تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۸  ، 
کد خبر : ۳۰۲۱۲۹
اطلاعيه روابط عمومي وزارت امور خارجه در پاسخ به برخي ادعاهاي نامزدهاي رياست‌جمهوري:

چرا به مردم گفته نمي‌شود كه ...

(روزنامه اعتماد - 1396/02/18 - شماره 3801 - صفحه 10)

در پاسخ به نكات مطروحه از سوي برخي نامزدهاي محترم رياست‌جمهوري و ستادهاي ايشان كه به ويژه در پي بيانيه مورخ ١٥ ارديبهشت وزارت امور خارجه بيان شده است، لازم مي‌داند موارد زير را روشنگري نمايد:

١- وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران با وقوف كامل نسبت به وظايف و مسووليت‌هاي قانوني و رسالت ملي خود در حفظ و حراست از منافع ملي، همواره از ورود به كشمكش‌هاي سياسي و جناحي داخلي خودداري كرده و تنها پاسداري از منافع و امنيت ملي را وجهه همت خود قرار داده است. در عين حال، وزارت امور خارجه به عنوان متولي ديپلماسي كشور و مجري سياست خارجي و به عنوان مسوول انجام مذاكرات هسته‌اي، خود را موظف به جلوگيري از تحريف واقعيت‌ها، بزرگ نمايي مشكلات و كوچك شماري دستاوردهاي سترگ ملت ايران در عرصه سياست خارجي مي‌داند.

٢- جاي خوشوقتي است كه تمامي نامزدهاي محترم رياست‌جمهوري مراتب پايبندي و تعهد خود را به برجام اعلام داشته‌اند. اين نشان‌دهنده قوت و استحكام توافق برجام است. برجام عزت، سربلندي و منافع ملي كشور را به خوبي تامين كرده است كه اگر چنين نبود هيچ نامزدي نمي‌توانست آن را «معتبر» دانسته و خود را متعهد به اجراي آن نمايد. اگر برجام حق مسلم هسته‌اي مردم ايران را محقق نكرده يا خداي نكرده برنامه هسته‌اي ايران را متوقف كرده بود، نه تنها نامزدهاي انتخابات كه هيچ يك از آحاد ملت ايران آن را معتبر نمي‌دانست. اراده نامزدهاي رياست‌جمهوري براي «نقد كردن چك برجام» نشان از منافع برجام براي ملت ايران دارد. تمايل همه نامزدها به اجراي هر چه بهتر برجام، مقابله قوي‌تر با بدعهدي‌هاي امريكا و نقد كردن ظرفيت‌هاي احيانا مغفول برجام را به فال نيك مي‌گيريم.

٣- در مورد دستاوردها و گشايش‌هاي ناشي از برجام، توجه عموم مردم و به ويژه نامزدهاي محترم رياست‌جمهوري را به گزارش‌هاي وزارت امور خارجه كه حسب مصوبه مجلس محترم شوراي اسلامي هر سه ماه يك بار به كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي تقديم مي‌شود و متاسفانه علاقه‌اي به انعكاس آنها در بسياري از رسانه‌ها وجود ندارد، جلب مي‌نمايد. از تمامي نامزدهاي محترم تقاضا دارد متن اين گزارش‌ها را كه در سايت وزارت امور خارجه در دسترس است، ملاحظه فرمايند. مطمئنا آشنايي با گشايش‌هاي حاصله در حوزه‌هاي مالي و بانكي، نفت و گاز و پتروشيمي، حمل و نقل، دفاع، صنعت و تجارت، بهداشت و... براي ورود منصفانه به مسائل مبتلابه كشور مفيد و بلكه لازم خواهد بود.

٤- در موضوع عدم گشايش در مناسبات بانكي و پابرجا بودن تحريم‌هاي بانكي كه مورد اشاره برخي ستادهاي انتخاباتي است، در آخرين گزارش سه ماهه وزارت امور خارجه (٢٦ فروردين ١٣٩٦) كه مبتني بر اطلاعات و آمار رسمي دستگاه‌هاي ذي‌ربط است، آمده است: «از تاريخ اجراي برجام تا پايان سال ١٣٩٥، شبكه بانكي كشور ٧٠٤ رابطه كارگزاري با ٢٤٩ بانك دنيا ايجاد نموده است. طي اين مدت ٩٩ هزار و ٩٣٦ فقره گشايش اعتبارات اسنادي و ارايه خدمات تجاري در قالب ١٧٨٦١ فقره گشايش اعتبار اسنادي، ١٨٦٦ فقره ثبت سفارش برات اسنادي و ٨٠٢٠٩ فقره حواله ارزي صادر شده است كه ارزش دلاري خدمات تجاري مذكور بيش از ٣٨ ميليارد دلار بوده و شامل ٧٤/١٧ ميليارد دلار گشايش اعتبار اسنادي، ٩٦/٣ ميليارد دلار برات اسنادي و ٦٢/١٦ ميليارد دلار حواله ارزي است. در چارچوب آزادسازي دارايي‌هاي كشور، علاوه بر آزادسازي ١٢ ميليارد دلار از وجوه مسدود شده كشورمان در فاصله زماني برنامه اقدام مشترك (توافق موقت ژنو) تا انعقاد برجام، از تاريخ اجرايي شدن برجام تا پايان سال ١٣٩٥، بالغ بر ٧/٢٥ ميليارد دلار از منابع ارزي كشور آزاد شده است.»

٥- در مجموع پس از اجراي برجام، تحولات و گشايش‌هاي وسيع و قابل توجهي در حوزه مالي و بانكي رخ داده است. برگشت كل منابع ارز حاصل از صادرات نفت و در دسترس بودن آنها، تامين مالي واردات كالاهاي مورد نياز كشور، آزادسازي منابع ارزي مسدود شده در خارج از كشور، فعاليت مجدد حساب‌هاي بانك مركزي، ايجاد روابط كارگزاري بانك‌هاي كشور با بانك‌هاي خارجي، اتصال مجدد به سوييفت، فعال شدن مجدد تمامي شعب بانك‌هاي ايراني در خارج از كشور، گشايش قابل توجه اعتبارات اسنادي و ارايه خدمات تجاري، تسويه مطالبات نفتي معوقه، تامين منابع مالي، برقراري مجدد بيمه‌هاي صادراتي، كاهش نرخ ريسك از ٧ (بالاترين ريسك) به ٦ و... در يك كلام خروج قطعي نظام بانكي و مالي كشور از مرحله بحراني و بن‌بستِ دوران تحريم، از ثمرات اجرايي شدن برجام است. سيستم بانكي كشور هم‌اكنون با هيچ مانع تحريمي مرتبط با موضوع هسته‌اي و برجام مواجه نيست و تداوم برخي مشكلات و محدوديت‌هايي كه هنوز در اين حوزه وجود دارد مرتبط با عواملي خارج از برجام همچون تحريم‌هاي اوليه و غيرهسته‌اي امريكا، قوانين انضباطي مرتبط با FATF و... است.

٦- درخصوص انتقال وجوه حاصل از فروش نفت و ساير درآمدهاي صادراتي، ادعاهاي صورت گرفته مبني بر اينكه همچنان از مسير صرافي‌ها و دلالان استفاده مي‌شود، صحت ندارد. در حال حاضر حساب‌هاي افتتاح شده نزد بانك‌هاي مركزي و نيز بيش از ١٢ حساب بانكي در آلمان، ژاپن، ايتاليا، تركيه، امارات، سوييس، چين و... براي واريز و انتقال عوايد نفتي مورد استفاده قرار مي‌گيرد و مشكل خاصي گزارش نشده است. اگر منظور برخي نامزدهاي انتخاباتي از «برگشت عوايد نفتي»، انتقال فيزيكي اسكناس به داخل كشور است، بايد توضيح داده شود كه آوردن پول به داخل كشور مربوط به زماني بود كه امكان استفاده از روابط بانكي وجود نداشت. اكنون آنچه مهم است در دسترس بودن ارز حاصله از صادرات نفت، گاز و پتروشيمي در حساب‌هاي بانكي معتبر و امكان مبادله و جابه‌جايي آن براي خريد كالا و خدمات است. انتقال فيزيكي اسكناس مادام كه ضرورتي همچون كنترل بازار ارز داخلي وجود نداشته باشد، در برنامه بانك مركزي نيست.

