تاریخ انتشار : ۰۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۸  ، 
کد خبر : ۲۸۶۵۳۷
غلامعباس توسلي در گفت‌وگو با« اعتماد»:

هيچ سمي‌ اصلاحات را نمي‌كشد مگر نااميدي

اشاره: غلامعباس توسلي براي طرفداران جامعه‌شناسي و هواداران مسائل سياسي چهره شناخته شده‌اي است. او اين روزها هر چند به دليل كهولت سن كمتر سخن مي‌گويد اما وقتي مي‌فهمد كه قرار است درباره دغدغه‌هاي اين روزهايش با او گفت‌وگو كنيم با روي باز مي‌پذيرد. جامعه‌شناس سياستمداري كه شاگردان بسياري را در دانشگاه تهران، تربيت مدرس و ديگر دانشگاه‌ها تربيت كرده است. نگاه او به وقايع سياسي رنگ و بوي جامعه‌شناختي دارد. سعي مي‌كند با لايه‌برداري اجتماعي موقعيت گفتمان‌هاي سياسي را تشريح كند. همين است كه وقتي از او سوال مي‌شود گفتمان اصلاحات چه موقعيتي دارد بي‌هيچ مكثي مي‌گويد: گفتمان اصلاحات در عمق جامعه ايراني ريشه دوانده است. تاكيد مي‌كند اصلاح‌طلبانه سخن گفتن روحاني و لبيك توده‌هاي اجتماعي به درخواست كادر رهبري اصلاحات در انتخابات رياست‌جمهوري نشانه‌هاي باور جامعه به چارچوب مفهومي گفتمان اصلاحات است. به اعتقاد توسلي اصلاح‌طلبان هر چند براي كنشگري سياسي با مصايب بسياري بايد دست و پنجه نرم كنند اما با خيال آسوده مي‌توانند اميدوار باشند كه اهداف و مطالبات‌شان روز به روز در لايه‌هاي زيرين جامعه تعميق مي‌يابد. به گفته اين جامعه‌شناس كارآزموده هيچ سمي اصلاحات را نمي‌كشد مگر نا اميدي. از همين رو به نيروهاي سياسي اصلاح‌طلب توصيه مي‌كند تا بازهم فرمول و راهبرد انتخابات رياست‌جمهوري يعني همان تن دادن به اتحاد و انسجام را در دستور كار خود قرار دهند تا بتوانند پيروزي دوم را به آغوش بكشند.
پایگاه بصیرت / زهرا ترابي

(روزنامه اعتماد - 1394/06/24 - شماره 3343 - صفحه 11)

* آقاي توسلي، نهضت آزادي و جبهه ملي را بايد تشكل‌هاي سياسي زاييده يك نهضت ملي دانست. سوالي كه وجود دارد اين است كه پس از محدوديت‌هايي كه براي نهضت آزادي به وجود آمد آيا اين تشكل سياسي در حال حاضر فعاليتي دارد يا خير؟

** نه. وقتي فعاليت گروه‌هاي ملي-مذهبي غيرقانوني اعلام مي‌شود و فشارها به همنشيني‌هاي اين جريان سياسي بالا مي‌گيرد نمي‌شود ديگر فعاليتي داشت.

* فقط موانع موجود باعث شده تا فعل و انفعالي را ملي- مذهبي‌ها نداشته باشند؟

** مهم‌ترين عاملش همين مساله است. وقتي يك گروه سياسي فعاليت‌شان غيرقانوني اعلام مي‌شود خود به خود چهره‌هاي اين جريان در يك لباس ديگر مي‌روند و به حيات سياسي شان ادامه مي‌دهند. البته يك تعدادي از چهره‌هاي ملي - مذهبي هم رحلت كردند و تعداد ديگري هم عطاي فعاليت سياسي را به لقايش بخشيدند. در اين ميان تعدادي هم دچار محدوديت‌هايي شدند. وقتي فشارها و حساسيت‌ها بالا باشد چگونه مي‌شود كنش سياسي داشت؟ براي مثال در دوره محمود احمدي‌نژاد سخت‌ترين شرايط مقابل اين نيروهاي سياسي قرار گرفت و فعالان اين جريان از حقوق فعاليت‌هاي مدني، اجتماعي و سياسي محروم شدند و به همين جهت نتوانستند نماد و نمودي را از طرف خود به سطح جامعه منتقل كنند.

* پس انگيزه‌اي براي چهره‌هاي ملي –مذهبي جهت فعاليت سياسي و اجتماعي وجود ندارد؟

** انگيزه يك امر بالقوه است اما براي بالفعل كردنش بايد بسترها و شرايطي فراهم باشد. وقتي مجوزي و چراغ سبزي نشان داده نمي‌شود بي‌ترديد اين انگيزه‌ها در سطح انگيزه باقي مي‌ماند. همين است كه فعلا در ديگ نيروهاي ملي مذهبي، جوششي نيست و خروجي‌اي ندارند. ما خيلي علاقه داريم تا روح اهداف نهضت ملي را به كالبد جوانان بدميم اما اين امكان فراهم نيست.

* دليل جلوگيري اين فعاليت‌ها چيست؟

** اين يك تصميم كلاني است كه گرفته شده. نمي‌خواستند و نگذاشتند كه نيروهاي ملي–مذهبي در صحنه سياسي باشند. هيچ كس خودش نرفته خودش را منحل كند، يا درخواست انحلال بكند؛ ولي خب سال‌هاست كه جلوي فعاليت‌هاي قانوني‌اي كه مصرح در قانون اساسي است، گرفته شده و كاري هم نمي‌شود كرد.

* با روي كار آمدن آقاي روحاني هيچ تغييري در وضعيت فعاليت سياسي نيروهاي ملي- مذهبي ايجاد نشده است؟

** البته انتظار مي‌رفت و انتظار مي‌رود كه تغييراتي صورت بگيرد. وقتي كه ايشان موفق شدند سد تحريم‌ها را در سطح جهاني بشكنند مي‌توان اميدوار بود كه برخي سوءتفاهم‌ها و بدبيني‌هاي داخلي را هم حل و فصل كنند. ايشان در پرونده هسته‌اي توانستند با ديپلماسي سايه تهديد‌هاي بيشتر جهاني را از روي ايران و ايراني بردارند. همين است كه ما اميدواريم ايشان با ديپلماسي در داخل هم بتوانند محدوديت‌هايي را كه براي بسياري از نيروهاي سياسي اعم از ملي –مذهبي‌ها وجود دارد حل و فصل كنند. ما اميدواريم ايشان قدمي در اين زمينه بردارد. اگر اين اتفاق بيفتد و بدبيني‌هايي كه بي‌جهت به نهضت آزادي و نيروهاي ملي –مذهبي وجود دارد با وساطت خير ايشان برطرف شود آن وقت هم جامعه و جوانان ظهور و بروز كنش و تحرك سازمان سياسي ملي –مذهبي‌ها را خواهند ديد و هم عقلا و مديران كشور.

* به نظر شما آقاي روحاني مي‌تواند اين موضوع را با ديپلماسي در درون حل و فصل كند؟

** من فكر مي‌كنم آقاي روحاني با اظهارات و گفته‌هاي‌شان نشان دادند كه مي‌خواهند حقوق شهروندي و قانون حاكم بر رفتارها و تصميمات شود. تاكيد‌هاي موكد و مستمر ايشان پالس مثبتي به افكار عمومي و نيروهاي سياسي محدود شده است كه علاقه و تلاش دارد تا سد سوءتفاهمات را بشكند. ما هم، همچون افكار عمومي اميدواريم ايشان در حل پرونده سياست داخلي همانند پرونده هسته‌اي موفق شود و سد حصارها را بشكند.

* فكر مي‌كنيد آقاي روحاني در اين زمينه تنها به گفتن بسنده مي‌كند يا آنكه واقعا در راه عملياتي شدن اين مساله گام برمي‌دارد؟

** روحاني فقط حرف نمي‌زند. او مي‌داند مهم‌ترين مسائلي كه امنيت و منافع ملي را تهديد مي‌كنند چه چيزهايي هستند. شايد روحاني هم با نيروهاي ملي-مذهبي زاويه داشته باشد اما در رفتار و اظهارات او مي‌شود اين جديت و حسن نيت او را ديد. روحاني مي‌خواهد كشور را روي ريل قانون اساسي بياورد و اتفاقات جديدي را براي توازن قدرت انجام دهد اما جريان‌ها و فشارهايي است كه راه رسيدن به اين هدف را براي او سخت و صعب مي‌كند. ما هم اميدواريم زور روحاني و راهبردهايش به فشارهاي افراطي‌ها بچربد و طرحي نو در كشور درانداخته شود.

* فكر مي‌كنيد فعاليت نيروهاي سياسي متمايل به جريان ملي –مذهبي تا چه زماني در كما و اغما ماندگار شود؟

** فكر مي‌كنم اگر آقاي روحاني سر حرفش بايستد و آن‌طور كه بخواهد تحرك ديناميك عمومي را سامان دهد مي‌شود اميدوار بود تا پايان دوره دولت اول ايشان اتفاقات خوبي رخ دهد. البته شرط لازم تحقق اين اتفاق اين است كه جداي از پرونده سياست خارجي و اقتصاد ايشان روي مساله ايفاي حقوق شهروندي، آزادي احزاب و انجمن‌ها هم تمركز پيدا كند و انرژي بگذارد.

* آقاي توسلي شما وضعيت جريان اصلاح‌طلب‌ها را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

** اصلاح‌طلبان خيلي جلو رفتند و پاي‌شان به سنگ خورد كه يك جاهايي را بايد مي‌رفتند اما يك جاهايي را مي‌توانستند ورود پيدا نكنند.

* پاي‌شان به سنگ خورد يا سرشان؟

** البته اصلاح‌طلبان يك جاهايي سرشان به سنگ خورد اما منظورم از اينكه پاي‌شان به سنگ خورد يعني آنكه سنگ‌اندازي براي‌شان كردند. در حال حاضر اصلاح‌طلبان تجربه خوبي كسب كرده‌اند و همين تجربه را مي‌شود در رفتار سياسي آنها در انتخابات رياست‌جمهوري سال ٩٢ مشاهده كرد.

* اصلاح‌طلبان نيازي نداشتند كه سرشان به سنگ بخورد ؟

** مگر مي‌شود كه نداشته باشد، چرا، آنها هم نياز داشتند. همين محدوديت‌ها و سختي‌ها بود كه باعث شد تا اصلاح‌طلبان در سخت‌ترين شرايط راه خودشان را پيدا كنند. مطمئن هم هستم كه جريان ضداصلاحات نمي‌تواند مقابل انباشت تجربه اصلاح‌طلبان قرار بگيرد.

* اصلاح‌طلبان در چه دوره‌اي پاي‌شان به سنگ خورد ؟

** در انتخابات رياست‌جمهوري دوره نهم و دهم كه اشتباهاتي را داشتند.

* آقاي توسلي امسال سال انتخابات مجلس است. شاهد بوديم كه اصلاح‌طلب‌ها توانستند در انتخابات رياست‌جمهوري به هدف‌شان دست يابند. به نظر شما اصلاح‌طلبان براي انتخابات مجلس بايد چه راهبردها و تاكتيك‌هايي را اتخاذ كنند تا به هدف اكثري‌شان برسند؟

** اصلاح‌طلبان با همان خردجمعي سال ٩٢ مي‌توانند از رقيب هميشگي‌شان سبقت بگيرند و انتخابات را ببرند. از سوي ديگر بايد مراقب باشند تا گرفتار جنگ رواني جريان رقيب‌شان نشوند. ترديدي ندارم كه آنها از هم‌اكنون تلاش مي‌كنند تا با برخي اصلاح‌طلبان وارد مذاكره شوند تا به آنها بگويند اگر از طيف اكثريت اصلاح‌طلبان جدا شويد ديگر لازم نيست نگراني‌اي بابت احراز صلاحيت داشته باشيد. با اين كارها مي‌خواهند پروسه اتحاد اصلاح‌طلبان را خدشه‌دار كنند. از همين‌رو فكر مي‌كنم با وجود برخي تفاوت روش‌ها كه اجتناب‌ناپذير هم هست بهتر است اصلاح‌طلبان با همان فرمول انتخاب رياست جمهوري پا به انتخابات مجلس بگذارند و حرف بزرگ‌ترهاي‌شان را گوش كنند. به نظرم اصلاح‌طلبان براي تحقق منافع مردم نبايد صحنه را خالي كنند و نبايد نگران برخي سخت‌گيري‌هاي احتمالي باشند.

اين سختگيري‌ها هميشه بوده اما شرايط در دو سال اخير به گونه‌اي است كه طرف مقابل هم مي‌داند، نمي‌تواند در برابر اراده و خواست عمومي جامعه قرار بگيرد. چرا كه مي‌داند دوئل با خواست مردم نتيجه‌اي جز كم شدن طول عمر ندارد. از همين رو مقاومت در برابر فشارها و سختگيري‌ها و همچنين ادامه راه اتحاد كه در انتخابات رياست‌جمهوري تجربه‌اش كرده‌اند، مي‌تواند اصلاح‌طلبان را به پيروزي دوم در انتخابات مجلس برساند.

اما مهم‌تر از همه اين مسائل اميد است. اميد مي‌تواند اصلاحات و اصلاح‌طلبان را با وجود همه تلاش‌هايي كه براي زنده به گور شدن اصلاحات كرده‌اند، زنده نگه دارد. اصلاح‌طلبان اگر نااميد شوند دقيقا در زميني گرفتار مي‌شوند كه جناح رقيب براي‌شان طراحي كرده است. نبايد نااميد شد. هيچ سمي اصلاحات را نمي‌كشد مگر نااميدي.

* به عنوان يك جامعه‌شناس جداي از همه محدوديت‌هايي كه سازمان‌هاي سياسي اصلاح‌طلب براي فعاليت سياسي دارند فكر مي‌كنيد گفتمان اصلاحات در لايه‌هاي اجتماعي داراي چه موقعيتي است؟

** شكي نيست اگر احزاب، سازمان‌هاي سياسي و كنشگران اصلاح‌طلب به دلايل معلوم امروز اقتدار ندارند اما بالعكس گفتمان اصلاحات يك گفتمان مقتدر اجتماعي است. من بارها هم به دوستان اصلاح‌طلب و هم به دانشجويان و نيروهاي جوان اصلاح‌طلب گفته‌ام كه ريشه‌هاي گفتمان اصلاحات به عمق جامعه رسيده است. نشانه اين ادعا را مي‌توان از نگاه جامعه‌شناختي در انتخابات ٢٤ خرداد ٩٢ ديد. اگر گفتمان اصلاحات و پيام نيروهاي ارشد سياسي اين جريان، ريشه در لايه‌هاي مختلف اجتماعي نمي‌داشت، تغييري ايجاد نمي‌شد و حسن روحاني به رياست‌جمهوري نمي‌رسيد. قبلا هم گفته‌ام شايد اصلاح‌طلبان در سال ٩٢ به پيروزي مشابه سال ٧٦ دست نيافتند اما در واقع نگذاشتند جريان رقيب با همه لجستيك و توان و مواهب قدرت به خواست خود برسد.

* به نظر شما اصلاح‌طلبان امروز چه تفاوت‌هايي با اصلاح‌طلبان سال ٧٦ و دهه ٨٠ دارند؟

** گفتمان اصلاحات از بدو تولد يك گفتمان كامل و جامع نبوده. به تبع آن نيروهاي سياسي و فكري اين جريان هم، نواقص و ضعف‌هايي داشته‌اند. هر گفتمان و جرياني بايد سيكل و فرآيند زماني‌اش را طي كند تا به تكامل برسد. به نظر من اصلاحات دوران گذار خودش را طي كرد و با وجود همه محدوديت‌ها و سختي‌ها توانست به بلوغ برسد. از همين رو اصلاح‌طلبان امروز بسيار پخته‌تر از اصلاح‌طلبان دوران دولتداري اصلاحات هستند.

* آيا تجربه اندوزي اصلاح‌طلبان به اين معناست كه آنها محافظه‌كار‌تر شده‌اند؟ سطح مطالبات و جنس اهداف گفتمان اصلاحات چقدر تغيير كرده است؟

** اهداف اصلاحات از همان ابتدا مسائلي مانند حقوق شهروندي، حقوق بشر، آزادي بيان، آزادي احزاب و سنديكاها و... فرقي نكرده است. اينها چارچوب مفهومي و مطالباتي گفتمان اصلاحات است. اگر سال ٧٦ اينها دغدغه اصلي اصلاح‌طلبان بود هنوز هم آنها اين دغدغه را دارند. تنها تفاوت اينجاست كه راهبردهاي تحقق اين اهداف با گذشته فرق كرده.

اين تغيير تاكتيك يا راهبرد هم به معني محافظه‌كاري نيست. اصلا روحيه اصلاح‌طلبي با محافظه‌كاري در تضاد است. اصلاح‌طلبان با سختي‌هايي كه ديده‌اند بهتر ساختار قدرت را شناخته‌اند. آنها مي‌خواهند مطالبات اكثريت توده‌هاي اجتماعي را نمايندگي كنند و از همين رو نمي‌خواهند به دست جريان رقيب كه داراي قدرت است بهانه‌اي براي تهاجم بدهند كه اين هم نشانه خرد و تعقل است.

* با اين تفسير فكر مي‌كنيد چقدر فاصله ميان موقعيت فعلي اصلاح‌طلبان و اهداف و مطالبات‌شان وجود دارد؟

** نمي‌شود گفت چه مقدار باقي‌مانده. اما آنچه ديده مي‌شود اين است كه اصلاح‌طلبان در راه تحقق اهداف‌شان گام‌هاي جدي و خوبي را برداشته‌اند. همين كه اهداف آنان جزو اولويت‌هاي مطالباتي جامعه شده يعني آنكه راه خوبي طي شده است. با وجود همه سختي‌ها و مصايب هشت سال دولت احمدي‌نژاد با روي كار آمدن حسن روحاني اين اميد پر رنگ‌تر شده تا اصلاح‌طلبان بتوانند گام‌هاي بلند‌تري براي رسيدن به اهداف‌شان بردارند. البته تحقق اين مهم وابسته به عملكرد حسن روحاني و دولت هم هست كه تا به اينجاي كار او هم تلاش كرده تا اهداف و مطالبات اصلاح‌طلبان در حوزه سياست خارجي و برخي مسائل سياست داخلي را دنبال كند. شايد بشود گفت اصلاح‌طلبانه سخن گفتن حسن روحاني كه خود داعيه‌داري اصلاح‌طلب بودن ندارد از نشانه‌هاي ريشه دواندن گفتمان اصلاحات از صدر تا ذيل جامعه ايران است. اين يعني آنكه راه نجات در اصلاحات است.

* آقاي توسلي، يكي از وعده‌هاي حسن روحاني احياي خانه احزاب بود. ارزيابي‌تان از روشن شدن چراغ خانه احزاب چيست؟

** به عنوان يك نيروي طرفدار گفتمان سياسي ملي –مذهبي بايد بگويم همان‌طور كه به نهضت آزادي اجازه ندادند تا به عضويت خانه احزاب درآيد در اين دوره هم اجازه نخواهند داد. محافظه‌كاران و جريان‌هاي تماميت‌خواه براي احياي نصفه و نيمه همين خانه احزاب حتي نمي‌خواستند اصلاح‌طلبان را تحمل كنند. اما بالاخره چراغ اين خانه بايد يك جوري روشن مي‌شد. هر چند احزابي كه تمايل داشتند تا عضو اين خانه باشند را به خانه احزاب راه ندادند اما اميدوارم تا با بازگشايي نيم بند خانه احزاب نيروهاي سياسي جريان مقابل با مفاهيم كار مدني و صنفي و حقوقي بهتر آشنا شوند و بدانند كه زير يك سقف جمع شدن با جريان‌هايي كه قبول‌شان ندارند خطرناك نيست.

* خانه احزاب چقدر مي‌تواند در روند مسائل سياسي جامعه تاثيرگذار باشد؟

** بايد دقت كنيد كه برخي مسائل تغيير نكرده است . يكي عدم آزادي احزابي مانند نهضت آزادي است. ما از همان ابتداي پيروزي انقلاب گفته‌ايم كه نمي‌خواهيم سهمي در قدرت داشته باشيم. ما حاضريم تا نظام، نهضت آزادي را به عنوان اپوزيسيون قانوني خودشان بشناسد. مواهب اپوزيسيون در جوامع توسعه يافته روشن شده اما نمي‌دانيم چرا همه‌چيز را خطرناك فرض مي‌كنند. انتقاد كردن ما مي‌تواند باعث شود تا نظام سعي كند نقاط ضعف خود را برطرف كند اما متاسفانه هنوز به اين درجه نرسيده‌ايم كه به داشتن اپوزيسيون قانوني تن دهيم. اميدواريم دولت آقاي روحاني با گفت‌وگوي ملي جريان‌هاي مقابل را به اين نتيجه برساند كه فعاليت جريان‌هاي سياسي به نفع حاكميت است و نگاه سلبي براي منافع ملي مضر است.

* عملكرد دولت در اين زمينه را چطور مي‌بينيد؟

** آقاي روحاني عاقلانه، محترمانه و با اعتدال سعي كرده كارها را سامان دهد. همين تلاش ايشان براي ساماندهي امور است كه فرياد بلند جريان‌هاي مشهور شده به افراطي را بلند كرده. اين صداهاي بلند نشان‌دهنده آن است كه روحاني همچون رييس دولت اصلاحات براي بهبود اوضاع، راه سخت و پر دست‌اندازي را پيش روي دارد.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=25405

ش.د9402627

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات