تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۶  ، 
کد خبر : ۲۹۷۵۰۲
پيروز مجتهد‌زاده در گفت‌وگو با «آرمان امروز»:

جايگزيني جز مذاكره با غرب وجود نداشت

مقدمه: سياست خارجي همواره يكي از مهم‌ترين موضوعات مهم هر كشوري است. موضوعي كه در دولت روحاني هم به آن توجه بسياري شده است. سياست خارجي روحاني همواره مورد انتقاد‌هاي متفاوتي بوده است از تندترين نقدها تا نقدهايي كه راه دولت را براي پيمودن بهتر مسير آسان مي‌كند.«آرمان امروز» براي بررسي آنچه در سياست خارجي در جريان است با «پيروز مجتهد زاده» گفت‌وگو كرده است كه در ادامه مي‌خوانيد.
پایگاه بصیرت / امين ناييني

(روزنامه آرمان – 1395/09/07 – شماره 3194 – صفحه 7)

* برجام و مذاكرات با غرب از ابتداي شكل‌گيري آن مورد انتقادهاي بسياري بوده و شما هم يكي از منتقدان برجام بوديد. انتقادات خود در اين بخش را تشريح كنيد؟

** برخي مي‌گويند من همواره نسبت به برجام منتقد بودم اما انتقاد من به برجام به معني انتقاد به مذاكره نيست. من در چند سال گذشته همواره در سطح بين‌الملل و در رسانه‌هاي خارجي تاكيد داشته‌ام كه ايران بايد براي كسب حقوق خود و رسيدن به منافع ملي راه مذاكره را در پيش گيرد. در واقع آلترناتيو و جايگزيني جز مذاكره با غرب براي ايران وجود نداشت و ندارد. اما آنچه مورد نقد من بوده است در واقع به شيوه مذاكرات برمي‌گردد. به نظر مي‌رسد ما در اين مذاكرات آن‌طور كه بايد حرفه‌اي عمل نكرديم. برخي مي‌گويند چرا من به دولت روحاني و مذاكرات او انتقاد مي‌كنم. پاسخ آن مشخص است چون اين روحاني بود كه مذاكرات را پي گرفت و برجام را شكل داد. تيم مذاكره‌كننده قبلي را در حدي نمي‌بينم كه بخواهم از آن انتقاد كنم چرا كه آنها اصلا مذاكره‌اي نكردند كه من بخواهم از آن انتقاد كنم پس چرا بيهوده انرژي و زمان خود را صرف انتقاد از آن گروه بكنم. اين حق طبيعي من است، به عنوان يك فرد علمي از برجام و محتواي آن و روشي كه به اين توافق منتهي شده است انتقاد كنم.

* آنچه در برجام به دست آمده نکات مثبتی هم دارد؟

** براي مذاكره در سطح اول بين‌الملل ما نيازمند مذاكره‌كنندگان حرفه‌اي و پرتجربه در روابط بين‌الملل هستيم. يك تيم كامل و آشنا به امور حقوق بين‌الملل كه سابقه حضور در مذاكرات بين‌المللي را داشته باشند. اما اگر چنين افرادي در تيم خود نداريم بايد از شخصيت‌هاي قبل از انقلاب استفاده مي‌كرديم يا حتي حقوقدانان بين‌المللي را استخدام مي‌كرديم كه تجربه حضور در چنين مذاكراتي را داشته باشند و بتوانند به تيم ما مشورت‌هاي لازم را بدهند. براي مثال در ماجراي جزاير سه گانه پيش از انقلاب از يك حقوقدان انگليسي استفاده كرديم و مثمر ثمر هم بود. در اين زمينه هم مي‌شد از اهل فن با تجره از آلمان، ژاپن يا هركشور ديگري استفاده كرد كه در روابط بين‌الملل صاحب انديشه و تجربه هستند.

براي مثال يكي از مواردي كه در برجام جاي بحث دارد زمان بندي‌هايي است كه به نوعي در اين توافق مغفول مانده است. در اين‌گونه موارد نبايد به موضوعات به چشم منافع حزبي و جناحي نگاه كرد. اين ديد جناحي در مقابل منافع ملي بسيار كوچك‌تر از آن است كه بخواهد در تصميم‌هاي ما اثر گذار باشد. من چهره‌اي علمي و دانشگاهي هستم و در بررسي‌هايم فقط نگاه منافع ملي را در نظر مي‌گيرم. دولت روحاني مي‌خواهد بگويد بهتر از دولت قبل عمل كرده است اما دولت يازدهم بايد بداند براي اين به قدرت نرسيده است كه فقط از دولت قبلي بهتر باشد. تلاش‌ها بايد به سمتي باشد كه بيشترين منفعت را نصيب كشور كند، فارغ از مقايسه‌هاي جناحي.

* اكنون در شرايط پسابرجام قراردادهايي مانند خريد هواپيمای ايرباس و سفرهاي مختلف هيات‌هاي اقتصادي به تهران درجریان است، اين‌گونه اقدامات را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

** گروه‌ها و هيات‌هاي اقتصادي مختلفي تاكنون به تهران آمده‌اند و حرف‌هاي زيبايي‌ها هم مي‌زنند و علاقه‌مند به همكاري با ايران هستند اما يك نكته مغفول مانده است. اينكه تبادلات سيستم‌هاي بانكي ايران با سيستم جهاني هنوز دچار مشكل است. ما بايد منتظر باشيم تحريم‌ها به‌طور كامل در اين بخش حذف شود. وقتي بتوانيم با سيستم بانكي جهان در ارتباط باشيم در آن صورت اقتصاد ما مي‌تواند از اين رفت و آمدها سود ببرد، در غير اين صورت اين نوع ديدارها تكرار آرزوهاست. به نظر مي‌رسد دولت در اين بخش كمي عجله مي‌كند و نياز به زمان است تا مشخص شود آيا تحريم‌ها و موانع تبادل ارتباطي با بانك‌هاي سطح يك جهاني برقرار مي‌شود يا خير. تا زماني كه چنين تضميني در ارتباطات نباشد خريدهايي كه سرمايه‌گذاري منابع ما در اروپا يا آمريكا است ريسك دارد و ممكن است سرانجامي مانند پول‌هاي بلوكه شده داشته باشد.

* از سوی ديگر برخي معتقدند چنانچه دولت نمي‌توانست با غرب به توافق دست يابد خطرهایی ايران را تهدید مي‌کرد. نظر شما چيست؟

** من چنين ديدگاهي را به هيچ‌وجه قبول ندارم و مطلقا بايد گفت كساني كه اين نوع از پيش‌بيني‌ها را مي‌كنند در اشتباه هستند. موضوع حمله به ايران نه در دولت اوباما كه در دولت جمهوریخواه جرج بوش حل شد و اين گزينه به‌طور جدي از معادلات آنها حذف شد. حتي وقتي رژيم صهيونيستي، ايران را تهديد به حمله هوايي كرد اين فرماندهي آمريكا در زمان بوش بود كه گفت اگر رژيم صهيونيسيتی چنين اقدامي را انجام دهد اين آمريكا خواهد بود كه هواپيماي آنها را سرنگون خواهد كرد. بنابر اين پيش فرض جنگ پيش از اين منتفي شد و جداي از اين، اصلا ايران نبود كه براي مذاكره پيش‌قدم شد، اين اوباما بود كه در كارزار انتخاباتي خود وعده داد مي‌خواهد تنش و مناقشه هسته‌اي با ايران را از طريق ديپلماتيك حل كند و اين بديهي است كه آنها جنگ را در گزينه‌هاي خود نداشتند. اينكه به فصل هفتم منشور سازمان ملل اشاره مي‌شود كه مي‌توانست زيربناي حمله به ايران را فراهم كند هم غلط است، چرا كه اساسا اين فصل اشاره مي‌كند تهديد عليه صلح بايد اثبات شود اما چه چيزي عليه ايران به اثبات رسيد. بارها بررسي‌ها و بازديدهايي از ايران داشتند اما هيچ‌گاه به سندي عليه ايران دست نيافتند، وقتي چيزي براي اثبات نبود مواد فصل هفتم منشور هم بي‌اثر مي‌شد.

* اخبار تاييد نشده‌اي وجود دارد كه نتانياهو پيغام فرستاده براي ترامپ كه لازم نيست توافق هسته‌اي با ايران را بهم بزنيد، فقط كافي است كه سختگيري بيشتري بكنيد، اين بدان معناست كه آمريكا مي‌تواند از طريق سيستم‌هايي چون نظام بانكي، كنگره و... محدوديت‌هاي بيشتري را عليه ايران اعمال كند؟

** مشخصا لابي‌هاي محافظه‌كار و گروه‌هايي كه وابسته به رژيم صهيونيستي هستند شب و روز مشغول چنين كاري هستند تا بتوانند فشار بيشتري بر ايران وارد كنند. من قبل‌تر از اين در مصاحبه‌هايي كه داشتم گفته بودم اگر كلينتون به رياست‌جمهوري آمريكا برسد برجام را با سختگيري‌هاي بيشتر حفظ خواهد كرد به دليل اينكه كلينتون تحت نفوذ رژيم صهيونيستي است و آنها هم به دنبال فشار روز افزون بر ايران هستند. اوباما هم همواره در تلاش براي تضمين امنيت رژيم صهيونيستي بوده است. حتي زماني كه نتانياهو با برجام مخالف مي‌كرد اوباما تلاش كرد كار اسرائيل را تسهيل كند و همواره تاكيد مي‌كرد نتانياهو به او زمان بدهد و در برجام دخالت نكند. بايد پذيرفت كه منافع اين رژيم هم‌اكنون در برجام تامين شده است. وقتي اينگونه صحبت‌ مي‌كنم براي برخي عجيب است اما من به عنوان يك منتقد غير‌حزبي و دانشگاهي معتقدم در برجام به امنيت رژيم صهيونيسيتي از سوي غرب توجه خوبي شده است.

* اما موضوع مهم ديگر که در ارتباط با سياست خارجي ايران و البته در فضايي بزرگ‌تر روابط بين‌الملل مطرح است بحران سوريه و خاورميانه است، در اين زمينه حضور پر رنگ روسيه را شاهد هستيم، تحولات درخاورميانه به چه سمتی می‌رود؟

** حضور روسيه در منطقه بسيار بهنگام بود و به نظر مي‌رسد آنها كاملا در جهت درست گام برمي‌دارند. اين اقدامات روسيه به نفع منافع ملي ما هم شده است، جداي از اينكه روسيه به دنبال اهداف ژئوپولتيك خود در سوريه است. يكي از مهم‌ترين اقدامات روس‌ها در جهت منافع ما اين است كه روسيه بسياري از پشتيباني‌هاي نظامي را كه قبلا ما انجام مي‌داديم به عهده گرفته است و ما هم از سرزنش‌هاي مداوم غرب به دليل اين‌گونه اقدامات خلاص شديم. حضور عملي روسيه در اين بخش معادلات را تغيير داده است. روس‌ها در اين زمينه كمترين توجه و اعتنا را به غرب و سعودي‌ها دارند. از طرف ديگر حضور روس‌ها به نوعي با واكنش نظام بين‌الملل مواجه شده است، حضوري كه آشكارا و بدون كتمان است اما آنچه پنهان مانده حضور در سايه رژيم صهيونيستي در اين ماجرا است. اما كسي از حضور آنها در اين بحران حرفي نمي‌زند.

كسي به پيوند رژيم حاكم بر تل آويو و عربستان سعودي توجهي نمي‌كند. اين رژيم صهيونيسيتي بود كه طرح بهار عربي به سوريه را مطرح كرد و عملا نا امني و بي‌ثباتي را به وجود آورد. سعودي‌ها و بعد تركيه هم به دام اين طرح صهيونيست‌ها افتادند و وضعيت خاورميانه حالا به اين بي‌ثباتي رسيده است. هرچند ايالات متحده آمريكا تلاش كرد روسيه را در سوريه محدود كند اما به نظر مي‌رسد آنها موفق به چنين تاثيري بر روسيه نشدند. موضوع ديگري كه نماينده سازمان ملل در سوريه مطرح كرده هم جاي شگفتي دارد. وقتي او از خودمختاري شرق حلب گفته نشان مي‌دهد به دنبال يك توطئه صهيونيستي است يا اينكه با مقررات حقوق بين‌الملل و حاكميت دولت‌ها آشنايي ندارد. اين طرح يك طرح وحشتناك براي نظام بين‌الملل است يا به گونه‌اي مقدمه‌اي براي تجزيه است و مطلقا قابل قبول نيست. روسيه وقت خود را براي چنين طرح‌هايي تلف نخواهد كرد و كار حلب را يك سره خواهند كرد.

* برخي مطرح مي‌كنند كه آمريكا به دنبال تجريه كشورها و ايجاد مرزبندي‌هايي جديد در خاورميانه است. تجزيه بر اساس قوميت، زبان يا ساير موارد. این سیاست تا چه اندازه با واقعیت‌های خاورمیانه قابل اجراست؟

** از اين دست سخنان زياد است. بايد ديد منبع چنين خبرهايي كجاست. آمريكا كشور گسترده و پهناور با يك سيستم علمي متحول و باز است. هر ساله محققان برجسته‌اي در اين كشور مطرح مي‌شوند و نظرات خود را هم بيان مي‌كنند. اين نوع نظرات در قبال خاورميانه هم در ديدگاه اين شخصيت‌ها ديده مي‌شود و هيچ‌گاه از يك مرجع دولتي در آمريكا چنين ديدگاه‌هايي مطرح نشده است. شايد محافل صهيونيستي به دنبال اين اقدامات باشند اما دولت آمريكا نظر ديگري دارد. آمريكا به دنبال تجزيه خاورميانه نيست، به دنبال تجزيه سوريه هم نيستند، آنها به خوبي مي‌دانند تغييرات مرزي در بافت قومي و مذهبي در خاورميانه مي‌تواند كل خاورميانه را بهم بريزد و اين موضوعي است كه براي آنها هم دردسر‌سازمي‌شود، اين نوع نظرات بيشتر خيال‌پردازي‌هايي گروه‌هاي خاصي در آمريكا است و موضع و هدف دولت آمريكا نيست.

* آمريكا همواره به دنبال منافع خود است. اگر طرح تجزيه خاورميانه خيال‌پردازي است، سرنوشت منافع آمريكا در خاورمیانه به کدام سو می‌رود؟

** بايد ديد كه چنين اقدامي، اينكه خاورميانه بهم ريخته شود در جهت منافع ملي آمريكا تعريف مي‌شود یا نه؟ در آمريكا دموكراسي وجود دارد. هركس مي‌تواند نظرش را بيان كند و به قولي خواب خود را تعريف كند. ما بايد منافع ملي آمريكا را بشناسيم. تجزيه خاورميانه به هيچ‌وجه در جهت منافع ملي آمريكا نيست. نبايد دنبال تخيلات افراد رفت به اين دليل كه آمريكايي هستند.

* با توجه به موضوعاتی که مطرح کردید پيش‌بيني شما از آينده‌ خاورميانه چیست؟

** خاورميانه همين است كه در گذشته بوده است در حدود ۷۰ سال است وضعيت به همين شكل است. هيچ نشانه‌اي نيست كه معضلات خاورميانه به سمت حل شدن بروند. درصد بزرگ نقش منفي آمريكا ناشي از ناداني است، آمريكا به اندازه اروپا خاورميانه را نمي‌شناسد. اينكه مي‌گويم ۷۰ سال در واقع از وقتي كه رژيم صهيونيستي تشكيل شد و تلاطم سرزميني در منطقه ايجاد شد. رژيم صهيونيستي كوشيد دعوا با اعراب را حل كند، به قيمت ايجاد جنگ شيعه و سني در واقع يك مساله را حل نكرده، يك مساله بزرگ‌تر ايجاد كردند. همه‌چيز مثل گذشته خواهد بود مگر اينك متفكران در خارج از فضاي مسموم گذشته تفكر كنند.

* با این وجود جايگاه ايران در آينده منطقه خاورمیانه را چگونه مي‌بيند؟

** آينده ايران در منطقه به اندازه گذشته ايران در منطقه روشن خواهد بود. اگر ما در انديشه‌هاي ژئوپلیتيك و ژئواستراتژيك بازنگري كنيم وضعيت ما از نقطه آغاز جمهوري اسلامي كه عبارت بود از صدور انقلاب و اشغال سفارت به طرف معقول حركت كرده است. در سوريه، روسيه كارهاي ما را انجام مي‌دهد و ما را از زير بار تهمت‌هاي جهاني رها كرده است. همچنين در شرايطي كه در نتيجه كنش‌ها و واكنش‌ها اسرائيل توانست حماس را از طريق سعودي‌ها و محمود عباس به سمت خودش بكشد ما هم بايد از اين وضعيت استقبال كنيم. وقتي عرب نمي‌تواند مشكل خود را حل كند و درجهتي خلاف منافع خودشان مي‌روند ما هم بايد تلاش كنيم بي‌توجه به آنها در جهت منافع ملي خود حركت كنيم. اگر آهسته آهسته مسائل خود را از ديگران جدا كنيم آينده درخشاني همچون گذشته خود در خاورميانه خواهيم داشت.

http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/170607

ش.د9502803

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات