اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور با بیان اینکه مذاکره پس از اعمال تحریم‌ها قابل قبول نیست و ملت ایران به آن تن نخواهد داد، گفت: ما مصمم هستیم به فضل الهی و با همت ملت ایران و با میدان‌داری فعالان اقتصادی و مدیران توانمند دولتی از این شرایط به خوبی عبور کنیم و به آمریکا نشان دهیم با این گونه روش‌ها نمی‌تواند به نتیجه برسد؛ بلکه باید با مردم ایران فقط از طریق منطق و گفت‌وگو سخن بگوید.

گزارش صبح صادق از چند و چون طرحی برای اعلام علنی آرای نمایندگان مجلس

  امین پناهی/ وجود شفافیت در لایه‌های گوناگون یک نظام سیاسی، مانند جمهوری اسلامی ایران، که دوران گذار خود برای توسعه‌یافتگی را طی می‌کند، یکی از اساسی‌ترین و مهم‌ترین ضرورت‌هاست؛ چرا که وجود شفافیت در هر بخش از نظام، یعنی از بین رفتن کامل فساد و تا فساد از بین نرود، پیشرفت به شکل واقعی‌اش صورت نمی‌گیرد.
اما نقطه آغاز این شفاف‌سازی‌ها کجاست و به عبارت بهتر این شفاف‌سازی از کجا باید آغاز شود؟ مجلس شورای اسلامی به منزله قوه قانون‌گذار نظام جمهوری اسلامی موظف است قوانین لازم برای ایجاد شفافیت در دستگاه‌های متفاوت را وضع کرده و موانع آن را برطرف کند؛ از این رو می‌توان گفت بهترین نقطه آغاز این روند از خود مجلس شورای اسلامی است.
در صورتی که عملکرد نمایندگان در قوه مقننه شفاف باشد و ملت بتوانند در مقابل عملکرد نمایندگان مطالبه کنند، می‌تواند راه‌گشای بسیاری از مشکلات حال حاضر کشور باشد؛ چرا که مجلس افزون بر قانون‌گذاری وظیفه خطیر دیگری نیز در ساختار نظام اسلامی دارد و آن، این است که این قوه باید بر عملکرد قوای دیگر در کشور نظارت داشته باشد و در مواقع نیاز افراد را برای پاسخگویی به پرسش‌های نمایندگان ملت فرا بخواند.

مخالفت با فوریت یک طرح
اتفاق عجیبی که در مجلس شورای اسلامی رخ داد، این بود که یک فوریت طرح شفاف‌سازی آرای نمایندگان با 190 امضا تقدیم هیئت‌رئیسه مجلس می‌شود؛ اما زمانی که به رأی گذاشته می‌شود تنها 59 نفر با آن موافقت می‌کنند. داستان خیلی پیچیده‌ای نیست؛ این یعنی حدود 120 نفر از کسانی که یک فوریت این طرح را امضا کرده‌اند، با آن مخالفند.
در واقع برخی حتی شجاعت اعلام مخالفت علنی خود با شفاف‌سازی را هم ندارند. ظاهر امر این است که با ردّ یک فوریت این طرح کلیت آن مورد مخالفت قرار نگرفته؛ بلکه از نظر زمانی یک طرح عادی محسوب می‌شود و به این زودی‌ها نباید انتظار داشت این طرح به رأی‌ گذاشته شود. اما سؤال اینجاست که چرا نمایندگان وجود چنین طرحی را آنقدر برای کشور مهم نمی‌دانند که بخواهند در اسرع وقت به آن رسیدگی کرده و به تصویب برسانند؟ در واقع، با برداشته شدن قید یک فوریت از روی این طرح قرار است مدت‌های مدید در راهروهای مجلس خاک بخورد و عاقبت آن نیز معلوم نیست چه باشد. در وضعیت این‌چنینی اقتصادی شفاف‌سازی هم می‌تواند راه‌گشا باشد و هم امیدآفرین. البته همان‌طور که گفته شد، مجلس نقطه شروع است و پس از آن این روند باید به نهادهای دیگر نیز برسد.
با تصویب این طرح قرار بود دو تبصره به قانون داخلی مجلس اضافه شود که به گفته یکی از نمایندگان اولاً، «در تمامی مواردی که به موجب این قانون رأی‌گیری به عمل می‌آید و مصادیق آن در ماده 121 آیین‌نامه داخلی مجلس مشخص شده، جهت اطلاع مردم، اسامی نمایندگان موافق، مخالف و ممتنع منتشر می‌شود. بر اساس این تبصره، بدین منظور علاوه بر درج اسامی در مشروح مذاکرات، هیئت‌رئیسه موظف است نسبت به ایجاد سامانه الکترونیکی به طوری که قابلیت دسترسی به آن برای آحاد ملت فراهم باشد، اقدام کند.» و ثانیاً، «سفرها و مأموریت‌های نمایندگان در داخل و خارج از کشور، مرخصی‌های نمایندگان اعم از استحقاقی، استعلاجی و بدون حقوق موضوعات دیگری است که در این طرح دوفوریتی لحاظ شده است و از سوی دیگر نحوه مشارکت نمایندگان در رأی‌گیری چه در صحن و چه در کمیسیون را نیز شامل می‌شود.»

کمپین شفافیت آرا
رأی ندادن نمایندگان به یک فوریت این طرح موضوعی نبود که نتوان آن را پیش‌بینی کرد. حاجی‌دلیگانی پیش از به رأی گذاشتن آن در صفحه توئیتر خود نوشته بود: «نباید به تعداد امضای طرح شفافیت نمایندگان دل‌خوش باشیم. چون کسانی بودند که به خود من می‌گفتند طرح را از روی رودربایستی امضا کرده‌اند و با آن موافق نیستند.»
البته چنین حرکاتی در مجلس مسبوق به سابقه است. نمونه آن در جلسه رأی به پاسخ‌های رئيس‌جمهور اتفاق افتاد. پس از پایان سخنان رئیس‌جمهور 22 نفر از نمایندگان مجلس در نامه‌ای از هیئت‌رئیسه درخواست کردند رأی‌گیری علنی و با برگه باشد. حتی زمانی که رئیس مجلس این درخواست را به رأی گذشت، اکثریت نمایندگان یک صدا فریاد چهار چهار به معنای موافقت با این درخواست را اعلام کردند؛ اما نتیجه رأی متفاوت با آن چیزی بود که اعلام شد. در واقع، نمایندگان با دست با شفاف شدن آرای خود موافقت کردند؛ اما مخفیانه به آن رأی منفی دادند و این شد که رأی‌گیری غیر علنی شد.
اما پس از آنکه تنها 59 نفر به یک فوریت این طرح رأی مثبت دادند، امیرآبادی‌فراهانی در توئیتی اعلام کرد که می‌خواهد از اول مهر ماه به صورت داوطلبانه آرای خود را نسبت به طرح‌ها و لوایح در مجلس شورای اسلامی اعلام کند که پس از این توئیت بسیاری از نمایندگان طی پیامکی اعلام موافقت خود را با پیوستن به «کمپینی به نام شفافیت آرا» بیان کردند. جالب اینجاست از زمانی که این کمپین ایجاد شده، بیش از 70 نفر به آن پیوسته‌اند و گفته‌اند زین پس آرای خود را اعلام خواهند کرد. 

پیشینه رأی‌گیری در مجلس
با نگاهی به تاریخچه رأی‌گیری در مجلس شورای اسلامی درمی‌یابیم، از گذشته تاکنون پنج روش رأی‌گیری وجود داشته است؛ رأی‌گیری قیام و قعودی، رأی‌گیری با کلید الکترونیکی، رأی‌گیری علنی با ورقه، رأی‌گیری مخفی با ورقه، رأی‌گیری مخفی با مهره.
پیش از آنکه رأی‌گیری الکترونیکی در مجلس به کار گرفته شود، از روش قیام و قعود استفاده می‌شد. اما پس از راه‌اندازی رأی‌گیری الکترونیکی تصویب شد که تنها زمانی از قیام و قعود برای نظرخواهی استفاده شود که برق مجلس قطع باشد. استفاده از گلدان رأی هم در موارد خاصی و با تصویب نمایندگان حاضر در جلسه صورت می‌گیرد که پس از دریافت رأی باید آرای نمایندگان محرمانه بماند، به طوری که اگر کسی بخواهد اقدام به افشای رأی دیگران کند، محکوم به انفصال از خدمت خواهد شد.

موافقان و مخالفان
طرح شفافیت آرای نمایندگان موافقان و مخالفانی دارد که در این باره حرف‌هایی برای گفتن دارند. عباس پاپی‌زاده، عضو کمیسیون تدوین آیین‌نامه داخلی مجلس می‌گوید: «شفافیت آرای نمایندگان مجلس سبب خواهد شد نمایندگان به دنبال عافیت‌طلبی نباشند که این خود منفعت ملی را به دنبال خواهد داشت.»
مهرداد بائوج‌لاهوتی، عضو کمیسیون تدوین آیین‌نامه داخلی مجلس نیز با تأیید تصویب چنین طرحی گفته است: «همه چیز در کشور باید شفاف شود. اصل وجود حاکمیت برای مردم است. مردم حکومتی تشکیل داده‌ و نمایندگان مجلس را هم انتخاب کرده‌اند و باید نسبت به آرای آنها آگاهی داشته باشند. حتی اینکه بگوییم موردی امنیتی و حساس است به همین دلیل مردم نباید در جریان باشند، اشتباه است. در بسیاری از کشورهای جهان شفافیت آرای نمایندگان عملی شده و هیچ مشکلی هم به وجود نیامده است.»
