وجود ذخایر نفت و گاز برای ایران در سالهای پیش از انقلاب زمینه سودجویی کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی را با گماشته کردن پهلوی و حامیانش سهل و ممتنع کرده و بسیار طبیعی بود که از نظام وابسته پهلوی نمیشد درخواست کرد کشور را بدون فروش نفت خام اداره کند؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران این توقع که نفت ایران با مدیریت عقلانی به فرآورده تبدیل شده و از خام فروشی ممانعت شود، سیاستهای غلط دولتها این امتیاز بزرگ را از ایران اسلامی گرفته بود که منافع تبدیل نفت خام به فرآورده را به اجانب ندهند.
کاهش وابستگی بودجه به نفت از سالهای دهه 70 به صورت ویژه در دستور کار ارکان گوناگون دولت قرار گرفت و سازمان برنامه و بودجه مطالعات ابتدایی در این حوزه را آغاز کرد؛ درحالی که پس از گذشت ربع قرن از آغاز مطالعات و برنامهریزیها در این حوزه اتفاق قابل توجهی در اقتصاد کشور رخ نداده و اقتصاد ایران همچنان به نفت وابسته است. نکته جالب توجه اینکه بودجه ایرانـ چه پیش از انقلاب و چه پس از آنـ همواره به نفت وابسته بوده و هر زمان درآمدهای نفتی کاهش داشته است، بلافاصله با بحرانهای رکود، تورم و جهش نرخ ارز مواجه بودهایم؛ درحالی که جمهوری اسلامی ایران در دورهای طلایی، اداره اقتصاد بدون نفت را اتفاقاً با خروجی موفقیتآمیز سپری کرده است.
باید به این نکته توجه کرد که با وجود گستردگی تحریمهای اقتصادی سالهای اخیر، شرایط به هیچ عنوان با دوران جنگ تحمیلی قابل مقایسه نیست. در دوران دفاع مقدس نهتنها فرایند فروش نفت با مشکل روبهرو شد، بلکه پالایشگاهها و نفتکشهای ایران زیر فشار توپخانههای دشمن بودند؛ درحالی که امروز تولید نفت در کشور با مشکل و محدودیتی روبهرو نیست.
در سال جاری، با توجه به محتمل بودن کسری بودجه، انتظار رفع ریشه مشکلات تنها از طریق خلع سلاح طرف مقابل میسر میشود که این مهم نیز به معنای به صفر رساندن درآمدهای نفتی است. از سوی دیگر، باید با برنامه لازم برای خنثی کردن سیاستهای فشار طرف مقابل و رفع کسری بودجه حاصل از فروش نفت تنظیم شود.
رهبر معظم انقلاب بارها با فرمایشهای مهمی در این زمینه مطرح فرمودهاند که:
«تحریمـ که عمدتاً تحریم فروش نفت است و این فشار حداکثری هم بیشتر معطوف به مسئله نفت استـ بلاشک یک مشکلی است برای کشور؛ منتها مشکل کوتاهمدت است. از این مشکل کوتاهمدت یک سود بلندمدت به دست میآید و آن انقطاع از نفت است. چند روز قبل مسئولان دولتی اعلام کردند و گفتند که ما از فلان تاریخـ ظاهراً یک تاریخی را هم ذکر کردندـ بودجه را از نفت منقطع میکنیم؛ این بسیار خبر خوبی است، این خیلی دستاورد بزرگی است. خب ما اگر نفتمان را همینطور مدام بفروشیم و در مقابلش دلار بگیریم و بیاوریم هیچ وقت به فکر نمیافتیم که بودجه کشور را، مخارج کشور را، هزینههای جاری کشور را از نفت جدا کنیم. هیچ وقت به فکر این نمیافتیم وقتی جلوی فروش نفت گرفته میشود، وقتی این درآمد مفت از دولت گرفته میشود، آن وقت به فکر میافتیم که یک کار اساسی بکنیم.»
در فشار تحریمی آمریکا باید این نکته را هم مدنظر قرار داد که خریداران نفت ایران، شرکتهای چینی و هندی هستند؛ یعنی خیلی از دولتها نمیتوانند در تصمیم نهایی آنها تأثیرگذار باشند. دقیقاً مثل ماجرایی که برای توتال اتفاق افتاد. توتال یک شرکت فرانسوی است و با وجود اینکه دولت این کشور از توافق هستهای حمایت میکرد؛ ولی آنان به دلیل اینکه مشمول جریمههای آمریکا نشوند تصمیم به خروج از ایران گرفتند. مسئله دیگر این است که اگرچه ما راههای دورزدن این تحریمها را بلدیم؛ اما در این وضعیت مجبور میشویم نفت خود را خیلی ارزانتر از آنچه میارزد بفروشیم تا کشورها حاضر باشند ریسک این مبادله را بپذیرند و نفت را خریداری کنند؛ بنابراین اگر حتی صادرات نفت ایران به صفر نرسد، درآمد ارزی ما بسیار کاهش پیدا خواهد کرد و این امر آثار سوئی در منابع ذخیره ارزی ما به دنبال دارد.
به هرحال ایران در حال ورود به دوران اقتصاد بدون نفت است و البته این یک فرصت استثنائی است؛ زیرا حتی در سال های 1390 و 1391 که شدیدترین تحریمها بر ملت ایران تحمیل شد، اقتصاد کشور از یک انعطاف خوبی برخوردار بود و نگذاشت این هجمهها و تلاطمهای خارجی، کشور را ناکارآمد و فلج کند.
در این میان، دولت باید سعی کند تا بیش از این، گرانی بر خانوار ایرانی تحمیل نشود و با این حال بتواند کسری بودجه خود را نیز جبران کند. مردم نیز میتوانند با خرید اوراق قرضه یا اوراق پاکسازی اقتصاد از نفت برای عبور دولت از این مقطع حساس کنونی یاریرسان باشند و تأمین مالی دولت طی یک دوره شش ماه تا یک ساله صورت بگیرد.
شایان ذکر است اقتصاد ایران به دلیل تحمیل شدیدترین تحریمهای اقتصادی غرب کمترین مراودات مالی را با اقتصاد جهانی دارد. بدون تردید در این وضعیت پیشرفت کشور به سختی رخ میدهد؛ اما در عین حال برخی عقیده دارند که حذف درآمدهای نفتی در بودجه نمیتواند فرایند اصلاحی را به حرکت بیندازد که پس از طی شدن و پایان یافتن تحریمها اقتصاد کشور در مسیر توسعه و پیشرفت و آبادانی قرار بگیرد.
اکنون تاریخ اقتصادی ایران اسلامی به نقطهای رسیده که پتانسیل یک بزنگاه حساس را در خود دارد، به طوریکه این تحریمها و فشارهای بیحد و اندازه گویی فرصتی هستند که با انجام اصلاحات اقتصادی در حاملهای انرژی، اقتصاد کشور از غل و زنجیر وابستگی به نفت رها میشود و میتواند با انواع و اقسام توانمندیهایش در حوزه اقتصادی به بازارهای اقتصاد جهانی وارد شود و جایگاه خود را در این حوزه به دست بیاورد تا به جای اینکه بر پاشنه آشیل تک پایه نفت استوار باشد، بر پایههای متعددی چون صنعت، کشاورزی، گردشگری، پزشکی، علمی و... استوار و محکم بماند که اگر روزی یکی از این پایهها سست شد، منجر به تلاطم و شکنندگی در اقتصاد نشود.