٧- تاكيد بر انحصار و اجبار دولت بر انجام واردات از سه كشور هند، چين و تركيه به دليل انباشت وجوه حاصل از فروش نفت در بانك‌هاي اين كشورها صد در صد خلاف واقع است. از قضا اين اتفاقي است كه در دوره تحريم‌ها شاهد آن بوديم و در حال حاضر كشور از اين قبيل محدوديت‌ها، كه مي‌رفت به «نفت در برابر غذا» منتهي گردد، نجات يافته است. جالب است كه در رقابت‌هاي انتخاباتي گاهي دولت به واردات كالاهاي غربي و اروپايي متهم مي‌شود و گاهي به افزايش واردات از كشورهاي هند و چين و تركيه! اما واقعيت آن است كه فضاي بين‌المللي جديد ناشي از برجام فرصت‌هاي قابل توجهي را در برابر كشورمان قرار داده است: تنوع در انتخاب منابع و شركاي تجاري، برقراري رقابت كه منجر به كاهش قيمت‌ها و هزينه‌ها مي‌شود، دسترسي به فناوري‌هاي نوين و افزايش دانش حرفه‌اي از طريق دست يافتن به پيشنهادها و گزينه‌هاي متنوع، حذف دلال‌ها و واسطه‌ها به جهت امكان برقراري رابطه مستقيم با منابع توليد كالا و خدمات، تحقق استقلال در تصميم‌گيري و انتخاب بهينه و...

٨- انتقال بودجه نمايندگي‌هاي جمهوري اسلامي ايران در خارج از كشور (به جز چند مورد خاص و به دليل برخي ملاحظات) از طريق نظام بانكي صورت مي‌گيرد و اين شامل تقريبا تمامي كشورهاي اروپايي و حتي نمايندگي ايران نزد سازمان ملل در نيويورك مي‌گردد. مصوبه ستاد تدابير ويژه اقتصادي كه به وزارت امور خارجه اجازه جابه‌جايي مبالغ مورد نياز خود را از طرق تهاتر و غيربانكي مي‌دهد مربوط به سال‌هاي تحريم است كه بر اساس آن وزارت امور خارجه اجازه داشت درآمدهاي كنسولي خود را به جاي واريز به خزانه، صرف بودجه نمايندگي‌هاي خود نمايد و اين مصوبه هنوز پابرجاست. مجددا تكرار مي‌نمايد مشكلات و موانعي كه كم و بيش در حوزه مسائل بانكي وجود دارند ناشي از مشكلات غيربرجامي و به خصوص ناشي از عدم دسترسي به سيستم مالي و بانكي امريكا (به دليل تحريم‌هاي اوليه آن كشور كه اوايل انقلاب وضع شدند) است.

٩- ادعا شده است كه به مردم وعده داده شده بود «همه تحريم‌ها و دقيقا همه تحريم‌ها بدون اشاره به نوع آنكه هسته‌اي باشد يا غيرهسته‌اي» لغو خواهد شد ولي اكنون لغو همه تحريم‌ها صورت نگرفته است. حقيقت آن است كه نه رييس‌جمهور محترم، نه جناب آقاي دكتر ظريف و نه هيچ يك از اعضاي تيم مذاكره‌كننده هيچگاه ادعا نكرده بودند كه علاوه بر تحريم‌هاي هسته‌اي، تحريم‌هاي غيرهسته‌اي نيز در اثر برجام لغو خواهد شد. همواره گفته شده بود كه مذاكرات فقط در موضوع هسته‌اي است و لذا فقط تحريم‌هاي مرتبط با موضوع هسته‌اي لغو خواهد شد. اين امري كاملا بديهي بود چرا كه اساسا اجازه ورود به ساير موضوعات و تحريم‌هاي ناشي از آنها، به مذاكره‌كنندگان داده نشده بود.

اگر كسي حداقل يك بار هم برجام را خوانده باشد، كاملا متوجه مي‌شود كه برجام فقط از لغو تحريم‌هاي مرتبط با هسته‌اي صحبت مي‌كند (رجوع شود به عنوان مثال به بند آخر ديباچه، بند هـ مقدمه، بند ١٨ الي ٢١ متن اصلي، بند ١ و ٢ پيوست يك برجام و... .) وزارت امور خارجه حتي در گزاره برگ (فكت شيت) خود كه ٢٣ تير ١٣٩٤ بعد از حصول توافق برجام صادر كرد، به روشني و صراحت توضيح داده است تنها تحريم‌هايي لغو مي‌شوند كه به بهانه برنامه هسته‌اي ايران وضع شده‌اند. در تمامي مصاحبه‌ها و سخنراني‌هاي رييس‌جمهور يا وزير خارجه يا اعضاي تيم مذاكره‌كننده نيز همواره بر اين موضوع تاكيد شده بود. بگذريم كه گاهي در كمال بي‌اخلاقي، بريده‌اي از سخنان ايشان را در بعضي كليپ‌ها تكرار مي‌كنند كه در آنها حرف از لغو همه تحريم‌ها مي‌شود، بدون اينكه قبل و بعد آن را هم پخش كنند تا روشن شود كه موضوع بحثِ گوينده تنها تحريم‌هاي هسته‌اي بوده است.

١٠- در جايي گفته شده است كه «اي كاش... به مردم ايران گفته نمي‌شد كه قرار نيست برنامه هسته‌اي ايران تعطيل بشود. شايد اگر صادقانه با مردم سخن گفته مي‌شد، امروز عزادار از دست دادن اين همه فرصت و هزينه كردن اين ميزان از داشته‌هاي نظام اسلامي نبوديم.» اولا اين دروغي بين و توهيني آشكار به مردم و نظام جمهوري اسلامي است. نه برنامه هسته‌اي ايران تعطيل شده و نه فرصتي يا داشته‌اي از كشور از دست رفته است. اتفاقا همه فرصت‌ها و داشته‌هاي از دست رفته در زمان تحريم‌ها در حال احيا هستند. ثانيا گويندگان اين سخن اگر در اين گفته خود صداقت دارند و واقعا معتقدند كه برنامه هسته‌اي ايران تعطيل شده است و امروز عزادار از دست دادن داشته‌هاي نظام اسلامي هستيم، پس چطور كليه نامزدها و از جمله نامزد مورد حمايت آنان، بر حفظ برجام اجماع دارند؟

چرا به دنبال منافع ناشي از رفع تحريم‌ها يا به اصطلاح نقد كردن چك‌هاي برجام هستند؟ آيا اين نشان نمي‌دهد تفكر حاكم بر برخي ستادهاي انتخاباتي با ديدگاه‌هاي نامزدهاي محترم يكسان نيست؟ آيا چنين نيست كه همان تفكري كه در طول مذاكرات و پس از آن تمامي تلاش خود را براي شكست مذاكرات، يا عدم تاييد برجام توسط مجلس شوراي اسلامي به كار گرفت و سپس به دنبال عدم بهره‌مندي كشور از گشايش‌هاي برجام و القاي اين شبهه به داخل و خارج از كشور رفت كه تحريم‌ها رفع نشده و هنوز پابرجاست تا همه را از فعاليت اقتصادي باز دارد، اكنون بر برخي ستادهاي انتخاباتي غالب شده و تلاش براي شكست برجام را از مسير ديگري دنبال مي‌كند؟

اگر صداقت وجود دارد چرا مدام مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم به عنوان نقطه ضعف برجام مطرح مي‌شوند ولي به مردم گفته نمي‌شود كه در طول ده سال سنگين‌ترين، گسترده‌ترين و بي‌سابقه‌ترين تحريم‌ها عليه جمهوري اسلامي ايران شامل تحريم‌هاي شوراي امنيت، تحريم‌هاي اتحاديه اروپا و تحريم‌هاي امريكا (قوانين كنگره و دستورات اجرايي رييس‌جمهور) در حوزه‌هاي انرژي (نفت، گاز، پتروشيمي)، حمل و نقل (دريايي، هوايي، ريلي)، مالي (بانكي، سرمايه‌گذاري، بيمه، بورس)، صنعت و تجارت، ارتباطات، علمي و تحصيلي، اقلام دفاعي و... و حتي در حوزه سلامت، بهداشت و دارو وضع و برقرار شده بود، - و برجام اين تحريم‌ها را لغو كرد!؟

چرا به مردم گفته نمي‌شود كه شش قطعنامه فصل هفتمي و الزام آور شوراي امنيت عليه جمهوري اسلامي تصويب شده بود كه ايران را به عنوان تهديد عليه صلح و امنيت بين‌المللي شناسايي و معرفي مي‌كرد؛ برنامه هسته‌اي ايران را غيرقانوني دانسته و خواهان توقف آن شده بود؛ تحريم‌هاي گسترده‌اي عليه ايران برقرار مي‌كرد؛ برنامه موشكي ايران را به برنامه هسته‌اي ايران متصل كرده و آن را ممنوع كرده بود؛ و از همه مهم‌تر دستاويز لازم براي حمله نظامي به ايران را در اختيار امريكا و متحدينش قرار مي‌داد؛ - و برجام همه اين قطعنامه‌ها را لغو كرد!؟

چرا به مردم گفته نمي‌شود دوازده قطعنامه شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي عليه جمهوري اسلامي تصويب شده بود كه برنامه هسته‌اي ايران را در حوزه‌هاي مختلف دچار ممنوعيت و محدوديت اساسي مي‌كرد از جمله شامل تعليق فوري غني‌سازي، توقف ساخت رآكتور آب سنگين اراك، تعطيلي تاسيسات فردو و...؛ خواهان نظارت شديد بين‌المللي بر برنامه هسته‌اي ايران بود؛ ايران را متهم به داشتن ابعاد نظامي در برنامه هسته‌اي خود مي‌كرد و پرونده قطوري در همين زمينه (موسوم به پي‌ام‌دي) براي ايران قايل مي‌شد، - و برجام همه اين قطعنامه‌ها را لغو كرد و پرونده پي‌‌ام‌دي را براي هميشه بست!؟

چرا به مردم گفته نمي‌شود اجماع بين‌المللي بسيار مخربي عليه ايران در اثر قطعنامه‌هاي يادشده و تلاش گسترده امريكا، ايجاد شده بود به گونه‌اي كه اولا تمامي كشورها بدون استثنا تحريم‌هاي شوراي امنيت را به دليل فصل هفتي و الزام‌آور بودن آنها رعايت مي‌كردند، و ثانيا به جز تعداد معدودي از كشورها، بقيه در عمل به تحريم‌هاي يكجانبه امريكا و اروپا عليه جمهوري اسلامي ايران هم پيوسته بودند، - و برجام اجماع بين‌المللي، اجماع در داخل شوراي امنيت اجماع بين اروپا و امريكا، و حتي اجماع در داخل ساختار سياسي امريكا عليه ايران را شكست!؟

چرا به مردم گفته نمي‌شود كه فضاي ايران‌هراسي به نحو بي‌سابقه‌اي افزايش يافته بود - و برجام پروژه امنيتي‌سازي ايران را شكست و فضاي ايران هراسي را از بين برد؟ و چرا نمي‌گوييد برجام در طول عمر كوتاه خود چهره جمهوري اسلامي را از يك «تهديد عليه صلح و امنيت بين‌الملل» (از ديد شوراي امنيت)، به يك «بازيگر معتبر، خردمند و با منطق» دگرگون كرده است، و اكنون هرگونه تهديد جمهوري اسلامي نه توجيه و مشروعيت بين‌المللي دارد، نه توسط قطعنامه‌هاي شوراي امنيت حمايت مي‌شود، و نه وجدان جمعي جهاني آن را مي‌پذيرد. اگر تا پيش از برجام جمهوري اسلامي در انزوا بود اكنون دشمنان ملت ايران به ويژه امريكا و رژيم صهيونيستي از اين منظر در انزوا هستند.

چرا به مردم گفته نمي‌شود كه برجام تحميل اراده مردم ايران بر قدرت‌هاي جهاني بود؟ شش قدرت درجه يك دنيا (پنج عضو دايمي شوراي امنيت به اضافه آلمان) بيش از ١٠ سال تلاش نمودند تا سياست «غني‌سازي صفر» را به جمهوري اسلامي تحميل نمايند و در اين راه تمامي ابزارهاي خود را - از قطعنامه‌هاي فصل هفتمي شوراي امنيت گرفته تا انواع و اقسام تحريم‌هاي بي‌سابقه يك و چندجانبه، و از تهديد نظامي گرفته تا شديدترين فضاسازي رسانه‌اي – به كار گرفتند تا ملت ايران را از «حق مسلم» خود محروم نمايند. پايمردي و مقاومت ١٠ ساله مردم ايران اين قدرت‌ها را از همه اين ابزارها نااميد كرده و آنها را به پاي ميز مذاكره كشاند. چرا به مردم نمي‌گوييد اين حق مسلم در مذاكرات و در عرصه بين‌المللي تثبيت شد، غني‌سازي ادامه يافت و سياست «غني‌سازي صفر» شكست خورد؟ برجام نشانه تحميل اراده مستحكم مردم ايران بر دشمنان خود است. به همين دليل است كه رييس‌جمهور جديد امريكا برجام را ننگين‌ترين توافق در تاريخ امريكا قلمداد مي‌نمايد.

چرا به مردم گفته نمي‌شود كه توليد و صادرات نفت به سطح قبل از تحريم‌هاي نفتي (حدود ٤ ميليون بشكه توليد و ٥/ ٢ ميليون بشكه صادرات) بازگشته است؛ حدود سي درصد صادرات محصولات پتروشيمي افزايش داشته است، قريب به ٨٠ ميليارد دلار قرارداد توسعه ميادين نفتي در دست مذاكره است؛ تجهيزات مورد نياز صنعت نفت و گاز و پتروشيمي بدون مشكل تامين مي‌شود و تمامي تجهيزات توقيف شده در زمان تحريم‌ها آزاد شده است؟ چرا از نوسازي ناوگان هوايي كشور، تامين قطعات و انجام تعميرات هواپيماهاي موجود و تامين سوخت براي هواپيماهاي كشور در مقاصد خارجي، عادي شدن وضعيت در حوزه حمل و نقل دريايي (كشتي و نفتكش) و حل تمامي مشكلات مربوط به بيمه، بيمه اتكايي، پرچم، كلاس، رتبه‌بندي بين‌المللي، دسترسي به بنادر و...، انعقاد تفاهم نامه‌ها و قراردادهاي متعدد در حوزه حمل و نقل دريايي (خريد و ساخت انواع كشتي، خدمات بندري و...)، ريلي (توسعه و بهينه‌سازي ناوگان ريلي، تامين مالي پروژه‌ها، خريد ديزل و غيره)، و جاده‌اي گفته نمي‌شود؟

چرا از امضاي صد‌ها تفاهم نامه و موافقت اصولي براي جذب سرمايه‌گذاري، تامين مالي و انتقال فناوري در بخش‌هاي صنعت، معدن، آب و فاضلاب، و... و گسترش و تعميق تعاملات بين‌المللي واحدهاي صنعتي كوچك و متوسط، توسعه فعاليت‌هاي صندوق ضمانت صادرات ايران، تحول در عرصه واردات با دسترسي مستقيم و بي‌واسطه به كالاهاي مورد نياز، و بالاخره افزايش قابل توجه صادرات كالا و خدمات گفته نمي‌شود؟ چرا به تامين مستقيم و بي‌واسطه دارو و تجهيزات پزشكي با كاهش زياد در هزينه‌ها، و جذب سرمايه خارجي در ساخت بيمارستان اشاره نمي‌شود؟ چرا از تسهيل تجارت محصولات كشاورزي و گشايش محسوس در تامين ماشين‌آلات كشاورزي، افزايش همكاري‌هاي فني و عملياتي با كشورهاي پيشرو در زمينه دام و طيور، شيلات و تامين سموم شيميايي ذكري نمي‌شود؟

و بالاخره چرا به مردم گفته نمي‌شود كه برجام تحقق عملي شعار «انرژي هسته‌اي حق مسلم ما است» بود؟ با پذيرش برنامه صلح‌آميز هسته‌اي ايران به شمول غني‌سازي و رآكتور آب سنگين و احترام به ادامه غني‌سازي اورانيوم در ايران توسط شوراي امنيت و شوراي حكام آژانس، و استقبال جامعه بين‌المللي، به روشني مي‌توان ديد كه مقاومت ١٠ ساله مردم ايران ثمر داده و اين شعار راهبردي در ابعاد سياسي بين‌المللي، فني، حقوقي و ديپلماتيك به صورت كامل محقق شده است. برنامه هسته‌اي ايران پس از برجام با قوت و گستردگي بسيار به مسير خود ادامه مي‌دهد. وجدان جمعي مردمي كه بيش از ١٠ سال براي تحقق اين شعار ايستادگي و مقاومت كردند اكنون اين حق مسلم را ثابت شده مي‌داند و لذا شاهديم كه مردم ديگر نيازي به تكرار اين شعار نمي‌بينند. در اثر برجام:

- چرخه سوخت و غني‌سازي كشورمان حتي براي يك روز تعطيل نشده و حركت آن به سمت غني‌سازي صنعتي براساس يك برنامه معقول و داراي صرفه اقتصادي ادامه دارد؛

- برنامه تحقيق و توسعه غني‌سازي كه مبناي غني‌سازي صنعتي كشورمان در آينده را خواهد ساخت روي تمامي نسل‌هاي مختلف سانتريفيوژها (IRm، IR-٤، IR-٥، IR-٦، IRs، IR-٧ و IR-٨) به صورت تك ماشين يا زنجيره ادامه دارد. در مهم‌ترين تحول، كار گازدهي اورانيوم به پيشرفته‌ترين ماشين كشور (IR-٨) از بهمن ٩٥ آغاز گرديد؛

- بيش از ٣٦٠ تن كيك زرد (اورانيوم طبيعي) وارد كشور شده است كه از پس از انقلاب بي‌سابقه است؛

- رآكتور اراك به دست تواناي دانشمندان هسته‌اي كشورمان بازطراحي شده و با همكاري بين‌المللي و با برخورداري از گواهينامه‌هاي بين‌المللي مدرن‌سازي خواهد شد. قرارداد مربوطه با كشور چين امضا شده است؛

- توليد سالانه ٢٠ تن آب سنگين ادامه دارد. درحالي كه كل فروش آب سنگين در جهان سالانه ١٠٠ تن است، طي يك سال گذشته بيش از ٧٠ تن آب سنگين فروخته شده است، ضمن اينكه ذخاير ١٣٠ تني خود را هم حفظ كرده‌ايم؛

- فردو با برخورداري از هزار سانتريفيوژِ آماده در شش آبشار، با كليه زيرساخت‌ها و تاسيسات لازم، ظرفيت راهبردي خود را كاملا حفظ نموده است. مركز تحقيقات هسته‌اي در حوزه ايزوتوپ‌هاي پايدار در بخشي ديگر از فردو در حال تاسيس است؛

- همكاري‌هاي بين‌المللي هسته‌اي با تعداد زيادي از كشورها و نيز مجموعه اتحاديه اروپا به گونه‌اي قابل توجه در حال توسعه و گسترش است و از كشورمان براي همكاري و مشاركت در پروژه جهاني گداخت هسته‌اي دعوت شده است؛

- فرآيند احداث دو نيروگاه اتمي جديد با ظرفيت هزار مگاوات در بوشهر رسما آغاز شده و احداث نيروگاه‌هاي هسته‌اي بيشتري در حال مذاكره هستند؛

- همكاري‌هاي فني آژانس بين‌المللي انرژي اتمي با كشورمان از سر گرفته شده است؛

- و ده‌ها پروژه در حوزه هسته‌اي طي سه سال گذشته توسط سازمان انرژي اتمي كشور به سرانجام رسيده است.

در پايان به ملت بزرگ و سربلند ايران اطمينان داده مي‌شود كه وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران صرفا در چارچوب منافع ملي كشور، و در راستاي دستورالعمل‌هاي ابلاغي از شوراي عالي امنيت ملي و هيات نظارت بر اجراي برجام، به حركت خود در راستاي اجراي كامل و موثر برجام به دور از هرگونه جوسازي ادامه داده و همزمان نسبت به بدعهدي‌ها و تعلل‌هاي طرف مقابل در اجراي تعهدات خود نيز كاملا هوشيار است و همچون يك سال و نيم گذشته به منظور استيفاي حقوق ملت ايران با اين بدعهدي‌ها مقابله مي‌كند.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=74481

ش.د9600633

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات