تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۳۹۰ - ۰۹:۵۲  ، 
کد خبر : ۲۲۹۷۹۹

شیخ قدرت‌الله علیخانی: عده‌ای نمی‌خواهند فضا باز باشد

مقدمه: شیخ قدرت الله علیخانی از دغدغه‌هایش نسبت به تخریب شخصیت‌هایی که از آن‌ها با عنوان استوانه‌های انقلاب یاد کرد سخن گفت. وی می‌گوید در ابتدای دولت سیدمحمد خاتمی با او نبوده و در انتخابات۷۶ هم، ناطق نوری را به خاتمی ترجیح داد؛ اما در عین حال اضافه می‌کند که در حال حاضر، دید و نگاهم نسبت به آقای خاتمی زمین تا آسمان فرق کرده است. عضو فراکسیون خط امام (ره) مجلس شورای اسلامی می‌افزاید: روند فعلی اداره کشور در امور اجرایی حرکت در مسیر غلط و غیر صحیح است. وقتی از او پرسیدم چگونه می‌توان این روند غیر صحیح را اصلاح کرد گفت باید فضای باز سیاسی در انتخابات آینده مجلس فراهم شده و اصلاح طلبان هم در آن حضور داشته باشند. شیخ قدرت الله علیخانی در گفت‌و‌گو با ایلنا در پاسخ به این سؤال که چه ساز و کاری باید فراهم شود تا اصلاح طلبان در انتخابات حضور پیدا کنند، می‌گوید: نظام باید سعه صدر خود را بالا برده و ‌شورای نگهبان هم باید نشان دهد می‌خواهد تعامل بیشتری داشته باشد. گفت‌و‌گوی با شیخ قدرت الله علیخانی را در ادامه بخوانید:

*شما از ابتدای روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد در سال۸۴،‌ از منتقدان او بودید؛ شاهدیم که برخی از حامیان پیشین آقای احمدی‌نژاد هم، ‌ امروزه به منتقدان او تبدیل شده‌اند، آن هم منتقدانی سر سخت؛ حال آنکه بسیاری از این افراد، روزگاری در مقابل افرادی که اشکالاتی را به آقای احمدی‌نژاد وارد می‌کردند و از جمله در مقابل خود شما، موضع می‌گرفتند. این شرایط را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
** امام راحل همواره می‌فرمودند که افراد و شخصیت‌های مؤثر در جامعه و مفید برای مردم، همیشه مورد هجمه و تخریب افراد قدرت طلب و بی‌اخلاق هستند،‌ برای اینکه این افراد از همین افراد مفید برای جامعه نگران هستند.‌ منتها یک چیز را که شاید این وسط ماجرا فراموش کرده باشیم، آن خواست خداست،‌ که او چه بخواهد. و الا اگر همه ما هم دست به دست هم دهیم که کسی را پایین یا بالا ببریم، این اعتقادم است که اگر خدا نخواهد،‌ همه چیز بر عکس می‌شود. می‌بینیم خیلی‌ها دست و پا می‌زدند و سعی می‌کردند با تخریب دیگران بالا بیایند‌، اما آیا واقعا بالا آمده‌اند؟
 و آیا در میان مردم، جایگاه،‌ آبرو و قداست دارند؟ هیچ وقت فحش و تخریب برد نداشته است؛ ممکن است مدت زمان کوتاهی که فضا مسموم می‌شود،‌ حرف‌های دروغ بٌرد داشته باشد، مانند حرف‌هایی که در مورد هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری بیان شد؛ اما آیا الان هم کسی بیاید و در تلویزیون این حرف‌ها را بزند، باز هم بٌرد دارد؟‌ نه؛ نه تنها برد ندارد که مردم مسخره هم می‌کنند. اصولا آنچه که غیر واقعی است،‌ از زبان هر کسی جاری شود، ‌ فقط زمان کوتاهی برد دارد؛ به قول قدیمی‌ها، آب‌ها که از آسیاب بیافتد،‌ حنای این‌ها رنگی ندارد و این یک واقعیتی است.ما هم به افرادی که اعتقاد داشتیم و داریم، ‌ هیچ وقت تحت تأثیر این قضایا قرار نگرفتیم و الا شما نگاه کنید، می‌بینید که خیلی‌ها چهره عوض می‌کنند و به نوعی تابع شرایط و فضا می‌شوند. خود من از اول اعتقاد به احمدی‌نژاد نداشتم، الان هم ندارم، روز به روز هم بر اعتقاداتم راسخ‌تر می‌شوم،‌ اما از آن طرف، از اول به هاشمی رفسنجانی ایمان داشتم،‌ و الان هم ایمانم به او به خاطر مردمیتش، روز به روز بیشتر می‌شود. این بستگی به افراد دارد.
