تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۳:۴۴  ، 
کد خبر : ۲۹۰۵۱۹

چرا اصرار بر آموزش زبان انگلیسی

زبان، مهم ترین وسیله توانش ارتباطی است که حامل و سازنده ی اندیشه بوده و با "هویت" ارتباط مستقیم دارد. پرسش اینجاست که زبان، واجد چه خصوصیتی است که می تواند بر هویت، تأثیر مستقیم بگذارد؟
پایگاه بصیرت / شیرین زارع پور
رهبر معظم انقلاب، در دیدار با تعدادی از معلمان سراسر کشور در تاریخ 13/2/95 نکات قابل تأملی را در خصوص ضرورت ایجاد هویت دینی بیان کردند که ناشی از دغدغه ی ایشان در این حوزه است. مخاطراتی که این دفعه هم برای چندمین بار مورد تأکید قرار گرفت و بر رسالت مسئولان امر در این زمینه افزود.
یکی از موضوعات مطرح شده در این بیانات، مربوط به حوزه فرهنگ و در واقع پیشگیری از نوعی استحاله فرهنگی خزنده با واسطه( زبان انگلیسی) بود. ایشان اصرار بر ترویج زبان انگلیسی را یک کار ناسالم دانسته و نگاه ها را به هدف استعمار متمرکز کردند که بدین وسیله، طرف می‌خواهد چگونه نسلی در این کشور پرورش یابد و با چه خصوصیاتی که می تواند به نفوذ روز افزون مولفه های فرهنگی غرب منجرشود و نمونه روشن آن در کشورهای دیگر عموماً و خصوصاً در هندوستان پیاده شده و طرحی موفق در راستای تئوری جهانی شدن غرب می باشد.
زبان، مهم ترین وسیله توانش ارتباطی است که حامل و سازنده ی اندیشه بوده و با "هویت" ارتباط مستقیم دارد. پرسش اینجاست که زبان، واجد چه خصوصیتی است که می تواند بر هویت، تأثیر مستقیم بگذارد؟
زبان در گذشته ، عامل انتقال علوم و فرهنگ و سنت به نسل های بعدی بوده و اکنون علاوه بر کارکرد پیشین، رسالت ایجاد هویت ملی و دینی را هم به عهده دارد. پس از آن که اصطلاح جهانی شدن، پا به عرصه ی گفتمان های اجتماعی و سیاسی گذاشت، زبان انگلیسی هم وارد عرصه ی جدیدی در ایفای نقش گردید. در پروسه ی جهانی شدن، ارزش‌ها و باورها دیگر محدود به یک حوزه ی مشخص جغرافیایی نیست و به صورت فرامرزی و در راستای تأثیر بر ملت ها عمل می کند.
فرایند مستعمره ساختن هند به وسیله ی زبان انگلیسی
با مطالعه ی تاریخ معاصر، به این رهگذر می‌رسیم که در برهه ای آثار ادبی و هنری شبه قاره، به زبان فارسی بوده و کسانی مانند اقبال لاهوری هم در این سرزمین به تولید آثار ادبی به زبان فارسی مبادرت نموده اند. استعمارگران انگلیسی در سال 1757 میلادی تمام شبه قاره هند را به تصاحب خود در آوردند و پس از سلطه به شبه قاره، دریافتند که برای رو در رو قرار گرفتن با ملتی که علی‌رغم تفاوت‌های مذهبی و قومی، دارای اتحاد است، بهترین راه شکستن این اتحاد، ایجاد تفرقه و تبعیض است و راه حل موجود برای سلطه، رواج زبان انگلیسی در سطوح مختلف بود.
یکی از شیوه های استعمار برای نمایش قدرت استعماری، چیره کردن زبان استعماری بر زبان‌های بومی اتباع استعمار شونده است . در این راستا سیاست آموزشی بریتانیا در شبه قاره ی هند، از یک سو به معرفی زبان انگلیسی با نفوذ قدرت فرهنگی و از سوی دیگر، به فضای ایجاد شده برای رشد و بازسازی زبان‌های بومی انجامید. روند سیاست پیچیده(آموزشی انگلیسی بومی) که با جابه جایی زبان، ابتدا از فارسی به اردو و پس از آن به انگلیسی صورت گرفت.
بر اثر پیش بینی بریتانیایی ها، تنها راهی که می توانست امپریالیسم بریتانیا را در این منطقه ماندگار بدارد، رواج گسترده ی زبان بود تا بدین وسیله، شیوه وتفکر و رفتار انگلیسی در زندگی مردم شبه قاره غالب شود و سیستم جدیدی را بر اساس سیاست های استعماری خود، بنیان نهند. در راستای این سیاست، کتاب‌های درسی مدارس تغییر یافت و کتبی که تا آن زمان به زبان فارسی نوشته می‌شد، با تغییر ماهیت، تبدیل به انگلیسی شد به طوری که مردم برای کسب مشاغل دولتی و ورود به نظام اداری ملزم به یادگیری زبان انگلیسی شدند و زبان فارسی به شدت به حاشیه رفت. رویکرد انگلیس در زمینه ی فرهنگی، بر این پایه استوار بود که با نفوذ تدریجی میان نخبگان، آن‌ها را از عقبه ی فرهنگی خود دور کرده و فرهنگ خود را در غالبی فریبنده به آنان ارائه کردند و به تدریج کار به جایی رسید که زبان فارسی در شبه قاره ممنوع شد. تغییر زبان در شبه قاره و در سرزمین های دیگری که استعمار ورود کرد، فرهنگ بومی را نابود و بنیان های اساسی اجتماعی را از بین برد . اما نکته ی قابل توجه در موضوع هندوستان، این است که بریتانیا با رسمی کردن زبان ادارات و تأثیر آن بر اقتصاد و جیب مردم، ابتدا آن‌ها را به زبان انگلیسی وابسته کرد و پس از آن مردم شبه قاره برای رفع نیازهای خود، به این وابستگی پاسخ مثبت دادند و از این راه، انگلیس ثروت شبه قاره را که اولویت هدف استعمار بود، به یغما برد.
 بومیان امریکا هم از این تهاجم، در امان نبودند. ساکنان اصلی استرالیا با تغییر زبان اصلی، مورد قلع و قمع قرار گرفتند و بریتانیا با همین سیاست، منابع غنی و ثروت این کشور را به غارت برد و با شعله ور کردن آتش درگیری های قومی و مذهبی، موفق به استثمار هر چه بیشتر استرالیا گردید.
با بازخوانی فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره ی موضوع مورد بحث، به این نکته پی می بریم که علت توصیه ی ایشان به عدم اصرار بر آموزش انحصاری زبان انگلیسی، مهاجم بودن فرهنگ غرب است که با تغییر خط و زبان و تاریخ کشورهای مورد تهاجم صورت می گیرد و از بین بردن زبان بومی یک سرزمین مصادف است با از بین بردن بنیان های فرهنگی و اعتقادی.
اکنون اگر فردی متداول شدن زبان انگلیسی را موفقیتی برای شبه قاره تلقی کند، در واقع معتقد به مفید بودن مستعمره واقع شدن هندوستان است.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات