«سید عبدالملک الحوثی» رهبر جنبش انصارالله یمن اعلام کرد: ملت اسلامی ما مظلوم است و امروز از ظلم و ستم و بی‌عدالتی رنج می‌برد. وی افزود: ظلم و ستم فاحش در حق بسیاری از امت‌های اسلامی از جمله فلسطین، میانمار و عراق صورت می‌گیرد که دخالت قدرت‌های طاغوتی در امور کشورهای عربی و اسلامی، مانند حملات آمریکایی‌ـ سعودی به یمن از جمله این ظلم و ستم‌ها است. بسیاری از مسلمانان فلسطینی‌ و غیر فلسطینی‌، مانند میانمار، عراق و یمن از این وضعیت رنج می‌برند که پشت‌ همه این ظلم‌ها و ستم‌ها آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارند.

رقابت‌های درونی آمریکا با بهره گیری از مسئله ایران


 قاسم غفوری/ ساختار درونی آمریکا شاهد مجموعه‌ای از تحولات است، هر چند که جنجال‌سازی‌های ترامپ در عرصه سیاست خارجی زمینه‌ساز کم‌رنگ شدن توجهات جهانی به عرصه درونی این کشور شده است. افزایش فقر و نارضایتی مردمی از ساختار امنیتی و اقتصادی کشور آمریکا به ویژه در قبال اقلیت‌های نژادی، فضای ضد حقوق بشری به ویژه در قبال پناه‌جویان، چنانکه همچنان کودکان پناه‌جوی بسیاری در بازداشت به سر می‌برند، پیامدهای امنیتی شدید قانون آزادی حمل سلاح که روزانه ده‌ها نفر را به کام مرگ می‌برد در کنار اختلافات شدید در ساختار سیاسی این کشور که کاخ سفید و کنگره را در بر گرفته و هر روز اخبار جدیدی از این تنش‌ها منتشر می‌شود تنها بخش کوچکی از اوضاع داخلی آمریکاست که سران این کشور با هوچی‌گری و حاشیه‌سازی بیرونی به دنبال پنهان‌سازی آنها هستند.  نکته‌ای که در فضای درونی و بیرونی آمریکا به طور چشمگیری برجسته شده تقابل‌های میان جان کری وزیر خارجه دوران اوباما و ترامپ رئیس‌جمهور کنونی آمریکاست که به نوعی فضای سیاسی این کشور را به خود اختصاص داده است. کری در سخنان بسیاری ترامپ را به ناکارآمدی متهم کرده و او را ترکیبی از  نادانی پسر بچه‌ای هشت ساله با اضطراب دختر بچه‌ای نوجوان دانسته است و ترامپ نیز کری را متهم به دروغگویی و غیر عقلانی بودن کرده است. این مواضع در حالی صورت می‌گیرد که حتی برخی از احتمال رقابت کری با ترامپ در انتخابات سال 2020 خبر داده‌اند. 
اما رفتار کری و ترامپ مشاهده نوع محوربندی این رقابت است که جای تأمل دارد. جان کری وزیر خارجه اوباما در کتاب خاطراتش به گفت‌وگو و مصاحبه درباره روند مذاکرات هسته‌ای با ایران پرداخته و بسیار تلاش دارد نشان دهد سیاست اوباما در قبال ایران با موفقیت همراه بوده و آمریکا از یک تهدید جهانی جلوگیری کرده است. کری در کنار اوباما، هیلاری کلینتون، سوزان رایس، مونتر، وندی شرمن و... که همه از دموکرات‌ها هستند ضمن نقد رفتار ترامپ در قبال ایران تلاش بسیار دارند تا دوران اوباما را دوران قهرمانی نشان دهند که توانسته‌ است ایران را مهار کند و امتیازات فراوانی از آن بگیرد. 
در نقطه مقابل ترامپ و هم‌قطارانش نیز از مدت‌ها پیش این سیاست را اجرا کرده‌اند، به گونه‌ای که از یک‌سو از تحریم‌های بیشتر علیه ایران می‌گویند و از سوی دیگر ادعای آمادگی برای گفت‌وگو را سر می‌دهند. آخرین ادعای آنها نیز آمادگی برای دیدار ترامپ با رئیس‌جمهور اسلامی ایران در نشست شورای امنیت است. البته همزمان به اقداماتی نظیر اعمال تحریم‌های بیشتر علیه مقامات و شرکت‌های ایرانی و البته شرکت‌هایی که با ایران همکاری کنند، پرداخته است.  در همین حال ترامپ ممنوعیت پرواز بر فراز خاک ایران را به بهانه خطر تروریسم ایران تمدید کرده است. البته اقدامات حاشیه‌ای نظیر حمایت از تروریست‌ها علیه امنیت ایران و نیز طراحی حمله به کنسولگری ایران در بصره و سفارت ایران در فنلاند را باید به این رفتارها افزود. 
نباید فراموش کرد که در چارچوب ادعای آمادگی برای مذاکره با ایران و بالا بردن هزینه‌های جمهوری اسلامی، آمریکا به برجسته‌سازی اقدامات کره شمالی پرداخته که از آن جمله برجسته‌سازی درخواست «اون» رئیس کره شمالی برای دیدار دوباره با ترامپ است. 
مجموع این رفتارها درحالی صورت می‌گیرد که آمریکا سعی دارد نشان دهد از یک‌سو ترامپ با قاطعیت در برابر ایران موضع‌ گرفته است و از سوی دیگر آماده مذاکره با ایران برای آنچه اصلاح برجام و تغییر رفتار منطقه‌ای و موشکی آن گفته شده، است. 
حال این سؤال مطرح می‌شود که چرا هر دو جریان دولت کنونی و پیشین آمریکا این چنین در قبال جمهوری اسلامی ایران موضع می‌گیرند و اقدام می‌کنند؟ برای پاسخ به این پرسش مروری بر تحولات آینده آمریکا و جهان قابل توجه است. 
اولاً، این روزها نشست سالیانه سازمان ملل متحد برگزار می‌شود که سران و مقامات بسیاری از کشورها در آنجا حضور دارند. 
اهمیت این نشست برای سران آمریکا این است که از یک سو دولتمردان کنونی سعی دارند از این نشست به منزله مؤلفه‌ای برای نشان دادن اشتباه بودن رفتارهای اوباما بهره گیرند و نام خود را در ردیف دولتمردان برتر آمریکا ثبت کنند و از سوی دیگر دولتمردان پیشین آمریکا، یعنی تیم اوباما نیز برآنند تا خود را فاتح سیاست جهانی معرفی کنند و به نوعی با اقدامی پیشدستانه برآنند با طراحی ترامپ مقابله داشته باشند. 
نکته مهم آنکه؛ محور رفتاری هر دو طرف برجسته‌سازی رفتارهای‌شان در قبال ایران است و هر یک سعی دارند خود را فاتح این قله معرفی کنند و حتی طرح ترامپ برای دیدار با روحانی نیز در این چارچوب است. تیم اوباما با برجسته‌سازی مذاکرات هسته‌ای و تماس تلفنی اوباما با روحانی سعی دارند خود را تسلیم سازنده ایران در قبال مذاکره معرفی کنند و ترامپ با سوق دادن مقامات ایران به دیدار در شورای امنیت، می‌خواهد دستاوردی بزرگ‌تر از اوباما را به نمایش بگذارد. 
ثانیاً، در ماه آبان انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره برگزار می‌شود. در این انتخابات بیش از آنکه رأی مردم اهمیت داشته باشد، لابی‌های صهیونیستی و عربی هستند که تصمیم‌گیرنده انتخابات هستند. 
در این میان از یک‌سو دموکرات‌ها با برجسته‌سازی دستاوردهای دوران اوباما در مقابله با ایران برآنند تا خود را تحقق‌بخش اهداف ضد ایرانی لابی صهیونیستی و عربی نشان دهند و از سوی دیگر جمهوریخواهان با محوریت ترامپ برآنند با برجسته‌سازی اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی بر ایران و البته تسلیم‌سازی آن مبنی بر پذیرش مذاکره با آمریکا، براساس خواسته‌های واشنگتن، قدرت خود را در تحقق اهداف لابی‌ها نشان دهند. 
حلقه تکمیلی این طرح نیز اقدامات آمریکا در حمایت از تروریست‌ها در سوریه و حمایت از کشتار یمنی‌ها به دست سعودی و البته اقدامات آمریکا در قبال فلسطین است. ترامپ با انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو قدس، حذف کمک‌ها با آنروا که برابر با حق بازگشت آوارگان فلسطینی است و در نهایت طرح کنفدراسیون اردن‌ـ فلسطین، اراده خود را به لابی صهیونیستی نشان می‌دهد. 
با توجه به آنچه ذکر شد می‌توان گفت که اقدامات دولتمردان پیشین و کنونی آمریکا برگرفته از اهداف آنان در قبال نشست سالیانه سازمان ملل متحد و نیز انتخابات کنگره آمریکا است. اما آنچه در این میان به آن اشاره‌ای نمی‌شود و با حاشیه‌سازی پنهان می‌شود، نقش و جایگاه ایران در این رقابت درونی است که نشئت گرفته از جایگاه جهانی جمهوری اسلامی ایران است. این رقابت به خوبی نقش و جایگاه جهانی ایران را نشان می‌دهد و واهی بودن انزوای کشورمان را آشکار می‌کند. به هر ترتیب، آنچه از سوی جان کری از جمله در مورد ایران در حال شکل‌گیری است، نه برگرفته از روحیه تعاملی دموکرات‌ها، بلکه برگرفته از رقابت درونی حاکم بر آمریکاست که هر یک از دو طرف سعی دارند از تمام ابزارها برای کسب قدرت بهره گیرند و می‌کوشند با همان سیاست‌های پوپولیستی، مردم را فریب دهند و رأی آنها را به نفع خود کسب کنند. کارنامه آمریکا نشان می‌دهد که ساختار راهبرد حاکم بر این کشور ثابت بوده و ژست‌های بشردوستانه‌ افرادی مانند کری صرفاً یک ژست سیاسی و مردم‌فریبانه است، چنانکه در طول هشت سال حکومت اوباما جنگ‌های متعددی، از جمله لیبی و سوریه به فرمان آمریکا شکل گرفت و اعمال تحریم‌ها علیه کشورها همچنان ادامه یافت، به طوری که اوباما با وجود سفر به کوبا هرگز تحریم‌های این کشور را لغو نکرد و همان سیاست‌های خصمانه ادامه یافت. 


  محمدرضا مرادی/ محمدبن‌سلمان ولی‌عهد سعودی در کمتر از سه سال توانست از یک شاهزاده گمنام به پست ولی‌عهدی در عربستان برسد. وی در این مسیر از سند چشم‌انداز 2030 برای اصلاحات در عربستان نیز رونمایی کرد و خیلی زود با کمک مافیای رسانه توانست خود را در غرب به عنوان معمار عربستان مدرن معرفی کند. اما این چهره معرفی شده چندان دوام نیاورده و به سرعت در حال دگرگونی است. رسانه‌های غربی که تا مدت‌ها به عنوان حامی بن‌سلمان فعالیت می‌کردند و به اصلاحات وی امید بسته بودند اکنون زبان به انتقاد گشوده و وی را یک شاهزاده شکست‌خورده می‌دانند.  
روزنامه «تایمز» لندن در مطلبی تحت عنوان «روزهای ولی‌عهد سعودی به شماره افتاده است» نوشت که امیدها به اینکه بن‌سلمان فردی اصلاحگرا باشد و به «مداوای بیماری‌های منطقه» بپردازد، بیهوده است. طبق این گزارش به نظر می‌رسد احتمال پادشاهی بن‌سلمان با ابهام مواجه شده و پدرش سلمان‌بن‌عبدالعزیز شاه سعودی در حال ابراز نشانه‌های شک و تردید در این ‌باره است. به نوشته تایمز، چیز زیادی از ادعاهای مدرنیته بن‌سلمان باقی نمانده است، محمدبن‌سلمان نه اصلاحگر است و نه مرد قدرتمند؛ چرا که پدرش با یک حرکت قلم می‌تواند جانشین خود را تغییر داده و ولی‌عهد را از قدرت محروم کند و با توجه به نارضایتی رو به رشد شاهزاده‌های خشمگین احتمال دارد این مسئله اتفاق بیفتد. از سوی دیگر حساب توئیتری «العهد الجدید» که متعلق به افراد نزدیک به کانون تصمیم‌گیری‌های پنهان در عربستان است، محمد‌بن‌سلمان، ولی‌عهد عربستان، را فردی مضطرب دانست که هر لحظه احتمال می‌دهد ترور شود. رسانه‌های مختلف دیگر نیز از شروع روند افول بن‌سلمان گزارش‌هایی منتشر کرده‌اند، اما چرا بن‌سلمان به سرعت در حال سقوط است؟
محمدبن‌سلمان با کودتا علیه بن‌نایف ولی‌عهد سابق عربستان و همچنین دستگیری بیش از 200 شاهزاده و فعال اقتصادی، خاندان سعودی را وارد نوعی جنگ قدرت کرده است. سند چشم‌انداز 2030 که وی ارائه داده و برخی از اصلاحات به ویژه در حوزه زنان مانند اعطای حق رانندگی به زنان، بازشدن مجدد سینماها و ورود زنان به عرصه نظامی‌گری، سبب تقابل بخشی از نهاد دینی در برابر بن‌سلمان شده است. هرچند وهابیت کنونی نوعی وهابیت شبه‌دولتی بوده و در برابر فرامین پادشاه و ولی‌عهد سر تعظیم فرود می‌آورد؛ اما نباید از تقویت علمای مخالف بن‌سلمان نیز غافل بود. بن‌سلمان با برکناری بن‌نایف، دستگیری سرمایه‌دارها و ورود به حوزه دینی و تلاش برای محدود کردن قدرت علمای وهابی سه گروه دشمن برای خود خلق کرده است؛ نظامیانی که به بن‌نایف وفادارند، سرمایه‌دارانی که احساس ناامنی می‌کنند و به دنبال فرار از عربستان هستند و در نهایت، علمای وهابی که قدرت خود را در خطر می‌بینند. این مسئله به این معناست که بن‌سلمان در حوزه داخلی مشروعیت نداشته و با چند گروه مخالف مواجه است.
بن‌سلمان سعی داشت برخلاف سنت‌های حاکم بر جامعه عربستان اقدام به اجرای برخی اصلاحات نمایشی با هدف رسیدن به مقام پادشاهی کند، اما این موضوع سبب شد تا گروه‌های سنتی جامعه عربستان اقدام به مقابله با وی کنند. از سوی دیگر جنگ یمن که تنها دلیل آن افراطی‌گری و جنگ‌طلبی بن‌سلمان بوده در 41 ماه گذشته بیش از 200 میلیارد دلار هزینه برای آل‌سعود به همراه داشته است و هیچ پیروزی نصیب عربستان نشده است. فشارهای عمومی به دلیل جنایت‌های جنگی عربستان در یمن نیز در حال تشدید است. در عرصه سرمایه‌گذاری خارجی نیز عربستان شاهد دوران بسیار سختی است، به صورتی که بر اساس گزارش سازمان ملل، سال 2017 سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در عربستان بیش از 80 درصد کاهش داشته است.
در واقع، بن‌سلمان با دستگیری شاهزاده‌ها و بازرگانان سعودی، برکناری محمدبن‌نایف از ولی‌عهدی، اجرای برخی اصلاحاتِ مخالف سنت‌های حاکم در عربستان و ماجراجویی‌های منطقه‌ای به ویژه شکست در جنگ یمن اکنون به عنوان شاهزاده‌ای مطرح است که شانس رسیدن وی به تخت پادشاهی بسیار کاهش یافته است. پادشاه عربستان نیز به دلیل هراس از یک نوع انقلاب در درون خاندان سعودی سعی دارد کنترل امور را در اختیار خود نگه دارد و اختیارات بن‌سلمان را کاهش دهد.


 رضا اشرفی/ نظام بین‌الملل هر چند که همچنان تحت تأثیر یکجانبه‌گرایی آمریکایی است؛ اما هر روز اخبار جدیدی از تزلزل این تک‌قطبی‌نگری منتشر می‌شود و بازیگران جدیدی صحنه جهانی را به خود اختصاص می‌دهند. بازیگرانی که نه تنها در چارچوب اهداف آمریکایی حرکت نمی‌کنند؛ بلکه رفتارهای‌شان واکنشی به عملکردهای بحران‌ساز آمریکا است که ایجاد ساختار چندقطبی در جهان را در ذهن ایجاد می‌کند. این روند چنان است که حتی متحدان اروپایی آمریکا نیز به سمت جدایی از این کشور سوق یافته و سعی دارند رفتاری مستقل را به نمایش بگذارند که نمونه آن تحرکات آلمان، فرانسه و انگلیس برای حضور نظامی بلندمدت در غرب آسیاست که نوعی رقابت با آمریکا قلمداد می‌شود. 
در همین چارچوب، چین و روسیه به منزله دو قدرت شرقی و البته جهانی همگرایی‌های بسیاری را به ثبت رسانده‌ و هر روز بر میزان این همگرایی افزوده شده است. یکی از این رویکردها را در رزمایش اخیر مشترک دو کشور می‌توان مشاهده کرد. رزمایش وستوک  ۲۰۱۸، بزرگ‌ترین رزمایشی است که روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برگزار کرده است. 
در این رزمایش حدود ۳۰۰ هزار نیرو، ۳۶ هزار دستگاه تانک و خودروی نظامی و بیش از هزار فروند هواپیما به کار گرفته شده‌اند. در این رزمایش، بیش از ۱۰ فروند بمب‌افکن روسی Tu-۲۲M۳ به منزله بخشی از رزمایش وستوک ۲۰۱۸ یک فرودگاه نظامی دشمن فرضی در سرزمین زابایکالسکی را هدف حمله قرار دادند. در این رزمایش بمب‌افکن‌ها از بمب‌هایی تا ۵۰۰ کیلوگرم (بیش از هزار و ۱۰۰ پوند) استفاده کردند. در این رزمایش نیروهایی از چین نیز حضور دارند که نشان‌دهنده عمق همگرایی نظامی دو کشور است. حال این پرسش مطرح می‌شود که چرا این رزمایش مشترک برگزار می‌شود و چه اهدافی را در ورای‌ آن دنبال می‌کنند؟ 
بسیاری از ناظران سیاسی بر این امر تأکید دارند که این رویکرد نظامی ادامه همگرایی‌های اقتصادی و سیاسی طرفین است. روابط تجاری دو کشور و همچنین سرمایه‌گذاری چین در روسیه هم به سرعت افزایش می‌یابد. روسیه بزرگ‌ترین تأمین‌کننده نفت مورد نیاز چین به شمار می‌آید و قرار است بزرگ‌ترین تأمین‌کننده گاز مورد نیاز چین هم بشود. همزمان با افزایش تعرفه گمرکی محصولات و کالاهای چینی در آمریکا، مقامات پکن به بازارهای روسیه چشم دوخته‌اند. این همگرایی چنان است که سران دو کشور در اقدامی نمادین به آشپزی مشترک اقدام کردند تا نشان دهند تا چه میزان به سوی روابط گسترده و اهداف مشترک پیش رفته‌اند. 
در این میان، باید به این امر توجه داشت که این رزمایش نوعی پیام واحد به تهدیدات کشورهای غربی است. غرب از یک‌ سو با حمایت از تروریسم در افغانستان و شرق آسیا امنیت چین را تهدید می‌کند و با تروریست‌ها در آسیای مرکزی و قفقاز امنیت روسیه را تهدید می‌کند. از سوی دیگر، تحرکات نظامی غرب به شدت افزایش یافته که نظامی کردن شرق آسیا و اروپای شرقی نمودی از آن است. چین و روسیه با برگزاری این رزمایش برآنند تا نشان دهند از هر ابزاری برای پاسخگویی به این تحرکات بهره خواهند گرفت و حاضر به کوتاه آمدن در برابر تهدیدات غرب نیستند. 
به عبارتی دیگر، آنچه در این رزمایش روی داده است، در حالی نوعی همگرایی و تقویت مواضع مشترک به شمار می‌آید که پیامدی آشکار برای تروریست‌ها و تهدیدکنندگان امنیت روسیه و چین است و جدیت این کشورها در مقابله با تهدیدات را به نمایش می‌گذارد.

نفوذ آل‌سعود در جهان اسلام‌ـ 31


  عبدالله عبادی/ جمهوری چاد در مرکز آفریقا واقع شده است، این کشور از نظر وسعت جزو سی کشور بزرگ جهان است، اما با وجود وسعت بسیار کشوری است سراسر پوشیده از صحرا و بیابان و بیشتر زمین‌های آن غیر قابل کشت است. محصور بودن در خشکی و دسترسی نداشتن به دریاهای آزاد و بی‌ثباتی سیاسی سبب شده تا این کشور جزو 10 کشور فقیر جهان محسوب شود و سرانه هر فرد در این کشور کمتر از دو دلار باشد. هر ساله آماری از سوی مؤسسه‌های آمارگیری و سازمان جهانی بهداشت درباره میزان شادی و افسردگی در کشورهای جهان بر اساس فاکتورهایی چون؛ میزان مشارکت مردم در فعالیت‌های ورزشی و همچنین میزان اشتیاق برای فعالیت‌های شغلی و کارهای داوطلبانه اعلام می‌شود که کشور چاد رتبه اول افسردگی در جهان را کسب کرده است.
وضعیت اقتصادی نابسامان این کشور سبب شده کشورهای ثروتمند از جمله عربستان به راحتی بتوانند ایدئولوژی و خط مشی سیاسی خود را بر مردم و رهبران این کشور دیکته کنند. برای نمونه در مارس 2015 هیئتی از عربستان عازم انجامنا شد تا از دولت این کشور برای اعزام نیرو به یمن درخواست کمک کند، هرچند رهبران چاد با اعزام نیرو به یمن مخالفتی نداشتند، اما حضور نیروهای ارتش این کشور در مأموریت‌های صلحبانی سازمان ملل در سومالی و همچنین تهدید پر رنگ بوکوحرام مانع از این شد که بتوانند به درخواست عربستان پاسخ مثبت دهند، اما در بحث قطع روابط با قطر به درخواست رژیم آل‌سعود دولت این کشور به سرعت دست به کار شد و برای خشنودی اربابان سعودی خود روابطش را با قطر به حالت تعلیق درآورد.
حضور عربستان
و سازمان‌های وهابی در چاد
1ـ مدرسه‌سازی: همان ‌طور که گفته شد چاد جزو فقیرترین کشورهای جهان است؛ از این‌رو وضعیت آموزش و پرورش در این کشور بسیار اسفناک است. کهنه و فرسوده بودن مدارس موجود، نبودن کتب درسی، نبودن تجهیزات آموزشی مانند میز و صندلی و تخته سیاه سبب شده تا سوادآموزی در سراسر چاد وضع رقت‌انگیزی داشته باشد، در بسیاری از مناطق مردم از ترس بوکوحرام فرزندان خود را به مدرسه نمی‌فرستند؛ از این‌رو یکی از اقدامات سازمان‌های وابسته به وهابیت ساخت و تعمیر مدارس و ارائه وسایل کمک آموزشی می‌باشد. سازمان امداد اسلامی وابسته به رژیم آل‌سعود طی چند سال گذشته ده‌ها باب مدرسه را در این کشور ساخته، یا تعمیر و بازسازی کرده است.
 2‌ـ ارسال مواد غذایی: وجود طوفان‌های موسمی، آفات نباتی، سیل و رانش زمین، حمله گروه‌های شورشی مانند بوکوحرام سبب شده تا عده بسیاری از مردم این کشور دائم با گرسنگی دست و پنجه نرم کنند. یکی از اقدامات سازمان امداد اسلامی عربستان در چاد ارسال مواد غذایی و دارویی برای آسیب‌دیدگان و آوارگان است.
3‌ـ حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست در ماه مبارک رمضان: هر ساله در آستانه ماه مبارک رمضان صدها تن خرما به چاد ارسال می‌شود تا زیر نظر عاملان سعودی در بین خانواده‌های بی‌سرپرست و فقیر توزیع شود و به نوعی زمینه دعوت آنان به آیین ضاله وهابیت فراهم شود. این خرماها را امامان جماعت وابسته به سعودی در مناطق مختلف چاد توزیع می‌کنند.  
۴ـ اعزام مبلّغ در ماه رمضان: فقر و بی‌سوادی و نبود امکاناتی چون؛ کتاب، اینترنت، تلویزیون و دیگر رسانه‌های جمعی سبب شده تا مردم مسلمان این کشور خیلی به آداب و رسوم اسلامی آگاه نباشند و در برخی مناطق اطلاعات افراد از اسلام بسیار اندک و ناچیز است؛ از اینرو سازمان رابطه العالم الاسلامی که مهم‌ترین سازمان تبلیغی رژیم آل‌سعود است، هر ساله با اعزام صدها مبلّغ وهابی به کشورهای فقیر و عقب‌مانده آفریقا از جمله چاد سعی در تشویق آنان به پذیرش آیین ضاله وهابیت دارد. هرچند رژیم آل‌سعود در این زمینه کوشش فراوانی کرده و قصد دارد از قلوب ساده و بی‌آلایش مردم فقیر و ستمدیده چاد به نفع نیات شوم خود سوءاستفاده کند، اما از آنجاکه تعالیم وهابی با اسلام سنتی که ریشه در تصوف دارد در تضاد می‌باشد، تا به امروز این تلاش‌ها به جز اندکی به نتیجه نرسیده و مردم فقیر این کشور با وجود هزینه‌های فراوان عربستان به سمت وهابیت رغبتی نشان نداده‌اند.
۵ـ آموزش قرآن کریم: در اکتبر ۲۰۱۶ مطابق تصویر زیر محمد عوض، رئیس جماعت تعلیم قرآن کریم چاد با سفر به ریاض و دیدار با محسن الترکی، رئیس سازمان رابطه العالم الاسلامی از وی برای افزایش اعتبارات آموزش قرآن کریم به کشورش درخواست کمک کرد که الترکی این درخواست را پذیرفت. کمک‌های عربستان برای آموزش قرآن کریم عبارت است از ایجاد مدارس قرآنی، ارسال قرآن و اعزام استادان و همچنین برگزاری مسابقات قرآنی در چاد.
۶ـ تکفل ۴۰۰ کودک یتیم: یکی دیگر از اقدامات سازمان امداد اسلامی عربستان در چاد که در مطبوعات دو کشور به شدت بر روی آن مانور داده می‌شود، حمایت عربستان از ۴۰۰ کودک یتیم در این کشور است. براین اساس رژیم آل‌سعود تقبل کرده هزینه زندگی و تحصیل ۴۰۰ کودک چادی تا بالاترین سطوح تحصیلی را بر عهده بگیرد. در ۲۴ ماه می ۲۰۱۴ مراسمی در انجامنا پایتخت چاد برگزار شد و طی آن همسر ادریس دبی رئیس‌‌جمهور این کشور با دادن لوحی به نماینده سازمان امداد اسلامی از تلاش‌های این سازمان در این زمینه تشکر و قدردانی کرد. 
۷ـ ساخت جاده: در سال ۲۰۱۴ سازمان توسعه اسلامی با هزینه ۳۰ میلیون دلار اقدام به احداث یک جاده بین دو نقطه مرزی چاد و سودان کرد تا تبادل کالا و مسافر بین دو کشور با سهولت صورت بگیرد. از آنجا که قبایل مرزی دو کشور نزدیکی فراوانی با یکدیگر دارند، این جاده نقش مهمی در بهبود زندگی این قبایل مرزی دارد.

پیام «ترامپ» به شورای حکام آژانس
خبرگزاری ایرنا: «ریک پری» وزیر انرژی آمریکا پیام «دونالد ترامپ»‌ رئیس‌جمهور این کشور را در سخنرانی خود در شصت‌ودومین نشست عمومی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای حضار قرائت کرد. این بیانیه مسائل مربوط به موضوع توافق هسته‌ای ایران (برجام) و پرونده خلع سلاح اتمی شبه‌جزیره کره را شامل می‌شد. رئیس‌جمهور آمریکا در این بیانیه گفته است، ایران باید در زمینه دو مسئله تضمین ارائه دهد، اول اینکه، برنامه هسته‌ای این کشور منحصراً صلح‌آمیز باقی خواهد ماند و همچنین این مسئله که هرگونه مسیر دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای «به صورت دائمی» مسدود خواهد شد. این بیانیه‌ هیچ اشاره‌ای به خروج آمریکا از برجام نداشت؛ اما تأکید می‌کرد، برجام یک «توافق معیوب» است و آمریکا صرفاً به دنبال توافقی است که «به طور کامل به برنامه هسته‌ای ایران، فعالیت‌های مرتبط با اشاعه و همچنین فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده این کشور می‌پردازد.»
برجام شکست خورده و باید رهایش کرد
خبرگزاری مهر: وزیر خارجه آمریکا طی اظهار نظر توئیتری مدعی شد، توافق هسته‌ای ایران شکست خورده و باید آن را رها کرد؛ زیرا نتوانسته است همه راه‌های رسیدن به سلاح اتمی را مسدود کند. پمپئو طی اظهار نظر در صفحه شخصی توئیتر خود نوشت: «کاری که جان کری (وزیر خارجه پیشین آمریکا) از طریق تعامل با رژیم ایران، بالاترین حامی دولتی تروریسم در جهان، انجام داد ناخوشایند، بی‌سابقه و ناسازگار با سیاست خارجی ایالات متحده بود.» وی با ادعای اینکه توافق هسته‌ای ایران شکست خورده است، افزود: «رهایش کنید. برجام تمام راه‌های ایران برای ساخت سلاح اتمی را مسدود نکرد و که برخلاف چیزی است که به مردم آمریکا قالب شد.»
ادعای خروج شرکت‌ها از ایران
خبرگزاری فارس: پایگاه خبری «واشنگتن فری‌بیکن» به نقل از چند منبع آگاه مدعی است، با رایزنی‌های فشرده مقامات دولت آمریکا و هشدارهای آنها، بسیاری از بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ قول داده‌اند بازار ایران را ترک کنند. چند نفر از مقامات آمریکایی که در نشست‌های پشت درهای بسته در این زمینه حضور داشته‌اند، می‌گویند طی ماه گذشته دیدارهای زیادی با بانکدارها و رؤسای شرکت‌های بین‌المللی برگزار کرده‌اند تا سیاست‌های تازه دولت دونالد ترامپ در زمینه تحریم‌های جدید را برای آنها تشریح کنند. چندین منبع نزدیک به این مباحث به فری‌بیکن گفته‌اند، دولت ترامپ به طور واضح مشخص کرده است کسی که در کنار ایران بایستد، با تحریم‌ها و جریمه‌های سنگینی روبه‌رو خواهد شد.
حمایت سامانتا پاور از جان کری
خبرگزاری ایسنا: نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل، در واکنش به تنش‌های پیش آمده میان «جان کری» و «دونالد ترامپ» از وزیر خارجه اسبق ایالات متحده حمایت کرد. «سامانتا پاور» نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل در واکنش به انتقاد دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، از جان کری به دلیل دیدار با «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران، در پیامی در توئیتر نوشت: «کری توانست برنامه هسته‌ای نظامی ایران را متوقف کند؛ اما دونالد ترامپ به جای تمجید از آن، در یک مسیر ناگهانی، بی‌سابقه و ناسازگار با سیاست خارجی آمریکا، با بی‌رحم‌ترین دیکتاتور جهان رهبر کره شمالی دیدار کرد و هیچ چیز به دست نیاورد.»