علی حیدری
سردبیر
1379 سال از عاشورای سال61 هجری می‌گذرد؛ واقعه‌ای بزرگ که در طول دوران‌های متمادی نماد و الگوی جنبش‌ها و حرکت‌های شیعیان جهان به شمار آمده و سرچشمه حیات‌بخش فرهنگ و ارزش‌های ماندگاری است که نه تنها مسلمانان، بلکه بشریت تشنه حقیقت را از زلال معرفت سیراب می‌کند. عاشورا یک روز نیست، چون شیعه به درستی آموخته که «کل یوم عاشورا» و کربلا هم یک سرزمین نیست، چرا که «کل ارض کربلا» و این شعار رسایی است که مسیر روشن جهاد و مبارزه برای رسیدن به حق را ترسیم می‌کند.
نهضت عظیم اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) منبعث از فرهنگ غنی عاشورا بود و از ایستادگی در برابر ظلم و جور و روحیه عزت‌خواهی و ذلت‌ناپذیری حکایت داشت. عاشورا تابلوی تمام‌نمایی بود که مسیر حرکت ملت بزرگ ایران را نمایان ‌کرد تا در غوغای حاکمیت مادی‌گرایی، پایه‌گذار نظامی بر پایه ارزش‌های دینی و خواست و اراده عمومی شوند؛ ملتی که فصلی جدید را در دنیای پر آشوب قرن بیستم رقم زدند و الگویی برای بسیاری ملت‌های تحت ظلم و ستم شدند و  امروز انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران در چهلمین سال تأسیس خود به بالندگی و شکوه در عرصه‌های گوناگون رسیده و الهام‌بخش ملت‌های مسلمان و آزادیخواه جهان شده است.
دشمنان انقلاب اسلامی به مدد نظریات اندیشمندان خود منتظر بودند تا هر چه از عمر انقلاب اسلامی می‌گذرد نشانه‌های افول، شکست و استحاله آن را مشاهده کنند؛ اما گذر زمان نه تنها نشانه‌های مورد نظر آنها را نمایان نکرد؛ بلکه نوشوندگی روز به روز و تکرار تجربه‌های همراه با شور روزهای آغازین انقلاب در عرصه‌های گوناگون، دشمن را به این نتیجه رساند که ماهیت انقلاب مردم ایران با نظریه‌های نوشته شده بر اساس الگوها و ارزش‌های غربی فاصله بسیاری دارد و گذشت زمان نه تنها سبب پیری انقلاب نمی‌شود؛ بلکه به تکامل و پختگی آن کمک می‌کند. از‌این‌رو تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا با یک جنگ وسیع و تمام‌عیار اقتصادی به ملت ایران هجوم بیاورند و با پشتیبانی رسانه‌ای و ایجاد فضای ناامنی روانی به اهداف خود جامه عمل بپوشانند که نشانه‌های این هجمه وسیع در جامعه امروز هویداست. 
هدف دشمن کاشتن بذر تردید و سست کردن باورهای مردم در راهی است که 40 سال است با برچیده شدن نظام طاغوتی وابسته به قدرت‌های جهانی آغاز شده و فراز و نشیب‌های فراوانی را پشت سر گذاشته است و به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، در یک پیچ مهم تاریخی قرار دارد که به حول و قوه الهی و حفظ روحیه مقاومت، مردم ایران آن را نیز پشت سر خواهند گذاشت و جمهوری اسلامی ایران با قدرت و قوت مسیر نیل به اهداف عالیه انقلاب اسلامی را خواهد پیمود.
واقعیت این است که در خباثت دشمن تردیدی نیست و جز این از دشمن انتظار نمی‌رود، اما مقابله با دسیسه‌های پیچیده و خطرناک دشمن نیازمند هوشیاری، بصیرت و زمان‌شناسی است که مردم مسلمان با تمسک به الگوهای بی‌بدیل خود و پیروی عملی از آنها در برابر ظلم و زیاده‌خواهی دشمنان می‌ایستند و با ایمان و باور قلبی به فتح و پیروزی، موانع، مشکلات و سختی‌ها را پشت سر می‌گذارند. به شرطی که چشم‌ و گوش‌شان به ولی زمان باشد تا جبهه حق را از جبهه باطل تشخیص دهند و در عاشورایی که هر روز تکرار می‌شود، در صف مجاهدان راه حق گام بردارند؛ چرا که همواره پیروزی با حق‌جویان و حق‌طلبان است.

در دیدار نماینده ولی‌فقیه در سپاه با مراجع عظام تقلید در قم مطرح شد

حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالله حاجی‌صادقی نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سفری به شهر مقدس قم، با آیات عظام؛ مکارم‌شیرازی، صافی‌گلپایگانی، وحید خراسانی، سبحانی و نوری‌همدانی دیدار و گفت‌وگو کرد.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی در این دیدار با تأکید بر اینکه سپاه در خط مقدم پشتیبانی از نظام است، گفت: «حسن سپاه این است که بر اساس اعتقادات مذهبی بنیان شده، یعنی یک نیروی نظامی صرف نیست؛ بلکه نیرویی است که ریشه‌اش عقاید مذهبی است و نمی‌تواند از آن عقاید جدا شود.»
وی در ادامه با بیان اینکه آمریکا در جبهه نظامی واقعاً شکست خورده است، گفت: «آنها حاضر نبودند بشار اسد سر پا بماند، در عراق چقدر به داعش کمک کردند، در لبنان چقدر حملات علیه حزب‌الله صورت دادند، با این حال آثار نقش‌آفرینی و حمایت سپاه از جبهه مقاومت در مبارزه با تروریسم تکفیری مشخص است.»
وی خاطرنشان کرد: «اکنون نیز دشمن از وجود سپاه ناراحت است و یکی از اولین شرط‌های مذاکره‌شان حذف سپاه و حشدالشعبی و حزب‌الله لبنان است، برای اینکه تا اینها هستند، آنها نمی‌توانند مسلط شوند و کاری از آنها ساخته نیست.»
آیت‌الله مکارم‌شیرازی در ادامه گفت: «تأکید می‌کنم رابطه سپاه با مراجع باید قوی باشد، نباید بین‌شان جدایی بیفتد. عده‌ای هستند که دل‌شان می‌خواهد بین سپاه و مرجعیت و حوزه‌های علمیه جدایی ایجاد کنند، همه باید دست به دست هم بدهند تا نظام را حفظ کنند.»
استاد برجسته حوزه علمیه قم ابراز کرد: «سعی کنید معارف مذهبی سپاه روز‌به‌روز ارتقا یابد، ارتقای کیفی معارف و اعتقادات مذهبی و برنامه‌های دینی در سپاه خیلی مهم است، هر روز شبهه تازه‌ای پیش می‌آید، اگر آمادگی نباشد مشکلاتی پیش می‌آید، البته می‌دانم که در حال انجام این کار هستید.»
آیت‌الله جعفر سبحانی نیز در دیدار حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالله حاجی‌صادقی با بیان اینکه عاشورا برای ما مکتبی درس‌آموز است و با تأکید بر اینکه امام حسین(ع) در کربلا مقابل کفر قرار گرفتند، ادامه داد: «امام حسین(ع) حفظ اسلام را وابسته به شهادت خود و فرزندان‌شان دیدند تا اسلام در زمان خودش محفوظ بماند.»
وی با بیان اینکه عاشورا مکتبی برای آحاد بشریت است، پیام عاشورا را پیامی جامع توصیف و تصریح کرد: «انقلاب اسلامی ایران نیز نشئت گرفته از فرهنگ عاشورا است و مردم متدین ما با در هم پیچیدن نظامی فاسد، خواهان نظام اسلامی و عاشورایی شدند.»
آیت‌الله سبحانی ایمان و تقوا را از نکات مورد توجه در سپاه برشمرد و با اشاره به تأکید قرآن کریم بر علم و ایمان گفت: «استعداد نظامی همواره باید با ایمان و اعتقاد راسخ همراه باشد.»
آیت‌الله صافی‌گلپایگانی هم در دیدار حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی با بیان اینکه باید تمام توجه سپاه به حفظ مقاصد دینی و اسلامی باشد، گفت: «اگر مقاصد اسلامی و دینی و ولایت اهل‌بیت(ع) را پیاده کنیم، تمامی مقاصد دیگرمان تأمین می‌شود.» وی ادامه داد: «اوضاع و احوال امروز به نفع اسلام است و ما همیشه امیدوار هستیم و می‌دانیم که خداوند متعال هم کمک می‌کند. همه باید در راه ولایت حضرت ولی‌عصر(عج)، تأیید اسلام و دفع دشمنان تلاش کنند و بدانند پیشرفت حقیقی در دین اسلام است و اگر مقاصد اسلامی و دینی را دنبال کنیم، مقاصد دیگر هم تأمین می‌شود.»
آیت‌الله نوری‌همدانی نیز در دیدار نماینده ولی‌فقیه در سپاه اظهار داشت: «امروز آنچه مؤثر است، به میدان آمدن و عمل کردن است و باید دید که با چه وسیله‌ای باید به میدان آمد؛ زیرا انقلاب احتیاج به پشتوانه و اتحاد بیشتر و حضور در صحنه دارد.»
این استاد برجسته حوزه علمیه قم ادامه داد: «از بدو پیروزی انقلاب محرم پشتیبان بسیار بزرگی برای انقلاب اسلامی بوده است و اکنون نیز یک پشتیبان بسیار بزرگ است.»
وی در پاسخ به اینکه چرا دشمن روی سپاه حساسیت دارد، گفت: «چون سپاه امروز خار چشم دشمنان است و خواب راحت آنان را آشفته کرده است.»
وی افزود: «سپاه هر جا مظلومی مورد ظلم قرار بگیرد، دفاع خواهد کرد و امروز می‌بینید هر مظلومی که تقاضای کمک و یاری کند، سپاه مقتدرانه حضور می‌یابد.» آیت‌الله نوری‌همدانی تصریح کرد: «دشمن در پی حذف سپاه است و سپاه باید بداند که وظیفه اولش حفظ انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است. امروز سپاه در عرصه فرهنگی و سیاسی و سازندگی نیز به کشور کمک می‌کند و در حال خدمت است. نیاز است سپاه برای ارتقای سطح معنوی، اخلاقی و دینی با حوزه علمیه ارتباط داشته باشد.» حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالله حاجی‌صادقی همچنین با آیت‌الله وحید خراسانی دیدار کرد که در این دیدار آیت‌الله وحید خراسانی بر لزوم توجه همگان به قرآن و درس‌آموزی از آن و نیز توسل به ائمه اطهار(علیهم‌السلام) تأکید کرد.

فرهاد مهدوی
روزنامه نگار
در ماه‌های گذشته برخی از جریان‌های سیاسی به صورت حساب شده موضوع کناره‌گیری دولت یا استعفای رئیس‌جمهور را برای عبور از مشکلات مطرح کرده‌اند. جریان‌هایی که این موضوع را دنبال کرده‌اند عبارتند از: «اصلاح‌طلبان افراطی»، «جریان انحرافی» و «ضد انقلابیون». حرکت هر یک از این سه جریان با نیت‌های گوناگون یک نتیجه را برای کشور به دنبال دارد و آن، «ناپایداری سیاسی و امنیتی» در کشور، بی‌اعتنایی به مردم‌سالاری و خلق فرصت حداکثری برای سوء‌استفاده دشمنان است.
برخلاف رویکردهای فوق، جریان‌های انقلابی وفادار به نظام و مردم انقلابی‌ خواهان حل مشکلات در قالب ظرفیت‌های نظام  هستند و این مسیر از ابتدای انقلاب بارها تجربه شده و در شرایطی که کشور نفت را بشکه‌ای 7 دلار در بنادر کشورهای خریدار می‌فروخته است، با درآمد سالیانه 7 میلیارد دلار هم جنگ تحمیلی را مدیریت کرده و هم پیروزی‌های غرورآفرینی را به دست آورده است.
رهبر معظم انقلاب در طول سالیان گذشته و در تعامل با دولت‌های گوناگون همواره تأکید داشته‌اند که اداره امور دولت سخت است و باید دولت را در اجرای فعالیت‌ها یاری کرد.
مردم‌سالاری دینی یکی از مهم‌ترین کلیدواژه‌های رهبر عزیز انقلاب برای حفظ ساختارهای نظام بوده است و سابقه ایشان در حمایت از مردم‌سالاری نشان می‌دهد، همواره با «سه نوع اخلال در مردم‌سالاری دینی» مقابله کرده‌اند؛
۱ـ مقابله با تأخیر مردم‌سالاری: در برهه‌ای از زمان سران قوای مقننه و مجریه به همراه نمایندگان، وزرا، استانداران و فرمانداران به دنبال آن بودند که انتخابات مجلس هشتم در موعد مقرر برگزار نشود! اما رهبر معظم انقلاب در آن وضعیت پیچیده سیاسی بر برگزاری انتخابات در رأس موعد مقرر تأکید کردند و اجازه تأخیر حتی یک روز انتخابات را هم ندادند و در یکی از دیدارها فرمودند: «یک بار بعضی‌ها تلاش کردند که انتخابات مجلس را عقب بیندازند؛ حتّی به ما گفتند اگر می‌شود، دو هفته عقب بیندازید. گفتیم نمی‌شود؛ انتخابات باید در همان روزِ خودش انجام بگیرد؛ یک روز هم نباید عقب بیفتد. نتوانستند، دست‌شان به جایی نرسید. آنها این را تجربه کرده‌اند، می‌دانند انتخابات عقب‌افتادنی نیست؛ لذا دنبال راه‌های دیگرند.»(۱۹/۱۰/۱۳۹۱)
ب‌ـ مقابله با تعجیل در مردم‌سالاری؛ در سالیان گذشته، به دلیل اختلافات سیاسی، اختلاف سلیقه و... برخی از جریان‌های سیاسی در مقابل دولت‌ها صف‌آرایی کرده‌اند و خواهان موضع‌گیری‌های رهبری علیه رؤسای‌جمهور و دولت‌ها بوده‌اند و به عبارتی خواهان پایان زود هنگام دولت‌ها نیز بوده‌اند؛ اما رهبر حکیم انقلاب در قبال این فشارهای سیاسی از هرگونه تعجیل در مردم‌سالاری قدرت‌های جریان‌ساز همواره بر مصلحت رأی مردم احترام گذاشته و رؤسای‌جمهور را برای ادامه کار یاری کرده‌اند؛ در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری 1376 که رقابت بین آقای خاتمی و ناطق‌نوری بود، آقای محمد خاتمی در ششمین دوره ریاست‌جمهوری با رأی حدود 20 میلیون نفر انتخاب شد، برخی از بزرگان خدمت رهبر معظم انقلاب رفتند و گفتند ما از حضور آقای خاتمی در این جایگاه احساس خطر می‌کنیم؛ ما از شما درخواست داریم که رأی مردم را تنفیذ نکنید و ایشان در ملاقاتی خصوصی به آنها گفتند: «من به آنها که برخی از بزرگان نیز بودند، به شیوه‌ای پاسخ دادم که آن بزرگان از آن سخن من رنجیده شدند. من نمی‌توانم رأی مردم را زیر پا بگذارم»، در سال 88 هم که احمدی‌نژاد به ریاست‌جمهوری برگزیده شده بود، بسیاری از افراد دو جریان، ریاست‌جمهوری ایشان را به رسمیت نمی‌شناختند؛ اما رهبری از وی حمایت کردند.
ج‌ـ مقابله با تخریب مردم‌سالاری: با وجود اینکه برخی از جریان‌های سیاسی به دنبال تخریب دولت و مجلس هستند؛ اما رهبر معظم انقلاب همواره بر حفظ و رعایت شئون قوا تأکید داشته‌اند؛ از این رو در بسیاری موارد به مسئولان تذکر داده‌اند تا مردم‌سالاری حفظ شود. چالش دولت دهم با مجلس نهم که هر دو ادعای انقلابی بودن را داشتند، سبب شد روزهای تلخی در روابط آنها رقم بخورد که یکی از آنها یک‌شنبه سیاه (۱۵ بهمن ماه سال ۹۱) بود که رؤسای دولت و مجلس(احمدی‌نژاد و لاریجانی) به هم بی‌احترامی کردند و هفته بعد آقای لاریجانی در راه‌پیمایی 22 بهمن مورد هتک حرمت جریان معدودی قرار گرفت. رهبر معظم انقلاب ضمن مخالفت با این روندها درباره این حوادث فرمودند: «...خب، رئیس یک قوه به استناد یک اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشده‌ای در دادگاه، دو قوه‌ دیگر را متهم کرد؛ این کار بدی بود، این کار نامناسبی بود؛ آن طرف قضیه هم، اصل این استیضاحی که در مجلس انجام گرفت، غلط بود. این هم که شنیدم در داخل مجلس کسانی حرف‌های نامناسبی بر زبان آوردند، این هم غلط است. همه‌ این قضایا، قضایای نامتناسبی است با نظام جمهوری اسلامی؛ نه آن متهم کردن، نه آن برخورد کردن، نه آن استیضاح. دفاعی هم که رئیس محترم قوه از خودش کرد، آن هم یک قدری زیاده‌روی بود؛ لزومی نداشت.»
سیره رهبری در برخورد با دولت‌ها نشان می‌دهد، ایشان ضمن انتقاد جدی به برخی روندهای نادرست، کم‌کاری‌ها و حتی کژکاری‌ها، توصیه‌های راهبردی به دولت داشته‌اند و نصایح، راهنمایی‌ها و راهبردهای مطرح شده در فضای مردم‌سالارانه توانسته است ظرفیت‌های عظیمی را برای نظام به همراه داشته باشد که یکی از مهم‌ترین آنها اصل اعتماد و پایداری نظام سیاسی است که در کشورهای منطقه و جهان کمتر دولت‌هایی را داریم که به دلیل وجود اختلافات سیاسی و جنجال‌ها به سلامت به پایان کار خود برسند؛ اما در جمهوری اسلامی به لطف پایه‌های مستحکم کشور، انقلاب ما از ثبات ویژه‌ای در مردم‌سالاری دینی برخوردار است و نظام جمهوری اسلامی حتی یک روز را بدون انتخاب مردم طی نکرده است و همین مسیر با قدرت بیشتری ادامه می‌یابد.

صبح صادق سیلی سخت موشکی سپاه به گروه‌های تروریستی را واکاوی می‌کند

 هادی محمدی/ تقریباً از دو سال پیش به موازات اقدامات ایذایی، تروریستی، بی‌ثبات کردن مناطق حاشیه‌ مرز در دو استان آذربایجان غربی و کردستان به دست پژاک و کومله، حزب منحله دموکرات کردستان در دو شاخه حدک و حدکا (مخفف حزب دموکرات کردستان و حزب دموکرات کردستان ایران) وارد مرحله ماجراجویی و اقدامات تروریستی در داخل ایران شدند. شاید مشکلات مالی، پروژه منطقه‌ای آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان در کنار طراحی رقابت مسعود بارزانی برای کنار زدن کردهای ترکیه(پ‌ک‌ک) و به رهبری اوجالان از کوه‌های قندیل را بتوان عامل رویکرد جدید و اقدامات تروریستی این حزب منحله عنوان کرد.

۲۰ سال امنیت پایدار
شرایط و اقدامات دو سال اخیر حزب دموکرات کردستان را باید با اقدامات و شرایط سال ۷۵ قیاس کرد که این حزب پس از پایان جنگ تحمیلی، اوضاع بی‌ثبات، ناآرامی را در سه استان کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی ایجاد کرده بود. این وضعیت در آن سال به قدری تحمل‌ناپذیر بود که تأمین امنیت‌ و آرامش مردم مناطق کردی در حاشیه مرز در دستور کار سپاه و دستگاه‌های مسئول قرار گرفت. سردار شهید احمد کاظمی این مسئولیت را برعهده گرفت و در اولین گام با ساماندهی جدید پایگاه‌‌ها و پاسگاه‌های مرزی و درون‌استانی، فعالیت این حزب تروریستی را به حداقل ممکن رساند و آنها ابتدا در کوه‌های قندیل مستقر شدند سپس با اجرای اقدامات مناسب نظامی، نیروهای حزب دموکرات به پشت کوه‌های قندیل منتقل شدند و در قلعه معروف به دموکرات مستقر شدند. این قلعه را ارتش شوروی برای نیروهای صدام ساخته بود تا یگان‌های نظامی به استعداد یک لشکر را پذیرا باشد و در پیرامون آن، پایگاه‌های آموزشی و حتی شهرک استقرار خانواده نظامیان هم در نظر گرفته شده بود. حزب دموکرات با خروج ارتش صدام از این مناطق، در قلعه دموکرات استقرار یافته و به اقدامات تروریستی مبادرت می‌کردند. عملیات بزرگ سردار شهید احمد کاظمی با اعزام واحدهای بزرگ نظامی و به محاصره درآوردن قلعه دموکرات که ۴۸ ساعت به طول انجامید اجرا شد و با آتش‌بازی بسیار شدید بر روی این منطقه، سران حزب دموکرات پس از ناامید شدن از دریافت هرگونه کمک خارجی، تسلیم خواسته‌های بازدارنده سردار کاظمی شدند. رابط شهید کاظمی در مذاکره با این حزب، فؤاد معصوم رئیس‌جمهور فعلی عراق بود که تعهدنامه کتبی از آنها دریافت کرد که به اقدامات تروریستی خود پایان دهند و وارد مرحله سیاسی شوند. نکته آموزنده این عملیات بازدارنده و مقتدرانه، به جز بازدارندگی و ثبات امنیتی در استان‌های کردی، واکنش مسعود بارزانی در مسیر بازگشت نیروهای شهید کاظمی بود که با شش تیپ بر بلندی‌های یک دره در داخل عراق، قصد حمله به نیروهای شهید کاظمی داشتند. بیان این نکته برای امروز و بازخوانی رفتار برخی مقامات کرد در اقلیم کردستان عراق، مفید و تأمل‌برانگیز است. با اینکه دو حزب بارزانی و طالبانی همواره در سال‌های مبارزه با صدام از حمایت‌های مشفقانه ایران بهره‌مند بودند، اما بلافاصله پس از تعیین منطقه پرواز ممنوع در شمال عراق به دست آمریکایی‌ها در جنگ صدام با کویت، بارزانی‌ها رفتاری غیر عادی از خود نشان داده و این احزاب تروریست را علیه ایران مورد حمایت قرار دادند که شاید بخشی از تفاهمات آنها در واشنگتن برای تعیین منطقه پرواز ممنوع و تشکیل حکومت در اقلیم کردستان بود. تعهدات حزب دموکرات بیش از دو دهه، شرایط امنیت پایدار را تضمین کرده بود تا اینکه از دو سال پیش به این سو، رویکرد و رفتار حزب دموکرات در داخل ایران تغییر کرد. بدیهی است که باید دلیل این تغییر رویکرد با شاخصه‌ها و معادلات و وضعیت امنیتی و زمانی دو سال پیش مورد توجه قرار گیرند. شاخصه‌هایی، مانند ارتباط ویژه خاندان بارزانی با صهیونیست‌ها، وضعیت پروژه تروریستی داعش که آمریکا برای نابودی منطقه طراحی کرده بود و با تأسیس حشدالشعبی دچار شوک و شکست‌های محاسبه نشده گردیده بود و برنامه‌ها و مواضع آشکار ضد ایرانی آمریکا و آل‌سعود و شکست پروژه تروریستی غربی در سوریه که با یک شراکت روشن روسی، ایرانی، سوری و مقاومت در حال نابودی تروریست‌ها بود. در واقع ماهیت رفتاری رویکردهای شرارت‌گونه، چه در مرزهای جنوب شرقی و چه در مرزهای غربی، از ماهیت موازنه‌سازی و مشغول‌سازی در برابر ایران تبعیت می‌کرد.

انشعاب حزب دموکرات
از سال ۲۰۰۶، یک شکاف و انشعاب در درون حزب دموکرات کردستان ایران (حدکا) شکل گرفت که مصطفی هجری رهبر این گروه متهم به خودمحوری و دیکتاتوری درون‌حزبی بود و جناح خالد عزیزی به نام حدک در آن شکل گرفت. با اینکه هر دو جناح از مقامات اربیل و خاندان بارزانی تأثیر می‌پذیرند، ولی جناح خالد عزیزی، با اتحاد میهنی نیز ارتباطاتی دارد. نکته مهم این است که جناح خالد عزیزی (حدک) که مبارزه مسلحانه را در ظاهر کنار گذاشته، تیم‌های عملیاتی خود را به داخل ایران گسیل می‌دارد و به تازگی نیز برای تقویت شاخه عملیاتی خود از نیروهای ریزش کرده پژاک که در وضع نامناسبی به سر می‌برند، استفاده کرده و آنها را جذب می‌کند. ریزان جاوید و تعداد دیگری از افراد پژاک از این جمله هستند. هر دو جناح حزب دموکرات در درون قلعه دموکرات که در شرق اربیل واقع است، حضور دارند و در یک منازعه و مشاجره مستمر و رقابت جدی قرار دارند، که در فرازهای بعدی به آن خواهیم پرداخت.
با سفر مسعود بارزانی به عربستان و آمریکا و فعال‌تر شدن آمریکایی‌ها در اقلیم کردستان عراق (به دلیل شکست و پایان سلطه داعش) و دستور کار آمریکا و سعودی بر این قرار گرفت که تمامی ظرفیت‌های تروریستی علیه ایران در اقلیم به کار گرفته شده و دو جناح حزب دموکرات نیز وحدت را دنبال کنند که این مأموریت به مسعود بارزانی سپرده شده است. انگیزه و دلایل دیگری که تغییر رویکرد حزب دموکرات و نقض تعهد ۲۲ ساله را توجیه می‌کند، به جز پروژه آمریکا و سعودی و طراحی صهیونیستی، به توهم آنها از رخدادهای داخلی در ایران از یک سو و شرایط مالی ناگوار از سوی دیگر مرتبط است. با اینکه مسعود بارزانی از بودجه اقلیم کردستان عراق، یک بودجه مستقل سالیانه برای احزاب تروریستی کرد ایرانی در نظر گرفته و طی سال‌های گذشته به اجرا گذاشته، این منابع مالی طی یک سال اخیر دچار تزلزل شده و بارزانی امکان بودجه‌دهی کافی ندارد؛ لذا برای تأمین مالی این تروریست‌ها و عقب راندن نیروهای پ‌ک‌ک از کوه‌های قندیل، جناح حدک (خالد عزیزی) هم همانند جناح مصطفی هجری که از پیش اقدام کرده، حضور نظامی در قندیل و اعزام تیم‌های تروریستی به داخل ایران را فعال کرده است؛ لذا طی یک سال اخیر بر شدت عملیات‌های تروریستی این حزب افزوده شده و به موازات فعال‌تر شدن تروریست‌های کومله، بر تعداد هسته‌های خفته و اجرای عملیات‌های تروریستی افزوده‌اند. گزارش‌های وزارت اطلاعات مبنی بر تعداد زیاد اعزام تیم‌های تروریستی و دستگیری و سرکوب آنها در کنار دیگر اقدامات قرارگاه حمزه‌ سیدالشهداء سپاه، گواه این وضعیت جدید است.

انتقام سپاه از تروریست‌ها
ترور پسر امام جمعه مریوان و دو نفر از همراهان وی، شهادت ۱۱ بسیجی روستای دری در پایگاه مرزی، کشتن دختر ۱۳ ساله کرد(سمیرا حسین‌پناهی)  به دست امجد حسین‌پناهی به دلیل   حمایت پدرش از نظام صورت گرفته، بخشی از جنایات رامین ‌حسین‌پناهی، زانیار مرادی و لقمان مرادی از تروریست‌های کومله است که در ۱۶ شهریور پس از یک سال دستگیری و صدور حکم، اعدام شدند. نیروهای تروریستی پژاک نیز با اخاذی از روستاییان، کارگاه‌ها و مرغ‌داری‌ها و ساکنان نقاط مرزی، شرایط ناامن و تحمل‌ناپذیری را بر این روستاها حاکم کرده و در کنار تیم‌های عملیاتی حزب دموکرات که بیشتر آنان دستگیر، متواری، یا کشته شده‌اند،‌ گوشه‌ای از کارنامه این گروه تروریستی است. 
در پاسخ به این شرایط تروریستی و ناامنی، ‌براساس یک اشراف اطلاعاتی کامل فنی و شبکه منابع، ‌نیروی هوافضای سپاه با 7 فروند موشک فاتح Bـ 110 رأس ساعت 10 صبح شنبه 17 شهریور از فاصله 220 کیلومتری، قلعه دموکرات را هدف قرار داد و نشست سران حزب دموکرات در کنگره جدید خود را با سیلی محکم روبه‌رو کرد. این اقدام اولیه سپاه پس از تذکر مکرر به مقامات اقلیم کردی و عراقی مبنی بر ضرورت کنترل مرزهای مشترک با ایران و اجرای تعهدات حزب دموکرات و قرار نگرفتن در پروژه‌های آمریکایی‌ـ ‌صهیونیستی و سعودی در ناامن کردن مناطق مرزی، ‌انجام گرفت. چهار موشک به قلعه،‌ دو موشک به مرکز آموزش آنها در 500 متری قلعه و یک موشک در نقطه‌ای دیگر که  نوعی پیام‌رسانی را در بر داشت، در نزدیکی یک پادگان آمریکایی که تربیت نیروهای ویژه تروریستی را عهد‌ه‌‌دار بود،‌ اصابت کرد. براساس گزارش‌های موجود، 15 نفر از افراد کادر مرکزی حزب دموکرات و احتمالاً‌ دبیر کل کومله کشته و حدود 40 نفر از کادر و نیروهای آنها زخمی شدند. نکته جالب اینکه، مصطفی هجری و چند نفر دیگر از مسئولان این حزب نیم ساعت پیش از اصابت موشک، قلعه را ترک کرده و بلافاصله برای چند روز در نقطه‌ای نامعلوم پنهان شدند. اگر این موضوع را در کنار تیم‌های عملیاتی اعزامی و تروریست مصطفی هجری که عمدتاً سرکوب یا دستگیر شده و به تازگی‌ یک تیم دیگر آنها در اشنویه ناپدید شده و ارتباط تلفن ثریا را از دست داده‌اند، قرار دهیم، ‌مصطفی هجری باید به مقامات درون‌جناحی خود و جناح خالد عزیزی به شبهات موجود پاسخ دهد، به ویژه آنکه فساد مالی و اخلاقی و سوءاستفاده از خانم‌های جوان و جذب شده جدید را باید به ماجراجویی‌های رهبران این حزب افزود. ترورهای درون‌حزبی مانند امیر ستوده از حدک، سه ترور از کادر حدکا(جناح هجری)، ترور قادر قادری از حدک در سلیمانیه و انفجار ماشین فرمانده نظامی حدکا، ‌فرار جمال کریم‌پور که قصد ورود به ایران با یک تیم ویژه داشت به فرانسه پس از دیدن ضربه موشکی به قلعه دموکرات، نشان‌ می‌دهد که بدگمانی نیروهای حدک به اینکه لو رفتن تیم‌های تروریستی و عملیاتی آنها با مصطفی هجری مرتبط است، چندان بی‌ربط نیز نیست.

تروریست‌ مسلح یا فعال سیاسی!
دو نکته مهم این است که شاخه‌های عملیاتی پژاک، کومله و هر دو جناح حزب دموکرات در ارتباط و پیوند با یکدیگر هستند و دیگر اینکه،‌ حزب کومله در بیانیه مورخ شنبه 24 ژوئن 2017 برابر با دوم مرداد 1396 اذعان کرده است که رامین حسین‌پناهی یک تروریست مسلح بوده که با یک تیم ترور چهار نفره در سنندج هدف قرار می‌گیرند و رامین حسین‌پناهی دستگیر و بقیه کشته می‌شوند. زانیار و لقمان مرادی نیز که به دست یک افسر اطلاعاتی انگلیسی در اقلیم کردستان با وعده زندگی در اروپا در مریوان دست به ترور پسر امام جمعه شهر زدند،‌ سال گذشته دستگیر شدند و این دو نیز از اعضای تروریست‌های کومله می‌باشند. این افراد همان‌هایی‌ هستند که بی‌بی‌سی و برخی روزنامه‌ها و چهره‌های داخلی یا شبکه‌های مجازی، ‌آنها را فعال سیاسی! معرفی می‌کنند.
واکنش‌های صورت گرفته از سوی مقامات اقلیم کردی که در سایت کردستان 24 و زیر نظر مسرور بارزانی متمکن شده‌اند، ‌تأمل‌برانگیز است. نکته جالب اینکه بلافاصله پس از سیلی موشکی سپاه به قلعه دموکرات‌ها، ‌ژنرال ژوزف اندرسون فرمانده آمریکایی در اقلیم با مسرور بارزانی دیدار کرده و یک هیئت نظامی را به محل اصابت موشک‌ها اعزام و درباره آن اظهارنظر کرده‌اند. این هیئت اعلام کرده موشک‌های ایرانی از منطقه اتحادیه میهنی شلیک شده‌ و پهپادهای ایرانی نیز از منطقه کرکوک هدایت شده‌‌اند! این موضع نظامیان آمریکایی حاکی از هدف‌گذاری‌ جدید آنها در اقلیم کردی و... است. در مواضع مقامات کردی، ‌حمله موشکی به قلعه کوی سنجق محکوم و اغلب اعلام کرده‌اند راه‌حل نظامی برای حل مشکل کردهای شرق(کردهای ایران) مؤثر نیست و حتی اتحادیه میهنی در بیانیه خود اعلام کرده که موجب افزایش حماسه خواهد شد. فؤاد معصوم که خودش 22 سال پیش در جریان تعهدات حزب دموکرات بوده،‌ این اقدام را نقض حاکمیت عراق دانسته و مسعود بارزانی خواستار راه‌حل صلح‌آمیز شده و کوسرت‌ رسول با کشته و زخمی‌های آنان همدردی کرده و گلوله‌باران و زندانی و اعدام را مانع خواسته‌های بر حق! مردم نمی‌داند. هیرو ابراهیم همسر جلال طالبانی از مبارزات مردم کردهای شرق (ایران) حمایت و آسو حسن‌زاده معاون دبیرکل حدک، ‌در مصاحبه اعلام کرده که اقلیم کردستان مسئولیت پاسخگویی دارد. مصطفی هجری در پاسخ به موضع فرمانده سپاه اعلام کرده؛ مرحله‌ای جدید از مبارزه علیه ایران را آغاز می‌کند. 

حاشیه‌سازی‌های دشمنان
اما به دلیل ارتباط با ثبات منطقه‌ای، ‌موضوع حمله موشکی سپاه باید در سطح وسیع‌تری مورد بررسی و توجه قرار گیرد و هدف سپاه، هشدار به آمریکا بود. بنگاه خبر پراکنی بی‌بی‌سی پس از هشت ساعت سرگردانی، خبر حمله موشکی به تروریست‌های حزب دموکرات را به حاشیه برده و بر روی رامین حسین‌‌پناهی به عنوان فعال سیاسی و حقوق بشری تکیه کرد و به آن پرداخت. جروزالم‌پست از جراید رژیم صهیونیستی، این حمله موشکی را پیام به واشنگتن، ریاض و تل‌آویو ارزیابی کرد. برخی طرف‌های داخل اقلیم کردی نیز تلاش کردند تا بر حضور خانواده‌ها و زنان و کودکان در منطقه کوی سنجق و قلعه دموکرات متمرکز شوند و آن را با چالش روبه‌رو کنند. با این حال تمامی تصاویر و نماهنگ‌های منتشر شده از محل‌های اصابت موشکی سپاه حکایت دارد که هیچ‌گونه تلفات و زخمی از شهروندان عادی وجود ندارد و موشک‌های نقطه‌زن و دقیق با لحاظ کردن تمامی ابعاد و جزئیات و دقت عملیاتی و اشراف کامل اطلاعاتی به اجرا درآمده و هیچ فرصتی را به سوءاستفاده و پنهان کردن تروریست‌ها در پشت سر شهروندان عادی نخواهد داد. 
برخی مقامات اقلیمی کردی اعلام کرده‌اند که به دلیل اینکه عده زیادی از اعضای حزب دموکرات به عنوان پناهنده در عراق بوده و تحت نظر سازمان ملل هستند، امکان بازگرداندن آنها وجود ندارد، یا اینکه خاک اقلیم کردستان نباید محل تسویه حساب با گروه‌های موجود قرار گیرد. موضوع کاملاً‌ روشن است که اولاً‌، مواضع رسمی و اقدامات این تروریست‌ها در داخل ایران برای ناامنی و ترور و تخریب کاملاً‌ روشن است و تیم دستگیر شده تروریست‌ها برای انفجار در مراسم روز قدس،‌ تدارک و به داخل ایران اعزام شده‌اند. 
حال اگر این تروریست‌ها زیر نظر اقلیم یا سازمان ملل دست به ترور و ناامنی در ایران می‌زنند،‌ آن‌هاپیش از تروریست‌ها باید پاسخگو باشند. ثانیاً‌ اینکه چگونه است که بمباران‌های روزانه ارتش ترکیه و حضور و اشغال مناطقی از خاک عراق و اقلیم کردستان چرا از نگاه نیچروان بارزانی و مسعود بارزانی،‌ مورد اعتراض قرار نمی‌گیرد و آن را تسویه حساب با گروه پ‌‌ک‌ک قلمداد نمی‌کنند. البته روشن است که خاندان بارزانی از اینکه بتوانند با کنار زدن اوجالان یا مسلط شدن بر تروریست‌های حزب دموکرات و کومله و پژاک، رهبری کاریزماتیک برای خود در کردستان‌های منطقه ایجاد کنند، در نوعی بده‌بستان با اردوغان هستند. ثالثاً اینکه تروریست‌های حزب دموکرات براساس تعهد سال 1375، بنا به کدام پروژه و سیاست و رشوه‌های مالی سعودی صورت گرفت که حاضر به نقض آن شده‌‌اند؟ در دیدارهای مقامات اقلیم با نظامیان آمریکایی کدام هماهنگی ضد امنیت ملی ایران صورت گرفته و چرا در پنج کیلومتری قلعه دموکرات آمریکایی‌ها، آموزش تروریست‌های ویژه را برعهده گرفته‌اند؟ توجیه مضحک پناهندگی تروریست‌هایی که حتی به مردم کرد و خانواده‌های خود و رهبران دینی کرد رحم نمی‌کنند، ‌سؤال‌برانگیز است و مانند پناهنده شدن داعش‌های فراری از مقابل حشدالشعبی به مناطق اقلیم کردی و دقیقاً اربیل است! که هنوز از سوی اربیل هیچ توضیحی درباره آنها داده نشده است.
پیام حمله موشکی سپاه
پاسخ موشکی سپاه یک سیلی اولیه و مقدماتی است و با لحاظ کردن رخدادهای راهبردی در سطح منطقه که پیام آن را، کسانی که باید، دریافت کرده‌اند. فتنه بصره، فعال‌تر شدن آمریکایی‌ها در اقلیم و به ویژه اربیل برای اقدامات ضد امنیتی در عراق و علیه ایران در یک کمیته مشترک با سعودی و رژیم صهیونیستی و مداخله‌گری آشکار در مسیر انتخابات پارلمانی و تشکیل کابینه عراق و ماجراجویی‌های متعدد در تنف، ‌شرق فرات و به ویژه ادلب سوریه و برعهده گرفتن فرماندهی مستقیم جنگ در یمن و چنگ و دندان نشان دادن‌های ترامپ و کاخ سفید به ایران،‌ از جمله زوایایی است که موشک‌های هفت‌گانه ایران با خود در قلعه دموکرات کوی سنجق با خود همراه داشت. اقدام موشکی سپاه اقدامی راهبردی با ماهیت بازدارندگی و با پیام‌های متعدد بود. مقامات اقلیم و کسانی که صلح و ثبات و آرامش را در عمق باورهای‌شان پذیرفته‌اند، باید به هشدارهای مربوط به ادامه اقدامات تروریستی و تحویل تروریست‌ها با جدیت نگاه کنند و برای ایجاد یک رویه با ثبات از همسایگی نیازمند تفاهمات جدید هستیم. بودجه‌دهی به تروریست‌ها، بورسیه دادن به جوانان کرد ایرانی و به کارگیری آنان در پروژه‌های مشکوک و تروریستی منطقه‌ای و استکباری،‌ تشویق تروریست‌ها به عهدشکنی و ناامن‌سازی مناطق مرزی ایران و بسیاری امور دیگر باید در تفاهمات جدید مورد توجه قرار گیرند. آنچه از سوی جمهوری اسلامی دنبال شده و حتی در 22 سال گذشته در قبال حزب دموکرات کردستان و گاه با اغماض اعمال شده گواه رویکرد ثبات‌ساز ایران است و مسئولیت‌ناپذیری تمامی طرف‌ها، به معنای مجوز و مشروعیت اقدامات دفاعی از امنیت ملی و منطقه‌ای‌ ایران خواهد بود.


بررسی ابزارها و الزامات امر به معروف و نهی از منکر در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سیدمحمد آقامیری
 سیدحسین خاتمی‌خوانساری/ با توجه به هجمه‌های متنوع دشمن با روش‌های مختلف، احساس می‌شود جامعه دینی ما به توجه بیشتری به امر به معروف و نهی از منکر نیاز دارد؛ نگاهی جدید برای پاسخگویی به نیازهای جامعه و نگاهی جامع که شامل بالا‌دستی‌ها هم بشود. حال از کجا باید شروع کرد؟ به چه صورت باید حرکت کرد؟
در دیدار با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد آقامیری از مسئولان فرهنگی کشورمان در گفت‌وگویی به پرسش‌های فوق پاسخ خواهیم داد. 

* جناب آقای آقامیری وضعیت امر به معروف در جامعه ما چگونه است؟
به نظر بنده امر به معروف در جامعه ما کمی شتابزده است و این شتابزدگی گاهی ما را به همان منکری می‌برد که می‌خواهیم از آن دور شویم. در جامعه‌ای که عقل، محور است، مجال عملیات شتاب‌زده نیست. گاهی اوقات عملیات شتاب‌زده خوب است و لازم، گاهی اوقات هم نه. به این معنا که عجله کردن و غیر اصولی عمل کردن صحیح نیست. به ویژه در زمانی که مسئولان کشور دغدغه عقلانیت جامعه را ندارند؛ یعنی هویت معقول و منطقی برای جامعه تعریف نمی‌کنند. در این وضعیت جامعه به سمتی می‌رود که خودش تشخیص می‌دهد و عمل می‌کند، حال اگر شتابزدگی هم به آن اضافه شود، بحران ایجاد می‌شود. 

* عقلایی کردن جامعه از سوی مسئولان یعنی چه؟
کار مسئولان جهت‌دهی و فرهنگ‌سازی است. اکنون امر به معروف معنای پنجاه سال پیش را ندارد. پنجاه سال پیش امر به معروف در اینکه آقا یا خانم چرا مثلاً نماز را درست نمی‌خوانی و غیره خلاصه می‌شد، ولی الآن امر به معروف به فرهنگ‌سازی کشور هم مربوط می‌شود، گاهی اوقات این تذکرات پلیسی در کشور جواب نمی‌دهد، چون عقبه فرهنگی آن درست نشده است. شما یک وقتی می‌آمدی فلانی را نصیحت می‌کردی، این رو در رو بود، به من می‌گفتی و تمام می‌شد و از یک وضعیت جغرافیایی محدود و دوطرفه تجاوز نمی‌کرد، اما الآن اگر مثلاً در صفحات مجازی بنویسند جنابِ فلانی(مثلاً می‌خواهی امر به معروف کنی) شما چرا آن روز فلان کار حرام را انجام دادی؟ (کاری که کسی از آن خبر ندارد) این نهی از منکر نیست، بردن آبرو است؛ آشکارا می‌گویی همه حساس می‌شوند، ایجاد ظن و گمان‌هایی فراتر از انتظار می‌کند. به ویژه در مسئولان که اطلاعاتی از هم دارند؛ این با تقوای الهی منافات دارد و این کار می‌شود اشاعه فحشا، نه امر به معروف و بازتاب آن در جامعه یک بازتاب منفی است، ظاهرش نهی از منکر است، ولی تحققش، تحقق منکر است. بنابراین باید نگاه ما به نهی از منکر یک نگاه جدیدتر باشد؛ یعنی برویم به سمت تعالیم دین و دستورهای دین، نه سلیقه و امیال خودمان. 

* می‌شود یک مثال کوچک بزنید که چه عملی الآن نقش نهی از منکر را دارد، ولی تحققش منکر است و وظیفه حکومت در این وضعیت چیست؟
بله، الآن ما می‌خواهیم ضد اختلاس صحبت کنیم، چه وقتی اسم او را اعلام کنیم؟ قبل از اعلام حکم قاضی؟ اگر قبل از حکم در روزنامه‌ات درج کنی و هیچ مقام قضایی جلوی شما را نگیرد، این خودش تحقق منکر در جامعه است، پس ما برای جلوگیری از این کارها باید یک نظام بازدارنده دینی و قانونی داشته باشیم. آن نظام بازدارنده، هم اخلاق و هم قانونِ مطبوعات است، این یعنی فرهنگ‌سازی و قانون‌سازی حکومت. یعنی این نظم باید توسط حکومت صورت بگیرد که اگر می‌خواهیم امر به معروف و نهی از منکر کنیم در چه محدوده‌ای وارد شویم و در چه محدوده‌ای وارد نشویم؟ 
قبلاً جامعه ما به این گستردگی نبود، پس در این گستردگی باید کارمان را بیشتر کنیم، حالا می‌خواهیم برویم به سمت تعالیم اسلامی؛ اینکه دین چه گفته؟ ائمه اطهار(ع) چگونه امر به معروف را عملیاتی می‌کردند؟ 
اول: تشخیص حق و باطل؛ امام حسن‌مجتبی(ع) می‌فرمایند: بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه با چشم خود ببینی حقّ است و آنچه شنیدی یا آن که برایت نقل کنند، بسیار باطل باشد.1 حالا نگاه کنید در جامعه چه می‌گذرد؟
دوم: در طلب دنیا نبودن؛ امام حسین(ع) به برادرش محمدحنفیه فرمودند: اصل خروجم به خاطر دنیا نیست، می‌خواهم امت جدم اصلاح شود، من مصلحم «انّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَلا بَطِراً وَلا مُفْسِداً وَلا ظالِماً وَاِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فِی اُمَّه جَدِّی»2
نگاه کنید آن روز امام حسین(ع) امر به معروف و نهی از منکر کردند و فرمود: «وَيْحَكُمْ يا شِيعَه آلِ اَبى سُفْيانَ، اگر دين نداريد آزادمرد باشيد»3 ؛ با فدا کردن قطرات خون خودش «وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَحیرَهِ الضَّلالَه»4 به امّت اسلامی فهماند که ظلم بد است، حاضرم خونم بریزد، ولی زیر بار ظلم نروم. 
سوم: ساختن جامعه نمونه؛ امام می‌فرماید: «...أُرِيدُ أَن آمُر بِالمَعرُوفِ وَ أَنهي عَنِ المُنكَرِ وَ أَسيرَ بِسيرَه جَدّي وَ أبي عَلي بنُ اَبي‏طالِب...»5 من امر به معروف و نهی از منکر می‌کنم به سیره پیغمبر(ص) و پدرم علی(ع). در حقیقت جامعه‌ای روی خوش می‌بیند که هم در امور مادی و هم در امور معنوی و اُخروی جامعه محمدی و علوی بشود، پس امام حسین(ع) می‌گوید؛ من می‌خواهم جامعه محمدی و 
علوی بسازم.

* جامعه محمدی و علوی چه جامعه‌ای است؟
آن جامعه‌ای که رسول خدا(ص) می‌خواست بسازد، جامعه‌ای دارای مکارم اخلاق و منش‌های والای انسانی «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ»6 خدا پیغمبر(ص) را آورده به عنوان نماد ساختن جامعه و می‌گوید: اگر می‌خواهید جامعه‌تان جامعه خوبی باشد از ایشان پیروی کنید؛ «وَ لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ اُسْوَهٌ حَسَنَه»7 خب شما اگر دنبال جامعه خدامحور هستی، باید رسول‌الله را اسوه و سرمشق نیکوی خودت قرار بدهی. به نظر بنده امر به معروف و نهی از منکر یعنی ایجاد نگرش‌های خوب در جامعه و تبدیل کردن آن به باور و ساختن آن برای جامعه؛ فرهنگی که موافق با معارف و مفاهیم الهیِ اسلام باشد، مطابق با فرهنگ اهل بیت(ع) باشد. حالا باید ببینیم در این جامعه چقدر موفق بودیم؟ چقدر می‌توانیم ادعا کنیم که جامعه را 
ساختیم؟

* جناب آقای آقامیری الآن حرف جوان‌ها این است که می‌گویند چه کسی باید این کار را انجام بدهد؟
این حرف کاملاً حرف درستی است؛ علما باید انجام دهند، عیسی‌بن‌مریم(ع) فرمود: «وَيْلَكُمْ عُلَمَاءَ السَوْءٍ، الْأَجْرَه تَأْخُذُونَ وَ الْعَمَلَ لا تَصنَعُون...» واى بر شما، اى عالمانِ بدكردار! مُزد می‌گیرید و کار نمی‌کنید. 
ما کم‌کاری می‌کنیم، عالمان دین دارند کم‌کاری می‌کنند با اینکه اجرتش را می‌گیرند، اما عمل را انجام نمی‌دهند در ادامه می‌فرماید: «...يُوشِكُ رَبُّ الْعَمَلِ أَنْ یطلب عَمَلُهُ...»9 نزدیک است كه صاحب كار از شما کارش را بخواهد.
حالا علما به چه طریق اصلاحات انجام دهند؟ امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرمایند عالم اول باید خودش را اصلاح کند تا جامعه اصلاح بشود؛ «مَن نَصَبَ نَفسَهُ للنّاسِ إماماً فليَبدأ بتَعليمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعليمِ غَيرِهِ...»10 هر كه خود را در مقام پيشوایى مردم قرار دهد بايد پيش از تعليم ديگران، به تعليم خود بپردازد و پيش از آنكه به زبانش تربيت كند، با رفتار خود تربيت کند، كسى كه آموزگار و مربّى خود باشد بيشتر سزاوار بزرگداشت است تا آنكه آموزگار ديگران
 است. 
یعنی چه کسی امام و پیشوا می‌شود؟ آن که روی خودش کار کرده و خود را تربیت کرده است. خداوند به حضرت ابراهیم(ع) می‌فرماید: من تو را پیشوا قرار دادم، ابراهیم می‌گوید: فرزندانم چه؟ خداوند می‌فرماید: آنها هم، امّا ستمکاران‌شان نه؛ «إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَاماً، قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتِى، قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِى الظَّلِمِينَ»11 انسان وقتی معصیت می‌کند به خودش ظلم کرده و نمی‌تواند پیشوای مردم شود، امّا اگر همین شخص مثل ائمه(ع) دارای عصمت شد، پیشوای مردم می‌شود؛ حال علمای ربانی چقدر هستند؟ خیلی کم؛ امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرمایند: مردم سه دسته‌اند، دانشمند الهى و آموزنده‌اى بر راه رستگارى‌ و... 12
علمای ربانی عده‌ای هستند که دانش به آنان هجوم‌ آورده؛ دانشی بر مدار بصیرت. امام می‌فرماید: دانشمندان ربانی کسانی هستند که دنبال تعلیم علم می‌روند و دنبال نجات خود و مردم‌ هستند.»

* آیا در جامعه امروز ما عالمان ربانی هستند؟ اگر هستند مردم چطور آنها را بشناسند؟
بله مطمئناً هستند. حضرت عیسی(ع) فرمودند: با کسی که این سه ویژگی را دارد همنشین باش؛ با آنکه دیدنش شما را به یاد خدا اندازد، گفتارش بر دانش شما بیفزاید، کردارش شما را به آخرت تشویق کند.13
روایت دیگری داریم که می‌فرماید: پیش هر کسی ننشینید، پیش کسانی بنشینید که شما را از پنج مرتبه دنی به پنج مرتبه عالی برساند؛ شما را از شک روانه یقین کند، از تکبر به سمت تواضع ببرد، از عداوت به سمت دوستی بکشاند، از ریا به سمت اخلاص بخواند و شما را از دنیادوستی به زهد و دوری از دنیا فرا بخواند. همه اینها را به ما گفتند، چرا؟ برای اینکه بدانیم دنبال چه کسی برویم؟ آیا وقتی آقای فلانی را می‌بینی یاد آخرت
 می‌افتی؟ 

* به نظر می‌رسد که حوزه علمیه هم در زمینه تربیت علمای ربانی یا حرکت برای اصلاح جامعه کم کار کرده است، ‌نظر شما چیست؟ 
بله به نظر من بخشی از این مشکلات به سیاست‌ورزی‌های حوزوی مربوط می‌شود؛ مثلاً در قضیه حجاب، داریم آن اتفاقی که در جامعه افتاده را تحلیل می‌کنیم، چرا نمی‌رویم سراغ دلیل و درمان؟ دائم درد را مطرح می‌کنیم، ما نمی‌گوییم ممکن است جامعه‌ای که دچار درد بی‌حیایی و بی‌عفتی شده تابع حرکت‌های ما بوده، دچار بی‌توجهی‌های ما بوده؛ این را بررسی نمی‌کنیم، صرفاً می‌خواهیم یک چیزی از گردن خودمان باز کنیم، می‌گوییم جامعه گرفتار درد است، چه کسی باید این درد را درمان کند؟
آیا با نشستن و دفتر درست کردن همه چیز درست می‌شود؟ خیر، باید برویم در بطن جامعه، باید با مردم زندگی کنیم. پیغمبر(ص) در جامعه‌ای مبعوث شد که گرفتار تعصب، دخترکشی، زن‌بارگی، لهویات و شهوات بود. ولی آن جامعه را به مدینه فاضله تبدیل کرد؛ چطور جامعه را از لحاظ اخلاقی زیر و رو کرد؟ انقلابِ پیامبر، انقلاب اخلاقی بود، نه سیاسی. پس علمای دینی باید درست عمل کنند که جامعه اصلاح شود. متأسفانه گاهی جامعه خودمان را نگاه می‌کنیم یاد دوران جاهلیت می‌افتیم به شکل‌های دیگر. خب الآن در جامعه ما هستند علمایی که نقش مصلح را ایفا کنند، اما تعدادشان کم است و نیاز جامعه زیاد. 
* آیا این اصلاح یک‌طرفه است؟
خیر، ضمن اینکه ما باید از علما بخواهیم که قدم بگذارند در جهت اصلاح جامعه، باید از مردم هم بخواهیم که به سمت علما بیایند. علما باید کار کنند و مردم هم باید نقش خودشان را ایفا کنند و از این اقدام سر باز نزنند به این بهانه که علما نیستند، ما دسترسی نداریم و غیره؛ اویس قرنی تا شنید که پیامبری هست با این خصوصیات، از شهرش جدا شد آمد پیغمبر را ببیند، دست به دامنش بزند و از او درس بگیرد، سلمان و بسیاری از صحابه این‌طور بودند، خیلی‌ها می‌گشتند و پیدا می‌کردند، مسئله هجرت هم در قرآن یک اصل است که شما هجرت کنید، بروید دنبالش، واقعاً اگر دنبال تغییری؟ اما اول باید در علما این انقلاب رخ بدهد، شما نگاه کنید در جامعه ساکت 1332 تا 1342 که مرحوم آیت‌الله‌لعظمی سیداحمد خوانساری و... در آن بودند، تمام اهرم‌های جامعه به نفع دین خودش را منطبق می‌کند، مگر آقا سیداحمد خوانساری انقلابی بود؟ نبود، ولی تربیت‌شدگان ایشان و امثالهم به انقلابیون سال 57 تبدیل شدند.
ما باید نظام تهذیب و تزکیه آن روز را به فراخور زمان خودش احیا کنیم. امروزه در جامعه یا هادی وجود ندارد، یا هدایت مردم به دست گروهی که صلاحیت هدایت مردم را ندارند، افتاده است. 

* حس نمی‌کنید در هجمه‌هایی که به جامعه ما وارد می‌شود، علما غافلگیر شدند و نمی‌دانند از کجا شروع کنند؟
خب طبیعی است، به دلیل دوری آنها از متن جامعه است، علمایی که می‌توانند کاری انجام دهند و دست‌شان می‌رسد باید به جامعه وصل شوند. ما باید یک پیوندی بین عالمان دین و مردم ایجاد کنیم، یک قرابتی ایجاد کنیم، این ضروری است، اگر از حوزه‌ها و عالمان دینی استفاده نشود، کاربردشان کمتر می‌شود، خودشان احساس افسردگی می‌کنند، مثلاً باید قدردانی کرد از آن عالمی که بلند می‌شود به فلان روستا 
می‌رود. 

* شما قبول دارید که در سازوکار ناخودآگاه حوزه همگی در قم جمع شده‌اند و دیگر شهرها دسترسی کافی به علما ندارند؟ 
بله، اما بیشتر به دلیل نبودن بودجه کافی برای هدایت و پشتیبانی است، متأسفانه از آن منابعی که برای حوزه‌های علمیه پیش‌بینی شده و اتفاقاً منابع کافی‌‌ای هم هست، درست بهره‌ گرفته نمی‌شود، اگر موقوفه‌هایی که برای حوزه‌های علمیه هست را به حوزه بدهند، بعضی از انفال را برای احیای دینی جامعه اختصاص دهند، وضعیت متفاوت می‌شود؛ یعنی حوزه در مأمور کردن روحانیون دستش باز است.
نتیجتاً جامعه بی‌تحرک است و در رأس جامعه علما هستند، اگر رأس جامعه و این قوه عاقله که روحانیون و دانشمندان هستند حرکت کنند، جامعه تحرک پیدا می‌کند؛ «إِنّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّرُوا مَا بِاَنفُسِهِم»14 این تغییر به وسیله علما صورت
 می‌گیرد. 
منابع:
1ـ بحارالانوار، ج 44، ص 330.
2ـ اللهوف، ص120.
3ـ بحارالانوار، ج 45، ص 5.
4ـ زیارت اربعین، مفاتیح‌الجنان.
5ـ اللهوف على قتلى الطفوف، ص 120.
6ـ السنن الکبری، بیهقی، ج 10، ص 323.
7ـ سوره احزاب، آیه 21.
8ـ سوره انفال، آیه 33.
9ـ اصول کافی، ج 2، ص 319.
10ـ نهج‌البلاغه حکمت 73.
11ـ سوره بقره، آیه 124.
12ـ نهج‌البلاغه، خطبه 147.
13ـ میزان‌الحکمه، ج ۱، ص ۴۰۲، ح 2.
14ـ سوره رعد، آیه 11.

