سازمان عفو بین‌الملل از اقدام دادگاه تجدیدنظر بحرین درباره صدور حکم حبس ابد برای «شیخ‌علی سلمان» دبیر کل جمعیت معارض ملی‌ـ اسلامی «الوفاق» به شدت انتقاد کرد. چهارمین جلسه دادگاه تجدیدنظر شیخ‌علی سلمان و دو نماینده سابق پارلمان بحرین از فراکسیون الوفاق به نام‌های «حسن سلطان» و «علی‌الاسود» به اتهام جاسوسی برای قطر، برگزار شد. دادگاه بحرین حکم تبرئه شیخ‌علی سلمان و دو متهم دیگر را لغو و آنها را به حبس ابد محکوم کرد.

نگاهی به چالش‌‌های قاره سبز در دهه گذشته


 رضا اشرفی/ بیش از یک دهه است که اروپا در کشورهای گوناگون، دولت‌های متفاوتی را به خود دیده است. حتی در برخی از کشورهایی که با سنت حزبی پایدار همراه است، احزاب جدیدی شکل گرفته‌اند که پیش از این وجود نداشته‌اند یا اینکه وجود داشته‌اند؛ اما هیچ گاه گمان نمی‌کردند بتوانند قدرت را به دست بگیرند یا در ائتلاف با دیگر احزاب وارد عرصه قدرت شوند. 
همزمان طیف‌های فکری تندرو با ایجاد احزاب جدید و چندماهه یا چندساله در اروپا به راحتی در عرصه‌های قدرت نفوذ کرده و رأی و نظر مردم را جلب می‌کنند. برخی از تحلیلگران معتقدند با توجه به بحران شکل گرفته در غرب، هیچ یک از دولت‌ها و احزاب و چهره‌های شناخته شده و سنتی، نمی‌توانند خواسته‌های مردم را برآورده کنند؛ به همین دلیل دولت‌ها مکرر تغییر کرده و به سمت چهره‌های نو و ناشناخته گرایش پیدا می‌کنند که البته باز هم پاسخ خود را دریافت نمی‌کنند؛ زیرا بحران شکل گرفته، ساختاری و بنیادی‌تر از آن است که با ورود چهره یا جریانی جدید ترمیم شود. در همین راستا، دیده می‌شود دولتمردان مداوم با کاهش محبوبیت یا شکست در انتخابات بعدی مواجه می‌شوند. 
می‌توان گفت آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان تنها رئیس دولت اروپایی است که عمر طولانی مدتی در عرصه سیاست دارد که البته شواهد کنونی نشان می‌دهد وی نیز محبوبیت خود را از دست داده است. اول باید به این مسئله اذعان کرد که برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی، آلمان به منزله رهبر اقتصادی این منطقه، با آسیب کمتری در بحران سرمایه‌داری که از سال 2008 آغاز شده، روبه‌رو شد. همین مسئله در ماندگاری مرکل تأثیر قابل توجهی داشت. با وجود این، در انتخابات پارلمانی پیشین دیده شد اگر چه حزب دموکرات مسیحی رأی اول را آورد؛ اما شکنندگی آرا به قدری زیاد بود که وی برای تشکیل دولت چندین ماه با رقبا و دیگر احزاب چانه‌زنی کرد؛ مسئله‌ای که از سال 2005 تا این دوره بی‌سابقه بود. 
بر اساس قانون اساسی آلمان، صدراعظم محدودیتی برای انتخاب شدن ندارد و حتی سال‌ها و دوره‌های متمادی می‌تواند صدراعظم باقی بماند. بر اساس اندیشه‌های آلمانی این موضوع لطمه‌ای به دموکراسی و پهلو زدن به دیکتاتوری نمی‌زند. اگر چه این مسئله در هر کشور دیگری می‌تواند نشان از دیکتاتوری باشد. 
جدای از اینکه حزب آنگلا مرکل برای تشکیل کابینه در دوره چهارم صدراعظمی خود دچار مشکل شد، انتخابات محلی هفته گذشته در ایالت هسن نیز نشان داد، دیگر توان رقابت ندارد و محبوبیت خود را از دست داده است. مرکل بلافاصله پس از «شکست سنگین، تلخ و دلسردکننده» اعلام کرد، در پایان این دوره از صدراعظمی از سیاست کناره می‌گیرد. مرکل گفت: «این تصمیمی بوده است که قبل از تعطیلات تابستان گرفته و اکنون آن را اعلام کرده است.» یعنی درست زمانی که دولت در آلمان با بحران مواجه شده و مرکل به دلیل اختلافات بسیار نمی‌توانست کابینه تشکیل دهد؛ اما انتخابات ایالت هسن،‌ همه چیز را تمام کرد. 
این چالش تنها گریبانگیر مرکل و آلمان نیست؛ زیرا ترزا می در انگلیس نیز با مشکلات و چالش‌های پیچیده‌ای مواجه است که هم از محبوبیت آن کاسته و هم اینکه قدرتش را برای ادامه کار تحت تأثیر قرار داده است. به ویژه در انتخابات زودهنگام سال گذشته، تعدادی از کرسی‌های پارلمان را از دست داد؛ در حالی که امیدوار بود با افزایش کرسی‌ها و به دست آوردن قدرت مطلق، می‌تواند به راحتی تصمیمات خود را اعمال کند. این مسئله در بحران برگزیت بیشتر خود را نشان می‌دهد. در حالی که دولت باید در سال 2019 خروج از اتحادیه اروپا را به شکل عملی کلید بزند؛ اما هنوز نتوانسته است با مقامات اتحادیه اروپا به توافقات اولیه برسد. به دلیل همین سرگردانی، بسیاری از مردم انگلیس در نگرانی و ترس به سر می‌برند که چه اتفاقی خواهد افتاد و اقتصاد این کشور تا چه میزان افول خواهد کرد یا اینکه تکلیف شهروندانش در دیگر کشورهای اروپایی چه خواهد شد، آیا اختلافات مرزی در ایرلند بار دیگر تنش‌زا خواهد بود؟
این چالش‌ها از یک سو به کاهش محبوبیت ترزا می منجر شده و از سوی دیگر مردم و حزب کارگر را مجاب کرده است برای همه‌پرسی مجدد در زمینه خروج از اتحادیه اروپا تلاش کنند. سیاستی که اگر چه حمایت مردم را به همراه دارد؛ اما هنوز از سوی دولت پاسخی دریافت نکرده است. 
فرانسه یکی دیگر از کشورهای مطرح و تأثیرگذار اروپا است که در مواردی بیش از آلمان و انگلیس در زمینه اقتصاد آسیب دیده است. بنابراین مردم در انتخابات 2017 به سمت کسی سوق پیدا کردند که برای ریاست جمهوری جوان، تازه کار و جدید بود. مردم برای اینکه از احزاب سنتی پیشین پاسخ مثبتی دریافت نکرده و هر چهار سال یک دولت را تغییر داده بودند، این بار به حزبی رأی دادند که تنها چند ماه بر زبان‌ها افتاده بود. با پیروزی امانوئل مکرون موجی از شادی در فرانسه شکل گرفت که حتی دیگر دولتمردان اروپایی را در بر می‌گرفت؛ اما این شادمانی چندی نپایید، زیرا او نیز نتوانست موفق عمل کرده و محبوبیت خود را حفظ کند. تا اینکه برخی از نظرسنجی‌ها در اول مهر سال جاری نشان می‌دهد، محبوبیت وی به زیر 30 درصد رسیده است؛ در حالی که در انتخابات ریاست‌جمهوری بیش از 66 درصد رأی آورده بود. 
این تلاطم تنها در این سه کشور وجود ندارد، بلکه عمده کشورهای اروپایی طی ده سال گذشته با چالش‌هایی مواجه هستند که نمی‌توانند به راحتی سال‌های گذشته، راهی برای آن بیابند. بنابراین دولت‌ها مداوم تغییر کرده  و محبوبیت‌ها کاهش پیدا می‌کند. این موضوع حتی فضای سیاسی‌ـ اجتماعی را به سمت رادیکالیسم و روی کار آمدن ناسیونالیست‌های متعصب با گرایش‌های ضد اروپایی و قوم‌گرایانه سوق داده است. جریانی که در ایتالیا، اسپانیا، هلند،‌ دانمارک، نروژ و بسیاری از کشورهای دیگر اروپا خودنمایی می‌کند. تهدیدی که متفکران اروپایی را نگران و با این پرسش مواجه کرده که آیا ارزش‌های اروپایی در حال افول است؟


  محمدرضا بلوردی/ جنگ یمن در چهار سال گذشته بزرگ‌ترین بحران انسانی معاصر شناخته شده و تجاوز ائتلاف سعودی با حمایت کشورهای غربی این کشور را در وضعیت بحرانی قرار داده است. در یک ماه گذشته، فشارهای افکار عمومی بسیاری بر شرکای عربستان در جنگ یمن وارد کرده‌اند؛ علت این مسئله نیز به قتل خاشقجی مرتبط است. اکنون دولت ترامپ که اصلی‌ترین حامی عربستان در جنگ یمن به شمار می‌آید، تحت تأثیر فشار افکار عمومی مجبور به اعلام موافقت با پایان درگیری در یمن شده است. در همین راستا، وزارت خارجه آمریکا خواستار پایان حملات هوایی ائتلاف عربی به سرکردگی عربستان علیه یمن شد. به نوشته خبرگزاری رویترز، «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا با صدور بیانیه‌ای ضمن درخواست برای توقف درگیری‌ها در یمن، اعلام کرد: «مذاکرات طرف‌های یمنی برای پایان دادن به این بحران، باید تا یک ماه آینده آغاز شود.» پمپئو تأکید کرد: «حملات هوایی ائتلاف عربی به سرکردگی رژیم سعودی به هر نقطه‌ای در یمن باید متوقف شود و در ازای آن نیز نیروهای مقاومت و انصارالله یمن، باید شلیک موشک‌های بالستیک به سمت عربستان و امارات عربی متحده را پایان دهند.» اما این درخواست آمریکا تا چه میزان واقعی بوده و آتش‌بس در یمن در چه شرایطی محقق خواهد شد؟
واقعیت این است که درخواست آمریکا برای آتش‌بس نوعی فریب افکار عمومی است. علت این مسئله نیز به مشارکت واشنگتن در جنگ یمن بر می‌گردد. در واقع، آمریکا برای اجرای آتش‌بس در یمن در درجه اول باید اعلام کند به حمایت‌های خود از عربستان در یمن پایان می‌دهد. بنابراین اینکه آمریکا در نقش یک میانجی بخواهد درصدد پایان جنگ یمن برآید، با واقعیت‌ها همخوانی ندارد. از سوی دیگر، به دلیل تنوع بازیگران گوناگون در بحران یمن امکان اجرایی شدن آتش‌بس در یک ماه وجود ندارد. بنابراین به نظر می‌رسد، پیشنهاد آتش‌بس از سوی آمریکا با دو هدف صورت گرفته است: در درجه اول ترامپ به دنبال آن است که به نوعی فشارها را از بن‌سلمان به دلیل قتل خاشقجی بردارد. در هفته‌های اخیر، فشار زیادی بر ترامپ برای برخورد با بن‌سلمان ولی‌عهد سعودی بود. در این شرایط، ترامپ سعی دارد با مطرح کردن آتش‌بس در یمن به نوعی به منتقدان این پیام را بدهد که به نوعی در حال فشار بر وی است تا به صورت موقت فشارها از وی کاهش یابد. در درجه دوم ترامپ به دنبال آن بود تا برای انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا به نوعی با افکار عمومی آمریکا بازی کند؛ چرا که حمایت‌های بی‌حد و حصر وی از عربستان سبب شده بود بسیاری از مردم آمریکا به این مسئله نگاه منفی داشته باشند و ترامپ با این اقدام در واقع در جهت فریب افکار عمومی مردم آمریکا گام برداشت.
بنابراین پیشنهاد آمریکا برای آتش‌بس در یمن یک اقدام شعاری بوده و چندان جدی تلقی نمی‌شود. در واقع، برای رسیدن به هرگونه آتش‌بسی در یمن ابتدا آمریکا باید حمایت‌های تسلیحاتی خود از عربستان در یمن را کاهش دهد. در درجه دوم عربستان باید به صورت واقعی حملات هوایی به مردم بی‌گناه یمن را پایان دهد؛ چرا که در چهار سال گذشته عربستان هیچ‌گاه به آتش‌بس‌ها پایبند نبوده است. پیش‌شرط دیگر برای آتش‌بس در یمن برداشته شدن محاصره ظالمانه در یمن است. مردم یمن در سال‌های گذشته به دلیل این محاصره متحمل سختی‌های بسیاری شده‌اند. در واقع تا زمانی که استان‌های جنوبی تحت اشغال نیروهای امارات باشد، امکان رسیدن به توافق وجود ندارد؛ به همین دلیل کارشناسان این درخواست آمریکا را چندان جدی نگرفته‌اند و آن را نوعی بازی با افکار عمومی توصیف کرده‌اند. 


نفوذ آل‌سعود در جهان اسلام‌ـ ۳۸

  عبدالله عبادی/ اگر چه بیشتر جمعيت جمهوري آذربايجان را شيعيان تشکيل مي‌دهند و در اين کشور تا پیش از فروپاشي شوروي هيچ وهابي حضور نداشت؛ اما طي سال‌هاي گذشته، وهابيون ‌در ‌جمهوري ‌آذربايجان ‌به ویژه ‌در ‌مناطق ‌هم‌مرز ‌با ‌روسيه‌ ‌از ‌نفوذ ‌قابل توجهي برخوردار شده‌اند. ‌وهابيت طي دو دهه اخير با حمايت مالي عربستان و برخي از کشورهاي عربي شروع به فعاليت، ‌به ویژه در مناطق شمالي جمهوري آذربايجان کرده‌اند.
عربستان ‌سعودي ‌در ‌تأمين ‌مالي ‌و ‌آمادگي ‌‌گروه‌هاي ‌وهابي که ‌در ‌هر ‌دو ‌سوي ‌مرز ‌روسيه ‌با ‌آذربايجان ‌ريشه ‌دوانده ‌و ‌تقويت ‌شده‌اند، ‌نقش ‌ويژه‌‌اي ‌ايفا ‌مي‌کند. محافل وهابي پس از فروپاشي شوروي با حمايت مالي دولت‌هايي، نظير عربستان و قطر در مناطق گوناگون مانند زاکاتالا، کوهسار (گوسار) و حتي باکو، ساليان، نفت چالا و... فعال شده و حتي مسجدي نيز در باکو تأسيس کرده‌اند. تشکيلات وهابي در باکو با اقداماتي مانند خريد تاکسي و قرار دادن آن در اختيار جوانان بيکار به شرط پيوستن به وهابيت، ارائه وام به خانواده‌هاي فقير و... تلاش مي‌کنند در لايه‌هايي از جامعه شيعه جمهوري آذربايجان نفوذ کنند.
همچنين ‌فرستادگان ‌عربستان ‌به ‌بهانه فعاليت‌هاي ‌نيکوکارانه و خيريه ‌مشغول ‌تبليغات ‌در ‌ميان ‌اقشار ‌بي‌‌بضاعت ‌و ‌آوارگان ‌قره‌‌باغ ‌هستند. ‌يکي ‌از ‌راه‌هاي ‌توسعه ‌نفوذ ‌آنها، ‌جلب ‌جوانان ‌براي ‌کسب ‌تحصيلات ‌ديني ‌در ‌عربستان ‌است. ‌در ‌حالي ‌که وهابي‌ها ‌در ‌گذشته ‌در ‌آذربايجان ‌بسيار ‌ضعيف ‌بودند ‌و ‌سعي ‌مي‌کردند ‌توجه ‌عمومي ‌را ‌به ‌خود ‌جلب ‌نکنند، ‌اکنون ‌فعاليت ‌آنها ‌براي ‌توسعه ‌کشوري ‌که ‌راه ‌توسعه غربي و سکولار ‌را ‌انتخاب ‌کرده ‌است، ‌گرايش ‌نگران‌‌کننده‌‌اي محسوب می‌شود. به ویژه آنکه اکنون برخی از شهروندان آذربايجان براي کسب پول و درآمد عضو گروه‌هاي افراطي و وهابي شده و عازم سوريه شده‌اند. همچنين ‌ارتباط ‌قدرتمندي ميان وهابيون ‌محلي ‌با ‌گروه‌هاي معارض ‌در ‌سوريه ‌وجود دارد. وهابي‌هاي جمهوري آذربايجان با اعلام همبستگي با وهابيت داغستان و قفقاز شمالي هدف خود را تشکيل خلافت اسلامي قفقاز اعلام کرده‌اند که شامل خاک جمهوري آذربايجان و بخش‌هايي از قفقاز شمالي مي‌شود. گفتنی است، شبکه‌اي وابسته به عربستان سعودي با حمايت مالي و سياسي، تعدادي از اتباع جمهوري آذربايجان را به ویژه از مناطق نزديک به قفقاز شمالي از جمله گوسار، زاگاتالا و بالاکن با همکاري ترکيه و از طريق خاک اين کشور به سوريه منتقل مي‌کنند.
گفتنی است، با آغاز عمليات‌هاي تروريستي در سوريه، دولت باکو با توصيه آمريکا در کنار گروه دولت‌هاي غربگرا موسوم به «دوستان سوريه» قرار گرفت و مبلغ کلاني نيز به حمايت از گروه‌هاي تروريستي در سوريه اختصاص داد؛ از اين رو تاکنون دولت باکو نه تنها مانع فعاليت وهابيون نشده، بلکه در برخي مواقع، ارتباط نزديکي ميان وهابيون و کميته امور ديني دولت باکو نيز برقرار بوده است. اين در حالي است که حضور وهابي‌هاي جمهوري آذربايجان در سوريه، براي ثبات اين کشور خطرناک خواهد بود؛ زيرا اين افراد گروه‌هاي تندرویی هستند که با حمايت مالي و سياسي برخي از کشورها به همراه ديگر تروريست‌ها در سوريه گردهم آمده‌اند و در صورتي که باکو اين افراد افراطي را شناسايي نکند، براي ثبات جمهوري آذربايجان، به ویژه پس از بازگشت به اين کشور خطرناک خواهند بود.
اگر چه دولت باکو تظاهر مي‌کند از اين موضوع اطلاع چنداني ندارد؛ اما بر همگان روشن است که اعزام وهابي‌هاي پرورش‌يافته در جمهوري آذربايجان به سوريه با نظر مثبت دولت باکو صورت می‌گيرد. جريان وهابي هيچ ريشه‌اي در منطقه شيعه‌نشين قفقاز جنوبي به ویژه در ميان شيعيان آذري‌زبان ندارد و اين جريان با حمايت عربستان و برخي کشورهاي اين منطقه ايجاد شده و از ميان اقليت سني‌ها نیرو جذب کرده است. در اين بين، با توجه به آنکه ارگان‌هاي ذي‌ربط جمهوري آذربايجان اقدام جدي براي تضعيف تشيع عليه وهابي‌ها نکردند، اکنون وهابيت به تهديدي عليه ثبات جمهوري آذربايجان تبديل شده است.

عمده زمینه‌های فعالیت وهابیون
امروزه وهابیون آذری و پیروان این مذهب که تحت تأثیر حمایت‌های مستقیم مالی عربستان و دیگر کشورهای عربی و با نام بنیادهای خیریه فعالیت می‌کنند، با استقرار در اردوگاه‌های فراریان جنگی و نفوذ در شبکه آموزشی این کشور گرایش به این مذهب را به صورت گسترده تبلیغ می‌کنند. به گونه‌ای که به گزارش «آینس پرس» نتایج مطالعات در زمینه مدارس نشان داده است، تأثیر جریان‌های افراطی دینی در میان شاگردان در حال گسترش است. همچنین به نوشته روزنامه «نزوایسیمایا گازتا» چاپ مسکو، نیروهایی که سعی می‌کنند بنیادگرایی اسلامی در بدترین شکل‌های آن را در آذربایجان ترویج کنند، خطرناک‌تر از همه هستند. گذشته از این شواهد، این بنیادهای خیریه پس از اتمام تحصیلات دانش‌آموزان آذری با پیشنهاد تحصیل رایگان به آنها، ایشان را برای اعزام به کشور خود ترغیب کرده و زمینه را برای تبلیغ تفکرات خود پس از بازگشت هموار می‌کنند که این امر به علاوه منابع مالی نامحدود به ترویج و گسترش جریان‌های اسلامی بنیادگرا در این کشور نیز کمک می‌کند.
البته یکی دیگر از روش‌های تبلیغی این فرقه شوم عربی‌ـ صهیونیستی، ازدواج مصلحتی است؛ به گونه‌ای که پیروان فرقه ضاله وهابیت که برای تبلیغ عقاید و اندیشه‌های انحرافی خود به روسیه و کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، مانند جمهوری آذربایجان سفر می‌کنند، با نیت گسترش نسل وهابی‌ها، سیاست ازدواج مصلحتی با دختران بومی این مناطق را در پیش می‌گیرند که هدف از این ازدواج ضمن جذب دختران این کشورها به فرقه وهابیت، گسترش زاد و ولد است تا آنجایی که پیش‌بینی می‌شود تا دو دهه آینده جمعیت این فرقه به سرعت افزایش یابد. امروزه، از ۱۳۰۰ مسجد فعال شناخته شده در کل کشور آذربایجان، حدود ۱۵۰ مسجد (عمدتاً در شمال کشور و همچنین در باکو و تعدادی نیز در سومقائیت) تحت نظارت وهابیون قرار دارند. در ضمن اگر به طور معمول افراد میانسال و مسن به مساجد معمولی می‌روند، جوانان ۲۰ تا ۳۰ سال و افرادی که حداکثر ۴۰ سال دارند، به مساجد وهابیون می‌روند.
امروزه افزون بر باكو و سومقائیت در شهرهايي، از قبيل قبا، قوسار، شکی، زاگاتالا، بالاکن و... كه بیشتر مردم آنها سني‌مذهب هستند، وهابی‌ها به شدت فعاليت می‌کنند. با مرور اخبار مربوط به جمهوري آذربايجان مي‌توان به نفوذ وهابي‌ها در بخش اقتصادی و تجاری، ادارات و حتي مراكز نظامي جمهوري آذربايجان پي برد. البته در این میان سهم بازار تجاری صدرک به مراتب بیش از دیگران است؛ به گونه‌ای که بیشتر تجار وهابی حاضر در این بازار ضمن برخورداری از منابع مالی کلان، به فعالیت‌های تجاری بزرگی نیز مشغول هستند. بی‌تردید انجام چنین امور تجاری بدون انجام تبلیغات (هدف اصلی وهابیت) امری ناممکن است. اقدامات تبليغي در مساجد و مراكز آموزشي، فعالیت سازمان‌یافته و منظم در فضای سایبری و تنوع بسیار زیاد پایگاه‌های آذری مرتبط با وهابیت، حضور فعال در زمينه چاپ و توزيع كتاب، جذب طلاب علوم ديني و اعطاي بورس به متقاضيان و علاقه‌مندان تحصيل در دانشگاه‌هاي عربستان و برخي ديگر از كشورهاي عربي، برپايي كلاس‌هاي قرآن، انجام امور تجاري همراه با تبليغ وهابيت، ورود در برخي ادارات و مشاغل حساس از قبيل مراكز نظامي و نيز در اختيار گرفتن مشاغلي كه در ارتباط مستقيم با مردم هستند، از جمله اقدامات جريان وهابيت در جمهوري آذربايجان است.

فشارهای ترامپ بر ایران شبیه دوره اوباما نیست
خبرگزاری تسنیم: مشاور امنیت ملی کاخ سفید در سخنانی گفت، بازگشت تحریم‌های آمریکا بر ایران با هدف تغییر رفتار این کشور و شناختن موشک‌های بالستیک است. «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید در گفت‌‌وگو با نشریه «عاروتص شوع» گفت: «دولت ترامپ برای مجبور کردن ایران به دست برداشتن از برنامه ساخت سلاح اتمی و حمایت از تروریسم در خاورمیانه، اعمال فشارهای حداکثری بر تهران را آغاز کرده است.» جان بولتون در خاتمه اظهار داشت: «ما قصد داریم همه فشارها را بر ایران وارد کرده تا قادر به تغییر رفتار آنها باشیم. این روش شبیه دولت «باراک اوباما» رئیس‌جمهور سابق نیست و بسیار سخت و با دقت اجرا می‌شود.»
20 کشور واردات نفت خود را به صفر رسانده‌اند
خبرگزاری فارس: وزرای خارجه و خزانه‌داری آمریکا در یک نشست خبری مشترک در زمینه بازگشت و آغاز دور دوم تحریم‌های این کشور علیه ایران مواضع خود را بیان کردند. مایک پمپئو در ابتدا پشت تریبون قرار گرفت و به بازگشت تحریم‌ها علیه ایران اشاره کرد و هدف نهایی راهبرد دولت آمریکا در قبال ایران را کنار گذاشتن «انقلابی‌گری» از سوی این کشور خواند. وزیر امور خارجه آمریکا مدعی شد، 20 کشور خرید نفت خود از ایران را به صفر رسانده‌اند، بیش از یک میلیون بشکه از صادرات نفت ایران کاسته شده و از ماه مه تاکنون، 5/2 میلیارد دلار درآمد نفتی ایران از دست رفته است.
اجرای آرام تحریم‌های نفتی ایران
خبرگزاری مهر: رئیس‌جمهور آمریکا مدعی است، اگر می‌خواست می‌توانست امروز صادرات نفت ایران را به صفر برساند؛ اما برای اجتناب از افزایش ناگهانی قیمت‌ها، می‌خواهد در مسیر «صفر» کردن صادرات نفت ایران، آهسته آهسته گام بردارد. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از تلاش برای اعمال تدریجی تحریم‌های نفتی سخن گفت. رئیس‌جمهور آمریکا گفته است: «ما سخت‌ترین تحریم‌ها را اعمال کرده‌ایم؛ ولی در خصوص نفت می‌خواهیم آهسته‌تر گام برداریم؛ چون من نمی‌خواهم قیمت نفت در دنیا بالا برود.» ترامپ گفته است: «من می‌توانستم (صادرات) نفت ایران را به یکباره به صفر برسانم؛ اما این کار به بازار شوک وارد می‌کرد؛ من نمی‌خواهم قیمت‌ها 
بالا برود.»
واکنش مأیوس‌کننده اروپا به تحریم‌های ایران
خبرگزاری ایرنا: یک مقام آمریکایی پس از اجرایی شدن تحریم‌های این کشور علیه ایران از واکنش اتحادیه اروپا به آن انتقاد کرد. «گوردون ساندلند» سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا گفت: «واکنش بروکسل به اقدام آمریکا در بازگشت این تحریم‌‌ها او را اندکی مأیوس کرده است.» وی در یک نشست خبری به اختلافات ادعایی میان دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا در موضوع برجام اشاره کرد و گفت: «با آنکه می‌دانیم اختلافاتی میان اتحادیه اروپا و رئیس‌جمهور ترامپ درباره رفتار با برجام وجود دارد، برای من عجیب است که اتحادیه اروپا سیگنال‌هایی به ایران می‌فرستد که به آنها در زمینه فعالیت‌های دیگر مصونیت می‌دهد.»
هیچ راهی برای تحقق اهداف آمریکا وجود ندارد
خبرگزاری مهر: مشاور سابق کاخ سفید در واکنش به اقدام دولت آمریکا در بازگرداندن تحریم‌های ایران، گفت، هیچ راهی برای تحقق اهداف واشنگتن در برابر تهران وجود ندارد. «رابرت آینهورن» مشاور ارشد کاخ سفید در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما و از اعضای ارشد اندیشکده بروکینگز در واکنش به اقدام دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در بازگرداندن تحریم‌های لغو شده ایران و شروط دوازده‌گانه کاخ سفید برای عادی‌سازی روابط با تهران گفت: هیچ راهی برای اینکه دولت ترامپ به اهداف دوازده‌گانه خود در برابر ایران برسد وجود ندارد؛ چرا که این اهداف غیر واقعی هستند.


  قاسم غفوری/ در هفته‌های اخیر، نظامی‌گری از ابعاد اهداف مشترک اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس شده است؛ چنانکه رؤسای ستاد مشترک ارتش‌ کشورهای حاشیه خلیج‌فارس از جمله قطر برای شرکت در رزمایش نظامی وارد مسقط، پایتخت عُمان شدند. این مسئولان نظامی به همراه هیئت‌هایی جهت شرکت در رزمایش میدانی و تمرینات «الشموخ ۲» و «السیف‌السریع ۳» وارد مسقط شدند. «السیف‌السریع» رزمایش نظامی مشترک بین عُمان و انگلیس است که با مشارکت برخی هیئت‌ها و ناظران نظامی از کشورهای گوناگون برگزار می‌شود. 
مرحله نخست این رزمایش‌ها در سال ۱۹۸۶، مرحله دوم در سال ۲۰۰۱ و مرحله سوم نیز از یک ماه پیش با مشارکت انگلیس آغاز شد؛ در حالی که تمرینات و رزمایش معروف به «الشموخ ۲» نیز که بزرگ‌ترین تمرین داخلی عُمان با مشارکت ۷۰ هزار نظامی است، برگزار شد. بر اساس گزارش‌های منتشر شده، اوایل اکتبر تمرینات ملی عُمان با نام «الشموخ ۲» و تمرین مشترک عُمان و انگلیس با عنوان «السیف‌السریع ۳» (شمشیر بُرنده ۳) آغاز شد. 
۱۰ سپتامبر نیز کویت شاهد برگزاری نشست رؤسای ستاد مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس بود که طی آن راهکارهای تقویت همکاری نظامی و دفاع مشترک بررسی شد و قطر نیز در این نشست شرکت کرد. همچنین هشت کشور عربی رزمایش نظامی مشترکی را با عنوان «سپر عربی ۱» در مصر آغاز کردند. حال این سؤال مطرح می‌شود که این رزمایش‌ها با چه هدفی برگزار می‌شود و تا چه میزان بر امنیت منطقه تأثیرگذار است؟ 
این رزمایش‌ها در حالی برگزار می‌شود که ادعای اولیه آن نشان دادن وحدت میان اعضای شوراست؛ حال آنکه روند تحولات سیاسی واهی بودن این ادعا را نشان می‌دهد؛ چنانکه نزدیک به دو سال است که میان اعضا و قطر اختلافات شدیدی روی داده و حتی مانع برگزاری نشست سران شورا شده است. نکته دیگر درباره ادعای نشان دادن توان بالای نظامی شوراست؛ این در حالی است که تحولاتی همچون یمن به خوبی واقعی نبودن این ادعا را نشان می‌دهد؛ چنانکه ائتلاف سعودی همچنان در برابر اراده ملت یمن ناتوان بوده و هر روز با شکست جدیدی مواجه می‌شود و موفقیت آن صرفاً در کشتار مردم و ویران‌سازی یمن بوده است. 
نکته دیگر ادعای تلاش برای برقراری امنیت در منطقه است. اگر این ادعا حقیقی بوده، پس باید نیروهای مشترک شورا را در جهت حمایت از فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی به کار می‌گرفت و در عین حال در کنار نظام‌های سوریه و عراق علیه تروریسم اقدام می‌کرد؛ در حالی که هیچ یک از این رویکردها صورت نگرفته است. 
با توجه به این حقایق می‌توان گفت، این رزمایش‌ها اهداف دیگری را دنبال می‌کنند که از آن جمله توجیه خرید‌های تسلیحاتی و حتی رقابت تسلیحاتی جدید در منطقه و نیز زمینه‌سازی برای حضور نیروهای خارجی در خلیج‌فارس است. در شرایطی که بسیاری از این کشورها به نقض حقوق بشر متهم هستند، کشورهای غربی با ادعای برگزاری این رزمایش‌ها فروش سلاح به آنها را توجیه می‌کنند. در اصل رفتارهای نظامی شورا نه برگرفته از اقتدار آنها، بلکه رزمایشی با سلاح‌های اجاره‌ای است که نه تنها در تحقق امنیت منطقه تأثیری ندارد؛ بلکه از مؤلفه‌های ناامنی در منطقه است؛ زیرا از یک‌سو زمینه‌ساز حضور بیشتر نیروهای خارجی در منطقه است و از سوی دیگر این نیرو در جهت مبارزه با تروریسم و رژیم صهیونیستی به کار نمی‌رود.