ضرورت تقويت توان موشکي کشور

بدنبال رزمايش موشکي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي که در هفته گذشته انجام شد، شاهد موجي از مخالفت خواني و تهديد توسط آمريکا و متحدانش بوديم که موضع گيري تهديد آميز مربوط به نخست وزير رژيم صهيونيستي و جان کري وزير خارجة آمريکا از جمله اين موارد بود.

نتانياهو که نه  تنها سابقة تروريسم و جنايت صهيونيستي را در سابقة کثيف و سياه خود دارد، بلکه حامي ميداني تروريست‌هاي تکفيري در سوريه نيز به حساب مي‌آيد، با صدور بيانيه‌ اي، مدعي شده بود که «قدرت هاي جهاني (1+5) بايد گام‌هاي تنبيهي فوري براي تکرار تخلفات ايران در انجام آزمايش‌هاي موشکي پردازند.»

جان کري که مواضع آشکاري در حمايت از رژيم جنايتکار و اشغالگر فلسطين و همچنين همراهي وقيحانه با تروريسم کور تکفيري و مواضع غيرمنطقي آل سعود داشته و کشورش اصلي‌ترين عامل شکل‌گيري القاعده و تروريسم در مقياس جهاني به حساب مي‌آيد هم پس از آنکه براي همراه‌سازي متحدان اروپايي‌اش براي فشار بر جمهوري اسلامي تلاش کرده بود، روز يکشنبه به تکرار ادعاهاي واهي خود عليه برنامه موشکي جمهوري اسلامي ايران پرداخته و شليک موشک بالستيک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را نقض فصلنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل دانست. او به بهانة اينکه چون موشک‌هاي شليک شده داراي برد ‌طولاني‌تري نسبت به فاصله مجاز موشک‌هاي بالستيک هستند، آنها را تهديد بالقوه براي کشورهاي منطقه و فراتر از آن بر شمرده  است. وزير خارجه آمريکا در ادامه هم با وقاحت به تهديد ايران پرداخته و گفته است:

«ما به صراحت زياد اين را گفته‌ايم که نگراني‌هاي موشکي کماکان بخشي از فعاليت هاي قابل تحريم در ارتباط ما با ايران هستند و اگر ايران بخواهد از آن تخطي کند، تحريم‌هاي اضافي را فراخوانده است، همانطور که ما اين تحريم ها را ماه گذشته اعمال کرديم.»

اين تهديدات که نشان دهندة وحشت آمريکا و رژيم صهيونيستي از توان موشکي جمهوري اسلامي ايران و وزن آن در توان يا بازدارندگي کشور است، بار ديگر بدعهدي و غير قابل اعتماد بودن آمريکا و متحدان اروپايي اش را به مردم کشورمان يادآوري کرد. چرا که پذيرش اصل مذاکرات هسته‌اي و بر جام از سوي ايران اسلامي براي پايان دادن به بهانه جويي‌هاي اين کشورها بود که فعاليت‌هاي هسته‌اي کشورمان را خط بالقوه‌اي براي امنيت جهاني تلقي مي‌کردند. اما عليرغم اقدامات جمهوري اسلامي ايران براي اجراي برجام با کاهش سطح و ميزان غني سازي و انتقال اورانيوم غني شده به خارج از کشور، نه تنها اقدام عملي متقابل و متناسب اين کشور براي کاهش تحريم‌ها را شاهد نبوده‌ايم، بلکه همانگونه که وزير خارجة آمريکا وقيحانه اذعان داشته، تحريم‌هاي جديدي نيز عليه کشورمان وضع شده و تهديد به تحريم‌هاي جديد به عنوان ابزار فشار همچنان در دستور کار آمريکا و متحدان اش قرار دارد.

حال آنکه با رجوع به متن بر جام، اين قبيل آزمايش‌هاي موشکي هيچ مغايرتي با توافقات به عمل آمده نداشته و نوع موشک‌هاي شليک شده با ماهيت دفاعي و طراحي معمولي هيچ ارتباطي با حمل کلاهک هسته اي نيز ندارد.

بنابراين همانگونه که آمريکايي‌ها سر ميز مذاکره به تعطيلي کامل سايت فردو و انتقال سانتريفيوژها به تاسيسات نطنز اصرار مي‌ورزيدند که در واقع کمک به آسيب‌پذيري تاسيسات هسته‌اي کشورمان در مقابل تهاجمات احتمالي دشمناني چون آمريکا و رژيم صهيونيستي به حساب مي‌آمد، امروز هم آنان در ادامه همان سياست يعني حمله به قوت‌ها و آسيب‌پذير ساختن جمهوري اسلامي و گرفتن توان دفاعي و بازدارندگي آن هستند يعني آنچه را که نتوانستند با تحريم و تهديد نظامي محقق سازند امروز به بهانه اجراي بر جام و از مسير ديپلماسي دنبال مي‌کنند حال آنکه آنچه موجب شد تا آنان مجبور به مذاکره شوند همان توان بازدارندگي و مسير پيشرفت‌هاي هسته‌اي همراه با مقاومت و تحمل مردم در برابر تحريم‌هاي ظالمانه بود که با تدابير رهبري خود را به عنوان يک واقعيت به آمريکا و متحدانش تحميل کرد.

گرچه اينگونه مواضع مداخله‌جويانه و وقيحانه دشمن هيچ تاثيري بر روند فعاليت‌هاي موشکي کشور و اراده خلل ناپذير مدافعان جمهوري اسلامي نداشته و ندارد، اما مي‌تواند، تلنگر و هشدار به برخي سياستمداران خوش خيال به حساب آيد که بجاي تکيه بر قدرت و منابع داخلي همچنان شعار حل مسائل با تکرار بر جام را دنبال مي‌کنند. راستي در حالي که بر اساس گفته رييس سازمان انرژي هسته‌اي ايران ما تعهدات مربوط به اجراي بر جام را به اجرا گذاشته‌ايم، طرف غربي به کداميک از تعهداتش عمل کرده است؟!

اين نحوه عمل دشمن به علاوه شرايط شکننده امنيتي در منطقه و تهديدات برآمده از تروريسم صهيونيستي و تروريسم تکفيري که با نقش آمريکايي‌ها نيز مرتبط است، همراه با تجارب مربوط به دوران جنگ تحميلي و روحية واقعگرايي دشمنان هيچ ترديد در ضرورت ارتقاء توان دفاعي کشور و در راس آن قابليت هاي موشکي باقي نمي‌گذارد، به خصوص اينکه ما با مدعياني مواجه هستيم که به هيچ عهد و پيماني متعهد نبوده و هيچ منطق و زياني جز قدرت و زور نيز سرش نمي شود.