اما برخی دیگر عقیده دارند، وجود شفافیت سبب می‌شود نمایندگان نتوانند نظرات‌شان را آن‌گونه که می‌خواهند در آرا اعمال کنند. یوسفیان یکی از نمایندگان مجلس گفته است: «در بسیاری از موضوعات رأی نمایندگان اگر محرمانه نباشد، می‌تواند اثرات سوئی داشته باشد.»
وی افزوده است: «در نهایت نتیجه این خواهد شد که نمایندگان مجلس از دادن رأی طفره خواهند رفت و  در صورت مشارکت رأی ممتنع خواهند داد. علاوه بر آن نمایندگان در حوزه‌های انتخابیه خود با مشکلاتی مواجه خواهند شد و باید پاسخگوی مردم باشند.»
محمدحسین فرهنگی، عضو هیئت‌رئيسه مجلس هم این موضوع را دستمایه‌ای برای فشار به مجلس دانسته و گفته است: «هدف مثبتی که تنظیم‌کنندگان طرح شفافیت آرا دارند این است که افکار عمومی در جریان قرار گیرند، اما این فقط افکار عمومی نیستند؛ بلکه تمام دستگاه‌ها در جریان کار مجلس قرار می‌گیرند و این زمینه‌ای برای فشار به مجلس می‌شود. نمونه چنین برخوردی طرح سؤال از رئیس‌جمهور بود که همگان دیدند چه فشارهایی به نمایندگان مجلس وارد شد.»

پاسخ به پرسش
یک سؤال اساسی در اینجا پیش می‌آید و آن، این است که چرا هر دستگاه و نهاد و سازمانی به خود اجازه می‌دهد که چنین فشارهایی را به مجلس وارد کند؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که مجلس در طول سال‌های اخیر آن‌طور که باید نتوانسته به وظایفش عمل کند. جایگاه مجلس افزون بر قانون‌گذاری، نظارت بر دستگاه‌های مختلف در نظام جمهوری اسلامی هم است. اما به دلیل تساهل و تسامحی که در سال‌های اخیر در این قوه روی داده است، جایگاه مجلس از یک قوه مطالبه‌گر برای منافع ملت ایران به نهادی تبدیل شده که برای کسب برخی امتیازات برای حزب، گروه، جریان و حتی حوزه انتخابیه خود مجبور است از وظایف و اختیارات خود چشم بپوشد و همین نکته برخی از مسئولان را گستاخ‌تر می‌کند تا هر مطالبه‌ای که بخواهند از نمایندگان داشته باشند. 
این موضوع تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد و قرار است تا کجا نمایندگان نتوانند در رأی دادن مستقل عمل کنند و حتی نتوانند زمانی که رأیی می‌دهند آن را اعلام کنند؟ به طور حتم روش صحیح زمانی رخ خواهد داد که رویه مجلس در برابر خودش، در برابر ملت و در برابر دستگاه‌های دیگر تغییر کند.


علی مطهری در مطلبی نوشت: «در محرم امسال باید بگوییم «شمر امروز ترامپ است»؛ زیرا او تمام قد در مقابل اسلام ایستاده است و به یک معنا آب را به روی سپاه اسلام بسته است. او امروز به ما می‌گوید اشغال فلسطین را به رسمیت بشناسید و از آرمان آزادی فلسطین دست بردارید تا من روابط مالی و بانکی دنیا با شما را به حال عادی درآورم. می‌گوید از مظلومان یمن حمایت نکنید تا من تحریم‌ها را بردارم؛ مرا در سوریه و عراق و لبنان آزاد بگذارید تا به شما رفاه بدهم؛ اما پاسخ مردم مؤمن ما که آرمان‌های اسلام را دنبال می‌کنند، این است که هیهات منّا الذله؛ ما کجا و تن به خواری دادن کجا؟! ما مقاومت خواهیم کرد و همه سد‌ها را خواهیم شکست و به رفاه هم خواهیم رسید.»
درگیری بر سر یک دیدار 
کشمکش‌ها در آمریکا بر سر دیدارهای «جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا با «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران ادامه دارد. جان کری چند روز پیش گفته بود، در ماه‌های گذشته در چند رویداد بین‌المللی سه تا چهار بار با محمدجواد ظریف دیدار کرده است. این دیدار با واکنش‌های تند در آمریکا رو‌به‌رو شده و از جان کری به دلیل تلاش برای تضعیف سیاست خارجی دولت مستقر آمریکا که جرم محسوب می‌شود، انتقاد شده است. ترامپ در واکنش به این موضوع نوشته است: «جان کری دیدارهایی غیرقانونی با رژیم بسیار متخاصم ایران داشته که این اقدام تنها می‌تواند به معنای تضعیف اقدامات فوق‌العاده ما و زیان‌ رساندن به مردم آمریکا باشد. او به آنها گفته است، صبر کنید تا دولت ترامپ به پایان برسد!»
معنای انتصاب سیف
رئیس‌جمهور در حکمی «ولی‌الله سیف» را به سِمت مشاور رئیس‌جمهور در امور پولی و بانکی منصوب کرد!!! سیف دلار را 3300 تومان تحویل گرفت و 11 هزار تومان تحویل داد! معنای این انتصاب چیست؟ یعنی روحانی از عملکرد سیف راضی است؟! یا شاید جبری در دولت وجود دارد و ساختار پیچیده آن نمی‌تواند مدیران بی‌انگیزه و خسته‌ای را که «اسحاق جهانگیری» معاون اول روحانی از آنها سخن گفته بود، تغییر دهد. جهانگیری خود در این باره گفته بود: «متأسفانه برخی مدیران بی‌انگیزه آویزان کشور شده‌اند که نه تنها خود شجاعت کنار رفتن ندارند؛ بلکه کسی هم شجاعت کنار زدن آنها را ندارد و گویی این مدیران باید تا آخر روی جهیزیه جمهوری اسلامی بمانند.» از این رو اختیارات رئیس‌جمهور در این عرصه زیر سؤال می‌رود.
حکم اقدام علیه امنیت
غلامحسین اسماعیلی، رئیس دادگستری استان تهران گفت: «اسفندیار مشایی به اتهام اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت کشور به پنج سال زندان، به اتهام توهین به مقامات به شش ماه زندان و به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به یک سال زندان محکوم شده است.» وی با بیان اینکه مجموع حکم مشایی شش سال و نیم زندان است، تأکید کرد: «اگر همین حکم تأیید شود، مطابق قانون اشد مجازات، یعنی پنج سال زندان اجرا خواهد شد. به گفته رئيس دادگستری استان تهران، علی‌اکبر جوانفکر هم به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام به چهار سال حبس محکوم شده، اما حکم وی قابل واخواهی است.»
دزدی گزینه‌های روی میز
اختلاف میان مقامات دولت ترامپ با وی درباره راهبرد مقابله با ایران وارد مرحله جدیدی شده است و خبرها نشان می‌دهد، وزیر خزانه‌داری آمریکا مخالف سیاست‌های تحریمی و اقتصادی ترامپ در برابر ایران است. در همین زمینه، روزنامه آمریکایی «واشنگتن‌پست» در گزارشی نوشت: «دزدیدن مدارک از روی میز ترامپ، تنها راهی نیست که دستیارانش با آن تلاش می‌کنند مانع اقدام رئیس‌جمهور در زمینه سیاست خارجی شوند. چندین مقام دولت مدعی هستند، استیون منوچین، وزیر خزانه‌داری راه دیگری برای «مقاومت» در برابر راهبرد فشار حداکثری ترامپ بر ایران پیدا کرده و آن ارائه نکردن سند یا مدرکی است که رئیس‌جمهور چندین هفته پیش درخواست کرده است.»


  محمد فخری/  اینکه در وضعیت خاص اقتصادی قرار داریم، اینکه دشمنان ملت ایران به دنبال کامل کردن حلقه تحریم‌های اقتصادی هستند و قصد دارند فشار بر معیشت مردم ما را به اوج برسانند و زندگی ملت ایران را با مشکل مواجه کنند، موضوعی نیست که امروز و در حال حاضر به توضیح یا اقامه شواهد یا مدارک نیاز داشته باشد. همچنین در این شرایط و در این روزها توضیح و تبیین انتظارات و توقعاتی که از مسئولان به ویژه مسئولان عالی‌رتبه دستگاه اجرایی می‌رود، هم به نگارش یادداشت و ستون و تحلیل نیازی ندارد و مشخص است که صاحب‌منصبان باید در مقابل هجمه همه‌جانبه دشمن به اقتصاد کشور تمام توان خود را برای حل مشکلات و پیدا کردن راه‌حل‌های اقتصادی به کار بندند؛ حال با این تفاسیر فکر کنید فردی در جایگاه معاون اول رئیس‌جمهور، فردی در جایگاه رئیس ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی که امروز، باید هر فرصتی را برای پیش‌برد سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و هدایت افکار عمومی برای همراهی با این سیاست‌ها غنیمت بشمرد، درست برخلاف انتظارات بیاید و بگوید «مشکلات اقتصادی امروز، راه حل سیاسی دارد.»! این صحبت آقای جهانگیری که در نشست رؤسای دانشگاه‌ها، مراکز آموزش عالی، پژوهشگاه‌ها و پارک‌های علم و فناوری بیان شده است، هنگامی بیشتر مایه نگرانی خواهد بود و معنای فرامتنی پیدا خواهد کرد و از آن برداشت‌هایی بیشتر از یک اشتباه کلامی یا سهو در درک موقعیت و... داشت که به فضای سیاسی کشور نگاهی بیندازیم؛ راهکارهای پانزده‌گانه یکی از سران اصلاحات و شخصیت‌های مؤثر در حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم را به یاد بیاوریم که منافع و درخواست‌های حزبی و جناحی خود را در قالب راهکارهایی برای برون‌رفت کشور از مشکلات جا زده بود؛ نامه‌ای را به یاد آوریم که افراد سرشناس اصلاح‌طلب و از افراد مؤثر در فتنه 88، همچون مصطفی تاج‌زاده درباره وضعیت کشور و لزوم توجه به مسائل سیاسی برای حل مشکلات اقتصادی کشور به رشته تحریر درآوردند تا به خیال خود از این وضعیت ویژه‌ ماهی خود را صید کنند! دو فرصت‌طلبی که می‌تواند این شائبه را ایجاد کند که آقای جهانگیری نیز در همان مسیر در حال حرکت است! شائبه‌ای که امیدواریم اشتباه باشد.


نکته: شهید سیدعلیرضا ستاری در روز عاشورای ۸۸ به عنوان امدادگر داوطلب حضور داشته، که به وی خبر می‌دهند تعدادی از نیروهای ویژه سپاه در محاصره فتنه‌گران هستند. هنگامی که وی به سمت آنها می‌رود، مشاهده می‏کند در حالی که برخی از نیروهای ویژه روی زمین افتاده‌اند، تعدادی از اوباش با ریختن بنزین می‌خواهند آنها را زنده زنده در آتش بسوزانند. یکی از بچه‌ها که در آتش می‌سوزد، مدام صدا می‌زند یا حسین، یا حسین...شهیدستاری می‌گوید: «برای انجام مأموریت امداد و نجات دیگر مجالی برای ایستادن و فکر کردن نبود که آیا برای کمک به آنها بروم یا خیر؛ خود را به محل حادثه رساندم؛ به خاطر نحوه پوشش بنده به مناسبت روز عاشورا و ظاهر من، یکی از زنان آشوبگر گفت: «این آقا اطلاعاتی است!» همان جا با میله آهنی روی سرم زدند و جمجمه‌ام از سه جا شکست.بعدها که برای شناسایی به زندان اوین رفتم، مطلع شدم کسانی که مردم را شکنجه می‌کردند از گروهک منافقین بودند که یکی از آنها سال‌ها در تایلند زندگی می‌کرد، سپس از پادگان اشرف به تهران آمده بود.» «سیدعلیرضا ستاری» در روز عاشورای سال 1388 به دست فتنه‌گران مضروب شد و به مقام جانبازی رسید. وی پس از پنج سال دست و پنجه نرم کردن با آثار جراحت خویش، در ۳۱ سالگی به شهادت رسید.
نظر: رفتار داعش‌گونه برخی از فتنه‌گران در ایام عاشورای ۸۸ این واقعیت را روشن کرد که داعش ایران بسیار زودتر از داعش عراق و شام فعالیت ضد انسانی خود را آغاز کرد و اگر قدرت ادامه فعالیت ضد انسانی خود را داشت، شاید وضعیت ما بسیار بدتر از سوریه بود. امروز این سینه‌زنی‌ها و عزاداری‌ها و لباس مشکی ما برای اباعبدالله هنوز هم دشمنانی دارد از تشیع انگلیسی گرفته تا جریان فتنه‌گر داخلی و منافقین که اگر فرصت پیدا کنند، حتی پرچم امام حسین(ع) در درب منازل را هم می‌سوزانند. مراقب باشیم که این جریان هنوز هم در پی فرصت است.

18 میلیون دلار در جیب تاجر ترک
در پی کمیاب شدن پوشک نوزادان نامه‌ای از سوی انجمن صنایع سلولزی و بهداشتی ایران منتشر شده که ابعاد جدیدی از این اختلالات در بازار پوشک را روشن کرده است.
عباس فصیح‌خوشگرد، رئیس هیئت مدیره انجمن صنایع سلولزی در این نامه آورده است: «شرکت پارس حیات ساغلیک ارونلری به مدیرعاملی آقای حسن تحسین اوغور، سرمایه‌گذار خارجی و وابسته به هلدینگ حیات کیمیا در کشور ترکیه است که عملکرد آن با برندهای پوشک مولفیکس، نوار بهداشتی مولپد، دستمال کاغذی پاپیا و تنو سبب بروز نارضایتی در میان تولیدکنندگان داخلی و همچنین مردم عزیز کشورمان شده است.»
شایان ذکر است این شرکت بیش از ۱۸ میلیون دلار ارز دولتی برای واردات خمیر کاغذ دریافت کرده است. 
اقتصاد بی‌صاحب
از سیاست‌گذاری برای شرکت‌های بیمه‌ای تا گمرک و بانک‌ها و کلان اقتصاد کشور، زیر نظر وزیر اقتصاد است و طی ۲۰ روزی که از استیضاح وزیر قبلی گذشته تا کنون رئیس‌جمهور هیچ عزمی به منظور معرفی گزینه جایگزین برای مدیریت اقتصادی کشور معرفی نکرده است. همین تعلل موجب شده اقتصاد کشور بدون فرمانده اداره ‌شود و در چنین وضعیتی انتظار بهبود و رشد خیالی خام است. 
علت نفوذ ایران در منطقه
پایگاه آمریکایی «نشنال‌اینترست» نوشت: «هرچند تحریم‌ها، بخشی از انگیزه ایران برای مذاکره بر سر برجام بودند، اما همه ماجرا نبود. رویکرد فقط فشار، برای سال‌ها امتحان شده بود که در آن تحریم‌های بیشتری هم اعمال شد. واکنش ایران، چرخاندن سانتریفیوژ‌های بیشتر و غنی‌سازی بیشتر بود. این چرخه تنها زمانی متوقف شد که آمریکا نه تنها به مذاکره متمایل شد؛ بلکه درخواست نشدنی غنی‌سازی صفر را هم کنار گذاشت.آنچه تفاوت ایجاد کرد و چرخه افزایش غنی‌سازی در ازای افزایش تحریم‌ها را شکست، تمایل آمریکا به وارد شدن در یک فرایند بده بستان بود.»
نویسنده این یادداشت در پایان با بیان اینکه تهدیدات نظامی احتمالاً در مسئله ایران کارآمد نیستند، از آمریکایی‌ها خواست از جنگ ایران و عراق درس بگیرند.

معامله اروپا با آمریکا بر سر برجام

مذاکرات ایران و تروئیکای اروپایی بر سر برجام و نحوه بقای آن بر اساس منافع کشورمان همچنان ادامه دارد. آنچه مسلم است اینکه سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه همچنان از ارائه یک بسته پیشنهادی معین و قابل قبول که خروجی آن تأمین حقوق جمهوری اسلامی ایران باشد، اجتناب می‌ورزند. حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا اروپایی‌ها توانایی تأمین انجام تعهدات داده شده در برجام نسبت به جمهوری اسلامی ایران را دارند؟ در این زمینه ذکر چند نکته ضروری به نظر می‌رسد: 
نخست اینکه، همگام و همزمان با مذاکراتی که میان جمهوری اسلامی ایران و تروئیکای اروپایی در زمینه حفظ برجام ادامه دارد، مذاکرات تروئیکای اروپایی با ایالات متحده آمریکا و به ویژه مایک پمپئو، وزیر خارجه این کشور نیز ادامه دارد. همچنین رایزنی‌های سفرای آمریکایی در اروپا با شرکت‌های بزرگ، متوسط و حتی کوچک اروپایی بر سر سرمایه‌گذاری نکردن در ایران در حال انجام است.  
نکته دوم اینکه، اساساً اتحادیه اروپا قصد ندارد از همه توان خود در راستای حفظ توافق هسته‌ای با ایران استفاده کند! نباید فراموش کرد هزینه‌های امنیتی اروپا را ایالات متحده آمریکا در ذیل ساختار ناتو تأمین می‌کند. ناتو 26 عضو اروپایی دارد که همه آنها، خود را یک متغیر وابسته امنیتی(در قبال ایالات متحده) قلمداد می‌کنند. برخلاف تبلیغات ضد ناتویی صورت گرفته در دولت ترامپ، دولت جدید آمریکا حتی نسبت به دوران اوباما نیز هزینه و بودجه بیشتری را برای حمایت از اعضای اروپایی ناتو اختصاص داده است. بنابراین، وابستگی امنیتی اروپا به ایالات متحده به صورت خودکار مانع اتخاذ تصمیمی محکم و مستقل از سوی اروپاییان در قبال برجام می‌شود. 
نکته سوم اینکه، مقامات اروپایی کماکان «برجام» را به صورت یک «ابزار معامله» و نه یک «پرونده مستقل حقوقی» شناسایی می‌کنند. باید آن حقیقت را پذیرفت که تروئیکای اروپایی به جای آنکه «برجام» را به مثابه یک متغیر حقوقی مستقل در نظام بین‌الملل مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، آن را ابزاری برای معاملات پنهان و آشکار خود با دولت ترامپ قلمداد می‌کند. اظهارات ترزا می، نخست‌وزیر انگلیس مبنی بر لزوم مذاکره آمریکا و اروپا بر سر برجام نشان‌دهنده همین حقیقت است. در حال حاضر، این نگاه ابزاری و سیاسی به قوت خود باقی است. محکم کردن این توافق و مشخص شدن تعهدات اروپا در آن، قدرت مانور سیاسی اروپا را در قبال برجام تا حدودی از بین می‌برد. چندی پیش ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه اعلام کرد کشورهای اروپایی بسته پیشنهادی خود را احتمالاً تا آبان ماه آماده خواهند کرد! همان‌گونه که مشاهده می‌شود، نوعی تأخیر «تاکتیکی» و «عامدانه» در این زمینه در دستور کار مقامات اروپایی قرار گرفته است.
نکته آخر اینکه، رفتار دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان باید بر محور «افزایش هزینه‌های آمریکا بابت خروج از برجام» تنظیم شود. این تنظیم رفتار باید به گونه‌ای صورت گیرد که مقامات کاخ سفید پیامدهای تصمیم جنجالی و سخیف خود بابت خروج از برجام را مشاهده کنند. دل بستن به «برجام اروپایی» و تصور جایگزینی آن به جای «نسخه فعلی برجام» نمی‌تواند روش مناسبی برای مواجهه با اقدامات ضد ایرانی ایالات متحده آمریکا باشد.

فرهاد مهدوی
روزنامه نگار
در ماه‌های گذشته برخی از جریان‌های سیاسی به صورت حساب شده موضوع کناره‌گیری دولت یا استعفای رئیس‌جمهور را برای عبور از مشکلات مطرح کرده‌اند. جریان‌هایی که این موضوع را دنبال کرده‌اند عبارتند از: «اصلاح‌طلبان افراطی»، «جریان انحرافی» و «ضد انقلابیون». حرکت هر یک از این سه جریان با نیت‌های گوناگون یک نتیجه را برای کشور به دنبال دارد و آن، «ناپایداری سیاسی و امنیتی» در کشور، بی‌اعتنایی به مردم‌سالاری و خلق فرصت حداکثری برای سوء‌استفاده دشمنان است.
برخلاف رویکردهای فوق، جریان‌های انقلابی وفادار به نظام و مردم انقلابی‌ خواهان حل مشکلات در قالب ظرفیت‌های نظام  هستند و این مسیر از ابتدای انقلاب بارها تجربه شده و در شرایطی که کشور نفت را بشکه‌ای 7 دلار در بنادر کشورهای خریدار می‌فروخته است، با درآمد سالیانه 7 میلیارد دلار هم جنگ تحمیلی را مدیریت کرده و هم پیروزی‌های غرورآفرینی را به دست آورده است.
رهبر معظم انقلاب در طول سالیان گذشته و در تعامل با دولت‌های گوناگون همواره تأکید داشته‌اند که اداره امور دولت سخت است و باید دولت را در اجرای فعالیت‌ها یاری کرد.
مردم‌سالاری دینی یکی از مهم‌ترین کلیدواژه‌های رهبر عزیز انقلاب برای حفظ ساختارهای نظام بوده است و سابقه ایشان در حمایت از مردم‌سالاری نشان می‌دهد، همواره با «سه نوع اخلال در مردم‌سالاری دینی» مقابله کرده‌اند؛
۱ـ مقابله با تأخیر مردم‌سالاری: در برهه‌ای از زمان سران قوای مقننه و مجریه به همراه نمایندگان، وزرا، استانداران و فرمانداران به دنبال آن بودند که انتخابات مجلس هشتم در موعد مقرر برگزار نشود! اما رهبر معظم انقلاب در آن وضعیت پیچیده سیاسی بر برگزاری انتخابات در رأس موعد مقرر تأکید کردند و اجازه تأخیر حتی یک روز انتخابات را هم ندادند و در یکی از دیدارها فرمودند: «یک بار بعضی‌ها تلاش کردند که انتخابات مجلس را عقب بیندازند؛ حتّی به ما گفتند اگر می‌شود، دو هفته عقب بیندازید. گفتیم نمی‌شود؛ انتخابات باید در همان روزِ خودش انجام بگیرد؛ یک روز هم نباید عقب بیفتد. نتوانستند، دست‌شان به جایی نرسید. آنها این را تجربه کرده‌اند، می‌دانند انتخابات عقب‌افتادنی نیست؛ لذا دنبال راه‌های دیگرند.»(۱۹/۱۰/۱۳۹۱)
ب‌ـ مقابله با تعجیل در مردم‌سالاری؛ در سالیان گذشته، به دلیل اختلافات سیاسی، اختلاف سلیقه و... برخی از جریان‌های سیاسی در مقابل دولت‌ها صف‌آرایی کرده‌اند و خواهان موضع‌گیری‌های رهبری علیه رؤسای‌جمهور و دولت‌ها بوده‌اند و به عبارتی خواهان پایان زود هنگام دولت‌ها نیز بوده‌اند؛ اما رهبر حکیم انقلاب در قبال این فشارهای سیاسی از هرگونه تعجیل در مردم‌سالاری قدرت‌های جریان‌ساز همواره بر مصلحت رأی مردم احترام گذاشته و رؤسای‌جمهور را برای ادامه کار یاری کرده‌اند؛ در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری 1376 که رقابت بین آقای خاتمی و ناطق‌نوری بود، آقای محمد خاتمی در ششمین دوره ریاست‌جمهوری با رأی حدود 20 میلیون نفر انتخاب شد، برخی از بزرگان خدمت رهبر معظم انقلاب رفتند و گفتند ما از حضور آقای خاتمی در این جایگاه احساس خطر می‌کنیم؛ ما از شما درخواست داریم که رأی مردم را تنفیذ نکنید و ایشان در ملاقاتی خصوصی به آنها گفتند: «من به آنها که برخی از بزرگان نیز بودند، به شیوه‌ای پاسخ دادم که آن بزرگان از آن سخن من رنجیده شدند. من نمی‌توانم رأی مردم را زیر پا بگذارم»، در سال 88 هم که احمدی‌نژاد به ریاست‌جمهوری برگزیده شده بود، بسیاری از افراد دو جریان، ریاست‌جمهوری ایشان را به رسمیت نمی‌شناختند؛ اما رهبری از وی حمایت کردند.
ج‌ـ مقابله با تخریب مردم‌سالاری: با وجود اینکه برخی از جریان‌های سیاسی به دنبال تخریب دولت و مجلس هستند؛ اما رهبر معظم انقلاب همواره بر حفظ و رعایت شئون قوا تأکید داشته‌اند؛ از این رو در بسیاری موارد به مسئولان تذکر داده‌اند تا مردم‌سالاری حفظ شود. چالش دولت دهم با مجلس نهم که هر دو ادعای انقلابی بودن را داشتند، سبب شد روزهای تلخی در روابط آنها رقم بخورد که یکی از آنها یک‌شنبه سیاه (۱۵ بهمن ماه سال ۹۱) بود که رؤسای دولت و مجلس(احمدی‌نژاد و لاریجانی) به هم بی‌احترامی کردند و هفته بعد آقای لاریجانی در راه‌پیمایی 22 بهمن مورد هتک حرمت جریان معدودی قرار گرفت. رهبر معظم انقلاب ضمن مخالفت با این روندها درباره این حوادث فرمودند: «...خب، رئیس یک قوه به استناد یک اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشده‌ای در دادگاه، دو قوه‌ دیگر را متهم کرد؛ این کار بدی بود، این کار نامناسبی بود؛ آن طرف قضیه هم، اصل این استیضاحی که در مجلس انجام گرفت، غلط بود. این هم که شنیدم در داخل مجلس کسانی حرف‌های نامناسبی بر زبان آوردند، این هم غلط است. همه‌ این قضایا، قضایای نامتناسبی است با نظام جمهوری اسلامی؛ نه آن متهم کردن، نه آن برخورد کردن، نه آن استیضاح. دفاعی هم که رئیس محترم قوه از خودش کرد، آن هم یک قدری زیاده‌روی بود؛ لزومی نداشت.»
سیره رهبری در برخورد با دولت‌ها نشان می‌دهد، ایشان ضمن انتقاد جدی به برخی روندهای نادرست، کم‌کاری‌ها و حتی کژکاری‌ها، توصیه‌های راهبردی به دولت داشته‌اند و نصایح، راهنمایی‌ها و راهبردهای مطرح شده در فضای مردم‌سالارانه توانسته است ظرفیت‌های عظیمی را برای نظام به همراه داشته باشد که یکی از مهم‌ترین آنها اصل اعتماد و پایداری نظام سیاسی است که در کشورهای منطقه و جهان کمتر دولت‌هایی را داریم که به دلیل وجود اختلافات سیاسی و جنجال‌ها به سلامت به پایان کار خود برسند؛ اما در جمهوری اسلامی به لطف پایه‌های مستحکم کشور، انقلاب ما از ثبات ویژه‌ای در مردم‌سالاری دینی برخوردار است و نظام جمهوری اسلامی حتی یک روز را بدون انتخاب مردم طی نکرده است و همین مسیر با قدرت بیشتری ادامه می‌یابد.