تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۲ - ۰۸:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۶۳۸۷۴

نخ فتنه در سفارت


سفارتخانه‌های مداخله‌گر

در کنار رسانه‌ها، سفارتخانه‌ها نیز عامل ایجاد التهاب و افزایش تنش و چالش بودند. حضور آشکار دیپلماتهای انگلیسی با نمادهای معترضان، نفوذ برخی از رابطین امنیتی سفارتخانه‌های اروپایی در ستاد کاندیداهای خاص و یا دیدارهای خصوصی و دوستانه سفرای غربی و عربی با برخی از سران معترض و اعتراف باراک اوباما بر دخالت در ایران براساس مجموعه اقداماتی تحت عنوان بند به اصطلاح قانونی 1264 (قانون قربانیان سانسور ایران) تنها نمونه‌های از دخالت کشورهای غربی در حوادث پس از انتخابات دهم است. حسین رسام تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس در جلسه دادگاه اعتراف کرد که سفارت انگلیس به دلیل سیاستهای خصمانه‌اش درایران و ترس از افشای ارتباط گیری‌اش با منابع داخلی اقدام به ارتباط گیری از طریق کارکنان محلی می‌کرد.

در این ارتباط‌ها منبع اصلی روشنفکرانی بودند که دارای زاویه با نظام بودند. رسام اشاره دارد که گزارش‌هایی در تهران تهیه می‌شد که برای وزارت خارجه انگلیس ارسال می‌گردید که برخی از آن‌ها تبدیل به سیاست‌ها می‌شد و توسط شبکه بی. بی. سی اجرا می‌شد. به گفته وی پیروزی محمود احمدی‌نژاد برای سفارت انگلیس بهت آور بود و در اولین گزارش ارسالی به لندن بر روی ادعای یکی از کاندیدا‌ها مبنی بر تقلب در انتخابات تأکید شده بود. وی همچنین از دستور سفارت انگلیس به کارمندان محلی و غیرمحلی سفارت برای حضور در آشوب‌ها خبر می‌دهد و اینکه پاتریک دیویس کاردار سفارت نیز در راهپیمایی خیابان انقلاب تا دانشگاه صنعتی شریف حضور داشت.

رفت و آمد توماسبرن دبیر دوم سفارت انگلیس و شون مورفی دبیر سفارت استرالیا در ستادهای انتخاباتی نامزدهای بازنده بخش دیگری از اعترافات وی است. چنین رفتار برخلاف کنوانسیون‌ها و معاهدات بین المللی در مورد دیگر کشور‌ها نیز وجود داشت؛ چنانکه نیکولا سارکوزی رییس جمهور و دیگر مقام‌های فرانسوی از‌‌ همان آغاز اعتراضات به انتقاد از برخورد‌ها پرداختند. برنارد کوشنر وزیر خارجه فرانسه نیز برخلاف تمامی اصول دیپلماتیک از آماده بودن سفارت این کشور برای پناه دادن به معترضان در خیابانهای تهران خبر داد.

نازک افشار کارمند مرکز فرهنگی سفارت فرانسه می‌گوید بر اساس تصمیم‌های اتخاذ شده که به ما هم ابلاغ می‌شد اگر در جریان درگیری که جلوی در بخش فرهنگی ایجاد می‌شد فردی به سفارت پناه می‌آورد ما باید او را به داخل بخش فرهنگی پناه می‌دادیم. دیگر کشورهای اروپایی نیز رفتاری مشابه داشتند؛ فرانکو فراتینی وزیر امور خارجه ایتالیا در این زمینه در اقدامی هماهنگ با سفارت فرانسه اعلام کرد که درهای سفارت کشورش در تهران برای افرادی که نیاز به روادید داشته باشند، باز است و ایتالیا تنها کشوری است که 70 ویزا برای شرکت کنندگان در تظاهرات اخیر تهران صادر کرده است.

بازداشت و اعترافات کلوتید رایس تبعه فرانسوی نیز برخی از ابعاد دخالت کشورهای اروپایی را در انتخابات نشان داد. به مانند کشورهای غربی، کشورهای عربی نیز نقشی موثر ایفا کردند. در این میان نقش سفارتخانه‌های امارات و عربستان خصوصاً در حوادث روز عاشورا قابل توجه است.

راه اندازی 8 دفتر ویژه در کشورهای منطقه و فعالیت 17 سفارتخانه غربی و عربی در تهران به همراه جبهه هماهنگ خارجی علیه جمهوری اسلامی تنها بخشی از دخالت خارجی در انتخاباتت دهم ریاست جمهوری بود که تلاش داشت با راهبردهای نافرمانی مدنی و مبارزه بدون خشنونت بدنبال راه اندازی یک جریان اجتماعی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی باشد.

با وجود گذشت بیش از 4 سال از حوادث و رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال 1388، هنوز هم ابعاد و زوایای ناگفته و ناگشوده بسیاری از آن وجود دارد، نقش و دخالت مثبت و موثر سفارتخانه‌ها، رسانه‌ها و کشورهای خارجی زا این جمله است؛ رویکردی که بسامدهای آن در مناسبات و مراودات ایران با دیگر کشورهای تاثیرگذار بود. مرور روزها و  هفته‌های قبل و بعد از انتخابات نشان از توجه خاص این کشورها و رسانه‌های وابسته به آنان بر تحولات ایران دارد. در میان این کشورها و رسانه‌های وابسته به آنان بر تحولات ایران دارد. در میان این کشور‌ها نقش آمریکا و انگلیس مهم‌تر ارزیابی می‌شود؛ 2 کشوری که با رسانه‌ها و ابزارهای ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی بر التهابات پس از انتخابات افزودند. انگلیس با داشتن سفارتخانه و دفتر نمایندگی رسانه‌‌های همچون بی.بی.سی نقش موثری داشت؛ نقشی که پیکان انتقادات مقامات ایرانی را ابتدا متوجه انان کرد و یک هفته پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در 29 خردادماه رهبر معظم انقلاب اسلامی با یاد‌آوری دخالت‌ها و شرارت‌های فراوان انگلیس در امور داخلی ایران، از این دولت با عنوان «دولت خبیث» یاد کردند. 4 روز بعد نیز 2 نفر از دیپلمات‌های انگلیسی از ایران اخراج شدند و فعالیت رسانه‌ای شبکه بی.بی.سی ممنوع و جان لاین خبرنگار این شبکه اخراج شد. در پاسخ نیز انگلیس 2 نفر از دیپلمات‌های ایرانی را اخراج کرد. اوج تنش رد روابط تهران و لندن هنگامی بود که ایران 9 نفر از کاکنان سفارت بریتانیا را به اتهام نقش داشتن در اعتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت کرد.

البته هفته‌ها و ماههای پس از انتخابات آبستن رخدادهای بسیاری در روابط تهران و لندن شد. تمرکز و توجه خاص رسانه‌ای و سیاسی انگلیس بر رویدادهای پس از انتخابات و طرح اتهامات و مداخلات بسیار علیه ایران سبب انتقادات بی‌پروا‌تر مقامات دو کشور علیه یکدیگر شد. با وجودی که بحث کاهش و یا حتی قطع روابط ایران و انگلیس پس از تحولات انتخابات دهم ریاست جمهوری جدی بود، اما خواست ایران در این راه چندان جدیتی را بروز نمی‌داد، تا اینکه وجود سفیری به نام «سایمون گس» به تنهایی برای کاهش و یا قطع روابط کافی بود؛ دیپلمات زاده‌ای که بشدت مورد حمایت دولت بریتانیا بود و انگار با اظهارنظر درباره مسائل حقوق بشر، پرونده هسته‌ای ایران، تحریم‌ها علیه ایران، سپاه پاسداران، حمایت ایران از تروریسم و دیگر موارد وظیفه داشت در نقش یک کاتالیزور تخریبی در کمتر از یک سال روابط دو کشور را تا آستانه قطع مناسبات پیش برد. البته نباید نادیده انگاشت که رفتار و گفتار سفیر در راستای دیپلماسی رسمی لندن تبیین می‌شد. چنان که اعطای لقب «سر» به سایمون گس از سوی ملکه الیزابت و انتصاب وی به عنوان نماینده ناتو در امور غیرنظامی در افغانستان نشانه‌هایی از تقدیر دولت بریتانیا از وی در اجرای دیپلماسی عمومی و رسمی لندن و انجام موفق ماموریت در تهران بود.

رسانه‌ها عامل چالش نرم

در کنار دولت‌ها، رسانه‌ها نیز نقشی بی‌بدیل در تحولات انتخابات دهم ریاست جمهوری ایفا کردند؛ رسانه‌هایی که در طول حداقل یک دهه اخیر نقش بی‌بدیلی در تحولات و رویدادهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای داشتند؛ نقشی که از آن به عنوان مدیریت و جهت دهی افکار عمومی یاد می‌شود. این فرصت اطلاع یابی و اطلاع رسانی، یکی از عرصه‌هایی بود که در انتخابات بسیار تاثیرگذار واقع شد. تشکیل شبکه‌های ارتباطی از طریق وب سایت‌هایی نظیر تویی‌تر و فیس بوک، جریانی پیوسته از اخبار را به جهان فرستاد؛ جریانی که در پایگاههای یوتیوب و فلیکر نیز ادامه یافت تا جایی که رسانه‌های خبری جهان بدون آنکه بتوانند خبرنگاری برای پوشش دادن رویدادهای پس از انتخابات به ایران اعزام کنند، از این مطالب و گزارش‌ها استفاده می‌کردند. این مساله در حالی بود که با توجه به وجود یک نظام اطلاع رسانی به نام صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اخبار ایران بدون استناد به تلویزیون رسمی و بدون استناد جدی به خبرگزاری‌های داخلی خبر اول دنیا می‌شد. در این خلاء و سکوت خبری، بی. بی. سی فارسی با یک سزارین و 6 ماه پیش از موعد اعلام شده، فعالیت رسانه‌ای خود را آغاز کرد.

البته این مساله سبب شد تا این رسانه در عمل از فقدان یک رویکرد تولیدنگر رنج ببرد، به شکلی که بیشتر گزارش‌ها و خبرهای ارسالی‌اش ترجمه‌های سرویس بی. بی. سی جهانی بود. پس از اخراج جان لاین هم دست این شبکه از سرویس دهی خبری از رویدادهای داخل ایران خالی ماند. در این مقطع با استفاده از خبرهای دست چندم و گزارش‌ها و تصاویر ارسالی غیرحرفه‌ای معترضان هجمه رسانه‌ای خود را شدت بخشید. برگزاری میزگردهای مختلف با حضور کار‌شناسان و دست اندرکاران و حامیان نامزدهای بازنده انتخابات ریاست جمهوری مدیریت رسانه‌ای مخاطبانی بود که مردم را به اعتراض، تظاهرات و راهپیمایی غیرقانونی تحریک می‌کرد. تشدید جنگ روانی، پوشش وسیع اخبار کذب و تحریک کننده به همراه تبلیغ و دعوت برای شرکت در برنامه و تظاهرات غیرقانونی عمده فعالیت رسانه‌ای بی. بی. سی فارسی و رسانه‌های همسو مانند صدای امریکا، رادیو فردا، العربیه، فرانس 24، سی. ان. ان، فاکس نیوز و دیگر بود.

به طور کلی عموم این رسانه‌ها بخصوص رسانه‌های فارسی زبان قبل از انتخابات تلاش می‌کردند مردم را به عدم شرکت در انتخابات تشویق کنند. فضاسازی برای تحریم انتخابات از سوی مردم راهبرد اصلی آن‌ها بود؛ اما بعد از انتخابات و حضور حماسی و پررنگ مردم کوشیدند آن را به شکل مخالفت مردم جلوه دهند. این رسانه‌ها در تحولات پس از انتخابات بر 2 راهبرد اتکا داشتند؛ اول آنکه سعی داشتند حداکثر استفاده ممکن را از خلاء اطلاع رسانی ایجاد شده در رسانه‌های داخلی به واسطه مشکلات ایجاد شده را ببرند. دوم اینکه با تشکیل کارگروههای خبری و گزارشی، وقایع و اتفاقات را با جزیی‌ترین موارد در ایران پیگیری می‌کردند.

لایه پنهان یا به تعبیری وجه ناپیدای فعالیت رسانه‌های خارج از کشور همسو شدن با جریان موسوم به انقلاب مخملین در ایران بود. بازخوانی تحولات رخ داده در کشورهایی نظیر اوکراین و گرجستان که انقلابهای رنگی را تجربه کرده‌اند، بیانگر نقش انکارناپذیر رسانه‌های بین المللی در زمینه چینی برای چنین انقلابهایی است. اعتراف خبرنگاران این رسانه‌ها در جریان برگزاری محاکمه عوامل اعتراضات تاییدی دیگر بر این مساله است. مازیار بهاری خبرنگار نیوزویک در ایران به این مساله اذعان کرده و می‌گوید که خبرنگاران رسانه‌های خارجی در ایران در راستای اهداف کودتای مخملی در زمان انتخابات و پس از آن فعالیت جنگ روانی، شایعه سازی، القای دروغ و خبرپراکنی از طریق عناصر موثر، طرح مورد نظر را دنبال می‌کردند. طرحی که بهاری از آن یاد می‌کند ماه‌ها قبل از انتخابات کلید زده شد.

پیشاهنگان رسانه‌ای خارجی تدارک چینش چالشهای نرمی در صحنه تحولات رسانه‌ای ایران بودند. چنانکه بی. بی. سی فارسی علیرغم دریافت بودجه 15میلیون پوندی وزارت امور خارجه انگلیس پیش و پس از راه اندازی همواره با اعتراض مردم مالیات دهنده بریتانیا روبه رو بود؛ در حالی که این رسانه در روزهای منتهی به 22 خرداد مبادرت به افزایش پخش برنامه‌های زنده خود کرد. به طوری که شب انتخابات مطابق روال قبلی برنامه‌هایش را تا پایان شمارش آرا و اعلام نتایج در قالب میزگرد، وبگردی، گفتگو با کار‌شناسان، ارتباط مستقیم (نوبت شما) و... ادامه داد. بی. بی. سی فارسی برای پیشبرد سناریوی تعریف شده خود که در طول سیاست وزارت امور خارجه انگلیس تبیین می‌شد روی به استفاده از قدرت نرم و نبرد سایبری آورد. همین مساله هم ادعای مستقل بودن این رسانه را بشدت مخدوش می‌کرد؛ چرا که بی. بی. سی از پخش آگهی قربانیان غزه در جنگ 22 روزه به دلیل بی‌طرفی رسانه‌ای خودداری کرد، اما در جریان اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری اعلامیه تظاهرات و راهپیمایی غیرقانونی را منتشر می‌سازد تا بار دیگر اهداف گردانندگان آن بیشتر آشکار شود.

بسیج عمومی رسانه‌های غربی علیه ایران

بسیج عمومی رسانه‌های خبری دنیا برای انتخابات دهم ریاست جمهوری در قالب 700 خبرنگار و گزارشگر که از این تعداد 55 نفر انگلیسی بودند وجهی دیگر از تلاش دامنه دار غرب را به نمایش گذاشت؛ تلاشی که در راستای دیپلماسی عمومی دولتهای غربی در مواجهه با ایران قابل ارزیابی است، دیپلماسی عمومی که قبل از انتخابات، القای ناکارآمدی در راستای راهبرد مقابله با دولت را در دستورکار خود داشت. بزرگنمایی و برجسته سازی سیر انتقادات علیه دولت در حوزه‌های سیاست خارجی و اقتصاد با شیوه‌های تزریق اطلاعات زیر پوستی آغاز فضاسازی بود. بعد‌ها هم متناسب با اقتضائات محیطی عدم مشروعیت و مقبولیت دولت و نظام را در قالب تقلب و کودتا نشانه گرفت.

اهدافی که در راستای دیپلماسی کلان محور غربی برای تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران در قالب قدرت نرم تعریف می‌شود. به واقع روی آوردن به استفاده از راهبری قدرت نرم و کشاندن بازی به فضای نبرد سایبری و اطلاعاتی پس از ناکامی در عرصه‌های سخن افزارانه و خشونت طلبانه راهبرد اساسی غرب در مواجهه با ایران بود. گفته‌های هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه وقت آمریکا به تشکیل شبکه‌های خبری در ایران و فشار برای تعویق تعمیرات پایگاه فیس بوک و تویی‌تر، اعترافی آشکار به هجمه وسیع سایبری واشنگتن علیه تهران در جریان انتخابات دهم بود؛ هجمه‌ای که با تصویب لایحه 50 میلیون دلاری کنگره برای روان سازی جریان آزاد اطلاعات در ایران پشتوانه مالی و اطلاعات گسترده‌ای را به همراه داشت، اما در عرصه عمل عقیم ماند. نگاهی چندباره بر آرشیوهای خبری رسانه‌های خارجی نشان می‌دهد این رسانه‌ها به شکل آشکاری مرزهای حرفه‌ای رسانه‌ای و جهت گیری‌های سیاسی را به هم پیوند زده‌اند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات