(روزنامه آرمان – 1394/11/11 – شماره 2964 – صفحه 3)
«امكان لابي لاريجاني با دولت يا اصلاحطلبان وجود دارد.» اين جمله را نه يك فعال سياسي اصلاحطلب يا اصولگراي مخالف مشي لاريجاني بلكه محمدرضا باهنر از نزديكترين ياران لاريجاني بيان كرده است. به نظر نميرسد آنچه را كه باهنر بيان كرد با هماهنگي قبلي نبوده باشد و لاريجاني اجازه بيان اين اظهارات را به او نداده باشد بلكه اين گمانه مطرح است كه باهنر با هدف خاصي اينگونه به اظهارنظر پرداخته است. براي درك موضوع بهتر است به نوشته جوان مراجعه كرد كه از منتقدان لاريجاني است. اين رسانه نوشت: «از يك سال پيش چشمانداز روشني براي ائتلاف نحلههاي مختلف جريان انقلابي كشور متصور نبود.
علت اصلي اين موضوع به اختلاف پايداري و لاريجاني برميگشت. اين دو را به عنوان عامل رد همديگر و در نتيجه موانع اجماع انقلابيون ميدانستند. بخشي از طيف اصولگرا (خصوصا جوانان) چنين تحليل ميكردند كه لاريجاني درصدد ائتلاف با دولت و ايضا اصلاحطلبان و هاشمي است. برخي هم تحليل ديگري ارائه ميكردند و بر اين باور بودند كه لاريجاني درصدد قرار دادن پايگاه اجتماعي در اختيار دولت در قبال مرزبندي روحاني با تجديدنظرطلبان است.
برخي هم احتمال عدم رأيآوري جريان متبوع را علت عدم صراحت كلام در مواضع لاريجاني ميدانستند و وي را متهم به بازي دوطرفه ميكردند. واقعيت ماجرا اين است كه جريانات غيراصلاحطلب و همسو با دولت، لاريجاني را باظرفيتتر از مهرههاي مشخص شده اصلاحطلبان براي رياست مجلس ميدانند و لاريجاني نيز از اين برگ برنده بياطلاع نبود اما هرگونه تصميم براي وي كه از يك سو امكان ائتلاف با جبهه پايداري را متصور نميدانست و از سوي ديگر خروج از جريان انقلابي كشور را به مثابه خودكشي سياسي ميدانست، بسيار دشوار بود.»
اين نوشتار عمق بدبيني به لاريجاني را نمايان ميكرد و تمامكننده اين بازي اظهارات اسماعيل كوثري بود كه پس از اعلام استقلال لاريجاني گفت: «نيامدن يكي دو نفر به جمع ائتلاف اصولگرايان مشكل جدي محسوب نميشود و به جايي هم بر نميخورد. » اما اعلام استقلال لاريجاني به مثابه خبري شيرين در اردوگاه اصلاحطلبي بود چون آنها در سالهاي اخير تغييرات رئيس مجلس را درك و سعي در همراهي با او داشتند البته همراهي در اداره بهتر قوه مقننه و نه بازيهاي سياسي.
و حالا تاييد ماجرا
حالا هم در يك نشست خبري اين سوال از باهنر ميشود كه «آرايش انتخابات را چگونه پيشبيني ميكنيد؟» و او در پاسخ ميگويد: «در انتخابات ما بعضي وقتها اتفاقات غيرمعمول هم ميافتد. مخصوصا در انتخابات رياستجمهوري ديديد ممكن است مثلا ۲۰روز آخر اوضاع تغيير كند. در مجلس هم ممكن است اين اتفاقات بيفتد. ولي فضايي كه الان داريم من فكر ميكنم مجلس دهم شبيه مجلس پنجم ميشود، يعني اصولگراها در اكثريت هستند و جناح اكثريت مجلس هستند و اصلاحطلبان يك فراكسيون اقليت قوي خواهند بود.» و زماني كه پرسيده ميشود «فكر نميكنيد اينها يك ائتلاف نا نوشتهاي هم با آقاي لاريجاني هم با اصلاحطلبان دارند؟»پاسخ ميدهد كه «ما يكسري ظرفهاي ظاهري داريم، يكسري لابيهاي پشت پرده داريم.
