سیاست تغییر رژیم به عنوان یکی از سیاستهای اصلی در درون سیاست خارجی آمریکا شناخته میشود که حتی پیش از جنگ اول جهانی و در دهههای 1920 میلادی به ویژه در منطقه آمریکای مرکزی ولاتین از سوی واشنگتن اجرا میشد اما بعدها با ورود آمریکا به مناطق دیگر و به ویژه منطقه خاورمیانه در دهه 70 میلادی، اجرای این سیاست در این منطقه نیز آغاز شد. آنچه آمریکاییها در اجرای سیاست تحریم به عنوان ابزار سیاست تحریم به عنوان ابزار سیاست خارجی طی این سالها در کوبا دنبال کردهاند، پیگیری و تداوم سیاست تغییر رژیم بوده است.
سیر روابط 2 کشور از 1959 میلادی به این سو به طور آشکار نشان میدهد که آمریکاییها تا چه حد به دنبال اجرای سیاست تغییر رژیم در کوبا بودهاند در سال 1959 میلادی، فیدل کاسترو و چریکهایش رژیم مورد حمایت آمریکا زیر رهبری فلوخنسیو باتیستا را شکست میدهند در سال 1961 میلادی تحریمها علیه کوبا آغاز میشود و در همان سال، تبعیدیهای کوبایی با کمک آمریکا دست به حملهای با عنوان خلیج خوکها میزنند که به شکست میانجامد و در سال 1962 میلادی نیز اتحاد جماهیر شوروی، موشکهای بالستیک را در کوبا مستقر میکند. که به بحران موشکی کوبا منجر میشود با وجود آنکه از زمان آغاز تحریمها توسط دولت آمریکا تا کنون، 10 دولت در کاخ سفید بر سر کار آمدهاند اما هر ساله با تمدید تحریمهای کوبا، شکاف میان واشنگتن – هاوانا باقی مانه است.
از دیگر سو، نمودار رویکرد واشنگتن در مواضع مقامهای آمریکایی نشان میدهد که سیاست تغییر رژیم از طرف واشنگتن هنوز دنبال میشود. اوباما 27 آذر نیر در گفتگوی تلویزیونی شبکهای بیسی نیوز با ظالمانه و استبدادی خواندن سیاست دولت کوبا ترویج دموکراسی و حقوق بشر در این کشور را از اهداف دولت آمریکا خواند.
اما درسهایی که عادیسازی روابط آمریکا و کوبا میتواند برای روابط آمریکا و کویا میتواند برای روابط بینالملل به ویژه واشنگتن به همراه داشته باشد موارد گوناگونی را در برمیگیرد:
- شکست سیاست تحریم: بهرهگیری از ابزار تحریم به عنوان یک سیاست فراگیر در برابر دولتهای مستقل، دیگر مورد پذیرش جامعه جهانی نیست و شکست خواهد خورد.
- سیاست تعامل و گفتگو باید به مبنای سیاست خارجی کشورهای در قبال یکدیگر تبدیل شود.
- احترام به استقلال و حاکمیت دولتها و آرای مردمی
- شکست سیاست تغییر رژیم در اشکال و ابزراهای مختلف
در فرجام باید گفت اگر چه عادی شدن روابط آمریکا و کوبا را میتوان آْغازی بر پایان چندین دهه خصومت و دشمنی میان دو کشور همسایه دانست اما به نظر میرسد با وجود شکست سیاست تغییر رژیم و ابزار تحریم در نظام بینالملل، تداوم و سیاست رویارویی آمریکا و بهرهبرداری از ابزار تحریم برای منزویسازی کشورها، در سیاست خارجی واشنگتن جریان خواهد داشت.
این در حالی است که روزنامه الاخبار لبنان با انتشار مطلبی ضمن ستایش مقاومت 50 ساله مردم کوبا در مقابل آمریکا نوشت: این مقاومت در نهایت آمریکا را به زانو در آورد و او را مجبور به از سرگیری روابطش با کویا کرد: نویسنده عرب «سامی کلیب» از فعالان رسانهای مشهور در لبنان در مطلبی در روزنامه الاخبار لبنان به سفر خود به کوبا پرداخته است و مینویسد که در هاوانان پایتخت کوبا نه از جنگ داعش و نه از اختلافات فرقهای خبری است، بلکه آنچه به چشم میخورد شعارهای مقاومتی است که علیه آمریکا در دیوارهای آن نقش بسته است از دیگر مناظر در خیابانهای گویا تصاویر پنچ کویایی است که به علت مبارزه علیه تروریسم در زندان گوانتانامو زندانی شدند.
نویسنده میافزاید: قبل از اینکه هاوانا را ترک کنیم به دفتر حفاظت منافع آمریکا نگاهی میاندازیم دفتری که در مقابلش کوباییها 138 پرچم سیا به یاد کشتهشدگان حملههای تروریستی که در طی چهار دهه از خاک آمریکا سازماندهی شده بود، بالا بردند.
در ادامه این گزارش آمده است: روابط کوبا و آمریکا در دوره باراک اوباما رئیسجمهوری آمریکا کمی بهتر شد اما کوبا همچنان از ظلم همسایهاش آمریکا در رنج بود در بهار 1960 کریستین هیرتا وزیر خارجه آمریکا گفت: باید به هر نحو ممکن و با هر وسیلهای که شده، اقتصاد کوبا را فلج و گرسنگی، ناامیدی و سرنگونی نظام را دنبال کنیم.
این روزنامه در ادامه میافزاید: کوبا اگر چه کمی گرسنه ماند اما بسیار صبوری کرد و در نتیجه به مقامی والا دست یافت و کرامت مجاهدان را حفظ کرد.
نویسنده سپس به این موضوع اشاره میکند که تصویر ارنستو چه گوارا رهبر انقلاب کوبا در هر گوشه و کنار کویا و حتی بر لباس مردم به چشم میخورد.
الاخبار نوشت: چه گوارا اصلا کویایی نبود. وی در 14 ژوئن 1928 در روزاریو دومین شهر مهم و بزرگ آرژانتین به دنبا آمد. در خانوادهای ممتاز از تبار اسپانیایی و ایرلندی که گرایشهای سیاسی چپ داشتند، بزرگ شد. ارنستو بزرگترین فرزند خانواده بود.
در سال 1953 از دانشکده پزشکی فارغالتحصیل شد و سپس سفر به دیگر کشورهای آمریکایی را آغاز کرد، سفری که نقطه عطفی در زندگی او بود. در سال 1954 زمانی که در گواتمالا بود با پشتیبانی از حکومت جاکوب آربنز که منتخب مردم بود قدم به عرصه مبارزات سیاسی گذاشت. آرینز در نتیجه توطئه و در مداخلات تجاوزکارانه سازمان سیا سرنگون شد و چه گوارا به مکزیک گریخت.
اندکی بعد به فیدل کاسترو و دیگر انقلابیونی پیوست که با جنبش 26 ژوئیه در پیاندازی دیکتاتوری باتیستا در کوبا بودند. چه گوارا در دسامبر 1956 از جمله مبارزاتی بود که به منظور آغاز مبارزه چریکی از عرشه کشتی کوچک گرانما قدم به خاک کوبا گذاشتند.
او که در اصل پزشک گروه بود همچون یک فرمانده ارتش شورشی ظاهر شد. در پی سقوط باتیستا در دسامبر 1956 چه گوارا یکی از رهبران حکومت تازه کارگران و دهقانان شد و پستهای دولتی متعددی چون ریاست بانک مرکزی کوبا و وزارت صنایع به او واگذار شد.
چه گوارا بارها به نمایندگی از کوبا در مجامع مختلف چون سازمان ملل متحد شرکت کرد. او در مقام یکی از رهبران جنبش 26 ژوئیه و برگزاری گردهماییهای گروههای سیاسی – که سرانجام در 1965 به بنیانگذاری حزب کمونیست کوبا انجامید – یاری رساند.
چه گوارا در اوایل 1965 از تمامی مسئولیتها و پستهای دولتی کنارهگیری کرد و به منظور کمک به پیشبرد مبارزات ضد امپریالیستی و ضد سرمایهداری در دیگر کشورها، کوبا را ترک کرد و همراه با داوطلبانی که بعدها در بولیوی به او پیوستند، نخست به کنگو زئیر رفت و در جنش ضد امپریالیستی آن کشور به رهبری پاتریس لومومبا شرکت جست.
از نوامبر 1966 تا اکتبر 1967 جنبش چریکی بولیوی را بر ضد دیکتاتوری نظامی آن کشور رهبری کرد. در هفتم اکتبر 1967 در عملیات رزمی ساخته سازمان سیا به دست نظامیان بولیوی زخمی و دستگیر و روز بعد از آن تیر باران شد. امروزه پس از گذشت سالها از مرگش هنوز هم او یک از چهرههای محبوب اسطورهای به خصوص در میان جوانان کوبا است.
نویسنده سپس به ماجرای رفتنش به مقبره و موزه چه گوارا و شش تن از سربازانش در سانتا کلارا کوبا اشاره میکند و میافزاید تنها با دیدکنندگان عرب این مقبره از میان 1500 نفری که از این موزه دیدن میکردند فقط من بودم.
وی سپس به طعنه به برخی از کشورهای عربی میگوید: اعراب به تاریخ انقلاب اهمیت نمیدهند و اساسا به این نوع گردشگریها علاقهای ندارند. آنها عادت دارند پولهای خود را در بانکهای آمریکایی سرمایهگذاری کنند یا در خیابانهای اروپا در کلوپهای شبانه و کازینوها بریزند یا اینکه پول خود را صرف گروهکهای تروریستی تکفیری برای کشتن سایر مردم عرب و سایر دولتها که خیلیهای آنها شبیه کوبا هستند خرج میکنند.
الاخبار در ادامه نوشت: انقلاب کوبا از عدم بوجود نیامد. شاید بین تاریخ این کشور و تاریخ اعراب تشابهات زیادی وجود داشته باشد. از زمان استقلال کوبا در سال 1902 کوبا فهمید که چگونه باید با حکام فاسدی که با آمریکا ارتباط داشتند مقابل کند همسایه آمریکایی کوبا از هیچ ظلمی علیه همسایه کوچکتر خود دریغ نکرد.
دست کم سه بار به این کشور حمله کرد و از دیکتاتوری باتیستا که ثروت کشور را به نفع غرب به غارت برد حمایت کرد. باتیستا، فیدل کاستروی جوان را بازداشت کرد. کاسترو در زندان دیکتاور کتاب معروفش تحت نام تاریخ با من به عدالت برخورد خواهد کرد به رشته تحریر در آورد. تاریخ هم درباره او به عدالت رفتار کرد، شوروی و چین به یاریش رسیدند.
تصاویر چه گوارا در آمریکای لاتین و آفریقا به عنوان نماد مبارزه و مجاهدت تا قبل از اینکه در بولیوی به او خیانت کنند، منتشر شد چه گوارا کشته شد انقلاب پیروز شد، آمریکا عصبانی شد و تلاش کرد کوبا را از جنبه اقتصادی تحریم و شرکتهایی که با این کشور همکاری داشتند را تحت مجازات قرار دهد. اروپاییها به تبعیت از واشنگتن همین کار را کردند. چقدر تاریخ تکرار میشود سازمان ملل همچنان در خواب بود و همانگونه رفتار کرد که امروزه در حق فلسطینیها میکند. کوبا ایستاد و والا مقام شد از کرامت ملتش دفاع کرد.
جرج دبلیو بوش هم تلاش کرد از آتش عراق برای ترساندن همسایه سرکش خود نهایت استفاده را بکند آنجا که پس از اشتغال عراق گفت: بزودی نظام کوبا را ساقط خواهیم کرد چه گوار در عکسش خندید. کاستروهم او را به مسخره گرفت و در حالی که بیماری بر او غلبه یافته بود به بوش باید یادآوری کرد که زمانی که ما باتیستا را شکست دادیم هزار نفر بودیم در برابر 80 هزار دیکتاتور کوبایی.
نویسنده ادامه میدهد تهدید هیچ نفعی نداشت و تحریم و محاصره هم نتوانست مانع از افزایش کرامت و پیشرفت علمی کوبا شود کوبا از حیث علمی پزشکی و فرهنگی به صورت گیجکنندهای پیشرفت کرد. داروهای مختلف برای بیماریهای قندو کلسترول تولید نمود و آن را به 40 کشور دنیا صادر کرد. برای نخستین بار داوری ضد صرح را ساخت و بیش از 80 هزار پزشک را به کشور دوست و برادر ونزوئلا اعزام کرد کاسترو به بوش گفت: تو به دنیا بمب صادر میکنی و ما دارو و پزشک
سامی کلیب در پایان مقالهاش نوشت: اینجا انقلابی شکل گرفت که فروخته نشده و در نهایت پیروز شد. اینجا بهاری است که مجاهدان حقیقی آن را رهبری کردند و به کرامتش رساندند. اینجا مردمی دارد که نیم قرن سکوت و آمریکا را وادار کردند از آنان عذرخواهی کند و بگوید که سیاستهایش اشتباه بود. مبارک کوبا و مردمش باشد این عذرخواهی.
دیو سدادو کابیو رئیس مجلس ملی ونزوئلا طی برنامهای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد پیرامون از سرگیری روابط دیپلماتیک بین دولتهای کوبا و ایالات متحده آمریکا پس از 50 سال سخن گفت. کابیو در این خصوص خاطر نشان کرد: دولت ایالات متحده آمریکا در نهایت متوجه اشتباه خود شد امیدواریم این رویکرد رویکردی صادقانه باشد و اشتباهی که طی چندین سال علیه ملت کوبا انجام داده شد را تشخیص دهند.