تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۰  ، 
کد خبر : ۲۶۹۰۲۶
استراتژی اصلاح طلبان برای کسب اکثریت پارلمان چیست؟

بزرگان اصلاحات در اندیشه حفظ وحدت


محمدحسین مهرزاد

اصلاح‌طلبان توانسته‌اند با عبور از گردنه‌های سخت روزهای آرامی را در دولت روحانی بگذرانند، روزهایی که اگرچه با طعنه و تهمت از سوی برخی تمامیت‌خواهان همراه است اما حتی آنها که سخت‌ترین هجمه‌ها را علیه دولت و اصلاح‌طلبان تدارک می‌بینند به خوبی می‌دانند علت حمله‌هایشان پیروزی تاریخی اصلاحات در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری است. اما در میان اصلاح‌طلبان سه نام بزرگ وجود دارد که هر یک می‌توانند رهبری بزرگ‌ترین جریان سیاسی کشور را به عهده گیرند. آنها اما برخلاف رقیب به جای کوک کردن سازهای جداگانه راه ائتلاف و همراهی را در پیش گرفتند تا با وجود برخی اختلاف‌نظرها نتیجه مطلوب را کسب کنند.

بیراه نیست اگر سیدمحمد موسوی‌خوئینی‌ها، سید محمد خاتمی و عبدالله نوری را سه چهره برجسته جریان اصلاح‌طلب بنامیم؛ بزرگانی که هر یک با کارکردی خاص در راه رسیدن به نتیجه مطلوب و بازگشت به قدرت سیاسی نقشی مهم را ایفا می‌کنند. بسیاری از اصولگرایان علاقه دارند سیدمحمد موسوی‌خوئینی‌ها را مرد خاکستری و چهره پشت پرده جریان اصلاحات معرفی کنند و از او چهره‌یی بسازند که مانند پدرخوانده دست‌هایش از پشت پرده مهره‌های اصلاح‌طلب را می‌چیند و برای آنها دستور کار تعیین می‌کند اما آیا این ادعا واقعیت دارد؟ او هر بار که با پرسش‌هایی از این دست مواجه شده است ترجیح داده پاسخ را به مدعیان واگذار کند و بگوید هر که این ادعا را دارد خودش هم درباره‌اش پاسخ بدهد.

مردی خاکستری اما پر نفوذ

روحانی 73 ساله قزوینی کلکسیونی از پست‌های حساس را در دوران رهبری امام خمینی در کارنامه دارد و پیش از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی نیز به دلیل نزدیکی به امام خمینی جایگاه ویژه‌یی نزد ایشان داشت تا اینکه از جلسات تفسیر قرآن در مسجد جوزستان تهران به فرانسه رفت و در پاریس یکی از همراهان و مشاوران پرنفوذ امام خمینی شد. پس از انقلاب نیز در دوران حیات امام خمینی سمت‌های حساسی چون نایب‌رییسی دوره اول مجلس شورای اسلامی، عضویت در شورای سرپرستی صدا و سیما، دادستانی کل کشور، ریاست سازمان حج ایران، نمایندگی دوره اول مجلس خبرگان رهبری، نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی را برعهده داشت.

با این حال نقطه عطف فعالیت‌های این روحانی در جریان اشغال سفارت امریکا در تهران بود که هدایت آن ماجرا و تضمین اینکه امام خمینی مخالفتی با موضوع ندارد مهم‌ترین نقطه فعالیتش بود. اما دانشجویانی که سخن او را حجت قرار دادند همان کسانی بودند که در جلسات تفسیر مسجد جوزستان حضور داشتند. عباس عبدی و محسن میردامادی دو چهره شاخص جلسات تفسیر قرآن دهه 50 بودند که بعدها در جریان تسخیر سفارت امریکا نقش اساسی داشتند. پس از رحلت امام خمینی دوران نقش‌آفرینی موسوی‌خوئینی‌ها در عرصه رسمی سیاست نیز به پایان رسید.

رد صلاحیت در جریان انتخابات خبرگان که سال 69 رخ داد این پیام روشن را برای موسوی‌خوئینی‌ها داشت که قرار نیست در بر همان پاشنه پیشین بچرخد. او البته در سال 70 برای انتخابات دور چهارم مجلس شورای اسلامی تایید صلاحیت شد اما در اعتراض به رد صلاحیت‌های گسترده در آن دوران ترجیح داد از کاندیداتوری انصراف دهد. موسوی‌خوئینی‌ها پس از دوره‌یی کوتاه عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام راه دیگری در پیش گرفت. البته در همان دوران کوتاه موفق به تشکیل مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری که این مرکز بعدها به محلی برای تربیت نیروهای فعال سیاسی بدل شد و چهره‌های شاخصی را به لایه مختلف قدرت معرفی کرد. او که به همراه شیخ مهدی کروبی با انشعاب از جامعه روحانیت مبارز تهران در مجمع روحانیون مبارز به ادامه فعالیت پرداخت، هیچگاه برای هیچ سمتی کاندیدا نشد و از به دست گرفتن رسمی قدرت دوری جست اما کیست که نداند یکی از مهم‌ترین دلایل پیروزی سید محمد خاتمی، در انتخابات دو قطبی سال 76 تیزهوشی و حمایت‌های بی‌بدیل او بود. او پیش از اینکه خاتمی را برای ریاست‌جمهوری انتخاب کند با راه‌اندازی روزنامه سلام بدل به یکی از پایه‌های انتقاد از دولت هاشمی‌رفسنجانی شد.

روزنامه سلام نیز در تربیت نیرو و کادر‌سازی برای جریان اصلاحات نقش مهمی داشت و با غائله 18 تیر 78 پرونده آن برای همیشه بسته و موسوی‌خوئینی‌ها راهی دادگاه ویژه روحانیت شد. پس از آن واقعه کمتر کسی توانست به این روحانی بلندپایه اصلاح‌طلب دسترسی داشته و او را برای انجام یک مصاحبه مطبوعاتی راضی کند با این حال در معدود اظهارنظرهایی که داشته برای رفع ابهام از اتهاماتی که راست‌ها به وی وارد می‌کنند تلاش ویژه‌یی نکرده است. گویی او خود نیز ترجیح می‌دهد چهره‌یی رازآلود باقی بماند. با این حال نمی‌توان کتمان کرد او در کنار سید محمد خاتمی از موثرترین چهره‌های اصلاح‌طلب امروز است. حتی اگر برخی فعالان سیاسی جریان محافظه‌کار تلاش کنند او را به توطئه علیه جمهوری اسلامی در جریان انتخابات 88 متهم کنند باز هم موسوی‌خوئینی‌ها برای رفع اتهام تلاش نمی‌کند.

بازی‌خوان بی‌نظیر و مظلوم

دیگر اصلاح‌طلب سید محمد خاتمی است. او اگرچه از سوی جریان تمامیت‌خواه همواره مورد اتهام قرار می‌گیرد و با محدودیت‌های ویژه مواجه می‌شود اما در سال‌های دوری از قدرت توانسته است کشتی اصلاحات را از توفان‌های سهمگین عبور دهد، کاری که بسیاری از ناظران سیاسی ایران حتی گمان نمی‌کردند در توان خاتمی باشد. خاتمی پس از کناره‌گیری از کاندیداتوری در جریان انتخابات سال 88 و دعوت از مهندس میرحسین موسوی برای خود نقشی فراتر از یک بازیگر تعریف کرد و به هدایت نیروهای اصلاح‌طلب پرداخت. آن روزها البته اصلاح‌طلبان در طیف‌های مختلف انتقادات جدی به او وارد می‌کردند. یکی از مهم‌ترین خصوصیت‌های خاتمی بازی‌خوانی خوب او در سیاست‌ورزی است. روزی دربرابر تندروی‌های دوآتشه‌های اصلاح‌طلب ایستاد تا ثابت کند رییس‌جمهور ایران اسلامی است و نه رهبر اپوزیسیون درون ساختاری.

این انتخاب خاتمی اگرچه آن روزها با نقد و حتی تخریب برخی دوستانش همراه بود اما مرور زمان نشان داد حفظ خاتمی در چارچوب نظام اسلامی بزرگ‌ترین دستاوردی بود که او خودش به تنهایی کسب کرد. پس از آن در جریان انتخابات سال 84 خاتمی هرگز نقش محوری در اتحاد اصلاح‌طلبان بازی نکرد. اگرچه هنوز هم عده‌یی او را مقصر اصلی آن افتراق می‌دانند و می‌گویند می‌توانست از ظرفیتش برای شکست احمدی‌نژاد استفاده کند اما خاتمی نمی‌خواست در مقام رییس‌جمهور بازیگر انتخابات نیز باشد؛ کاری که احمدی‌نژاد کرد و با مقاومت لایه‌های عمیق سیاست مواجه شد. خاتمی در جریان اعتراضات سال 88 نیز هرگز موضعی علیه کلیت نظام اتخاذ نکرد و با وجود هجوم همه‌جانبه محافظه‌کاران همچنان بر دلسوزی برای نظام و انقلاب تاکید داشت. او در این مقطع نیز از سوی بخشی از معترضان متهم به سکوت و عدم حمایت از اعتراض به نتیجه انتخابات شد اما باز هم ترجیح داد اتهامات هر دوسوی جریان را به جان بخرد تا از کلیت اصلاحات دفاع کند.

اگر آن روز خاتمی نیز در کنار معترضان قرار می‌گرفت و به رادیکالیزه شدن فضا کمک می‌کرد در بهترین حالت فرجامی جز حصر برایش متصور نبود. او خوب می‌دانست که حصر به معنای اتمام اصلاحات است. حتی شرکت در انتخابات مجلس فعلی نیز موضوعی بود که انتقادات فراوانی از سوی اصلاح‌طلبان به دنبال داشت اما باز هم گذشت زمان درستی رفتار خاتمی را ثابت کرد. روزهایی که مجلس اصولگرا در حال بررسی رای اعتماد به کابینه حسن روحانی بود موج بلندی از اعتراف به اشتباه در میان نیروهای تحول‌خواه به راه افتاد که با مخالفت‌های نمایندگان تندرو علیه دولت خاتمی شدت بیشتری یافت. حالا فعالان سیاسی به این نتیجه رسیده‌اند که اگر آن روز با صندوق رای قهر نمی‌کردند شاید علی مطهری تنها نمی‌ماند و برخی نمی‌توانستند با یک رای منفی دولت را از حضور محمدعلی نجفی محروم کنند. اما شاه‌بیت عمل سیاسی خاتمی از ماه رمضان سال 91 شروع شد. آنجا که در یک مراسم افطاری نطفه شورای مشورتی بسته شد و نتیجه آن در ائتلاف تاریخی اصلاح‌طلبان خود را نشان داد و حسن روحانی را راهی پاستور کرد. پس از انتخابات نیز سید محمد خاتمی توانست با وجود تمام محدودیت‌های فراقانونی حیات سیاسی خود را ادامه دهد. او حالا حتما به فکر انتخابات مجلس است. فرصت یک سال و نیمه برای انتخابات مجلس و باز شدن نسبی فضا برای فعالیت اصلاح‌طلبان این اجازه را می‌دهد که آنها با بستن لیستی که از گزند رد صلاحیت مصون بماند اکثریت مجلس را در اختیار بگیرند.

ایستاده بر مواضع

در جریان اصلاحات از کنار نام‌های زیادی می‌توان عبور کرد اما عبور از عبدالله نوری برای هیچ کس مقدور نیست. او بیش از آنکه به خاتمی شبیه باشد به سید محمد موسوی‌خوئینی‌ها شباهت دارد. حضور در سایه، اظهارنظرهای رسمی معدود و اتهام‌هایی نظیر هدایت پشت پرده مهم‌ترین شاخصه‌هایی است که با نام عبدالله نوری گره خورده است. او اگرچه هیچ وابستگی جریانی به طیف‌های شناخته شده اصلاح‌طلبان ندارد اما در میان تمام گروه‌ها دارای احترام ویژه‌یی است. نوری اگرچه در مباحث مختلفی ممکن است راهکارهای همسو با اصلاح‌طلبان نداشته باشد اما هرگز بر خلاف محافظه‌کاران راه ابراز مخالفت خود را از طریق رسانه‌ها و جنجال‌آفرینی انتخاب نمی‌کند. او و خاتمی برای یکدیگر جایگاه ویژه‌یی قایلند که باعث می‌شود هرجا که اختلاف داشته باشند آن را میان خود حل کنند.

عبدالله نوری نیز پس از وقایع سال 78 و رفتن به زندان ترجیح داد هرگز به صورت رسمی در قدرت حضور نداشته باشد اما در لایه‌های زیرین اصلاحات می‌توان به خوبی ردپای تفکرش را دید. عبدالله نوری اگرچه در میان اعضای شورای مشورتی حضور ندارد و حتی آن را غیر دموکراتیک می‌داند اما راه‌حل‌هایی نیز دارد که آنها را با واسطه یا مستقیم به خاتمی نیز ارائه کرده است. بر اساس گزارش رسانه‌های اصلاح‌طلب در اردیبهشت ماه سال 91 عبدالله نوری در دیداری به خاتمی گفته بود که «مهم‌ترین مشکل اصلاح‌طلبان این است که اتاق فکر ندارند. بر اساس برآورد او در ایران 500 اصلاح‌طلب جدی و سرشناس وجود دارند که حرف‌شان قابل اعتنا و اعتماد است. خاتمی از بین آنها می‌تواند ?? نفر را به عنوان مشاور و 20 نفر را به عنوان مشاور ارشد انتخاب کند تا درباره مسائل کشور بحث کنند و پیشنهاد بدهند. این اتاق البته تنها در بر‌گیرنده فلان مجمع و جبهه و سازمان و حزب نخواهد بود و باید از همه گروه‌ها شکل گیرد. یکی از برنامه‌های این اتاق فکر می‌تواند انتخابات باشد و مشارکت یا عدم مشارکت یا شکل مشارکت در آینده سیاسی در آن بررسی شود.

نه اینکه ناگهان یک روز قبل از انتخابات درباره آن تصمیم‌گیری شود.»پیشنهاد آن روز نوری اگرچه در آن مقطع خاص قابلیت اجرا نیافت اما به نظر می‌رسد شرایط فعلی فضای مناسبی برای بازطرح آن ایده و طرح‌هایی نظیر پارلمان اصلاحات باشد. نوری البته در این مدت هرگز منفعل نبوده و با تشکیل جلسات منظم سعی در زنده نگه داشتن این ایده داشته است. شکل‌گیری پارلمان اصلاحات و نهادهایی شبیه به آن از طریق روندی دموکراتیک و شفاف راه‌حلی است که بخشی از اصلاح‌طلبان با محوریت نوری به دنبال آن هستند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات