صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۲  ، 
کد خبر : ۳۴۰۲۷۹

یادداشت روزنامه های شنبه، 16 مهـرماه

معادلات جهانی و پایان آتش بس یمن

آتش بسی که از شش ماه پیش در یمن برقرار بود به دلیل بدعهدی‌های سعودی در عمل به تعهداتش، به پایان رسید تا هشتمین سال جنگ با شدت بیشتری ادامه یابد، جنگی که این بار پیامدهای آن به منطقه محدود نخواهد شد و ممکن است تاثیرات گسترده‌ای در عرصه بین‌المللی به همراه داشته باشد، اما پرسش این است که این آتش‌بس چرا برای سومین بار تمدید یا به آتش‌بس دایمی تبدیل نشده است؟در واقع دلایل اصلی شکست آتش‌بس چه بود و راهبرد دولت صنعا در دوران پس از آتش‌بس چیست؟واقعیت این است که هدف از برقراری آتش‌بس این بود که در ابتدا جنگ متوقف و در ادامه، امکان ارسال کمک‌های بشردوستانه برای یمنی‌ها فراهم شود.با وجود این، طی شش ماه گذشته یمنی‌ها بارها درباره نقض آتش‌بس توسط سعودی‌ها هشدار داده و اعلام کرده بودند که طرف سعودی به مفاد آتش‌بس پایبند نیست، اگرچه آتش‌بس سبب گشایش‌هایی در جنگ یمن شد، اما طرف سعودی از لغو محاصره بندر الحدیده خودداری کرد و اجازه ارسال کمک‌های بشردوستانه را به صورت گزینشی داد که در عمل تأثیر چندانی بر کاهش بحران انسانی در یمن نداشته است.علاوه بر این، آتش‌بس منجر به این نشد که یمنی‌ها امکان فروش نفت خود را پیدا کنند و بتوانند حقوق کارمندان را پرداخت و بخشی از نیازهای خود را تأمین کنند. در واقع، آتش‌بس و توقف حمله‌های یمنی‌ها سبب شد سعودی‌ها و اماراتی‌ها غارت منابع نفتی یمن را با خیالی آسوده‌تر انجام دهند و اجازه ندهند یمنی‌ها صاحب درآمدهای نفتی خود شوند.برداشت سعودی‌ها این بود که استفاده دولت نجات ملی یمن از درآمدهای نفتی می‌تواند مقبولیت و مشروعیت بیشتری برای آن فراهم آورد و این در تضاد با منافع ریاض و متحدان آن است.دلیل دیگر شکست آتش‌بس در یمن این بود که از دید دولت نجات ملی یمن، عربستان سعودی از این آتش‌بس به عنوان فرصتی جهت تجدید قوا و جلوگیری از حمله‌های هدفمند یمنی‌ها بهره گرفته است.به عبارت دیگر، در برهه‌ای که آتش‌بس آغاز شد، سعودی‌ها از یک سو تحت فشار افکار عمومی درباره تبعات جنگ یمن و از سوی دیگر تحت فشار ناشی از شکست‌ در جلوگیری از حمله‌های پهپادی و موشکی یمنی‌ها قرار داشته‌اند،به همین دلیل با آتش‌بس موافقت کردند تا از زیر فشارها خارج شوند.بر این اساس، سرتیپ «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح ارتش یمن هشدارهایی خطاب به متجاوزان و سرمایه‌گذاران نفتی و شرکت های خارجی در عربستان و امارات صادر کرد.به نظر می رسد راهبرد دولت نجات ملی یمن برای مواجهه با دوران پس از آتش‌بس، هوشمندانه است.از طرفی تسلیحات رونمایی شده ارتش یمن در ماه های اخیر حاکی از تسلیح نیروهای یمنی به سلاح های جدید و تاثیرگذار است.پهپادها ، موشک های پیشرفته زمین به زمین ، زمین به دریا ، مین های ضد کشتی و ... از جمله دستاوردهای جدید ارتش یمن است. درواقع  انصارا... در شش ماه گذشته به طور کامل خود را آماده شرایطی جدید در منطقه کرده است که توازن قدرت میان دو طرف را جابه‌جا خواهد کرد،به خصوص که دنیای جدید با شش ماه پیش تفاوت محسوسی دارد ؛ تحریم نفتی روسیه شدت گرفته ، توافق هسته ای ایران به سرانجامی نرسیده ، اوپک دو میلیون بشکه از تولید خود کاسته و هرگونه اخلال در صادرات نفت سعودی و امارات تلاطم زیادی در بازار انرژی دنیا ایجاد کرده است و بیشترین ضرر آن نیز متوجه اروپا خواهد شد. روس ها نیز بدشان نمی آید که ارتش یمن بر واردات انرژی دنیا تاثیر بگذارد و از این طریق، اروپا فشار بیشتری بر خود احساس کند .افزون بر این، ریاض و ابوظبی روی سرمایه‌گذاری خارجی حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند و هر دو کشور تحقق چشم‌انداز اقتصادی خود را با جذب سرمایه‌گذاری خارجی بیشتر امکان‌پذیر می‌دانند.هدف قرار دادن امنیت عربستان و امارات می‌تواند هم جذب سرمایه‌گذاری جدید و هم حضور شرکت‌های خارجی در این کشورها را تحت تأثیر قرار دهد. در همین حال، هدف قرار دادن تأسیسات انرژی این کشورها سبب تأثیرگذاری بر عرضه و قیمت انرژی جهانی نیز می‌شود. در این صورت امکان تلاش مجدد جهانی برای برقراری آتش‌بس جدید و سازنده‌تر نیز فراهم خواهد شد. با این حال آن چه مسلم است، این است که ابتکار عمل در معادلات آینده یمن در اختیار صنعا خواهد بود.

روسیاهی صهیونیست‌ها و پادوهای داخلی آنها(یادداشت میهمان)

     دکتر محمدحسین محترم ماجرای درگذشت مهسا امینی تمام تناقضات و استانداردهای دوگانه دنیای غرب را دوباره جلو دیدگان جهانیان زنده کرد و یک بار دیگر نشان داد «جهانی چنین رسوا کجا شایسته رویاست»! البته این موضوعِ مورد بحث نیست. موضوع بحث‌، روسیاهی جریان نفاق داخلی است که پشت این تناقضات و استانداردهای دوگانه در پی خشم عمومی و موج سواری بر آن و فراهم کردن زمینه فتنه‌هاست. با تحلیل جامع رهبرمعظم انقلاب‌، «عناصر ضربت‌خورده‌ چهل سال گذشته»‌،  بیش از همه به «ملّت ایران» ظلم کردند و حقد و کینه خود را از انقلاب و امام و شهدا به ویژه شهید سلیمانی و در یک کلام از «ایران مقتدر و مستقل»، بروز دادند. در این سناریوی آمریکایی- صهیونیستی دو دسته به ملت ایران ظلم کردند‌، یک عده«عَمَله و مزدوران و حقوق‌بگیران آنها و بعضی از ایرانی‌های خائن مثل منافقین‌، تجزیه‌طلب‌ها‌، بقایای رژیم منحوس پهلوی و خانواده‌های ساواکی‌های مطرود» بودند  و یک عده‌ای هم برخی «خواص» بودند که «در همان اوّل کار بدون تحقیق اطّلاعیّه و بیانیّه دادند و حرف زدند و سازمان انتظامی کشور و مجموعه نظام را متّهم کردند»! در این خصوص چند نکته مهم: اولا نکته اصلی که باید پایه هرگونه تحلیلی قرار گیرد این است که همواره اقدامات و اغتشاشاتِ«عَمَله و مزدوران و حقوق‌بگیر» آمریکا و اسرائیل بر بستر «اطلاعیه‌ها و بیانیه‌ها و مواضعِ جناحی و سیاسی بدون تحقیقِ خواصِ دسته دوم» صورت می‌گیرد و بدون این بستر‌، عده قلیل اول‌، توان و جرات به آشوب کشاندن و ناامن کردن جامعه را ندارند. لذا نمی‌شود از خواص و سیاسیونی که سالها در مناصب گوناگون کشور تصمیم گیر بودند، پذیرفت که «شمّ سیاسی» ندارند و «دست دشمن را در پشت حوادث نمی‌بینند!» و برای ملت قابل هضم نیست که چرا این خواصّ و سیاسیون «روی کلمه دشمن خارجی حسّاسیّت دارند» و «فوراً سینه سپر می‌کنند برای دفاع از سازمان جاسوسی آمریکا یا صهیونیست‌ها!، انواع تحلیل و لفّاظی ‌های مغالطه‌آمیز را وسط می‌کشند برای اینکه اثبات کنند که نه‌، پای خارجی‌ها‌، دست خارجی‌ها در این قضیّه وجود نداشته!» ثانیا خشم عمومی که جریان نفاق به دنبال آن است یک خشم کاذب عده‌ای قلیل می‌باشد که ساخته و القا شده اتاق‌های فکر خارجی و فضای رسانه‌ای و مجازی بی‌در و پیکر داخلی و به قول افلاطون‌، تابع شهوت قدرت و شهرت بوده و یک خشم واقعی برآمده از باورها و اعتقادات درونی مردم و ناشی از عملکرد عده قلیل اول و تابع خرد و قانون است. لذا آنچه تاکنون باعث ناکامی فتنه‌گران شده این است که هم مطالبات و هم احساساتی که القا می‌کنند کاذب و دروغین بوده اما انقلاب اسلامی و ادامه این شجره طیبه برپایه مطالبات و احساسات واقعی مردم بنا شده است.ثالثا سخنان اخیر رهبری را باید از جنس سخنان امام راحل دانست که افشاکننده چهره نفاقِ بسترساز آشوب‌ها و فتنه‌های اوایل انقلاب بود. رهبرمعظم انقلاب یک جمله مهمِّ روشنگر برای ملت ایران داشتند که نباید به سادگی از آن عبور کرد‌، چراکه تعیین‌کننده مرز «خواص دلسوز» و «خواص دارای نفاق» و افشاکننده چهره جریان نفاق است. ایشان خطاب به خواصّی که بدون تحقیق موضع گرفتند، تاکید کردند «بعداز آن که فهمیدند در نتیجه حرفهای آنها همراه با برنامه‌ریزی دشمن چه اتّفاقی در خیابان و در مسیر عمومی مردم می‌افتد‌، بایستی آن کار خودشان را جبران می‌کردند؛ باید موضع بگیرند و صریحاً اعلام کنند که با‌ آنچه اتّفاق افتاده مخالفند، بایستی تفهیم کنند که با برنامه‌ دشمنان خارجی مخالفند». لذا اکنون وقت روشن شدن مرز خواصّ و پاسخ به این سؤال است که کدام یک از خواصّی که در ابتدای کار بدون تحقیق با دشمن همنوا شدند‌، بعد از حوادث و به خصوص بعداز بیانات رهبری بیانیه دادند و مرز خود را با دشمنان ملت ایران شفاف و روشن و از ملت ایران به خاطر«اتخاذ مواضع بدون تحقیقِ خود» که منجر به این همه خسارت به جان و مال و ارزش‌های مردم شد،عذرخواهی کردند؟! رابعا سخنان حکیمانه و مدبرانه رهبری همچون گذشته نشان داد در فتنه‌ها، حاکمیت و نظام هیچ گاه بر بستر آشوب‌های ناشی از غافلگیری برخی‌، دچار  «خطای محاسباتی و اختلال در تصمیم‌گیری» نمی‌شود. اما غافلگیری به دلیل نفاق عده‌ای از شخصیت‌ها و جریانات سیاسی و اجتماعی داخلی است که مردم و بعضا نظام و حاکمیت از باطن آنها آگاه نبوده‌، همان گونه که امام راحل در اول انقلاب راجع به مخالفان و معترضان به لایحه قصاص که قصد فتنه انگیزی داشتند فرمودند«من باید بسیار متأسف باشم از اینکه غیب نمی‌دانم!، نمی‌دانستم در چنته این‌ها چه هست...نمی دانستم که اینها  بر ضد قرآن هم قیام می‌کنند»!. لذا در این حوادث‌، نفاق برخی شخصیتها و جریانات سیاسی و اجتماعی بیش از گذشته‌، خود را نشان داد که چگونه برای منافع شخصی و حزبی‌، در مقابله با یک اصل ضروری دین به میدان می‌آیند و زمینه هدف قرار دادن اصل اسلام و نظام را فراهم می‌کنند.هرچند اکنون قاطبه مردم با تکیه بر افرایش آگاهی و تجارب فتنه‌های گذشته  به خصوص فتنه ۸۸، از این که بانیان منزوی شده وضع موجود‌، بدون اینکه اجازه دهند ابعاد حادثه بررسی و زوایای آن روشن شود، ناشیانه از سوراخ‌های خود بیرون آمدند و شتابزده در بیست و چهارساعت اول‌، با صدور بیانیه  و توئیت و اعلام مواضع منافقانه بسترساز و آتش‌بیار معرکه شدند‌، متعجب و غافلگیر نشدند و نشان دادند نظام برآمده از اراده ملت ایران ساقط شدنی نیست. چون جریان نفاق داخلی نمی‌تواند مطالبات کاذب و دیکته شده بنیاد سوروس و سرویس‌های جاسوسی را به باورهای مردم تبدیل کند و این بار نیز همچون گذشته اغتشاشات تمام شد و برای چندمین بار‌، بازهم روسیاهی در پیشگاه ملت ایران به چهره آنها ماند و عَدو سبب خیر، و سناریوی مهسا امینی، خود افشاکننده چهره نفاق داخلی شد!.خامسا اگر بخواهیم به ریشه نفاق پشت اعتراضات اخیر به مسئله حجاب بپردازیم لاجرم باید به جریان نفاق اول انقلاب و به حوادث  صدر اسلام که بنی امیه در پی خلافت نامشروع خود بودند،  اشاره کنیم: ۱- نمود بارز در اول انقلاب‌، اعلام تظاهرات ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ از سوی جریان نفاق در اعتراض به لایحه قصاص بود. آن زمان جریان نفاق و در راس آن جبهه ملی در اعلامیه‌ای جمهوری اسلامی برآمده از آرای مردم مسلمان را متهم به «استبداد» و مردم را به راهپیمایی«ضد اصول اسلامی و شرع مقدس» دعوت نمود و حضرت امام با نطق تاریخی خود به نفاق این جریان سیاسی وابسته به لانه جاسوسی آمریکا پایان دادند. بنیانگذار جمهوری اسلامی در صبح همان روز با افشای چهره نفاق برخی از جریانات سیاسی فرمودند«ملت مسلمان را دعوت می‌کنند که در مقابل نص قرآن کریم راهپیمایی و قیام کنند! تمام تکلیف‌ شما از قشر نویسندگان و روشنفکران و جبهه‌ها و نهضت‌ها و سایرین فقط منحصر به این شده که این جمهوری اسلامی را به هم بزنید و در خارج از کشور طور دیگری نمایش بدهید و مردم را دعوت کنید به شورش؟!». ایشان پس از اظهار تاسف از نفاق در باطن این جریانِ به ظاهر ملی تصریح کردند:«اینها مرتدّند. جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است مگر اینکه بیایند امروز بعدازظهر در رادیو اعلام کنند این اعلامیه‌ای که حکم ضروری مسلمین را غیرانسانی خوانده، از ما نبوده؛ اگر اینها اعلام کنند که از ما نبوده، از آنها ما می‌پذیریم»،که البته چنین نکردند. ۲-نمونه‌های بارز نفاق پشت فتنه‌های صدر اسلام در مناظره معاویه و اصحابش با امام حسن‌(ع) تجلی یافت که به شکست و رسوایی آنان انجامید و به گفته مورخان «هنوز در اسلام جلسه‌ای مهم‌تر و پرآشوب‌تر از این جلسه اتفاق نیفتاده است». سران و اصحاب فتنه آن روز از معاویه و برادرش تا عمرو بن عثمان و عمرو بن العاص و...با نقشه‌ای  از پیش تعیین شده و ادعای خونخواهی خلفای گذشته و کشته شده‌های بدر و حنین جلسه مناظره و مبارزه‌ای تشکیل دادند تا خلافت علی(ع) را با  سبّ و مذمّت ایشان و جرم تراشی برای امیرالمومنین، غیرشرعی القا و حکم قتل امام حسن‌(ع)و بنی‌هاشم را صادر کنند و مردم را از رهبری جامعه اسلامی برگردانند. امام حسن‌(ع) با این دعا وارد جلسه شدند که «اَلّلهْم انّی اَعوذُ بِکُ مِن شُرُورِهِم!» و همان ابتدا که معاویه با او مصافحه کرد، نفاق آنها را برملا نمودند و فرمودند «ای معاویه دست دادن نشانه دوستی است‌، اما فضای جلسه تو دشمنی است»!. معاویه منافقانه گفت جلسه‌ای است برای «شفاف‌‌سازی و پاسخ دادن به شبهات و سؤالات بزرگان آل امیه»!  که امام حسن‌(ع)در پاسخ تاکید کردند«تو و اصحابت زمینه فتنه‌ها را فراهم کردید‌، حالا ادعای شفاف ‌سازی دارید؟ تمام پیامدها به حساب خود شماهاست. زیرا اگر تو اجازه نمی‌دادی یا راضی نبودی‌، کسی جرات نمی کرد پدرم علی(ع) را دشنام گوید»! این جلسه‌، حکایت امروز جماعت منافق داخلی و فراهم‌کننده زمینه آشوب‌هاست که از صدر تا ذیل همنوا با آمریکا و بنیاد سوروس و کمک امپراطوری رسانه‌ای صهیونیستها ابتدا زمینه اغتشاش را فراهم کردند و بعد مزورانه حاکمیت و نظام را متهم و خطاب می‌کنند که «شفاف ‌سازی کنید و به سؤالات مردم پاسخ دهید»!. 3- نکته دیگر جلسه مناظره با امام حسن که ضرورت به روزرسانی ذهن جامعه امروز ماست‌، این است که امام حسن‌(ع) با برشمردن فضایل امیرالمومنین(ع) از جمله حضور ایشان در کنار و زیر پرچم ولایت رسول‌الله از اول تا آخر و با اشاره به این که شماها مسلمان ثانویه هستید که زیر پرچم کفر بودید و شعار «اُعلُ هُبَل-بر پا باد هُبَل!» می‌دادید، تاکید کردند مگر یادتان رفته وقتی شما از ترس به خود می‌لرزیدید، پیغمبر فرمودند «پرچم اسلام را به دست کسی خواهم داد که اسلامی که او پرچمدارش باشد، همه وقت عزیز است... او جانشین پس از من است و هر که علی را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده است»؟.حال جریان نفاق و غربگرای داخلی زیر پرچم استکبار و با کمک چند گروهگ روسیاه لندن نشین و لس‌آنجلس نشین می‌خواهند کسی را هدف قرار دهند که مقتدرانه با سیاست‌های مدبّرانه و هوشمندانه‌، تمام اربابان آنها را نه در منطقه که در جهان مستاصل و ناتوان کرده و فضایلش حتی دشمنانش را هم وادار به اعتراف و تحسین واداشته است. عمق کینه نظام استکبار نسبت به رهبرمعظم انقلاب را از این فراز از سخنان امام حسن‌(ع) می‌توان درک کرد که بعداز این که فرمودند همه شما می‌دانید که پیغمبر در‌باره چه کسانی گفت «اللّهُمّ الْعَن الرّاکِبَ و السائِقَ و القائِد»، تاکید کردند پیامبر گفت: «ای علی می‌دانم که این جماعت با دلهای پر از بغض و عداوت منتظرند پس از من با تو دشمنی و مخالفت نمایند» و علی در پاسخ گفت «من در مقابل هر چه در راه دین خدا بر سرم آید‌، برای حفظ کیان اسلام صبر خواهم کرد»!. لذا نظام استکبار و جریان نفاق داخلی تمام تلاششان را می‌کنند تا حقد و کینه خود را منافقانه با ادعای دروغین خط امامی و مردم خواهی و اصلاح‌طلبی و... نسبت به جانشین بنیانگذار جمهوری اسلامی بروز دهند، همان گونه که نسبت به علی و حسنین علیهم‌السلام با ادعای جانشین برحق پیغمبر بودن بروز دادند. البته ملت ایران گرچه «مظلوم» واقع شدند اما «مقتدرانه» با حضور خود در صحنه پاسخ آنها را دادند که «اِنَّ مِعَی رَبّی سَیَهدِین... این راه را با قدرت ادامه خواهیم داد!» ۴- نکته دیگری که امام حسن(ع) در پاسخ به سران فتنه آن روز فرمودند و سران فتنه امروز باید پاسخ دهند،این بود «آیا تا به حال کسی شنیده که در عوض یک نفر، چند نفر قصاص شوند؟! پس بهتر آن است که لب فروبندید و بیش از این مردم را به جهل و نادانی خود متوجه نسازید»! حال باید از افراد ریز و درشتی که فریبکارانه و هماهنگ برای درگذشت یک بانوی هموطن اشک تمساح ریختند و اطلاعیه دادند و توئیت کردند‌، بخصوص از برخی خواصّ پرسید اگر شما صداقت دارید چرا برای بیش از ۳۰ هموطن بی‌گناهی که در اغتشاشات چند روز اخیر به شهادت رسیدند،۳۰ بیانیه پیش‌کش، حداقل یک بیانیه ندادید و توئیت نکردید؟! ۵- اما نکته مهم پایانی این جلسه مناظره که خطاب به سران جریان نفاق داخلی و دشمنان نظام جمهوری اسلامی باید گفت، این است که امام حسن‌(ع) وقتی معاویه به رسوایی و شکست خود اذعان نمود، رو به آنها کردند و فرمودند «عجب است از شماها که در بلاهت و کودنی و حماقت معروف و ضرب‌المثل می‌باشید، برای مبارزه و مباحثه با من حاضر شدید، مَثَل شما مَثَل پشه‌ای است که بر روی درخت خرما نشسته بود»! و بعد در حال ترک جلسه تاکید کردند به خدا قسم آیه شریفه «الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ» درباره تو و اصحاب تو می‌باشد و آیه شریفه «وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ» درباره پدرم علی(علیه‌السّلام) و شیعیان او نازل گردیده است.
روزنامه جوان

تأثیر اغتشاشات اخیر بر نفوذ منطقه‌ای ایران

نفوذ منطقه‌ای به میزان تأثیرگذاری دولت‌ها بر سایر دولت‌ها در منطقه‌ای خارج از مرز‌های آن دلالت دارد که امکان واداشتن دولت‌ها و کشور‌های مستقر در آن محدوده را به ادامه عمل یا سیاستی در راستای منافع و اهداف خود فراهم آورد. این نفوذ می‌تواند به‌صورت رسمی در قالب روابط، معاهده‌ها و توافق‌نامه‌ها یا به‌صورت غیررسمی و در قالب قدرت نرم شکل گرفته و سلطه و اثرگذاری را برای پذیرش سیاست‌ها، تصمیمات و اقدامات یا اعمال قدرت تأمین کند.
درواقع نفوذ منطقه‌ای همان ادامه قدرت داخلی به سطحی فراتر از مرزهاست که همراهی سایر کشور‌ها در محدوده جغرافیایی و منطقه‌ای مشخص را ممکن می‌سازد و قدرت را از سطح ملی به منطقه‌ای توسعه می‌دهد. چنین موقعیتی می‌تواند مقدمه تبدیل شدن به قدرت جهانی و شاخصی برای ضریب نفوذ به‌عنوان مؤلفه‌ای در تعیین سهم هر کشور از کیک قدرت در بیرون از مرز‌ها به حساب آید.
منطقه غرب آسیا با توجه به موقعیت بسیار مهم ژئوپلتیکی و راهبردی، مستعد رقابت جدی برای گسترش شعاع نفوذ میان قدرت‌های منطقه‌ای است که کشور‌های جمهوری اسلامی ایران، پادشاهی عربستان، امارات متحده عربی، ترکیه و رژیم صهیونیستی بیشترین رقابت را دارند.
مواجه شدن امریکا با چالش‌هایی که آن را مجبور به خروج از این منطقه یا کاهش حضور می‌کند که خروج از افغانستان طلیعه این تغییر موقعیت است، توازن منطقه‌ای به شکل طبیعی علیه کشور‌های وابسته به امریکا و به نفع کشور‌های مستقل تغییر کرده که نگرانی رژیم صهیونیستی و برخی از رژیم‌های وابسته عربی را تشدید کرده است. چنین وضعیتی موجب شده نه‌تن‌ها روزنامه اکسپرس در فرانسه به قدرت‌نمایی ایران در سراسر منطقه غرب آسیا بپردازد بلکه راشل آورهام، سردبیر جروزالم آنلاین در تل‌آویو هم اعلام کند ایران سلطان جدید خاورمیانه است.
با شکست پروژه جنگ نیابتی در پوشش جریان تروریسم تکفیری داعش و تقویت مقاومت اسلامی از یک سو و شکست سیاست تشدید تحریم و فشار اقتصادی علیه ایران و ناتوانی امریکا و متحدان آن در تحمیل خواسته‌های غیرمنطقی خود به ایران در روند مذاکرات برجامی، تقویت روابط منطقه‌ای و افزایش سطح تعاملات سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران از دیگر سو، زمینه تقویت ضریب نفوذ منطقه‌ای کشورمان را فراهم ساخته که البته برای دشمنان و رقبای ما آزاردهنده به حساب می‌آید.
در ادامه این روند، با برهم خوردن نظم و توازن منطقه‌ای با بحران نظامی اوکراین و مواجه شدن امریکا و اروپا با بن‌بست سیاسی برای حل آن و ابهام در آینده این چالش، متحدان منطقه‌ای امریکا و در رأس آن‌ها عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی با نگرانی‌های جدیدی مواجه شده‌اند.
در چنین شرایطی بروز اغتشاشات و شورش‌های رادیکال در کشورمان به بهانه مرگ مهسا امینی با استقبال دشمنان و رقبای ایران اسلامی روبه‌رو شده که آن را نوعی فرصت برای فرسایش قدرت ایران و سرگرم‌سازی مسئولان آن به مسائل داخلی و بازداشتن از پیگیری توسعه و بسط قدرت منطقه‌ای کشور می‌دانند.
دشمنان و رقبای ایران با نگاه به این واقعیت که اتحاد و انسجام داخلی و پشتیبانی مردم از نظام جمهوری اسلامی از جمله مؤلفه‌های اساسی قدرت کشورمان است، برای لطمه به این مزیت راهبردی، نه‌تن‌ها در زمینه‌سازی و تحریک به شورش به میدان آمده‌اند، بلکه با احتمال موج‌سواری و تبدیل آن به ابزاری برای بی‌ثبات‌سازی و حتی تجزیه ارضی کشورمان، گروهک‌های تجزیه‌طلب قومیتی تحت حمایت خود را نیز فعال کرده‌اند. مثلاً کومله و دموکرات در کردستان با جیش‌الظلم در سیستان و بلوچستان و الاحوازیه در خوزستان در کنار فضاسازی و دروغ‌پراکنی‌های رسانه‌های وابسته به رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی مثل ایران‌اینترنشنال به شورش‌های اخیر ورود پیدا کرده و از اعزام عناصر گروهکی برای تحریک و هدایت میدانی تا رساندن سلاح سرد و گرم برای تشدید خشونت و کشته‌سازی را در دستور کار قرار داده اند.
به تصور خام دشمنان و رقبای منطقه‌ای کشورمان، این شورش‌ها می‌تواند ضمن فرسایش قدرت جمهوری اسلامی ایران، روند تقویت مقاومت اسلامی را نیز به چالش انداخته و ایران اسلامی را در صحنه رقابت‌های منطقه‌ای و توسعه نفوذ و عمق منطقه‌ای با چالش مواجه سازد. راز این همه حمایت آشکار و وقیحانه از عناصر شورشی و اغتشاشگران و به میدان آوردن ظرفیت‌های رسانه‌ای خود برای توسعه و تداوم اغتشاشات هم در همین تصور نهفته است.
سعودی‌ها که شکست جنگ نیابتی مورد حمایت خود در سوریه و عراق و ناکامی‌های پیاپی در برابر یمن مظلوم، به‌ناچار مسیر مذاکره با ایران اسلامی را انتخاب کرده بودند، این روز‌ها لحن و ادبیات تهاجمی را در برابر کشورمان به‌کار می‌گیرند که از امید واهی و توهم آنان نسبت به تأثیر شورش‌های کور چندهفته گذشته بر قدرت و نفوذ منطقه‌ای کشورمان حکایت می‌کند.
همچنین بازی خطرناک و پیچیده جمهوری آذربایجان و ترکیه در پیگیری ایجاد دالان زنگه‌زور به قیمت اشغال استان جنوبی ارمنستان و حذف مرز زمینی کشورمان با ارمنستان نیز بی‌ارتباط با ارزیابی آنان از پیامد‌های اغتشاشات نیست.
صهیونیست‌ها نیز شورش‌ها را عاملی برای سرگرم شدن مسئولان ایرانی به داخل و خللی در روند حمایت کشورمان از مقاومت اسلامی و غفلت از توسعه‌طلبی و ماجراجویی تل‌آویو می‌دانند و از این رو شبکه‌های مرتبط با خود از قبیل باند‌های اوباش و گروه‌های بهایی را در معرکه‌گردانی و ایفای نقش در شورش‌ها فعال ساخته‌اند.
اما همان‌گونه که سید مقاومت اعلام داشته، وقایع و تنش‌هایی، چون شورش‌های اخیر، هیچ تأثیری بر استحکام و اقتدار جمهوری اسلامی ایران نداشته و تنها تاب‌آوری ایران را در بحران‌ها و تنش‌های مشابه افزایش خواهد داد. همان‌گونه که در داخل نیز فرصتی برای ارزیابی، شناخت و تنظیم دیدگاه‌ها، سیاست‌ها را برای همه طرف‌های درگیر به نفع صیانت از اعتبار و اقتدار ایران اسلامی، فراهم خواهد کرد.
به عبارتی احتمال اینکه سرنوشت شورش‌های کور اخیر به سرانجامی شبیه جنگ نیابتی به سردمداری تروریسم تکفیری برسد بسیار بالاتر از تفاوت در سرنوشت آن است، جنگ‌نیابتی که قرار بود به تحقق سناریوی خاورمیانه بزرگ و تجزیه کشور‌های اسلامی و فروپاشی مقاومت اسلامی و حامیان آن منتهی شود، به فرصتی برای مقاومت اسلامی و حامیان آن تبدیل شد.
در آن ماجرا، گرچه لطماتی به دولت‌ها و نیرو‌های مسلح در کشورهایی، چون سوریه و عراق وارد شد، اما چهره حامیان تروریست‌ها برای مردم روشن شد، قدرت مقاومت اسلامی توسعه یافت و امریکا به عنوان طراح و حامی آن سناریوی کثیف، برای خروج از منطقه تحت فشار جدی قرار گرفته است.
حمایت و چشمداشت به این شورش‌ها هم برای حامیان آن که دشمنان و رقبای جمهوری اسلامی هستند، سرانجامی مشابه یا شوم‌تر خواهد داشت و ملت بزرگ ایران ثابت خواهد کرد که می‌تواند با تکرار سابقه تمدنی خود، ایران را سلطان منطقه غرب آسیا نگه دارد. هرچند پذیرش آن برای دشمنان و رقبای کینه‌توز ما سخت بوده و برای ممانعت از آن به حمایت از هرنوع جنایت و جنایتکاری ولو صدام، داعش، کومله، جیش‌الظلم، الاحوازیه و... دست می‌زنند که البته عوارض این حمایت‌های شتابزده و نسنجیده روزی دامن خود آن‌ها را گرفته و خواهد گرفت.

لزوم توجه به خواسته‌های مجازی

غلامرضانوری نماینده مجلس  
 
فضای مجازی امروز، فضایی لاکچری، فانتزی و غیرضروری نیست. فضای مجازی امروز بخشی از زندگی حقیقی مردم است. فضای مجازی حجم قابل توجهی از اخبار و اطلاعات در جامعه را به گردش درمی‌آورد و از سوی دیگر امروز توسعه فضای مجازی به آن میزان رسیده است که کسب و کارها نیز وابسته به فضای مجازی است و بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی در این بستر در حال انجام است و فعالان اقتصادی پایین دست جامعه به خوبی از این فضا استفاده کرده و کسب سود می‌کنند. امروز زنان سرپرست خانوار توانسته‌اند با هنری که دارند اقدام به تولید محصولاتی کنند و از طریق فضای مجازی آن هنر را به فروش برسانند و بخشی از امورات زندگی خود را از این طریق تامین هزینه کنند. از این منظر فضای مجازی نقش بسیار زیادی در بهبود فضای اقتصادی طبقات فرودست جامعه دارد. با توجه به شرایط فعلی باید اذعان کرد که فضای مجازی دیگر جزء حقوق اساسی مردم به حساب می‌آید. در چند روز گذشته به علت اینکه شرایط ویژه‌ای در کشور ایجاد شده بود، دسترسی به فضای مجازی محدود شد و نمایندگان مجلس نیز به ایجاد این محدودیت به منظور ایجاد ثبات در جامعه مخالفتی نداشت اما شرایط امنیتی کشور در حال عادی شدن است. از این منظر انتظار وجود دارد که وضعیت فضای مجازی و حتی سرعت اینترنت و دسترسی‌ها به قبل بازگردد. انتظار هم در این حد نیست بلکه ضروری است روند معکوسی که در سرعت دسترسی به اینترنت در ماه‌های گذشته به وجود آمده بود اصلاح شود و در مقایسه با قبل نیز به سرعت دسترسی به فضای بین‌المللی مجازی افزوده شود. دسترسی آزاد،  سریع و کم هزینه به اینترنت خواست مردم است و مردم آن را مطالبه می‌کنند و نمایندگان مجلس نیز این مهم را مورد پیگیری قرار خواهند داد و مسئولین ذی‌ربط نیز باید در این ارتباط به نمایندگان پاسخگو بوده و این خواست مردم محقق شود تا زمانی که پلتفرم‌های داخلی قدرتمند در برابر پلتفرم‌های خارجی ایجاد نشود، پلتفرم‌های فعلی باید در دسترس عموم جامعه باشند. از این منظر محدود یا مسدود کردن دسترسی به پلتفرم‌ها کار اشتباهی است. زیرا محدود کردن دسترسی به این پلتفرم‌ها اخلال در کارهای اقتصادی و حتی اجتماعی شهروندان جامعه است و نمایندگان مجلس باید از این حقوق مردم دفاع کنند. 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات