بر وزن موشک از نوع احتیاجاتی است که امروزه مسئله جدی خانواده‌های دارای کودک شده است... آری، مردم موشک را با پوشک می‌خواهند و انتظار دارند با سلامت گل‌های لطیف خداوندی بازی نشود.» پایگاه اصلاح‌طلب «عصر ایران» نیز در مطلبی نوشت: «در همه این سال‌ها کنار ساخت موشک و غنی کردن اورانیوم و فرستادن فضاپیما به آسمان به این احتیاجات روزمره مردم فکر نکردید؟ در مورد برآورده کردن رویاهای مردم حرف نمی‌زنیم. دقیقاً در مورد پوشک و نوار بهداشتی سخن می‌گوییم. تا این اندازه معمولی و دم‌دستی!» 
جملات و عباراتی که دقیقاً شبیه همان روزهایی است که این جریان سیاسی و نماینده‌های آن در کارزارهای انتخاباتی موضوع معیشت مردم را به مسئله هسته‌ای گره زدند، این عبارات تکرار همان شعار چرخیدن چرخ زندگی مردم به جای چرخیدن صنعت هسته‌ای است که اکنون در شمایل جدید و این بار درباره صنعت موشکی کشور در پیش گرفته شده است و تعجب‌برانگیز آن است که این جریان‌ها در حالی این موضوعات را مطرح می‌کنند که نتیجه مذاکرات هسته‌ای و تعطیلی صنعت هسته‌ای و عاقبت وادادگی در برابر آمریکا اکنون پیش روی ما قرار دارد تا جایی که صدای اعتراض همین رسانه‌ها نیز بلند شد؛ در همین راستا «حسن بهشتی‌پور» در یادداشتی در روزنامه «اعتماد» نوشت: «یکی از اشتباه‌های بزرگی که از سوی نخبگان ما رخ داد، این بود که وانمود شد برجام می‌تواند یکسره مشکلات مردم را حل کند؛ اما حقیقت اینجا بود که همه مشکلات ما مربوط به تحریم‌ها نبود، همه مشکلات متأثر از برنامه هسته‌ای یا برجام نبودند. هواداران برجام، به شکلی تبلیغ کردند که گویی برجام یکسره دوای همه دردهای کشور است. برجام را شاید بتوان یک شرط لازم برای رونق و گشایش در کشور دانست، اما قطعاً شرط کافی و همه‌جانبه نبود. برجام اگر در چارچوب توان و محدوده اثر خودش معرفی شده ‌بود، امروز ساده‌تر می‌شد از ثمره‌های آن دفاع کرد، واقعیت این است که دستاوردهای برجام در زمینه هسته‌ای و امنیت ملی، بدون تردید بی‌سابقه 
و عظیم هستند.»



  حمیدرضا حیدری/ در میان اخبار مختلف اقتصادی در روزهای اخیر یکی از عجیب‌ترین خبرهایی که در رسانه‌ها مورد توجه قرار گرفت، موضوع کمبود پوشک در بازار بود.
هر چند کمبود پوشک نیز مانند دیگر مسائل اقتصادی امروز حاصل بی‌تدبیری مسئولان از یک‌سو و زیاده‌طلبی برخی تجار و واردکنندگان این محصول از سوی دیگر می‌باشد، به طوری که معاون امور گمرکی گمرک شهید رجایی بندرعباس گفته است: «دو برند معروف پوشک علی‌رغم تسهیلات ویژه ترخیص مواد اولیه حاضر نیستند کالای خود را اظهار و ترخیص کنند.»
این یعنی دولت و دیگر قوا نمی‌خواهند، یا نمی‌توانند از اختیارات قانونی خود برای ورود این محصول کمیاب به بازار استفاده کنند و برخورد لازم و اساسی با محتکران صورت نمی‌پذیرد و همین سبب ایجاد چنین چالش‌هایی در جامعه می‌شود.
اما کمبود پوشک در رسانه‌ها بازتاب فراوانی داشت. برخی با نگاه طنز به آن نگریستند، اما برخی دیگر سعی کردند این موضوع را در کنار خودکفایی جمهوری اسلامی ایران در موضوع موشکی قرار داده و استفاده ابزاری از آن کنند. آنها سعی کردند در این میان سیاست‌های دفاعی جمهوری اسلامی ایران را مورد انتقاد قرار دهند و دوگانه موشک‌ـ پوشک را در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی ایجاد کنند.
یکی از کاربران در فضای مجازی نوشت: «موشک داریم و پوشک نداریم.»
کاربر دیگری نوشت: «پوشک پیچیده‌تر از موشک نیست، اما چرا پیشرفت نداشتیم؟»
برخی هم به دنبال آنند که چنین القا کنند؛ در حالی که کشور در موضوع پوشک مشکل دارد، چگونه توانسته است محصولات موشکی را طراحی کرده و بسازد. اما این موضوع هم با واکنش برخی کاربران مواجه شد.
کاربران جریان انقلابی این دو موضوع را حاصل دو نوع نگاه مدیریتی متفاوت در کشور دانستند و با انتشار تصاویری از محصولات تولید شده از سوی مدیران این دو تفکر، به این نوع فضاسازی‌های رسانه‌ای پاسخ گفتند. یکی از این کاربران با قرار دادن عکسی از خودرو «ارس» که به همت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ساخته شده در کنار خودرو پراید نوشت: «خودروی حاصل تفکر انقلابی می‌شه ارس، خودروی حاصل تفکر غربی لیبرالی می‌شه پراید 40 میلیونی! اشکال کار از تفکره یا....؟»
البته کاربر دیگری در پاسخ به برخی توئیت‌های اینچنینی نوشت: «نیروهای مسلح باید موشک را تأمین می‌کردند، دولت هم پوشک را؛ طوری از دوگانه موشک و پوشک ننویسید که انگار مسئولیت پوشک هم با سپاه بود. البته اگر دولت روحانی عرضه تأمین پوشک بچه‌های مردم را ندارد، آن را هم بگذارید روی دوش سپاه و بعد اگر نتوانست، با پوشک و موشک سرمقاله زرد بنویسید!» 
اما این موضوع در فضای جامعه هم مورد توجه بود. محمدباقر قالیباف شهردار اسبق تهران و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در نشستی با استادان بسیجی، با بیان اینکه دشمن برای وارد کردن فشار روحی‌ـ روانی می‌کوشد از این ناکارآمدی‌ها بهانه‌تراشی و مردم را ناامید کند، اظهار داشت: «وقتی دشمنان در جنگ روانی شعارهای هم‌وزن درست می‌کنند و می‌گویند «موشک و پوشک» می‌خواهند این‌طور القا کنند که ایرانی‌ها فناوری تولید موشک دارند، ولی نمی‌توانند تولید و عرضه پوشک را مدیریت کنند.»
وی همچنین با اشاره به مشکلات موجود اقتصادی و با بیان اینکه؛ مشکلات کشور راه‌حل‌های روشن دارد، گفت: «راه‌حل‌هایی که وعده نمی‌دهد که سه سال بعد آثارش مشخص شود، بلکه راه‌حل‌هایی که سه ماه بعد مردم تأثیر آن را ببینند.»
این در حالی است که پس از آنکه دونالد ترامپ از برجام خارج شد و برخی از سیاسیون غربگرا تلاش کردند آن را با همکاری اروپا حفظ کنند، اما برخی از کشورهای اروپایی برای حفظ برجام شرط مذاکرات موشکی گذاشتند تا بتوانند در این زمینه نیز از ایران امتیاز بگیرند. شاید اتفاقات روزهای اخیر و ایجاد دوگانه موشک‌ـ پوشک بی‌ارتباط با چنین مسائلی نباشد.