در اينكه آقاي لاريجاني اصولا شخصيت و موقعيتش جزو سرمايههاي اصولگراهاست شكي نيست. اما در اصولگراها هم باز طيفهاي متنوعي داريم، از تندِتند تند گرفته تا معتدل. آقاي لاريجاني در هر صورت جزو ظرفيت اصلاحطلبان كشور به حساب نميآيد، از خود ايشان ميتوان سوال كرد به جای همه كساني كه تحليل ميكنند. اينكه چه اتفاقاتي ميافتد و يك چيزي نانوشته، بله ممكن است. مثلا فرض بكنيد بنده فردا به عنوان جبهه پيروان خط امام و رهبري يا شوراي اصولگرايي ممكن است براي ۲۰۰-۲۵۰ تا كرسيهاي مجلس كانديدا معرفي كنم و روي كانديداهايمان هم رقابت ميكنيم اما همه اين ۲۵۰ تا كه ممكن است انتخاب نشوند، بعضي از آنها را ديگران به جاي آنها بيايند، حتي ما بعضي وقتها شده در برخي از مجالس، رقيب كانديداي ما به مجلس ميآيد اما با نخستين كسي كه تماس ميگيرد ما هستيم.
ميگويد ما با شما هستيم باهم هستيم ميتوانيم با هم كار بكنيم چون احزاب كه مرزهاي روشني وجود ندارد بنابراين اين اتفاقات هميشه ميتواند بيفتد، مگر اينكه ما يك زماني ۳-۴ تا حزب داشته باشيم تا همان شب كه نتيجه انتخابات در ميآيد روشن باشد كه مثلا بگويند ۶۲ درصد حزب الف راي آورده است، ۳۰ درصد حزب ب و ۸ درصد هم حزب ج به دست آورده است. ما چون يك چنين چيزي نداريم، حتي گاهي اوقات در مجلس موقعي كه نتيجه انتخابات تمام شود، آن موقع از ما قاطعانه ميپرسند چه كسي برنده شد؟ ميگوييم صبر كنيد انتخابات هياترئيسه مجلس انجام شد آن زمان معلوم ميشود.
مثلا همين دوره نهم بالاخره اصولگراها مجموعا برنده بودند. يك عده ميگفتند پايداريها خيلي قوي شدهاند، بعضي ميگفتند خير طرفداران آقاي لاريجاني زياد هستند، بعضيها هم ميگفتند طرفداران آقاي حداد زيادند. ميشد يك مقدار هم با هم بحث بكنيم ولي ما اجازه داديم موقع انتخابات هياترئيسه مجلس و آن موقع مشخص شد. آقاي لاريجاني يك تعداد رأي آوردند، آقاي حداد يك تعداد ديگر رأي آورد و تازه آن موقع مشخص شد كه تركيب چگونه است. اما من به صورت كلي عرض ميكنم كه من فكر ميكنم - مگر اينكه چهره جديدي طلوع بكند- وگرنه من تصورم اين است كه در مجلس دهم حتما اكثريت اصولگرا خواهند بود.»
نبايد همه اصلاحطلبان را با يك چوب برانيم
برخي اوقات اظهارات باهنر درباره اصلاحطلبان به محل انتقادات زيادي تبديل شده است امااكنون او بهشدت مراقب است كه چگونه سخن بگويد مثلا زماني كه از او ميپرسند وضعيت اصلاحطلبان درانتخابات آتي در عرصه سياسي كشور را چطور ميبينيد؟ ميگويد: موضوعي كه بارها و بارها گفتهام، ما قبول نداريم كه همه اصلاحطلبان را با يك چوب برانيم. ما در اصلاحطلبان همچنان كه در اصولگرايان نيز وجود دارد از طيف تند و راديكال و هنجارشكن و ساختارشكن داريم تا انسانهاي معتدل و علاقهمند به نظام و رهبري. اصلاحطلبي يك تفكر است و در چهارچوب نظام جمهوري اسلامي كاملا براي ما قابل احترام هستند.
بنابراين يكسري چهارچوبهايي نظام دارد كه وقتي من آنها را طرح كردم، بعضي از دوستان اصلاحطلب گفتند كه باهنر براي ما شرط ميگذارد. در حالي كه نظام اين شرطها را براي همه ما ميگذارد و كسي كه ميخواهد در انتخابات شركت كند بايد قانون اساسي را قبول داشته باشد و بايد فرآيند انتخابات را هم قبول داشته باشد. وي در پاسخ به اين سوال كه آیا اصلاحطلبان در آرايش مجلس آينده ۷۰ تا ۸۰ كرسي احتمالا خواهند داشت؟ پاسخ مثبت داد.
باهنر در واكنش به اينكه اصولگرايان و شما هم هيچوقت از حمايت آقاي احمدينژاد ابراز ندامت نكرديد و از آن طرف شخصيتهاي شاخص اصلاحطلبان مانند رئيس دولت اصلاحات هميشه تاكيد كردهاند كه ما ملتزم به قانون اساسي و رهبري هستيم. گفت: بزرگان اصلاحطلبان بايد بيايند تبيين بكنند كه در سال۸۸ تقلبي اتفاق نيفتاده است. البته منظور اين است كه تقلبي كه نتيجه انتخابات را عوض كند رخ نداده است.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/142282
ش.د9404928