نویسنده: کبری آسوپار
در اولین سالگرد رأی آوردن حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، به نظر میرسد تعیین نقش تجدیدنظرطلبان در این پیروزی تبدیل به جدلی جدی میان تئوری پردازان تجدیدنظرطلب از یک سو و اطرافیان دولت از سویی دیگر شده است. گرچه سخنان سعید حجاریان در مصاحبه با ویژهنامه اعتماد سرآغاز جدلهای این هفته میان تجدیدنظرطلبان و حامیان دولت شد، اما این چالش از قبل میان این دو گروه وجود داشت و بعدتر هم ادامه خواهد یافت. قبلتر حرفهایی مشابه از رضا خاتمی و عبدالواحد موسوی لاری نیز منتشر شده بود. ظاهراً به رغم برخی خصوصیات اصلاحطلبانه روحانی، وی در چارچوب دموکراسیخواهی غربی تجدیدنظرطلبان نمیگنجد تا آنجا که کاسه صبر کسانی مثل حجاریان، زیباکلام و محمدرضا خاتمی لبریز شده و پشت به پشت هم در سخنانی به تخریب پایگاه اجتماعی آرای روحانی میپردازند.
بعد از سخنان حجاریان، روز گذشته نیز نوبت به صادق زیباکلام رسید تا صریح و شفاف اعلام کند که روحانی بدون حمایت اصلاحطلبان چیزی حدود یکی دو میلیون رأی بیشتر نداشت! او حتی سخنان اطرافیان رئیسجمهور در این زمینه را گزافه گویی خواند! با این همه به رغم مشی رئیس دولت در نشان دادن واکنشهای تند به منتقدین، عجیب به نظر میرسد که وی در این زمینه همچنان سکوت کرده و درباره خاستگاه اصلی رأی خود و نقش اصلاحطلبان در آن سخنی به زبان نیاورده است.
آرزوی شغل آبرومندانه برای حجاریان!
باختهای پی در پی اصلاحطلبان در انتخاباتهای متوالی باعث شد که آنان در حسرت پیروزی بمانند و همین حسرت باعث شد تا در انتخابات سال گذشته، آنان با قربانی کردن کاندیدای خود در پای حسن روحانی، خود را به روحانی نزدیک کرده و با رأی آوردن وی، جشن گرفته و خود را پیروز انتخابات قلمداد کنند. حالا و در یک سالگی این انتخابات، آنان پا را از گرفتن ژست پیروزی فراتر گذاشته و ریاست جمهوری روحانی را مدیون اصلاحطلبان میدانند. سعید حجاریان در ویژهنامه اعتماد با بیان اینکه اصلاحطلبان حامی و ستون فقرات برنامههای روحانی هستند، میگوید: «اگر اصلاحطلبان بشکنند روحانی هم شکسته است، چراکه وی با حمایت هاشمی و خاتمی و همچنین کنارهگیری عارف و بسیج اصلاحطلبان رأی آورد. پس در صورت عدم حضور اصلاحطلبان جریان راست، روحانی را به ورطه شکست میبرند.»
این سخنان البته واکنش تند حجتالاسلام سید رضا اکرمی، رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری را در پی داشت. او حجاریان را بیکار خواند و آرزوی شغلی آبرومندانه برای وی کرد! اکرمی میگوید: «بالاخره بیکاری نعمتی است که خدا نصیب آقای حجاریان کرده و اینها همه محصول بیکاری است. دعا کنیم تا خداوند برای همه بیکاران شغل آبرومندانهای را فراهم کند.» او همچنین این مطلب را که دولت روحانی ادامه دهنده دوره سازندگی است، تکذیب کرد و گفت: «روحانی یک آدم مخصوص به خودش است و از کسی الگوبرداری نمیکند و خودش فهم و تجربه دارد.»
او قبلتر هم در جریان ارائه سخنان تعجببرانگیز سعید حجاریان درباره پیشنهاد تغییر قانون اساسی و گنجاندن بحث انحلال مجلس توسط دولت در قانون گفته بود که حجاریان از سر بیکاری حرف میزند و سخنان او به نفع دولت نیست. تا حدودی قابل پیشبینی است که با ادامه این روند، جدلهای تندتری نیز صورت پذیرد، خصوصاً اینکه روز گذشته صادق زیبا کلام با شدت بیشتری آرای روحانی را از آن اصلاحطلبان خواند!
بدون اصلاحطلبان، روحانی یکی دو میلیون رأی داشت!
صادق زیبا کلام، استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران به خبرگزاری نسیم میگوید: «معتقدم رأی بدنه اجتماعی اصلاحطلبان بود که باعث پیروزی روحانی شد. اگر بدنه اجتماعی اصلاحطلبان به سمت آقای روحانی نرفته بود آقای روحانی فی نفسه یکی دو میلیون رأی بیشتر نداشت. وقتی شخصیتهای دیگر اصلاحطلب از مردم خواستند در انتخابات شرکت کنند و به روحانی رأی دهند، ایشان در انتخابات پیروز شد.»
زیباکلام به اطرافیان روحانی نیز به شدت حمله میکند و سخنان آنان را گزافهگویی میخواند و حتی در ادامه از برخی افراد مشخصاً نام میبرد! او میگوید: «با روحانی و نزدیکانش در برخی موضوعات مخالف هستم، به دلیل اینکه اطرافیانش مدتی هست میگویند ما مستقل هستیم و برای خودمان هستیم و پیروزی ما مدیون هیچ کس نیست، اینها گزافه گویی است. کسی از آقای نوبخت و امیری صالحی و بانک و نعمت زاده و فریدون انتظار ندارد که این کار را بکنند یا آن کار را! ولی اینکه فکر میکنند آنها بودند که باعث پیروزی روحانی شدند نشان میدهد سخت در اشتباه هستند، چراکه بدنه اجتماعی که باعث این پیروزی شد، اصلاحطلبان بودند.»
زیبا کلام در ادامه کار را به انتخابات بعدی ریاست جمهوری میکشاند و انتخابات 96 را بدون حمایت اصلاحطلبان، کار دشواری برای روحانی عنوان میکند: «مایل هستم جمله حجاریان را اصلاح کنم و بگویم اگر حمایت بدنه اجتماعی اصلاحطلبان از پشت روحانی برداشته شود کار برایش خیلی دشوار میشود؛ به عنوان مثال در انتخابات سال آینده مجلس کار برای دولت و نامزدهایی که مورد توجه دولت هستند، بسیار دشوار خواهد شد. قطعا در انتخابات سال 96 اگر بدنه اصلاحات از روحانی حمایت نکند کار برای روحانی دشوار میشود.»
صحبتهای حجاریان و زیباکلام تخیلات است!
این سخنان باز هم واکنش سید رضا اکرمی را در پی داشت. او درباره اظهارات زیباکلام که گفته بود روحانی و اطرافیانش دچار توهم نشوند که خودشان رأی آوردهاند، گفت: «من به آقای زیباکلام میگویم خود شما دچار توهم نشوید، چراکه بین حرفهای گذشته و حال او تناقض وجود دارد. هیچ کس نمیتواند ادعا کند که رأی روحانی مال آنهاست چون ما هیچ تشکلی نداریم که بگوید رأی آوری روحانی به خاطر حمایت تشکل ما بوده است. از این رو همه این صحبتها تخمین و تخیلات است.»
اکرمی همچنین درباراه اظهارات حجاریان با بیان اینکه برخی روحانی را مدیون اصلاحطلبان میدانند، تأکید کرد: «این طور نیست؛ آقای حجاریان به ضرس قاطع بگوید چند درصد از اصلاحطلبان در سراسر کشور به روحانی رأی دادند؟»
اعتدال گفتمان نیست
پیش از این نیز محمدرضا خاتمی در مصاحبهای گفته بود: «اعتدال اصلا نمیتواند یک گفتمان باشد. اعتدال یک روش یا حداکثر استراتژی، خطمشی و راه است. وقتی برنامهای را مینویسیم، باید هدف، رسالت، استراتژی و خطمشی و تاکتیکهایی که کار را عملیاتی میکند داشته باشد. گفتمان باید هدف را تعیین کند که به کجا میخواهد برسد. ما گفتمان اصلاحات داریم، تقریبا روشن است اهدافش چیست. ما گفتمان اصولگرایی داریم و تا حدودی مشخص است که هدف و رسالتش در جامعه ما چیست. از این رو من اعتدال را به عنوان یک مشی قبول دارم؛
یعنی میانهروی. البته به نظرم باز هم در این مسیر ابهام زیادی وجود دارد. برای من سؤال است و از همان ابتدا هم این سؤال را مطرح کردم. آیا میانه روی یعنی یک خرده ظلم، یک خرده عدل، یک خرده آزادی، یک خرده سرکوب، یا خیر؟ ما اصولی داریم که برای رسیدن به آن اصولمان ظرفیتهای ملی و بینالمللی را در نظر میگیریم و قدمهایمان را براساس آن ظرفیتها تنظیم میکنیم.
گاهی اوقات این اشتباه میشود. یعنی نه این و نه آن میشود. یک چنین چیزی امکانپذیر نیست. فکر میکنم با توجه به تندرویهایی که به خصوص در طول چهار سال گذشته اتفاق افتاده بود، اعتدال تبدیل به یک شعار قابل توجه و جذاب شد، اما اگر ما فقط به این جذابیت اکتفا کنیم و ابعاد و حدود آن را روشن نکنیم، فکر میکنم ممکن است برای خودمان هم دردسرساز باشد. ممکن است بشود درباره اعتدال خیلی صحبت کرد و مقاله نوشت اما واقعاً احساس میکنم یک گفتمان نیست.»
روحانی دوست ندارد زیر سایه هاشمی و خاتمی تعریف شود. نوبخت نیز در برنامه اخیر شناسنامه جلسات مشترک بین روحانی و هاشمی را بسیار معدود توصیف کرده بود. با این وجود، آیا او همچنان در برابر مصادره رأیش توسط اصلاحطلبان سکوت خواهد کرد و چشم امید به حمایت آنان در انتخابات 96 خواهد دوخت؟