* به تخریب شخصیت‌ها اشاره کردید؛ و گفتید که مشابه این اوضاع در زمان بنی صدر هم بود؛ قدری بیشتر توضیح دهید؟
** من نظر امام (ره) را گفتم که در مقابل شخصیت‌های انقلابی چگونه برخوردی داشتند. در زمان امام راحل هم تخریب شخصیت‌ها اتفاق می‌افتاد. دار و دسته بنی صدر حملات تندشان مربوط به شهید بهشتی، آقای خامنه‌ای و آقای هاشمی بود و تمام تلاش بنی صدر این بود که این سه نفر را از صحنه خارج کند. چون او می‌فهمید که آینده انقلاب، از طریق این شخصیت‌ها باید ادامه پیدا کند و لذا همه تلاش خود را علیه این‌ها انجام می‌داد. امام خمینی (ره) آن وقت برای آگاهی جامعه و حمایت از این شخصیت‌ها فرمودند که دشمن، هیچ وقت سراغ آخوندی که آهسته آهسته به مسجد رفته و نماز می‌خواند و بر می‌گردد و کاری با سیاست ندارد، نمی‌رود. ایشان اضافه می‌کردند که نوعا حمله، هجمه و تخریب دشمن، متوجه آخوند‌ها و شخصیت‌هایی است که این‌ها صاحب نفوذ کلمه در جامعه و در میان مردم هستند و سیاست می‌فهمند. چون این‌ها می‌فهمند دنیا چه خبر است. امام راحل می‌دانستند که این شخصیت‌ها و شخصیت‌های مشابه آن‌ها، در اتفاقاتی که در کشور می‌افتد و در شرایط بحرانی، برای رفع مشکل مؤثرند و می‌توانند برای کشور و جامعه نقش مفید داشته باشند،‌ لذا اصرار می‌فرمودند که این‌ها همیشه مورد هجمه و تخریب‌اند.
* به نظر می‌رسد جریانی نمی‌خواهد آیت الله هاشمی رفسنجانی و رهبری بیش از این به هم نزدیک شوند. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
** الان هم نمی‌گذارند؛ الان هم، ‌ همین جریانی که ذکر شد، دلشان می‌خواهد رهبری و هاشمی، یعنی دو استوانه انقلاب اسلامی، از هم جدا باشند. من می‌دانم آقای هاشمی چقدر دلش با آقای خامنه‌ای است و به او علاقه دارد. غیر از مقام معظم رهبری و آیت الله هاشمی، من همیشه برای دیگر شخصیت‌های دلسوز انقلاب از جمله آیت الله مهدوی کنی، آیت الله ناطق نوری، ‌ جناب آقای خاتمی، آقای موسوی خوئینی‌ها و... هم احترام قائلم. همیشه هم سعی کردم در چارچوبی که مورد نظر رهبری معظم انقلاب است حرکت کنم و در مجلس هم همین راه را دنبال کردم.
* شما فرمودید، از اول اعتقاد به هاشمی رفسنجانی داشتم و الان هم دارم و از طرفی می‌گویید از اول هم اعتقاد به احمدی‌نژاد نداشتم و الان هم ندارم و حتی تأکید دارید که بر این اعتقادات پیشین خود روز به روز راسخ‌تر می‌شوم. اما شما در ابتدای روی کار آمدن دولت سیدمحمد خاتمی از منتقدان او محسوب می‌شدید، اما رفته رفته نظرتان عوض شد و در برخی از سخنانتان از ایشان به نیکی یاد کردید؛ چه شد که این گونه شد؟
** همان طور که گفتم، بسیاری از انسان‌ها را وقتی بررسی می‌کنیم، می‌بینیم خوبی‌ها و جنبه‌های مثبت‌شان، بسیار بیشتر از جنبه‌های منفی آن هاست، که یکی از این افراد جناب آقای سیدمحمد خاتمی است. بالاخره من دوره اول ریاست جمهوری آقای خاتمی در سال ۷۶، با ایشان نبودم و با آقای ناطق نوری بودم؛ تا اواخر دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی من با آقای خاتمی ارتباط نداشتم؛ بعد جلسات دوستانه و مشترکی که با ایشان داشتیم، موجب شد، رفته رفته به هم نزدیک شدیم، و واقعا الان و در حال حاضر، دید و نگاهم نسبت به آقای خاتمی اصلا زمین تا آسمان فرق کرده است. من امروز آقای سیدمحمد خاتمی را انسان متعبد، باشخصیت،‌ با گذشت،‌ انسان بزرگ و یک شخصیتی می‌دانم که واقعا ناروا و ناجوانمردانه به او حمله می‌شود. یا همین طور جناب آقای موسوی خوئینی‌ها را.
* حالا که صحبت جناب آقای موسوی خوئینی‌ها پیش آمد بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که اخیرا ایشان هم مورد هجمه رسانه‌ای برخی سایت‌ها و روزنامه‌ها قرار گرفتند. اما ایشان در اکثر موارد اتهاماتی که وارد آمد را تکذیب کردند؛ این فضایی که برای ایشان به وجود آمد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
** آقای موسوی خوئینی‌ها با خیلی‌ها فرق دارد؛ به علت اینکه تعبد ایشان واقعا زبانزد است. نسبت‌های ناجوانمردانه‌ای که اخیرا به ایشان زده شد، همه را تکذیب کرد،‌ اما دیدیم که مخالفین، ‌ تحمل تکذیب آقای موسوی خوئینی‌ها را ندارند و می‌آیند و سایت ایشان را می‌بندند و فیلتر می‌کنند؛ ‌خوب سؤال ما این است که شما اگر واقعا مشکل ندارید،‌ چرا این گونه می‌کنید و نمی‌گذارید طرفی که به او تهمت زده‌اید بگوید این گونه نیست؟ به آقای موسوی خوئینی‌ها اتهام می‌زنند که شما اصلا در انتخابات ریاست جمهوری رأی ندادید؛ ایشان می‌گوید،‌ چرا؟ من رأی دادم؛‌ یا اینکه می‌گویند فلان کار را شما این گونه کردی، جواب می‌دهند این گونه نبوده. اصلا تحمل ندارند که حرف‌های ایشان را بشنوند؛ تحمل ندارند دروغ‌ها و اتهامات از سوی ایشان تکذیب شود؛ همین را اجازه نمی‌دهند و سایت ایشان را فیلتر می‌کنند؛ اینکه نمی‌شود. بالاخره کسی در جایگاه متهم است،‌ این متهم می‌خواهد از خودش دفاع کند، چرا این اجازه را نمی‌دهید؟ من جواب این سؤال را می‌دانم، آن‌ها نگران‌اند؛ برای اینکه حرف منطقی را مردم باور می‌کنند.
آقای موسوی خوئینی‌ها؛‌ یک شخصیت بسیار متدین و چارچوب داری است و این گونه نیست که تحت تأثیر فلان اشخاص قرار گیرد. این تندروی‌هایی هم که بعضا بوده یا اتفاق افتاده یا شرایط به این سمت رفته، و الا ایشان اصلا منطقش این نیست. ایشان اهل مدارا و بحث منطقی هستند. آن‌هایی که از نزدیک ایشان را ببینند می‌فهمند که ایشان چقدر انسان منطقی است و چقدر معقول حرکت می‌کند. والا یک سری تهمت‌ها و افترا‌ها زدند،‌ ایشان می‌آیند آن تهمت‌ها را از خودش دور و از خودش دفاع کند و بگوید این گونه نیست، سایت او را می‌بندند و فیلتر می‌کنند. یا بعضا می‌آیند به دروغ از آیت الله شهید مطهری چیزی را نقل می‌کنند. یعنی از قول کسی نقل می‌کنند که الان در بین ما نیست. چطور از زبان زنده‌ها چیزی را نقل نمی‌کنید؟
خب جناب آقای موسوی خوئینی‌ها، بالاخره دادستان کل کشور در زمان امام خمینی (ره) و همینطور مشاور رهبری بوده؛ یک همچین کسی را می‌آیند و هرجور می‌خواهند و از زبانشان در می‌آید، فحش و ناسزا می‌دهند. طرف هم وقتی می‌خواهد از خودش دفاع کند می‌بینید که می‌آیند و می‌گویند چرا دوسال پیش حرف نزدی؟ ‌ خیلی خب؛ دوسال پیش صبر کرده شما فحش‌‌هایتان را بدهید،‌ بعد که دیگه حرفی نداشتید و فحش‌‌هایتان تمام شد،‌ ایشان بیاید از خودش دفاع کند؛ حالا چرا اجازه نمی‌دهید؟‌ بالاخره ما، دلمان می‌سوزد برای جامعه‌مان، که چرا این گونه نیروهای خوبمان مورد هجمه و حمله قرار می‌گیرند.
آن‌هایی که به شخصیت‌های اصیل انقلاب حمله می‌کنند و می‌خواهند به آن‌ها آسیب بزنند، هم به خودشان و هم به جامعه آسیب می‌زنند. ما می‌بینیم که هر وقت می‌خواهد فضای سیاسی کشور درست شود، عده‌ای به دروغ می‌آیند یک چیزی درست می‌کنند؛ یک فضاسازی دیگری درست می‌کنند، در صورتی که با واقعیات خیلی فاصله دارد. بعد هم گاهی کاه را کوه جلوه می‌دهند. در مورد همین مواضعی که اخیرا آقای موسوی خوئینی‌ها اتخاذ کرد،‌ باید پرسید که چرا یک عده ناراحتند؟ ایشان گفتند هر گونه مسائلی نسبت به قداست رهبری خدشه وارد کند‌، ‌ درست نیست؛‌ مخالفین همین را بر نمی‌تابند. به همین دلیل معلوم می‌شود که آن هدفی که برای تخریب طرف داشتند، خنثی می‌شود. وقتی که طرف می‌گوید من اعتقادم این است، می‌گویند نگذاریم از خودش دفاع کند. این‌ها یک بیماری در جامعه ماست، و متأسفانه یک عده از سیاسیون بیمارند؛ مخصوصا این جدیدالورودی‌ها؛ این‌ها یک بیماری دارند که حیات خودشان را در تخریب دیگران می‌بینند؛ وقتی که یک عده‌ای در صحنه نباشند یک عده‌ای صحنه دار می‌شوند که رگ و ریشه نداشته باشند.
* چون بحث دفاع از شخصیت‌ها مطرح شد،‌ قدری در مورد حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی و برخی مسائلی که از سوی برخی افراد، در سال‌های های اخیر علیه ایشان صورت گرفت، صحبت بفرمایید؟
** یکی از چهره‌های محبوب مردم ایران، که او هم مورد هجمه و تخریب قرار گرفت،‌ شخصیت سیدحسن آقای خمینی بود. در این جریانات چند سال اخیر خیلی بی‌انصافی در مورد ایشان صورت گرفت و دور از انصاف علیه ایشان مطالبی بیان می‌شد؛ باید بدانیم که شخصیت آقا سید حسن خمینی و بیت امام راحل باید برای همیشه عزیز بماند و به آن‌ها اهانت نشود. شما دیدید در همین جلسه اخیر خبرگان رهبری که برخی از اعضای خبرگان به همراه آیت الله مهدوی کنی در مرقد امام خمینی (ره) حاضر شدند، آقای مهدی کنی چقدر از سید حسن آقا و بیت امام راحل تعریف کرد و گفت باید حرمتشان حفظ شود. واقعا به سید حسن آقا در این سال‌ها ظلم شد. رابطه سیدحسن آقای خمینی هم با رهبری همیشه حسنه بوده و ایشان همیشه نسبت به رهبری احترام داشتند. کسانی که به سید حسن آقا جفا کردند، قطعا عاقبتشان ختم به خیر نخواهند شد، چون ایشان شخصیت بزرگواری هستند که چراغ خاندان امام خمینی (ره) و بیت امام (ره) را روشن نگاه داشتند.
* آقای علیخانی! با این اوضاعی که حضرتعالی ترسیم کردید، فکر کنم اصرار دارید که فضای کشور هم عوض شود. چند ماه آینده نهمین دوره انتخابات مجلس است؛ فضای انتخابات آینده باید چگونه باشد؟
** بالاخره ما دلمان می‌خواهد که یک تعاملی برای ایجاد وحدت بیشتر در کشور به وجود بیاید و فضای باز و شور انتخاباتی باشد. حضور همه طیف‌ها و سلیقه‌های سیاسی در رقابت‌های انتخاباتی و مجلس آینده برای حرکت صحیح انقلاب و حتی برای حفظ انقلاب ضروری است. من که دوست دارم هر جور هست اصلاح طلبان حضور داشته باشند. این خواست قلبی ماست. اما تصمیم گیرنده ما نیستیم،‌ نه سخنگوی اصلاح طلبان هستیم نه تصمیم گیرنده در نهادهای مرتبط با انتخابات. البته احساسمان این است که خواست مردم هم این است که اصلاح طلبان در انتخابات باشند.
* شما فرمودید به فضای باز سیاسی در کشور نیاز داریم، اما هنوز هم یک عده‌ای از افراد، موضع گیری‌هایی دارند که برخلاف حرکت کشور به سمت فضای باز سیاسی است؛ چرا واقعا این گونه است؟
** بالاخره یک عده نمی‌خواهند فضا باز شود. یک عده باز شدن فضا به ضررشان است. چون اگر فضا باز شود حرفی برای گفتن ندارند. هر چقدر فضا مسموم‌تر باشد به نفع آن هاست. به همین دلیل می‌خواهند به هر ترتیب ممکن رقیبشان در صحنه نباشد؛ مثلا همین جواد لاریجانی؟ چقدر توهین کرده به اصلاح طلبان؟ آن وقت آدم به صحبت‌های رئیس مجلس علی لاریجانی نگاه می‌کند، لذت می‌برد؛ منطقی، ‌ عقلانی؛ وقتی می‌خواهد در مورد اصلاح طلبان صحبت کند، چقدر منصفانه سخن می‌گوید. از آن طرف شما مواضع اخوی ایشان آقای محمدجواد لاریجانی را نگاه می‌کنی چقدر تفاوت دارد. ‌ ایشان مثل اینکه اصلا در جامعه نیست؛ ایشان در توده مردم نیست. برادرش در توده مردم است چون در استان‌ها سفر می‌کند و با مردم سر و کار دارد. اما محمدجواد لاریجانی دائما در ژنو است و اصلا مثل اینکه یادش رفته مردم ایران که هستند.
یا مشکلات کشور را آقای صادق لاریجانی می‌داند چرا که او در قوه قضائیه با مشکلات مردم به صورت مستقیم در ارتباط است. اما آقای محمدجواد لاریجانی کسی است که اگر چه من او را می‌شناسم و با او سلام و علیک دارم و حتی در زمان ریاست آقای شاهرودی بر قوه قضائیه چندین سفر خارجی از جمله سفر هند و سوریه و... با هم داشتیم، ‌ اما این سخنان ایشان در اثر بی‌اطلاعی است که می‌گوید اگر اصلاح طلبان نباشند، انتخابات پرشور‌تر است. خیلی این حرف غیر منطقی است. چون اکثریت جامعه امروز ما طرفدار تفکر اصلاحات است. یک بار از من سؤالی کردند و من در پاسخ گفتم اصلاحات صاحب دارد. بعد از چند روز از من پرسیدند صاحبش کیست؟، من در جواب گفتم، آن طرفش را نگفتم، ‌ صاحب اصلاحات مردم هستند. برای اینکه اکثریت مردم طرفدار اصلاحات هستند. لذا ضمن احترام به آقای محمد جواد لاریجانی این سخنان را توهین به بخش عظیمی از جامعه می‌دانم، ‌ برای اینکه بخش عظیمی از جامعه خواهان و طرفدار اصلاحات هستند.
* به نظر شما، رویکرد اصلاح طلبان در انتخابات آینده مجلس چگونه است؟
** من سخنگوی اصلاح طلبان نیستم، سخنگوی اصلاح طلبان مجلس هم نیستم؛ آقای قنبری سخنگوی اصلاح طلبان مجلس است.
* اصلاح طلبان عنوان می‌کنند که باید فضا باز باشد که ما در انتخابات شرکت کنیم؛ آیا این گونه است؟
** خود نظام و اصل حاکمیت دلش می‌خواهد همه باشند و گروه‌های مختلف در انتخابات و به تبع آن در مجلس حضور پیدا کنند، منتهای مراتب،‌ عده‌ای دیگر در برخی مسئولیت‌ها، هم هستند که می‌دانند، اگر نظام به همه سلایق میدان دهد و همه در انتخابات مشارکت کنند، دیگر جایی برای آن‌ها نمی‌ماند و از این رو دوست ندارند که فضا باز شود. این‌ها تلاش کردند و می‌کنند که هر دفعه یک بحرانی درست کنند و فضایی دروغین را نشان دهند؛ آن‌ها می‌خواهند اصلاح طلبان را لولو خرخره نشان دهند که اگر این‌ها بیایند فلان می‌شود و بهمان می‌شود و...؛
* چه ساز و کاری باید فراهم شود تا اصلاح طلبان با میل و رغبت در انتخابات آینده مجلس شرکت کنند و بیایند؟ یعنی نظام باید چه کار کند؟
** نظام باید سعه صدر خود را بالا ببرد؛ ‌شورای نگهبان باید نشان دهد می‌خواهد تعامل بیشتری داشته باشد؛ ‌ حداقل باید جلوی این‌هایی که تخریب می‌کنند و هر روز یک ساز می‌زنند گرفته شود؛ رسانه‌هایی که فقط تهمت می‌زنند و فرزندان انقلاب را تخریب می‌کنند باید کنترل شوند، تا فضای معقولی پیش بیاید. حالا بهتر می‌دانند چگونه شرایطی فراهم می‌شود که اسم آن را بتوان تعامل گذاشت.
* چند ماه پیش شخص سرلشگر فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به انتخابات آینده مجلس هشدار داده و تاکید کرد که «یارانه‌های نقدی در طرح هدفمندی یارانه‌ها و سهام عدالت نباید در مبارزات انتخاباتی مورد استفاده ابزاری قرار گیرد»؛ برای ایجاد نشدن چنین شائبه‌هایی واقعا باید چه تدابیری اندیشید؟ واقعا چه باید کرد تا اصلا امکان سوء استفاده از بیت المال در انتخابات‌ها، پیش نیاید؟
** معتقدم باید در مجلس طرحی را بیاورند که دولت دستش باز نباشد هر کاری می‌خواهد بکند. یعنی به یک معنا چند نهاد دیگر و تشکیلات دیگر هم، شریک دولت در امر برگزاری انتخابات شوند؛‌ مثل سازمان بازرسی کل کشور،‌ مثل قوه قضائیه و...؛ باید این‌ها هم قانونا بتوانند در کنار صندوق‌ها حضور داشته باشند. یعنی فرمانداری تنها خودش هر کاری دلش می‌خواهد نکند، ‌ بخشداری هر کاری دلش می‌خواهد نکند، استانداری هر کاری دلش می‌خواهد نکند. وزارت کشور هر کاری دلش می‌خواهد نکند؛ خلاصه‌ دیگرانی باشند که به عنوان امین مردم و امین نظام، مراقب مجریان انتخابات باشند تا سوء استفاده نکنند.
* جدای از این مباحث مطرح شده، فعالیت جریان موسوم به انحرافی در انتخابات آینده مجلس را چگونه می‌بینید؟ آیا شما از فعالیت این گروه در استان خود یعنی قزوین اطلاعاتی دارید؟
** بله؛ فعالیت‌های آن‌ها در جریان است. من اطلاعاتی دارم که کاندیداهایی دارند کار می‌کنند. البته معتقدم اگر انتخابات به طور طبیعی و سالم برگزار شود، این‌ها زمینه رأی آوری ندارند. البته این جریان در حال حاضر همایش‌هایی در استان‌های مختلف کشور برگزار می‌کنند، ‌ اما اگر اصلاح طلبان در صحنه باشند و رقابت طبیعی و سالمی باشد،‌ آن گروه مذکور اقبالی ندارند.
* یعنی شما می‌فرمایید اگر اصلاح طلبان نباشند، احتمال پیروزی جریان موسوم به انحرافی در انتخابات وجود دارد؟
** بله؛ اگر اصلاح طلبان نتوانند در صحنه انتخاباتی باشند، این گروه که ممکن است با نام‌های مختلف حاضر شوند،‌ اکثریت مجلس آینده را به دست می‌گیرند.
* این جریان چقدر برای خود بزرگان اصولگرا خطر دارد؟
** من این خطر را به مسئولین گوشزد کردم که اگر روال این باشد، جمعی از ریشه داران اصولگرا‌ها از صحنه خارج می‌شوند، یعنی اگر هیچ تغییری در فضای سیاسی کشور برای رسیدن به فضای مطلوب سیاسی در انتخابات پیش نیاید و دولت هم، همین جور دستش باز باشد بخش قابل توجهی از اصولگرایان ریشه دار از صحنه خارج می‌شوند.
* پس شما حضور اصلاح طلبان در انتخابات آینده مجلس را برای خارج نشدن اصولگرایان ریشه دار از صحنه کشور هم ضروری می‌دانید؟
** بله؛ لذا من حضور اصلاح طلبان را به نفع خود اصولگرایان و حتی کل نظام و انقلاب می‌دانم.ضمن اینکه من تأکید می‌کنم که از طرف اصلاح طلبان حرف نمی‌زنم، من نظر شخصی خودم را می‌گویم. نه با کسی کار دارم نه چیزی. من فقط از شخصیت‌ها دفاع می‌کنم. یعنی واقعا دلم می‌سوزد، وقتی می‌بینم شخصیت‌هایی دلسوز انقلاب اسلامی باشند و مورد هجمه قرار می‌گیرند،‌ چون شناخت د ارم و می‌دانم این‌ها آن جور نیستند که این حرف‌ها در باره‌شان گفته می‌شود. ضمن اینکه در هر گروهی یک ده درصدی ممکن است خطاکار باشند و اشتباه کنند و نواقصی درونشان باشد که قطعا چنین است؛ این در هر جمعیتی است. مگر همه اصولگرا‌ها سالم و درست هستند که ما ادعا کنیم همه اصلاح طلبان درست‌اند و سالم‌اند؟
* صحبت از احتمال حذف اصولگرایان ریشه دار شد؛ در ماه‌های اخیر بعد از آنکه آقای مهدوی کنی به عنوان محور اصولگرایان وارد عرصه شدند، تشکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی که بیشتر از حامیان محمود احمدی‌نژاد هستند هم تشکیل و اعلام موجودیت کرد. این تشکل گرچه در ظاهر عنوان می‌کنند که ما می‌خواهیم نظرات آیت الله مهدوی کنی را دنبال کنیم، ‌ اما در عمل بر خلاف نظر ایشان حرکت کردند. نظر شما در این خصوص چیست؟
** من کاری به جبهه‌ها و تشکل‌های مختلف ندارم. من راجع به آقای مهدوی کنی یک مطلبی بگویم. من آقای مهدوی کنی را از مدت‌ها قبل از انقلاب می‌شناسم، ما در دوران مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی در قم بود و می‌دیدیم که ایشان از کسانی بود که برای ادامه مبارزات پول می‌فرستاد. در زندان رژیم شاه هم در خدمت آقای مهدوی کنی بودیم و در‌‌ همان زندان هم ارادت ما به ایشان بیشتر شد. امام خمینی (ره) هم در مورد آیت الله مهدوی کنی فرمود، «به آقای مهدوی کنی ارادت داشته، داریم و خواهیم داشت.» بنده هم حدود دو سال خدمت آقای مهدوی کنی بودم؛ البته خدمت خیلی‌های دیگر هم بودیم و از جمله آن‌ها آقای هاشمی و آقای طالقانی و خیلی‌های دیگر بودند. من سال‌ها از طرف آیت الله مهدوی کنی مسئولیت کمیته‌ها را داشتم و بعد هم در کارهای عمرانی از ایشان مجوز گرفته بودم که از همین امکانات کمیته در جهت کارهای عمرانی استفاده بکنم و استفاده می‌کردم و حکم‌های متعددی از ایشان داشتم؛ الان هم خدمت ایشان ارادت دارم و شخصیت ایشان برای من شخصیتی محترم و قابل احترام است.
* به نظر شما چرا باید بودجه دولت به حوزه‌های علمیه از سوی خود دولتی‌ها اعلام شود؟
** دولت در سفرهای اولیه‌اش گاهی یک سری پول‌هایی در اختیار تعدادی از ائمه جمعه می‌گذاشت که شما، مثلا، آنجایی که صلاح می‌دانید هزینه کنید؛ نمونه شفاف دیگرش این بود که وقتی از طرف دولت شروع شد که به بعضی از ائمه جمعه استان‌ها نفری ۵۰میلیون تومان فرستادند. اما برخی از آن‌ها آن پول‌ها را پس فرستادند. از جمله این امامان جمعه آقای صدوقی امام جمعه فقید یزد، اولین کسی بود که این ۵۰میلیون تومان را علنی کرد و برگرداند که من دیدم بعضی از ائمه جمعه استان‌ها هم همین کار را کردند. این بودجه متعلق به شخص خاصی نیست، از ‌بیت المال است؛ حوزه هم که برای خودش نمی‌خواسته؛ اگر امام جمعه‌ای هم این پول‌ها را گرفته که خودش نمی‌خواسته؛ بلکه برای رفع مشکلات مردم شهر خودشان می‌خواسته.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات