دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
مقاومت چهل ساله ملت ایران در برابر نظام سلطه و متحدان منطقه‌ای آن،‌ تمامی معادلات و محاسبات زورگویان عالم را بر هم زده است. در 31 شهریور سال 1359 رژیم بعث عراق، ‌با حمایت‌ها و پشتیبانی‌های همه‌جانبه تمامی قدرت‌های شیطانی،‌ تهاجمی را مبتنی بر استراتژی جنگ برق‌آسا از زمین، هوا و دریا به سرزمین ایران آغاز کرد و بر این تصور بود که، ‌حداکثر دو سه ماهه به تمامی اهداف این جنگ شامل به شکست رساندن انقلاب، ‌ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی و تجزیه ایران دست خواهد یافت. اما برخلاف این تصور و محاسبات حامیان رژیم متجاوز بعثی،‌ ملت ایران جنگ تحمیلی را به دفاع مقدس تبدیل کرد و دشمن متجاوز بدون دست یافتن به هیچ یک از اهداف خود طعم تلخ شکست را چشید.
با پایان جنگ هشت ساله،‌ دشمنان اصلی ملت ایران با محوریت آمریکای جنایتکار توطئه‌های فراوانی را برای بازگردان سلطه خود به ایران طراحی کرده و به مرحله اجرا درآوردند، ‌لکن در پرتو وحدت، هوشمندی و بصیرت مردم ولایتمدار،‌ تمامی این توطئه‌ها یکی پس از دیگری خنثی و با شکست و ناکامی مواجه شد. مشکلات اقتصادی داخلی و پدیدایی نشانه‌هایی از نارضایتی‌های مردمی در دی ماه سال گذشته، دشمنان را برای رسیدن به اهداف‌شان در قبال ایران امیدوار کرد و آنان، سناریوی رقم زدن تابستان داغ را طراحی کردند. هوشمندی مردم در بهار و تابستان سال جاری در قبال نقشه‌‌های دشمن و حفظ آرامش و امنیت پایدار در کشور طی این مدت، بیش از پیش دشمنان را عصبانی کرد و داغ پدیدایی تابستان داغ را بر دل‌های سیاه آنان نشاند. از این رو بود که جبهه استکبار درصدد برآمد با استفاده از مزدوران خود، از ملت ایران و پرچمداران نظم و امنیت کشور، در آخرین روز تابستان و در سالروز آغاز جنگ تحمیلی انتقام بگیرد. تیراندازی به سمت رژه‌روندگان و مردمی که برای تماشای شکوه و اقتدار نیروهای مدافع کشورشان در محل رژه تجمع کرده‌ بودند، فاقد هرگونه ارزش نظامی بوده، هدفی جز انتقام از مردم و مدافعان وطن و امنیت کشور ندارد. هدف قرار دادن زنان و کودکان و کشته و زخمی کردن آنان نشان‌دهنده اوج استیصال و درماندگی دشمن است که می‌خواهد با چنین اقداماتی به امنیت کشور لطمه وارد کند. به یقین این اقدام کور از سوی یک گروهک تروریستی و ضد انقلاب وابسته به بیگانه و رژیم‌ها‌یی چون آل‌سعود، نه تنها در عزم و اراده مردم در مسیر مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم خللی وارد نمی‌کند؛‌ بلکه خون شهدای مظلوم این جنایت،‌ روحیه مقاومت را در ملت ایران دو چندان خواهد کرد. دشمنان تصوراتی مبتنی بر توهمات خود دارند که می‌توانند از طریق این قبیل اقدامات کور تروریستی، ‌جشن چهل سالگی انقلاب را در کام ملت ایران تلخ کنند،‌ لکن به زودی با پرداخت تاوان سنگین برای این جنایت خود، ‌درمی‌یابند که این ملت ایران و جوانان برومند آن هستند که کام آنان را تلخ کرده و آنها را با آرزوهای‌شان رهسپار گور می‌کنند. کافی است دشمنان جمهوری اسلامی ایران نگاهی به وعده‌های انتقام فرزندان روح‌الله در چند مورد تحرکات تروریستی بیندازند و شکار ریگی خالق فاجعه تاسوکی در آسمان نیلگون کشورمان، نقطه‌زنی اتاق فرماندهی سران تروریست در همسایه شرقی در پاسخ به شهادت رساندن سربازان ناجا و از همه مهم‌تر کور کردن فتنه منطقه‌ای گروهک‌های تروریستی- تکفیری در گستره منطقه را به عینه ببینند و منتظر پاسخ قاطع و کوبنده جمهوری اسلامی ایران باشند. 
در پایان باید به تأسی از پیام‌آور صبور کربلا حضرت زینب(س) جبین سپاس بر آستان خداوند بی‌نیاز سائید که دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی را از احمق‌هایی آفرید که هنوز مردم عاشورایی ایران را نشناخته‌اند که با اقدامات کور تروریستی آنها ثبات قدم‌شان بر آرمان‌های امام(ره) و شهدا بیشتر خواهد شد. 

پیام رهبر معظم انقلاب در پی حادثه تروریستی در اهواز

در پی حادثه تروریستی صبح شنبه 31 شهریور ماه در رژه نیروهای مسلح در اهواز، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای پیامی صادر کردند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:

بسمه‌تعالی
حادثه‌ تلخ و تأسفبار شهادت جمعی از مردم عزیزمان در اهواز به دست تروریست‌های مزدور، یک بار دیگر قساوت و خباثت دشمنان ملت ایران را آشکار ساخت. این مزدوران قسی‌القلب که به روی زن و کودک و مردم بی‌گناه آتش می‌گشایند وابسته به همان مدعیان دروغگو و ریاکارند که پیوسته دم از حقوق بشر می‌زنند. دل‌های پرکینه‌ آنان نمی‌تواند تجلّی اقتدار ملی در نمایش نیروهای مسلح را تحمل کند. جنایت اینها ادامه‌ توطئه‌ دولت‌های دست‌نشانده‌ آمریکا در منطقه است که هدف خود را ایجاد ناامنی در کشور عزیز ما قرار داده‌اند. به کوری چشم آنان ملت ایران راه شرافتمندانه و افتخارآمیز خود را ادامه خواهد داد و مانند گذشته بر همه‌ دشمنی‌ها فائق خواهد آمد.
اینجانب تسلّا و همدردی خود را به خانواده‌های این شهیدان عزیز عرض می‌کنم و صبر و سکینه‌ الهی را برای آنان و علوّ درجات را برای شهیدان مسئلت می‌نمایم. دستگاه‌های مسئول اطلاعاتی موظفند با سرعت و دقت دنباله‌های این جنایتکاران را تعقیب کنند و آنان را به سرپنجه‌ مقتدر قضایی کشور بسپارند.

سیّدعلی خامنه‌ای
۳۱  شهریور ۱۳۹۷

گزارشی از حادثه تروریستی اهواز و واکنش ها و بازتاب‌های آن

مراسم رژه نیروهای مسلح هر ساله به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس در 31 شهریور اجرا می‌شود که امسال هم در سراسر کشور با عظمت و اقتدار برگزار شد و نیروهای مسلح توانمندی‌های خود را به نمایش گذاشتند. 
رژه نیروهای مسلح مستقر در استان خوزستان نیز در اهواز از ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه آغاز شد. نیم ساعت پس از آغاز مراسم ناگهان از پشت جایگاه در پارکی که بلوار قدس اهواز بود، یکباره یک گروه چهار نفره اقدام به تیراندازی به سوی افراد نظامی و مردم عادی کردند که طبق آخرین آمار تا لحظه تنظیم این گزارش 29 نفر شهید و 54 نفر زخمی شده‌اند که حال عده‌ای از آنها نیز وخیم گزارش شده است.  
به گفته سردار سرتیپ ابوالفضل شکارچی، سخنگوی ارشد نیروهای مسلح چهار نفر تروریست از چند روز پیش از برگزاری رژه نیروهای مسلح در اهواز در نزدیکی محل برگزاری رژه، سلاح‌هایی را مخفی کرده بودند و روز شنبه در پوشش مردمی خود را نزدیک محل برگزاری رژه رساندند.
 وی با بیان اینکه سلاح این تروریست‌ها کلاشنیکف بوده، ادامه داد: «این چهار تروریست با سلاح خود به سمت جایگاه رژه تیراندازی کردند و مردم را به رگبار بستند که تعدادی از این تیرها به رژه‌روندگان و تماشاچیان حاضر در محل برگزاری رژه اصابت کرد و به شهادت و مجروح شدن عده‌ای از این افراد منجر شد که در میان این افراد دختری خردسال و یک جانباز دیده می‌شود.»
سخنگوی ارشد نیروهای مسلح همچنین با اشاره به عکس‌العمل نیروهای امنیتی حاضر در محل برگزاری رژه خاطرنشان کرد: «تروریست‌ها با عکس‌العمل خیلی سریع و قاطع نیروهای امنیتی مواجه شدند و این نیروها با وجود اینکه تعداد زیادی از مردم در محل حادثه حضور داشتند و در این وضعیت محدودیت‌هایی برای مقابله با تروریست‌ها وجود داشت، بلافاصله با دقت و سرعت عمل بسیار بالا سه نفر از تروریست‌ها را درجا به درک واصل کردند و یک نفر را مجروح و دستگیر کردند که این فرد نیز پس از انتقال به بیمارستان به دلیل جراحات وارده به درک واصل شد.»
همچنین سخنگوی سپاه پاسداران بلافاصله پس از حمله تروریستی اعلام کرد: «افرادی که در جریان رژه نیروهای مسلح اقدام به تیراندازی به مردم و نیروهای مسلح کردند، هدف‌شان تحت‌الشعاع قرار دادن عظمت رژه نیروهای مسلح است.»
سردار شریف گفت: «چنین اقداماتی پیش از این هم مسبوق به سابقه است و گروهک‌های تروریستی سمت کاروان‌های راهیان نور در سال‌های گذشته تیراندازی کرد‌ه‌اند.» 
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان با انتشار توئیتی اعلام کرد: «ایران قاطعانه به حملات تروریستی اهواز پاسخ خواهد داد.» وی افزود: «حامیان تروریسم و اربابان آمریکایی‌شان مسئول این حادثه هستند.»
علی‌اکبر ولایتی،‌ مشاور بین‌الملل رهبر معظم انقلاب نیز در واکنش به این حادثه گفت: «یقیناً این حادثه رذیلانه و ناجوانمردانه با پاسخ محکم جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهد شد.»
رئیس‌جمهور نیز در تماس تلفنی با استاندار خوزستان ضمن در جریان قرار گرفتن از جزئیات حمله تروریستی، تأکید کرد: «پاسخ جمهوری اسلامی ایران به کوچک‌ترین تهدید، کوبنده خواهد بود و کسانی که از این تروریست‌ها پشتیبانی تبلیغاتی و اطلاعاتی می‌کنند، باید پاسخگو باشند.»
گفتنی است، عربستان سعودی در طول چند سال گذشته حمایت‌های مالی و نظامی ویژه‌ای را از گروهک‌های تروریستی برای ایجاد ناامنی در مناطق گوناگون کشور داشته است. 
همچنین رسانه‌های جهان بازتاب‌های متفاوتی را از این حمله تروریستی داشته‌اند که در این میان شبکه العربیه وابسته به عربستان سعودی از گروهک‌های تروریستی حمایت کرده است. 


محمد صرفی
روزنامه نگار
همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، با وجود بحث‌های متعدد موافقان و مخالفان، آقای روحانی برای شرکت در نشست عمومی سازمان ملل متحد راهی نیویورک شد. خروج ترامپ از توافق هسته‌ای و اعمال مجدد تحریم‌ها علیه ایران، وضعیت این سفر را از سفرهای پیشین آقای روحانی متفاوت کرده است. در حالی که دولت آمریکا فعالیت دیپلماتیک و رسانه‌ای سنگینی را برای جوسازی‌های مسموم علیه جمهوری اسلامی در میان افکار عمومی جهانی و دولت‌های دیگر در دستور کار خود دارد، حضور هیئت دیپلماتیک ایران در این نشست جهانی که مورد توجه رسانه‌های جهانی است، چنانچه با الزامات آن همراه باشد، می‌تواند تأثیر مثبتی در مقابله با راهبرد کاخ سفید داشته باشد.
آمریکایی‌ها علاقه و نیاز شدیدی برای مذاکره و دیدار با هیئت ایرانی دارند. علت این موضوع نیز ساده و روشن است. شخص ترامپ تاکنون بیش از هفت مرتبه به صورت مستقیم و آشکارا مدعی شده است، ایرانی‌ها سراغ ما خواهند آمد و درباره توافق جدید مذاکره خواهند کرد. در حالی که انتقادهای داخلی و خارجی به ترامپ برای خارج شدن یکطرفه از برجام زیاد بوده و کارایی راهبرد افزایش فشار و تحریم وی را زیر سؤال برده‌اند، ترامپ و تیمش به یک دیدار، هرچند کوتاه و به صورت نمایشی نیاز دارند و برای رسیدن به این هدف حاضرند کارهای بسیاری انجام دهند؛ از تهدیدهای توخالی گرفته تا دادن وعده‌های توخالی‌تر و البته ترتیب دادن رخدادهای به ظاهر تصادفی نیز دور از انتظار
 نیست.
دیدارهای دوجانبه میان رئیس‌جمهور و وزیر خارجه کشورمان با سران و همتایان دیگر کشورها و مصاحبه با رسانه‌های بزرگ آمریکایی هم می‌تواند فرصتی برای سیاست خارجی کشورمان باشد. این فرصت بالقوه در صورتی محقق می‌شود که هیئت ایرانی تصویری قاطع، مصمم و بدون هراس از خود در برابر دشمنی‌های آمریکا ارائه کند. ارسال هرگونه پیام ضعف و تردید در این فرصت، نتیجه معکوس خواهد داشت. 
مسئله قابل توجه دیگر نشست شورای امنیت سازمان ملل به ریاست ترامپ است. بر اساس رویه حاکم بر سازمان ملل متحد، رئیس‌جمهور آمریکا می‌تواند ریاست یکی از جلسات شورای امنیت را در خلال برگزاری مجمع عمومی برای بررسی یک مسئله خاص، بر عهده بگیرد. ترامپ از چند هفته پیش اعلام کرد، قصد دارد این نشست را به ایران اختصاص دهد. رئیس‌جمهور آمریکا می‌خواهد تریبون ریاست شورای امنیت را به دریچه دیگری برای جوسازی علیه ایران و تکرار دروغ‌ها و ادعاهای بی‌پایه خود تبدیل کند؛ نمایشی که بی‌شک موجب خوشحالی رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی خواهد شد و آنان پیشاپیش استقبال خود از این مسئله را عنوان کرده‌اند. 
آقای روحانی به درستی در این نشست شرکت نخواهد کرد. حضور نماینده ایران در این نشست تیغ دو لبه است. حضوری منفعل و تماشاچی‌گونه که ایران را بر صندلی متهم و آمریکا را در جایگاه داور می‌نشاند، بیش از پیش به این نمایش مضحک آمریکایی کمک می‌کند؛ اما چنانچه این حضور به صورت هوشمند و انقلابی باشد، می‌تواند این نشست را به صحنه رسوایی آمریکا و ترامپ مبدل کند. بهترین مثال برای تصور نحوه حضور مطلوب در این نشست، یادآوری و مرور برخوردهای بشار جعفری، نماینده سوریه در سازمان ملل است. این دیپلمات سوری طی هفت سال جنگ در کشورش، در حالی که دمشق تحت سخت‌ترین فشارهای سیاسی و رسانه‌ای قرار داشت، با اعتماد به نفسی مثال‌زدنی و برخوردی قاطعانه، تله‌های دیپلماتیک علیه کشورش را به افشاگری علیه آتش‌افروزان و حامیان تروریسم در سوریه مبدل کرد. 
نکته پایانی آنکه نمایش ترامپ صرفاً به محیط ایران معطوف نیست و اثرات خاص خود بر آمریکا را نیز خواهد داشت. اندیشکده «امریکن اینترپرایز» در تحلیلی در این باره می‌نویسد: «مطرح کردن مسئله ایران در شورای امنیت سازمان ملل از سوی ترامپ، یادآور این نکته خواهد بود که این آمریکا بود که از توافق هسته‌ای که شورای امنیت آن را تصویب کرده است، خارج شد و نه ایران و در نتیجه واشنگتن این توافق را نقض کرده است نه تهران.
به چالش گرفتن ایران در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد ممکن است به کاهش محبوبیت ترامپ در بین رأی‌دهندگان آمریکا در انتخابات میان‌دوره‌ای منجر شود. حضور وی در این جلسه در ضمن به تقویت موقعیت سیاسی نیکی هیلی خواهد انجامید که از هم اکنون به نامزدی حزب جمهوریخواه در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری چشم دوخته است و به دقت تحقیقاتی را که درباره اقدامات خلاف قانون ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی وی در جریان است، از نزدیک دنبال می‌کند. وی نیز در همایش‌های مختلف موضع ضد ایرانی خود را به نمایش گذاشته است و مهارت خاصی در بهره‌گیری از فرصت‌ها دارد.»

بازنگاهی به سناریوهای دشمن برای کم‌رنگ کردن فرهنگ عاشورا

  امین پناهی/ عملیات روانی علیه محرم و عزاداری امام حسین(ع) موضوع جدیدی نیست. در همیشه تاریخ چنین هجمه‌هایی وجود داشته و تا ظهور حضرت مهدی(عج) هم وجود خواهد داشت. اما امسال یک تفاوت عمده را نسبت به سال‌های گذشته در موضوع حملاتی که به عزاداری‌های عاشقان امام حسین(ع) می‌شد، شاهد بودیم.
هر سال با یک بهانه تلاش‌شان را کرده‌اند تا این سنت دینی را از بین ببرند یا حداقل آن را کم‌رنگ کنند، اما امسال به دلیل وجود برخی مشکلات اقتصادی و معیشتی سعی کردند از این موضوع به عنوان یک نقطه ضعف استفاده و تلاش کنند به هدف خود نزدیک شوند.
در یک تقسیم‌بندی کلی، چهار گروه و چهار سناریو برای اجرای چنین نقشه‌هایی وجود دارد:
گروه اول که به طور مستقیم قیام امام حسین(ع) در برابر یزید و بدعت‌های آن روز جامعه اسلامی که سبب از بین رفتن اسلام ناب شده بود را جنگ قبیله‌ای بین دو طایفه عرب می‌دانند؛ روش کهنه‌ای که البته خودشان هم می‌دانند که آنقدر پوسیده شده که دیگر کسی را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد.
گروه دوم که کمی تلاش کرده‌اند خود را از عناد مستقیم دور نگه دارند، کسانی هستند که به برخی رسومات رایج در کوچه و بازار و نوع عزاداری‌ها و بعضاً اشتباهاتی که برخی افراد در نوحه‌سرایی‌ها و دستجات‌شان مرتکب می‌شوند و اشکالات فردی موجود در عزاداری‌ها تکیه کرده و تلاش می‌کنند به دلیل این اتفاقات کوچک، کلیت عزاداری برای امام حسین(ع) را تخطئه کنند که البته اینها هم کوچک‌ترین تأثیری در کاستن از عظمت شکوه عزاداری سیدالشهداء(ع) نداشته و نخواهند داشت، چرا که مخاطبان به خوبی می‌فهمند اشکال از افراد است، نه از سیستم.
شبهه‌افکنی درباره نذری و هیئت
اما گروه سوم هیچ‌گاه حمله مستقیم انجام نمی‌دهند؛ چرا که به خوبی دریافته‌اند حمله مستقیم به اعتقادات مردم از سوی آنان بیشتر مورد دفاع قرار گرفته و سبب بی‌اثر شدن نقشه‌های‌شان می‌شود،‌ بنابراین سعی می‌کنند نشان دهند در این وضعیت اقتصادی و معیشتی امور مهم‌تری نسبت به برپایی عزا وجود دارد که آن هم کمک به محرومان و فقراست که بهتر است هزینه‌های نذری امام حسین(ع) برای کمک به چنین افرادی صرف شود. این دسته که ممکن است مشکلی هم با شخص امام حسین(ع) نداشته باشند، ولی دانسته یا ندانسته برای کم‌رنگ کردن عزاداری‌ها می‌کوشند. این دسته را بیشتر سلبریتی‌ها، ورزشکاران و کسانی که طبقه مرفه‌تری به لحاظ اجتماعی و معیشتی دارند، تشکیل می‌دهند. همان کسانی که برای حضور در یک جشنواره چندین میلیون هزینه طراحی لباس می‌دهند، معمولاً سالی چند بار به اقصی نقاط جهان سفر می‌کنند، در بهترین کافه‌ها و رستوران‌ها غذا خورده و عکس غذا خوردن‌شان را در فضای مجازی منتشر می‌کنند. اما زمانی که وارد دهه محرم می‌شویم، موضع می‌گیرند که «هزینه هیئت را خرج فقرا کنید.»
سلبریتی‌هایی که در همه شئون زندگی مردم دخالت می‌کنند، از سیاست و فرهنگ گرفته تا اقتصاد و ورزش و حالا هم مسائل مذهبی. اما سؤال اساسی این است که چرا همین کار را خود این افراد انجام نمی‌دهند؟ هزینه میهمانی و مسافرت‌های‌شان را که به یقین خیلی بیشتر از آن مبلغی است که در محرم هزینه می‌شود اگر بخشی از آن را خرج همین بیماران یا محرومان کنند بسیاری از مشکلات‌شان رفع خواهد شد.
هتک حرمت اهل‌بیت(ع)
اما گروه چهارم شمشیر را از رو بسته و تلاش کردند تا با هر آنچه در دسترس دارند، از رسانه‌ها و تریبون‌های‌شان به امام حسین(ع) و اهل‌بیت ایشان(ع) و همچنین به عزاداری‌های مردم هتک حرمت کنند. از پوستر معنادار منتشر شده شهرداری تهران تا توهین به اهل‌بیت(ع) در روزنامه صدای اصلاحات. روزنامه اصلاح‌طلبِ صدای اصلاحات در روزی که متعلق به حضرت رقیه(س) بود، گزارشی را روی جلد خود قرار داد درباره تغییر جنسیت دختری به نام رقیه. یکی از کاربران در واکنش به هتک حرمت این روزنامه در صفحه توئیترش نوشت: «توهین هرزنامه صدای اصلاحات به دردانه بانوی سه ساله کربلا را نباید شوخی گرفت. با یک معذرت‌خواهی نمایشی برای فرار از مکافات هم نباید خام شد. رویه توهین به مقدسات شیعی، پروژه‌ای طراحی‌شده در اتاق‌های فکر صهیونیستی با تأمین مالی سعودی‌هاست. هتک حرمت مقدسات، نباید بی‌هزینه بماند.»
اتفاق خوب البته آن زمانی بود که این هتک حرمت بی‌پاسخ نماند و دادستان کل کشور در پی هتک حرمت این روزنامه به ساحت مقدس حضرت رقیه(س) دستور توقیف و برخورد با عاملان این هتک حرمت را صادر کرد.
پایگاه خبر آنلاین هم در گزارش‌های خود در روزهای اخیر به کرات به نوع عزاداری‌های مردم انتقاد کرده است. این رسانه سعی کرده عزاداری‌ها و مداحی‌های محرم را «پر از دروغ» و «جهت‌دار» معرفی کند. اما لجن‌پراکنی‌های این رسانه هم از نگاه کاربران مجازی دور نمانده و نسبت به آن واکنش‌هایی داشته‌اند. یکی از کاربران نوشته است: «قبلاً فکر می‌کردم که فقط بهائی‌های حامی میرحسین که به عنوان مردمان خداجو‌ در روز عاشورا کف و سوت میزدن نگران مخدوش شدن شعائر حسینی‌ا‌ند، اما حالا که نگرانی‌های خبرآنلاین که از حامیان دولت است و یکدفعه در مورد نوع عزاداری‌ها دغدغه‌مند‌ شده رو می‌بینم پی به اشتباه خودم بردم.» توهین وقیحانه رضا مهرداد، عضو شورای شهر نیشابور و سردبیر نشریه خیام‌نامه و تتلو خواننده حاشیه‌ساز به عزاداران امام حسین(ع) هم بازتاب فراوانی در فضای مجازی داشت که البته این توهین‌ها هم بی‌پاسخ نماند و یک کاربر در واکنش به آن نوشت: «برای ما افرادِ بی‌ارزشی مثل تتلو یا رضا مهرداد اصلاً داخل آدم نیستند که فکر ما رو به خودشون مشغول کنن، مهم اون جریانِ هتاکه که داره از توی اتاق‌های ‌فکر افسادطلبان‌ مدیریت می‌شه، اما باید بدونن‌ که توهین هزینه دارد.»‌ کاربر دیگری هم نوشت: «تحمیق کار کسانی است که تَکرار می‌کنند و به اسم دین فساد می‌کنند. حسین(ع) نماد آزادگی و عقلانیت است. اگر حسین نبود، انقلابی هم نبود. پس چگونه به نام خدمت مسئولیت می‌گرفتید و هرزه‌گویی می‌کردید؟»
دست و پا زدن برای تابوشکنی
اما آخرین حاشیه‌سازی را هم کسی ایجاد کرد که طبق روال این سال‌ها به ظاهر وظیفه‌اش تغییر جایگاه حق و باطل در جهت اهداف سعودی‌ـ صهیونیستی است. یکی از کارمندان وزارت خارجه که البته در توئیت‌های بعدی خود را منتخب اصلاح‌طلبان در انتخابات بعدی مجلس می‌داند، در صفحه اینستاگرامش می‌نویسد: «برای من شخصیت یزید بسیار جذاب‌تر از امام حسین(ع) است. یزید یک شخصیت باهوش، فرزانه، قاطع و استوار است، اما امام حسین(ع) یک شخصیت کم‌هوش، قدرت‌طلب، احساساتی و ناپخته است.»
اظهارنظر کم‌نظیری که حتی اگر هم‌عصران یزید هم آن را ببینند، مایه تعجب‌شان می‌شود که چگونه یک فرد دائم‌الخمر بوزینه‌باز که مدام مدهوش مسکرات است می‌تواند نماد یک فرد باهوش باشد؛ فردی که به دلیل دمدمی مزاج بودنش شهره عام و خاص است، حالا شده باشد نماد یک فرد قاطع و استوار! اما واکنش یکی از کاربران به این توئیت این‌گونه بود: «هرچند وقت یه بار دولتی‌ها یا منصوبان‌شون به مقدسات مستقیم و غیر مستقیم اهانت می‌کنند و ما هم فقط داد می‌زنیم که ای فلان و بهمان بعد از مدتی هم موجش فروکش می‌کنه غافل از اینکه اون اثر خودش رو گذاشت، تقدس‌زدایی مدت‌هاست تو این دولت و تفکر آغاز شده.» این نوع از اظهارنظرها چه مجازی و چه در فضای بیرون صرفاً برای تابوشکنی، برای از بین بردن تقدس مقدسات است که اگر برخورد صحیح با آن صورت نگیرد، در سال‌های آینده اثرش نمایان خواهد شد. هر چند این دست از توطئه‌ها علیه دستگاه اباعبدالله‌الحسین(ع) کم نبود، اما امسال یکی از باشکوه‌ترین محرم‌های چند سال گذشته را شاهد بودیم. 
اما وحید یامین‌پور مجری تلویزیون در پاسخ به همه این هتک حرمت‌ها در توئیترش نوشت: «از ۲۵ سال پیش که پام به روضه‌های تهران باز شد تا الآن هیئت‌های این شهر چند برابر شده، ولی هنوز هم جا برای نشستن سخت پیدا می‌شه... به یزیدی‌ها بگید برای کشتن ما تیر کم میارن، حتی برای آزردن ما دشنام کم میارن، این مملکت، حسینی می‌ماند.»

گزارشی از بازدید نماینده ولی‌فقیه در سپاه از مناطق مرزی استان سیستان‌‌و‌بلوچستان

 علیرضا جلالیان/ استان سیستان‌وبلوچستان یکی از محروم‌ترین مناطق کشور است که بخشی از این محرومیت ناشی از ناامنی منطقه و عوامل متعدد دیگری بوده است. بر اساس این و به منظور برقراری امنیت و رفع محرومیت در این استان، مأموریت خطیر ایجاد امنیت بر عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذاشته شده است. با همت انقلابی و تلاش جهادی و شبانه‌روزی پاسداران و بسیجیان سپاه سلمان، روزنه‌های امید به گونه‌ای در دل مردم منطقه گشوده شده که آنان بیش از هر مسئول و نهادی، سپاه را در کنار خود می‌بینند و آنان را به خوبی می‌شناسند. با گذشت یک دهه از این مسئولیت سپاه در منطقه، این بار حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالله حاجی‌صادقی، نماینده ولی‌فقیه در سپاه، به منظور بازدید میدانی از وضعیت پاسداران و بسیجیان و مردم مناطق مرزی استان و اطلاع از کیفیت و کمیت خدمات سپاه در منطقه، وارد استان شد و ضمن بازدید از یگان‌های مستقر در مناطق مرزی و نواحی سپاه، با مسئولان و علمای اهل سنت و شیعه استان دیدارهایی داشت که در ادامه گزارشی اجمالی از این بازدیدهای چند روزه را
 می‌خوانید.
***
بر فراز منطقه
نماینده ولی‌فقیه در سپاه با استقبال مسئولان نیروی زمینی سپاه وارد فرودگاه زاهدان شد. وی در اولین روز از سفر خود به وسیله بالگرد عازم سراوان شد و در مسیر پرواز، «سردار مارانی» فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه توضیحات لازم را درباره اوضاع منطقه ارائه داد.
نماینده ولی‌فقیه در سپاه ضمن بازدید از میل‌های مرزی 164 تا 167 و قرارگاه فرعی امام سجاد(ع) در بالاترین ارتفاعات منطقه حاضر شد و از گزارش فرماندهان منطقه بهره برد. حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی به همراه فرماندهان سپاه استان، با عبور از مناطق صعب‌العبور و بازدید میدانی از مناطق مرزی و بیان خدا قوت، مورد استقبال نیروهای مستقر در پایگاه‌ها و پاسگاه‌های مرزی قرار گرفت. همچنین در جریان این بازدید، شاهدان عینی درگیری‌های اخیر با گروهک‌ها در همان منطقه نحوه اجرای عملیات را تشریح کردند.

خدمات سپاه همچون خورشید می‌درخشد
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی پس از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر در سپاه شهرستان سراوان، در منزل امام جمعه اهل سنت خاش، با مولوی حافظ شهنوازی دیدار کرد.
مولوی حافظ شهنوازی در این دیدار ضمن تقدیر از نماینده ولی‌فقیه در سپاه به واسطه فعالیت‌ها و مواضع وی، حضور سردار مارانی و فرماندهان پیشین قرارگاه قدس در منطقه را یکی از الطاف الهی دانست که سبب شده است سپاه همچون خورشیدی در این مناطق محروم بدرخشد.
وی تأکید کرد: «همان‌طور که حضرت امام خمینی(ره) فرمودند: «اگر سپاه نبود کشور هم نبود»، من هم به خدا قسم یاد می‌کنم که اگر سپاه نبود، ما امروز کشوری به نام ایران نداشتیم.»
مولوی‌شهنوازی با بیان اینکه در سال‌های 60 و 61 در دفاع مقدس حضور داشته است، گفت: «در هشت سال جنگ و دفاع مقدس پاره‌های تن این ملت جلوی 40 کشور بیگانه به سردستگی شیطان بزرگ ایستادند و اهل سنت منطقه 11 هزار شهید تقدیم جمهوری اسلامی کردند، این یعنی دفاع از ناموس کشور شیعه و سنی نمی‌شناسد و همه باید در این امر حضور داشته باشیم.

کنار میل مرزی سه‌جانبه
نماینده ولی‌فقیه در سپاه در سومین روز حضور در استان، از قرارگاه فرعی شهید میرحسینی و تیپ نیروی مخصوص 110 سلمان فارسی بازدید کرد و سپس با حضور در منطقه مرزی از میل‌های 1 تا 18 و نیز رباط و میل سه‌جانبه مرز ایران و افغانستان و پاکستان با توضیحات فرماندهان میدانی در جریان وضعیت منطقه قرار گرفت. وی سپس در جمع رزمندگان و سران طوایف، تیپ سلمان و هنگ مرزی ناجا حاضر شد و پس از شنیدن گزارش حجت‌الاسلام جهان‌تیغ، مسئول دفتر نمایندگی در این تیپ و سخنان برادر گرگیج، از سران طوایف منطقه، سخنرانی کرد.

عملیاتی از عاشورا تا ظهور
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی پس از بازدید از یگان‌های سپاه مستقر در مناطق مرزی جنوب شرق در جمع فرماندهان و مسئولان سپاه استان و قرارگاه قدس نیروی زمینی حضور یافت و ضمن استماع گزارش فرماندهان از وضعیت فعالیت سپاه در منطقه و قدردانی از زحمات فرماندهان، پاسداران و بسیجیان استان، سخنانی ایراد کرد. 
نماینده ولی‌فقیه در این دیدار حادثه عاشورا را منحصر به سال 61 هجری ندانست و تأکید کرد: «عاشورا عملیاتی بود که مرحله اول آن را امام حسین(ع) فرزند رسول خدا(ص) انجام داد و این عملیات ادامه دارد تا مرحله آخر آن را فرزند بزرگوار رسول‌الله(ص)، یعنی حضرت بقیه‌الله الاعظم(عج) انجام دهد.»
وی با بیان اینکه، عاشورا کهنه نمی‌شود و باید عزاداری محرم را پررنگ‌تر از همیشه به پا داشت، تأکید کرد: «امام حسین(ع) مأموریت داشت دین خدا را در طول تاریخ زنده نگه دارد و حفظ حماسه عاشورا، یعنی احیای دین خدا. از این رو همه ما مأموریت داریم با حسین بودن را فرا بگیریم، آموزش بدهیم و تمرین کنیم.»
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی در این دیدار با بیان اینکه ما دو جبهه داریم که یکی حسینی و زینبی است و دیگری یزیدی، به شاخصه‌های جبهه حسینی که جبهه پاسداران انقلاب اسلامی است، اشاره کرد.
وی اولین شاخصه جبهه حسینی را بندگی خدا و تسلیم شدن در برابر او دانست و افزود: «در مقابل، جبهه یزیدیان هستند که بندگی دنیا را برگزیده‌اند.» ولایتمداری شاخصه دیگری بود که نماینده ولی‌فقیه در سپاه آن را برشمرد و مصداق عینی آن را حضرت ابوالفضل‌العباس(ع) دانست.
وی در ادامه گفت: «تبری جستن و سازش‌ناپذیری در برابر جبهه باطل، تکلیف‌گرایی و روحیه جهادی و آخرت‌گرایی از شاخصه‌های مهم جبهه حسینی است.»
جنگ همیشگی اسلام و کفر
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی همچنین در جمع فرماندهان و مسئولان در سپاه استان و قرارگاه قدس حضور یافت و پس از شنیدن گزارش فرمانده قرارگاه، در سخنرانی خود یکی از عوامل شکل‌گیری موقعیت‌های مختلف، مانند جنگ و فتنه در طول تاریخ را امتحان و آزمایش دانست و تأکید کرد: «این یک سنت الهی است و تعطیلی‌بردار نیست.»
نماینده ولی‌فقیه در سپاه افزود: «بر اساس آموزه‌های قرآنی، جنگ ما با جبهه استکبار هیچ تاریخ پایانی ندارد؛ لذا تا روحیه و منش استکباری دشمن وجود دارد، جنگ هست و این جنگ هرگز با مذاکره و امتیاز دادن پایان نمی‌پذیرد.»
وی یادآور شد: «دعوای این دو جبهه بر سرِ سرزمین نیست؛ بلکه جنگ اسلام با کفر و جنگ توحید و شرک است و این جنگ پایان ندارد؛ لذا باید پرسید چه کنیم که در این جنگ از صراط مستقیم خارج نشویم.»

استقامت فکری و روحیه جهادی
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی، ماندن در صراط مستقیم را نیازمند دو نوع استقامت دانست و افزود: «اول استقامت فکر و اندیشه نیاز است؛ یعنی باید مراقب باشیم که هر روز بصیرت دینی خود را افزایش دهیم که این استقامت از نوع جهاد کبیر است.»
وی دومین نوع استقامت را داشتن روحیه جهادی و انقلابی دانست و تأکید کرد: «باید بدانیم به جز سپاه و بسیج کسی نیست که این خط مقدم را پر کند؛ لذا همه ما باید به این دو استقامت مجهز باشیم و این نکته مهم مأموریت ماست.»
نماینده ولی‌فقیه در سپاه افزود: «دشمن متوجه شده است که در بین همه گروه‌ها، سازمان‌ها و نهادها این سپاه است که نمی‌گذارد چهار ستون انقلاب، یعنی اسلام، ولایت، مردم و نفی حاکمیت غیر خدا در این هجمه‌ها آسیب ببیند؛ لذا به دنبال هجمه به دو نهاد عامل ماندگاری انقلاب، یعنی نهاد ولایت، سپاه و بسیج است.»
نماینده ولی‌فقیه در سپاه همچنین در این سفر با آیت‌الله سلیمانی نماینده ولی‌فقیه در استان سیستان‌وبلوچستان و امام جمعه زاهدان دیدار و گفت‌وگو کرد.

حجت‌الاسلام سیدعلی خاتمی‌خوانساری در گفت‌وگو با صبح صادق
رمزها و اسراری در قرآن وجود دارد که درباره وجود نازنین حضرت اباعبدلله(ع) است، آیات و حتی سوره‌ای که شأن نزولش امام حسین(ع) است. این رموز برای اهل بصیرت در قرآن آمده تا سبب استحکام عقیده‌شان شود. برای آگاهی از تفسیر برخی از این آیات خدمت حجت‌الاسلام حاج‌سیدعلی خاتمی‌خوانساری رسیدیم و پای صحبت‌هایش نشستیم.
***
* جناب آقای خاتمی یکی از آیات قرآن که شأن نزول آن وجود پر برکت حضرت سیدالشهداء(ع) است، آیه اول سوره مریم «کهیعص» می‌باشد، لطفاً توضیحاتی درباره این آیه بفرمایید.
بسم‌الله‌الرحمن الرحیم؛ در اولین آیه سوره مریم ذکر «کهیعص» آمده و پس از آن خداوند می‌فرماید: «ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا، إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِياً؛ یعنی اذکاری که خوانده شد، یاد رحمت پروردگار بر بنده‌اش زکریا است. حضرت زکریا به سن پیری رسید، اما فرزندی نداشت تا اینکه در روز اول محرم روزه گرفت و از خداوند طلب فرزند کرد، در هنگام افطار جبرئیل نزد زکریا آمد و عرض کرد این ذکر را بگو تا دعایت مستجاب شود، ایشان این ذکر را تکرار کرد، سپس حضرت جبرئیل توضیحی به حضرت زکریا می‌دهد که معنای این ذکر کاف یعنی کربلا، ها یعنی هلاکت، یا یعنی یزید، عین یعنی عطش و صاد یعنی صبر است.
در روایات هست که روزی امیرمؤمنان علی(ع) وارد خانه شد و شنید که دخترش زینب(س) حروف مقطعه‌ای که ابتدای سوره مریم آمده را برای زنان کوفه تفسیر می‌کند، بعد از اتمام درس، حضرت علی(ع) نزد دخترش حضرت زینب(س) رفت و فرمود: «ای نور چشم من، آیا می‌دانی که این حروف رمزی درباره وقایعی است که در سرزمین کربلا بر تو و برادرت حسین وارد خواهد آمد؟»
همچنین راوی از امام حسن عسکری(ع) از تفسیر و تأویل آیات می‌پرسید که بحث درباره سوره مریم(س) شد. حضرت در تأویل آیه اول این سوره فرمود: «زکریا(ع) از پروردگار خود خواست که به او اسمای خمسه طیبه را بیاموزد، جبرئیل فرود آمد و آنها را به وی آموخت. زکریا چون محمد و على و فاطمه و حسن(ع) را یاد می‌کرد، غمش برطرف و گرفتاری‌اش زائل مى‌شد و چون حسین(ع) را یاد می‌کرد گریه گلویش را می‌گرفت و مبهوت می‌شد. یک روز عرض کرد، معبود من مرا چه مى‏‌شود که چون چهار نفر از خمسه طیبه را یاد می‌کنم، به یاد آنان از غم‌هاى خود آرام می‌شوم و چون حسین را یاد می‌کنم از چشمانم اشک می‌ریزد و ناله‌‏ام بلند مى‏‌شود؟ خداى تبارک و تعالى او را از قصه حسین با خبر کرد و فرمود کهیعص «کاف» نام کربلا است و «ها» هلاک عترت است و «یا» یزید علیه‌اللعنه است که او ظالم بر حسین است، «عین» عطش حسین است و «ص» صبر او است.(کمال‌الدین، ج 2، ص 454)

* یعنی در اصل یک رابطه‌ای خدا با امام حسین(ع) دارد و در قرآن آن را به صورت رمز آورده است؟
اتفاقاً بر عکس، خداوند خیلی روشن و واضح علاقه‌اش را به حسین(ع) نشان می‌دهد، چرا؟ ببینید حقایقی در این عالم هست که باید برای بشر مشخص شود که با آگاهی و اطلاع روشن می‌شود. اتفاقات عالم همه به هم ربط دارد. این عالم به دست خالقی عزیز و قدرتمند اداره می‌شود و رها نیست. خداوند در قرآن می‌فرماید: این آسمان و زمینی که شما دارید از آن استفاده می‌کنید را باطل خلق نکردیم؛ «رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً»(آل‌عمران/ 191) خداوند متعال مسائلی قرار داده که همه توجه‌ها را به سمت آن برده، یکی از این مسائل کربلا است. وقتی ائمه هدی(ع) مریض می‌شدند کسی را نائب می‌گرفتند که برود در حرم اباعبدالله برای شفای امام دعا کند. امام هادی(ع) این کار را انجام می‌داد تا روزی یک کسی به ایشان عرض کرد شما خودتان امام هستید و مستجاب‌الدعوه چرا برای خودتان دعا نمی‌کنید؟ امام فرمود: خدا دوست دارد بعضی مکان‌ها محل رفت‌وآمد مردم باشد. این را خدا دوست دارد که همه بدانند او حسین را دوست دارد و می‌خواهد همه انسان‌ها هم او را دوست داشته باشند.

* فرمودید حرف «کاف» در کهیعص اشاره به کربلا دارد، آیا خود سرزمین کربلا هم موضوعیت دارد، یا نه فقط شهادت امام حسین(ع) است که موضوعیت دارد؟ 
بله، این سرزمین هم موضوعیت دارد، این زمین در طول تاریخ ماجراهایی دارد که خیلی مفصل است. مصیبت‌هایی که در این عالم رخ داد، خط و سیری ایجاد کرد که مسیر سید جوانان اهل بهشت را به این زمین منتهی کرد. شما توجه کنید ظلم‌هایی که پس از خلافت شد و ظلم‌هایی که در این عالم صورت گرفت به نوع آدم صدمه بود!  این صدمات را یکی باید اصلاح می‌کرد. برای امیرالمؤمنین که تفاوتی نمی‌کرد خلیفه باشد یا نه؟ او جایگاه ویژه‌اش را در نزد خداوند داشت، اما برای بشر چه؟ حضرت زهرا(س) فرمودند: اگر حق علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) غصب نمی‌شد، تا قیامت نه قطره خونی به ناحق روی زمین ریخته می‌شد و نه قطره شرابی خورده می‌شد؛ یعنی هیچ جنایت و فسادی در این عالم رخ نمی‌داد. به عبارتی، غصب خلافت به نوع بشر صدمه زده و بشریت به قهقرا رفته و اگر حسین‌بن‌علی و نهضتش نبود فاتحه انسان و اسلام خوانده می‌شد. همانطور که وقتی به امام حسین(ع) گفتند بیا با یزید بیعت کن تا زنده بمانی؛ امام فرمود: «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّهُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ...»(لهوف، ص 11) اگر من الآن با یزید بیعت کنم اسم اسلام هم محو می‌شود، این مأموریت را هم خدا به او برای حفظ دین داده بود.
چون طراحی از طرف حکومت مرکزی قتل امام بود، پس ایشان هم برای حفظ حرمت مسجدالحرام و هم برای آن حرکت بزرگ از مکه خارج شد. وقتی که امام حسین(ع) روز هشتم ذی‌حجه(یوم‌الترویه) از مکه خارج شد به سمت عرفات اصلاً محرم نشدند؛ یعنی حجی شروع نشده بود که بخواهد نیمه‌تمام بماند. این آمدن به حسب ظاهر به کربلا بود، اما این سرزمین پیشتر برای بهترین بندگی خداوند انتخاب شده بود. 

* به جز موضوعیت داشتن یا نداشتن سرزمین کربلا یک سؤال دیگر هم پیش آمد و آن اینکه شما می‌فرمایید وجود نازنین امام حسین(ع) نجات‌دهنده اسلام و انسان بود، این نجات‌دهنده انسان یعنی چه؟
ببینید سبقه سرزمین کربلا بسیار زیاد است، برای نمونه وقتی حضرت نوح(ع) یارانش را سوار کشتی کرد و روزها روی آب بودند، لحظه‌ای چنان التهابی به کشتی وارد شد که نوح(ع) ترسید کشتی غرق شود، چنانکه اهل کشتی صدای خُرد شدن چوب‌های کشتی را می‌شنیدند. حضرت نوح(ع) خدا را صدا زد، «وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ»(صافات/ 75) جبرئیل آمد، گفت: دلیل این طوفان این است که در این زمینی که شما روی آن قرار دارید، حضرت امام حسین(ع) سبط حضرت محمّد خاتم پیامبران(ص) و فرزند حضرت علی(ع) به شهادت می‌رسد. حضرت نوح(ع) عرض کرد، قاتل او کیست؟ جبرئیل گفت: قاتل او کسی است که اهل هفت آسمان و زمین او را لعنت می‌کنند، حضرت نوح چهار بار بر قاتل امام حسین(ع) لعنت فرستاد، آنگاه کشتی به حرکت درآمد و سرانجام در کوه جودی (در ناحیه شام) مستقر شد.(بحارالانوار، ج 4، ص 243)
بعد قرآن می‌فرماید: «وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيم»(صافات/ 76)؛ قرار بود اینها به بلای عظیمی دچار بشوند که ما آنان را نجات دادیم؛ چون اینجا امام حسین(ع) جلو آمده و فرموده‌اند این بلاها را بگذار برای من و اینها را نجات بده، آن بلا برطرف نشد؛ بلکه برای امام حسین(ع) قرار داده شد: «وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِين» خب این شد نجات انسان‌ها که اگر امام حسین(ع) نبودند، چه بسا نوح و اهلش غرق می‌شدند. «وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِين»(صافات/ 77ـ 78)؛ یعنی ما ذریه او را باقی گذاشتیم. اگر کشتی غرق می‌شد، انسانی نمی‌ماند.  
حضرت ابراهیم هم زیر بار منت امام حسین(ع) است. بنا بود امتحان حضرت ابراهیم(ع) صورت پذیرد و اسماعیل(ع) ذبح شود؛ «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَی»؛ به اسماعیل گفت: در رؤیای صادقه دستور گرفتم که تو را ذبح کنم. «قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ، سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللهُ مِنَ الصَّابِرِين»؛ اسماعیل هم عرض کرد دستور خداوند را اجرا کن. اما اینجا امام حسین(ع) حضرت اسماعیل را نجات دادند و خداوند فرمود: «إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ»؛ این آزمایش آشکاری بود و ما اسماعیل را در عوض ذبح عظیم رها کردیم. «وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ، وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِين»(همان/ 102ـ 108) 
حضرت موسی نیز وقتی به سدی مانند رود نیل برخورد کردند، «فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُون»(شعرا/ 61)؛ بنی اسرائیل دیدند سپاهیان فرعون خیلی به آنها نزدیک شدند، همه امیدشان را از دست دادند و به موسی گفتند: همه ما گرفتار فرعون شده و کشته می‌شویم، موسی از خداوند کمک خواست که دستور آمد عصای خود را به نیل بزن، چرا؟ چون امام حسین(ع) بلای آنها را به جان خرید. در قرآن می‌آید: «وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ، وَنَجَّيْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ» (همان/ 114ـ 122) خداوند می‌گوید منت بر سر موسی گذاشتیم، آنها را نجات دادیم، کتاب به آنها دادیم و راه را به آنها نشان دادیم و این بلا را هم گذاشتیم برای امام حسین(ع). همه یهودی‌ها و بنی‌اسرائیل مدیون امام حسین(ع) هستند.

* حالا این سرزمین از چه نظر اهمیت دارد؟ از این رو که قرار است در این سرزمین بزرگ‌ترین بندگی خدا اتفاق بیفتد؟
امام حسین(ع) به سرزمین کربلا رسیدند و فرمودند: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلاءِ»؛ یعنی الآن هنگام همه آن بلاهایی است که کنار گذاشته شده بود. همه آن مصیبت‌ها و بدتر از آن، رنج‌ها و بلاهایی که بر سر اهل و عیال امام حسین(ع) قرار بود بیاید. وقتی به امام عرض کردند به طرف کوفه نرو، ایشان فرمودند: در عالم رؤيا جدم به من فرمود: «ان الله شاء ان يراك قتيلا» گفتند: لااقل زن و بچه‌ات را نبر، فرمود: پیامبر(ص) این را هم فرمود که خداوند می‌خواهد، زن و بچه‌ام را نیز در كسوت اسارت ببيند «ان الله شاء ان يراهن سبايا».(بحارالانوار، ج 44، ص 364)، این خودش سخت‌ترین مصیبت و رنج برای امام حسین(ع) بود.

آیا یاران امام حسین(ع) هم موضوعیت دارند؟ یعنی از پیش انتخاب شده بودند؟
بله، خداوند همه کسانی را که در این سرزمین حضور پیدا کردند، انتخاب کرده بود. خداوند به اندازه سر سوزنی به کسی ظلم نمی‌کند و هر آنچه حق هر کسی باشد، به او می‌دهد. همه کارها به دست خداست. آیا ما انتخاب کردیم که در کدام خانواده و شهر به دنیا بیاییم؟ حتی می‌توانیم تصور کنیم که کجا باشیم و نباشیم؟ اگر بنا باشد کسی شایستگی داشته باشد، انتخا‌ب‌ها به دست خداست طبق شایستگی‌ها. در قرآن خداوند می‌فرماید: «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُم، وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا»؛ اگر نیکی کردید به خودتان نیکی کردید و اگر بدی کردید هم به خودتان بدی کردید. در ادامه می‌فرماید: «وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِه، وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنشُورًا»،(اسراء/ 11ـ 13) عمل هر انسانی را به گردن او آویزان می‌کنیم و در قیامت همان پیش رویش گشوده می‌شود... یعنی همان که انجام داده است، برایش ثبت و ضبط می‌شود. 
در این عالم چه می‌خواهیم؟ همان‌ها به سوی ما می‌آید. دنیا تمام می‌شود؛ ولی خداوند بر اساس خواسته‌ها جزا می‌دهد. کسانی که در کربلا بودند هم همین‌طور؛ آنها خودشان خواستند که در سرزمین کربلا باشند و چون شایستگی آن را داشتند خدا هم به آنها عطا کرد. به طور مسلم اگر ما حق‌مان بود که در کربلا در رکاب امام حسین(ع) باشیم، حتماً ‌بودیم، یعنی زمان حضورمان در این دنیا جلو می‌افتاد. 
وقتی امام حسین(ع) از مکّه راه افتادند، حدود هشت هزار نفر با ایشان همراه بودند، اما وقتی حضرت فرمودند که آخر کار ما کشته شدن، تکه تکه شدن و شهادت است و هر کسی با من باشد، کشته می‌شود، ریزش‌ها شروع شد. آنهایی که تا آخر ماندند، همان‌هایی هستند که انتخاب شدند، یعنی شایستگی حضور در خودشان بود و خداوند آنها را انتخاب کرد. همیشه افراد خاص در کنار انبیاء بودند، همانند حواریون حضرت عیسی(ع) که در قرآن آمده است: «قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنصَارِي...».(صف/ 14) حضرت عیسی از یاران خاص خودش خواست دین خدا را یاری کنند. یاران اباعبدالله هم در آن زمان از کسانی بودند که به طور خاص دین خدا را یاری می‌کردند و جزء برترین مؤمنان بودند و ثبات قدم ویژه‌ای داشتند. در بندگی باید چنان پایبندی داشته باشیم که خداوند بپسندد، وقتی پیامبر(ص) از این دنیا رفتند، چند نفر بر دین خدا مستحکم باقی ماندند؟ رسیدن به درجات عالی خیلی زحمت می‌خواهد. خوب شدن سخت است؛ وگرنه بد شدن که خیلی راحت است. راه درست را رفتن مهم است و زحمت هم دارد. پیامبر و امیرالمؤمنین و امام حسن(صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) سه چهار نفر یار خاص داشتند و فقط امام حسین(ع) بود که هفتادودو تن یار خاص‌الخاص داشتند. افراد دیگری هم بودند که در کربلا شهید شدند؛ ولی آن یاران خاص ویژه که منتخب خدا بودند هفتادودو تن بودند. امام حسین(ع) هم می‌فرمایند: از اول خلقت تا آخر خلقت یارانی با وفاتر از یاران خودم ندیده‌ام. یکی از اینها قمربنی‌هاشم بود که عظمتی عجیب داشت، یک کسی مدت‌ها این سؤال را داشت که مقام سلمان بالاتر است یا عباس؟ در رؤیای صادقه دید که گفته شد یک نگاه ابوالفضل می‌تواند همه انسان‌ها را سلمان کند. خداوند به وجود ارزشمند بندگان نگاه می‌کند و آنها را انتخاب می‌کند، پاداش می‌دهد، بالا می‌برد. در آخر باید بگویم این ایام باید از خداوند بخواهیم که امام زمان‌مان به ما نگاه کنند و لیاقت پیدا کنیم جزء یاران خاص امام زمان‌مان باشیم که دستور دادند هر وقت یاد امام حسین(ع) افتادی بگو: يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا.(نساء/ 73)
والسلام علیکم و رحمه‌الله

صبح صادق آرایش سیاسی پارلمان و روند تشکیل دولت جدید عراق را بررسی می‌کند


 هادی محمدی/ انتخابات پارلمانی عراق که در ۲۲ اردیبهشت ماه ۹۷ (۱۲ می ۲۰۱۸) برگزار شد، چهارمین انتخابات پس از سقوط نظام صدام و اولین انتخابات پس از شکست داعش در این کشور بود.
بررسی نتایج انتخابات عراق و ظرفیت‌های جدید حاکمیتی و رویکردهای آن در قبال محیط داخلی یا در سیاست خارجی، نیازمند ارزیابی و درک دقیق از شرایط، مؤلفه‌ها و متغیرهایی است که روندهای انتخاباتی در عراق و نتایج آن را تحت تأثیر قرار داده است.

متغیرهای تأثیرگذار بر کنش‌گری سیاسی در عراق
بدیهی است که جامعه عراقی از دوره طولانی دیکتاتوری صدام و سپس اشغال کشورشان به دست آمریکا و چهار دوره حکومتی پس از آن و بازیگران داخلی و خارجی تأثیر پذیرفته، ولی رخدادهای چهار سال اخیر، تأثیرات عمیق‌تری بر رویکردها و گزینه‌های افکار عمومی عراق و لایه‌های مختلف اجتماعی و در همه طوایف آن بر جای گذاشت. جامعه عراقی به شکل سنتی از مؤلفه‌های اجتماعی مانند، تفکر و رفتار عشایری، پایبندی‌های اعتقادی و مذهبی و شخصیت‌ها و چهره‌های کاریزماتیک تأثیر پذیرفته و هم‌اکنون نیز این مؤلفه‌ها به موازات درک جدید جامعه عراقی از مردم‌سالاری و بازیگران مختلف داخلی و خارجی و فراز و نشیب‌های آنان، در چگونگی کنش‌گری سیاسی جامعه عراقی تأثیرگذارند.
در کنار متغیرها و مؤلفه‌های فوق و طی چهار سال اخیر جامعه عراقی بیشترین تأثیر را از رخدادهایی مانند پدیده داعش و حامیان و قربانیان و عملکرد آن، رفراندوم استقلال اقلیم کردستان و راهبری و هدایت مرجعیت در نقاط عطف و حساس سیاسی‌ـ اجتماعی پذیرفته است. این رخدادها و تجارب گذشته از دوره اشغال آمریکا یا دوره صدام و بقیه متغیرها، پروسه‌ای را تشکیل می‌دهند که انتخابات پارلمانی و نتایج آن، لاجرم از آنها تأثیر پذیرفته‌اند و افکار عمومی و جامعه عراقی را به شکل جدیدی از رفتار انتخاباتی واداشته است.
اگر رنج‌ها و آلام دوره دیکتاتوری آنها را واداشت تا در ابتدا از اشغالگری آمریکا در کشورشان استقبال کنند، ولی به سرعت به ماهیت و رفتار و اهداف اشغالگران آمریکایی و انگلیسی پی برده و در مقابل آن ایستاده و با مقاومت قدرتمندانه، آمریکا را به خروج از کشورشان مجبور کردند، این به آن معناست که هیمنه و قدرت و نفوذ آمریکا در لایه‌های اجتماعی و در قبال احزاب و گروه‌های عراقی به شدت فرسوده شده، به طوری که رخدادهای پیش و پس از انتخابات پارلمانی تا امروز و در آستانه تشکیل دستگاه اجرایی عراق، شاهد این افول بوده است. اگر طی 15 سال گذشته احزاب بزرگ و سنتی، کرد و اهل سنت و حتی گروه‌های شیعه، از اعتبار و نفوذ و قدرت اجتماعی و سیاسی برخوردار بودند، این شرایط در انتخابات اخیر پارلمانی متحول شده و اعتبار و نفوذ گذشته برای این گروه‌ها تکرار نشده که نتایج انتخابات پارلمانی، آن را تأیید می‌کنند. تجربه تلخ، تعامل کشورهای خارجی که از گروه‌ها و احزاب سیاسی به ویژه کردی و اهل سنت، به شکل ابزاری و تحقیر شده استفاده می‌کردند، بر سطح اعتماد و همسویی و همراهی این احزاب و کشورهای مداخله‌گر اثر گذاشته و لذا کارکردهای گذشته را ندارند که به آن اشاره خواهد شد.

عوامل اصلی انتخابات عراق
ولی سه عامل اصلی تأثیرگذار، یعنی داعش، رفراندوم کردی و راهبری مرجعیت، شکل‌‌دهنده اصلی به نتایج انتخابات هستند که ساختارهای جدید حاکمیتی را با قواعد و موازنه قدرت جدید خواهند ساخت.
1ـ داعش که یک پروژه غربی‌ـ صهیونیستی و ارتجاع عرب بود و برای هدف تغییر ژئوپلیتیک منطقه‌ای و پایه‌گذاری نظام‌های سیاسی جدید با معیارهای آمریکایی راه‌اندازی شده بود و خود را منجی اهل سنت عراق معرفی می‌کرد، به سرعت رنگ باخت و امیدهای غربی که در رؤیای حیات ۳۰ تا ۴۰ ساله داعش و توجیه حضورشان در عراق و منطقه بودند، نقش بر آب شد؛ یعنی پیاده‌نظام پروژه خطرناک آمریکایی نه تنها امکان ظرفیت‌سازی برای آنها را به دست نیاورد که در صحنه عملی و به دلیل هوشیاری و دقت عمل، مرجعیت، مردم عراق و حمایت‌های محور مقاومت، به پدیده‌ای در نقطه مقابل تبدیل شد. این ابزار شیطانی از سوی حشدالشعبی که با فرمان مرجعیت متولد شده بود، نابود شد و این سازمان مردمی و فداکار را که برای همه عراق امنیت‌سازی و فرهنگ‌سازی کرده بود، به نمادی از ایثار و انسجام ملی و اعتماد تبدیل کرد. کابوس آمریکا و شرکای حمایتگر از داعش، فقط در شکست و نابودی داعش و تروریسم تکفیری نبود؛ بلکه با تمامی تلاش‌ها و هزینه‌های حیثیتی و مالی و رسانه‌ای و سیاسی و نظامی و امنیتی، یک نیروی جدید به موازنه قدرت عراقی و منطقه‌ای افزوده شد که زنجیره محور مقاومت را تکمیل کرد و در فرهنگ‌سازی خود و سازمان رزم خود، در کنار یگان‌های شیعه، واحدهای نظامی قدرتمندی از اهل سنت، کرد، ترکمن، مسیحی و بقیه اقوام را سامان داده بود که معنای واقعی وحدت ملی و انسجام ملی بودند و در نقطه مقابل راهبرد و رویکردهای آمریکایی قرار داشت.
۲ـ مرجعیت که از ابتدای حضور اشغالگران غربی، با رفتار و راهبردی هوشمند، پروژه‌های آمریکایی را نقش بر آب کرده و شرایط موجود را در مسیر حاکمیت ملی و مستقل عراقی و کارآمدسازی ساختارها قرار داده، در تشکیل حکومت موقت و حکومت‌های بعدی، تدوین قانون اساسی و در نقطه مقابل آمریکایی‌ها وارد عمل شده و با راه‌اندازی داعش و تروریسم تکفیری، فتوای جهاد کفایی برای تشکیل حشدالشعبی و بسیج قدرتمند عراقی را صادر کرده است. مرجعیت عالی شیعه در عراق با خروج آمریکایی‌ها از عراق، روند کارآمدسازی ساختارها و حکومت‌ها را همواره مورد تأکید قرار داده و در کنار مردم، از ناکارآمدی حکومت‌ها و وزرا و دستگاه‌های مختلف و فساد، انتقاد و اعتراض کرده است.
مرجعیت عالی شیعه که همواره با حکومتی فرامذهبی، سیاست‌ها، تدابیر و مواضع خود را اعلام کرده، مورد احترام تمامی طوایف و مذاهب و اقوام بوده و از پایگاه گسترده مردمی و سیاسی در عراق برخوردار است.
همان‌گونه که با تأکید بر اجرای انتخابات در موعد قانونی، برنامه‌ریزی آمریکایی‌ و برخی طرف‌های داخلی در عراق را برای تعویق انتخابات و ایجاد خلأ قانونی در ساختارهای حاکمیتی نقش برآب کرد، در پروسه انتخاب نخست‌وزیر نیز، هنگامی که آمریکا قصد داشت نامزد معینی را به مردم و فراکسیون‌های پارلمانی تحمیل کند، با رد کردن حضور مسئولان سابق در بین نامزدهای مطرح، معیار مستقل بودن، پاکدستی و کارآمدی را بر روندهای  انتخاب نخست‌وزیر حاکم و پروژه جدید آمریکا را با شکست مواجه کرد.
۳ـ رفراندوم در اقلیم کردستان که پروژه دیگری از سوی آمریکا و شرکای منطقه‌ای آن بود تا روند تجزیه عراق را آغاز و انتخابات را عقیم بگذارد و کل منطقه را با بحران روبه‌رو کند، با هوشمندی عراقی و بازیگری ایران و مجموعه اقدامات اجرایی ناکام ماند. این پروژه که با تشویق غربی و اصرار خانواده بارزانی شروع شد، به محض روبه‌رو شدن با مخالفت ایران و ترکیه و دولت مرکزی عراق و اجرای اقدامات مهار بحران، با عقب‌نشینی آمریکا مواجه شد که ضریب بی‌اعتمادی به آمریکا در عراق را در بین افرادی که به حمایت و مداخله آمریکا دل بسته بودند، افزایش داد.
انتخابات پارلمانی در حالی شکل گرفت که آمریکا و شرکای آن در بدترین وضع به سر می‌بردند و جایگاه برجسته حشدالشعبی و مردم و مرجعیت عراق و حمایت‌های ایرانی از این روندها که فتنه تروریسم داعش و تجزیه عراق را با شکست روبه‌رو کرد، دست برتر را ثبت کردند. سرخوردگی و انفعال در بخش‌های کردی و مشکلاتی که برای مردم کردستان عراق به وجود آمد، بر بی‌اعتمادی نسبت به احزاب شناخته شده و سطح اختلافات بین آنها افزود، به نحوی که گروه‌های بزرگ کردی در انتخابات پارلمانی به شکل انفرادی و غیر ائتلافی و برخلاف انتخابات گذشته وارد شده و ریزش‌ در کرسی‌های کسب شده را ثبت کردند. همین پدیده در بین احزاب اهل سنت عراق نیز به شکل فعال دیده شد. واگرایی احزاب نسبت به یکدیگر و بی‌اعتمادی شدید مردمی به این احزاب و شخصیت‌ها و تمایل به احزاب استانی و شهرستانی یا تمایل به ائتلاف با فراکسیون‌های حامی مقاومت که اهل سنت را از شر داعش و جنایت‌های آن نجات داده بودند، موجب شد تا رشوه‌های مالی عربستان نیز، امکان ایجاد همگرایی در بین احزاب اهل سنت را به حداقل رسانده، رفتار و مطالبات تحقیرآمیز سعودی، آمریکا و انگلیس با این احزاب، سطح بی‌میلی در همراهی با آمریکا و سعودی را در آنها افزایش دهد. ائتلاف الوطنیه ایاد علاوی که در انتخابات گذشته بیش از ۹۰ کرسی در دست داشت در این انتخابات ۲۱ کرسی را ثبت کرد و در رأی‌گیری برای ریاست‌ پارلمان که رقابت بین نامزد ائتلاف‌های حامی مقاومت (یا حلبوسی) و نامزد مورد حمایت آمریکا (اسامه نجیفی) جریان داشت، حلبوسی با ۱۶۹ رأی و اسامه نجیفی با ۱۹ رأی، نتایجی را ثبت کردند که پیام‌های مهمی را در بر داشت. ائتلاف گروه‌های اهل سنت انبار که حلبوسی را مطرح کرده بودند، پس از تهدیدها و تحقیرهای سفیر آمریکا، در کنار فراکسیون فتح (حشدالشعبی) و دولت قانون (مالکی) قرار گرفته و فاصله گرفتن از آمریکا را ترجیح دادند. نجیفی با ۱۹ رأی نشان داد، همه تلاش، تهدید و تطمیع سفیر آمریکا نتوانسته آرای آبرومندانه‌ای را جذب کند و حتی تعداد آرای ایاد علاوی با ۲۱ کرسی در کنار اسامه نجیفی قرار نگرفته است.

مزیت جامعه شیعی و شکست سه‌گانه غربی‌ـ عربی
با اینکه تلاش‌های زیادی صورت گرفت تا احزاب شیعه همانند دوره‌های پیش در یک یا دو ائتلاف بزرگ در رقابت‌ها حضور پیدا کنند، ولی یک گرایش همانند مناطق کرد و اهل سنت در بین گروه‌های شیعه ملاحظه شد که تمایل به وزن‌کشی اجتماعی را نشان می‌داد. رخدادهای بزرگ چهار سال پیش، بیشترین امتیاز‌ را به جامعه شیعی اختصاص می‌داد که توانسته‌اند بحران داعش را با پیروزی سپری کنند و بحران تجزیه کردستان عراق را نیز ناکام بگذارند؛ از این رو هر یک از گروه‌های شیعه فکر می‌کرد باید وزن اجتماعی جدید خود را ارزیابی کند. حاصل این تک‌روی و واگرایی، حضور حداقل پنج ائتلاف شیعی در انتخابات بود، ولی نتایج انتخابات با وجود مشارکت ضعیف جامعه شیعی و مشارکت ۵۲/۴۴ درصدی مردم عراق در انتخابات، به حداقل ۱۹۰ کرسی در مجموع گروه‌های شیعه منتهی شد که با در نظر گرفتن ده کرسی جذب شده‌ از مناطق و کاندیداهای اهل سنت و چند کرسی از افراد مستقل، به رقم ۲۰۴ کرسی می‌رسید. این نصاب جدید در مجموع کرسی‌های احزاب شیعه، بیش از نصاب انتخابات گذشته بود که وزن و جایگاه و اهمیت گروه‌های شیعه و جامعه شیعی را در معادلات کلان قدرت عراق نشان می‌داد؛ به همین دلیل همه همت آمریکا، انگلیس و عربستان که سفرای خود را فعال کرده بودند، بر روی جامعه و احزاب شیعی متمرکز شد تا مزیت‌های شیعی را مصادره کرده یا از همگرایی قدرت‌ساز آنها جلوگیری به عمل آورند.
آمریکا و تیم مثلثی آنها با رژیم سعودی و انگلیس در کمتر از یک سال گذشته سه شکست بزرگ در سیر انتخابات عراق داشته‌اند. ابتدا اینکه نتوانستند از اجرای انتخابات جلوگیری کنند و آن را به تعویق بیندازند و سپس اینکه با اصرار و حمایت از حیدرالعبادی برای نخست‌وزیری به دنبال شکاف در بین گروه‌های شیعه و بازگرداندن نفوذ خود با نام یک کاندیدای شیعه بودند که با مداخله مرجعیت عالی شیعه نقش بر آب شد و برای بار سوم، در انتخابات رئيس پارلمان و به دلیل بی‌نزاکتی دیپلماتیک و رفتار توهین‌آمیز و تهدیداتی که علناً به گروه‌های گوناگون و از جمله اهل سنت داشتند، کاندیدای مورد حمایت حشدالشعبی به قدرت رسید.
هم اکنون نیز با تقویت اختلاف بین بارزانی و اتحادیه میهنی سعی دارند مطالبه او برای کسب پست ریاست جمهوری را که مسعود بارزانی به شدت نیازمند آن است، در روند انتخابات رئيس‌جمهور اختلال ایجاد کرده و فرد مطلوب خود را برای چالش‌سازی‌های بعدی به قدرت برسانند. نکته مهم در این تلاش آمریکایی‌ این است که حتی بارزانی نسبت به رفتار قلدرمآبانه سفیر و فرستاده ویژه آمریکا در دو ماه گذشته واکنش تندی داشته و نسبت به وعده‌های حمایتی آنها بی‌اعتماد است. با اینکه سفیر و فرستاده ویژه آمریکا تهدید به بازگشت داعش و بی‌توجهی به مسائل امنیتی مناطق کردی و اهل سنت را چاشنی تهدیدات خود در تعامل با شخصیت‌های عراقی کرده‌، ولی در مقابل گروه‌های طرفدار ایران با هدایت و تدبیر هوشمندانه ایران، تعامل منطقی و احترام‌آمیز و مشفقانه با همه طرف‌های سیاسی ارائه کرده و اعتماد آنها را بسیار بیش از آمریکا جلب کرده‌اند و همین پدیده موجب شده است سه شکست آمریکا با تمامی تلاش و وعده و وعید و تهدید آنها، نصیب محور آمریکا و شرکای آنها شود.

ناکامی آمریکا در عراق و فرصت‌های ایران
اهداف راهبردی آمریکا که سطوح و لایه‌های گوناگون را در بر می‌گیرند، اولویت خود را با واگرایی‌سازی در بین شیعه و جلوگیری از تبدیل پیروزی جریان‌های حامی یا شرکت‌کننده در حشدالشعبی و مقاومت به ساختارهای حاکمیتی در عراق قرار داده‌اند و در صورت امکان و با ادبیات مشابه ترامپ، بتوانند از روندها و شخصیت‌ها و احزاب عراقی باج‌خواهی کرده و امتیاز بگیرند و ساختارهای قدرت را واگذار نکنند. آمریکایی‌ها و محور آنها به خوبی می‌دانند که یکدست شدن ساختارهای قدرت و حاکمیت در عراق، آغاز چالش‌های جدید برای آنها و حضورشان در عراق است که به مفهوم افزایش قدرت و نفوذ ایران و اندیشه و فرهنگ مقاومت خواهد بود.
ابزارها و نفوذ و اعتبار فرسایش‌یافته آمریکا در عراق به حدی است که به مداخله‌گری علنی در روندهای انتخاباتی و پارلمانی، حمایت از عبادی و ائتلاف النصر و سپس ائتلاف‌سازی با سائرون (مقتدی صدر) که یک شکاف جدی در بین گروه‌های شیعی را دامن بزند و قادر باشد با ایجاد ائتلاف بزرگ پارلمانی یا کُتلِه اکبر انتخاب نخست‌وزیر و ترکیب کابینه و بسیاری از حوزه‌های نظامی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی عراق را در حوزه‌ آمریکا قرار دهد، به جایی رسیده است که ائتلاف عبادی با ۴۲ کرسی و رتبه سوم ائتلاف‌های پیروز در انتخابات، ریزش کرده و نمایندگان آن به ائتلاف فتح(به رهبری هادی عامری و جریان‌های حامی حشدالشعبی) بپیوندند و شخص حیدر العبادی نیز به کارت سوخته تبدیل شده و رسماً از کاندیداتوری نخست‌وزیری، پس از هشدار مرجعیت کناره‌گیری کند و ائتلاف سائرون پس از حوادث بصره و با تحریک کنسول آمریکایی، به سمت ائتلاف فتح گرایش یافته و تمامی تلاش‌های آمریکایی را بی‌ثمر کنند. رایزنی‌های جاری در بین گروه‌های شیعی و بقیه ائتلاف‌های پیروز در کتله اکبر یا ائتلاف بزرگ پارلمانی، به زودی با اعلام کاندیدای خود برای نخست‌وزیری، مرحله جدیدی از مستحکم‌سازی توازن قدرت در مقابل آمریکا را طی خواهند کرد.
انتخاب رئيس‌جمهور نیز بنا به تدابیری که اتخاذ شده در بین حزب دموکرات بارزانی و اتحادیه میهنی کردستان که «برهم صالح» را کاندیدای ریاست‌جمهوری کرده است، به پایان می‌رسد و رؤسای سه‌گانه عراق نهایی خواهند شد.
 مهم‌ترین هنر و توانایی ایران در دیپلماسی نهضتی و منطقه‌ای این است که به خوبی از تهدیدات و برنامه‌های تهدیدکننده آمریکایی، برای خود فرصت‌سازی می‌کند و سرافکندگی را برای آمریکا باقی می‌گذارد. همین ویژگی و هنر از سوی جریان‌های طرفدار ایران و مقاومت منطقه‌ای با مهارت به اجرا در می‌آید و همان‌گونه که در لبنان یا سوریه از بزرگ‌ترین تهدید تروریستی قرن، قوی‌ترین موازنه قدرت را برای خود تولید کرده‌اند، در عراق نیز جریان‌های مردمی و مقاومت با تکیه بر قدرت فرصت‌سازی از تهدید آمریکا و شرکای آن، خود را برای مرحله‌ای جدید از قدرت‌سازی آماده می‌کنند. این قدرت‌سازی محدود و محصور در جامعه شیعی نیست؛ بلکه با نگاهی فراگیر و ملی و با تکیه بر تمامی طوایف مذهبی و قومی، رویکردهای انسجام ملی را قوت می‌بخشند و با بهره گرفتن از راهبری‌های مرجعیت عالی شیعه، حاکمیتی کارآمد و توانمند در محیط داخلی و خارجی را پایه‌گذاری خواهند کرد. همان‌گونه که در یک رویکرد فراگیر در حشدالشعبی، مهم‌ترین تهدید قرن در عراق و منطقه را شکست داده و روح همبستگی و اعتماد وطنی را گسترش دادند، در ساختارهای حاکمیتی نیز همین اندیشه ایثارگر و امنیت‌ساز، حکومت سازندگی در عراق را به نام فراکسیون فتح در عراق، پایه‌گذاری خواهد کرد. نکته مهم در تحول ناشی از روندهای انتخاباتی و رفتار بازیگران گوناگون خارجی این است که گروه‌های تکیه‌گاه آمریکا در عراق، ضمن اینکه ظرفیت‌های گذشته خود را از دست داده‌اند، بیش از گذشته به گزینه‌های غیر آمریکایی‌ یا وطنی عراقی تمایل نشان می‌دهند، تا هم از گردونه قدرت حذف نشوند و هم سهم خود را در ساخت عراق جدید حفظ کنند.
تلاش‌های آمریکا برای کارشکنی یا مانع‌تراشی در مسیر انتخابات نخست‌وزیر، رئیس‌جمهور، تشکیل کابینه و سیاست‌ها و رویکردهای جدید آن استمرار خواهد یافت، ولی این تلاش آمریکایی و شرکای آن، حاصلی جز فرو رفتن در باتلاق نداشته و همه هزینه‌های مالی، سیاسی و نظامی آنها به میدانی برای کسب تجارب جدید محور مقاومت و توانمند‌سازی آنها تبدیل خواهد شد.