با توجه اهمیت و ضرورت مهدویت و طرح این موضوع در عصر حاضر، به مسئله مهدویت در دو عرصه می شود نگاه کرد؛ یک عرصه ایران و انقلاب اسلامی است که در آن ، حکومت نایب آقا امام زمان (ع) برقرار شده و در جریان است، یکی هم بحث مهدویت است برای جهان. اصولاً مهدویت ، مسئله ای جهانی است. بیشتر مسئله مهدویت را در ارتباط با «توحید» می دانیم ؛ یعنی در ذهن بشر متفکر و با شرح صدر باید همان نگاهی که به توحید می شود به مهدویت هم بشود. به خاطر اینکه حضرت مهدی (ع) ، تجلی اسامی حسنای الهی است در زمانیکه توحید در زمین تحقق پیدا کرده باشد؛ یعنی آن حسن ها، حسن های الهی است که قبل از وجود مبارک ایشان مشاهده نمی شد اگر خداوند متعال می گوید که من مخلوقات را خلق کرده ام تا دیده شوم ، دیده شدن به معنای واقعی کلمه ، در دوران حکومت حضرت صاحب الزمان (ع ) است. این افقی است که راجع به حضرت مهدی (ع) وجود دارد و در جمهوری اسلامی بر مبنای نظریه حضرت امام خمینی (ره ) شکل گرفته است . ایشان فرمودند ولایت محمدی (ص )، علوی و مهدوی در زمان غیبت به سفارش مولا، ولایت فقیه است . بنابراین ، ما در جمهوری اسلامی داریم روی جامعه ای کار می کنیم که الگو و نمونه ای است از آنچه ، حضرت صاحب الزمان (ع ) در عالم می خواهند به وجود بیاورند. بنابراین در جمهوری اسلامی ، مهدویت مهم ترین و والاترین مسئله ماست . چرا؟ به خاطر اینکه رهبر ما و رهبر کشور، ولی فقیه و نایب امام زمان(ع )است . این ولایت فقیه متکی به چیست ؟ متکی است به ولایت حضرت صاحب الزمان . ولی خدا و حجت خدا در این زمان ایشان هستند و این عطیه ای است که امام مهدی (ع ) به ما دادند و فرمودند که در دوران غیبت مراجعه کنید به فقها. فقهای ما هم آمدند، ولی فقیه را از بین خودشان انتخاب کردند. بنابراین از نگاه جامع ، هر چیزی که در جمهوری اسلامی بخواهد به عنوان زیبایی و جمال جمهوری اسلامی و حکومت حضرت صاحب الزمان (ع ) اتفاق بیفتد، مرجع ، وجود مبارک ایشان است . مرجع سفارش ها، حضرت است . البته حضرت مهدی (ع ) تنها نیستند. حضرت مهدی با حضرت امام حسن عسکری (ع )، با امام هادی و همین طور تا پیامبر (ص ) و دیگر انبیا (ع ). یعنی امام مهدی (ع) ، چهره روز همه اولیای اسلام ، معارف اسلام و معارف ادیان است . این اعتقاد ما شیعیان است . حقیقت این است که هم امام خمینی (ره ) و هم رهبر عزیز ما حضرت آیت الله خامنه ای ، نگاهشان را از زاویه دید حضرت مهدی (ع ) گرفته اند. این همان چیزی است که در جمهوری اسلامی ، جاذبه معنوی ایجاد کرده و باعث جلب قلوب انسان ها شده ، معرفت اهل بیت را به صحنه آورده و انقلاب اسلامی را به وجود آورده . بعد هم با آرای خود، هر روز این نظام را سامان دهی کرده تا به امروز رسیده ایم .
جمهوری اسلامی و ولایت فقیه ، همه از مهدویت نشأت گرفته اند. بنابراین امروز در ایران برای ما، این مسئله بسیار حائز اهمیت است . اما در جهان امروز، زاویه دیگری است . دشمنان و تهدیدکنندگان انقلاب حضرت مهدی (ع )، حاکم هستند. استکبار جهانی و شیطان بزرگ ، امروز به زبان صریح و آشکار، مقاومت و مخالفت خود را نسبت به وجود صاحب الزمان (ع )، نشان می دهند.
بنابر این ، بحث مهدویت به معنای انتظار ظهور منجی عدالت گستر، امروز داروی درد حیرت ،بدبختی وستم کشی مردم دنیاست ،امروز، جان مردم دنیا طوری تشنه شده برای این پیام که این پیام ، اگر به رنگ و زبان دین و قوم خودشان در مناطقشان منتشر بشود، عمیقاً در جانشان می نشیند.
البته خدای متعال شرایطی پیش خواهد آورد و قائلان به ظهور حضرت مهدی (ع ) تلاش خواهند کرد و خدای متعال در جهان ، زمینه هایی به وجود خواهد آورد که این پیوند همگانی شود.
می شود این پیوندها را کاملاً تعریف کرد و از آن استفاده کرد. در واقع امروزه ، یک شبکه فرهنگی جهانی که می خواهد روان انسان را نشاط ببخشد، مهدویت جهانی است . در جهان، افراد تشنه به دنبال مصلح عدالت گستر خواهند آمد و خواهند پرسید که آقا چه ویژگی هایی دارد و تکلیف من چیست ؟
مصلح عدالت گستر چیزی است که در جان این انسان ها زنده می شود. حقیقت این است که این موعود مصلح عدالت گستر جهانی به زبان ادیان مردم ، در دنیا معرفی شود. این نگاه ، مردم را به افق الهی بالا می برد، به مسیر معنوی می کشاند. همان طوریکه منظور انقلاب اسلامی است ؛ یعنی منظور همه انبیا بوده . حالا هم با اینکه در ادیان تحریف هایی شده ، کارهایی صورت گرفته و چیزهایی در تاریخ گم شده یا درست فهم نشده ، باز هم موعود، هنوز جزء اصالت های ادیان است . یعنی هم ردیف توجه به خدای متعال ، توجه به توحید، صلاح بشر و به عدالت و رعایت بشر است . یکی از نکاتی که می تواند امروز از زاویه مهدویت در دنیا مطرح شود، رعایت حقوق بشر است .
ما می گوییم این موعود، مصلح عدالت گستر که در همه ادیان است ، می گوید: مردم هوای هم را داشته باشید، با هم مهربان باشید، رعایت حقوق همدیگر را بکنید، در گرفتاری ها به داد هم برسید و فریادرسی کنید. این فرهنگ ؛ فرهنگی است که در همه ادیان به نام موعود، ارائه شدنی است و اینها گام های بزرگی است که در راه زمینه سازی ظهور برداشته می شود و مانعی هم ندارد.
اولین اصل دکترین مهدویت ، توجه به اسرار مهدویت است . یعنی مهدویت زاویه ای علنی دارد که بحث مهدویت است و یک بخش سری . دکترین مهدویت ، بدون اسرار مفهوم ندارد؛ بدون سرنگهداری ، مفهوم ندارد. اما حالا با حفظ اسرار می توان با دکترین مهدویت ، همه رهبران ادیان را به حرکت درآورد. اگر روی همه ابزارهای عقلی ، تجربی ، علمی ، سیاسی ، اجتماعی ، هنری و معنوی طراحی صورت می گیرد، برای این است که ما بتوانیم بشر را وصل کنیم به موعود؛ این می شود دکترین مهدویت . از حضرت سجاد (ع ) در سفینه البحار روایتی هست که خیلی زیبا این مسئله را ترسیم می کند. در واقع می فرمایند: خداوند متعال عقل ها و فهم هایی به قائلان به قائم ما (ع )و منتظران ظهور او داده که چنانند که گویا او را می بینند.
این دکترین مهدویت شیعه است که امام سجاد تفسیر می کند. می گوید: دست شیعه را باید بگیرید و به حضرت مهدی (ع ) نزدیک کنید. عقل و فهمش را خدا داده ، اینها آن چنانند که مهدی را می بینند. بعد، می فرماید اینها مثل مسلمانان صدر اسلام که نسبت به پیامبر(ص ) عمل می کردند، نسبت به مهدی (ع) عمل می کنند.
این جا دو ویژگی از شیعه منتظر در می آید که خیلی زیباست . یکی اینکه این منتظر، مجاهد می شود؛ یعنی پرورش پیدا می کند. مانند رزمنده شجاعی که برای رفع موانع و تهدیدهای ظهور، به همه فنون مبارزه مجهز می شود.
زاویه دومش این است که منتظر، مبلغ می شود. منتظر صدر اسلام هم همین طور بود؛ یعنی کسانی که کنار رسول خدا(ص ) بودند، در اغلب غزوات شرکت داشتند و در کنار او مبلغ بودند، یعنی دین خدا را تنها پیامبر منتشر نمی کرد؛ یاران رسول خدا(ص ) هم منتقل کننده و مبلغ دین خدا بودند. اینکه ما حالا به اصحاب منتخب رسول خدا (ص )، این قدر احترام می کنیم ، به خاطر چیست ؟ صحابه ، راویان سنن رسول خدا (ص ) هستند و به این دلیل ، مبلغ اند.
منتظر مصلح عدالت گستر موعود، در هر دینی ، اگر توجیه شود و نسبت به منجی اتصال برقرار کند، او هم می شود انسانی مبلغ و ضد استکبار، به دلیل اینکه استکبار را در خلاف جهت انتظار می بیند. می شود انسانی مبارز، انقلابی و مبلغ ؛ مبلغ ارزش های منجی ، در اسلام هم همین طور است . هر مسلمانی که منتظر حضرت مهدی باشد و مهدی شناس باشد، مجاهد و ضد استکبار می شود . آن وقت دیگر صهیونیسم ، نمی تواند در منطقه باشد. آن وقت دیگر آمریکا جرات نمی کند لشکرکشی کند به این منطقه . مهدی (ع ) را معرفی نکردند و ارتباط برقرار نکردند که این طور شد.
راهبرد انتظار
امام خمینی (ره )، مرجع تقلید شیعیان بودند و جاذبه اول ایشان جاذبه مرجعیتشان و دافعه ایشان هم اثر مرجعیتشان است . وقتی امام خمینی (ره ) می گوید: ولی فقیه همان اختیار حضرت علی (ع ) و پیامبر(ص ) و صاحب الزمان (ع ) را دارد، این به دقت آثار رسول خدا(ص ) را دارد؛ یعنی جاذبه هایی ایجاد می شود و دافعه هایی هم ایجاد می شود. بنابر این ، امام از زاویه فرهنگ مهدی (ع )، شناخته می شود و با ایشان ارتباط برقرار می شود. باید تصویری از گذشته و از قبل انقلاب ، برای شما بگویم . در زمان شاه که قدرت طاغوت حاکم بود و پایگاه آمریکا و اسرائیل در منطقه بود، شما هر جا سر می زدید، می دیدید تابلویی نصب شده که « یا صاحب الزمان جهان در انتظار توست ». به خاطر دارم ، روی گنبد مسجد گوهرشاد مشهد تابلویی نئونی به عرض بیش از ده متر و به ارتفاع دو یا سه متر نصب شده بود که از همه جای مشهد دیده می شد: «یا صاحب الزمان جهان در انتظار توست ».
می دانید یعنی چه ؟ مردم با این پرچم زنده بودند و حیات داشتند و نشاط دینی مردم به این بود که «یا صاحب الزمان جهان در انتظار توست ». ما منتظر شما هستیم . این قضیه خیلی وسیع بود. حالا به آن شکل نیست . حالا نزدیک تر شدند و با معرفت بیشتر کار می کنند. آن زمان این هسته محبت صاحب الزمان در دل های همه مردم این کشور کاشته شده بود.
اصلاًشیعه بدون صاحب الزمان حرکت ندارد.
مرجعیت و ریشه گرفتن از مهدویت
همه آنهایی که رفتند جبهه ، تربیت شده انتظار حضرت مهدی (ع ) بودند، همان چیزی که باعث شد جوان ایرانی ، جنگجو باشد در طلیعه انقلاب که آمریکا، عراق و صدام را تحریک کرد به این انقلاب حمله کنند و می خواستند این انقلاب را نابود کنند، جوانان ایرانی اسلحه دست گرفتند و در جبهه ، با صدام جنگیدند. ببینید، ارتش امام خمینی (ره ) را نگاه کنید و ارتش صدام را نگاه کنید. ارتش صدام ، ارتشی است کلاسیک با مدرن ترین وسایل و پیشرفته ترین تجهیزات . ارتش ایران با فرماندهانی که در رژیم شاه داشت ، سران آنها هم یا فرار کرده بودند یا اعدام شده بودند. مردمی که فرزندان ملت بودند در بدنه این ارتش ، تخصص و تجربه ای نداشتند. با این حال ، این ملت و جوانان بودند که رفتند به جبهه و جنگیدند. یعنی اگر بسیجی ها نبودند، از ارتش و سپاه کاری بر نمی آمد. اینها همه تجربه مهدویت است .
من از جوان های قبل از انقلاب بودم ، از مذهبی هایش بودم که عرصه آن زمان را برای شما روشن می کند. ما خودمان را موظف می دیدیم به تمرین مسلحانه . یعنی کوه می رفتیم ، به خاطر اینکه بتوانیم قدرت بدنی مان را اضافه کنیم . ورزش می کردیم ، مطالعه می کردیم ، پای درس قرآن و تفسیر می رفتیم ، با روحانیون ارتباط داشتیم و البته دنبال اسلحه هم می گشتیم و می گفتیم کو اسلحه ؟
چون این در فرهنگ ایران است . مردم گرگان ، سال ها و قرن ها این طوری بودند، هر هفته شمشیرهایشان را بر می داشتند، شب های جمعه زنگارش را می گرفتند، تیز می کردند تا فردا اگر آقا ظهور کرد در رکابشان باشند؛ یعنی ما سمبل های این طوری داریم . آقای شهید هاشمی نژاد، در کتاب مسائل عصر ما، این را مطرح کردند، من از ایشان یاد گرفتم . از ایشان سوال شد انتظار یعنی چه ؟ گفتند: انتظار یعنی اینکه لشکری فرمانده اش به سفر رفته و گفته به محض اینکه برگشتم ، دستور حمله را صادر می کنم . یعنی رزمنده باشید، آماده باشید از لحاظ بدنی ، سلاح ، تجهیزات ، طرح عملیات و همه چیز. این بحث انتظار است . در مجلسی صحبت می کردم . از مجالس درس حضرت آیت الله العظمی خامنه ای عزیز هم بود. آیه ای بود مربوط به انتظار، گفتم انتظار یعنی خون ؛ همان تعبیر آقای هاشمی نژاد. آن روز چقدر مهیج بود! جوانان دانشجو آن جا بودند و پای درس قرآن آقا آمده بودند. گفتم انتظار یعنی خون . انگار که کل مسجد را خون گرفت . ساواک مدت ها دنبال این بود که بفهمد چه کسی این را گفته . از آقا هم بازجویی کردند. آقا گفته بود پشت به پنجره بود، ندیدم . چهره اش مشخص نبود. قضیه انتظار قبل از انقلاب این طور بود. بعد از انقلاب را هم بدانید، بسیجی یعنی منتظر امام زمان . بسیجی به عشق امام زمان (ع ) است که عاشق ولایت فقیه است . بدون امام زمان ، عشقی وجود ندارد که کسی بتواند عاشق کسی دیگر بشود. یعنی عشق به امام زمان (ع ) است که مولد اقبال به ولایت فقیه است . بعد از انقلاب هم همین بوده . اینکه مردم از هر حکمی که امام خمینی (ره ) داد تبعیت کردند، به خاطر وجود مبارک امام زمان (ع ) بود. اینکه این اقبال به ولایت فقیه وجود دارد، به خاطر وجود مبارک امام زمان(ع ) است . این علایم ، مشخصه هم دارد که یکی از آن ها جمکران است . همین جمکران ، قبل از انقلاب هم بود. مسجد جمکران ، تقریباً دو تا اتاق بزرگ بود، همان زمینی که آن اول بوده و حضرت اشاره فرموده این جا را مسجد کنید. رفت و آمدهای این طوری نبود. حالا ببینید جمکران را.
این آثار دو جانبه ، همه اش حول یک محور است . همان عشق به امام زمان (ع ) . عشق به امام زمان ، مردم را به سمت انقلاب می برد. یعنی این موتوری که چرخ را دارد می چرخاند، عشق به امام زمان (ع ) است . ببینید حالا جمکران چه شده . حالا اقبال مردم به جمکران ، میلیونی است.
مهدویت و نیروهای مسلح
این مشعلی که به برکت وجود اهل بیت رسول الله (ص ) در ایران به وجود آمده و با انقلاب شعله کشیده ، همین طور که در دنیا اثر می گذارد، در داخل کشور هم اثر می گذارد. ببینید، بحث فرهنگی در نیروهای مسلح ، محصول کار فرهنگی در نیروهای مسلح نیست . زمانی رئیس رادیو ایران ، به من گفت که آقا این سربازهای نیروهای مسلح چرا این طوری رانندگی میکنند؟ گفتم اینکه محصول تربیت بیست ساله شماست . سرباز یا بسیجی که می آید در نیروهای مسلح ، باید اول عشقش به اهل بیت (ع ) و وجود مبارک صاحب الزمان (ع ) شکل گرفته باشد. بعد، جذب بسیج شود. بعد جذب نیروهای مسلح شود. اصولاً این نکته اجتماعی و سیاسی است . تصور نکنیم که می توانیم جوان ها را در سربازخانه یا در دانشگاه بسازیم .نظیر همین مقوله را در تربیت معارف اسلامی داریم . تربیت طفل ، از زمانیکه در شکم مادرش است ، شروع می شود. ببینید امروز بیش از نود درصد وقت فرزندان ما در اختیار آموزش و پرورش و صدا و سیماست ؛ یعنی تربیت در آموزش و پرورش و صدا و سیما شکل می گیرد. وقتی فرد دیپلم می گیرد، می آید سربازی . یا وقتی دعوت می شود به بسیج می آید به بسیج . ما این را مطمئن هستیم که محبت و جاذبه حضرت مهدی (ع )، جوانان را به بسیج می کشاند؛ یعنی آنهایی که قبل از سن بلوغ به نیروهای مسلح وارد می شوند، بسیجی ها هستند. گام دوم را ما برمی داریم . سرمایه گذارهایی که در امر تربیت جوانان می کنیم ، در واقع دو بخش دارد؛ یک بخش را همه می دانند؛ آموزش معارف اسلام ، قرآن ، سنت رسول خدا، معارف اهل بیت (ع ) و حضرت صاحب الزمان ، اینها را باید جزو کلاس ، طرح و اردو آموزش بدهیم .
بخش دوم ، همان تربیت عملی است ؛ تربیت عملی ، شکلش فرق می کند با آموزش معارف ، مثل سفرهای زیارتی که جوانان را از جاهای مختلف کشور ببرند زیارت امام رضا (ع )، حضرت معصومه (س )، جمکران و نقاط دیگری که مربوط به امام زمان (ع ) است و دیدار جبهه ها و اتصال به امام و فرهنگ عظیم رزمندگان که خود سرشار از معرفت اهل بیت (ع ) هستند.
مرحله سوم ، اردوهای بسیجی است که با آموزش علمی نظامی همراه است . در واقع جوان ،آن هم جوان مومن و معتقد به حضرت مهدی (ع )، گرایش انقلابی و انگیزه انقلابی در درونش وجود دارد برای مبارزه با استکبار و این را می خواهد تقویت کند، این در همه جوان ها وجود دارد. باید برای این اردو گذاشته شود، آموزش نظامی گذاشته شود، سلاح دستش داده شود و با سلاح آموزش دیده شود. تیراندازی بکند و هیجانش را تخلیه کند.
در واقع ممارست در آمادگی رزمی ، چیزی عقیدتی است در درون بسیجی های ما. متوجه شدید که از روایت امام سجاد (ع ) بر می آمد که یاران رسول الله (ص )، این طوری بودند. یک جهتشان ، انگیزه جنگ آوری ، مجاهدت و فداکاری است و یک جهتشان جنبه لطیف اخلاق و تربیت و رفاقت و برادری و کمک به همنوع و کمک به محرومان و ابعاد معنوی و این هاست . الان در نیروهای مسلح ، در بسیج اعلام می شود که همیشه درب بسیج گشوده است که اگر کسی می خواهد، در تمام سطح کشور بتواند به بسیج بپیوندد. هیچ ایرانی نیست که محروم از عضویت در بسیج باشد و رهبر عزیز ما، همه آحاد ملت را اعضای بسیج می دانند. برای ارتباط برقرار کردن هم هیچ مانعی نیست ، به خصوص که الان می توانند تخصص های مختلف ، اقشار مختلف و بسیج هایی تشکیل دهند و اداره کنند این جاها می شود محافل عشق ورزیدن به حضرت مهدی (ع ). فکر می کنید شب های جبهه چطور بوده ؟ شب های جبهه ، شب های راز و نیاز با خدای متعال و عاشقانه سخن گفتن با حضرت مهدی (ع ) بوده . خطوط مقدم هم همین بوده . یعنی هیچ رزمنده ای بدون شعار «یا مهدی »، «یا حسین »، «الله اکبر» حرکت نمی کرده . اخیراً که انگلیسی ها به آب های ما تجاوز کردند، رزمنده ما پرید در قایق و گفت «الله اکبر» و همه آنها وحشت کردند. این واژه های اسلامی ، به خصوص واژه صاحب الزمان و مهدی (ع) ، از مهم ترین واژه های شجاعت بخش و پیش برنده در جبهه های ایران بوده و هست . امروز هم این فرهنگ کار می شود و تبلیغ می شود. این راز و نیازهاست . رابطه های عاشقانه است و الحمدلله از وجود مبارک حضرت ولی عصر (ع ) بهره مند هستیم .
دکترین نظامی نشأت گرفته از دکترین اسلام
در دکترین نظامی مان هر دو جنبه را داریم ؛ سازماندهی ، جذب نیرو، انسجام ، بسیج ده ها میلیون نفری و ارتش ها و سپاه های منسجم و قوی ، هم تولید علم و دانش ، هم تجهیزات جدید و وسایل جدید. چیزهایی که واقعاً دشمن از آنها اطلاع ندارد و همیشه در ترس از مواجه شدن با آنهاست . بنابراین ، دکترین نظامی ناشی از دکترین اسلام ، ناشی از دکترین مهدویت ؛ دکترینی است به حرکت در آورنده ، انسجام دهنده ، وحدت دهنده ، تقویت کننده و اقتداربخش برای ارتش و سپاه . دکترین مهدویت به عنصر رزم ، به سلاح و امکانات ، تصاعد هندسی می دهد. این است که قدرت سپاه اسلام ، قابل مقایسه با قدرت دشمنان نیست و این بازدارندگی که امروز، نیروهای مسلح ایران در برابر اتحاد غرب که همه وسایلش را به منطقه آورده ، از خود نشان می دهد، تحت مهدویت است . تمام حرکت دشمنان زیر چشم نظامیان مقتدر ماست ، خودشان هم می دانند و تلاش می کنند که دست از پا خطا نکنند.
انگلیسی ها بعد از اینکه تیمشان گرفتار شد، منطقه عملیاتی را صد کیلومتر عقب بردند و دیگر به ناوهای آمریکایی دستور داده شد که مراقب باشند خطا نکنند. این قدرت است .
ترویج فرهنگ انتظار
در وضعیت فعلی که بی عدالتی و ستم همه جا را فراگرفته و آمریکا با اعمال یک جانبه گرایانه خود به جنگ افروزی دامن می زند، تصور می کنید که ترویج فرهنگ انتظار مصلح چه مقدار می تواند در بین ملت های جهان و در تسکین آلام آنها موثر باشد؟
معتقدم ترویج فرهنگ انتظار منجی مصلح عدالت گستر و موعود، نه تنها تسکین دردهای بشر است ، بلکه در بسیاری از آنها نشاط هم ایجاد میکند از حال انفعالی ، ستم کشی و سختی و حیرت هیجان های آزار دهنده بیرون می آورد و به آنها نشاط ، هیجان روحی مثبت و احساس خوش می دهد. خداوند به حضرت داوود می فرماید: ایکاش بندگانم می دانستند که من در کمین آنها هستم تا به آن ها لطف کنم . وقتی انسان بداند که چنین خدایی دارد،چنین منجی ای دارد، دو اثر روی این فرد است . این فرد تبدیل به انسانی متحرک و قوی ، با آمادگی جسمانی و روحی بالا می شود که هم مبلغ عدالت خواهد شد و هم عاشق عدالت . پس چنین انسانی از زندگی احساس نشاط می کند، در شرایطی که استکبار حاکم است ، به همه ظلم می کند و سعی می کند همه را علیه هم دیگر بسیج کند، اعتقاد منجی بر عکس این است ، افراد را نسبت به هم مهربان و نزدیک و ارتباط بین افراد را تقویت و تعاون را زیاد می کند. در فرهنگ تعاون ، افراد برای یکدیگر کار می کنند، در حالیکه در فرهنگ مادی ، فرد برای منفعت خود کار میکند. امروز هر کدام از مکاتب غرب ، وقتی به فرد می رسد، برای فرد، منافعش را تعریف می کند، ولی مکاتب الهی برای فرد، عبادتش را تعریف می کند که عبارت است از خواهش از خدایی که به همه مهر دارد یا فرد را بر اساس کارهای نیکی که به دیگران می کند، تعریف می کند، این باعث پیوند بین انسان ها می شود. بر عکس ، استکبار که انسان ها را از یکدیگر دور می سازد. اعتقاد به منجی مصلح عدالت گستر، انسان ها را به هم نزدیک می کند و با هم پیوند می دهد، پیوندیکه بین آمریکای لاتین و ایران برقرار شده ، از همین جنس است . آقای هوگوچاوز گفته چیزی در این رابطه نمی دانم ، ولی هر چه ایرانی ها می گویند درست است . ما معتقد به منجی عادل عدالت گستر هستیم .این را تبلیغ میکنیم و دیگری راه نجات را در این می بیند. امروزه در کشورهای آفریقایی ، شوق و اعتماد بسیاری نسبت به ایران وجود دارد. مگر ما برای کشورهای آفریقایی کاری کرده ایم که به ما اعتماد دارند؟ کشورهای آفریقایی می گویند: هر کس آمد سراغ ما، برای غارت بود. در داخل کشورشان ظلم و ستم بود، استعمار و استثمار بود. اما به ایران که نگاه کردیم ، می بینیم در آن عدالت ، اخلاق ، صمیمیت و مردم سالاری دینی وجود دارد و ایرانی ها برای کشور ما خیر می خواهند.اصلاً فرق اعتقاد به فرهنگ مهدویت و غیر آن این است ، ایجاد جاذبه می کند. حاکمان دنیا، حاکمان غیر وابسته به دنیا و غیر مزدور دنیا از ارتباط برقرار کردن ، قرار داد بستن و... با ایران احساس نشاط می کنند. چونکه ایران توسعه طلب و یک جانبه گرا نیست . فقط دنبال دوستی با مردم و دولت آن کشور است . برای آن کشور هم عزت و معنویت می خواهیم . ایران دوست دارد هر چیز که به دست می آورد، به همه کشورها هدیه کند .مثل استکبار نیست که پنهانکاری و مخفی کاری کند و صد برابر قیمت بفروشد. ما می گوییم خدای متعال نعمت هایی به ما داده که به شما هم می دهیم . اگر ما بر اساس فرهنگ مهدویت حرکت کنیم ، برای همه چیز دنیا، سیاست ، روابط بین الملل ، اقتصاد، تربیت انسان ها و زندگی خانوادگی ، فرهنگ مهدویت الگوست و نجات دهنده ، از نظر زیبایی شناسی هم فرهنگ مهدویت ، بهترین ویژگی و شاخصه ها را داراست . والسلام