آیت‌الله جنتی، دبیر شورای نگهبان، در جلسه این شورا با اشاره به نطق آقای روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل، سخنان عزتمندانه‌ آقای رئیس‌جمهور را علیه مواضع خصمانه‌ آمریکا ستود و آن را از موضع قدرت دانست. وی همچنین اظهار داشت: اگرچه حادثه تروریستی اهواز موجب تأسف و ناراحتی است، ولی اتحاد و یکدل شدن مردم غیور اهواز و واکنش آنان به این ددمنشی متخاصمان تروریست موجب دلگرمی دوستان و یأس دشمنان شد.

صبح صادق آثار و نتایج هفتادوسومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک را بررسی می‌کند

 دکتر حنیف غفاری/  نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، از نشست‌های مهم در روابط بین‌الملل و بین‌الدول به شمار می‌آید و فرصت دیپلماتیک مغتنمی است تا رهبران و رؤسای‌جمهور کشورها مهم‌ترین مسائل جهانی و مشکلات خود را تبیین کنند و از تبعیض‌ها و ساختارهای ناعادلانه مجامع بین‌المللی و زیاده‌خواهی‌های قدرت‌های بزرگ به ویژه آمریکا که در مقطع فعلی تعهدات جهانی خود را زیر پا گذاشته و از معاهدات بین‌المللی بزرگی نظیر برجام و پیمان‌های آب و هوایی و چندجانبه به صورت یکطرفه خارج شده، انتقاد و آنها را مؤاخذه کنند. 
از این منظر، همان‌طور که در ارزیابی غالب کارشناسان سیاست جهانی و تحلیلگران رسانه‌ها بیان شده، نشست امسال نیویورک به نقطه آشکارساز «انزوای واشنگتن» در نظام بین‌الملل تبدیل شد. یکجانبه‌گرایی ایالات متحده و رویکرد ضدحقوقی این کشور نسبت به توافقات بین‌المللی به ویژَه در سخنرانی رئیس‌جمهور کشورمان در صحن علنی سازمان ملل به صورت متقن و مستند مورد انتقاد قرار گرفت و بازتاب‌های جهانی خوبی به دنبال داشت. در مطلب پیش رو، برخی از آثار، نتایج و بازتاب‌های نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک و آنچه در قبال کشورمان رخ داده را بررسی می‌کنیم. 
***
شکست و انزوای بین‌المللی آمریکا در نیویورک 
نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک به نقطه چالش‌برانگیز برای دولت ایالات متحده آمریکا و کاخ سفید تبدیل شد و چندین شکست و ناکامی را در پرونده ترامپ و دولت آمریکا ثبت کرد که در اینجا به سه مورد مهم از آنها اشاره می‌شود.
یک‌ـ ناکامی در اقناع رهبران و هیئت‌های شرکت‌کننده در نشست نیویورک درباره برخی پرونده‌ها و روندهای جهانی همچون پرونده جمهوری اسلامی ایران. ترامپ که به همراه نیکی هیلی، مایک پمپئو و جان بولتون جنگ روانی و تبلیغاتی گسترده‌ای را در موضوع تقاضای دولت ایران برای گفت‌وگو با کاخ سفید آغاز کرده بود، در عمل نتوانست «احساس نیاز ایران به آمریکا» را به منزله یک گزاره در ذهن مخاطبان خود تثبیت کند، تا جایی که حتی بسیاری از رسانه‌های آمریکایی نیز نسبت به ادعای وی در زمینه تقاضای ایران برای مذاکره با آمریکا به دیده تردید نگریستند. بی‌شک رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا اصلی‌ترین بازنده نشست مجمع عمومی امسال در نیویورک محسوب می‌شود. اظهارات دونالد ترامپ در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد با خنده حضار رو‌به‌رو شد، به گونه‌ای که بسیاری از تحلیلگران آمریکایی نسبت به این موضوع ابراز تأسف کردند و حضور ترامپ در کاخ سفید را مترادف با «انزوای بین‌المللی آمریکا» دانستند. همچنین بسیاری از رسانه‌های آمریکایی، تمسخر عالی‌ترین مقام آمریکا در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد را بی‌سابقه دانستند و سیل انتقادات خود را روانه کاخ سفید کردند.
دوـ واقعیت امر این است که بخش مهمی از سخنرانی ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مصرف داخلی داشت. کاهش محبوبیت ترامپ و جمهوریخواهان در برخی ایالات مهم آمریکا (که آنها را در آستانه شکست در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره قرار داده است) و تشدید تقابل جامعه جهانی با دولت آمریکا، رئیس‌جمهور این کشور را بر آن داشت تا از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سخنرانی دیگری را برای شهروندان آمریکایی ایراد کند. به کارگیری واژگانی چون؛ «آمریکای قدرتمند» و «جهان امن» دقیقاً ما را به یاد رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2016 می‌اندازد. ترامپ تلاش کرد تا این مفاهیم انتزاعی را بار دیگر در آستانه انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در ذهن رأی‌دهندگان آمریکایی زنده کند. ازاین‌رو، در تحلیل محتوای سخنان ترامپ نباید مخاطبان وی را صرفاً بازیگران بین‌المللی و اعضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد دانست.
سه‌ـ نمایش تصویری ریاکارانه و منافقانه از دولت ترامپ در تحولات منطقه‌ای و جهانی است؛ رئیس‌جمهور پیش‌بینی‌ناپذیر آمریکا از یک سو بدترین الفاظ را در قبال ایران به کار برده و سخن از تحریم اقتصادی کشورمان به میان می‌آورد و از سوی دیگر، علاقه خود برای مذاکره با ایران را کتمان نمی‌کند! البته حرکت ترامپ در لابه‌لای پارادوکس‌ها و چندگانگی‌ها، تنها در قبال ایران نیست؛ بلکه در قبال اختلافات جاری در ناتو و اعمال سیاست‌های حمایت‌گرایانه اقتصادی در قبال اتحادیه اروپا و چین نیز حرکات و مواضع متناقض مشابه زیادی از وی مشاهده شده است. ترامپ در بخشی دیگر از سخنان خود، ادعای نابودی داعش در سوریه و عراق(به دست آمریکا) را مطرح می‌کند! این در حالی است که مطابق شواهد و مستندات موجود، ایالات متحده تا آخرین لحظات نابودی داعش از این گروه تروریستی و تکفیری، که اتفاقاً ساخته و پرداخته دست دولت پیشین آمریکاست، حمایت کرد و اکنون نیز کاخ سفید همچنان اصلی‌ترین مأمن و پناهگاه گروه‌های تروریستی و تکفیری در منطقه غرب آسیا محسوب می‌شود. همچنین ترامپ از تلاش عربستان و امارات برای پایان دادن به جنگ یمن گفت، بدون آنکه پرده از نقش مخرب واشنگتن در ایجاد این جنگ و کشتار مردم مظلوم و بی‌گناه در صنعا، عدن و... بردارد. ترامپ خود نیز به خوبی می‌داند که باید در آینده‌ای نزدیک به طور رسمی شکست خود و مهره‌های عربی واشنگتن را در منطقه غرب آسیا اعلام کند. بی‌دلیل نبود که او حدود یک ماه پیش لشکرکشی‌ها و حضور نظامی آمریکا در غرب آسیا را بیهوده و بی‌دلیل دانسته بود! ترامپ در حال زمینه‌سازی برای هدایت و مدیریت افکار عمومی آمریکا و جهان، پس از شکست در یمن و سوریه است. 

مذاکره با آمریکا 
در بوته نقد و تردید
موضوع مهم دیگری که لازم است به مثابه یکی از آثار و دستاوردهای نشست نیویورک مدنظر قرار گیرد، رویکرد رئیس‌جمهور کشورمان و دولت دوازدهم در قبال دولت ترامپ است. به نظر می‌رسد دولت دوازدهم به این نتیجه رسیده است که مذاکره مستقیم با آمریکا را باید حداقل تا پایان دوران حضور ترامپ در کاخ سفید فراموش کند. آقای روحانی در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به صراحت از بی‌اعتنایی دولت فعلی آمریکا نسبت به قواعد جاری در نظام بین‌الملل انتقاد کرد و رفتار ترامپ و همراهانش را به چالش کشید.
با این حال، به نظر می‌رسد بی‌تمایلی دولت دوازدهم مبنی بر مذاکره با دولت ترامپ، به معنای مخالفت آن با مذاکره با آمریکا نیست. درباره رویکرد دولت دوازدهم نسبت به ترامپ و کاخ سفید (با ترکیب فعلی)، پرسش مهمی وجود دارد که باید به آن پاسخ داد؛ اینکه آیا این تمایل ریشه در تثبیت گزاره‌ای به نام وجود دوگانه «دموکرات‌ـ جمهوریخواه» در ذهن رئیس‌جمهور دارد، یا معلول نگاه بازدارنده رئیس‌جمهور نسبت به کلیت حاکمیت آمریکاست؟
اگرچه دوگانه «دموکرات‌ـ جمهوریخواه» بیشتر در حوزه «رفتارسنجی» سیاست داخلی و خارجی آمریکا و نه در حوزه «راهبردپردازی» نمود دارد، اما دو حزب اصلی آمریکا، علاقه زیادی به خلق دوگانه‌های عمیق در ذهن مخاطبان داخلی و بین‌المللی خود دارند. آنها گردش قدرت میان خود را معلول «خلق دوگانه‌های پررنگ و افراطی» در ذهن «مخاطبان عام و خاص» می‌دانند. این در حالی است که در عالم واقع، بارها شاهد حضور «دموکرات‌های جنگ‌طلب» یا «جمهوریخواهان انعطاف‌پذیر» در قدرت بوده‌ایم. با این حال «حفظ دوگانه‌های مجازی» اصلی‌ترین دغدغه سران دو حزب اصلی آمریکا محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد، «عبور دولت دوازدهم از مذاکره با ترامپ» را نباید به مثابه «عبور از آمریکا»، بلکه باید به مثابه عبور وی از دولت فعلی این کشور مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. این در حالی است که راه اصلی مواجهه با معضلات اقتصادی کشور، عبور کامل از ایالات متحده آمریکاست. به عبارت بهتر، «گذار از ترامپ»، در عین اینکه شرط لازم برای تقویت اقتصاد و سیاست خارجی ما محسوب می‌شود، شرط کافی در این زمینه نیست؛ بلکه شرط کافی ناامیدی کامل از بیرون و اتکا به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های داخلی و ملی است.

واقعیت جابه‌جایی قدرت
 در آمریکا
مشاهده انزوای ایالات متحده آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سوء‌سابقه اعضای دولت ترامپ و  به ویژه مشاوران سیاسی وی، ریسک هرگونه مذاکره‌ای با این دولت را افزایش داده و در مقابل، شانس هر‌ گونه موفقیتی را در این باره کاهش می‌دهد. اما موضوع «گذار از دولت ترامپ»، پدیده جدیدی در دولت دوازدهم محسوب نمی‌شود. چندی پیش، رئیس‌جمهور کشورمان تأکید کرده بودند که معادلات قدرت در ایالات متحده به صورت فعلی باقی نخواهد ماند. اما سؤال اصلی اینجاست که آیا جابه‌جایی قدرت در آمریکا رخ می‌دهد؟ 
واقعیت این است که هر اندازه به انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در آبان ماه نزدیک‌تر می‌شویم، فضای سیاسی آمریکا بیشتر ملتهب می‌شود. این روزها رسانه‌های وابسته به حزب دموکرات آمریکا مشغول خط‌ونشان کشیدن برای رئیس‌جمهور جنجالی این کشور هستند. حتی سناتورهای دموکرات تهدید کرده‌اند در صورت پیروزی در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره و کسب اکثریت مطلق مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا، ترامپ را استیضاح خواهند کرد. با این حال، «استیضاح ترامپ» خواسته همه سناتورها و نمایندگان دموکرات نیست. اکنون میان رهبران دموکرات و برخی سناتورهای وابسته به این حزب، بر سر این موضوع اختلاف وجود دارد. موضوع بعدی اینکه به واسطه پیچیدگی انتخابات مجلس سنا (اینکه تنها 34 کرسی به رأی گذاشته می‌شود و از این تعداد کرسی نیز اکنون 26 کرسی متعلق به دموکرات‌هاست)، دموکرات‌ها کار سختی را برای پیروزی در سنا پیش رو دارند. حتی اگر دموکرات‌ها بتوانند همه کرسی‌های رقابتی را به خود اختصاص دهند، قادر به کسب اکثریت لازم برای استیضاح ترامپ نخواهند بود. به عبارت بهتر، از سوی دیگر، دموکرات‌ها (حتی در صورت کسب اکثریت مطلق کنگره)، قدرت ممانعت از استفاده رئیس‌جمهور از اختیارات ویژه خود، طبق قانون اساسی آمریکا را ندارند.

بازی دوگانه مکرون
 برای توافق مکمل برجام 
نکته دیگری که در جریان سفر رئیس‌جمهور کشورمان به نیویورک و برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد نباید از آن غافل شد، بازی دوگانه فرانسوی‌هاست. به طور کلی امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه روزهای پر فراز و نشیبی را سپری می‌کند! وی از یک سو دست به معاملات پشت پرده گسترده‌ای با دولت ترامپ بر سر مسائل جاری در منطقه (به ویژه در قبال سوریه و ایران) زده است و از سوی دیگر، سعی دارد در کسوت یک رهبر مستقل خود را وارد معادلات جهانی کند. مکرون در یکی از گام‌های خود، سعی کرد سخنرانی ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد را به چالش کشیده و از اینکه رئیس‌جمهور آمریکا «ملی‌گرایی» را مبنای عمل خود در قبال جامعه جهانی معرفی کرده است، ابراز تأسف کند. با این حال مشخص نیست که آیا دیگر بازیگران غربی حاضر خواهند بود در غیاب ایالات متحده و دولت ترامپ، فرانسه و رئیس‌جمهور آن را به عنوان رهبر خود در منازعات پیچیده امروزی بپذیرند؟ سی‌ان‌ان در گزارش اخیر خود درباره رئیس‌جمهور فرانسه، به ایستادگی وی در مقابل رویکرد یکجانبه‌گرایانه ترامپ استناد کرده و عملاً از مکرون به عنوان نماد چندجانبه‌گرایی نام برده است. سی‌ان‌ان در این باره می‌نویسد: امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه در روز سه‌شنبه هفته گذشته در جریان سخنرانی خود در سازمان ملل متحد، سیاست‌های جاری در ایالات متحده آمریکا تحت رهبری ترامپ را به چالش کشید و عملاً در کسوت یک رهبر بین‌المللی (با استناد به رویکرد چندجانبه‌گرایی) عرض اندام کرد. مکرون در سخنان و مواضع خود بارها به صورت مستقیم به ایالات متحده آمریکا اشاره کرد و سیاست‌های دولت ترامپ را در مسائلی مانند ایران(برجام) و تغییرات آب و هوایی و رهبری پروسه صلح خاورمیانه به چالش کشید. سخنان مکرون در حالی ایراد شد که ترامپ در سخنرانی خود، بر ملی‌گرایی، به مثابه محور اصلی حرکت آمریکا در جهان، تأکید کرده و چندجانبه‌گرایی در نظام بین‌الملل را به چالش کشیده بود. در حالی که ترامپ قصد داشت از استقلال و ملی‌گرایی کشورش به مثابه مؤلفه‌ای شاخص یاد کند، مکرون در سخنانش تأکید کرد که تنها در سایه رویکرد جمعی و هماهنگ می‌توان از حاکمیت و برابری افراد حمایت کرد. این اظهارات مکرون با تشویق دیگر اعضای سازمان ملل متحد همراه شد. وی بر همکاری میان دولت‌ها و ملت‌ها برای حل بحران‌های جهانی تأکید کرد. رئیس‌جمهور فرانسه در سخنانش تأکید کرد که ملی‌گرایی همواره با شکست رو‌به‌رو می‌شود. او در راستای تأیید فرضیه خود، به تجارب تاریخی اروپا و جهان (از جمله جنگ جهانی) اشاره کرد. بر همین اساس، رئیس کاخ الیزه تأکید کرد که توافقنامه‌های دوجانبه دیگر نمی‌تواند برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی مؤثر باشد. 
بر اساس آنچه از گزارش سی‌ان‌ان برمی‌آید، مکرون از ترامپ فاصله گرفته و سعی در رهبری بازیگران غربی(در غیاب دولت ترامپ) دارد. اما بازی رئیس‌جمهور فرانسه در زمین ترامپ، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. اگرچه مکرون از سیاست‌های ترامپ در قبال ایران انتقاد کرده است، اما در این حوزه، کاخ الیزه همچنان به بازی مستقیم خود در زمین ایالات متحده آمریکا و دولت ترامپ ادامه می‌دهد. شواهد و مستندات موجود نشان می‌دهد که امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه قصد دارد در یک «بازی از پیش تعیین شده»، بار دیگر موضوع «توافق مکمل برجام» را مطرح کرده و سپس از واشنگتن خواهش کند تا در صورت موافقت ایران با تحدید توان موشکی و منطقه‌ای خود، بار دیگر به توافق هسته‌ای بازگردد!
روزنامه آمریکایی وال‌استریت ژورنال در این باره می‌نویسد: «امانوئل مکرون قصد دارد بار دیگر پیشنهاد خود برای «تقویت برجام» را تکرار کند. او این پیشنهاد را که از آن به منزله «توافق مکمل برجام» هم یاد می‌شد، چند ماه پیش هنگام خروج آمریکا از برجام مطرح کرد و پیشنهاد فرانسه این بود که آمریکا به برجام پایبند بماند و طرف‌ها به تفاهمی مشترک برای محدودکردن برنامه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران برسند.»

هوشمند و محتاط با اروپا  
مدت‌هاست که فرانسوی‌ها طرح موضوع «تکمیل توافق هسته‌ای» را مطرح کرده‌اند و این روند پس از خروج ایالات متحده آمریکا از برجام نیز ادامه داشته است. درست در حالی که برخی دولتمردان ما با افتخار از نواخته شدن ساز ناکوک اروپاییان و دولت ترامپ (در موضوع برجام) ابراز خرسندی می‌کنند، معاملات پشت پرده دیگری میان آمریکا و اروپا شکل گرفته است. اگرچه دولتمردان ما بر روی سخنان دونالد ترامپ در نشست شورای امنیت تمرکز کرده و در انتظار تحلیل محتوای سخنان وی هستند؛ اما این بازی در قالب یک تقسیم کار و هم‌افزایی مشترک میان کاخ سفید و کاخ الیزه، به امانوئل مکرون سپرده شده است! این موضوع در قبال سیاست‌های منطقه‌ای مشترک ایالات متحده آمریکا و فرانسه نیز صدق می‌کند. هم‌پیمانی کاخ الیزه با کاخ سفید در قبال سوریه و حمله نظامی به این کشور، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کرد. این موضوع نشان می‌دهد که فرانسه هنوز نتوانسته است در کسوت یک بازیگر مستقل در نظام بین‌الملل نقش ایفا کند، چه رسد به آنکه بخواهد خود را در قالب یک «رهبر بین‌المللی» به دیگر بازیگران جهان معرفی کند!
بی‌شک، میان گفتار مقامات فرانسوی (و به طور کلی اروپایی) درباره لزوم پایبندی به چندجانبه‌گرایی و عمل آنها فاصله فراوانی وجود دارد. همین رویکرد سینوسی و پارادوکسیکال سبب شده است تا کسی از امانوئل مکرون به عنوان فردی قدرتمند در نظام بین‌الملل یاد نکند. بدیهی است که در چنین حالتی بزک چهره رئیس‌جمهور فرانسه از سوی رسانه‌هایی مانند سی‌ان‌ان نیز نخواهد توانست تغییری در ذهنیت افکار عمومی غرب نسبت به وی به وجود آورد. ازاین‌رو، دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما باید نسبت به بیانیه‌های کلی اتحادیه اروپا در موضوع حفظ برجام (مانند آنچه در نیویورک شاهد آن بودیم) رویکرد محتاطانه‌ای داشته باشد.

اکبر معصومی
کارشناس روابط بین‌الملل
حضور داعش در خاورمیانه پس از سال 2011 حساسیت نسبت به رژیم صهیونیستی را  کم کرده و عملاً نگاه‌ها به سوریه و عراق بوده است. از سوی دیگر، نابودی زیرساخت‌های کشورهای اسلامی یکی از آثار حضور تروریست‌های دست‌نشانده و مورد حمایت آمریکا در این منطقه است. بنابراین، استمرار تهدید تروریسم در منطقه و انتقال داعش به افغانستان پس از شکست آنها در سوریه و عراق نشان می‌دهد، آمریکایی‌ها به همراه حامیان منطقه‌ای خود همچنان به قدرت گرفتن داعش و گروه‌های تروریستی دیگر در منطقه اصرار دارند. بی‌ثبات‌سازی دیروز سوریه و عراق و ناامنی امروز افغانستان تاکتیک آمریکایی‌ها در امن‌سازی رژیم صهیونیستی و ایجاد بهانه برای حضور طولانی‌مدت خود در منطقه است. در واقع، انتخاب ژنرال اسکات میلر به منزله فرمانده جدید آمریکا در افغانستان در راستای رویکرد جدید آمریکا برای ایجاد جبهه جدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران و یک کانون بی‌ثباتی علیه کشورهای متحد شرقی (چین، روسیه، ایران و...) به شمار می‌آید. جمهوری اسلامی ایران با درک واقعی از اهداف آمریکایی‌ها در این منطقه سعی در ایجاد ائتلاف منطقه‌ای کرده است. موفقیت همکاری سه‌جانبه ایران، ترکیه و روسیه در مهار تروریسم در سوریه که به ابتکار جمهوری اسلامی ایران بود، سبب شد کشورهای دیگر منطقه نیز به اهمیت بیش از پیش همکاری‌های منطقه‌ای پی ببرند. حال نشست امنیتی منطقه‌ای با حضور نمایندگان روسیه، چین، افغانستان، هند و جمهوری اسلامی ایران در تهران حاکی از آن است که کشورهای حوزه شرق به این نتیجه رسیده‌اند که بدون آمریکا قادر خواهند بود مشکلات امنیتی خود را حل‌و‌‌فصل کنند؛ در این زمینه ذکر چند نکته ضروری به نظر می‌رسد:
۱‌ـ جایگاه ژئوپلیتیکی افغانستان طوری است که آمریکا با تسلط بر این منطقه می‌تواند کشورهایی، مانند چین، پاکستان، کشورهای آسیای میانه و در نتیجه روسیه را از طریق گروه‌های تکفیری به ناامنی داخلی بکشاند؛ از این رو کشورهای متحد شرقی همواره بیش از گذشته با هدف مبارزه با داعش و تروریسم به دنبال تقویت رابطه دوجانبه و چندجانبه با جمهوری اسلامی ایران خواهند بود. حضور مسئولان امنیتی آنها در تهران در سطح بالا تأییدی بر این مدعاست.
 ۲‌ـ وجود ناامنی و تروریسم افراطی و تکفیری همواره با حمایت اطلاعاتی غرب و با حمایت‌های مالی برخی حکام منطقه شکل گرفته است تا مانع توسعه کشورهای اسلامی شوند؛ از این رو مبارزه با تروریست جدی و نیاز واقعی غرب آسیا است.
۳‌ـ ادامه اختلافات در منطقه فرصتی برای تنفس رژیم صهیونیستی به منظور ادامه حیات خود است. در این زمینه آمریکا همه توان خود را برای امن نگه داشتن رژیم صهیونیستی به‌کار بسته است. حمایت آمریکا از عربستان سعودی و امارات برای کمک گرفتن از این کشورها با هدف ضربه زدن به پیکره جهان اسلام است. طرح معامله قرن مد نظر آمریکا به دلیل خیانت آل‌سعود و دیگر کشورهای مستبد حاشیه خلیج‌فارس بود. مبنای دیگر حمایت آمریکا از آل‌سعود، کمک این کشور به کشورهای غربی برای غارت بیشتر ثروت و استعداد جهان اسلام است. در واقع، برخی دولت‌های غربی عامل داخلی عقب‌ماندگی جهان اسلام و پیشی‌گرفتن جهان غرب در وضعیت کنونی هستند. 
۴‌ـ مبانی نظری و عملی جمهوری اسلامی ایران در ساختارسازی صلح در منطقه از چنان ظرفیتی برخوردار است که انتظار می‌رود بتواند عامل توسعه پایدار و تقویت اعتماد امنیت و صلح باشد. در این زمینه کشورمان با کمک مستشاری خود توانست داعش را در عراق ریشه‌کن کرده و سوریه را نیز به مراحل پاکسازی از تروریست‌ها نزدیک کند.
در پایان باید گفت، جمهوری اسلامی ایران با توجه به اسناد بالادستی خود و حمایت مردم از مبارزه با تروریسم می‌تواند عامل اجماع‌سازی کشورهای منطقه برای مبارزه و ریشه‌کن کردن تروریسم باشد. البته محوریت کشورمان تنها به مبارزه با تروریسم در منطقه معطوف نخواهد بود. 


 محمدرضا بلوردی/  عملکرد رژیم صهیونیستی در ماجرای سرنگون شدن هواپیمای ایل‌ـ 20 روسیه به گونه‌ای بوده است که در روزهای اخیر مقامات روس مواضع تندی را علیه این اقدام تل‌آویو اتخاذ کرده و در عین حال تأکید کرده‌اند که برای جلوگیری از این دست اقدامات قصد دارند سامانه موشکی اس‌ـ 300 خود را تحویل سوریه دهند؛ موضوعی که واکنش ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی را در پی داشته و اقدامی خطرناک ارزیابی 
شده است. 
اقدام روسیه برای تحویل سامانه اس‌ـ 300 و نیز تجهیزات مربوط به جنگ الکترونیک به سوریه این سؤال را ایجاد می‌کند که آیا مسکو قصد دارد از موضوع ساقط شدن هواپیمای این کشور و کشته شدن 15 نظامی روس در راستای تغییر در راهبرد خود در منطقه خاورمیانه بهره‌برداری کند؟ اقدامی که پیشتر هم صورت گرفته بود و ساقط شدن هواپیمای سوخوی 23 روسیه به دست ترکیه در نهایت سبب شد ترکیه به صورت نسبی و جزئی از آمریکایی‌ها فاصله گرفته و درباره مسائل مربوط به سوریه به مسکو نزدیک شود و در جهت تحقق منافع راهبردی این کشور حرکت کند. 
با توجه به آنچه گفته شد درباره سیاست روسیه در منطقه و نیز تنشی که بین این کشور با رژیم صهیونیستی به وجود آمده است، چند نکته قابل توجه
 است:
‌ـ اینکه، نمی‌توان انتظار داشت اقدامات اخیر روسیه سبب تغییر بنیادین راهبرد این کشور در سوریه و در قبال رژیم صهیونیستی شود؛ چرا که رابطه بین مسکو و تل‌آویو رابطه‌ای گرم بوده است و با ساقط شدن یک هواپیما و حتی کشته شدن 15 نظامی، چه از روی عمد باشد و چه در این زمینه کوتاهی شده باشد، دچار تغییر و تحولات مهم نخواهد شد. 
‌ـ روسیه در حالی که در سوریه به موضوع جنگ علیه تروریسم ورود کرده است، اما در موضوع منازعه موجود بین ایران، سوریه و حزب‌الله با رژیم صهیونیستی دخالت نکرده و این دو را از هم تفکیک کرده است. از همین رو نمی‌توان انتظار داشت که سامانه اس‌ـ 300 که قرار است وارد سوریه شود به گونه‌ای علیه اهداف صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها مورد بهره‌برداری قرار گیرد که حمایت‌کننده نفوذ ایران و توانمندی‌های حزب‌الله در سوریه باشد و به تقویت آن کمک
 کند. 
‌ـ روسیه درصدد است تجهیزات مورد نظر را در شمال و مناطق ساحلی سوریه مستقر کند و توجه چندانی به مناطق مرکزی که جزو مناطق نفوذ جمهوری اسلامی ایران بوده و حزب‌الله هم در آن حضور دارد، نمی‌کند؛ چرا که قصد ندارد یکی از طرف‌های درگیری با صهیونیست‌ها به شمار آید. 
‌ـ موارد فوق چنین حکایت دارد که راهبرد روسیه در سوریه تغییر چندانی نخواهد کرد، اما در عین حال می‌توان اقدامات اخیر مسکو را پیام آشکاری به تل‌آویو دانست تا این رژیم مجبور شود در آینده به صورت دقیق‌تری به توافقی که با روسیه کرده پایبند باشد و اقدامی علیه هواپیماهای آن در حریم هوایی‌اش انجام
 ندهد. 
‌ـ عملکرد روسیه پیام دیگری نیز داشت و آن اینکه، مسکو همچنان در منازعه موجود بین محور مقاومت با رژیم صهیونیستی بی‌طرف باقی می‌ماند و با هر دو طرف در ارتباط خواهد بود، تا اینکه بتواند در جهت تحقق منافع راهبردی خود در خاورمیانه و دریای مدیترانه حرکت کرده و با ناتو و ایالات متحده آمریکا مقابله کند. 


ابوالحسن سلطانی‌زاده 
کارشناس سیاسی
31 شهریور 97 در آخرین روز تابستان و اولین روز هفته دفاع مقدس، رژه مقتدرانه نیروهای مسلح در سراسر کشور آغاز شد. در اهواز نیز به سیاق سال‌های گذشته غیورمردان این خطه مشعشع و نورانی با مشایعت و نظاره‌گری زنان و مردان عاشورایی با گام‌هایی استوار و راسخ اراده خود را برای نمایش قدرت و اقتدار آغاز کردند. اما هنوز دقایقی نگذشته بود که چند مزدور وابسته با خروج از لانه تاریک و وحشت خود و در کمال قساوت قلب و در یک حرکت بزدلانه، مردم را هدف رگبار مسلسل قرار دادند و عده‌ای از پاسداران و سربازان از جمله یک کودک چهار ساله به نام محمدطاها اقدامی را شهید و تعدادی را نیز زخمی کردند. البته بلافاصله یگان‌های عمل‌کننده وارد عمل شدند و همه تروریست‌های روسیاه را به درک واصل کردند. 
در روز تشییع پیکرهای پاک و مطهر این شهیدان، سیل خروشان جمعیت از عرب و عجم، همه شانه به شانه و صف به صف با بدرقه این عزیزان به سوی بهشت الهی، نمایشی از ایستادگی و مقاومت را به جهانیان نشان دادند. همزمان در سراسر کشور یک مطالبه ملی در سطح گسترده بر سر زبان‌ها جاری شد و آن مطالبه، پاسخ کوبنده بود. تعابیری مانند برخورد قاطع، پاسخ سریع، سیلی سخت، پاسخ غافلگیرکننده، پاسخ ویرانگر، پاسخ نابودکننده، اقدام پشیمان‌کننده، انتقام سخت، تنها گوشه‌ای از این مطالبه مردم بود؛ همان که رهبر بزرگوار، حکیم و بصیر انقلاب در دیدار با ورزشکاران در تاریخ 2/7/۱۳۹۷ فرمودند: «یک اشاره‌ای بکنم به این قضیه تلخ اهواز در دو روز قبل؛ این [حمله] نشان‌دهنده‌ این است که ما در این راهی که داریم حرکت می‌کنیم که راه افتخار، راه اعتلا، راه پیشرفت است دشمن زیاد داریم؛ این را همه‌ شما باید در یاد داشته باشید دائماًً که ما خیلی دشمن داریم. البتّه این کاری که اینها کردند، کار بزدلانه‌ای بود؛ [وقتی] با مسلسل حمله کنید، به یک عدّه‌ای که نه سلاح دارند، نه توان دفاعی دارند، خب معلوم است که یک عدّه‌ای به شهادت می‌رسند؛ امّا کار، کار شجاعانه‌ای نیست، کار بزدلانه است. کار شجاعانه را جوان‌های ما کردند؛ هر کدام در یک میدانی: شماها در میدان ورزش، یک عدّه‌ای در میدان دفاع مقدّس، یک عدّه‌ای در میدان علم؛ آنها کارهای شجاعانه و باارزش است. ولی خب، به این دشمن هم [که بنا بر] آنچه تا امروز به من اطّلاع داده‌اند، کار همین کسانی است که هرجا گیر می‌کنند در سوریه و عراق، آمریکایی‌ها می‌روند نجات‌شان می‌دهند؛ کار آنها است، آنهایی که دست‌شان در جیب سعودی و امارات عربی است، البتّه گوشمالی خواهیم داد، گوشمالی سختی به آنها داده خواهد شد ان‌شاءالله.»
اکنون نوبت تروریست‌ها و حامیان منطقه‌ای آنهاست که باید منتظر انتقام الهی باشند که این انتقام با دستان پرتوان و بلند نظام جمهوری اسلامی ایران به زودی انجام خواهد گرفت.
 به یادشان می‌آوریم که چگونه پاسخ کوبنده شهدای مظلوم پایگاه T4 را دادیم. چگونه پاسخ شهدای مرزبانی مریوان را دادیم، چگونه سیلی سخت انتقام شهید الله‌دادی را بر گونه‌شان نواختیم. امروز خون به ناحق ریخته شده گل چهار ساله پرپر این حادثه تروریستی جوش و خروش دارد و «بای ذنب قتلت» را فریاد می‌کند، نظام جمهوری اسلامی ایران با صلابت و پرقدرت و با بخشی از توان راهبردی خود پاسخ این جنایت را خواهد داد تا سلفی‌های تکفیری بدانند اینجا عراق و سوریه نیست، اینجا ایران اسلامی است، اینجا مهد باکری‌ها، خرازی‌ها، صیادها، و بابایی‌ها و فهمیده‌هاست. اینجا اگر یکی بزنی ده تا می‌خوری و امروز دوره بزن در رو تمام شده است. ملت دنبال می‌کند و یقه‌تان را هر کجا که باشید می‌گیرد. حامیان مرتجع و گاوهای شیرده منطقه‌ای آنها بدانند که این ملت راه را گم نمی‌کند و همچنان مثلث آمریکا، صهیونیسم و مرتجعان منطقه را بانیان و عاملان اصلی قلمداد کرده و به لطف ایزد منّان پاسخ سخت، پشیمان‌کننده، ویرانگر و قاطع را در لحظه و مکانی که آن را برآورد نکرده‌اند، خواهد داد. ان‌شاءالله