دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
«باید از افغانستان و عراق و کشورهای مشابه آنها، یک درس را گرفته باشیم و آن اینکه آمریکا، قدرت، امکانات و تفکر لازم برای برقرار کردن دموکراسی در کشورهای خاورمیانه را ندارد. حتی نمی‌تواند بحرانی مثل وضعیت موجود در سوریه را حل و فصل کند. کاری که ما باید انجام دهیم این است که نگذاریم به افرادی که برای‌مان مهم هستند، یا به خودمان آسیبی برسد. ما در جایگاهی نیستیم که بخواهیم نتیجه نهایی را دیکته کنیم.»
مطالب مهمِ صدر این نوشتار، از آنِ کسی است که نزدیک به سه دهه پیش، نظریه پایان تاریخ را مطرح کرد و به دلیل همین نظریه‌اش، شهرت جهانی یافت. فرانسیس فوکویاما، پژوهشگر و تاریخ‌نگار ژاپنی‌الاصل و تبعه آمریکایی است. وی دارای سابقه کار در اداره امنیت آمریکا و نیز تحلیلگر نظامی در مؤسسه «رند»، از مؤسسه‌های وابسته به پنتاگون است. او در سال ۱۹۸۹ میلادی با نگارش مقاله «پایان تاریخ و واپسین انسان»
(the End of History and the last man) که در سال ۱۹۹۱ میلادی با تفصیل بیشتر و با همین عنوان، به صورت کتاب‌ چاپ شد، شهرت یافت. در این دو نوشته، فوکویاما با صراحت به دفاع تاریخی از ارزش‌های غربی پرداخت و چنین استدلال کرد که، اجماعی جهانی به نفع دموکراسی لیبرال به وجود آمده است.
بر مبنای همین نظریه بود که آمریکایی‌ها، با ادعای در دست داشتن پرچم لیبرال دموکراسی غربی، خواهان حاکم کردن ارزش‌های آمریکایی در جهان شدند. آمریکایی‌ها با بهره‌گیری از این نظریه، رهبری جهان و به دست گرفتن مدیریت بین‌المللی در قرن بیست‌ویکم را حق خود قلمداد کردند. اما با گذشت نزدیک به سه دهه از آن تاریخ، سست‌بنیانی نظریه فوکویاما، با آشکار شدن اشکالات ذاتی لیبرال دموکراسی از یک طرف و ناتوانی‌ها و رفتارهای مغایر لیبرال دموکراسی از سوی آمریکا از طرف دیگر، موجب شده تا این پژوهشگر تاریخی، با شخصیتی نیمه‌سیاسی‌ـ نیمه‌فلسفی از نظریه خود عقب‌نشینی کند. اکنون او، از پیش رو بودن زوال آمریکا سخن می‌گوید: «من در کتابم «نظم سیاسی و زوال و انحطاط سیاسی» بزرگ‌ترین مثالی که برای انحطاط سیاسی می‌زنم، نظام آمریکاست. همه نظام‌های دنیا در حال زوال هستند، چه به علت جمود فکری و چه به دلیل سوءاستفاده افراد از قدرتی که در اختیار دارند.»
آری روند تحولات در سال‌های اخیر، نه در راستای بسط هژمونی آمریکا و ارزش‌های غربی، بلکه در راستای زوال این ارزش‌ها و افول قدرت آمریکا بوده است. اگر در ۴۰ سال گذشته، مهم‌ترین منازعه جهانی را، بین انقلاب اسلامی و آمریکا بدانیم، آنگاه افق بسیار زیبایی برای آینده جهان، منطقه غرب آسیا و ملت ایران، قابل رؤیت خواهد بود. بر مبنای این روندهای قابل مطالعه، افول و زوال آمریکا قطعی و پدیدآیی قدرت‌های نوظهوری در جهان مانند جمهوری اسلامی ایران با پرچمداری ارزش‌های الهی همسو با فطرت بشری یک واقعیت است. رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در دیدار با دانش‌آموزان در تاریخ ۱۲/۸/۱۳۹۷ و در آستانه روز ۱۳ آبان، در همین زمینه فرمودند: «در یک نگاه وسیع‌تر وضعیت آمریکا را وقتی نگاه می‌کنیم، می‌‌بینیم که قدرت و اقتدار و هیمنه آمریکا در دنیا رو به افول و رو به زوال است. در طول سال‌ها، دائم دارد کم می‌شود.»
وقتی بحث ظهور و افول نظام‌ها، مکتب‌ها، دولت‌ها و تمدن‌ها از نظر تاریخی مطرح می‌شود، شاخص اصلی در این میان، «قدرت» است. قدرت به همان معنای رایج در علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، به معنای توانایی در اثرگذاری، اعمال اراده‌ها و تحمیل خواسته‌ها به طرف مقابل، یا طرف‌های دیگر است.قدرت برآیند مجموعه‌ای از مؤلفه‌های مادی و معنوی است. در ادبیات امروزی و دانشگاهی، صاحب‌نظران عرصه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، قدرت را به دو نوع، «نرم» و «سخت» تقسیم می‌کنند. اکنون آمریکایی‌ها هم از نظر «قدرت نرم» و هم از نظر «قدرت سخت» دچار فرسایش و ناتوانی شده‌اند. شاخص و نشانه‌های فراوانی را برای افول قدرت آمریکا در هر دو ساحت نرم و سخت می‌توان مورد مطالعه قرار داد و از آن جمله است:

الف‌ـ قدرت نرم
امام خامنه‌ای در این زمینه در همان دیدار مورد اشاره می‌فرمایند: «بسیاری از سیاسیون معتبر دنیا و جامعه‌شناس‌های معتبر دنیا معتقدند که، قدرت نرم آمریکا فرسوده شده است، در حال از بین رفتن است. قدرت نرم چیست؟ قدرت نرم این است که یک دولتی بتواند خواسته‌های خود و نظر خود و عقیده خود را، به اطراف بقبولاند و آنها را اقناع کند به نظر خود؛ این قدرت در آمریکا رو به ضعف کامل و رو به فرسودگی کامل است،» نشانه‌هایی از این فرسودگی عبارت است از:
۱ـ وضعیت داخلی آمریکا، نشان از بی‌آبرویی لیبرال دموکراسی و نظام سیاسی سرمایه‌داری دارد. شکاف‌های اجتماعی، نبود عدالت اجتماعی، تبعیض‌های نژادی، نابود شدن بنیان خانواده و فساد اخلاقی فراگیر، نشان می‌دهد آمریکا نه تنها هیچ پیام ارزشی و الهام‌بخشی برای دیگران ندارد؛ بلکه از نظر درونی در حال فروپاشی اجتماعی و اخلاقی است.
۲ـ بسیاری از ملت‌ها در جهان و به ویژه در جهان اسلام، از آمریکا متنفر هستند. این تنفر در کشورهایی چون؛ عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان، لبنان، سرزمین‌های اشغالی، بحرین و یمن، حداکثری است. بسیاری از ملت‌ها در آمریکای جنوبی و آفریقا، همین تنفر را از دولت آمریکا دارند.
۳ـ بسیاری از دولت‌ها، نسبت به رفتارهای آمریکا معترض و رویگردان شده‌اند.
۴ـ آمریکا به دلیل از دست دادن قدرت نرم و نفوذ خود، برای پیشبرد اهدافش به لشکرکشی نظامی و تأسیس گروه‌های تروریستی در ۱۷ سال گذشته روی آورد. لشکرکشی نظامی به افغانستان و عراق، راه‌اندازی جنگ‌های نیابتی از طریق شکل‌دهی به گروه‌های تروریستی چون داعش، نشان می‌دهد که آمریکا قدرت نفوذ خود را از دست داده است.
۵ـ جنگ‌های اقتصادی و تجاری آمریکا با اروپا، روسیه، چین و برخی دیگر کشورها، نشان از فرسودگی قدرت نرم آمریکا در همراه‌سازی دیگران با خود دارد.

ب‌ـ قدرت سخت
امام خامنه‌ای در این باره می‌فرمایند: «قدرت سخت آمریکا هم به شدت ضربه دیده، قدرت سخت یعنی قدرت نظامی‌گری، قدرت اقتصاد، اینها قدرت سخت است، بله ابزار نظامی دارند، اما نیروی نظامی آمریکا به شدت افسرده، سردرگم، سرگشته و مردد است.
برای همین است که در بسیاری از کشورهایی که آنها حضور دارند، برای اینکه بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند، از سازمان‌های جنایتکاری مثل بلک‌واتر و از این قبیل استفاده می‌کنند: یعنی سرباز آمریکایی قادر به اجرای نقشه آمریکا نیست.» نشانه‌هایی از این فرسایش عبارت است از:
۱ـ نزدیک بیست تریلیون دلار بدهی دولت آمریکا با کسری بودجه بسیار بالا؛
۲ـ فقر، بیکاری و ورشکستگی بخش‌هایی از صنایع در آمریکا؛
۳ـ تراز منفی در تجارت خارجی؛
۴ـ ظهور قدرت‌های برتر اقتصادی همانند چین؛
۵ـ فرسودگی تجهیزات نظامی و افسردگی نیروهای نظامی؛
۶ـ شکست‌های سخت نظامی در افغانستان، عراق و سوریه؛
۷ـ ناتوانی در پیشبرد مقاصد از طریق اعمال قدرت نظامی و اقتصادی در بسیاری از مناطق جهان، به ویژه غرب آمریکا.
این جمله ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا، مؤید تمامی این نشانه‌ها است که گفت: «طی ۱۷ سال گذشته، آمریکا هفت تریلیون دلار خرج جنگ‌های خاورمیانه کرده، اما هیچ دستاوردی نداشته است.» آری، افول آمریکا و زوال قدرتش یک واقعیت است. اما واقعیت دیگر آنکه، مردم ایران با انقلاب اسلامی خود، نقش اصلی را در پایان‌بخشی به قدرت جهنمی شیطان بزرگ دارند.


سیدکمال خرازی می‌گوید: آمریکائی‌ها از اروپا به عنوان یک رقیب و ترامپ از اروپا به عنوان دشمن یاد می‌کند. واقعیت این است که امروز آمریکا نمی‌خواهد دیگران در حل‌وفصل مسائل منطقه‌ای و جهانی نقشی داشته باشند؛ زیرا برای قدرتی که یکجانبه‌گرایی را دنبال می‌کند، مشارکت و همگرایی معنایی نخواهد داشت. براین اساس باید برای موفقیت برجام به عنوان یک الگوی موفق از همگرایی تلاش کنیم و درواقع شکست این توافق موجب بی‌اعتباری اروپاست.


نگاهی به انتخابات کنگره و سنای آمریکا و بازتاب‌ها و حواشی آن


  امین پناهی/انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا در روز سه‌شنبه گذشته در۵۰ ایالت آمریکا و پایتخت این کشور برگزار شد. انتخاباتی که قرار بود سرنوشت تمام کرسی‌های مجلس نمایندگان را برای دو سال و 35 کرسی مجلس سنا را برای شش سال مشخص کند. نتیجه این انتخابات آن بود که پس از هشت سال دموکرات‌ها اکثریت از دست رفته خود را در مجلس نمایندگان به دست آوردند، اما در مجلس سِنا بار دیگر جمهوری‌خواهان توانستند اکثریت خود را حفظ کنند. این انتخابات پر هزینه‌ترین انتخابات و البته چالشی‌ترین انتخابات میان‌دوره‌ای محسوب می‌شود. در روزهای منتهی به انتخابات، رئیس‌جمهور کنونی و پیشین ایالات متحده آمریکا به میدان آمدند. دونالد ترامپ برای جمهوریخواهان، خواهان حفظ وضع موجود و باراک اوباما برای دموکرات‌ها، به دنبال تغییر اساسی در ساختار دو مجلس آمریکا(کنگره) از طریق انتخابات میان‌دوره‌ای برای تحریک و جذب آرای بیشتر به کمک این دو حزب آمدند که در نتیجه آن اکثریت این دو مجلس بین دو حزب حاکم در آمریکا تقسیم شد.

دو نتیجه برای دو حزب
رئیس‌جمهور آمریکا در سخنرانی در میان طرفداران خود که یک روز پس از انتخابات برگزار شد گفت که این انتخابات «تاریخ را به مبارزه طلبید» و همزمان پیروزی جمهوریخواهان در سنا را مهم و شکست‌شان در مجلس نمایندگان را بی‌اهمیت ارزیابی کرد.
دونالد ترامپ روز چهارشنبه ۱۶ آبان در سخنرانی خود که با نشست خبرنگاران همراه بود، گفت: «دیروز روز بزرگی بود، روزی فوق‌العاده». وی افزود: «و شب گذشته... حزب جمهوریخواه با بسط اکثریت خود در سنا، تاریخ را به مبارزه طلبید، در حالی که در مجلس نمایندگان به شکل معناداری فراتر از انتظارات ظاهر شد.»
در نقطه مقابل، باراک اوباما رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده هم در صفحه توئیترش با تبریک به همه شرکت‌کنندگان در این انتخابات نوشت: «تغییری که ما نیاز داریم، فقط با یک انتخابات امکان‌پذیر نیست، اما این یک آغاز بود.»
دو نتیجه ناهمگون برای دو مجلس در آمریکا از همین ابتدا روی اقتصاد این کشور هم مؤثر بوده است، به طوری که در ساعات اولیه پس از اعلام نتایج این انتخابات قیمت دلار در برابر ارزهای دیگر کاهش می‌یابد. پایگاه خبری یورونیوز به نقل از «اشتر ماریا ریچل»، تحلیلگر مالی در کومرس بانک آلمان نوشت: «نتایج انتخابات میان‌دوره‌ای نشان می‌دهد که در زمان فعلی رشد انفجاری اقتصاد غیر محتمل و ابهام در صحنه سیاسی محتمل‌تر شده و همین دلار را به سمت پایین‌ هل داده است.»
خانم نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان از حزب دموکرات هم در سخنرانی خود بین طرفدارانش گفت: «فردا روز جدیدی در تاریخ آمریکا خواهد بود.» رهبر دموکرات‌ها در مجلس نمایندگان اولویت مجلس نمایندگان آینده را مهار قدرت دولت دونالد ترامپ دانست. 

ضد تبلیغ انتخاباتی
مهم‌ترین ویژگی این انتخابات آن بود که اولین انتخاباتی بود که ایالات متحده پس از انتخاب دونالد ترامپ به خود دیده است. هر چند از آخرین باری که مردم آمریکا در انتخابات میان‌دوره‌ای بیش از 50 درصد مشارکت داشته‌اند، بیش از صد سال می‌گذرد و در این انتخابات هم مشارکت کمتر از 50، یعنی 49 درصد بود؛ اما این انتخابات رکورد انتخابات میان‌دوره‌ای را در صد سال گذشته شکسته است.
ویژگی دیگری که این انتخابات آمریکا را از دیگر انتخابات‌هایی که در گذشته صورت پذیرفته متمایز می‌کند این است که دو حزب نامزد انتخابات بیش از آنکه به تشریح برنامه‌های خود بپردازند، به تخریب وجهه طرف مقابل پرداخته‌اند. در واقع، به جای آنکه در انتخابات تبلیغ صورت گیرد، ضد تبلیغ انجام شده است.
بی‌بی‌سی فارسی در گزارش خود درباره انتخابات می‌نویسد: «بنابر گزارش مرکز تحقیقات رسانه‌های «وسلین مدیا پراجکت»، هیچ یک از انتخابات‌های آمریکا طی ۱۰ سال گذشته به این حد شاهد ضد تبلیغ نبوده است؛ تبلیغاتی که در آنها به جای تأکید بر برنامه‌ها و شعار نامزدها، با لفّاظی تند نامزد حزب رقیب تخریب می‌شود.»
این مؤسسه تحقیقات رسانه‌ای می‌گوید: «از ابتدای ماه سپتامبر گذشته تاکنون (دو ماه گذشته) ۵۷۰ هزار ضد تبلیغ منتشر شده است. این در حالی است که رکورد پیشین به انتخابات میان‌دوره‌ای سال ۲۰۱۰ باز می‌گردد که ۴۵۰ هزار تبلیغ از این نوع منتشر شده بود.»
باز هم چشم امید...
در کشور ما هم برخی به نتایج این انتخابات میان‌دوره‌ای چشم دوخته و معتقد بودند اگر دموکرات‌ها به قدرت برسند، می‌توانند جلوی فعالیت‌های ضد ایرانی ترامپ را بگیرند. حتی اگر فکر کنیم دموکرات‌ها می‌خواستند مدافع حقوق ایران در مقابل سیاست‌های خصمانه ترامپ باشند، پیروزی این حزب در مجلس نمایندگان دردی از ما دوا نخواهد کرد؛ چرا که ساختار سیاسی آمریکا به گونه‌ای است که مجلس 100 نفره سنا افزون بر آنکه سازوکارهایی در اختیار دارد که بر سیاست‌های خارجی تأثیر بگذارد، رد و تأیید پیمان‌نامه‌های بین‌المللی یا رد و تأیید وزرای خارجه و همه سفرای این کشور، از جمله اختیارات این مجلس است.
همان‌طور که شاهد بودیم، در جریان مذاکرات هسته‌ای ایران 47 سناتور جمهوریخواه در نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب گفته بودند «هر چیزی که توسط کنگره تصویب نشود تنها یک توافق اجرایی است. رئیس‌جمهور بعدی می‌تواند چنین توافقی را با حرکت یک خودکار لغو کند و کنگره‌ بعدی می‌تواند مفاد توافق را در هر زمانی تغییر دهد.» که رهبر معظم انقلاب هم در واکنش به مفاد این نامه فرمودند: «همه کشورهای جهان طبق مقررات پذیرفته شده بین‌المللی، پس از تغییر دولت‌های‌شان نیز به تعهدات خود پایبندند؛ اما سناتورهای آمریکایی رسماً اعلام می‌کنند اگر این دولت برود تعهدات او کأن لم یکن تلقی می‌شود.»
پس از آن شاهد بودیم ترامپ به راحتی و بدون آنکه سازمان یا نهادی بتواند بر او خرده بگیرد، از برجام خارج شد. پس هر چند مجلس نمایندگان به دست دموکرات‌ها افتاده و می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشند؛ اما به قدری اختیارات آن محدود به قوانین داخلی و اتفاقات درون کشورشان است که توانایی آن را ندارد در سیاست خارجی کشورش به ویژه درباره ایران مؤثر باشد. حتی اگر فکر کنیم مجلس نمایندگان می‌تواند قانونی وضع کند یا تصمیمی بگیرد که سیاست‌های ترامپ را با چالش مواجه کند، نهادی که حرف آخر را در آمریکا خواهد زد، مجلس سِنا خواهد بود.

بازتاب‌ها در رسانه‌های داخلی
البته برخی در کشور هنوز هم سعی دارند این‌گونه القا کنند که پیروزی دموکرات‌ها در مجلس نمایندگان تأثیری بیش از حفظ اکثریت جمهوریخواهان در کنگره دارد. به همین منظور برخی روزنامه‌هایی که در چند سال گذشته همواره به دنبال بزک کردن چهره آمریکا با دولت دموکرات بودند، حالا به گونه‌ای تیتر زده‌اند که انگار حل همه مشکلات ایران در گرو همین پیروزی دموکرات‌ها در مجلس نمایندگان آمریکا بوده است.
روزنامه «ابتکار» با تیتر «پایان یکه‌تازی» سعی کرده است گزارشی از نتایج انتخابات کنگره و تأثیر آن بر سیاست‌های داخلی و خارجی آمریکا ارائه داده و نتیجه انتخابات نمایندگان را پررنگ‌تر جلوه دهد. روزنامه «اعتماد» هم نوشته است: «دموکرات‌ها سوپاپ اطمینان را در کنگره راه‌اندازی کردند؛ ترامپ و انتخاب میان مرگ و زندگی»
روزنامه «شرق» نیز با چاپ عکس باراک اوباما و تیتر «شکست انحصار قدرت جمهوری‌خواهان» به نتایج انتخابات اخیر آمریکا واکنش نشان داده است.  
تیترهایی که ذوق‌زدگی برخی مطبوعات و خبرگزاری‌هایی را نشان می‌دهد که به دلیل پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس نمایندگان سر از پا نمی‌شناسند.
«سگ زرد برادر شغال است» به طور قطعی بهترین جمله‌ای است که می‌توان در پاسخ به شادمانی برخی از این سرخوشی‌ها داد. آمارها نشان می‌دهد، در طول سال‌های پس از انقلاب اسلامی که ایالات متحده آمریکا سیاست تحریم را در مقابل ملت ایران اتخاذ کرده، دموکرات‌ها بیش از جمهوریخواهان از این ابزار استفاده کرده‌اند. در طول 40 سال پس از انقلاب جمهوری اسلامی 35 بار از سوی دولت آمریکا تحریم شده که تنها 11 بار آن به دست جمهوریخواهان بوده و 24 بار آن از جانب دموکرات‌ها صورت گرفته است.
 اوباما هم که البته بسیاری از غربگرایان در زمان ریاست‌جمهوری او به دنبال تطهیر و بزک کردن چهره غرب بودند و او را فردی باهوش و مؤدب می‌دانستند، رکورددار تحریم ایران است. او در طول هشت سال ریاست‌جمهوری خود 11 بار ملت ایران را تحریم کرده است.
نه تنها مجلس نمایندگان که حتی اگر دموکرات‌ها اکثریت سنا را هم به دست آورده بودند، تأثیری در سیاست‌های خصمانه ایالات متحده آمریکا که چهل سال است علیه ملت ایران اتخاذ کرده، نخواهد داشت.


جعفر قنادباشی
 کارشناس ارشد مسائل بین‌الملل
در حالی که مقامات آمریکا می‌کوشند در موضع‌گیری‌های خود به عناوین گوناگون، از اعمال تحریم‌های اقتصادی همه‌جانبه علیه کشورمان سخن بگویند و با برجسته‌سازی این موضوع، بر تردیدها و نگرانی‌هایی که درباره موفقیت‌شان در این زمینه وجود دارد، فائق آیند، ولی شواهد و نشانه‌های متعددی، از ناکامی جدّی آمریکا در اعمال فشارهای جدید اقتصادی علیه ایران حکایت می‌کند و بسیاری از کارشناسان اقتصادی و سیاسی، تحقق اهداف و اغراض مقامات واشنگتن را در این عرصه ناممکن می‌دانند.     
در این باره، نخستین نشانه‌ای که از شکست تحریم‌های نفتی علیه ایران حکایت دارد، اعلام معافیت هشت کشور از جمله چین، ژاپن، هند و کره جنوبی از مشارکت در این تحریم‌هاست؛ زیرا بنا به محاسبات واشنگتن، چنانچه این کشورها نیز در تحریم‌های نفتی علیه ایران مشارکت کنند، بهای جهانی نفت به طور فوق‌العاده‌ای (تا بیش از 200 دلار در هر بشکه) افزایش خواهد یافت و در نتیجه واشنگتن با امواج تازه‌ای از مخالفت‌ها و اعتراضات جهانی مواجه خواهد شد.
البته نکته جالب توجه در این باره آن است که بیشتر کشورهای نامبرده از جمله کشورهایی هستند که حتی پیش از اعلام معافیت، از مشارکت نداشتن خود در اعمال تحریم‌ها علیه ایران سخن گفته و به صراحت بر ضرورت تداوم معاملات نفتی و اقتصادی با کشورمان تأکید کرده بودند. این در حالی است که دولت‌های غربی و اروپایی نیز با وجود هم‌صدایی و هم‌نوایی با برنامه‌های تحریمی آمریکا علیه ایران، اعاده این تحریم‌ها را به معنای محرومیت خود از بازارهای ایران می‌دانند و از این نظر در عرصه عمل، مترصد یافتن فرصتی هستند تا به هر صورتی که شده از همراهی با آمریکا سر باز زنند.
بنابراین دومین نشانه شکست واشنگتن در به سرانجام رساندن تحریم‌های همه‌جانبه علیه ایران، وجود شرایط بسیار نامساعدی است که در اقتصاد جهانی به وجود آمده و افزون بر بالا بردن تقاضا برای نفت و کاهش توان بسیاری از کشورهای نفت‌خیز برای پاسخگویی به این تقاضا، نیاز به همکاری‌های اقتصادی با ایران را به عناوین گوناگون افزایش داده است؛ چنانکه قرار گرفتن ایران در سر راه انواع مراودات اقتصادی و تجاری با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و نقش کلیدی ایران در عرصه ترانزیت کالا، از جمله موارد مهمی است که نیاز به ادامه و گسترش همکاری‌های اقتصادی با کشورمان را افزایش داده است.
اما موضوع دیگری که مقامات واشنگتن را در پیشبرد سیاست‌های تحریمی‌شان مُردد و نگران می‌کند، رونق گرفتن نوعی از همکاری‌های اقتصادی، خارج از چارچوب مورد نظر غرب است که قاعدتاً زمینه‌های حذف دلار را از تبادلات اقتصادی و تجاری فراهم می‌کند و علاوه بر آن زمینه‌های مساعدی را برای نهادینه شدن تبادلات تجاری و اقتصادی میان کشورهای مخالف با غرب را به وجود می‌آورد که قاعدتاً در میان‌مدت و درازمدت، زیان‌ها و خسارات جبران‌ناپذیری را به آمریکا و متحدانش وارد می‌کند.      
در واقع، با توجه به این گونه واقعیت‌های قابل ملاحظه اقتصادی است که دولت ترامپ از هم اکنون نگران موفقیت برنامه‌های تحریمی علیه ایران است و به موازات اجرای تحریم‌های اقتصادی علیه ایران، به برنامه تبلیغاتی ویژه‌ای برای موفق نشان دادن این تحریم‌ها متوسل می شود؛ چنانکه شاهدیم مقامات واشنگتن طی دو هفته اخیر به شیوه‌ها و شگردهای تبلیغاتی تازه‌ای برای موفق وانمود کردن روند اجرای تحریم‌های همه‌جانبه اقتصادی علیه کشورمان متوسل شده و کوشیده‌اند از این طریق، ضمن منحرف کردن اذهان از واقعیات موجود، جنگ روانی تازه‌ای در این عرصه به راه اندازند. 
این در حالی است که دولت واشنگتن به بخشی از توانمندی‌های داخلی ما برای عبور موفقیت‌آمیز از این تحریم‌ها پی برده و بنا به تجربه دریافته است این گونه تحریم‌ها، هیچ‌گاه نخواهد توانست شرایط دلخواه مقامات آمریکا را در ایران رقم بزند. به ویژه آنکه هم اکنون شمار زیادی از کارشناسان آمریکایی در زمینه شکست این تحریم‌ها به دولت ترامپ هشدار داده و رونق گرفتن فعالیت‌های خوب اقتصادی و تولیدی در ایران را از دیگر نشانه‌های شکست برنامه‌های تحریمی آمریکا علیه کشورمان دانسته‌اند.    

 رفتار هنرمندانه
پس از آنکه گروهی از هنرمندان با انتشار یک ویدئوی مشترک، تحریم‌های مالی آمریکا را مانع از تأمین مالی برای خرید غذا و دارو و تحریم غیرمستقیم دارو تلقی و نسبت به این رفتار غیرانسانی اعتراض کردند، گروهی از ضد انقلاب‌ها که با هدایت اتاق عملیات روانی ضد ایران مدیریت می‌شوند، به هنرمندان ایرانی حمله کردند. هنرمندان پیش از این نیز اقدامات مشابه ولی دیرهنگامی کرده بودند؛ اما به نظر می‌رسد، این بار دیپلماسی عمومی به موقع شروع شده و قاعدتاً نباید به این حرکت خلاصه شود. البته برخی هنرمندان که گرین‌کارت یا اقامت آمریکا داشتند، به واسطه ترس از واکنش آمریکا به اقدام آنها، از همراهی و هم‌صدایی خودداری کردند.
عاقبت یک جنگ روانی
چند روزی از سیزده آبان گذشته و دولت احتمالاً متوجه بی‌تدبیری‌اش شده باشد و مردمی هم که به سراغ خرید ارز و کالا رفته‌اند فهمیده‌اند چطور در جنگ روانی که قرار بود علیه کشور و اقتصاد آن به راه بیفتد، ایفای نقش کرده‌اند. شاید اگر تدبیری بود و مردمی که به امید سود کردن خریدهای آنچنانی انجام دادند، چنین کاری نمی‌کردند؛ وضعیت امروز خیلی بهتر بود و در این جنگ روانی عده‌ای شکست نمی‌خوردند. حالا نه خبری از ارز 30ـ40 هزار تومانی است و نه قیمت‌ها نسبت به آنچه مردم فکر می‌کردند افزایشی داشته است. این افزایش‌ها فقط زمانی بود که مردم برای خرید به بازار هجوم می‌بردند!
پول چاپ‌کن‌ها
محمد غرضی گفت: «نظریه چاپ پول و تزریق آن به جامعه با هدف پایدار ماندن دولت در دنیا رد شده است. از دهه شصت تاکنون دوره دوم، دولت‌ها نه تنها خوشنام نشدند؛ بلکه خدا خدا می‌کردند از این گرفتاری نجات پیدا کنند و بروند. ما اصلاً نظریات آقای هاشمی را در اقتصاد کشور با توجه به اتفاقاتی که می‌افتاد، قبول نداشتیم. شاید ده‌ها بار خدمت مرحوم هاشمی رسیدم و گفتم، «با تزریق تورم نمی‌شود دولت اداره کرد». بالاخره یک روز هم مجبور شد این حرف را بپذیرد.»
عقب‌نشینی دریایی
فرمانده حفاظت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: «پنتاگون کشتی‌ها و ناوهای نظامی خود را از منطقه دور کرده است؛ زیرا از موشک‌های سطح به دریای جمهوری اسلامی می‌ترسد.» سردار علی نصیری جنگ اقتصادی را تاکتیک جدید دشمن برای مقابله با انقلاب اسلامی دانست و خاطرنشان کرد: «گسترش انقلاب اسلامی در کشورهای منطقه و زمینه‌سازی حکومت جهانی اسلام از اهداف امام راحل برای برپایی انقلاب بود و طبق فرموده رهبر معظم انقلاب ما هیچ‌گاه نباید دشمنی دشمنان انقلاب را فراموش کنیم.»
خباثت آل‌سعود
پایگاه خبری میدل ایست آی نوشت مقامات سعودی برای اخراج بیش از 100 هزار مسلمان آواره روهینگیا از عربستان چند روز پس از سفر شیخه حسینه واجد نخست وزیر بنگلادش به ریاض آماده می‌شوند. بر اساس این گزارش،‌جامعه جهانی از این می‌ترسد که بنگلادش کشور فقیر آسیایی، این آوارگان را به کشور اصلی‌شان یعنی میانمار کوچ دهد که در معرض انواع شکنجه‌ها و تجاوزات قرار می‌گیرند. اوایل ماه جاری میلادی، این رسانه انگلیسی فاش کرده بود حکومت سعودی صدها مسلمان روهینگیا را از چند سال پیش در شرایط سخت و طاقت فرسا زندانی کرده است، بدون اینکه اتهامات رسمی به آنها وارد کند.
نباید مردم هزینه دهند
محمدکاظم انبارلویی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با اشاره به گزینه های تصدی شهرداری تهران اظهار داشت: اعضای شورای شهر تهران باید خود را در برابر افکار عمومی مردم قرار دهند؛ بخشی از این افکار عمومی در مجلس شورای اسلامی، چندی پیش در پی استیضاح آخوندی بود که منجر به استعفای او از وزارت راه شد. وی گفت: مردم نباید هزینه اختلافات درون اصلاح طلبان را بپردازند. اصلاح طلبان باید در یک جایی به مطالبات مردم پاسخ بدهند؛ اگر پاسخ ندهند، مردم در انتخابات بعدی شوراهای شهر، ارزیابی خود از این کارکردها که عمدتا مبتنی بر ناکارآمدی است را انجام خواهند داد. 

 دومین پایگاه نظامی انگلیس در خلیج‌فارس
وزارت دفاع انگلیس در بیانیه‌ای خبر داد، با حضور صدها نیروی نظامی عمان، یک پایگاه نظامی مشترک با عمان در سال ۲۰۱۹ تأسیس می‌شود. «گاوین ویلیامسون» وزیر دفاع انگلیس به تازگی همزمان با برگزاری رزمایش نظامی مشترک به عمان سفر کرده بود و در بیانیه‌ای گفت: «روابط ما با عمان بر پایه قرن‌ها همکاری است و ما با گشایش پایگاه مشترک جدید، آن [رابطه] را به آینده متصل می‌کنیم.»
 وی تأکید کرد، اکنون به دلیل فعالیت کشورهای متخاصم و سازمان‌های افراطی اهمیت تأسیس این پایگاه نظامی در عمان وجود دارد. سال جاری میلادی، انگلیس یک پایگاه نظامی دیگر در منطقه و در کشور بحرین تأسیس کرد. لندن و منامه در سال ۲۰۱۴ برای توسعه و تقویت حضور دریایی انگلیس در این کشور حاشیه خلیج‌فارس توافقی
 امضا کرده بود.

پشیمان شدند؟!
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: «یک نهضت توابین در مجلس به راه افتاده است و عده‌ای از نمایندگانی که به CFT رأی داده‌اند، در اثر اعتراضات مردمی پشیمان شده بودند و مایل بودند این مصوبه در شورای نگهبان رد شود که شد.» حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنوری افزود: «اما مشکل اصلی اینجاست که اگر این لایحه مستقیم به مجمع برود‌ عملاً جلوی پس‌گیری رأی این نمایندگان پشیمان را خواهد گرفت.»

نظر تأمل‌برانگیز ترکان درباره آخوندی
اکبر ترکان، مشاور رئیس‌جمهور درباره عملکرد عباس آخوندی در وزارت راه و شهرسازی گفت: «آقای آخوندی یک نظریه‌پرداز است که نظریات خوبی را مدون و اعلام کردند، اما وزیر خوبی نبودند.»
 وی با بیان اینکه آخوندی نظریه‌پرداز برجسته‌ای است، گفت: «نظرات آقای آخوندی در اقتصاد کلان بر مبنای اقتصاد آزاد و رقابت کامل است، در حالی که جامعه ما شرایط رقابت کامل ندارد. اگر همه چیز را به بازار بسپاریم و فکر کنیم که دستی نامرئی می‌تواند قیمت بازارها را متعادل کند، این تفکر و اقدامات مبنی بر آن، موجب از دست رفتن اقشار ضعیف کشور 
می‌شود.»
 مشاور رئیس‌جمهور ادامه داد: «اجرای این دست از نظریات موجب می‌شود که مردم ضعیف و کم‌درآمد تحت فشار سنگینی قرار بگیرند و آسیب
 ببینند.»


شبکه خبری ان‌بی‌سی به نقل از برخی مقامات آمریکایی اذعان کرد، نهادهای اطلاعاتی آمریکا نشانه‌ای از اینکه حکومت ایران در حال فروپاشی باشد، نیافته‌اند؛ بلکه کنترل شرایط چون گذشته در اختیار نظام است.
برخی مقامات آمریکایی به شبکه خبری ان‌بی‌سی گفته‌اند که آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا به هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه حکومت ایران در حال فروپاشی است، دست نیافته‌اند، بلکه با حکومتی مواجه هستند که به همان اندازه سال‌های گذشته، شرایط را در کنترل خود دارد. با این حال نهادهای اطلاعاتی آمریکایی انتظار دارند که تحریم‌های آمریکا علیه ایران دردسرهایی برای این کشور ایجاد کند. اطلاعات فوق‌، بخشی از گزارشی است که ان‌بی‌سی با عنوان «دولت ترامپ فکر می‌کند که فشار آمریکا رژیم ایران را غرق می‌کند، اما متحدین شک دارند» منتشر کرده است. این گزارش در وبگاه این شبکه خبری منتشر شده است. در بخش دیگری از این گزارش نیز، یک دیپلمات اروپایی به برخی ناآرامی‌ها در بعضی شهرهای ایران در ماه‌های اخیر اشاره و اذعان کرده که اعتراضات و برخی اعتصابات به موضوعات خاص مربوط بوده‌اند و به یک جنبش بزرگ‌تر تبدیل نشده‌اند. این دیپلمات اروپایی که به سبک چنین گزارش‌هایی، نامی از او برده نشده، گفته است: «برای تغییر رژیم یا فروپاشی، چیزهایی خیلی بیشتر از آنچه رخ داده باید رخ دهند.» دیپلمات‌های اروپایی در این گزارش همچنین به این نکته اذعان کرده‌اند که آنچه یک اپوزیسیون قابل دوام در برابر حکومت ایران خوانده شده، وجود خارجی ندارد.

نکته: دولت آمریکا در سال ۱۳۳۵ طرح تأسیس یک سازمان اطلاعاتی و امنیتی را به شاه داد که با استقبال وی روبه‌رو شد؛ به این ترتیب سازمان هراس‌انگیزی به نام «ساواک» راه‌اندازی شد که به درستی از سوی پژوهشگران داخلی و خارجی، «سایه سازمان CIA آمریکا در ایران» و «شریک CIA در سرقت دموکراسی ایرانی» قلمداد می‌شد. ویلیام سولیوان (سفیر آمریکا در تهران)، در این باره می‌گوید: «در سال 1957 سازمان سیا طرح و چارچوب تشکیلاتی یک سازمان جدید اطلاعاتی را به شاه داد و خود در تأسیس و سازمان دادن به آن مشارکت کرد. این تشکیلات که سازمان اطلاعات و امنیت کشور نامیده می‌شد، به زودی به نام مخفف آن، یعنی «ساواک» شهرت یافت. محمدرضا پهلوی درباره رابطه سیا و ساواک می‌گوید: «مسئولیت بنیانگذاری ساواک به سپهبد تیمور بختیار تفویض شد. وی در این کار از سیا کمک خواست. تعداد زیادی از کارمندان ساواک برای طی دوره‌های آموزشی به آمریکا رفتند و در اداره مرکزی سیا به کارآموزی پرداختند.»
نظر: مرگ خاشقجی در ترکیه به دست عوامل بن‌سلمان به شیوه‌های ساواک حکایت از آن دارد که سازمان سیا با دستان عوامل سعودی سعی در مقابله با مخالفان این حکومت پادشاهی دارد. اگر چه ممکن است آمریکا درصدد باشد با جنگ رسانه‌ای پای خود را از این ماجرا کنار بکشد، اما آشکار شدن ابعاد این فاجعه سبب خواهد شد زمینه‌های فروپاشی نظام امنیتی سعودی‌ـ آمریکایی فراهم شود. هم‌اکنون آمریکا و دیگر دولت‌های غربی به تکاپو افتاده‌اند تا به نحوی میان هزینه‌های سیاسی بابت حمایت از پادشاهی عربستان و لزوم حفظ نقش ریاض به عنوان مهم‌ترین متحد عرب خود موازنه برقرار کنند. متحدان عرب و غربی نگران آن هستند که عربستان در طرح و پیشبرد این استدلال اخلاقی که ریاض باید هدایت تلاش‌ها در مهار ایران را برعهده داشته باشد، با مشکل روبه‌رو خواهد شد.