تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۵  ، 
کد خبر : ۲۹۸۷۰۸

بادکنک بزرگ سوزن کوچک

پایگاه بصیرت / محمد صرفی
(روزنامه كيهان - 1395/10/14 - شماره 21527 - صفحه 2)

دولت یازدهم با نسخه و شعار تغییر وضع موجود به میدان آمد و موفق به کسب رای شد. آقای روحانی در دوران تبلیغات انتخابات گفت دولت وی کاری خواهد کرد که هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد. در حالی که دولت یازدهم ماه‌های پایانی عمر خود را می‌گذراند و فضای سیاسی کشور خود را برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم آماده می‌کند، استراتژی و نحوه آمادگی دولت برای حضور در این عرصه می‌تواند ملاک و دریچه مناسبی برای ارزیابی کارنامه آن نیز باشد.

1- مروری بر مواضع دولتمردان نشان می‌دهد اصلی‌ترین استراتژی سیاسی آنها تغییر ملموسی نکرده و حلقه شماره یک تصمیم‌سازان و مشاوران دولت گمان می‌برند در شرایط فعلی هیچ نسخه‌ای برای ورود به انتخابات، بهتر از همان نسخه سال 92 نیست. در آن دوره روحانی پیش و بیش از آنکه با نامزدهای رقیب رقابت کند، نفی دولت دهم را در دستور کار تبلیغاتی خود قرار داد. سخنان چند روز پیش معاون اول رئیس‌جمهور نشان می‌دهد این استراتژی تغییری نکرده و دولت امیدوار است با همان دوقطبی گذشته به اهداف خود برسد. اسحاق جهانگیری سه شنبه هفته گذشته در جلسه گزارش عملکرد پروژه‌های اقتصاد مقاومتی وزارت صنعت، معدن و تجارت گفته بود؛ «به کسانی که بهانه‌جویی می‌کنند باید بگوییم سیاست شما همان بود که فضای اقتصادی کشور را به پرتگاه رساندید و نیروهای انقلاب را مقابل هم قرار دادید. شما کشور را به ته دره بردید و ما آن را چند پله از ته دره بالا آورده‌ایم اما هنوز در دره است. آمار تورم،‌ رکود و درآمد سرانه مردم در سال 91 آنقدر بد بوده که هرچه تلاش می‌کنیم نمی‌توانیم خرابکاری آقایان را جبران کنیم.»

درباره این استراتژی دولت چند نکته قابل تامل وجود دارد؛

الف- نخست آن که دولت می‌کوشد با تاکتیک جاخالی دادن، خود را بر صندلی پرسشگر بنشاند. پرسشگری و مطالبه تغییر وضعیت از سوی دولتمردان فعلی در سال 92 عجیب نبود. آنان ظاهراً بیرون از گود بودند و مدعی که می‌توانند به این وضعیت سر و سامان دهند. اما اینکه پس از چهار سال سکانداری قوه مجریه، به‌گونه‌ای سخن بگویند که گویی همچنان بیرون از گود و بدون مسئولیت هستند، برای مردم قابل پذیرش نیست. مردم از دولتمردان انتظار دارند در این مقطع زمانی گزارش کارهای کرده خود را بگویند.

ب- فضاسازی‌هایی مانند «ته دره بودن کشور»، «خالی بودن خزانه»، «پول نداشتیم حقوق بدهیم» و عباراتی از این دست که هر چند وقت یکبار از سوی برخی مسئولان مطرح می‌شود، ادعاهایی هستند که تنها کارکرد آن سرپوش گذاشتن بر کم کاری‌هاست. این‌گونه فضاسازی‌ها و بهتر است بگوییم سیاه‌نمایی‌ها شاید در آغاز به کار دولت می‌توانست تا حدی افکار عمومی را مشغول سازد اما با گذشت چهار سال، خاصیت خود را از دست داده و به ضدهدف نیز تبدیل می‌شوند. نکته جالب و متناقض ماجرا آنجاست که همین دولتمردان که از چنین ادبیاتی استفاده می‌کنند، منتقدان را به ناامید کردن مردم نیز متهم می‌سازند!

2- در حالی که چند روز دیگر به سالگرد روز اجرای برجام –روزی که قرار بود همه تحریم‌ها بالمره لغو شوند!- می‌رسیم و شرط‌بندی حیاتی دولت بر روی آن به نتیجه نرسیده، استراتژی بزک برجام جای خود را به ماله‌‌کشی داده است. اوایل آب و نان و حیات و ممات مردم به برجام گره خورده بود و قرار بود این معامله عجولانه، تمام مشکلات ارضی و سماوی کشور را حل کند. عده‌ای چنان ذوق زده بودند که چیزی نمانده بود از هول هلیم در دیگ بیافتند! چند نماینده دست بکار شدند و طوماری نوشتند از 165 دستاورد برجام خبر دادند و حتی روزنامه دولت مدعی شد توافق هسته‌ای عمر خلبان‌ها و مهمانداران هواپیما را طولانی خواهد کرد! البته هنوز هم برخی روزنامه‌های زنجیره‌ای آنقدر بی‌خیال و متوهم هستند که برای خوش‌رقصی و احتمالاً گرفتن یارانه بیشتر بنویسند آزادی حلب نیز از دستاوردهای برجام است!

اما بطور کلی حال که تشت رسوایی برجام از بام افتاده، بزک‌کنندگان دست به ماله شده‌اند و از دستاوردهای سلبی برجام می‌گویند که بله! درست است که برجام آنقدرها هم آورده نداشته اما اگر برجام نبود جنگ می‌شد و فروش نفت به صفر می‌رسید و روزگارتان سیاه بود! دستاوردسازی برای جنازه برجام قطعه‌ای دیگر از استراتژی انتخاباتی دولت است. در بوق و کرنا کردن قراردادهای مبهمی مانند خرید هواپیما، شراکت با شرکت‌های بزرگ نفتی و شیرین‌سازی کام ملت با دستاوردهای آدامسی، در ماه‌های منتهی به انتخابات قابل پیش‌بینی است.

3- دست گذاشتن روی مسائل حاشیه‌ای و جنجالی، وارونه نمایی حقایق و ایجاد دوقطبی‌های کاذب در این زمینه از دیگر تاکتیک‌های طراحی شده در این میدان است. ماه هاست که روزنامه‌های زنجیره‌ای و دولتمردان با بهانه و بی‌بهانه ماجرای بابک زنجانی را وسیله‌ای برای انحراف افکار عمومی قرار داده‌اند. بدون آنکه به این مسئله مهم و اساسی اشاره کنند که این مفسد اقتصادی چگونه و در کدام دوره –دوره کارگزاران که از آنان می‌توان به عنوان پدرخوانده دولت یازدهم یاد کرد- از یک راننده تبدیل به یک دلال بزرگ ارز شد. نگاهی به نحوه موضع‌‌گیری‌های جریان مدعی اصلاح و اعتدال به این ماجرا نشان می‌دهد، تنها چیزی که برای آنها کوچک‌ترین اهمیتی ندارد، اجرای عدالت و بازگرداندن بیت‌المال بوده و بابک زنجانی مرده و زنده اش چیزی جز یک ابزار سیاسی و تبلیغاتی نیست. دیروز -اگرچه کمی دیر- رئیس دستگاه قضایی کشور گوشه‌ای از این پرونده را کنار زد تا مشخص شود نان سیاسی و تبلیغاتی جماعتی در به سرانجام نرسیدن این پرونده است.

4- «همیشه سعی کن سریع‌تر از اشتباهاتت بدوی»؛ ظاهرا دولتمردان این توصیه فرصت‌طلبانه مدیریتی را به خوبی بکار بسته‌اند؛ می‌توان دستور افزایش حقوق مدیران را امضا کرد و نه تنها منکر شد بلکه در چشم 80 میلیون نفر نگاه و عذرخواهی کرد. ده‌ها هموطن در آتش بی‌کفایتی وزیری بسوزند و آقای وزیر بگوید مشکلی نیست بیمه بودند! می‌توان آنقدرتوان داخلی را نادیده گرفت که پذیرایی قطارها را به خارجی‌ها سپرد و در مدح و ثنایش سخنرانی کرد و البته به وقت لزوم هم تکذیب! می‌توان دم از آزادی و پذیرش نقد زد و در عین حال منتقدان را هر روز به دادگاه کشاند.

می‌توان در اتاقی دربسته به اشتباه در حساب کردن روی حرف وزیرخارجه آمریکا اعتراف و سپس دیگران را به بی‌اخلاقی متهم کرد و چنان نعل وارونه زد که برجام2 را برای حل مسائل منطقه پیشنهاد داد و... وقتی مردم، رعیتی مفلوک فرض شوند که جز اقبال به این جماعت خود همه چیز تمام پندار، راه دیگری ندارند، چنین رفتاری و برخوردی با اشتباهات عجیب نیست. مدعیان اصلاحات و اعتدال گمان می‌کنند و خوشحال‌اند که دولت رقیب و آلترناتیوی ندارد. حال آن که اگر خدمت به مردم عاری از واقعیت و بادکنکی باشد، نباید غافل بود که بزرگ‌ترین بادکنک‌ها نیز با یک سوزن می‌ترکند!

http://kayhan.ir/fa/news/94308

ش.د9503395

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات