رویداد بسته شدن سفارت عربستان در قاهره، نتیجه بروز اولین نشانههای خشم مردم مصر از ریاض بود که تلاش میکند از سرایت انقلابهای عربی به شبه جزیره عربستان با استفاده از سیاست مداخلهجویی، جلوگیری کند.
عربستان به عنوان ثروتمندترین کشور عربی که با نظامی پادشاهی اداره میشود، درتلاش است با صرف میلیاردها دلار پول حاصل از فروش نفت خام، از فروریختن دیکتاتوریهای منطقه جلوگیری کند تا حاشیه امن شکل گرفته در اطراف رژیم سعودی همچنان پابرجا باقی بماند. امری که خشم مردم مصر را از این سیاست ریاض برانگیخته است.
دستگیری «احمد الجیزاوی» فعال و وکیل مصری در فرودگاه ریاض جرقه این ابراز خشم پنهان را زد تا صدها تن از مردم مصر مقابل سفارت عربستان در قاهره و کنسولگریهای آن در سایر شهرها تجمع و اعتراض کنند که در نهایت منجر به تعطیلی سفارت عربستان و فراخواندن سفیر برای مشورت به ریاض شد.
بسته شدن سفارت عربستان در قاهره پس از نزدیک یک هفته اعتراض و تحصن مداوم ازسوی معترضان مصری مقابل سفارت و کنسول گریهای آن در سوئز و اسکندریه رخ داد. این اقدامات معترضان در اعتراض به دستگیری احمد الجیزاوی، وکیل و فعال حقوق بشر مصری در سفری به عربستان کلید خورد.
روزنامه «الحیات» وابسته به عربستان سعودی، علت دستگیری الجیزاوی در روز 17 آوریل را حمل قرصهای مخدر «زاناکس» به میزان 21 هزار و 380 عدد اعلام کرد و بنا بر گزارش خبرگزاری رسمی عربستان، «احمد بن عبدالعزیز القطان» سفیر عربستان در قاهره، اعتراضات منتقدان را بی اساس خواند. این درحالی است که به گزارش روزنامه «الیوم السابع» مصر، الجیزاوی در پی اقامه دعوایی علیه پادشاهی عربستان در خصوص بازداشت شدگان مصری داخل آن کشور به محض ورود به عربستان ریاض به قصد انجام حج عمره، بلافاصله دستگیر شد.
بنابر گزارش رسانههای مصری، حدود 2 میلیون مهاجر مصری در عربستان سعودی به سر میبرند و دائما تحت شرایط نامساعد و رفتارهای زننده ازسوی مقامات عربستانی در این کشور، کار میکنند. با این همه به نظر میرسد دستگیری این فعال مصری، بهانهای برای ابراز خشم مردم مصر از سیاستهای عربستان در قبال شهروندان مصری باشد؛ امری که رسانههای غربی نیز در تحلیلهای خود از آن غافل نماندند.
بدترین وضعیت از زمان کمپدیوید
روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» نوشت که روابط قاهره و ریاض از زمان امضای معاهده کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل، در بدترین وضعیت خود قرار دارد. واشنگتن پست تأکید کرد: پس از امضای معاهده کمپ دیوید در سال 1979، عربستان سعودی سفارت خود را در قاهره بست و سفیرش را برای مشورت فرا خواند. این روزنامه با اشاره به سرنگونی رژیمهای استبدادی منطقه که آمریکا حامی اصلی آنها به شمار میآمد، تأکید کرد: کشورهای عربی منطقه، پس از سرنگونی رژیمهای وابسته به غرب، اکنون درباره حمایتهای آمریکا، دچار تردید شدهاند.
واشنگتن پست، بحران الجیزاوی را نشانه تیره شدن روابط مصر و کشورهای عربی منطقه از زمان سرنگونی رژیم حسنی مبارک دانست و افزود: این کشورها حتی پس از دست کشیدن آمریکا و غرب از رژیم مبارک، تا قبل از سرنگونی این رژیم از آن حمایت کردند. پایگاه خبری ـ تحلیلی «فیلادلفیا اینکوایر» آمریکا نیز در گزارشی از تیرگی روابط بین قاهره و ریاض، به این نکته اشاره میکند و مینویسد: فروپاشی رژیم حسنی مبارک در سال گذشته پادشاهی عربستان را بسیار نگران کرد، زیرا مقامات عربستانی علاوه بر دریافت نشانهای مبنی بر آسیب پذیری خود دیدند که چگونه پشتیبانی طولانی مدت غرب میتواند یکباره از همپیمانان سنتی آن برداشته شود.
این پایگاه در ادامه مینویسد: مقامات سعودی با مشاهده اتفاقات پس از انقلاب مصر، به ویژه دستاوردهای سیاسی اخوان المسلمین، نگرانی فزایندهای یافتند؛
جریان نگران کنندهای که میتوانست بزرگترین اپوزیسیون(اخوان) موجود در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را نیز تشویق کند.
«فیلادلفیا اینکوایر» افزود: اما شاخه سیاسی اخوان المسلمین هم که با شورای نظامی در حال چانه زدن بر سر قواعد قدرت است، از این اعتراضات حمایت کرد. در بیانیه حزب «آزادی و عدالت» آمده است: «معترضان بر تمایل مصریها برای حفاظت از شأن و منزلت هموطنان خود در کشورهای عربی تاکید کردند و بی توجهی به کرامت مصریهای خارج از کشور پس از انقلاب مصر قابل قبول نیست».
تغییر جهت
نشریه «وال استریت ژورنال» آمریکا به بعد دیگری از نگرانی و تنشها بین مصر و عربستان میپردازد و در تحلیلی مینویسد: دیپلماتهای سعودی خشمگین شدند از این که شنیدند اولین وزیر خارجه مصر بعد از مبارک(نبیل العربی) از لزوم روابط گرمتر با ایران میگوید. در همان حال دادستانی مصر، زیر و رو کردن جزییات پرونده معاملات تجاری سرمایه داران سعودی با مصر در زمان رژیم مبارک را آغاز کرد.
اعضای برجسته خانواده سلطنتی عربستان از جمله «ولید بن طلال» میلیاردر سعودی، یکباره خودشان را در حال پاسخگویی به محققان این پروندههای مالی یافتند؛ چیزی که تا دو سال پیش حتی تصورش را هم نمیکردند. محاکمه حسنی مبارک به عنوان همپیمان عربستان به جرم سرکوب و کشتار معترضان بر این عصبانیت افزود. از دیگر دلایل تنش در روابط قاهره با ریاض که وال استریتژورنال به آن اشاره میکند، نگرانی داخلی در مصر نسبت به حمایت عربستان از سلفی گری در این کشور است.
نگاه بسیاری از مردم مصر که آل سعود را حامی رژیم مبارک میدانستند و باور داشتند که حمایتهای ریاض از رئیسجمهوری معزول به دلیل ترس از سرایت انقلابهای عربی به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و شبه جزیره عربستان است، حتی در جریان انتخابات پارلمانی این کشور نیز به سطح آمد و با حمایتهای بی قید و شرط آل سعود از جریان سلفی خود را نشان داد.
هر چند در بسیاری از رسانهها، رای بالای 70 درصدی مردم به اسلامگرایان که سلفیها فقط 24 درصد آن را کسب کرده بودند، بدون تفکیک بین جریانها، به نام اسلامگرایان اعلام میشد، اما حقیقت این است که از همان ابتدا، دو جریان اصلی اسلامگرا در انتخابات مصر رقابتی پنهان داشتند؛ رقابتی که بعدها از دید ناظران مخفی نماند. در همان زمان بسیاری از تحلیلها حاکی از این بود که اخوان المسلمین حتی اگر ناچار به تشکیل ائتلاف با سایر احزاب لیبرال و چپ برای ترسیم معادلات قدرت آینده شود، دست همپیمانی به سوی سلفیهای مورد حمایت عربستان دراز نخواهد کرد.
روزنامه «الحیات» در یک گزارش از تحولات مصر، به این اختلاف که حالا دیگر عیان شده، پرداخته و مینویسد: جماعت اخوان المسلمین با وجود اینکه احتمال برخورد سلفی ـ اخوانی را در انتخابات ریاست جمهوری آینده بعید دانسته، در عین حال از زبان «محمود غزلان» سخنگوی اخوان المسلمین میگوید: دعوت سلفیها برای رأی دادن به عبدالمنعم ابوالفتوح کاندیدای موردنظر خود، فقط محدود به شهر اسکندریه میشود و ما تمامی تلاش خود را برای حمایت از «محمد مرسی» نامزد اخوان المسلمین به جای «خیرت الشاطر» مبذول خواهیم کرد.