گفت‌وگو با محمدرسول ملاحسنی نویسنده «یادت باشد»


 آرش فهیم/ طی سال‌های اخیر، کتاب‌هایی با موضوع زندگی شهدای مدافع حرم منتشر شده که اگرچه مهجور و مظلوم هستند، اما محبوبیت خاصی هم پیدا کرده‌اند. «یادت باشد» یکی از این آثار است که با موضوع شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی‌مرادی منتشر و با استقبال خوبی همراه شده است. ماجرای این کتاب همچنین، مقدمه سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع نمایندگان مجلس خبرگان شد و ایشان فرمودند که باید در تاریخ ثبت شود. به همین مناسبت با نویسنده این کتاب گفت‌وگو کردیم.
محمدرسول ملاحسنی، متولد سال 1366 است و تا مقطع کارشناسی‌ارشد در رشته ادبیات تحصیل کرده است. وی از فعالان فرهنگی استان قزوین است و پیش از کتاب «یادت باشد» کتاب «استاندار بصره» را درباره شهید سیدناصر سیاه‌پوش نوشته بود.
***
‌* نحوه آشنایی شما با شهید سیاهکلی چطور بود و چه شد که تصمیم به نوشتن داستان زندگی این شهید گرفتید؟
همان‌طور که شهید آوینی هم گفته بود، شهادت یک لباس تک‌سایز است که آدم‌ها تا اندازه آن لباس نشوند، به شهادت نمی‌رسند. من از سال‌ها پیش با شهید سیاهکالی آشنایی و رفاقت داشتم؛ همشهری ما بود و او را در برنامه‌های مختلف فرهنگی می‌دیدم؛ او منش و روشی در زندگی‌اش داشت که لباس شهادت برازنده‌اش شد؛ به همین دلیل هم وقتی خبر شهادت حمید سیاهکالی را شنیدم، احساس کردم که اگر زندگی او را به شکلی هنرمندانه و در قالب یک داستان که همه بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند بنویسم، می‌توانیم به مردم و به ویژه جوانان کمک کنیم؛ هم بسیاری از سؤالات درباره مدافعان حرم را جواب بدهیم و هم اینکه کلیدی برای باز کردن قفل‌های زندگی در اختیارشان بگذاریم.

* گویا این کتاب با استقبال فراوانی روبه‌رو شده و حتی یک روز پس از رونمایی، به چاپ دوم هم رسیده، دلیل این اقبال را چه می‌دانید؟
این موفقیت اولاً، به عنایت خود شهید برمی‌گردد و ثانیاً، لطف خود مخاطبان کتاب است. چون تبلیغات و پشتیبانی رسانه‌ای چندانی برای کتاب انجام نشده، اما خود مردم آن را به یکدیگر معرفی کرده‌اند. همچنان‌که در نظرخواهی از خواننده‌ها در سایت کتاب، بیشتر آنها اعلام کرده‌اند که از طریق دوستان و آشنایان خود تشویق شده‌اند تا این کتاب را بخوانند. من فکر می‌کنم نحوه پرداختن ما به زندگی یک شهید مدافع حرم در این کتاب و اینکه سعی کردیم روایتی ساده و در عین حال مستند و به شکل داستانی عاشقانه را روایت کنیم، نقش مؤثری در استقبال مردم داشته است. خدا را شکر کتاب «یادت باشد» ظرف کمتر از شش ماه به چاپ چهاردهم رسیده است.

* بهترین اتفاق برای کتاب «یادت باشد» صحبت‌های رهبر فرزانه انقلاب درباره این کتاب در جلسه با اعضای مجلس خبرگان بود، موقع دیدن این سخنان چه احساسی پیدا کردید؟ 
من ابتدا در جریان بیانات حضرت آقا نبودم، بعداً یکی از دوستان تماس گرفت و خبر داد. می‌توانم به جرئت بگویم خوشحال‌کننده‌ترین خبری بود که در تمام طول عمرم شنیدم. نکته‌ای که برای من خیلی اهمیت داشت این بود که رهبر معظم انقلاب با دقت این کتاب را مطالعه کرده‌اند، وقتی درباره کتاب صحبت می‌کردند مشخص بود که صفحه به صفحه کتاب را خوانده‌اند. حس کردم بیانات معظم‌له درباره «یادت باشد» یک مهر تأیید و خداقوت و چراغ روشن برای ادامه راهم است؛ یک فانوس که بگذارم پیش رویم و اگر خدا توفیق دهد در این راه بهتر قدم و قلم بزنم.

* این کتاب چگونه به دست رهبر معظم انقلاب رسید؟
چند نفر‌ـ شاید هفت، هشت نفر‌ـ در جریان دیدارهای مختلف، این کتاب را تقدیم حضرت آقا کرده بودند، ازجمله همسر شهید سیاهکالی که در جریان یک دیدار، کتاب را تقدیم معظم‌له کردند.

* نوشتن هر کتابی، تجربه متفاوتی است؛ لطفاً از تجربه نگارش کتاب «یادت باشد» بگویید.
با توجه به اینکه حدود دو سال‌و‌نیم مشغول کار بر روی کتاب بودم، گاهی مشکلاتی پیش می‌آمد، اما عنایت خود شهید، گره مشکلات را باز می‌کرد. براساس این تجربه به همه توصیه می‌کنم که بدون چشمداشت برای شهدا کار کنند. به عینه دیدم؛ هر یک قدم که برای شهدا برمی‌داریم، آنها چند صد قدم سمت ما می‌آیند. شهدا جواب می‌دهند؛ کرامت آنها ملموس، بزرگ و وسیع است. به همه دوستان اهل قلم و هنرمند تأکید می‌کنم که حتماً با شهدا ارتباط بگیرند، چون شهدا واقعاً آدم‌هایی خاص و ویژه بودند. همان‌طور که حضرت امام(ره) فرمودند که «شهدا امامزاده‌های عشقند»؛ آنها بارگاه ندارند، اما مستجاب‌الدعوه هستند.
جنس کار برای مدافعان حرم، نسبت به کار درباره شهدای دفاع مقدس سخت‌تر است. چون درباره شهدای دوران دفاع مقدس، خیلی راحت می‌توان داستان‌پردازی یا براساس اطلاعات قدیمی کار کرد، اما مدافعان حرم چون از نظر زمانی به ما نزدیک بودند و تا همین چند روز پیش در کنار ما زندگی می‌کردند، پیچیده‌تر هستند. موضوع شهدای مدافع حرم، این حسن را هم دارد که مخاطب با آنها احساس نزدیکی می‌کند، همچنان‌ که در نظرات برخی از مخاطبان کتاب «یادت باشد» آمده که انگار با شهید زندگی کرده‌اند. این شهدا می‌توانند الگوی سبک زندگی در عصر کنونی باشند.

* ضمن تشکر از شما، برای شرکت در این گفت‌وگو، اگر ناگفته‌ای دارید بفرمایید.‌
من هم از شما ممنونم. فقط اینکه بسیاری از علاقه‌مندان به مطالعه این کتاب می‌پرسند که چگونه می‌توانند کتاب را دریافت کنند، با توجه به اینکه این کتاب در خیلی از فروشگاه‌ها عرضه نشده، ما از طریق خود تارنمای کتاب «یادت باشد» در اینترنت که با جست‌وجوی نام کتاب قابل دسترس است و همچنین صفحات مجازی کتاب در شبکه‌های اجتماعی، امکان خرید اینترنتی و انتقال کتاب را فراهم کرده‌ایم.


جانشین سازمان بسیج مستضعفین در گفت‌وگو با صبح صادق


 علیرضا جلالیان/چند صباحی است که تیم مدیریتی جدیدی با حکم انتصاب فرمانده معظم کل قوا بر سازمان بسیج مستضعفین مدیریت می‌کند. هر چند که سازمان‌های ذیل نیروهای مسلح راهبردهای بلندمدتی دارند، اما ویژگی تأثیر افکار و اندیشه و ابتکارات فرماندهان در مدیریت یکی از ویژگی‌های مهم این سازمان‌ها است و بر این اساس تغییر مدیریت در یک سازمان می‌تواند آن را از روزمرگی و تکرار دور کند و ابتکارات و افکار جدید را در ساختار و سازمان بنا نهد. بر این اساس، با انتصاب سردار غیب‌پرور به ریاست سازمان بسیج و پس از آن با انتصاب سردار محمدحسین سپهر به جانشینی وی یک خط مدیریتی با نگاه جدید و پویا در بسیج دنبال شده که می‌توان اولین ثمره‌های آن را در رزمایش سراسری بسیج که با عنوان رزمایش سراسری عاشورایی سپاه محمد رسول‌الله(ص)2 است، دید. بر این اساس گفت‌وگویی با سردار محمدحسین سپهر در رابطه با ویژگی‌های این رزمایش بلندمدت انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
* سردار! رزمایش سراسری بسیجیان مدتی است که شروع شده و در حال برگزاری است، درباره ویژگی‌های این رزمایش توضیح دهید.
رزمایش سراسری عاشورایی اقتدار بسیج با عنوان سپاه محمد رسول‌الله(ص) که سپاهیان حضرت رسول(2) نامگذاری شد، یادآور اعزام سپاهیان حضرت رسول(۱) در سال 65 است که اعزام سراسری یکصد هزار نفر رزمنده به جبهه‌های دفاع مقدس بود و در تهران با حضور رهبر معظم انقلاب که در آن زمان رئیس‌‌جمهور بودند، برگزار شد. اکنون نیز ما با الهام از همین اعزام یکصد هزار نفری پیش از گردهمایی سراسری بسیجیان که در تهران 100 هزار نفر و در دیگر نقاط کشور به جز تهران در مجموع ششصد هزار نفر می‌شوند، حدود یک هفته بعد از هفته دفاع مقدس این رزمایش را در دو مرحله انجام می‌دهیم. به نمایش گذاشتن اقتدار نظام و پشتیبانی مردمی آن و به نمایش گذاشتن انسجام و یکپارچگی و وحدت جامعه از اهداف این رزمایش است. بخش مهم این رزمایش خدمت‌رسانی به مردم به ویژه در مناطق محروم است که ما هم یکی از اسامی دیگری که برای این رزمایش داریم، رزمایش خدمت است. 
در واقع، رویکرد اصلی این رزمایش تولید اقتدار با محوریت خدمت‌رسانی به مردم است. از سویی تولید امید و نشاط در کشور در این رزمایش هدف‌گذاری شده است. بر این اساس شعار «ما می‌توانیم» و در عمل «ما توانستیم» در این رزمایش تبلور دارد و البته، ناامید کردن دشمنان انقلاب هم در این رزمایش هدف‌گذاری شده است. از سویی، این رزمایش میثاق با امامین انقلاب هم محسوب می‌شود و مجموعه مطالبی که عرض شد در قالب اهداف رزمایش گنجانده شده است.
* به طور حتم این رزمایش یک شعار دارد که باید به شعور تبدیل شود. بر این اساس بفرمایید شعار اصلی این رزمایش چیست؟
شعار این رزمایش «وحدت، ایستادگی و پیشرفت» است و ما شعار بسیج ملت برای خدمت را در این رزمایش برگزیده‌ایم؛ چرا که این رزمایش در دو مرحله برگزار می‌شود، در مرحله اول از نهم تا بیست‌ونهم شهریور به مدت 20 روز دو کار اصلی انجام می‌شود. از دو هزار گردان بیت‌المقدس که داریم هزار گردان در مرحله اول مشارکت می‌کنند، این هزار گردان در شهرستان‌های مختلف کشور با فراخوانی که رده‌های بسیج می‌دهند، به صورت گردانی به اردوگاه‌های قدس شهرستان مراجعه می‌کنند و 24 ساعت در آنجا سازماندهی و تجدید تمرین دارند. آموزش‌هایی که مبتنی بر روند اجرایی دکترین‌های دفاعی بسیج است در گردان‌ها صورت می‌گیرد و این بعد اقتدارآفرینی دفاعی رزمایش است. در وجه دیگر هم عده دیگری از بسیجیان ما با اقدام همزمان در قالب ۷ هزار و ۱۴ گروه سازندگی مشغول خدمت‌رسانی در مناطق محروم و حاشیه شهرها هستند. که این گروه‌ها تا بیست‌ونهم شهریور ماه فعالیت‌های خود را ادامه می‌دهند. البته، کارشان پایان نمی‌پذیرد که آن را توضیح خواهم داد.
* امروز در بسیج چه تعداد گروه جهادی دارید که هفت هزار تای آن در رزمایش حضور دارند؟
حدود 10 هزار گروه ثبت شده جهادی بسیج سازندگی داریم. در این مرحله ۷ هزار و ۱۴ گروه اعلام آمادگی کردند؛ یعنی ما هیچ اجباری برای انجام مأموریت محرومیت‌زدایی و سازندگی برای گروه‌ها انجام نمی‌دهیم. خودشان داوطلبانه به ما اعلام آمادگی می‌کنند و ما تنها در زمینه سازماندهی و تأمین‌های لازم به آنها کمک می‌کنیم تا بتوانند، هم از اعتبارات محرومیت‌زدایی سپاه و بسیج و هم از اعتبارات دولتی در این راستا و نیز کمک خیرین بهره ببرند. البته مأموریت محرومیت‌زدایی و خدمت این گروه‌ها پایان نمی‌پذیرد؛ بلکه با توجه به شروع فصل درس و تحصیل این گروه‌ها تا یک هفته بعد از دفاع مقدس به همراه دیگر اقشار 22گانه بسیج در اجتماعی هفت هزار نفری شرکت می‌کنند و بعد از میثاق دوباره فعالیت خدمت‌رسانی تا پایان سال و سال‌های آینده ادامه خواهد داشت. البته بخشی از گردان‌های بیت‌المقدس هم در این اجتماع شرکت دارند. ان‌شاءالله بعد از این رزمایش دوباره گروه‌های جهادی ما با انرژی و انگیزه‌ای بهتر برای خدمت‌رسانی تا پایان سال، برنامه‌ها و اهداف سازندگی خودشان را عملی و اجرایی می‌کنند.
* خدمات گروه‌های جهادی در قالب این رزمایش چیست؟
یکی از خدماتی که ارائه می‌شود، موضوع بهداشت و درمان است که ما در کل بسیج این آمادگی را داریم که سالیانه سه هزار تیم بهداشتی درمانی که اعضای فعال بسیج جامعه پزشکی آنها را سازمان‌دهی کرده‌اند را به مناطق محروم اعزام کنیم و بدون دریافت هزینه به این مردم خدمت برسانیم. البته، توانایی برپایی چهار بیمارستان صحرایی در سال را هم داریم و به طور میانگین هر زمان از سال به جز برهه رزمایش 800 تیم ما در حال خدمت هستند. از سویی گروه‌های جهادی‌ای هستند که فعالیت‌های عمرانی یا کشاورزی در مناطق محروم انجام می‌دهند، گروه‌هایی هم خدمات فرهنگی دارند. البته، گروه‌هایی هم هستند که از نظر خدمات کامل هستند و همه نوع خدمات لازم در حوزه‌های عمرانی، فرهنگی، کشاورزی، مسائل اجتماعی و بهداشتی را دارند. 
* اگر درباره رزمایش نکات دیگری دارید، بفرمایید.
این رزمایش به همین موضوعات ختم نمی‌شود. برای نمونه ما در بخش بسیج اصناف طرح هر کاسب یک دانش‌آموز محروم را در آستانه سال تحصیلی داریم که 700 هزار دانش‌آموز محروم را 700 هزار کاسب بسیجی حمایت می‌کنند. از سویی، بسیج اصناف ما 700 نمایشگاه عرضه کالا و نوشت‌افزار در کل کشور برگزار می‌کند که حمایت از کالای ایرانی در این حوزه صورت بگیرد. در این رزمایش هم بسیج کارمندان 500 میز خدمت را با به کارگیری 400 هزار نیروی فعال خود در ادارات برپا کرده که اقدام به تکریم ارباب رجوع و تحقق حقوق شهروندی در ادارات می‌کنند.

گزارشی از مراسم وداع و تشییع 135 شهید جنگ تحمیلی در تهران

 احسان امیری / نزدیک به یک سال است که از حماسه حججی می‌گذرد. پیکری بی‌سر که در ماه محرم سال گذشته چهار بار تشییع شد و هر بار باشکوه‌تر از پیش بود. با حججی مدافعان حرم جهانی شدند؛ اما نزدیک به یک سال بعد، سوم محرم در روزی که منتسب به سه ساله امام عشق است، تهران مهمان 135 شهید دفاع مقدس بود و عاشقان شهادت برای وداع با این پیکرها از جای جای تهران خود را به باغ موزه انقلاب و دفاع مقدس تهران رساندند تا دقایقی در کنار تابوت‌های مزین به پرچم جمهوری اسلامی که حامل لاله‌های در خون غلتیده بود، باشند و بگریند و اشک‌های‌شان را به امانت به دیواره‌های این تابوت‌ها بسپارند تا شاهد و شفیعی باشد برای روز محشرشان و صد البته این یک اعلام میثاق است؛ میثاقی با ولایت تا پای جان. 

نو رسیده‌ها در شب رقیه
جالب اینکه در این همه جمعیتی که در باغ موزه برای وداع حضور داشتند، بسیاری از مادران و پدران جوان نورسیده و نونهال خود را هم آورده بودند تا بوسه‌ای بر تابوت لاله‌های در خون رمیده بزند و در شب سه ساله آقا اباعبدالله تصاویر زیبایی را خلق کنند.

قطره‌چکانی
صبح روز سوم محرم هم قرار است پیامی از تهران مخابره شود. پیامی که تابوت شهدای تازه تفحص شده دفاع مقدس حامل آن است. راستی چه سرّی است که این شهدا پیکرشان قطره‌چکانی تفحص می‌شود؟ چه سرّی است که سال گذشته یک محسن حججی  همین حماسه را تکرار کرد؟ سی سال از پذیرش قطعنامه 598 می‌گذرد و پیام شهدای آن دوران به ما این است که دفاع مقدس ادامه دارد و ما حتی با پیکرهای خود پای ولایت ایستاده‌ایم. 

حسن انتخاب
چه حسن انتخابی بوده است برای تشییع این شهدا هم در بعد مکان و هم در بعد زمان. خیابان انقلاب همواره محمل دو موضوع متضاد است؛ از نماز جمعه و راهپیمایی‌های مربوط به انقلاب اسلامی تا اغتشاش و ماجراهایی مثل دختران انقلاب! حضور شهدا در این مسیر در ماه محرم انگار اعلام حضور است از نوع حضور جوان انقلاب. جوانی که روزگاری رشید بوده اما امروز با استخوان هایش اعلام حضور می کند.
روضه‌های مقتل
فضای عزاداری محرم با پیکرهای مطهر یاوران و پیروان واقعی حضرت اباعبدالله(ع) عطرآگین شد و چه زیبا بود همه روضه‌ها و مداحی‌های جمعیت تشییع‌کننده پیکرها بوی روضه‌های مقتل می‌داد و خطابش به شهدا و مادران و پدران شهدا بود و برای همه یادآوری می‌کرد «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» و چه زیبا بود یکی خطاب به مادر شهید حججی می‌گفت، شما صحنه اسارت فرزندت را دیدی، پیکر پاره پاره شده فرزندت را دیدی، لب‌های خشکیده‌اش را دیدی،‌ ولی صحنه شهادتش را ندیدی؛ اما مادری بود که در کربلا لحظه لحظه‌های شهادت فرزندش را کنار قتلگاه می‌دید و فریاد می‌زد: «بنیه...» و باز هم باید گفت: «لا یوم کیومک یا اباعبدالله».