صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۹  ، 
کد خبر : ۳۴۸۵۳۶
دکتر فواد ایزدی در گفت‌وگو با صبح صادق مطرح کرد

حقوق بشر آمریکایی یا داروینیسم اجتماعی

پایگاه بصیرت / ملیحه زرین‌پور
«حقوق بشر» از آن قبیل اصطلاحاتی است که معنا و مفهوم واحدی در مکاتب گوناگون دارد و در حقیقت یکی از شاخصه‌های مهم در تمدن و پیشرفت جامعه بشری در عرصه روابط بین‌المللی است. همان شاخصه‌ای که غرب و به ویژه آمریکا آن را بازیچه‌ای برای سلطه بر کشورهای جهان قرار داده است. برای بررسی بیشتر این موضوع با فواد ایزدی، کارشناس و پژوهشگر مسائل آمریکا گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
 
حقوق بشر به چه معناست و چرا این مهم از منظر آمریکایی معنای دیگری به جز معنای واقعی و حقوق حقه بشر تعبیر می‌شود؟
مفهوم حقوق بشر خیلی به توضیح نیاز ندارد. با این حال در نظر اسلام بشر مخلوق خداست و خداوند مخلوق خود را دوست دارد و مخلوق خدا حقوقی دارد که در متون اسلامی به آنها توجه شده است.
در دیگر سنت‌های فکری بشر هم بحث حقوق بشر مطرح بوده و اشتراکات بسیاری هم در تعریف آن در میان مکاتب گوناگون فکری و دینی وجود دارد.
آمریکایی‌ها به طور سنتی و در حوزه سیاست‌گذاری سعی کرده‌اند از مفاهیم مهم و مقدس برای رسیدن به اهداف‌شان استفاده ابزاری کنند. در اینجا با توجه به اهمیت موضوع حقوق بشر، مفهوم حقوق بشر را نیز همانند مفهوم آزادی و دموکراسی به کار برده‌اند؛ منتها شعارشان کاملاً مغایر با عمل‌شان است.
در بحث حقوق بشر آمریکایی آمار و ارقام بسیار است، منتهی براساس گزارش و پژوهشی از خبرگزاری «رویترز»، ۱۱۸ نفر از مقامات فعلی آمریکا از نوادگان برده‌داران هستند، از جمله بایدن و اوباما. کاری که در تاریخ آمریکا علیه برده‌ها انجام شده و انسان‌هایی را از سرزمین اجدادی‌شان در آفریقا ربوده و برده کرده‌اند، مصداق بارز نقض حقوق بشر است؛ چنانکه هنوز نوادگان این افراد در عصر حاضر تحت فشار هستند و نوادگان برده‌داران و جنایتکاران به دلیل ثروت هنگفت از محل برده‌داری جزء افراد متمول بوده و از نفوذ جامعه زیادی برخوردارند. 
نکته‌ای که کمتر به آن توجه شده، عقبه فکری است که منجر به این نوع تفکر شده است.
 
در خصوص عقبه فکری این حقوق بشر چگونه می‌توان تحلیل کرد؟
شاید این نکته در ذهن مخاطبان باشد که چطور یک انسان، یک رئیس‌جمهور، یک وزیر، یک فرمانده یا یک نظامی در آمریکا به این راحتی می‌تواند صدها هزار نفر آدم بکشد؟ چنانچه سیاست خارجی آمریکا را دنبال کنید، در دهه‌های گذشته موارد بسیاری اشغال و کشتار و جنگ علیه مردم چه در جنگ ویتنام، چه در عراق و افغانستان و... می‌بینید. 
چطور می‌شود که انسان می‌تواند چنین عملی انجام دهد؟ جواب این سؤال به این موضوع برمی‌گردد که معمولاً در منطق حقوق بشر آمریکایی آنها بقیه را انسان نمی‌پندارند. چنانکه در مستندی، یک سرباز آمریکایی ماجرای چنین امری را تعریف می‌کند که وقتی در افغانستان بوده است، غیر نظامیان بسیاری کشته می‌شدند و این امر برای وی سنگین بوده و وی را دچار مشکل روحی کرده  است، که این مورد را با فرمانده‌اش در میان می‌گذارد و فرمانده سبکی به او آموزش می‌دهد که پیش از این فرمانده‌اش به او آموزش داده و مشکلش حل شده است. او می‌گوید، اندکی نوشیدنی بنوش و بعد ذهنت را اینگونه ترسیم کن که انسان‌هایی که بر اثر شلیک تو بر زمین می‌افتند، جانورانی بیش نیستند! این سرباز می‌گوید این سبک را اجرا کرده و مشکلش حل شده است، هر چند بعدها پشیمان می‌شود؛ اما این آموزش‌ها و این نوع تفکر از سطح ریاست‌جمهوری آمریکا آغاز می‌شود و به وزیر و فرمانده و سرباز در صحنه منتقل می‌شود.
بنابراین، حقوق بشر در این کشور به یک عقبه فکری بر می‌گردد که به داروینیسم اجتماعی مشهور است. «داروین» می‌گوید در میان حیوانات، آن حیوانی که قوی‌تر است، می‌ماند و حیوان ضعیف‌تر از میان می‌رود؛ عده‌ای این را وارد مباحث اجتماعی کرده‌اند. چنانکه داروینیسم اجتماعی هم می‌گوید انسان‌ها ضعیف و قوی هستند و انسان ضعیف اصولاً حق حیات ندارد و اگر هم از بین رفت، نظام دنیا اینطور است و بناست که انسان قدرتمند باقی بماند و برای نمونه، آمریکا که قدرت دارد می‌تواند سلطه ایجاد کند و افغانستان و عراق و جاهای دیگر را اشغال کند و بعد انسان‌های ضعیف که نتوانستند مقاومت کنند، از بین بروند. نتیجه این عقبه فکری این است که برده‌داری اتفاق می‌افتد و نوادگان این برده‌داران کسانی مانند بایدن و دیگر مسئولان آمریکایی هستند و آنها با همین تفکر منتهی با کراوات جدید سبک و منطق سیاست خارجی و داخلی‌شان را مدیریت کرده و پیش می‌برند. آمریکایی‌ها به نام حقوق بشر در ایران هم جنایت‌های بسیاری مرتکب شده‌اند و همچنان هم ادامه دارد. 
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات