تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۶:۴۹  ، 
کد خبر : ۲۹۰۵۲۳
رمزگشایی از ادعای ترکی فیصل در مقابل برجام

برجام و توهم فزاینده ریاض

ادعای ترکی فیصل در دیدار با معاون امنیتی سابق نخست وزیر رژیم صهیونستی، یک توهم و بلوف برای ابراز وجود است، اما در عین حال از دیپلماسی مسیر دو عربستان و رژیم اسرائیل نیز پرده برمی دارد. نشست این دو مقام سابق سعودی-صهیونیستی، به معنای دیدار رسمی بین دو طرف نیست، اما به معنای افزایش همکاری عربستان با رژیم اسرائیل و گره زدن خشم آل سعود از کاخ سفید با باج گیری های صهونیست ها از دولت آمریکاست
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/یوسف شفیعی
عربستان در چند سال اخیر بیش از هر زمانی در موقعیت ضعف قرار گرفته است. این کشور به دلیل خود بزرگ بینی و توهم برادرِ بزرگتری در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس، سعی کرده است که خود را به عنوان تصمیم گیرنده جهان عرب معرفی کند، در حالی که این نقش برای عربستان که در زمینه های، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی با چالش های بسیار جدی مواجه است. 
در روزهای مذاکرات هسته ای، عربستان تمام تلاش خود را به کار برد تا با صرف هزینه های میلیاردی در آمریکا از توافق هسته ای بین ایران و گروه 1+5 جلوگیری کند چرا که مقامات سعودی معتقدند ایران متاثر از توافق هسته ای روز به روز قوی تر از قبل شده و می تواند نقش ریاض در منطقه را با تهدیدی جدی مواجه کند. اما با این وجود عربستان موفق نشد که به اهداف خود برسد و به هر حال ایران و کشورهای غربی در زمینه هسته ای به توافق رسیدند و این بزرگترین باخت برای ریاض بود. از این رو مقامات سعودی به دنبال این هستند تا به نوعی عصبانیت و خشم خود را از احتمال برداشته شدن تحریم های غربی علیه ایران ابراز کنند. در این ارتباط «ترکی الفیصل»،  شاهزاده سعودی و رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان و «یاکوف عادمیرور» معاون امنیتی سابق «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم اسرائیل، پنجشنبه شب در نشستی در واشنگتن به ابراز دیدگاه‌های ضد ایرانی پرداختند. «ترکی الفیصل» در ابتدای این نشست مدعی شد حضور این دو نفر در یک نشست به معنی این نیست که روابط ریاض و تل‌آویو به حالت عادی درآمده است. در نشست پنجشنبه شب، هر دو طرف، مدعی شدند که نقض برجام برای ایران تبعات در پی خواهد داشت. ترکی الفیصل گفت: در صورت حرکت ایران به سمت بمب، تمامی گزینه‌ها از جمله دست‌یابی به سلاح‌های اتمی، جهت مقابله با هر گونه رخداد از طرف ایران، روی میز خواهد بود.
این سخنان ریاض علیه ایران و به نوعی خط و نشان کشیدن برای تهران، در حالی است که اساسا برجام هیچ ربطی به عربستان ندارد و در مرحله بعد عربستان صاحب آن چنان جایگاهی در عرصه بین المللی ندارد که بخواهد برای یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه تعیین تکلیف کند. مقام سابق عربستانی تهدید کرده که اگر برجام نقض شود، ریاض به دنبال سلاح های هسته ای خواهند رفت که این امر اساسا نوعی بلوف رسانه ای است، چرا که عربستان حتی ظرفیت و توانایی استفاده از سلاح های معمولی را ندارد، چه برسد به این که بخواهد به دنبال سلاح هسته ای برود.
عربستان در شرایط کنونی از لحاظ اقتصادی در آستانه نوعی ورشکستگی است. آل سعود در چند سال گذشته به دلیل حسادت به جایگاه ایران در منطقه و با هدف ضربه زدن به ایران، اقدام به افزایش تولید نفت با هدف کاهش قیمت آن کردند، اما این کاهش قیمت در سال گذشته حدود 300 میلیارد دلار به کشورهای جنوب خلیج فارس لطمه زده است. این رقمِ بسیار بزرگ که نزدیک به نیمی از تولید ناخالص داخلی سعودی است، نشان‌دهنده‌ استیصال سعودی‌ها در مواجهه با ایران است. 
آل سعود اگر گزینه‌های سیاسی، نظامی، امنیتی یا اقتصادی دیگری در مقابل ایران داشتند، قطعا با بخشی از این پول می‌توانستند آن را به اجرا برسانند، اما این انتحار نفتی و گذشتن از این میزان انبوه پول به خوبی نشان‌دهنده‌ نداشتن گزینه‌ای دیگر در مقابل ایران است. صندوق بین‌المللی پول در گزارشی هشدار داد که اگر هزینه‌های دولت عربستان مهار نشود، این کشور تا 2020 ورشکسته می‌شود. در این گزارش اشاره می‌شود که عربستان در سال 2014 حدود 3.4 درصد کسری بودجه داشته اما در سال 2015، کسری بودجه عربستان به 21.6 درصد (حدود 100 میلیارد دلار) رسیده است و پیش‌بینی می‌شود که در سال 2016، کسری بودجه‌ این کشور 19.4 درصد باشد. عربستان سعودی در حال حاضر 650 میلیارد دلار ذخیره‌ی ارزی در خارج از کشور دارد که به سرعت در حال مصرف آن است و به کمترین میزان خود در چهار سال گذشته رسیده است. پیش‌بینی می‌شود ذخایر مالی عربستان به 500 میلیارد دلار در سال 2016 برسد. موسسه اعتبارسنجی «استاندارد اند پورز»، اعتبار مالی دولت عربستان سعودی را یک رتبه کاهش داد و ریاض برای اولین بار از سال 2007 مجبور به فروش اوراق قرضه شد. بنابراین با این وضعیت اقتصادی عربستان این کشور نمی تواند برای کشور قدرتمندی مانند ایران خط و نشان بکشد.
از سوی دیگر عربستان اساسا توانایی ساخت و دستیابی به سلاح هسته ای را ندارد. اگر عربستان سعودی تصمیم به تملک تسلیحات هسته ای بگیرد، مانند هر کشور دیگری تنها از دو راه یعنی تولید آن در داخل و یا تهیه آن به واسطه سایر کشورهای دارنده تسلیحات می تواند به مقصود برسد. عربستان فاقد معادن اورانیوم و همین طور فاقد راکتور تحقیقاتی و چرخه سوخت هسته ای است. مرکز تحقیقات و تکنولوژی ملک عبدالعزیز در بیش از ۲۰ سال گذشته، فعالیت هایی را در تولید ایزوتوپ، تحلیل اورانیوم و سایر شاخه های تحقیقاتی تحت نظارت متخصصان خارجی آغاز کرده، اما اهداف و ساختار آن با روند تولید تسلیحات فاصله زیادی دارد. ممکن است عربستان سعودی جهش هایی را برای سال های آتی در نظر گرفته باشد. به لحاظ فنی عربستان در ۱۰ الی ۱۵ سال آینده قادر خواهد بود، گام های غافلگیر کننده ای در پیشرفت تکنولوژی هسته ای بردارد. حتی اگر عربستان چنین موفقیت هایی بدست آورد، حرکت به سمت تولید تسلیحات هسته ای بسیار دشوار و هزینه بر خواهد بود. مسیر بعدی عربستان این که کسب تسلیحات اتمی را از طریق خرید آن از کشورهای دارنده جستجو کند. پاکستان و کره شمالی احتمالا تنها نامزدهای موجود در لیست عربستان هستند. روابط ویژه عربستان و پاکستان موجب شده که نوک پیکان سوظن ها، این رابطه دوطرفه را هدف بگیرد. اما درصورتی که افشا شود پاکستان تسلیحات هسته ای را در اختیار عربستان و یا هر کشور دیگری نهاده، باید انتظار سخت ترین واکنش ها شامل قطع کمک های مالی و همکاری های نظامی را از سوی نزدیک ترین متحدانش یعنی چین و ایالات متحده داشته باشد. بنابراین این امر نیز دور از ذهن خواهد بود.
بلوف های رسانه ای عربستان علیه ایران در حالی است که این کشور اساسا صاحب وزن و جایگاهی در شرایط کنونی نیست. این کشور همواره برای جلب توجه آمریکا و دیگر کشورهای دیگر به مناسبت های مختلف بر دستیابی به سلاح هسته ای تاکید می کند. در حالی که این امر با توانایی های عربستان همخوانی ندارد.  فرید زکریا "در یادداشتی در روزنامه واشینگتن پست در این مورد نوشت: عربستان سلاح هسته ای نخواهد ساخت؛  زیرا عربستان نمی تواند سلاح هسته ای بسازد. عربستان حتی یک خودرو نیز تولید نکرده است. عربستان فقط می تواند چاه حفر کند و نفت استخراج کند. عربستان از کجا می خواهد دانشمندان خود را برای کار بر روی برنامه مخفی خود آموزش بدهد؟ سیستم آموزشی این کشور عقب مانده و ناکارآمد است .
صحبت های اخیر ترکی الفیصل نیز می تواند به همین صورت ارزیابی شود. پس از اعلام انتقال نیروهای آمریکایی از خاورمیانه به شرق آسیا، عربستان احساس می کنند با تهدیدات امنیتی فراوانی روبه رو خواهند شد. چرا که این کشور همانند سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، امنیت خود را به حضور آمریکا در منطقه گره زده اند و در صورت عدم حضور آمریکا، این کشورها توانایی مواجهه با تهدیدات امنیتی را نخواهند داشت. این امر باعث شده است تا در دو سال اخیر روابط ریاض با واشنگتن، سردی بی سابقه ای را تجربه کند. به همین دلیل مقامات ریاض با بلوف های رسانه ای همانند دستیابی به تسلیحات هسته ای سعی دارند به نوعی نظر آمریکا را بار دیگر به موقعیت خود جلب کنند. در حالی که این مانورهای رسانه ای نمی تواند اشتباهات استراتژیک این کشور در پرونده های مهم منطقه ای را جبران کند. 
ادعای ترکی فیصل در دیدار با معاون امنیتی سابق نخست وزیر رژیم صهیونستی، یک توهم و بلوف برای ابراز وجود است، اما در عین حال از دیپلماسی مسیر دو عربستان و رژیم اسرائیل نیز پرده برمی دارد. نشست این دو مقام سابق سعودی-صهیونیستی، به معنای دیدار رسمی بین دو طرف نیست، اما به معنای افزایش همکاری عربستان با رژیم اسرائیل و گره زدن خشم آل سعود از کاخ  سفید با باج گیری های صهونیست ها از دولت آمریکاست. آل سعود تا آنجا ناتوان شده اند که سعی دارند در یک دیپلماسی غیررسمی روابط خود را با اسرائیل توسعه دهند تا به همراه صهیونیست ها لابی متحدی را در مقابل دولت فعلی و بعدی آمریکا جهت اعمال نفوذ بر سیاست های واشنگتن و ترغیب هرچه بیشتر آن به اقدام علیه ایران، تشکیل دهند. با این حال معلوم نیست که صهیونیست ها، آل سعود را خیلی جدی بگیرند، چون آن ها چیزی از روابط دیپلماتیک و تعهدات نمی دانند و فقط کشتار و اشغال گری را آموخته اند، هرچد آل سعود هم با حمله به یمن نشان داد که ماهیتی جز این ندارد. آیا گرگ ها می توانند با هم متحد شوند؟/

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات