تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۷:۲۴  ، 
کد خبر : ۱۰۰۶۳۰

انتخابات هنجارساز یا هنجارشکنی در انتخابات


امیرعلی فاطمی
رهبر معظم انقلاب در جمع مردم مومن، غیور، با فرهنگ و پر محبت سنندج، با دعوت از رقبای انتخاباتی به نقد منصفانه و مبتنی بر واقعیت دولت، برخی شعارها و حرفهایی که درباره وضعیت عمومی حاکم بر کشور مطرح می‌شود را خلاف واقعیت و مصداق عینی تخریب دانستند و افزودند: "نامزدها گاه مسائلی خلاف واقع درباره اوضاع کشور و مسائل اقتصادی مطرح می‌کنند که مردم را نگران می‌کند و انسان نمی‌تواند باور کند که دادن این همه نسبت خلاف، از روی صدق و صفا مطرح شده باشد."
تامین منافع ملی و در نظر داشتن مصالح کشور تنها با تشخیص صحیح اولویتها توسط نخبگان سیاسی و انتقال بی‌آلایش آن از دالانهای مطمئن به متن توده‌ها و مردم ممکن است. نوعا اعتقاد بر این است که نمی‌توان فرایندهای ریزدستی تصریح و تالیف منافع احزاب و جریانات سیاسی را در مسیر خلاف مصالح کلان یک کشور و تحریف واقعیات تعریف کرد. در چند هفته گذشته برخی نامزدهای محترم با تشدید حملات غیر منصفانه خود به دولت با تعابیری نظیر اینکه کشور بر لبه پرتگاه قرار دارد و یا اینکه برای کشور احساس خطر می‌کنیم کلیه دستاوردهای سی سال انقلاب را پای منافع حزبی و انتخاباتی ذبح کردند.
پژوهشهای سیاسی و اجتماعی نشان می‌دهد بازی‌های سیاسی در آستانه انتخابات مختلف با مجموعه‌ای از کنش‌ها شکل می‌گیرد، این جریان نه تنها در خلاء نیست بلکه در تعامل مستقیم محیطی و زیر ذره‌بین فاکتورهای بیرونی است. شناخت انگیزه‌های پنهان برخی از این کنش‌ها مستلزم گذشت زمان است.
تخریب، دروغ‌پردازی، توسل به شایعات غیرواقعی و سایر شیوه‌های رقابت منفی در انتخابات موجد نوعی منفی‌گرایی مفرط است که هیچ حاصلی برای تولیدکنندگان این پیام‌ها ندارد و تنها بخشی از سرمایه‌های اجتماعی را فرو می‌کاهد.
رهبر معظم انقلاب با اشاره به تلاش ناکام دشمن برای تعطیلی انتخابات در آستانه انتخابات مجلس هفتم، سرد کردن تنور انتخابات و کاهش مشارکت عمومی ‌مردم را در این دور از انتخابات یکی از اهداف اصلی دشمنان انقلاب برشمردند و تاکید کردند: "ملت هوشیار ایران، درست در نقطه مقابل خواست دشمن، فعال، پرشور و شعور ـ و همراه با درک و آگاهی کامل در پای صندوقهای رای حضور خواهد یافت چرا که انتخابات را آبروی ملی، وسیله‌ای برای افزایش عزت ملی و از جمله شاخص‌های رشد ملی می‌داند."
ثبت‌نام احمدی‌نژاد و توصیه‌های وی به هواداران
محمود احمدی‌نژاد پس از ثبت‌نام در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به همه هواداران و حامیانش اعلام کرد "کسی حق ندارد در انتخابات آتی به نام طرفداری از من به دیگری تعرض کند." وی با تاکید بر اینکه همه باید کمال ادب و احترام را در انتخابات رعایت کنند تصریح کرد: "اخلاق انتخاباتی یک اصل است و کسانی که می‌خواهند مرا به مردم معرفی کنند فقط عملکردها را آن هم در صورت ضرورت بگویند."
احمدی‌نژاد که به خوبی می‌داند گسست‌ها و پیوستهای رقابت سیاسی در ایران مایه قبض و بسط ساختاری نظام اسلامی ‌نیست و بن‌مایه‌های مردمسالاری دینی بسیار مرصوص است به منظور کنترل قطار سمپاتها و طرفداران که امکان تندروی و افراط آنها خواسته یا ناخواسته محتمل است، پیشاپیش ترمز قطار را می‌کشد. چرا که اگر نامزدی کانون بی‌اخلاقی و خشونت باشد این رویکرد در بین طرفداران با عمق و دامنه بیشتر اشاعه می‌یابد و انتخابات به جای آنکه بزنگاه رقابت برنامه‌ها برای اداره کشور باشد به یک فضای ستیزآلود و آنتاگونیستی تبدیل می‌گردد که هیچ حاصلی برای دولت و مردم نخواهد داشت.
چکش نقد منتقدین
نقد، یکی از روش‌های مهم به منظور ارزیابی مفاهیم، پدیده‌ها و داده‌های مختلف در فرایند تولید و آفرینش است. و ظرفیت نقدپذیری یک ارزش است. انتخابات به عنوان متداول‌ترین صورت مشارکت سیاسی عرصه شناسایی نقاط قوت و ضعف منتخبین ملت است. احمدی‌نژاد در روز ثبت نام گفت: "کسی حق ندارد در برابر انتقادات درست و بیان برخی ضعف‌های طبیعی یا غیرطبیعی مقاومت کند."
این رویکرد اصولگرایانه احمدی‌نژاد نشان‌دهنده افزایش ظرفیت نقدپذیری دولت نهم است. وی می‌پذیرد که در عملکردش کاستی‌ها و نقصهایی نیز وجود داشته اما انتخابات را مجال و فرصت مناسبی برای شناسایی این ضعفها تلقی می‌کند. چنانچه وی پیروز انتخابات دهم باشد این کاستی‌ها را جبران می‌کند و چنانچه نامزد دیگری گوی اقبال عمومی ‌را از دستان احمدی‌نژاد برباید وی بر این نقاط ضعف واقف می‌گردد. یکی از برکات اصولگرایی دولت نهم در چهار سال گذشته این بوده که خودش را زیر چکش نقد منتقدین قرار داده و از انتقادات سازنده استقبال کرده است.
نوعا اعتقاد بر این است که نقد هر دولت مستلزم خوانش تحلیلی و فارغ از جانبداری‌های سیاسی و جناحی رویکردها و عملکردها است. دولتهای پس از انقلاب عموما در معرض نقد یک یا دو جریان عمده رقیب و منتقد بوده اند. دولت میرحسین موسوی مورد نقد جریانی در کشور بود که به جریان فقاهتی موسوم بود و دغدغه اسلامی ‌شدن هندسه رفتاری دولت را داشت. دولت‌ هاشمی ‌زیر چکش نقد چپ‌ها و گروهی از اصولگرایان بود. خاتمی ‌و دولتش را اصولگرایان نقد می‌کردند و دعوا بر سر دور شدن دولت هفتم و هشتم از آرمانها و ارزشهای انقلاب بود. اما در دولت نهم دامنه منتقدین به مراتب متفاوت و وسیع‌تر از دولتهای پیشین بود. اگر در دولتهای گذشته نقدها به یک یا دو ضلع رقابت در کشور معطوف می‌شد اما این دولت در معرض نقد تمام هشت ضلعی بود که در انتخابات نهم ریاست جمهوری شرکت کردند.
عدم تمایل اصولگرایان به مبارزات منفی در انتخابات
روانشناسی تبلیغات انتخاباتی بدون در نظرداشت تمایلات هیجانی نامزدها به مبارزات منفی میسر نیست. مبارزات انتخاباتی منفی و حملات شخصی به رقبای سیاسی در اغلب دموکراسی‌ها به درست یا غلط متداول و در برخی مواقع گریزناپذیر است.
تجربه 30 سال مردمسالاری در ایران نیز به کرات نشان داده هر چند محدود و کاملا کانالیزه اما واقعیت مبارزات منفی را نمی‌توان در انتخابات مختلف انکار کرد. نامزدها به عنوان نماینده سیاستها، مواضع و منافع جریانات رقیب در انتخابات ضمن تبیین برنامه‌های خود گوشه چشمی‌هم به مبارزه منفی علیه نامزد رقیب دارند.
اما در این دور از انتخابات که تنور آن از یک سال پیش با پایان انتخابات مجلس هشتم، توسط گروه‌های دوم خردادی روشن شد افکار عمومی‌به طور بی‌سابقه‌ای شاهد تغلب رویکردهای منفی و تخریبی در بین نامزدها بخصوص علیه جریان حاکم بر قوه مجریه و مقننه بود. حجم این تخریبها به حدی بود که رهبر فرزانه انقلاب را واداشت سال گذشته در مقاطع مختلف نسبت به رشد خطرناک این نوع مبارزات منفی و سلبی هشدار دهند.
در تازه‌ترین دور از این تبلیغات منفی دیروز در جریده‌ای خاص به نقل از حامی‌یکی از نامزدهای محترم آمده بود که "احمدی‌نژاد باید توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شود." همچنین یکی از نامزدهای محترم تازه وارد نیز مدعی شده است "راهی که احمدی‌نژاد و دولت نهم در آن گام برمی‌دارند، به پرتگاه منتهی می‌شود. "و یا مقولاتی مانند سیب‌زمینی رایگان، اطلاق عنوان حسودان مزاحم، احمدی‌نژاد خادم رژیم صهیونیستی است و...
اصولگرایان هرچند اصراری برای پاسخ‌گویی به ژستهای انتخاباتی این نامزدهای محترم ندارند اما چنین رویکردی را با توجه به اقبال عمومی ‌مردم به دکتر محمود احمدی‌نژاد ـ که در تمام نظرسنجی‌ها و سفرهای استانی ایشان مشخص است ـ به نوعی اهانت به مردم تلقی می‌کنند. این تبلیغات بی‌منطق نوعی منفی‌گرایی مفرط است که نه تنها بازتاب واقعیات جامعه نیست بلکه حداقل پایگاه اجتماعی رقبای دکتر احمدی‌نژاد را تخریب می‌کند و آنها را نامزدهایی عصبانی جلوه می‌دهد. اصولگرایان کارنامه موفقی در خدمت به مردم، توسعه عدالت در کشور و گزارش ملموسی از پیشرفت برای ارائه به افکار عمومی ‌دارند که آنها را از هر گونه مبارزه منفی و تخریب رقبا بی‌نیاز می‌کند.
دکتر احمدی‌نژاد چندی پیش در اصفهان گفت "در انتخابات ریاست جمهوری باید اندیشه‌ها و سلایق گوناگون به صحنه بیایند." رئیس‌جمهوری خاطرنشان کرد " همه سلیقه‌ها باید بتوانند در اجتماعات گوناگون نظرات خود را آزادانه ارائه کنند و هیچ کس حق ندارد مانع اعلام‌نظرها شود." به زعم اصولگرایان اگر منطق رقابت و تبلیغات در انتخابات مختلف به مسابقه خدمت‌رسانی به مردم و مسابقه پیشرفت کشور معطوف گردد، ضمن افزایش سرمایه‌های اجتماعی، نامزدهای جریانات مختلف می‌توانند به توسعه پایگاه اجتماعی خود و سبد آرایشان امیدوار تر باشند.
به زعم اصولگرایان اگر منطق رقابت و تبلیغات در انتخابات مختلف به مسابقه خدمت‌رسانی به مردم و مسابقه پیشرفت کشور معطوف گردد، ضمن افزایش سرمایه‌های اجتماعی، نامزدهای جریانات مختلف می‌توانند به توسعه پایگاه اجتماعی خود و سبد آرایشان امیدوار تر باشند. رقبای انتخاباتی باید با احترام به حیات سیاسی جریانات مختلف که ناظر به گفتمان پیشرفت و عدالت حرفها و برنامه‌هایی برای اداره کشور دارند این حق را برای رای دهندگان به رسمیت بشناسند که بدون تحریک، تشجیع و تهدید پای صندوق‌های رای حاضر شوند.
حمله به سپاه و بسیج
حمله به نهادهای انقلابی به خصوص بسیج، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شورای نگهبان و... در آستانه انتخابات مختلف یکی از ترفندهای نخ‌نما برای زیر سوال بردن نقاط استقرار و حیاتی نظام اسلامی ‌در ایران به منظور بحران سازی و زیست سیاسی بحرانی است. در این دور از انتخابات به موازات تخطئه سلامت انتخابات پروژه سیاست‌زدایی از بسیج نیز در دستور کار قرار گرفته است که البته از ماهها پیش با هدایتهای خارجی این موضوع کلید خورده است. از چند ماه پیش ماشین‌های تبلیغاتی هر چند با چراغ خاموش استارت زدند تا شاخ و برگ سیاسی این شجره طیبه را قطع کنند.
شیخ اصلاحات مهدی کروبی که این روزها به خاطر اطرافیان، حاشیه‌هایش از متن حضور وی در انتخابات بیشتر شده است در موضع‌گیری علیه سردار جعفری فرمانده سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی ‌گفت: " 60 درصد بسیج به معنای عام مردم، آزاد هستند و 40 درصد برای کل نیروهای مسلح است که موظف بوده به جبهه بروند، چندین هزار نفر اقشار مختلف مردم در جبهه به جنگ رفتند و شهید شدند، آنها هم بسیجی بودند اما امروز جنگ نیست و بسیج زیرنظر نیروهای مسلح و سپاه که افتخار ملت و برآمده از آن است، اداره می‌شود، اینها در اختیار نیروهای مسلح‌اند و معنا ندارد وارد عرصه انتخابات شوند." اما جای این پرسش از جناب کروبی وجود دارد که چه کسانی از غیرسیاسی شدن بسیج سود می‌برند؟ سیاست زدایی از بسیج در شرایط کنونی با چه هدفی صورت می‌گیرد و یا مهمتر اینکه بسیج غیر سیاسی و سکولار به نفع کدام جریان داخلی یا خارجی است؟
در آستانه چهارمین دهه از عمر پر برکت نظام اسلامی ‌فضای کشور مهیای تحرک بیش از پیش بسیجیان برای اثرگذاری مثبت بر حیات سیاسی جامعه است. البته این به معنای حزبی شدن بسیج نیست و بسیج نباید ابزار دست احزاب و جریانات سیاسی قرار گیرد اما مگر می‌توان بسیجی بود و نسبت به سرنوشت سیاسی کشور بی‌اهمیت ماند.
انتخابات و زندگی خوب
یکی از ویژگی‌های کلیدی دموکراسی‌های کیفی این است که چگونگی و نوع رفتار انتخاباتی رای دهندگان تاثیر بسزایی در افزایش کیفیت مادی و معنوی زندگی آنها و همچنین توسعه رفاه عمومی‌ دارد.
در واقع برای شهروندان تفاوت می‌کند که کدام نامزد و نماینده کدام سیاستها در انتخابات مختلف پیروز شود.
هر چند اعوجاجات لاینحل دموکراسی درباره نحوه دقیق بروز و ظهور اراده مردم در حکمرانی مانع از ارائه یک برداشت عمومی ‌و صریح می‌شود اما برخی برآنند که مردمسالاری کیفی رابطه مستقیمی ‌با افزایش رفاه عمومی ‌دارد. البته باید تاکید کرد رابطه میان دموکراسی و رفاه عمومیت جهانی ندارد. اما به هر حال با عقلانی شدن بطئی جوامع، نوع رفتار انتخاباتی شهروندان به محاسبات عقلانی برای افزایش کیفیت زندگی مادی و معنوی جامعه متمایل می‌شود. احساس‌گریزی و افزایش آرای خاکستری به معنای کسانی که تا لحظه انتخابات تصمیم نمی‌گیرند به کدام جریان رای دهند یک فرایند کاملا طبیعی و محتوم است.
اگر چه این موضوع به معنای تقبیح تعلقات حزبی در این جوامع نیست اما گسترش طبقه متوسط تحصیل کرده ناگزیر بر آرای خاکستری می‌افزاید. در کشور‌های رو به توسعه و برخوردار از مردمسالاری، میزان رشد سرانه، 50 در صد نسبت به کشور‌های استبدادی بیشتر است. به عبارت دیگر، دموکراسی‌های در حال رشد، مانند کاستاریکا، جمهوری دومنیکن، غنا، لتویا، لیتوانی، موریتیوس و سنگال دارای رشدی سریع‌تر از کشور‌های گرفتار حکومت استبدادی مانند کامرون، کنگو، توگو، ازبکستان و زیمبابوه هستند.
البته کشورهای استبدادی نظیر چین نیز وجود دارند که با رشد اقتصادی مستمر و غیرقابل باور اقتصاد جهانی را در سیطره خود قرار داده‌اند.
به هر حال اگر به صراحت نگوییم بین مردمسالاری و توسعه رفاه عمومی‌رابطه مستقیمی‌وجود دارد اما نمی‌توانیم پیوندهای مستمر دموکراسی و رفاه را انکار کنیم. در این فضای مردمسالار است که تلفیق و تنظیم اولویت‌های سیاستگذاری توسط منتخبین مردم با چرایی اقبال عمومی ‌به این نامزدها پیوندی حیاتی دارد. به تعبیر دیگر در انتخابات مختلف رای‌دهندگان به نامزدهایی رای می‌دهند که در برنامه‌های اعلامی‌خود نماینده تمام یا بخشی از سیاستها و منافع مورد علاقه آنها هستند. شهروندان انتظار دارند که وکلا و منتخبین آنها در صورت بندی اولویتهای سیاستگذاری برنامه‌های اعلامی‌ خود را با جدیت و صراحت اجرا کنند و نتیجه و بازخورد آن را در معرض قضاوت عمومی ‌قرار دهند.
این موضوع دستاورد بزرگی برای مردمسالاری دینی است که توانسته با بسترسازی مدنی زمینه‌های لازم را برای برقراری یک ارتباط منطقی بین رفتار انتخاباتی رای‌دهندگان و حیات اقتصادی جامعه ایجاد کند.
گفتمان پیشرفت و عدالت پس از گذشت سه دهه از عمر انقلاب اسلامی ‌در سال 1357 موجد مطالبات اجتماعی و سیاسی جدیدی شده است که در صورت ناکارآمدی دولت می‌تواند چالش زا باشد. دولتهایی که می‌خواهند در دهه چهارم انقلاب زمام امور کشور را به دست گیرند باید از توانایی‌ها و مهارتهای مضاعفی نسبت به گذشته در اداره کشور برخوردار باشند چرا که مردم در انتخابات پیش رو با محاسبات عقلانی و با در نظر گرفتن جمیع جوانب رای می‌دهند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات