سعید رضایی/سلبریتیها یا همان چهرههای مشهور هنری به یکی از لوازم و تبعات رسانههایی، مانند تلویزیون، سینما و تئاتر در جهان تبدیل شده است. در ایران نیز مدتی است حضور این چهرهها در برنامههای تلویزیونی پررنگ شده است.
اما نکتهای در زمینه صداوسیمای جمهوری اسلامی به منزله یک دانشگاه عمومی مطرح است؛ آیا اینکه بهترین ساعت پخش پربینندهترین شبکه تلویزیونی ما در اختیار تعدادی از ستارههای هنری قرار بگیرد تا در آن به گپوگفتی خودمانی بیهیچ نظم و منطقی و بدون برونداد حداقلهای تربیتی و اخلاقی و آموزندگیهای مورد نیاز برای مخاطبان رسانهای، مانند تلویزیون منتهی شود، کاری قابل دفاع و برنامهای سازنده و مفید است؟
نکته دیگر، آیا «ستاره» بودن اصل است و میتوان بر محور اینکه یک فرد تنها چون به ستاره تلویزیونی یا سینمایی تبدیل شده، به تلویزیون بیاید و مردم پای حرفهایش بنشینند یا اینکه افزون بر این ویژگی، به چیزهای دیگری هم نیاز است؟
خصوصیاتی مانند آموزندگی و سودمندی؛ مانند اخلاق و سبک زندگی؛ مانند نجابت و متانت و خیلی ویژگیهای دیگر که تلویزیون ما به منزله رسانه فراگیر و ملی باید محلی برای ظهور و بروزشان باشد. در احادیث آمده است، وقتی پای صحبت کسی بنشینید، به نوعی به بنده او تبدیل شدهاید. این موقعیت در زمانهای که برخی از برنامههای رسانههای جمعی ما بیهیچ ارزشمندی و فایده جدی، تنها به اتلاف وقت و هدر رفتن بودجه و انرژی همگانی میانجامد، مصداقی برای اینگونه برنامهها شده است.
آیا بهتر نیست در چنین برنامههایی چه در انتخاب افراد و چه در موضوعات مطرح در آن تجدید نظر کنیم و راه بهتری را بپیماییم که از منظر اخلاق و عقل و فایده دنیوی و اخرویاش، قابل دفاعتر باشد.
امیدواریم مدیران دلسوز و خیرخواه رسانه ملی با عنایت بیشتر و بهتر نسبت به این موضوع مهم، هم بتوانند روش و منشی بدیع و نوین و بومی در جهت ستارهآفرینی صحیح و حقیقی از ستارههای واقعی این ملت از شهدای عزیز گرفته تا جهادگران عرصه علم و معرفت، پدید آورند و هم برنامههایی جذاب و درخور برای رسانه ملی که به فرموده امام خمینی(ره) باید یک دانشگاه عمومی باشد، به وجود آورند. برنامههایی که بتوان در آنها نشانههای روشن و آشنایی ملهم از فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی یافت که جان و جهان بینندگان را تازه کند.