صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۰۷:۵۹  ، 
کد خبر : ۸۵۷۴۶

تشکیل مجمع روحانیون مبارز


زمانه حاکمیت نظام بدیع و منحصر به فرد جمهوری اسلامی سرشار از تجارب مثبت و منفی برای جریان سیاسی اسلامخواه است. این تجارب به رغم مثبت یا منفی بودن آن، توشه ای ارزشمند را برای ادامه این راه پرفراز و نشیب در اختیار رهروان قرار می دهد. تجربه تشکل رسمی و فراگیر روحانیت مبارز در نقطه انتهایی سال 1366 واقعیت جدیدی را به نظاره گذاشت. شاید موضوعی به نام انشعاب برای یک مجموعه از عالمان مبارز و پوینده راه تکوین و کمال حکومت اسلامی در اولین سال های تاسیس جامعه روحانیت مبارز امری غیرقابل باور قلمداد نمی شد و شاید به همین سبب، جدایی تعدادی از اعضای آن، حداقل شش سال پس از بروز اولین اختلاف جدی در سلایق این مجموعه روحانی به تحقق پیوست.
اعتقاد و عدم اعتقاد به تشکیل حزب سیاسی توسط عالمان روحانی در اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی اولین موضوعی بود که به یک اختلاف جدی سلایق در مجموعه دوستان صمیمی دوران مبارزه دامن می زد، اما دوگانگی نظر در این مورد بین بزرگانی همچون شهید محلاتی و آیت ا... مهدوی کنی و ... در برابر فرهیختگانی چون شهید بهشتی، مقام معظم رهبری و ... در موضوع تشکیل حزب جمهوری اسلامی هر گز به جدایی موسسان این حزب از جامعه روحانیت مبارز منجر نشد. اگر چه فاصله اندک ایجاد شده بین این بزرگان، خطای سیاسی حمایت جامعه روحانیت مبارز از نامزدی بنی صدر در اولین انتخابات ریاست جمهوری ( به رغم نظر منفی رهبران حزب جمهوری اسلامی) را به دنبال داشت، اما در کوتاه ترین زمان پس از آن، مردم اکثر نامزدهای یگانه ائتلاف حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز را به اولین دوره مجلس شورای اسلامی فرستادند.
عمق مسائل اختلافی دهه شصت، اما پس از شش سال درگیری با موضوعات متنوع مربوط به آنها مجمع روحانیون مبارز را از دل جامعه روحانیت مبارز به عرصه رقابت سیاسی با آن فرستاد.
نا مقبول بودن انشعاب در جامعه روحانیت مبارز در آغازین مراحل بروز دوگانگی دیدگاه های عمدتا اقتصادی، انتخابات مجلس دوم را صحنه رقابت بین چند تشکل غیر روحانی ( دفتر تحکیم وحدت، انجمن اسلامی معلمان و ...)و مجموعه ای از عالمان پیشکسوت نهضت اسلامی ونظام برخاسته از آن ساخته بود. این امر در عین حال صف بندی نامطلوبی را از جنبه فرهنگی در جامعه دامن می زد. به گونه ای که حتی برخی از افراد مورد اقبال جریان رقیب جامعه روحانیت مبارز نیز این جریان را از درگیری های تند تبلیغاتی با این مجموعه روحانی بر حذر می داشتند. اما به هر حال در همان ابتدای مجلس دوم رای منفی 99 نفر از نمایندگان به نخست وزیری مهندس میرحسین موسوی نشان می داد که اختلاف دیدگاه های اقتصادی، جریان خط امام را در آستانه شرایط جدیدی قرارداده است. درباره موضوعات اختلافی در خلال بررسی عملکرد جامعه مدرسین حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و ... تاحدی سخن گفته ایم. بدیهی است مسائل اختلافی در جامعه روحانیت مبارز دقیقا همان مسائلی بود که گروه های پیش گفته درگیر آن بوده اند. اما کسانی که بعدها مجمع روحانیون مبارز را به وجود آوردند از مدت ها قبل با متهم کردن اکثریت جامعه روحانیت مبارز به حمایت از سرمایه داری و طرح خواسته هایی مثل برگزاری انتخابات شورای مرکزی این تشکل روحانی وارد چالش با اکثریت آن شده بودند.
اکثریت داشتن منتقدان دولت در جامعه روحانیت مبارز به گونه ای بود که لیست انتخاباتی این جامعه برای مجلس دوم نارضایتی گروه اقلیت را به دنبال داشت. آنها احساس می کردند نامشان موید لیستی است که برخی از اجزای آن مورد تاییدشان نیست. اما در آستانه مجلس سوم تعدادی از اعضای جامعه روحانیت مبارز حذف افرادی مثل آقایان سید محمود دعایی، هادی غفاری و فخرالدین حجازی از لیست نامزدهای مورد نظر این جامعه را بهانه ای برای خروج از آن و تشکیل مجمع روحانیون مبارز قرار دادند،. آنها این اقدام را دست برداشتن جامعه روحانیت مبارز از مسیر اصلی خود یعنی حمایت از انقلابیون اصیل می دانستند. بدین ترتیب به گفته آقای سیدعلی اکبر محتشمی پور، آقایان سید محمدخاتمی و سید محمد موسوی خوئینی ها به دیدار آقای مهدی کروبی رفتند و با توجه به جمع بندی های خود درباره عملکرد جامعه روحانیت مبارز، پیشنهاد انشعاب از آن و تاسیس یک تشکیلات روحانی مستقل از جامعه روحانیت مبارز را مطرح کردند. در 29 اسفند 1366 بیانیه ای به امضای 24 نفر از روحانیون که نام روحانیون مبارز را برخود نهاده بودند، منتشر شد. در این بیانیه برکنار گذاشته شدن افرادی که به لحاظ وابستگی ها یا موقعیت خود فاقد قدرت درک رسیدگی به حال و وضع مستضعفان و عمل لازم برای رفع محرومیت و رنج توده های مردم هستند از لیست های انتخاباتی شدند تا به تعبیر آنها «اختلال ها و بحران های مجلس دوم که در واقع حول همین تعارض های فکری دور می زند از میان برداشته شود.»
در میان امضاکنندگان این بیانیه : که برای اکثریت روحانیت مبارز کاملا غیرمنتظره بود- نام افراد شناخته شده ای مثل مرحوم صادق خلخالی و آقایان محمدرضا توسلی، مهدی کروبی،سیدمحمد خوئینی ها، امام جمارانی، سیدمحمد خاتمی، برادران انصاری، رحیمیان، سید حمید روحانی و ... به چشم می خورد. آقای سیدحمید روحانی در مصاحبه ای از ناهماهنگی منتشرکنندگان این بیانیه به خاطرگنجاندن نام وی در آن انتقاد کرد. اما به هر حال نگاه عمومی به این مجموعه معطوف به حضور افراد فعال در بیت حضرت امام بود. مجمع روحانیون مبارز در تبلیغات انتخاباتی خود که با تابلو ائتلاف اسلام پابرهنگان خودنمایی می کرد، رقیب خود را به پیروی اسلام آمریکایی متهم می کردند. تعابیری مثل اسلام پابرهنگان و اسلام آمریکایی در آن روزها از مضامین کلیدی پیام های حضرت امام بود. نگاه امام در این بحث به جبهه بندی طرفداران مبانی و محکمات انقلاب و جمهوری اسلامی در برابر طیفی که یک سر آن را لیبرال ها و سردیگر آن را متحجران مخالف دیرینه انقلاب اسلامی بود مربوط می شد.
تفسیر جناح محور از نظر حضرت امام درباره این صف بندی به گونه ای برجامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین فشار وارد می آورد که آیت الله مهدوی کنی به دیدار امام راحل شتافت و گلایه مندانه اعلام نظر صریح امام را در مورد مصداق اسلام آمریکایی خواستار شد. امام نیز با دلجویی و اعلام صریح عدم انطباق این مفهوم با دیدگاه های جامعه روحانیت مبارز، در عین حال از اعلام عمومی آن به سبب شائبه تبلیغ برای روحانیت مبارز خودداری کردند. در همین ایام طرفداران مجمع روحانیون مبارز به اقداماتی مثل برهم زدن سخنرانی افرادی همچون آقایان محمد یزدی و ناطق نوری در مهدیه و دانشگاه تهران دست زدند.چرا که به تصور آنان، واقعی ترین مصادیق اسلام آمریکایی تشکل هایی مثل جامعه روحانیت مبارز و مدرسین حوزه علمیه قم بودند! این چیزی بود که پیام های بعدی حضرت امام مهر بطلان برآن زد. علاوه بر پاسخی که امام به نامه آقای محمدعلی انصاری ، درباره صاحبان دو سلیقه اصلی در کشور دادند و به منشور روحانیت مشهور شد، زمانی که امام طلاب را برای نیفتادن به دام اسلام آمریکایی به همراهی با جامعه مدرسین توصیه کردند و آنها را از تندروی برحذر می داشتند، آب سردی بر آتش پندار بسیاری از مبتلایان به آن سوءتعبیر ریخته شد.
در شرایطی که کشور سخت ترین روزهای جنگ را با تجربه موشکباران وسیع شهرها و احتمال دست زدن به رفتارهای جنون آمیز مثل بمباران شیمیایی و حتی هسته ای شهرها و بالاخره سقوط وحشتناک در آمدهای کشور و توقف کامل فعالیت های اقتصادی در اثر اقدامات حامیان غربی و شرقی و صدام پشت سرمی گذاشت، متاسفانه حدت یافتن این اختلاف ها به عنوان یکی از عوامل کاهش حضور رزمندگان در جبهه ها عمل می کرد. چه واقعیتی تلخ تر از این که در فردای انتخابات مجلس سوم روند معکوسی به نفع صدام با عقب نشینی رزمندگان اسلام از مواضع خود و اشغال مجدد بخش هایی از خاک کشور آغاز شد. اما اهمیت میدان دادن به صاحبان سلایق متفاوت برای کمال یافتن روند نظام سازی باعث شده بود که امام به رغم انتقادهای مکرر از دسته بندی در بین جریان خودی، تشکیل مجمع روحانیون مبارز را مورد تایید قرار دهند. شاید یکی از داعیه های اصلی مجمع روحانیون مبارز در بدو تاسیس، اصرار آنها بر بحث احکام حکومتی و موضوع مصلحت نظام بود. اما این بحث پس از طرح شفاف تر از سوی حضرت امام یک شور و شعف و همراهی علمی را از سوی همه جناح ها به دنبال داشت. می توان گفت این فضا در واپسین روزهای عمر امام بسیاری از موضوعات اختلافی را در حوزه جریان خودی از موضوعیت انداخته بود. به گونه ای که رهبر معظم انقلاب در جایگاه ریاست جمهوری سعی کردند با تشکیل جلسه های مشترکی بین این دو تشکل واقعیت فزونی نقاط اشتراک برنقاط افتراق را به آنان بنمایاند. اما این خواسته با اظهارنظر آقای موسوی خوئینی ها مبنی بر بنیانی بودن تفاوت دیدگاه ها هرگز لباس تحقق نپوشید.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات