فرهنگی >>  اندیشه >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۲  ، 
کد خبر : ۳۴۴۵۴۳

غرب چگونه بر عالم سیطره یافت؟

جهان امروز باوجود آنکه در نقشه‌هـای جغرافیایی بیشتر از همـه ادوار تاریخ دچار مرزبندی و تفرق است، اما درحقیقت کشور واحدی بیش نیست، با حکومتی واحد. در همه تـاریخ، بـوده‌انـد مسـتکبران و جبارانی چون چنگیز و تیمور و نـاپلئون بناپـارت و... کـه اندیشـه حکومـت واحد جهانی آنان را بـه کشور گشایی می‌کشانده است و گسترده حاکمیتشان بخش عظیمی از ربع مسکون را می‌پوشانده، اما این آرزو همچنان تحقق نیافته و شاید تحقق‌ناپذیر باقی مانده است.

غرب چگونه بر عالم سیطره یافت؟

تیمور زمان و فرهنگِ واحد جهانی

امروز اما تکنولوژی مدرن زمینه را آنچنان فـراهم داشـته اسـت کـه جهـان بتوانـد مجموعـه واحـدی باشـد، یکپارچه و هماهنگ، با یک فرهنگ و تاریخ مشترک، با یـک حکومـت واحـد اگـر چـه در کـف اسـتکبار و ایـن استکبار جدید نه در فردی چون چنگیز و یا تیمور، بلکه در نظامی استکباری چون آمریکا تحقق یافته است. با صرف نظر از آنکه ما نظام آمریکا را شیطانی بدانیم و یـا خـیر، این واقعیـتی اسـت انکـار ناپـذیر و از میـان عواملی که آمریکا را در این سلطه جهـانی اسـتکبار یـاری داده‌انـد؛ سـه عامـل اساسی دارای اهمیتـی رکنی هستند:

معیشـت تکنولوژیـک

١ .تکنولوژی مدرن را باید اساسی‌ترین عامل توسعه جهانی استکبار دانسـت، چـرا کـه از یـک سـو بـا ایجاد یک تحول بنیادین در حیات بشر همـه تمـدن‌هـا را نـابود کـرده اسـت و تمـامی بشـریت را در صـورت واحـدی از معیشــت کـه آن را بایـد «معیشـت تکنولوژیـک» دانست جمع‌ آورده اسـت. از سـوی دیگــر، تکنولوژی مدرن همه نیازهای بشر را در جنبه مـادی و حیوانـی وجـودش خلاصـه کـرده اسـت و بـا ارضـای گسترده این سوائق تا حد اشباع، او را نسبت به حیات معنوی خویش عفلت بخشـیده و آثـار وضـعی ایـن غفلت در زندگی انسان امروز اگر چه سخت اسفبار است، اما اسـفبار‌تـر از آن، جهـل مرکـبی اسـت کـه اجازه نمی‌دهد تا او بر این غفلت آگاهی پیدا کند.

فرهنگ تکنولوژی مانع از فهم حقیقت بشر است

تکنولوژی مدرن با وجود آنکه خود را نسبت به فرهنگ‌های مختلف بـی‌طـرف نشان مـی‌دهـد، امـا در باطن فرهنگ واحدی را بر زندگی بشر تحمیل می‌کند که تحمل دیگر فرهنگ‌ها را نمی‌آورد و آن همیـن فرهنگی است که اکنون بر سراسر جهان احاطه یافته است. در این فرهنگ، حقیقـت وجـود بشـر مغفـول واقع می‌شود و او را جز از دریچه نیازهای مادی‌اش نمی‌توان دید و اینچنین، خواه، ناخواه تکامـل مفهـوم «توسعه امکانات مادی» را خواهد یافت تا آنجا که بشر حتی بـه بهـایی هـم کـه بایـد در قبـال ایـن توسـعه بپردازد نمی‌اندیشد، چرا که فرصت اندیشیدن ندارد.

تکنولوژی در خدمت استعمار غربی است

انسان امروز فرصت اندیشدن ندارد و همین فرهنگ واحد جهانی است که این فرصت را از او دریغ می‌دارد. البته آنچه مورد بحث ماست نه تکنولوژی به این مفهوم عام و مطلق آن است و نه ماشین و اتـوماسـیون (خودکـار) بـودن. اگـر بـرای تحقـق انقـلاب تکنولوژیـک فقـط ابـداع ماشـین بخـار و ظهـور اتوماسـیون کفایـت می‌داشت، چرا این انقلاب در تمدن چین باستان رخ نداد، حال آنکه چینیان دوران باستان نیز با ماشین بخار آشنایی داشته‌اند؟ باز هم همه چیز به انسـان بـاز می‌گـردد. تکنولـوژی مـدرن «جهـت» توسـعه خـویش را از «اهـداف بشـر جدید» اخذ کرده است. توسعه تکنولوژی نیز در جهت همان مقاصدی رخ داده اسـت کـه از چنـد قـرن پیـش امپراتوری‌های بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و پرتعال را برای استعمار ملل محـروم بـه دریاهای ایـن سوی کره زمین کشانده، اگر چه توسعه تکنولوژی در این جهات اکنون ماهیتی بدان بخشـیده اسـت کـه ذاتاً از نظام سلطه جهانی قابل انفکاک نیست. 

انسان ضعیف‌النفس

٢. عامل دیگری که سلطه جهانی استکبار را در اهداف خویش یاری داده این است که انسـان‌هـا غالباً ضعیف‌النفس، پای بند عادات و تعلقات و فریفته ظواهر هستند و این امر آنان را از سر اختیار به جرگه سر سپردگان این نظام واحد جهانی پیوند داده است، چرا که این نظام ظاهراً توانسته است که به همـه حوایـج بشر به وجه احسن جواب گوید. 

البته در اینکه حقیقتاً ایـن مـدعا صـحت دارد یـا خـیر نـیز سـخن بسـیار است که بماند تا وقتی دیگر. کسی نیست که در ضرورت توسعه امکانات مـادی بـرای اجتماعـات بشـری تردیـدی داشـته باشـد و ایـن موضوع خود فی نفسه خطا نیست؛ خطا آنجاست که انتخاب این مسیر بدون اعتنا به حقیقت وجود بشر و نسبت میان روح و جسم او انجام می‌شود. توسعه امکانات مادی در این دوران به ناچار در همان جهـات خاصـی معنا می‌شـود کـه نظام واحد سـلطه جهانی اجازه می‌دهد حرکت به سوی صنعتی شدن از طریق انتقال تکنولوژی و آن هم در همان محدوده‌ای که سیستم به هم پیوسته اقتصاد جهانی اقتضا دارد.

مـع‌الاسـف، طـی ایـن طریـق بـا شـیوه‌هـای معمول و تجربه شده در جهان بلا استثنا کار را بدانجا می‌کشد کـه بشـر از حقیقـت وجـود خـویش غافـل می‌شود و فراموش می‌کند که از آنجا آمده که از کجا آمده است، برای چه آمده و به کجا می‌رود. آنچه را که در تاریخ انبیا شواهد بی‌شماری بر آن وجود دارد امروز به مراتب عمیق‌تر و گسترده‌تر می‌تـوان دید. سخن حق در این روزگار با همان عکس‌العمل‌هایی مواجه می‌شود که در تاریخ انبیا خوانده‌ایـم، اگـر چه غالباً از تطبیق آن با مصادیق فعلی عاجز هستیم.

ترس انسان چگونه به یاری دشمن آمد؟

٣. سومین عامل که به نحوی در ذیل همان عامل دوم قرار مـی‌گـیرد، «تـرس» اسـت و خصوصـاً «تـرس از مرگ». میلیتاریسم و توسعه تکنولوژی را نمی‌توان از یکدیگر جدا کرد و حتی با عبارت بهتر، باید گفت کـه میلیتاریسم روح نظام توسعه تکنولـوژی و حـافظ قواعـد و قـوانین آن اسـت. آمریکـا از طریـق ایجـاد رعـب و وحشت، به طور علنی یا غیر علنی، با استفاده از شبکه واحد ارتباطات در سراسر جهـان، مخـالفین خـود را به آنجا می‌کشاند که حتی جرات ارزیابی نظام میلیتاریستی آمریکا را به خود ندهد؛ اگر نه، در مواردی چون جنگ ویتنام و یا جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که موقعیتی تـاریخی بـرای ارزیـابی قـدرت او فراهـم گشته است، همراه سستی بنیاد و پوکی و پوشالی بودن خود را آشکار ساخته....اما باز هم از یـک سـو با حیله‌های سیاسی و اقتصادی و از سوی دیگر از طریق سلطه گسترده خویش بـر تبلیغـات جهـانی، بـا حیله‌های گوناگون تخریب اطلاعاتی، کار را ظاهراً به نفع خود فیصله داده است و این‌گونه آن کس که ضعیف‌تر است از قدرت آمریکا بیـش‌تر مـی‌ترسد و انسـان‌هـایی وارسـته و قدرتمنـد چون حضرت امام خمینی (ره) که پای بر فرق همه تعلقات نهاده‌اند و ترس را در وجود خویش کشـته‌انـد، به حقیقت می‌دانند و می‌گویند که «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.» 

منبع: آغازی بر یک پایان، سیدمرتضی آوینی

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات