صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۲  ، 
کد خبر : ۲۴۵۲۴۱

ریخت‌شناسی آزادی از منظر فمینیسم و اسلام

شهاب زمانى مقدمه: در شماره گذشته به نقد و بررسی یکی از بزرگ ترین ادعاهای فمینیسم، یعنی «رهایی زنان از اسارت و ظلم» به عنوان هدف اساسی پیدایش این نحله اشاره کردیم و متذکر شدیم که غرب نه تنها نتوانست در بستر فمینیسم، به احقاق حقوق پایمال شده زنان غربی - که از زمان چرخش چرخ های صنعت در این جوامع تا کنون ادامه داشته : بپردازد، بلکه خود به بحران و مشکله جدید زن غربی بدل شد. در ادامه با گزینش برخی از آموزه های اسلامی و نگاه دینی به مسئله زن، ملاحظه شد که چنین نگاهی واجد مایه ها و ظرفیت های بیشتری برای پاسداشت و احیای حقوق انسانی زن است. اینک در این شماره، به عنوان آخرین مطلب از مباحث فمینیسم به موضوع «آزادی زن در دو مکتب فمینیسم و اسلام» می پردازیم و از هفته آینده پرونده مکتب دیگری از مکاتب فکری غرب را خواهیم گشود.

آزادی به کدام معنا؟
از اهداف تعلیم و تربیت در دیدگاه فمینیسم، دستیابی به برابری کامل زن و مرد است، به گونه ای که از زنان، مرد بسازد. همچنین آزادی زن از دیگر اهداف فمینیسم است. اما همواره این سوال مطرح بوده است که آزادی در این پارادایم به چه مفهومی بوده است؟ و با آزادی مورد نظر اسلام چه تفاوت هایی دارد؟
آزادی در اندیشه اسلامی با آزادی در اندیشه غربی متفاوت است. در نگاه اسلام، آزادی و تساوی که مربوط به انسان است به این معناست که زن به دلیل اینکه انسان است باید از حق آزادی برخوردار باشد. در دیدگاه فمینیسم به این موضوع توجه نشده که تساوی و آزادی شرط لازم است، نه کافی. در این مکتب تساوی با تشابه و برابری با همانندی یکی شمرده شده است، در حالی که اسلام با تشابه حقوق زن و مرد مخالف است. اسلام به فطرت و طبیعت زن تأکید دارد و به اصل انسان بودن زن توجه می کند و با توجه به این امر در همه امور عدل و مساوات را در مورد زن و مرد رعایت کرده است. اسلام، آزادی را زمینه ساز حرکت تکاملی انسان می داند که در خدمت هدف خلقت و قرب الی الله است. اسلام آزادی زن را تا جایی که به عفت و گوهر وجودی او آسیب نزند، جایز می داند.(1)
در قرآن، زن و مرد هر دو از یک عنصر خلق شده اند و هیچ نظریه تحقیرآمیزی در مورد سرشت زن وجود ندارد. تفاوت های تکوینی موجود بین زن و مرد برخاسته از خلقت تکوینی آنهاست که برای حرکت این دو در مسیر تکاملی خلقت لازم است. خداوند با قرار دادن این تفاوت ها کانون خانواده را مستحکم تر می کند، چرا که با توجه به تفاوت های تکوینی زن و مرد وظایف آنها در خانواده تقسیم شده است. به عنوان نمونه، مسئله قیمومیت که در قرآن بر عهده مرد نهاده شده است؛ «الرجال قوامون علی النساء» (2)
از نظر شهید مطهری فقط مربوط به حیطه خانوادگی و زناشویی است و این به علت برتری مرد نیست، بلکه علت اصلی این است که مرد به لحاظ ویژگی های روحی و جسمانی خاصش می تواند از عهده این وظیفه سنگین برآید.(3) همچنین بار سنگین این مسئولیت از دوش زن برداشته شده است تا زن با فراغ بال و آرامش خاطر به وظیفه اصلی و انسان سازی خود در تأمین محیطی امن و آرام در خانه و خانواده که مأمن اجتماع و محل تربیت فرزندان متخلق به اخلاق الهی است، به نحو احسن برسد.
پیامد آزادی غربی؛ تنزل جایگاه انسانی زن
از پیامدهای منفی آزادی بی قید و شرط که از بنیان های اندیشه غربی است، اختلاط زن و مرد و التذاذ و روابط نامشروع و لجام گسیخته است که زن را از زن بودن و هویت حقیقی اش تهی می کند و شأن او را تا حد حیوان پایین می آورد. این آزادی سبب شده که زن از ودایع الهی که برای تحکیم خانواده، بقای نسل بشر، تربیت بشریت و بهشتی کردن انسان های عالم در خدمت او گماشته شده است در راه برآورده کردن پست ترین لذات مادی خود استفاده کند که این سودی جز هوسبازی مردان ندارد.
غرب و فمینیسم با جهالت کامل با استفاده از این بنیان های فکری منحط در پی کسب آزادی زن و دفاع از حقوق پایمال شده زنان است و این اندیشه را با تبلیغات گسترده و به صورتی جذاب برای زنان جلوه می دهند و زنان که خام فریب های آنها می شوند به عنوان احقاق حقوق خود، ناخواسته به نابودی خود کمک می کنند و با پای خود قدم به گنداب فساد می گذارند و تصور می کنند که آزادند، در حالی که برده ارضای شهوت مردان شده اند که این نتیجه ای جز از بین رفتن کرامت و منزلت حقیقی زن ندارد. در چنین اندیشه ای نه تنها آیات وجودی زن تلاوت نمی شود، بلکه به جای اینکه شخصیت و کرامت زن در درجه اول اهمیت باشد، به اسم آزادی، جاذبه های جنسی و شهوانی زن در چشم نامحرمان نمود پیدا می کند که این امر برخلاف ادعای غرب، عین مردسالاری است.
ضرورت حجاب اسلامی؛ مصونیت آفرینی برای زن
اسلام برای جلوگیری از اختلاط بی قید و شرط زن و مرد و جلوگیری از نگاه هرزه مردان هوسباز، حفظ حجاب را بر زنان واجب کرده تا انسانیت زن خدشه دار نشود و ارزش او در حد کالا و ابزار تنزل نیابد. در تکمیل آیه حجاب و وجوب حجاب بر زنان به مردان نیز توصیه کرده که از نگاه به نامحرم بپرهیزند. فلسفه رعایت حجاب، حفظ عفت و حیای زن است و این حکم برای در امان ماندن گوهر وجودی زن از شکارچیان لذت جوست. اسلام با واجب کردن حجاب، محدودیتی را بر زنان عرضه نداشته و حجاب هیچ منافاتی با فعالیت زنان ندارد، چنانکه در زمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس این امر به خوبی مشهود بود که زنان با حجاب کامل وارد میدان های نبرد با کفر و ستم شدند و در این وادی، مردان را نیز با عطوفت و شفقت خود به میدان ها آوردند و به پیروزی بزرگ نایل آمدند.
رعایت حجاب، علاوه بر حفظ عفت و شخصیت زن، ارزش های والای وجودی او را که خداوند در وجودش به ودیعه نهاده است روشن می کند و آیات وجودی زن تلاوت می شود. از آنجا که در تعلیم و تربیت اسلامی خانواده در متن است و به عنوان اصلی ترین نهاد تعلیم و تربیت انسان فعالیت می کند، لذا نقش مادر به عنوان اول معلم بشریت در سخن آموزی و القای عاطفه نمود بیشتری پیدا می کند.
حال اگر با توجه به آموزه های اسلامی، در آموزش و پرورش ما، آیه های وجودی زن تلاوت شود و ارزش و مقام والای او در کارخانه انسان سازی عالم بر همگان روشن شود، زن به تربیتی که شایسته آن است خواهد رسید و در سایه آن، با در امان ماندن از سیلاب ویرانگر شهوات، به تمامی حقوق حقیقی و الهی خود دست می یابد و به سوی قرب الی الله و زیبایی مطلق و عاطفه مطلق هدایت می شود و با الهام گیری از آن زیبادوستی و عاطفه، توان خود را برای تربیت نسلی آگاه و با بصیرت به کار می گیرد و با استفاده از این ودایع الهی محیطی امن و آرام در خانواده و به تبع آن در جامعه ایجاد می کند که بستری برای حرکت استکمالی بشریت آماده می شود و اینجاست که الجنه تحت اقدام الامهات(3) معنی می یابد، چرا که با این نور و بصیرتی که در پی تعلیم و تربیت صحیح در زن ایجاد می شود، آن را بی هیچ مزد و منتی بر جامعه بشریت ارزانی داشته و آنگاه است که این زن می تواند اولیای الهی و انسان های بهشتی را تربیت کند و به قول امام راحل «از دامن چنین زنانی است که مردان به معراج می روند.»

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات