تاریخ انتشار : ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۱:۴۴  ، 
کد خبر : ۲۶۶۴۸۷

ده رهیافت از آسیب‌شناسی رهبری از نظام


نصر عزیزی

1- یکی از نقاط ضعف اصلی مدیران که ناشی از ضعف اعتقادی و ایمانی و دلبستگی‌های مقام و مال دنیوی مورد نظر آقا بوده، ندیدن نقاط ضعف حوزه‌های مأموریت سازمانها و نهادها و موسسات مختلف است که اگر با نگاه رهبری نقطه ضعف‌ها، اولویت‌های کاری را مشخص نمایند و اعتقاد و ایمان مورد توجه باشد، پله‌های ترقی و پیشرفت نظام ما با بیش از سه دهه فرصت از دست رفته صد چندان بوده که در رویش‌های برنامه‌ای و مدیریتی جدید به عنوان تئوری کار و سازمان باید در دستور کار قرار گیرد.

2- نگاه ضعف‌شناسی رهبری به مسئولان می‌فهماند که هر کسی در هر جایگاهی و در هر رده کاری و شغلی و مسئولیتی اعم از بخش خصوصی و دولتی، اگر روزانه آسیب‌های محیط پیرامون خویش را فهرست نماید، و پشتوانه صداقت و اعتماد به نفس و توکل و تلاش را به همراه داشته باشد، به یقین درصد نقاط ضعف به مراتب در ظرف زمان مشخص سقوط خواهد کرد.

3- غرور و تکبر و خودپسندی اگرچه اموری اخلاقی هستند، ولی خمیرمایه‌هایی هستند که اگر مسئولی به آنها گرفتار شود، آمارهای دروغ 50 را 90 می‌بیند، کار بی‌کیفیت و نامطلوب را در حد اعلی معرفی می‌کند، شاخص موفقیت مدیریتی رده ده یا بیست خود را صد می‌بیند، تذکر رهبری از این بعد است که هزینه‌های اجتماعی و خسران‌های این نگاه مدیریتی و حتی فردی را باید عامه مردم از جیب خود بپردازند.

4- خطاب رهبری در بیان شاخص‌های پیدا و پنهان که با اشاره مدبرانه در جمع کارگزاران نظام مطرح گردید، فقط خطاب به کارگزاران نبود بلکه خطاب به آحاد مردم هم هست که در گزینش و انتخاب و رأی دادن و حمایت‌های خود، هوشیار و بیدار باشند و بر مسئولان نظارت نمایند و شاید جهاد عمومی مردم این باشد که برای گزینش بهترین امانتداران تلاش نموده و بی‌تفاوت نباشند.

5- با نگاه رهبری که هر نقطه قوتی یک ظرفیت محسوب می‌شود، باز هم تئوری سازمانی جدیدی قابل طرح و ارزیابی و قابلیت تبدیل به برنامه‌ها، مطرح هست که تکلیف بسیاری از کارگزاران را مشخص می‌سازد. اگر رهبری آرزو دارند که بندهای سند چشم‌انداز در موعد مقرر محقق شود و از مسئولان گزارش می‌خواهند، این نوع نگاه به نقطه قوتها تسریع در فرایند تحقق این سند خواهد بود.

6- هر کسی به اندازه وسع و توان و معرفت و آگاهی خویش در قبال دستاوردهای انقلاب اسلامی مسئولیت دارد. اگر ایده‌آلی نگاه کنیم یک مسلمان آمریکایی یا هندی یا چینی به محض رسیدن به این آگاهی از این مسئولیت فارغ نخواهد بود. چه رسد به اینکه هزاران کارگزار در سطوح مدیریتی مختلف با تجارب گرانبها سی و سه سال نظام اسلامی را به پیش ببرند ولی ضعف‌های متوالی و شناخته شده و مکرر از دوره‌ای به دوره دیگر و گروهی از مدیران به جمع دیگر دست‌گردان شوند. این یعنی قدرناشناسی و کفران نعمت در پیشگاه الهی که رهبری برای چندمین بار اتمام حجت نموده‌اند.

7- یک تفاوت بارز مدیریت بی سر و صدا و موفق رهبری در میدان عمل با سایر کارگزاران نظام در سطوح مختلف ارتقاء و توسعه و افزایش و پیشرفت صنایع و توان و دفاع نظامی می‌باشد که اگر شاخص پیشرفت آن را از صد به هزار فرض کنیم، در حوزه اشتغال با مهار تورم و یا ارتقاء سطح معیشت با وجود همه تلاشها، پیشرفت از یکصد به عنوان عدد پایه، در نهایت یکصد بیست و یا یکصد و پنجاه می‌باشد زیرا نوسان و پستی و بلندی و عقب‌گرد و... موفقیت مطلوب یک مدیر کلان را نشان نمی‌دهد. غرض این است که کارگزاران باید ببینند که رهبری چگونه اعمال مدیریت می‌نمایند و آنها چکار می‌کنند و آن هم در شرایطی است که حوزه مدیریت رهبری بسیار پیچیده، متنوع، متعدد، بین‌المللی، حساس، و با یقین به مقوله عدالت همه جانبه ظریف می‌باشد. بنابراین رهنمودهای اخیر رهبری حاصل جمع‌بندی یک اندیشه مصداقی و تجارب موفق خواهد بود.

8- جا دارد رئیس‌جمهور محترم و اعضای محترم هیات دولت با تقید و تعهدی که از سر اعتقاد و قانون به ولی‌فقیه دارند، تک‌تک رهنمودهای ارزشمند رهبری را در دستور کار قرار داده و در حوزه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در چند بخش مصوبات جدید، پیگیری مصوبات گذشته، روش‌های اعمال نظارت نظام‌مند، ارزیابی‌های وسیع و حوزه‌ای، حرکت جدیدی را آغاز نمایند و از این طریق جان تازه‌ای به دستگاه عریض و طویل و کم‌تحرک اداری و بخش خصوصی بدمند. اگر با این رویکرد اقدام نمایند جهاد اقتصادی در گستره وسیع به سمت مصادیق و تحقق‌ها عملی می‌گردد.

9- دو قوه مقننه و قضائیه نیز دستور کار گسترده‌ای را باید در رهنمودهای رهبری و حوزه‌های وظیفه‌ای خویش جستجو نمایند. به نحوی که نتیجه طبیعی حرکت آنها ضمن تحول در دستگاههای مربوطه، تعامل امیدبخش را در فضای هماهنگی و همکاری و همیاری در سطح بالایی به جامعه نشان دهند و این پرسش را باید پاسخ داد که چگونه می‌توان با فعال نمودن بخش کوچکی از اعتماد به نفس موجود آن همه شگفتی‌ها را در عرصه‌های پیشرفت آفرید ولی سه قوه نتوانند مشکل مصداقی دو کلمه اشتغال و تورم را حل نمایند؟

10- راز و رمز پاسخ به این سئوال و دست‌یابی به سایر آموزه‌ها در سه شاه کلید رهبری نهفته است: الف ـ تقوا، توکل، اعتماد به نفس و دوری از تجمل‌زدگی و رفاه پرستی و اشرافیگری.

ب ـ آسیب‌شناسی مستمر، مداوم، علمی، اصولی، مدون در فرآیند تهیه و فهرستی از نقاط ضعف‌ها.

ت ـ استفاده از ظرفیت‌ها با حفظ اصول علمی، تجربی و با تکیه بر مبانی دینی و اعتقادی در فرآیند تهیه و تدوین فهرستی از نقاط قوت محیط مرتبط و پیرامون در تکمیل اینها آحاد جامعه هم باید دستها را به دامنه هرم ولایت الهی رهبری دراز نمایند و فاصله خود را در هر موقعیت و فرصت و شرایطی کوتاه و یا از بین ببرند. باید بدانیم قدرشناسی از نعمت ولایت مصداق عینی پاداش روزه‌ها و دعاها و اذکار ما خواهد بود. در غیر اینصورت روزه و یا نماز بی‌ولایت، کاری عبث و بیهوده است. 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات