محسن رفیق‌دوست گفت: آنهایی که امروز معتقدند ما به بن‌بست رسیده‌ایم، خود به بن‌بست رسیده‌اند، چون کعبه‌ آمال آنها غرب و اروپا است و برخی‌شان حتی در پیدایش این وضعیتی که امروز داریم، علنی و غیر علنی و مستقیم و غیر مستقیم مؤثر هستند. فرمایش اخیر رهبر معظم انقلاب آب پاکی روی دست همه بود که «ما با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم؛ اگر هم یک روزی بخواهیم مذاکره کنیم با ترامپ مذاکره نمی‌کنیم.» خیلی‌ها از این فرمایش آقا خوش‌شان نیامده است؛ اشکالی ندارد؛ ولی ملت خوش‌شان آمد.


   نوید کمالی/ با توجه به اهمیت راهبردی عراق در حوزه انرژی و سهم بالای آن در نفت تولیدی اوپک به طور طبیعی نمی‌توان انتظار داشت افزایش روابط استراتژیک این کشور با جمهوری اسلامی ایران از سوی سران مرتجع عرب منطقه و رژیم صهیونیستی تحمل شود؛ از این رو همزمان با بسته شدن پرونده داعش در عراق و سوریه و همچنین پایان یافتن بن‌بست سیاسی در عراق و تشکیل دولت شیعی جدید در این کشور شاهد شروع تحرکات جدید دشمنان منطقه‌ای و بین‌المللی کشورمان با هدف بحران‌آفرینی در عراق هستیم که یکی از مهم‌ترین آنها اقدام کاخ سفید در معرفی سفیر جدید در عراق است.
بنا بر اعلام منابع آمریکایی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا همزمان با شروع دور جدید تحریم‌های ضد ایرانی و در چارچوب افزایش فشار بر ایران قصد دارد متئو تویلر، سفیر فعلی آمریکا در یمن را به دلیل آنچه تجربیات ویژه‌اش در رابطه با ایران خوانده شده، سفیر جدید کشورش در عراق معرفی کند!
تویلر از سال ۲۰۱۴ و تنها چند ماه پس از شروع بحران جنگ داخلی در یمن که به شروع تجاوز همه‌جانبه ائتلاف سعودی به این کشور منجر شد، عهده‌دار منصب سفارت آمریکا در صنعا شده است؛ بنابراین او را می‌توان به نوعی هماهنگ‌کننده و معمار آمریکایی بحران یمن دانست که در نتیجه آن تاکنون هزاران غیرنظامی یمنی در پی تجاوزات پیدا و پنهان ارتش رژیم آل‌سعود و مزدوران منطقه‌ای‌اش جان خود را از دست داده‌اند.
معرفی این سیاستمدار جنگ‌افروز آمریکایی به عنوان سفیر جدید آمریکا در عراق همزمان با شروع موج جدید تحریم‌های غیر انسانی آمریکا علیه ملت ایران و همچنین تشکیل دولت جدید عراق نشان از عزم جدی دولت آمریکا برای بهره‌گیری از تجربه خونبار یمن در عراق دارد!
متأسفانه، طی سال‌های گذشته آمریکا با ترغیب رژیم آل‌سعود به سرکوب انقلابیون یمن افزون بر کسب منافع مالی هنگفت ناشی از فروش سلاح به عربستان، با بهره‌گیری از قاعده جنگ‌های نیابتی در راستای تحدید نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا تلاش کرده است؛ اما با توجه به ناکام ماندن بسیاری از طرح‌های ضد ایرانی کاخ سفید و همچنین وقوع بحران سیاسی در ریاض،‌ به ویژه پس از وقوع ماجرای پر حاشیه قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد سعودی در استانبول ترکیه، تیم سیاست خارجی ترامپ در جمع‌بندی‌های جدید خود در زمینه پروژه مهار ایران، یمن را از دور توجه جدی کاخ سفید خارج و عراق را اولویت اصلی آمریکا در پروژه مهار ایران انتخاب کرده‌اند.
با توجه به این سیاست‌گذاری جدید شاهد آن هستیم که به ناگاه داگلاس سیلیمان، سفیر فعلی آمریکا در عراق که از سال ۲۰۱۶ عهده‌دار این منصب شده است، از مسئولیت کنار گذاشته شده و فردی مانند تویلر جایگزین وی می‌شود!
از این رو پر واضح است که در ماه‌های آتی باید منتظر شروع موج جدیدی از شیطنت‌های ضد ایرانی در عراق بود، البته با توجه به سوابق تویلر این شیطنت‌ها نسبت به حوادث ماه‌های گذشته بصره پیچیده‌تر خواهند بود؛ زیرا آن‌گونه که نشریات آمریکایی از جمله «واشنگتن‌پست» افشا کرده‌اند مأموریت سفیر جدید آمریکا در بغداد نه عراق، بلکه ایران است و با توجه به تجربیاتی که تویلر در چهار سال گذشته در یمن کسب کرده، طبیعتاً تحرکات ضد ایرانی در عراق بیش از پیش از حمایت دلارهای سفارت آمریکا در بغداد بهره‌مند خواهند شد!
لازم است دستگاه دیپلماسی کشورمان، افزون بر مطالعه دقیق سوابق و عملکرد تویلر در یمن، با تمرکز بر ظرفیت‌های مشترک بین دو ملت ایران و عراق از دیپلماسی عمومی و دیجیتال در جهت خنثی‌سازی توطئه‌های آتی سفیر جدید آمریکا در عراق بهره‌گیری کند تا این توطئه جدید آمریکایی‌ها که مبتنی بر انتقال تجربه یمن به عراق است، مانند دیگر توطئه‌های ضد ایرانی چهل سال گذشته با شکست مواجه شده و این قدرت استکباری بیش از پیش در سراشیبی زوال و افول قرار گیرد.



  احمدرضا هدایتی/  سال‌هاست که اصطلاحاتی، مانند توسعه یافته، در حال توسعه، عقب‌مانده یا جهان سوم در دنیای سیاست مطرح است و هر یک از کشورها متناسب با شرایط خود، در یکی از این دسته‌بندی‌ها قرار گرفته‌اند. اگرچه این دسته‌بندی‌ها مورد قبول ما نیست و بیشتر با رویکردهای استعماری ایجاد شده‌‌اند؛ اما به هر حال کشور ایران نیز با وجود تاریخ بسیار کهن و وجود دانشمندان بزرگی، مانند ابن‌سینا، رازی، ابوریحان بیرونی، غیاث‌الدین کاشانی و بسیاری از دانشمندان دیگر، در گذشته نه ‌چندان دور در این گروه قرار داشت و از آن به کشور جهان سومی نام برده می‌شد. تا جایی که نخست‌وزیر ایران در دهه چهل شمسی در پاسخ به خواسته نمایندگان مجلس شورای ملی که خواهان در دست گرفتن مدیریت صنعت نفت کشور با تلاش متخصصان داخلی شده بودند، گفته بود شما از ساخت یک لولهنگ (آفتابه) هم عاجزید چه برسد به اداره صنعت نفت کشور.
صرف‌نظر از اینکه به‌کار بردن این واژه‌ها درباره هر کشور چقدر با واقعیت منطبق است و اصولاً فلسفه این دسته‌بندی چیست یا اینکه ریشه عقب‌ماندگی کشورها را باید در چه عواملی جست‌وجو کرد، باید به این نکته توجه کنیم که دولت‌ها و ملت‌ها می‌توانند در تعامل با یکدیگر نقش بسیار مهمی را در پیمودن مسیر توسعه ایفا کنند و به هر میزان که این تعامل از انسجام، وحدت، همکاری و هماهنگی بیشتری بهره‌مند باشد، حرکت در این مسیر از سرعت بیشتری برخوردار خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران نیز از معدود کشورهایی است که می‌توان اظهار داشت از این نظر در مطلوب‌ترین وضعیت قرار داشته و دولت اسلامی در تعامل با ملت از بیشترین حمایت و همکاری مردمی برخوردار است و این موضوع نه‌ تنها در تقویت و توسعه امنیت پایدار در برابر تهدیدات خارجی نقش اساسی ایفا کرده؛ بلکه شرایط لازم را برای تسریع در روند توسعه همه‌جانبه کشور نیز فراهم آورده است؛ به همین دلیل، از مؤلفه‌های اصلی اقتصاد مقاومتی که ترجمان اقتصاد اسلامی روزآمد است، مردم‌پایه بودن آن است. مردم هم در تولید و مدیریت اقتصادی نقش‌آفرین هستند و هم در مصرف تولیدات داخلی تا از این طریق چرخه اقتصاد کشور به گردش درآید و بیکاری و رکود که دو مشکل و معضل آزاردهنده اقتصادی به شمار می‌آیند، امروز حل شود.
البته این تفاهم و همکاری به معنای آن نیست که ساختار اداره کشور عاری از هرگونه عیب و نقص است، بلکه در پاره‌ای از موارد وجود نابسامانی‌ها و ناهنجاری‌های موجود، مانند فساد اداری، تورم و ضعف در نظارت‌ها چنان رخ می‌نمایند که گاهی همه پیشرفت‌های حاصله طی این سال‌ها را به ‌طور کامل تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و باید به طور مؤثر مقابل این آسیب‌ها ایستاد و راه‌های هر گونه فساد اقتصادی را مسدود کرد؛ از این رو در کنار طرح‌های توسعه‌ای، به طور قطعی طرح‌های پایشی نیز باید به تناسب آفت‌ها و فسادهای جدید تقویت شود و در عملیاتی‌سازی آنها مصر بود.
بدیهی است، این مؤلفه بسیار مهم، یعنی حضور و تعامل مردم که در پشتیبانی از نظام، نقش اساسی را بر عهده دارد، می‌تواند در کنار دیگر شاخصه‌ها، در قالب عوامل مادی و معنوی دیگری، مانند عوامل اقتصادی، علمی، سرزمینی، فرهنگی، سیاسی، حکومتی، دفاعی و فرامرزی، نقش اساسی در ایجاد تحول در بخش‌های گوناگون از جمله در بخش اقتصاد داشته باشد.
به همین دلیل «اقتصاد مقاومتی» در پی آن است که با استفاده از این ظرفیت‌ها، پایه‌های اقتصادی کشور را در برابر تهدیدات احتمالی اعم از طبیعی و غیرطبیعی، با اعطای نقش اصلی به مردم مصون‌سازی کرده، کشور را به قدرت اقتصادی تبدیل کند.



   حسن خدادی/ شکست و افول نظم لیبرال آمریکایی غربی، واقعیتی است که در نظام بین‌الملل در حال وقوع است. آمریکا به عنوان رهبر این نظم، خود نیز دچار ضعف شده و مؤلفه­‌های قدرت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیکی آن رو به سقوط است. واقعیت دیگر جهان امروز، ظهور قدرت­های جدید است که اغلب رویکرد تجدیدنظرطلبانه به نظم آمریکایی دارند، قواعد و هنجارهای آن را قبول ندارند و درصدند در نظم جهانی آینده نقش مهمی داشته باشند. آمریکا امروز نه یک ابرقدرت هژمون، بلکه حتی از کسب عنوان «ابرقدرتی» برای خود نیز عاجز است. در آستانه ۱۳ آبان روز ملی مبارزه با استکبار، در دیدار هزاران نفر از دانش‌آموزان  به کسانی که به سازش با آمریکا گرایش دارند، فرمودند: «بیهوده نقشه‌ بی‌اساس و بی‌پایه نکشید، زوال آمریکا یک واقعیت است.»در راستای بیانات معظم‌له بر آنیم نشانه‌های زوال قدرت و هژمونی آمریکا را بررسی کنیم.
1ـ اخراج دلار از مبادلات تجاری بین‌المللی/  آمریکایی‌ها از زمان نیکسون طلا را از پشتوانه پول ملی خود خارج کردند و این موضوع به اقتصادهای جهانی آسیب‌های فراوانی زد. اما امروز کارشناسان چنین بیان می‌کنند که این موضوع در بلندمدت به دلار آسیب‌زده است و بی‌پشتوانه‌سازی دلار توانسته بسیاری از کشورها را مجاب کند و به آنها انگیزه دهد که دلار را از مراودات اقتصادی خود دور و خود را از سیطره آمریکا خلاص کنند. 
2ـ ظهور اقتصادهای منطقه‌ای و جهانی/  قدرت‌های اقتصادی نوظهور در نقاط مختلف جهان قدرت‌نمایی کردند و دیگر تمرکز تولید ثروت و موفقیت‌های اقتصادی و البته تجاری در انحصار کشورهای شمال قرار ندارد. همان اندازه که کشورهایی چون چین، هند، کره جنوبی، برزیل، مکزیک، آفریقای جنوبی، ترکیه، اندونزی و بسیاری کشورهای دیگر در حال تبدیل شدن به بازیگران بزرگ اقتصادی هستند، به همان نسبت کشورهای بزرگی با موقعیت بی‌ثباتی در عرصه اقتصاد بین‌الملل روبه‌رو هستند. حالا دیگر آمریکا در افکار عمومی جهان کشوری نیست که ادعای برتری در اقتصاد جهانی را داشته باشد. 
3ـ ظهور ترامپیسم در آمریکا/  بسیاری مطرح می‌کنند که ظهور پدیده‌ای به نام ترامپ در آمریکا مرهون افول اقتصاد این کشور است. در واقع آمریکایی‌ها برای اینکه خود را از شکست‌های اقتصادی نجات دهند، سعی کردند به پدیده عجیب و غریبی مانند ترامپ تکیه کنند. اما اقدامات اقتصادی ترامپ سبب شده است که روند افول آمریکا بیشتر شود. 
4ـ اعتیاد بیش از حد به اعمال تحریم‌ها/ در واقع همین وجهه اعتیاد به تحریم آمریکایی‌ها سبب شده است بسیاری از کشورهای هم‌پیمان کاخ سفید با وجود ترسی که هنوز از مجازات‌های این کشور دارند از ماجراجویی‌های آمریکایی در سیاست بین‌الملل گله کنند. در این زمینه آمریکا با تحریم‌های افسارگسیخته اقتصاد جهانی را به چالش کشیده‌‌ است که در بلندمدت بی‌اعتمادی به این کشور را در جهان به وجود آورده است. درواقع، بسیاری از کشورها مانند فرانسه از تحریم‌های یکجانبه آمریکایی آن هم پس از قرارداد برجام ضربه دیده‌اند. همین موضوع کم‌کم به سلب اعتماد جهان نسبت به آمریکا منجر شده است که به مرور زمان خود را نشان می‌دهد. جهان دارد به مفهوم جدیدی نزدیک می‌شود. جهانی با اتکای کمتر به مصرف‌کننده آمریکایی در حال شکل‌گیری است. جامعه جهانی خود را آماده پساآمریکا می‌کند. بنابراین «سقوط برگشت‌ناپذیر» در ایالات متحده آمریکا شروع شده و جهان در حال ورود به عصر پسا­آمریکایی است. 
5ـ فروپاشی نظم بین‌المللی آمریکایی / امروز خروج آمریکا از پیمان‌های بین‌المللی نظیر پیمان حفظ محیط زیست و سازمان علمی فرهنگی یونسکو در کنار جنگ تجاری با چین و اتحادیه اروپا و خروج از برجام که مصداق پایبند نبودن به تعهدات بین‌المللی است، سبب شده به لحظه فروپاشی نظم بین‌المللی ساخته شده آمریکایی نزدیک شویم.

 عاقبت بودجه ضد ایرانی
سعید کمالی‌دهقان، خبرنگار گاردین نوشت: «می‌توانم تأکید کنم که جمال خاشقجی به این دلیل کشته شد که صبح 26 سپتامبر از استانبول با من تماس گفت و فاش کرد محمدبن‌سلمان و سعود القحطانی، شبکه ایران اینترنشنال در لندن را تأمین مالی می‌کنند.» روزنامه گاردین چندی پیش به نقل از منابعی که نام نبرده بود، نوشت: «القحطانی نماینده تام‌الاختیار اطلاعاتی بن‌سلمان در تأمین بودجه تلویزیون ایران اینترنشنال دست داشته است.» در گزارش این نشریه انگلیسی آمده بود: «بودجه تلویزیون ایران اینترنشنال مستقر در لندن، از طریق شرکتی تأمین می‌شود که رئیس آن یک تاجر عربستانی است. این تاجر با بن‌سلمان که به عقیده بسیاری در قتل خاشقجی دست داشته است، روابط نزدیکی دارد.» گاردین در ادامه منبع بودجه هنگفت این شبکه را بررسی کرد و نوشت: «عربستان سعودی 250 میلیون دلار برای راه انداختن ایران اینترنشنال که هیچ‌گونه درآمدی از طریق تبلیغات ندارد، هزینه کرده است.»
به دنبال تغییر رفتاریم
مسئول کارگروه ایران در دولت آمریکا مدعی شد، واشنگتن با اعمال تحریم‌ها در پی تغییر حکومت ایران نیست و می‌خواهد رفتار ایران را تغییر دهد و این کشور را پای میز مذاکره بکشاند. بریان هوک گفت: «ما کنترلی بر بازار نفت نداریم. آنچه ما دیدیم، افزایش بهای نفت به دلیل مشکلات تولید در ونزوئلا و لیبی بود. ما در کاهش بخش عمده‌ای از صادرات نفت ایران بسیار موفق بوده‌ایم. ایران در حال حاضر (روزانه) یک میلیون بشکه نفت خام کمتری صادر می‌کند؛ این یعنی دو میلیارد دلار درآمد کمتر برای رژیم ایران. هدف ما این است که صادرات نفت ایران را هر چه سریع‌تر به صفر برسانیم؛ اما همزمان قصد نداریم بهای نفت به نود تا صد دلار در هر بشکه برسد.»
حرکت مشکوک
حجت‌الاسلام والمسلمین غلامحسین نوفرستی، امام جمعه موقت شهرستان بیرجند گفت: «جای تأسف برای مدیران و مسئولان گردشگری دارد که در این ایام که همه در تلاش برای باشکوه‌تر برگزار شدن مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان هستند، عده‌ای 20 اتوبوس دختر و پسر جوان را در قالب تورهای گردشگری به منطقه طبس می‌برند.» وی بیان کرد: «این جهل نیست که انسان در قالب بی‌حجابی زمینه هواهای نفسانی را ایجاد کند و از مردم متدین طبس جای تقدیر و تشکر دارد که انزجار خود را با این حرکت بارها و بارها اعلام کردند.»
ایران عبور می‌کند
خبرگزاری رویترز نوشت: «از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و برخورد وی با متحدان پیرامون همه چیز از تجارت تا امنیت جمعی، اتحاد گسترده قدرت‌های جهانی که پیشتر ایران را تحریم کرده بود، از هم گسیخت.» همچنین «آندرین اسکیلند» تحلیلگر شرکت آماری «فیچ» یادآور شد اگرچه فشارهای آمریکا سبب یک رکود اقتصادی در ایران در سال آینده می‌شود، اما فروپاشی اقتصادی در پیش نخواهد بود.
علت رأی اعتماد مجلس
اسدالله بادامچیان، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در پاسخ به این پرسش که به نظر شما چهار وزیری که به تازگی منصوب شدند، می‌توانند اقتصاد را از وضعیت فعلی نجات دهند یا خیر، گفت: «من درباره این وزرا آینده‌نگری نمی‌کنم؛ مجلس به این چهار وزیر رأی اعتماد داد، چون می‌دانست اگر به هر چهار وزیر رأی اعتماد ندهد دولت همه ناکارآمدی خود را به گردن مجلس می‌اندازد.»
پیش‌بینی ترامپ!
جان بولتون در پاسخ به پرسش یک خبرنگار مبنی بر اینکه در صورت خروج ایران از برجام آیا گزینه نظامی علیه این کشور روی میز است، گفت: «این [گزینه] هیچ جایی در برنامه‌ریزی‌های ما ندارد.» به گزارش شبکه خبری العالم، جان بولتون افزوده است: «رئیس‌جمهور(ترامپ) فکر نمی‌کند ایران از توافق خارج شود.»

 دولت تیم اقتصادی ندارد
دبیر کل حزب کارگزاران در پاسخ به این پرسش که برخی بر این باورند برنامه‌ها و طرح‌هایی که تیم اقتصادی دولت اجرا می‌کند، برگرفته از نظریه‌های دو، سه نفر است، گفت: «خیر! از نظر من دولت اصلاً تیم اقتصادی ندارد؛ چند نفر هستند که مسئولیت‌هایی در بخش‌های اقتصادی دارند و تصور نمی‌کنم آنها خط‌مشی پیوسته‌ای به لحاظ اقتصادی داشته باشند تا یک مغز متفکر اینها را به هم مرتبط کند.»
 کرباسچی در ارتباط با نقش جهانگیری در تصمیمات اقتصادی دولت تصریح می‌کند: «گفته می‌شود آقای جهانگیری فرمانده اقتصاد مقاومتی است، اما به نظر می‌آید خود ایشان دیدگاه مثبتی درباره لااقل بعضی از انتخاب‌های دولت ندارد و فکر نکنم در عمل ایشان از خیلی از تصمیمات اقتصادی دولت دفاع کند.» وی با رد این مسئله که دولت در روند مسائل اجرایی و اقتصادی عملاً در میانه دعوای میان دو جریان اصلاح‌طلب و اعتدالی قرار دارد و همین مسئله موجب مشکلاتی شده، می‌گوید: «به نظر می‌رسد یک سردرگمی در تصمیمات وجود دارد؛ برای نمونه چندی پیش رئیس‌جمهور در بحث مسکن عنوان کرد باید زمین‌های مجانی و ارزان در اختیار سازندگان قرار دهیم تا آنها برای خانه‌اولی‌ها مسکن ارزان بسازند خب، این همان موضوع مسکن مهر است پس چرا آن موقع در مورد مسکن مهر برخورد حذفی داشتید؟ البته من موافق مسکن مهر نیستم.» 
کرباسچی در پاسخ به این پرسش که پس از رأی اعتماد مجلس به چهار وزیر پیشنهادی، تغییر و تحولات در دولت را چگونه ارزیابی می‌کنید، می‌گوید: «هیچ تفاوتی نداشته است؛ چون این افراد در مجلس حرفی برای گفتن نداشتند و معلوم نشد آنها چه برنامه‌ای برای تحول وضعیت اقتصادی دارند؛ از سوی دیگر به نظر نمی‌آید دولت برنامه‌ای مدون و مشخص برای برون‌رفت از وضعیت کنونی داشته باشد و بخواهد تغییری ایجاد کند. دولت به صورت روزمره اداره می‌شود.»

طرح نمایندگان برای استانی شدن انتخابات
به تازگی 121 نماینده مجلس شورای اسلامی طرحی را برای اصلاح قانون انتخابات مجلس تدوین و به هیئت‌رئیسه قوه مقننه تقدیم کرده‌اند. بر اساس این طرح، در انتخابات مجلس شورای اسلامی محدوده جغرافیایی هر استان، حوزه استانی انتخابات محسوب می‌شود. تعداد نمایندگان هر حوزه استانی معادل تعداد نمایندگان حوزه‌های انتخابیه موجود در استان است که مستند به قانون تعیین محدوده حوزه انتخاباتی مجلس شورای اسلامی مصوب ۳۰/۱/۱۳۶۶ و اصلاحیه‌های بعدی آن تعیین شده است.
 هر یک از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی باید منحصراً برای یکی از حوزه‌های انتخابیه موجود در استان نام‌نویسی کنند. نام‌نویسی در بیش از یک حوزه انتخابیه موجب لغو نام‌نویسی و محرومیت در داوطلبی نمایندگی آن دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی می‌شود. هر داوطلب نمایندگی باید متولد محدوده جغرافیایی حوزه انتخابیه محل نام‌نویسی بوده یا سابقه حداقل پنج سال سکونت در آن محدوده یا سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی در آن حوزه را داشته باشد. در ادامه این طرح آمده است: «رأی‌دهندگان در هر استان می‌توانند برای هر یک از حوزه‌های انتخابیه در استان در بین نامزدهای مربوط به همان حوزه انتخابیه به میزان تعداد کرسی‌های موجود نمایندگان مورد نظر خود را انتخاب نمایند. از هر حوزه انتخابیه موجود در استان نامزد یا نامزدهایی که حداقل 20 درصد آرای صحیح مأخوذه حوزه انتخابیه این قانون را کسب کرده و بالاترین رأی را در کل استان به دست آورده‌اند، نماینده یا نمایندگان استان از آن حوزه انتخابیه محسوب می‌شوند. در صورتی که حد نصاب در این ماده، برای یک یا چند کرسی به دست نیاید، نامزد یا نامزدهایی که بیشترین رأی را نسبت به سایر نامزدهای آن حوزه انتخابیه در سطح استان کسب کرده باشند، به عنوان نماینده یا نمایندگان آن استان از آن حوزه انتخابیه به مجلس راه می‌یابند.»

 مهدی محمدی: شورای شهر عباس آخوندی را برای شهرداری تهران نامزد کرده‌اند که در وزارت راه آجری روی آجر نگذاشت و بزرگ‌ترین هنرش آن بود که هر روز بر سینه داغ‌دیده صاحبان مسکن مهر در این کشور زخمی تازه می‌زد. این اواخر هم، کارش شده بود اینکه در دفاع از CFT مقاله بنویسد؛ در حالی که قیمت مسکن در کشور به ویژه شهرهای بزرگ کمر مردم را شکسته و تمدید خانه اجاره‌ای برای طبقه متوسط در تهران و شهرهای بزرگ به آرزو تبدیل شده، خانه‌دار شدن که بماند! حالا معلوم نیست آقای آخوندی قرار است چه گلی به سر تهران بزند؟ آیا بهتر نیست به جای تبدیل شهرداری تهران به میدان تسویه‌حساب با این و آن، یک بار بیندیشند شاید کسی که دویدن برای مردم را دون شخصیت خود نداند، برای شهرداری پیدا شود؟
محمد دلاوری: اگر پیرمردهای سیاست جای ابوالمشاغل بودن و عالم به کل امور بودن فقط یک شغل داشتند و همه عمرشان را با دقت روی آن شغل و دانشوری می‌گذاشتند، ممکن بود امروز به جای اینکه دعا کنیم بروند، کتاب‌های‌شان را با لذت می‌خواندیم و عطش داشتیم مقاله و سخنرانی منتشر کنند تا با لذت بشنویم و بخوانیم. از طرف دیگر، جوان‌گرایی کور هم نگران‌کننده است، وقتی از همه اسباب بزرگی فقط سنِ کم و ژن خوب داشته باشی به زودی قصه تکرار می‌شود، باز هم ناکارآمدی، باز هم شغل‌های متعدد، باز هم تبختر ناشی از تعظیم و تکریم اطرافیان...
عباسعلی کدخدایی: هنگام بررسی کنوانسیون پالرمو، شورای نگهبان با ایراداتی در ترجمه آن مواجه شد و مجلس آنها را اصلاح کرد. در CFT نیز واژه لیست سیاه محل ایراد بود؛ در حالی که در اسناد FATF چنین واژه‌ای وجود ندارد. اکنون باید سؤال شود چگونه این مصوبات تصویب شدند؟ آیا ایرادات شورا سیاسی است یا ...؟